eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
424 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
. رمضان ماه خدا ماه دعا بود که رفت ماه بخشایش هرجرم وخطا بودکه رفت بنده از رنج و غم و درد رها بود که رفت حاجت بنده ی شرمنده روا بود که رفت بر همه خلق ،شبِ آخر آن امید است حق به لطف و کرمش بنده ی خود بخشیده است دستگیر همه ی خلق جهان است خدا مرهم رنج و غم و درد نهان است خدا بندگان،بر همگان روح و روان است خدا بر دل و جان همه تاب و توان است خدا شده سی شب به سر خوان خدا مهمانیم حال قدر کرم و رحمت او می دانیم ماه مهمانی او سفره ی او رنگین شد توبه کردی ودگر بندگیت تضمین شد سرنوشت همه در ماه خدا تعیین شد بردن نام خدا بر دل ما تسکین شد سی شب و روز، تو غرق نعماتی بودی در کنار نِعمِ باب نجاتی بودی سفره اش پهن شدو بنده ی شرمنده شدی مرده بودی به نگاه کرمش زنده شدی کرمش دیدی و از عشق،تو آکنده شدی به مدال شرف و عشق تو زیبنده شدی تو ز جام کرم دوست چو پیمانه زدی آمدی توبه نمودی و در خانه زدی روزه داران خدا فصل شکوفایی بود سفره ی بزم خدا سفره ی زیبایی بود بهر هر عبد گنهکار چه رویایی بود داشتی حال و هوایی که تماشایی بود دل ز هرعاشق ودلداده ی خود بِربوده است بهر بخشیدن هر بنده مصمم بوده است حالیا پاک شدی از کرم و لطف خدا تو جدا گشته ای ازجرم و معاصی وخطا آشتی کرده ای و داده به تو حال دعا از غم ورنج گنه،گشته ای،ای بنده رها فرصتت کم بوَد و، راه بسی دشوار است با تقرب به خداوند رهت هموار است بنده ی پاک مرو جای دگر از در دوست مهربان تر ز پدر مادر تو، تنها اوست بندگی دراو گفتن هردم یاهوست دستگیر همه ی بنده درگاهش اوست بوده همراه تو آن حی مبین از آغاز به خداوند ببر بنده فقط روی نیاز بنده ی خاص حریم کبریاییم همه از کرامات خدا غرق ولاییم همه به خداوند قسم اهل دعاییم همه نوکران حرم آل عباییم همه با ولای علی و آل علی زنده شدیم بین اهل همه عالم، مه رخشنده شدیم
هفتمِ شاهِ شهیدان - اهلبیتش رفته زندان در دل زندانِ کوفه - جملگی گریان و نالان آن یکی گوید حسینم - دیگری نور دو عینم وان یکی گو ید حبیبی - بهرتودرشوروشینم وان یکی گوید برادر - وان دگر گوید پدر جان من زهجرت دل غمینم - بهرِ تو گریان و نالان آن یکی بهر حسینش - میزند بر سینه و سر وان یکی بهرِ رقیه - دیگری ازبهرِ اصغر آن یکی عباس گوید - دیگری هم جانِ مادر وان یکی از بهرِ قاسم - دیگری از بهرِ اکبر هم نوا زهرایِ اطهر - گشته با خیل اسیران گوشه یِ زندان کوفه - جملگی گریان و نالان مصطفا و مرتضا در- جمعشان گردیده حاضر ادم و عیسی و موسی - نوح هم آزرده خاطر مریم و حوّا و هاجر- هم نوا با آن یتیمان در دلِ زندانِ کوفه – بهرِ سالارِ شهیدان باقری بنگرکه زینب- میزند بر سینه و سر بهرِ فرزندان زهرا – با دل و قلبی مکدر
اشعار هفتم شهدای کربلا سروده باقری پور بشنو از زینبِ و زندانِ کوفه - که بوده مدتی مهمان کوفه چنین مرثیه و نوحه سرائی - زبهر آن شهیدانِ خدائی بوَد امروز روزِِ هفتِ دلدار - دراين هفت روز خوردم غصّه بسيار دراين هفت روزديدم بس مصيبت - دراين هفت روز ديدم رنج وزحمت دراين هفت روز من ظلمِ فراوان - بديدم تا كنون ازقومِ عدوان دراين هفت روز ديدم تازيانه - زشمروزجردون با هر بهانه دراين هفت روزديدم گريه وآه - نديدم آب ونان زين قوم گمراه دراين هفت روز بوده گريه كارم - بجزگريه دگرراهي ندارم دراين هفت روزدربازارِكوفه - بديدم طعنه ازاغياركوفه دراين هفت روزبسكه گريه كردم - نشانش مانده دررخسارزردم سرِهركوچه وبازاررفتم - به هرجمعي كه بُد اغياررفتم عبيدالله دون درمجلسِ خويش - نموده قلبِ مارا ازستم ريش بسي زخم زبان كرده نثارم - رسيده تاكجا اين روزگارم به قلب خسته وحال پريشان - نموده جمع مارا كنجِ زندان سكينه،فاطمه،كلثوم وسجاد - ستمها ديد ازاين قومِ زنازاد چگويم من ازاين حال پريشان - حسين جانم حسين جانم حسين جان نما اي باقري كوتاه مطلب - كه نتواني بيانِ حال زينب
. فاطمیه؛ زبان حال مولا(ع) و حضرت زهرا(س) دخترت گریه می کند حالا روی دستش سه تا کفن مانده بین این ای که وا کرده سه کفن دو پیرهن مانده با نفسهای آخرت گفتیش این کفنها برای خانه ی ماست پدر و مادر و من اما پیرهن ها برای کرببلاست اولین پیرهن که میبینی این که کوچکتر است دخترکم قسمت محسنم نشد اما به تنِ اصغر است دخترکم هدیه کن بر رباب و در بغلش نوه ام را ببوس اصغر را دوّمین اش برای بی کفن است به تنش تا که کرد،خنجر را بوسه ای زن به گودی زیرش قبل تیغ و سنان و سر نیزه قبل از اینکه خنجرش با زور می زند نانجیب بر نیزه بعد غارت حرامیان را دید تبر و دشنه تیز می کردند با لباسی که از تنش کندند تیغشان را تمیز می کردند دید حتی لباس اصغر نیست نخ قنداقه هم به غارت رفت وای دست رباب را بستند بین نا محرمان اسارت رفت شاعر: . . *صدا زد زینبُ .. دخترم بیا ، مادر میخواد وصیت کنه. فرمود ای کنار گذاشتم ، میشه برا مادر بیاری؟ .. بقچه رو آورد گذاشت جلو مادر . گفت زینبم درِ بقچه رو باز کن . با همون دستایِ کوچولوش گره‌ها رو باز کرد ، دید سه‌ تا کفن میونه بقچه‌ ست ... دخترم اولین کفن مال منه .. کفنِ دوم مال بابات علیِ .. کفنِ سوم مال حسنِ .. یه مرتبه دید متحیرانه داره نگاه میکنه ... میگه زینب یه آهی کشید ، مادر نکنه حسینُ یادت رفته؟! ... یه مرتبه دوتایی گریه کردن .. صدا زد نه زینبم فراموشم نشده ، برا حسینم یه پیراهن دوختم. این پیراهنُ بهش بده ، لحظه‌ای که میخواست بره میدان ، از طرف من زیر گلوی حسینمُ ببوس ... داره حسینش میره، یه مرتبه دید داره صدا میزنه « مهلاً مهلاً » همینطور داره میره ، دوباره صدا زد : « مهلاً مهلاً » داره میره .. اما یه‌مرتبه صدا زد « یابن الزهرا ... » تا گفت یابن الزهرا برگشت .. چی میگی زینبم ؟.. صدا زد وصیت مادرمه؛ یه بوسه زیر گلویِ حسینش زد ... کاش به همینجا ختم میشد ، اما این بوسه ، بوسۀ آخر زینب نبود .. اینجا گلوی سالم حسینُ بوسه زد. اما چند ساعت بعد اومد تو گودال ، این نیزه شکسته‌ها رو کنار زد ... آی حسین .... به .
080101-001_1396-1-13-2-57.mp3
زمان: حجم: 17.26M
‍ هدیه به روح امام هادی صلوات اللهم و صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم زمینه و شور احساسی امام هادی ع شعر رضا نصابی به نفس کربلایی مصطفی روحانی به عشق تو من مبتلام از راه دور اقا سلام اسلام اسلام سلام به توای با وفا سلام غریبه سامرا اسلام اسلام سلام به نوکرای تو سلام به زائرای تو از راه دور سلام می دم به سمت سامرای تو غریب امام هادیه تو ذکر لبهای منی دوای دردای منی ای اقا ای اقا تو بخواهی می شم منم کربلایی می شم منم ای اقا ای اقا با نگاه تو وا می شه قفل تمام مشکلام از تو می خوام ابن و جواد تذکره ی کربو بلام غریب امام هادیه 3 به نگاه تو مدیونم واسه غمه تو گریونم ای اقا ای اقا تو لحظه های اخرت بودی به یاد مادرت ای اقا ای اقا به یاد مادرت بودی به یاد مسمارو سینه تنت بودش تو سامرا اما دلت تو مدینه غریب امام هادیه 3 🔴 مداحی بـــروز ترین کــــانـــال مــتــن و صـــوت واشـــعار مـــداحـــی
به نام خدا اِمامُ الْهُدا یا عَلیَّ النَّقی سَمیعُ الدُّعا یا عَلیَّ النَّقی اَلا نورُ عَیْنی ، وَ اَنْتَ الْعَزیز بِخَیْرُالْوَرا یا عَلیَّ النَّقی به هر کوی و برزن به هر رهگذر بجویم تو را یا عَلیَّ النَّقی تو شَمْسِ سپهر و تو خورشید دل مَهِ سامرا یا عَلیَّ النَّقی بُوَد ذکرِ نامت شفا بخش جان وَ اسمت دوا یا عَلیَّ النَّقی به غیر از شِفا دل ندارد نظر ز دارُالشِّفا یا عَلیَّ النَّقی تَرُدُّ جَوابیِ به هر خسته دل عزیز خدا یا عَلیَّ النَّقی کرامت گدایی به درگاه توست سپهر سخا یا عَلیَّ النَّقی گدایی به درگاه تو آمده ست منم آن گدا یا عَلیَّ النَّقی تو دریایی از جود و احسان و من پُرم از خطا یا عَلیَّ النَّقی تویی ناصِح و عالِم و مُؤتَمَن تویی مرتضی یا عَلیَّ النَّقی نجیب و فقیه و امین و امام وَ گنج عطا یا عَلیَّ النَّقی شدم در حریم جنان خیز تو چو مرغی رها یا عَلیَّ النَّقی نشستیم در قاب صبح و سحر من و سامرا یا عَلیَّ النَّقی عزیز جوادی ، مُلَقّب به عشق به اِبْنُ الرِّضا یا عَلیَّ النَّقی بلا را خریداری و گفته ای تو قالُوا بلی یا عَلیَّ النَّقی چو اجدادِ خود هادی امّتی سپهر ولا یا عَلیَّ النَّقی الهی نیفتم همه عمر خود ز چشم شما یا عَلیَّ النَّقی شهید ولای تو گردم ، همین کنم جان فدا یا عَلیَّ النَّقی زند شعله ها بر وجودت هنوز غم کربلا یا عَلیَّ النَّقی رسد سوی تو مُحرم کربلا ز سعی و صفا یا عَلیَّ النَّقی شما را ز زهری که داده عدو جفا شد جفا یا عَلیَّ النَّقی منم «یاسر» و با همه عاشقات شدم هم‌نوا یا عَلیَّ النَّقی ** محمود تاری «یاسر»🔴 مداحی بـــروز ترین کــــانـــال مــتــن و صـــوت واشـــعار مـــداحـــی
زمان: حجم: 529.2K
انقلاب فجر این راه، راه عشق است،پایان نمی پذیرد در سایه سار رحمت، بحران نمی پذیرد آلاله های این دشت باخون خودنوشتند گر پای جان نباشیم، یزدان نمی پذیرد با اعتقاد راسخ، اثبات کرده این قوم دین خالی از سیاست، امکان نمی پذیرد! در یاد ما همیشه،این انفجار نور است چون خاطرات ایران، نسیان نمی پذیرد با ناخدای این راه در کشتی ولایت دریای ما ز فتنه، طوفان نمی پذیرد این نهضت خمینی، با رهبری حسینی تا انقلاب مهدی.ع.، پایان نمی پذیرد{کانال اشعار محبی} 🎧 🎤
فرمود خدا فرشته ها را صلوات اوّل به مدینه مصطفی را صلوات دوّم به شه نجف سلامی بکنیم رُخسار علی شیر خدا را صلوات زهرا که ندانیم کجا تربت اوست یاد آور بهترین نسا را صلوات از ما همه بر امام مسموم سلام مظلوم امام مجتبی را صلوات مظلوم دگر امام در خون خفته افتاده به خاک کربلا را صلوات گفتم ز حسین چون نگویم سجاد آن پاک امام پارسا را صلوات پس باقر علم آن امام معصوم دریای فضیلت خدا را صلوات صادق که رئیس مذهب شیعه بود آن حنجرۀ علم و ضیا را صلوات یاد آر امام کاظم زندانی زندانی زنجیر به پا را صلوات رو جانب مشهد الرضا کن و بگو در طوس غریب الغربا را صلوات یاد آر امام تقیِ صاحب جود هم هادی و عسکریّ ما را صلوات حالا تو بیا حضور مهدی برسیم آن روشنی و نور هُدی را صلوات افروخته عرش کبریا را صلوات یک بار دگر آل عبا را صلوات ... ايوان نجف عجب صفائي دارد ..... حيدر بنگر چه بارگاهي دارد اي كعبه به خود مناز از روي شرف ...... جايت بنشين كه هر كه جائي دارد هرگز نكند واهمه از روز جزا ...... هر كس چو علي پشت وپناهي دارد ريزد گنهش به مثل برگ پائيز ....... گر زائر دلخسته گناهي دارد هرگز نشود ديده او نابينا ....... هر كس كه بر اين بقعه نگاهي دارد خوشبخت كسيكه اندراين وادي عشق ...... با راز و نياز اشك و آهي دارد بي حب علي عبادت نامقبول است ......... با مهر علي قدر و بهائي دارد هر كس كه نگشت پيرو مكتب او ....... قطعا تو بدان راه خطايي دارد حاجت بطلب هميشه از شاه نجف ........ زيرا كه يد گره گشائي دارد بروادي رحمتش دو صدبار سلام ....... مدفون دو سه صد مرد الهي دارد از كوفه رسد ناله حيدر بر گوش ....... زان خانه پر نور كه چاهي دارد نوميد نگردد ز سراي علوي ....... هر كس به درش دست گدائي دارد رحمت به روان آنكه گفت اين مصرع ....... ايوان نجف عجب صفائي دارد برای رفتن به چاووشی خون چرا از دوری خاکت نبارم کربلا! مانده ام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا! گفته اند از آسمان ها، من ولی از کودکی در هوای بوی خاکت بی قرارم کربلا! روزها را هی شمردم تا که شد وقت سفر تا بیایم لحظه ها را می شمارم کربلا! دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است دارم آه و تشنگی در کوله بارم کربلا! خاک ما گِل کرده اند از روز اول با فرات زاده ی عشق تواند ایل و تبارم کربلا! بی قرار از دیدن سقای تشنه پیش آب اشک ریزان تا قیامت روزه دارم کربلا! من کبوتر نیستم-حالا بماند چیستم- هر چه هستم، بسته بر این در مهارم کربلا! با ملائک روضه می گیریم بگذارند اگر ذره ای از تربتت را در مزارم کربلا عاقبت خاک گِل کوزه گران، هم گر شوم با نسیم آید به سوی تو غبارم کربلا! آمدم، رفتم، چه می شد بر نگردم یک سفر حر روزی بگیری در کنارم کربلا 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
. هفت روز است درجهان غوغا بپاست هر کجا را بنگری ماتمسراست هفت روز است دیده‌ها گریان شده بر پیمبر مرتضی مهمان شده هفت روز است بی پدر عالم شده عالم هستی پر از ماتم شده هفت روز است دیده دریا گشته است مرتضی مهمان زهرا گشته است هفت روز است که گلی پرپر شده سوی جنت رهسپر حیدر شده هفت روز است غم فزون گردیده است هر دل غمدیده خون گردیده است هفت روز است مرتضی شدرستگار رفته سوی حضرت پروردگار هفت روز است گشته دلها بی قرار مسجد و منبر بود چشم انتظار هفت روز است دل عزادار علی است دیده گریان یاد رخسار علی است هفت روز است جمله دلها خون شده از غم داغ علی محزون شده هفت روز است کوفه دیگر بی صفاست مسجد کوفه بگوحیدر کجاست هفت روز است گل زخانه برده اند غنچه‌های باغ دین پژمرده اند هفت روز است مرتضی گشته خموش صوت قرآنش نمی آید به گوش هفت روز است کوفه گشته بی شکیب بی علی شد مسجد کوفه غریب هفت روز است مرتضی گشته شهید قامت زینب از این ماتم خمید هفت روز است دختران بوتراب ریزداشک چشمشان همچون گلاب هفت روز است دل پریشان علی است زینب غمدیده گریان علی است هفت روز است سینه لبریز محن سوزد از داغ پدر مولا حسن هفت روز است دل بود در شور و شین زین مصیبت سوزد و نالد حسین هفت روز است کشته خیرالناس شد دیده گریان پدر عباس شد هفت روز است جان عالم بر لب است سوگوار داغ بابا زینب است هفت روزاست سوزداز داغش(رضا) گرید و نالد بیاد مرتضی