eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - اسرایِ قافله‌یِ کربلا و زندانِ کوفه امان از دستِ نامردانِ کوفه امان از زیـنب و زندانِ کوفه شکفته غنچه‌هایِ زردِ زهرا در این تاریکی و طوفانِ کوفه پَر و بالِ ملائک می‌شود فرش که شب را سَر کند مهمانِ کوفه اگرچه ضعف می‌زد در حرم موج کرم راحت گذشت از نانِ کوفه تصدُّق از که بَر که؟! وای بر من هـزاران اُف بر این ایمانِ کوفه زبانِ کـوفیان زخمِ زبان است کـنایه تحـفه‌یِ سوزانِ کوفه میانِ موجهایِ غصّه خوانده دعـایِ العـجل بارانِ کوفه
خدا کند که جهان رنگ آفتاب بگیرد اگر دل یکی از آل‌بوتراب بگیرد گرفته است دل زینب از زمین و زمانه خوشا دلی که از این درد بی‌حساب بگیرد برای عصمت کبری چگونه فرض کنم که کسی بیاید و از روی او حجاب بگیرد؟ اگرچه داغ همه بر دلش نشست، ولی باز ندیده‌اند که او چشم از رباب بگیرد چه باغبان که به چشمان خود نشسته و دیده که نعل مرکب‌ها از گلش گلاب بگیرد بگو چگونه نگیرد دلش اگر که ببیند به سمت تشت کسی جامی از شراب بگیرد کسی ندیده که لب‌های قاری سر نیزه صله نگیرد و از خیزران جواب بگیرد تمام اهل حرم را سوار کرده و حالا کسی نمانده برای خودش رکاب بگیرد... قسم دهید خدا را به حق زینب کبری به این امید که امر فرج شتاب بگیرد.
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها روزگار اسیری زینب مثل شبهای شام تاریک است کوچه پس کوچه های اینجا هم مثل شهر مدینه باریک است مردمانش به جای دسته ی گل تازیانه به دست می گیرند تا نمک روی زخم ما بزنند پیش ما کف زدند و رقصیدند تو خودت خوب واقفی که چرا صورت خواهر تو رنگین است مثل نامرد کوچه های فدک دست مردان شام سنگین است آنکه بر پهلویت لگد زده بود چند باری به من لگد زده است زیر آن ضربه ها بگو آیا استخوان های پهلویت نشکست؟ دخترت را ببین شکسته شده رنگ برف است موی دخترکت مثل ایّام آخر مادر سو نمانده به چشم شاپرکت ای برادر چقدر بر نوک نی سنگ از دست کوفیان خوردی شرمسارم میان بزم شراب ایستادم تو خیزران خوردی وحیدمحمدی
👌کنارپیکرتو😢 می روم اما دلم در کربلا جا مانده است کار دشمن یا حسین گِرد اسیران خنده است می روم من از کنار پاره پاره پيكرت لیک سوزد تا مدينه غم رسیده خواهرت ای برادر یك طرف افتاده جسم اكبرت یک طرف قنداقه ی خونين، علی اصغرت یک طرف در خون شناور قاسم ابن مجتباست ناله ی طفلان بی بابا حسين واويلتاست یک طرف عباس علمدارت گل ام البنين دست ها از تن جدا و گشته او نقش زمین می زنند زخم مرا این دشمنان دین نمک ای برادر اهل بيتت را زنند هر دم کتک کودکانت را برادر ظالمانه می زنند در کنار پیکر تو تازیانه می زنند یا حسبين بنگر به حالات سکینه دخترت سوزد و نالد کنار پاره پاره پیکرت با وجودی که بدون تو دگر تنها شدم ای برادرجان تسلای دل زن ها شدم ساجدین را ای برادر من پرستاری کنم در سفر اهل حرم را یا حسین یاری کنم دست بسته، دل شکسته از زمین کربلا می برند ما را به شهر کوفه و شام بلا می روم تا دشمنت را یا حسین رسوا کنم مشت دشمن را به پیش خلق عالم وا کنم می روم ای جان زینب می شوم چون شمع آب در مسیر کوفه و شام بلا، بزم شراب ای برادر از زبان من سخن گوید «رضا» تو بخواه از حق ببخشد جرم و عصیانش خدا 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
دفن شهدای کربلا بنی اسد من بر حسین نور دو عینم چارم امام هستم، علی بن الحسینم ممنونم از این که مرا یاری نمایید اشک از دو دیده بر حسین جاری نمایید گریان منم از بهر این گل های پرپر هر پیکری نقش زمین گردیده بی سر من با همه گل های پرپر آشنایم این جا عزادار حسین جدایم من از حضور گرمتان باشد سپاسم بی سر شهیدان خدا را می شناسم این پیکر غلتیده در خون اکبر ماست در خصلت و خو همچنان پیغمبر ماست این گل که پرپر گشته است است از آل هاشم پامال اسبان شد تن در خون قاسم از بهر اصغر هر دلی این جا کباب است گریان طفل شیرخوار اصغر رباب است آید ز سوی علقمه عطر و بوی یاس نقش زمین گشته تن بی دست عباس در مقتل خون پیکر نور دو عین است افتاده بی غسل و کفن جسم حسین است این جسم غلتیده به خون با پیکر چاک فرزند زهرا باشد، افتاده روی خاک با تیر کینه از ستم قلبش دریدند خنجر کشیده از قفا رأسش بریدند از دیدگان بهر شه دین خون ببارید تکه حصیری از برای من بیارید آخر چگونه جسم بی سر را ببینم سنگ لحد بر روی جسم او بچینم گریان بابای غریب از این رثایم در روز محشر هم شفیع این (رضایم) 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت دختر چهل منزل میان هر گذر رفت مادر میان آتش در معجرش سوخت دختر به زور آستین معجر به سر رفت مادر میان‌ چهل نفر افتاد اما دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد دختر به کاخ شام با درد کمر رفت مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت سیدپوریا هاشمی
گاهگاهی نگاه من به در است بر قدمهای  یار  در  سفر  است این    گدای    قدیمیِ    مضطر سر راهت نشسته  منتظر است چشم   امید به   لطف  تو  دارد ملتمس بر  تو در دل سحر است کاش  آقا  که  دست   من   گیری ورنه پایم  همیشه در خطر است هر  زمان   نام   تو   به   لب   آید از فراقت دو دیده پر گوهر است گر    بیفتم   ز   چشم     تو     آقا همه  عمرم   فنا  و   بی  ثمر است کِی   شود   بر   رُخت   نظاره   کنم روی تو بِه ز شمس و صد قمر است زائرم     کن    به     کربلا    با    خود ای خوش آن دل که با تو همسفر است
20230804_145242-AudioConverter.mp3
1.03M
مناجات امام زمان عج و گریز به روضه سیدالشهداء مهدی امید مایی منتظرم بیایی ذکرم شده شب و روز یابن الحسن کجایی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی... در رنج و در ملالم منتظر وصالم از لطف و جود و رحمت نظر نما به حالم ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم در لحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم تنها و زا رو خسته با یک دل شکسته سائل درگه تو منتظرت نشسته آقا مرا صدا کن از رنج و غم رهاکن ای مهربان عالم برای من دعا کن تنها تویی حبیبم به درد من، طبیبم خدا گواهه مهدی بدون تو غریبم ماه محرم آمد تنگه دلم برایت ای نورچشم حیدر کرده دلم هوایت از بس که با صفایی تنها امید مایی شب عزا و ماتم منتظرم بیایی تو شمس عالمینی بر همه نور عینی تا لحظه ی ظهورت گریه کن حسینی هستم به تاب و درتب جانم رسیده برلب افتاده ام به یاد غم حسین و زینب ای نور چشم زهرا در شور و در نوایم امشب دوباره مهدی به یاد کربلایم امشب دوباره یاد علیِ اکبرم من همچون حسین به یاد صد پاره پیکرم من یابن الحسن به یاد علی اصغرم من یاد رباب و طفل بریده حنجرم من یابن الحسن دوباره غربت نمودم احساس افتاده ام به یاد چشم و دو دست عباس یابن الحسن به یاد وداع آخرم من رفتن به سوی میدان گریه ی خواهرم من یابن الحسن ز جدت حرمت دریده دشمن دویده سوی مقتل سرش بریده دشمن بعداز شهادت او آتش زدند به خیمه به پیش چشم زینب سرش زدن به نیزه دشمن به کودکانش با تازیانه میزد به پیش چشم زینب چه ظالمانه میزد ✍حاج رضا یعقوبیان
علیه‌السلام 🔸معراج عاشقانه🔸 بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت یوسف‌ترین شهید خدا پیرهن نداشت او رفت تا که زنده کند رسم عشق را از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت آنقدر عاشقانه به معراج رفته بود آنقدر عاشقانه که سر در بدن نداشت خورشیدِ شعله‌ور شده بر روی نیزه‌ها کنج تنور رفتن و افروختن نداشت هر کس شنید غربت او را سؤال کرد بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت؟! ✍🏻
بسم الله الرحمن الرحیم 🖤تقدیم به امام الساجدین زین العابدین سلام الله علیه.. آزاده آزاد است حتی در غل و زنجیر آیا مگر کم کرده  زنجیر از مقام شیر؟ سجاد دست بسته اش هم دستگیر ماست دور برش پرهیزگارانند دامن گیر از کربلا داغ فراوان داشت  اما باز هرگز نشد تسلیم  ظلم  و خدعه و   تزویر هر چند تب دار است و از یاران جدا مانده تیغ کلامش کاخ  دشمن را کند تسخیر هر جمله ی کاری او بر قلب  دشمن  زد زخمی که زد هرگز نزد مانند آن شمشیر در شام تار بی کسی ها جان پناه ماست اهل بصیرت می کنند اوضاع را تدبیر کاسب نخواهد بود هرکس جای دیگر رفت از بخشش و اکرام سجاد است سائل سیر با سجده ی طولانی اش غرق خدا می شد سجاده  دریا می شد و  عشق خدا تصویر خاکی  و ساده    با فقیران  انس و الفت داشت پیش نگاهش  برق دنیا بود بی تاثیر از دشمنش چیزی نمانده جز غبار اما باقیست از اولاد حیدر نغمه ی تکبیر
با امام زمان عج در عاشورا😢 باید از دوری تو زار و حزین باشم من وز فراق رخ ماه تو غمین باشم من می خورد سنگ فراق تو به پیشانی ها باید از هجر تو بشکسته جبین باشم من هر کجا می روم ای دوست تو را می خوانم حق بده کز غم تو غرقِ طنین باشم من نه کسی یار من است و نه کسی همره دل بی تو والله که بی یار و معین باشم من ای که قرآن مجیدم رخ نورانی توست همه جا قاری قرآن مبین باشم من گفتم از هجر تو می سوزم و کارم این است آن چنان گفته ام و باز چنین باشم من تا ببینم رخ تو ای گل زیبا باید پرده دارِ حرمِ پرده نشین باشم من می روی کرب و بلا عاشق خود نیز بِبَر هم چنان قلب تو با داغ قرین باشم من تشنه لب بود یقیناً که جدا گشت سرش گریه کن در غم مولای یقین باشم من ای که چشمت همه خون باشد و قلبت خونین خون جگر بعد تو از اهلِ زمین باشم من ای که داری دلِ آتش زده از داغ حسین در کنار غم تان شعله ترین باشم من خاتم داغ جگر خون شده «یاسر» اکنون روی این خاتم غم سرخ نگین باشم من محمود تاری «یاسر»
مرثیه کوفه تا شام از تنت دوری و سرنیزه مکانت شده است آیه ی کهف خدا ذکر زبانت شده است سرِ تو دست سنان است و گلویت خسته خسته از دست تکان های سنانت شده است بین هجده گل سرخم که به نی می سوزند زخم پیشانی تو خوب نشانت شده است برسان از سر نی نیم نگاهی به من و دخترت که نفسش، مرثیه خوانت شده است من عزادارم و دستانم اگر بسته، ولی سنگ ها بر سر من لطمه زنانت شده است شده امروز مرا همسفر کوفه و شام آنکه دیروز تو را قاتل جانت شده است معجر سوخته ی دخترکانت، امروز بدترین زخم روی روح و روانت شده است
هیأت سفیران زینب.mp3
3.42M
🏴 این طالب به دم المقتول دشت کربلا الامان حیدر کرار بیا به کربلا این طالب به دم المقتول دشت کربلا وِل وِلَه بیهَ وَ پا درحرم امن خدا این طالب به دم المقتول دشت کربلا.
2.31M
در ماتم تو خرد و کلان گریه می‌کنند یعنی برای تو همگان گریه می‌کنند اصلاً برای تشنگی کودکان توست این ابرها که فصل خزان گریه می‌کنند از طفل شیرخواره در آغوش مادران تا پیرهای مثل کمان گریه می‌کنند حی علی العزا که زمین خورد اکبرت هفت آسمان به بانگ اذان گریه می‌کنند مردان شیعه موی کنان ضجه می‌زنند مثل زنانِ مُرده جوان گریه می‌کنند از مادران خود به خدا ارث برده‌اند این‌گونه در نهان و عیان گریه می‌کنند عصر است، بچه‌های حرم دور عمه‌ها آرام، آستین به دهان گریه می‌کنند ناله کنند، پاسخشان تازیانه است بااین وجود در خفقان گریه می‌کنند ✍ 📝 اجرا:مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 حذف نام کانال ممنوع ❌
728.8K
. شور به سبک : راس تو می رود بالای نیزه ها ای دل شرار زهر شد میهمان من آه ای اجل بگیر این نیمه جان من گریه کن ای فلک با دیده ی ترم آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم من غریبم....... گرید به حال من چشمان روزگار روزی که غرق تب گشتم شتر سوار شد دست و پای من بسته به سلسله نامحرمان شدند همراه قافله من غریبم...... با دست بسته ام رفتم به شهر شام در کوچه ی یهود در اوج ازدحام خاکستر عزا بر چهره ام نشست با سنگ کینه ها آیینه ام شکست من غریبم..... 👇 اجرا: مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤
2.31M
در ماتم تو خرد و کلان گریه می‌کنند یعنی برای تو همگان گریه می‌کنند اصلاً برای تشنگی کودکان توست این ابرها که فصل خزان گریه می‌کنند از طفل شیرخواره در آغوش مادران تا پیرهای مثل کمان گریه می‌کنند حی علی العزا که زمین خورد اکبرت هفت آسمان به بانگ اذان گریه می‌کنند مردان شیعه موی کنان ضجه می‌زنند مثل زنانِ مُرده جوان گریه می‌کنند از مادران خود به خدا ارث برده‌اند این‌گونه در نهان و عیان گریه می‌کنند عصر است، بچه‌های حرم دور عمه‌ها آرام، آستین به دهان گریه می‌کنند ناله کنند، پاسخشان تازیانه است بااین وجود در خفقان گریه می‌کنند ✍ 📝 مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 حذف نام کانال ممنوع ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫💫 مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/2049966102C1b8f128de6 آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
روضه ی خروج اسرا از کوفه السلام علیک یا جبل الصبر..... شعر مناجات با امام زمان (عج) و اسارت آل الله ای عمه جان! برای تو خون گریه می‌کنم از سوز ماجرای تو خون گریه می‌کنم با یاد غصه های تو از حال می‌روم با یاد غصه های تو خون گریه می‌کنم داغ اسیری ات کمرم را شکسته است بستند ، دست و پای تو خون گریه می‌کنم حتی خدا برای تو روضه بپا کند با روضه ی خدای تو خون گریه می‌کنم تو زار می‌زنی ز فراق حسین و ، من ... از سوزِ های های تو خون گریه می‌کنم بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ... از "وا محمدای" تو خون گریه می‌کنم هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ... هر صبح و شب برای تو خون گریه می کنم ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا از داغ کربلای تو خون گریه می‌کنم از داغ همسفر شدنت با حرامیان ... می‌میرم ، از عزای تو خون گریه می‌کنم تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم. رضا قاسمی  الکامل فى التاریخ: «وقتی اهلبیت توی کوفه توو حبس بودند،........ سنگى افتاد توی زندان که نوشته اى به آن گِرِه زده بودند ........ توش نوشته بود: پیک، خبر شما را براى یزید برده است و فلان روز مى رسه و فلان روز بر مى گرده......... اگر صداى «اللّه أکبر» شنیدید، یقین کنید که کشته مى شید و اگر نشنیدید در امان هستید......... دو سه روز قبل از اومدن پیک سنگى که توش نوشته اى بود، انداخته شد که مى گفت: «وصیت کنید که نزدیکه پیک برسه». ........ولی پیک اومد و فرمان یزید اومد که اسرا رو به شام بفرستید.» حالا کاروان می خواد از کوفه خارج بشه...... کوفه! دیدی؟ زینب آمد زیر و رویت کرد و رفت با کلامی آتشین بی آبرویت کرد و رفت دیدی آخر اول دروازه ات با خطبه ای تا قیامت لال از هر گفتگویت کرد و رفت گرچه بستی دست و راه چاره از هر سو به او آمد و بی چاره از هر سمت و سویت کرد و رفت او فقط با موجی از طوفان اقیانوس خود درهَمَت کوبید و در حیرت فرویت کرد و رفت کوه را می‌خواستی با سنگباران بشکنی او شکستت داد و رسوا کو ب کویت کرد و رفت هم تو را توبیخ کرد و هم همه تاریخ را با خبر از خُلقِ خَلقِ کینه جویت کرد و رفت . دستور داد سرهای مطهر رو به نیزه ها زدند...... اول کاری که کرد این بود: ............به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد غل و زنجیر انداخت...... زن و بچه ها رو سوار شترهای بی جهاز کرد...... مثل اسیران کفار و روم........ به هر قبیله ای تعدادی سر داد....... به هر کسی یه مسئولیتی داد......‌ مخفر بن ثعلبه رو مسئول سرهای مطهر کرد...... به شمر گفت تو فرمانده ی هزار سوار هستی..... به هر کی یه چیزی گفت و دستوراتی داد...... اما آی مردم....... به یه نفر یه مسئولیتی داد که حتی شنیدنش هم جیگر همه رو آتيش میزنه....... میدونید چی بود؟........ به زجر گفته شد هرکی از قافله جا موند "تو" باید بری دنبالش........ کاش این مسئولیت رو به کس دیگه ای میدادن.....‌‌‌... حضرت رقیه: گفت بابا: زمزمه:(تو رو بدون احترام یزید برامون آورده) دنبالم اومدش......با حرفای بدش.... کشید موهام و هردفعه.... گفتم: نزن! زدش.... ببین کبودیم و......دندون خونیم و..... نبودی زجر ازم گرفت.....شیرین زبونیم و..... و ادامه روضه حضرت رقیه..... نوحه خروج اُسَرا از شهر کوفه: ما،می رَویم به شامِ غمها در تو شد بر ما سِتَم ها هلهله در مَلَأِ عام آتش و خاکستر از بام ما و شَکیبایی،دشمن و رُسوایی نبود امّا این،رَسم پذیرایی کوفه خداحافظ... ای،شهر غم در تو چه ها شد در تو بر عترت جفا شد وای از خندهٔ اغیار ازدحامِ سرِ بازار در ظلمتِ خاکت،گشتیم زندانی شد رزق آلُ الله،رنج و پریشانی کوفه خداحافظ... دور،باد از همه محبّین خِصلت و مَرام کوفه تا قیامت هست بر جا ذلّتِ مُدام کوفه پای ولی هستیم،در راه خوش عَهدی هستیِ ما باشد،فداییِ مَهدی یا مَهدی یا مَهدی... "مهدی معصومی " 🎤 https://eitaa.com/eetazeinab
السلام علیک یا صاحب الزمان...... در این زمانه که عادی شده است نامردی همیشه از سر رحمت مرا دعا کردی شبانه روز مرا بین معصیت دیدی دلت شکست، به رویم ولی نیاوردی سرم نرفته به زیر علامت احدی که بر سرم، همه ی عمر سایه گستردی حرام باد به من دلخوشی این دنیا غریب ماندی و دنبال یار می گردی مرا مریضِ بدون علاجِ عشقت کن تباه گشته ام از دست درد بی دردی نگو که از قلم افتادم اربعین، امسال قسم به فاطمه اشک مرا در آوردی فقط تو گریه کن زینبی و با گریه... دل مرا به بکا بر عقیله پروردی قدیمیا اینجوری میگفتند: گفتن آقاجان...... فرموده اید لَاَندُبَنّک صَباحاً وَ مَساءً ...... حَتّی بَدَلَ الدّموعِ دَماً....... یاجدّاه....... صبح و شب برات خون گریه میکنم...... برای کدوم مصیبت سیدالشهدا خون گریه میکنید؟.....برای مصیبت علی اکبر؟..... فرموده باشند نه......اگه علی اکبر هم بود برای این مصیبت خون گریه میکرد.......برای مصیبت عباس؟.......نه....... اگه عباس هم بود برای این مصیبت خون گریه میکرد....... پس کدوم مصیبته که شما براش خون گریه میکنید؟........فرموده باشند: برا مصیبت اسارت عمه جانم زینب....... فقط تو گریه کن زینبی و با گریه... دل مرا به بکا بر عقیله پروردی صدای گریه ی زینب هنوز می آید میان خنده ی اوباش پست و ولگردی کجاست ساقی لشگر، کجاست ماه حرم عقیله مانده بدون کفیل و همدردی این روزا حال زینب توی زندان کوفه چگونه ست؟.......... این روزا هیچکی به زینب سری نمیزنه.........فقط کنیزا میان به ملاقات حضرت.......... گفت حسین!....... دگر پایان ندارد دردِ من هجرانِ من ای داد تو را کم دارد این مَحبَس تو را زندانِ من ای داد تو رفتی شام و ما ماندیم در زندان کنارِ هم شده آب از فراقِ تو  تنِ بی جانِ من ای داد به جایِ مجلسِ دَرسَم عجب بد مجلسی دارم تماشاچیِ من هستند   شاگردانِ من ای داد یتیمت بِینِ راه از ناقه‌اش اُفتاد بد اُفتاد ببین از درد خوابیده  رویِ دامان من ای داد سرم بر چوبِ محمل خورد  تا مثلِ سرت باشد چه می‌شد می‌شکست از سنگ هم  دندانِ من ای داد تنورِ خانه‌ی خولی برای پُخت روشن بود وگرنه کم نمی‌شد از سرت سامانِ من ای داد به ما خرما و نان دادند قدری چادر و روبند به من خیرات می‌شد بارِ نخلستانِ من ای داد حرامی با غضب میزد قضیبی" را به روی تو زد و پاشید از هم صفحه‌ی قرآنِ من ای داد رُبابت دید اُفتادی  بغل کردت در آغوشش نشد افسوس یک لحظه سرت مهمان من ای داد... زنهارو توی یه خونه کنارمسجد زندانی کردند.......بعضی از این زنها از اهالی کوفه بودند(مثل زن زهیر وعابس و علی بن مظاهر و.....) .......فامیل و «کس وکار»شون میومدند وساطت میکردن و آزادشون میکردن ومیرفتن «خونه»هاشون...........الوقایع و الحوادث مینویسه .........دختربچه از عمه جانش پرسید:عمه جان......... این زنهاکه توی این مدت بامابودند یکی یکی کجامیرن؟ .........فرمود: عزیزدلم اینها«کس وکار»شون میان و آزادشون میکنن و میرن «خونه»هاشون..............یه سوال کرد که دلا رو میسوزونه.........گفت عمه جان مگه ما«کس وکار»نداریم؟ ........مگه ما «خونه» نداریم؟........ برای این خانم خیلی سخته توی «شهر پدرش» غریب باشه............توی شهری که «پدرش» لب تر میکرد هزارتا فدایی حاضربودن براش جون بدن.......... اما دخترش یه دونه یار هم نداره.............. گریز: یه خانم دیگه رو هم میشناسم توی «شهرپدرش» غریب بود.......یه خانمی که چهل شب رفت درِ خونه ی مهاجر و انصار اما یه نفرهم نیومدکمکش کنه. ........ من بضعه ی پیمبر و یک تن از این همه دم از سفارشات پیمبر نمیزند........ . یازهرا....... ۲👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امضا کنید: کارزار اعتراض به تفرقه‌افکنی آقای ظریف بین ادیان در موضوع انتخاب کابینه https://www.karzar.net/140179
روضه دفتری هفتم امام حسین(ع) سینه ی غم داران چوشمع سوزان است خون شده دل یاران هفتم شهیدان است اشکِ لاله ها رنگین،قلبِ لاله ها خونین راس لاله های دین روی نیزه تابان است ◾دلتو ببر کربلا ان شاءالله کربلا این روضه رو بخونیم ،امشب شبِ هفتمِ امام حسین و شهدای کربلاست، هفت شبه که رقیه بابا نداره هفت شبه که زینب بی برادر شده، هفت شبه که رباب علی اصغر نداره، آی جوون دارا الان هفت شبه که لیلا بی علی اکبر شده، آی داغ دیده ها کجای مجلس نشستین، بیاین امشب با بی بی زینب و رقیه هم ناله بشیم،آی کربلائیا روز هفتم که میشه دختر میاد کنار قبر باباش، خواهر میاد کنار قبر برادرش دسته گل میارن عکس بابا رو میارن زیر بغلای خواهرا و دخترا رو میگیرن احترام میکنن و تسلا میدن ، عزاداری میکنن اما بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله الان آواره ی بیابونا هستن ، سر حسین بالای نیزه هاست بدنش تو کربلا به هر بهانه ای کتکشون میزنند ، آب میخوان کتک میزنند، غذا میخوان کتک میزنند ، بهانه ی بابا می گیرن کتکشون میزنن😭😭😭الهی غریب تو مجلس ما نباشه الهی هیچ وقت گرفتار نشی ، الهی هیچ وقت بی کس نشی چی کشیدند یتیمان حسین، چی کشید بی بی زینب، بیایین امشب با اشکِ چشماتون مرهم بزارید رو قلب داغدار بی بی فاطمه ی زهرا س ، ان شاءالله روزی که همه ی چشمها گریانند چشم شما گریان نباشه امروز هر روضه ای رو میشه خوند، بزار روضه ی عطش رو بخونم و التماس دعا، هِلال ابن نافع میگه صدای العطش حسین شنیدم رفتم ظرفی رو آب کردم گفتم ببرم دم آخر حسین فاطمه رو سیراب کنم، یه مرتبه دیدم شمر داره از قتلگاه بیرون میاد، صدا زد هِلال کجا میری و آب برای کی میبری، گفتم صدای العطش حسین فاطمه رو شنیدم براش آب آوردم گفت هلال برگرد من حسینو سیرابش کردم، گفتم نانجیب تو که آبی نداشتی ، میگه دیدم دامنش رو کنار زد سرِ بریده ی حسینو دیدم😭😭😭 میگه دیدم شمر داره میلرزه گفتم نانجیب تو که کار خودتو کردی دیگه چرا میلرزی، صدا زد هِلال همین که داشتم سر حسینو از بدن جدا میکردم یه مرتبه دیدم صدای یه مادری میاد از گوشه ی قتلگاه هی میگه آخ غریب مادر حسین، عزیز مادر حسین😭😭😭 هر کجای مجلس نشستی ارباب بی کفن رو صدا بزن یا حسییییین، یا حسیییییین الا لعنة الله علی القوم الظالمین https://eitaa.com/eetazeinab
🕊﷽🕊 حسین(ع) دشتی فدای چشم چون دریای زینب بمیرم واسه ی غمهای زینب شب هفتم سر قبر حسینش چقدر خالیه امشب جای زینب شب هفتم شده زینب کجایی سر قبر حسین خود بیایی شب هفتم کنار قبر سقا بگو ام البنین داد از جدایی یه گوشه زار و تنهایی رقیه گرفته ذکر بابایی رقیه به یاد اصغر شیرین زبونش داره میخونه لالایی رقیه بگو پس نور چشمای ترت کو بگو شبه پیمبر اکبرت کو نه حر موند و نه عبدالله و قاسم ابالفضل ،ساقی آب آورت کو شب هفتم شد و قلبم کبابه همه دنیا به چشم ما سرابه امون از داغ طفل شیرخواره که حالش از همه بدتر ربابه میسوزونه غمت از ما پر وبال چه سخته همسفر با قوم دجال تو بیداری که پیش شمر و زجرم تو خوابم میرم هرشب بین گودال شب هفتم گرفتم روضه ی سر امان از ناله ی پر سوز خواهر اسیر شمر بودم من اگر که نبودم مجلس ختمت برادر بنال ای دل از این غم بی شماره ندارد اسمانم یک ستاره شب هفتم شده شیون کن ای دل به یاد آن گلوی پاره پاره ✍حسین کریمی https://eitaa.com/eetazeinab
شب هفتم امام حسین ع🌴🍃 سبک‌: کربلا منتظر ماست بیا تا برویم هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدایست بیا گریه کنیم ۳😭 مگر امشب شب هفتِ گل زهرا نَبُود یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جداییست ..بیا گریه کنم ۳ حسین جانم حسین جانم...حسین جان 😭 بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء کف زنان خنده کنان در بر چشم اُسرا خاندان شهدا بر سر بازار چرا که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدایی شام جدایست بیا گریه کنیم حسین جانم حسین جانم حسین جان😭 کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم😭 کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید بانوان را به چنین حال تماشا نکنید که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم😭 حسین جانم حسین جانم حسین جان برای سلامتی و ظهور امام زمان مهدی عج الله ان شاءالله