eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
336 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 سینه ای سرشارازعشق خدادارد حسین در دل هـردردمندی کربلا دارد حسین کعبهٔ شش گوشه اش شدقبلگاه عاشقان زین سبب دلهابه عشقش مبتلادارد حسین هرکجاگویم حسین زهراجوابم می دهد بس که زهرادم بدم برلب نوادارد حسین شیعیان که جای خودداردمسلمان تواند توچه کردی اَرمنی ازتو رضادارد حسین هرکجاکه صحبت ازعشق حسین و زینب است بایداز زینب بپرسیم که چهادارد حسین بسکه داغ اکبر اوجانگداز وسخت بود پیش نعشش بانگ بَعدکَ العفا دارد حسین تا برادر برزمین افتادپشت او شکست بعدعباسش گمانم ماجرادارد حسین هیچ داغی بدترازداغ علی اصغر نبود ازخجالت ناله ی واطفلکا دارد حسین در میان قتلگاه و زیر خنجر شمر دید دست وپامی زدولی،ذکردعادارد حسین فاطمه درروزمحشر«یاحسین»گویان رسد روی دستش رأس خونین تورادارد حسین بی بصیرتهاتورا از روی کینه کشته اند روی نیزه نـاله ی واغُـربتا دارد حسین آی«مداح»گربقاخواهی دراین درگاه باش زآنکه تا روز قیامت هم بقا دارد حسین 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
شبای جمعه دعای کمیل خدایا تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا می‌دونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم ♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️ ذکر یارب یارب من می‌کنه حل مشکل من ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من ♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️ یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی ♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️ یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی ♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️ 🔺🔺شاعر: حکمت اله ترکی🔺 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند بنده از کار بدش توبه و فریاد کند چون بفرموده حق دست دعــا بردارد او اجابت کند و بنده خود شادکند همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم : آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی شب جمعه که شب رحمت و غفران خداست دوری از مسجد و محراب و دعا کار خطاست سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است همره خضر شو و آنچه علی گفت کمیل لوح دل ساز دعایی که بنام است کمیل با زبان علوی مسئلت از یزدان کن رحمت واسعه را واسطه جانان کن مخلص ار طالب فیضی به خرابات خرام که به رندی بود این راه و روش ، کیش و مرام شاعر:؟؟ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
مناجات باخدا شب جمعه راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه  ولی منم که غفلت کردم  منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم.. تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟ بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید گر چه دارم جرم در پرونده  خود بی شمار گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار   التماس دعا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
به رسم هر صبح به رسم ادب به رسم ارادت به رسم یه نوکر به رسم سلام دست به روی سینه میزارم و از راه دور سلام میدم به محضر حضرت ارباب السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷
Seyed Reza Narimani - Mano Nazar Tanha (128).mp3
5.85M
|⇦منو‌نذار تنها... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🖤🖤🖤 حضرت زینب کبریٰ (سلام ‌الله علیها) یک بانوی برجسته‌ ای در تاریخ بشریّت است، نه فقط تاریخ اسلام؛ واقعاً این جور است. آن شخصیّت مستحکم و قوی، آن انسان بزرگ، آن انسانی که «زن نگر دست خدا در آستین»؛ آنچنان که او عمل میکند کمتر انسانی -چه مرد، چه زن- میتواند با این قدرت، با این استحکام وارد میدانهای دشوار بشود.۱۳۹۸/۱۰/۱۱ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از پرستاران سراسر کشور ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
Seyed Reza Narimani - Mano Nazar Tanha (128).mp3
5.85M
|⇦منو‌نذار تنها... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی حضرت زینب کبریٰ (سلام ‌الله علیها) یک بانوی برجسته‌ ای در تاریخ بشریّت است، نه فقط تاریخ اسلام؛ واقعاً این جور است. آن شخصیّت مستحکم و قوی، آن انسان بزرگ، آن انسانی که «زن نگر دست خدا در آستین»؛ آنچنان که او عمل میکند کمتر انسانی -چه مرد، چه زن- میتواند با این قدرت، با این استحکام وارد میدانهای دشوار بشود.۱۳۹۸/۱۰/۱۱ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از پرستاران سراسر کشور ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
نوحه واحدیاسنگین سیدالشهدا(شاهمندی).mp3
1.95M
زمینه یاشور امام حسین (ع) کبوتر دل پر زده تا کرببلایت شده دل ما مست هوای نینوایت کرببلا آرزوی این دل بی تابه عشق تو ٬ تو دلای ما یه لطف نایابه شب جمعه شده آقا منو دریاب دل هوایی کربلا شده ارباب ای حسین جانم (۴) دستی بکش تو از کرم بر این دل زارم دوری بین الحرمین شده دل آزارم سائل درگاه توام منو خدایی کن دست نیازم تو بگیر کرببلایی کن وقتی که دل میشه کرببلایی دل ما می گیره نور خدایی ای حسین جانم خدا دل من تنگ حریم کربلا شد دوباره دلم هوایی گنبد طلا شد صاحب من تویی آقا همه کس وکارم عمریه ارباب کرم به تو بدهکارم میدونم با گنه دلتو شکستم دست رد تونزن اگرچه پستم ای حسین جانم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷
1.04M
◾دشتی شب هفتم اباعبدالله◾ بسوز ای دل شبِ هفتم رسیده به یاد لاله ی در خون تپیده بسوز ای دل رسیده هفتمین شام شرارِ غم ریخته اندر این کام زمین و آسمان می گرید امشب برای این دلِ بی تابِ زینب دلم با یاد عاشورا غمین است شبِ هفتِ حسین سالار دین است هنوز از قتلگه آید نوایی بگوید ای حسین جانم کجایی درون کربلا غوغاست امشب عزای هفتمِ مولاست امشب زِ علقم میرسد عطر گُلِ یاس کجا افتاده اند دستان عباس کجایند اکبر و شش ماهه اصغر کجا افتاده اند گلهای پرپر به دشتِ کربلا زهرا رسیده تسلایش دهید با اشک دیده غم هفت روزه دارد این دلِ من خدا داغ حسین شد حاصل من 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 کانال نوحه یا زینب(سلام الله علیها)
4_5936047795558420329.ogg
1.02M
صدایت برایم چقدر آشناست ای سر ِخون چکان تو حسین منی ؟ صدایت برایم چقدر آشناست ای مه ِآسمان تو حسین منی ؟ ای سر ِتابنده در این آسمان همسفر ِقافله ی ِکودکان ای پسر ِفاطمه قرآن بخوان رهبر ِمهربان تو حسین منی ؟ ای همه ی ِهستی ِمن یا حسین کُشته ی ِبی غسل و کفن یا حسین لاله ی ِخونین ِچمن یا حسین ای گل ِبی خزان تو حسین منی ؟ دشت و دمن پُر شده از هلهله از پی ِتو گشته روان قافله کن نظری پای ِپُر از آبله همره کودکان تو حسین منی ؟ ای همه ی ِدار و ندارم حسین بُرده ای از سینه قرارم حسین ای گل ِمن باغ و بهارم حسین ای مرا روح و جان تو حسین منی ؟ بر سر ِنیزه سر ِتو جلوه گر با من و با این اسرا همسفر اهل حرم از غم ِتو خونجگر همدم ِکاروان تو حسین منی ؟ ای گل ِتشنه رُخ ِتو لاله گون باز چرا می چکد از نیزه خون ؟ تازه کند داغ ِتو زخم ِدرون سرور ِعاشقان تو حسین منی ؟ ای سر ِبر نیزه فدای سرت روی ِبیابان ِبلا پیکرت سوخته ای از غم ِخود خواهرت ای مرا سایبان تو حسین منی ؟ ای سر ِخونین بنما راه ِمن شعله ور عالم شده از آه ِمن ماه ِمن ای ماه ِمن ای ماه ِمن یاور ِکاروان تو حسین منی ؟ نیزه پُر از گل شده از روی ِتو وای که گلگون شده گیسوی تو آمدم ای سرو ِروان سوی تو ای گل ِبی خزان تو حسین منی ؟ شعر: سیدحبیب حبیب پور 🇮🇷🇮🇷
1446-1665334326561.mp3
8.27M
تو آسمونایی پیش خدایی بابا تو این خرابه دنبالم میایی بابا کجا بگردم دنبالت کجایی بابا خسته زخمی و اسیرم، مثل عمه پیر پیرم درمونی نداره دردم، دارم میمیرم داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه بیا که داره از همه رقیه ناامید میشه یه عالمه راه اومدم با پای خسته زمین میخوردم بابا جون با دست بسته بس که سرت زخمی شده دلم شکسته زنجیر و غل و اسارت، ما و این همه جسارت دل تنگم برا مدینه، بریم زیارت چشای نیمه باز تو داره رقیه رو عذاب میده تا من میگم بابا سرت به دخترت جواب میده داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه بیا که داره از همه رقیه ناامید میشه عمه کنار من شب ها چشم انتظاره سر منو روی پای خودش میذاره اونم مثل من از بابا خبر نداره اون زخمی که تو گلومه، زخم رو سر عمومه امشب تا سحر بابا جون، کارم تمومه نمیخواد این بدن کفن، نمیخواد این غبارو پاک کنی باید شبیه مادرت منو شبونه خاک کنی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
337.1K
کانال سبک وشعر رفتی و بدون تو بیچاره شدم حسین دنبال سرت ببین آواره شدم حسین همراه قاتلت آواره ی صحرا شدم کار زمونه رو ببین چقدر تنها شدم همسفر سرت اسیر دشمنا شدم بعد از تو همسفر من شده بین کاروان خولی و حرمله و شمر و سنان موندم با غصه و درد بی کران حسین وای حسین وای **** غرقابه ی خون شده رو نیزه چرا سرت غارت شده بعد تو گهواره ی اصغرت شکسته از غم تو این دل بی طاقتم هم گریونه تو ام هم گریونه رقیتم دارم میمیرم از غمت به جون تو قسم چوب محمل میدونه دردی که توی دلمه داغ دوریت به خدا قاتلمه نامحرم دور و بر محملمه حسین وای حسین وای **** مونده هنوزم رو خاک عریان بدنت حسین رو نیزه جلو چشام با سنگ زدنت حسین چطور دلت اومد زینبو تنها بذاری رسمش نبود بری خواهرتو جا بذاری رسمش نبود حسین روی دلم پا بذاری از دنیا خسته شدم دیگه دعا کن بمیرم غرق آهم به غم تو اسیرم آخر از نی سرتو پس میگیرم حسین وای حسین وای کانال سبک وشعر ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ╚═══💫💎═╝ 🇮🇷🇮🇷
__ آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد کوه رویای من از بعد رفتنت خراب شد جای شکرش باقیه با اینکه از غمت میسوزم زیر سایتم چقدر خوبه کنارمی هنوزم دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه هنوز میبینمت چشات بازه برا تو میخونم لالایی به اصرارِ عمه منم یه خورده آب خوردم ببین برای تو هم آوردم ولی تو روی نیزه هایی من این پایین تو اون بالا علی لالا علی لالا من میخواستم وایسی رو پای خودت نه روی نیزه دستامو شبیه گهواره میگیرم سوی نیزه قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره جوری لالایی بخونم حرمله‌ام گریه اش بگیره تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی بی تو از این زمونه سیرم گل یاسم بگو کی از شاخه تو رو چیده لبت هنوزم بوی شیر میده الهی من برات بمیرم بمیرم کاش همین حالا علی لالا کانال سبک وشعر ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ‌╔═💎💫═══╗ ╚═══💫💎═╝ 🇮🇷🇮🇷
‍ روضه  جانسوز اسارت خاندان اهلبیت  علیهم السلام ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد این کار را برای رضای خدا نکرد پر میگشود اگر همه را باد برده بود سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد این کربلا چه بود که جز این مسافرت او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم. غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست جای زینب بر در دروازه ساعات نیست دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد بر در دروازه ساعات زینب پیر شد ولأندبن‌ عليك‌ بدل‌ الدموع‌ دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند) پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین ((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... ) سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه. اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم. عمه جانم عمه جانم کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ... ... من کعبة الرزایایم چون در این سفر هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ... حسین .... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ╚═══💫💎═╝ 🇮🇷🇮🇷
‍ روضه  جانسوز اسارت خاندان اهلبیت  علیهم السلام زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد این کار را برای رضای خدا نکرد پر میگشود اگر همه را باد برده بود سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد این کربلا چه بود که جز این مسافرت او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم. غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست جای زینب بر در دروازه ساعات نیست دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد بر در دروازه ساعات زینب پیر شد ولأندبن‌ عليك‌ بدل‌ الدموع‌ دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند) پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین ((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... ) سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه. اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم. عمه جانم عمه جانم کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ... ... من کعبة الرزایایم چون در این سفر هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ... حسین .... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَج ╚═══💫💎═╝ 🇮🇷🇮🇷
29976-1690625310523.mp3
298.9K
گرچه مولای من بی قرینی تو شهید ستم ساجدینی غربتت این چنین گشته معنا تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ داغ تو شد غریبانه امشب خانه ات گشته غمخانه امشب هر کجا بزم غم گشته برپا تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ بزم غم در مدینه به پا شد از غم تو چو ماتمسرا شد باقرت بعد تو گشته تنها تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ شهر یثرب ز غم شد سیه پوش پیکر پاک تو شد کفن پوش می روی از جهان روح تقوا تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ ای که بر مرتضی نور عینی دیده گریان مولی حسینی دیده ای تو غم کربلا را تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ دیده ای نور چشمان لیلا اکبر از کین شده اربا اربا دیده ای در حرم گشته غوغا تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ دیده ای غرق خون اصغرش را تیر کین پاره کرد حنجرش را غرق در خون روی دست بابا تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ کربلا کرده ای غربت احساس تا که دیدی فتاد دست عباس شد خموش از ستم ماه شب ها تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ دیده ای که حسین گشته تنها گرد او دیده ای اشقیا را آمدند سوی او جمع اعدا تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ دیده ای حرمت او دریدند رأس پاک حسین را بریدند دیده ای سر روی نیزه ها را تسلیت تسلیت یابن زهرا۲ رضا یعقوبی 🇮🇷🇮🇷
Mehdi Rasoli - Rabbana Atena (128).mp3
2.41M
نوحه ربنا آتنا‌ زیارت الحسین یوم الاربعین ربنا آتنا زیاره الحسین یوم الاربعین ثبت اقدامَنا سجّل اسماءَنا بین الزائرین حسین ای آب حیات حسین ای جانم فدات حسین ای راه نجات اهدنا الصراط میمیرم برات حسین میمیرم برات میمیرم برات میمیرم برات ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ‌╔═💎💫═══╗ ╚═══💫💎═╝ 🇮🇷🇮🇷
4_5882198788386329018.mp3
9.46M
|⇦•ای درمون هر دردم اباالفضل ... واحد/ شب تاسوعا•ೋ کربلایی جواد مقدم ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ای درمون هر دردم اباالفضل مشکل گشای عالم اباالفضل هر جا بریدم نذر تو کردم اباالفضل هر جا به مشکل خورده ام گفتم اباالفضل من سر سفره ی مِهر تو پا گرفتم اگه دردی داشتم از تو دوا گرفتم مادرم میگفت که ازت شفا گرفتم قمر العشیره ، نافذ البصیره خدا سایه ی تورو از سر من نگیره ... یا ابوفاضل جانم اباالفضل ... ای ساقیِ دریا دل اباالفضل ای گرمیِ هر محفل اباالفضل هر لحظه هر جا کربلا آشوب میشد زینب صدایش میزد از محمل اباالفضل ای پناه طفلان ، بر خیمه ها نگهبان تازه جان میگرفت میزد به قلب میدان هر زمان رقیه میزد صدا عمو جان ای یل با جَنَم ، اقتدار حرم یاد حیدر زنده میشد وقتی میزد قدم ... یا ابوفاضل جانم اباالفضل ... مجنون اسیرِ لیلاییِ تو من چی بگم از آقاییِ تو دریا اسیرِ این دل دریاییِ تو بالاتر از فتح جمل سقاییِ تو عشق مرد جنگی شمشیر صیقلیه ولی ساقی شدن امر شاه و ولیه دستور دستورِ حسین بن علیه ساقیِ با وفا ، با صفا با حیا دل زینبو بردی با همین کارات آقا ... یا ابوفاضل جانم اباالفضل ... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
مداحی آنلاین - دلم میگیره - حدادیان.mp3
3.44M
💥سبک: 🎙مداح: ▪️مناسبت: این همه زائر می بینم دلم می گیره دلم می گیره آقام حسن یدونه زائرم نداره نه گنبدِ طلا حتی علم نداره دلم میگیره حتی آقام شعر قدم قدم نداره قدم قدم با یه علم یه شب میریم تو صحن زیبای حسن! به زودی توو ، صحنِ آقام میریم یه مشایه با کلی سینه زن جانم حسن جانم حسن ..... تا چشمت افتاد ورودیه بابِ قبله تا اومدی سلام بدی یادِ حسن باش نه بابِ قبله ای داره نه حتی صحنی تموم میشد غریبی آقامون ای کاش تصورش کن توو باب قبله‌ی حسن وایسی ایشالا تصورش کن آروم آروم اشک می‌ریزی میری پایین پا تصورش کن دست ادب به سینه میگی سلام آقا سلام آقا که الان توو بقیع هستم دخیلم رو به باب القاسمت بستم حسن جانم بذار عشقت تو قلب نوکرت باشه قرار ما تو صحن مادرت باشه حسن جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسه ام نیست منو دست حسین دادی حواسم نیست حسین جانم حسین جانم حسین جانم کانال سبک وشعر مداحی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
بســــــمه تعالـــی»* *«روضه پنج تن علیه السلام»* ترکی... 🖤🏴🖤🏴 به وقت عاشقی، میخوانم امشب بسم ربّ الـمهـدی زهرا، عزیز حضرت طاها به نام حضـرت طاها،به نام نامی پیغمبر خاتم، امیـــر عالم وآدم به نام حضرت مولا، امیرالمـوئمنیـــن، شاهـنشـه والا، به قدرو کـوثرو طاها، به نام حضرت زهرا، فاطمه ام ابیــــها سیدة النسا‌العالمیـن. به دستان کریم مجتبــی وبه نام نامــــی آقای دشت نـــیـنوا، که امضا گردد این شعر کیمیا به نام پنج تن حالا، ༺♕༻ *ان شاءالله مجلـس حضرت زهرا بِــیَــنَـن مجلس اولا، نظری اولا، عنایتی اولا، حاجـتلریـمیـز روا، دعالریمیـز مستـجاب اولا،* ༺༺♕༻༻ *السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله صلوات الله علیه* *السلام عیلک یاامیرالموئمنیـن یاعلی بن ابیطالب ع* *السلام علیکِ یافاطمة الزهرا، سیدةالنساالعالمین* *السلام علیک یاابامحمد یاحسن بن علی یامظلوم* *السلام علیک یاسید الشهدا یامظلوم یا حسبن بن علی ایها الشباب اهل جنة* ༺༺♕༻༻ شمس دین غروب ایلین زمان دوره سین آلوبدی ستاره لر برج عصمتین بدری فاطمه مجتبی کیمی ماهپاره لر سس سسه ویروب ایتدیلر نوا بال و پر شکسته هزاره لر وای بابا دیوب گوزیاشین توکر گل یوزه شه کربلا بوگون ༺༺♕༻༻ *«ناگهان قاپو دوگولدی»* *«گئت قزیم آچ قاپونی مهماندی عزرائیل منه»* قاپی دوگولدی گیدوب گلدی آچدی فاطمه اول جلالتلی قاپونی گوروبدی بیر عرب آماده اولوپ عرض حاجتینه جهانِ جسمینی ترک ایتدی روحِ پیغمبر یومولدی نرگس مخموری تک ،گوزل گوزلر علی اگلدی دوداقلارینی قویوب گوزینه صورا عباسینی چکدی او حضرتین یوزینه سرشگ حسرتیلن دولدوروب گوزین چکوب آه دئدی قوتاردون اوزون ایندی یا رسول الله سنوبدی سّد دلیم داشلانور جماله سئلیم دیزیمده قالمادی طاقت عم اوغلی سیندی بلیم بو سیل خونـیــــدی دیلدن جماله باغلــــیورام شکسته دیل قیزون اوخشور سنی، من آغلیورام غرض اینکه ائیتدیگین وصیت نظرلردن دوشجاخ فدک اوسته فاطمه نین سینسی اودان یاناجاخ درگه آل رسوله اوت سالیپ قوم ظلم عزرائیل اذن ایستیـن درگهیوی یاندیراجاخ ༺༺♕༻༻ *زهرا دیـور باباجان* نه روا مجلس شورا قـورالار رأی آلوپ درگهیـــمی یاندیرالار نیلمیشدیم آی بابا، منه کوچه ده سیلی ویرالار چون یاندی قاپی بیتیده غم ناله سی گلدی ظلم عرشه چاتوپ، عرشیده ماتم سسی گلدی یاندوخجا قاپی توسدو داغیلدی گوی اوزونده مظلوم امامین باشینا غم سایه سی گلدی غمون عـلینی ایلدی غم آشناسی فاطمه گتوردی تنگه سیـنمی سینون یاراسی فاطمه نه اولدی دردیوه دوا نه قالدی محسنون سنه الیم بئلیمده قالدی ای الیم عصاسی فاطمه ༺༺♕༻༻ گلدی اووقت اولدی که کوفَــده سس دوشدی محرابیده بیــــر باش یارالاندی طبیب عالمه بستر سالیندی پرستاری کمکـسیـز زینب اولدی اولدی بابا جان زینبیوین غصه نصیبی احوالیـوه یانام یاره ویـن یوخدی طبیبی یوردو بو غریبلیک سنی ای کوفه غریبی قویدون آتاسیز زینبی ماه رمضــاندا سن ملاقات ائدوسن خالق سبحانـی بابا بس کیمه تاپشوروسان زینب نالانی بابا بولوسن یوخدی آنام قلبیمی آرام ایلیه آتاسیز قویما قیزون زینب نالانی بابا ༺༺♕༻༻ لبالب ائتدی ساقی زمانه زهر ساغرین که پاره پاره زهریله ائدوب حسن جگرلرین نصف شبیدی یاتـمیـشیـدی اهل مدیــنه بیـرفاجعه اولدی که اوایش تازه دن اولماز مظلوم آقا آهیله همان کـوزه نی گوتدی سو ادینه عالمده بئله زهر ایــچن اولماز ایشجک دیدی زینب جگریم گل اوتا دوندی قارداشه باجی اولماسا تســکیـن ویرن اولماز هئچ کیمسه غریبلیکده امام حسن اولماز آند اولسون حسینه بیله مظلوم اولن اولماز *دئدی حسین، قارداش* سن باخوب بو طشته یانما، توکمه چوخ اشک بصر من باخوب بوطشته یانّام، سالّام آفاقه شَـرر سن گورورسن طشت ایچینده لخته خون جگر اما من بیــر کسیـک باش، قانـلی لب دندانـی قارداش آغلاما ༺༺♕༻༻ اولسون سلام فاطمه بوسه ووران باشا نوک جداده شام یولوندا دوران باشا یاامام زمان عذر ایستورم آقاجان سن دی تامنده دیــــوم اولسون سلام آلنینی داش سیندیران باشا اولسون سلام مجلس ابن زیادیده طشت طلا ایچینده قانلی گوزیــن آچیپ اوسرایه باخان باشا حسین قارداش نه باخان وار پوزولان حالیمه نه گوز یاشیما یوخدور کمگیـــم چاتمور الیم حیف ابالفضل قارداشیـما سسلورم داده گله قمچی ویریلار باشیــما یدی قارداشی اولن زینب غم دیده منم قلبی قانلان دولی ال باشدا حسینیم دینم حسیــــــن ۳ ༺نوروزی༻ روح اطهر پنج تن آل عبایه صلوات ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
ام البنینم پر از غمه سینه ام.mp3
2.31M
شماره 697 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امّ البنينم پُر از غمِ سينه ام سه ساله كه دائم گريونم بعد از ثارالله بعد خسوف ماه توی بقيع روضه مي خونم من مأنوسم با ضجّه و ناله منم مثل زينب قدم كمونه من شرمنده ام از روی سكينه كه نشد عبّاسم آب برسونه من كه فقط دل به دلِ آل ابوتراب ميدم حالا بجای پسرم، دست سكينه آب ميدم ▪️امّ البنين امّ البنين امّ البنين ای خانوم بی حرم فرق عباسُ باعمود آهن تا ابرو شكافتن نامردا شنيدم وقتی دستاشُ بريدن بهش مي خنديدن نامردا زينب گفته پسر رشيدم تا نفس آخر به فكر آب بود تشنه جون داد كه بود جلو چشماش لباي طفلی كه حالش خراب بود وقتي ربابُ مي بينم سرم رو پايين می گيرم كاشكی بودم تو كربلا تا جای بچه ش بميرم ▪️وای رباب وای واب وای رباب واويلا علی الرباب سقّاي آقا روی خاك صحرا جلو چِشمِ زهرا پرپر شد اون قدر شمشير خورد نيزه خورد و تيرخورد كه قامتش قدِ اصغر شد مي گرده آب دور قبر عباس مي خواد بگه آقا شرمنده تم من عشق ارباب تا آخر عالم تو صاحبم هستي و بنده تم من يا كاشف الكرب حسين برام گره گشايی كن خيلي دلم تنگه برات باز منو كربلايی كن ▪️كربلا كربلا كربلا اللّهم ارزقنا شاعر:محمدقاسمی 🇮🇷🇮🇷
4_5882198788386329018.mp3
9.46M
|⇦•ای درمون هر دردم اباالفضل ... واحد/ شب تاسوعا•ೋ کربلایی جواد مقدم ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ای درمون هر دردم اباالفضل مشکل گشای عالم اباالفضل هر جا بریدم نذر تو کردم اباالفضل هر جا به مشکل خورده ام گفتم اباالفضل من سر سفره ی مِهر تو پا گرفتم اگه دردی داشتم از تو دوا گرفتم مادرم میگفت که ازت شفا گرفتم قمر العشیره ، نافذ البصیره خدا سایه ی تورو از سر من نگیره ... یا ابوفاضل جانم اباالفضل ... ای ساقیِ دریا دل اباالفضل ای گرمیِ هر محفل اباالفضل هر لحظه هر جا کربلا آشوب میشد زینب صدایش میزد از محمل اباالفضل ای پناه طفلان ، بر خیمه ها نگهبان تازه جان میگرفت میزد به قلب میدان هر زمان رقیه میزد صدا عمو جان ای یل با جَنَم ، اقتدار حرم یاد حیدر زنده میشد وقتی میزد قدم ... یا ابوفاضل جانم اباالفضل ... مجنون اسیرِ لیلاییِ تو من چی بگم از آقاییِ تو دریا اسیرِ این دل دریاییِ تو بالاتر از فتح جمل سقاییِ تو عشق مرد جنگی شمشیر صیقلیه ولی ساقی شدن امر شاه و ولیه دستور دستورِ حسین بن علیه ساقیِ با وفا ، با صفا با حیا دل زینبو بردی با همین کارات آقا ... یا ابوفاضل جانم اباالفضل ... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
مناجات باخدا شب جمعه راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه  ولی منم که غفلت کردم  منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم.. تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟ بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید گر چه دارم جرم در پرونده  خود بی شمار گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار   التماس دعا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
3. قسمت دوم.mp3
10.17M
( علیه السلام ) : گریز به روضه های حضرت اباالفضل (علیه السلام) امام حسین (علیه السلام ) تن سالار زینب به زیر سم مرکب بر سینه ی شکسته ات چون دیده آورم یاد آورم ز سینه ی مجروح مادرم خودم دیدم ز بالای بلندی حسین تشنه لب را سر بریدند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷 خاک پای نوکران اهلبیت سرمه چشم ما
◾️ شرح جگرسوز اجازه طلبیدن حضرت قاسم از عمویش سیدالشهداء عَلَيْهِما السّلام ⚡️ وصیت امام حسن به سیدالشهدا و حضرت قاسم علیهم‌السلام... وقتی که نوبت جنگ به اولاد امام حسن علیه السلام رسید، قاسم آمد و عرض کرد که عمو جان! اجازه می‌خواهم تا به جنگ این کفار بروم! فَقالَ لَهُ الْحسينُ: يا ابْنَ الْأخِ ! أنتَ مِنْ أخي عَلامَةٌ و اُريدُ أنْ تَبقَىٰ لِأتَسَلَّىٰ بِكَ ▪️امام حسین علیه السلام فرمود: ای پسر برادرم! تو یادگار برادرم هستی و می خواهم که تو باقی بمانی تا به واسطه تو تسلی(از داغ برادر) پیدا کنم. پس حضرت، اجازه جنگ را به قاسم نداد. قاسم اندوهگین و ناراحت شد از اینکه چرا امام حسین علیه السلام به برادرانش اجازه جنگ را داده اما به او اجازه جنگ را نداده است و همین که با حالتی محزون گوشه‌ای نشسته بود و سرش را روی پاهایش گذاشته بود،یادش آمد که پدرش حِرزی به بازوی راستش بسته بود و به او وصیت کرده بود که هر وقت دچار اندوه و دردی شد، حرز را باز کند و بخواند و معنایش را بفهمد و هر چه که در آن نوشته شده بود به آن عمل کند. 🔻قاسم با خودش گفت سالهای زیادی گذشته برمن، ومثل این اندوه و درد تا به حال به من دچار نشده است. پس آن را باز کرد و نگاه کرد که در آن نوشته شده بود: يَا وَلَدي قاسِمَ، اُوصيكَ إنّكَ إذا رَأيْتَ عَمَّكَ الْحسينَ عليه السّلامُ في كَربَلاءِ وَ قَد أَحَاطَتْ به الْأعْداءُ، فَلا تَتْرُكِ الْبِرازَ وَ الْجِهادَ لِأعْداءِ رَسولِ اللّهِ ، و لا تَبْخَلْ عليه بِروحِكَ، و كُلّما نَهاكَ عَنِ الْبِرازِ عَاوِدُهُ لِيَأذَنَ لَكَ في الْبِرازِ لِتَخُصَّ في السَّعادَةِ الْأبَديَّةِ ▪️ پسر جانم قاسم! تو را وصیت می کنم وقتی که دیدی عمویت حسین علیه السلام در سرزمین کربلا تنها شده و دشمنان او را احاطه کرده اند،پس جنگ در رکاب او را از دست مده و با دشمنان رسول خدا صلی الله علیه و اله، به قتال برخیز. و از فدا کردن روح و جانت برای عمویت بخل نورز و هر چه که او تو را از جنگ نهی کرد، باز سراغش برو و اصرار کن تا به تو اجازه دهد که به این وسیله سعادت ابدی را به دست آورده ای. پس قاسم بلند شد به خدمت عمو جان آمد و آن حرز و نوشته امام حسن علیه السلام را به دست عمو داد. امام حسین علیه السلام وقتی که آن نوشته را قرائت فرمود، شدیداً گریه کرد و ناله و فریاد زد و در نهایت آه سردی کشید و فرمود: ای پسر برادرم! این وصیت پدرت برای توست؛ اما پدرت وصیت دیگری به نزد من دارد و ناچارم به آن عمل کنم. 🔹پس امام حسین علیه السلام دست قاسم گرفت و به خیمه برد و عباس و عون را خبر کرد و به مادر قاسم فرمود: آیا برای قاسم لباس جدیدی داری؟ عرضه داشت نه آقا جان! امام علیه السلام به خواهرش زینب فرمود: صندوق را برایم بیاور. وقتی که زینب کبری علیها السلام صندوق را آورد و جلوی امام حسین علیه السلام گذاشت، حضرت آن را باز کرد و قباء امام حسن علیه السلام را بیرون آورد و او را به تن قاسم کرده و عمامه امام حسن را بر سرش گذاشت و دست دخترش را گرفت که از کودکی نام او برای قاسم گذارده بودند. و عقد او را برای قاسم خواند و دست دخترش را گرفته و در دست قاسم گذاشت و از خیمه بیرون آمد. قاسم نگاه به دخترعمویش می‌کرد و گریه می‌کرد تا اینکه صدای دشمنان را شنید که می‌گویند: آیا دیگر مبارزی برای جنگ نیست؟! پس دست همسرش را رها کرد و خواست که از خیمه بیرون بیاید. همسرش گفت: چه در ذهنت می گذرد و چه می‌خواهی انجام دهی؟ قاسم گفت: می.خوام به ملاقات این دشمنان بروم چرا که آنها طلب مبارز می‌کنند و این من هستم که به جنگ آنها میروم. و به همسرش گفت: مرا رها کن که عروسی ما باشد برای آخرت. همسرش فریاد زد و با قلبی حزین اشکهایش روی گونه‌اش جاری شد و گفت: تو میگویی عروسی‌مان باشد برای آخرت. پس من در قیامت تو را چگونه بشناسم؟ و در کدام مکان تورا ببینم؟ قاسم با دستش تکه نخی را پاره کرده و به او داد و گفت: دخترعمو! مرا به واسطه این تکه نخ بشناس و به یاد آور. پس اهل خیمه از اینکار قاسم شدیدا گریه کردند و همه فریاد و واویلا سر دادند. برگرفته از: 📚المنتخب، ج۲ ص۳۷۲ 📚 الدّمعة السّاكبة،ج ۴ ص۳۱۵ 📚أسرار الشّهادة، ص۳۰۵ 📚مدينة المعاجز، ص ۲۲۴؛ 📚معالي السّبطين،ج ۱ ص۴۵۷ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷