eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
يا اين دل شكستۀ ما را صبور كن يا که به خاطر دل زينب ظهور كن ای ماه پرفروغ بنی‌هاشمی، بتاب! اين جاده‌های شب‌زده را غرق نور كن مانده‌ست چند کوچه به پایان انتظار؟ ما را برای همرهی خود غیور کن با كوله‌بار غربت و اندوه خود بيا از كوچه‌های سينه‌زنی‌مان عبور كن امشب بيا كه روضه‌بخوانی برايمان دل را پر از تلاطم و لبریز شور کن يا چند صفحه مقتل كرب‌وبلا بخوان يا روضه‌های شام بلا را مرور كن هم از طلوع ماه روی نیزه‌ها بگو هم يادی از مصيبت و داغ تنور كن
کربلایی محمد حسین حدادیان4_5814609536589239093.mp3
زمان: حجم: 10.65M
🎤 شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب میرسه از تو گودال یه ناله جگر سوز که تیغ ابن ملجم تو دست شمره امروز دم نوحه مون رو نغمه حجازه دیگه وقت خوندن روضه بازه عقده های کهنه و نعلای تازه ویلی ویلی علی الحسین ... قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِ چه بلایی به سر تو اومده از مدینه مادر تو اومده وا اماه رسیده زینب تو با پای برهنه سرو به سختی میبره خنجر کهنه آه حسین نیزه شکسته ها و قتلگاه حسین بعد از رفتن سنان اومد تازه ساربان شمر با خنده میگه که انگشتر مبارکه شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب به جای خواهری که نیمه جونه مادرمون خودش رو میرسونه خولی سرت رو میبره شبونه روشن نباشه کاش تنور خونه منتظرم باش ام حبیبه تو شهر حیدر زینب غریبه یه سر طناب بازوی من و یه طرف گردن زین العابدین دعا کن برا رقیه دخترت وقتی از رو ناقه میخوره زمین امروز تموم زندگیمو دادم از دست دلگیر ترین غروب جمعه ست این طالب بدم المقتول بکربلا ...
. دوباره غم قلب پریشونم و آزرده  یه زخم دیگه روی زخم جگرم خورده! دلشوره ی سرت نذاشت پِلک بذارم رو پِلک تا فهمیدم خولی سرت رو با خودش برده برای زینب نمیشه سر امشب کشته منو غمت برادر امشب ای کاش می‌شد سرت رو پس بگیرم می‌سْپارمت به دست مادر امشب آه یااباعبدالله این لحظه ها خیلی برام سخته و جانسوزه پس کی به آخر می‌رسه عذاب هر روزه من راضی ام سرت بالای نیزه ها باشه! حداقل موهات دیگه اونجا نمی‌سوزه هر روز و شب خواهرت از تو دوره برای من بساط گریه جوره خدا بخیر بگذرونه عزیزم امشب سرت تا صبح توی تنوره آه ، یااباعبدالله تا خوده صبح از ته قلبم میکشم هی آه  من غیره سوختن غیره ساختن که ندارم راه دلنگرانیم واسه ی اینه که می‌دونم  رقیه این سر و ببینه می‌میره والله مرهم دل نشد به غیره راهب عاقبتش ختم به خیره راهب خداروشکر حداقل یه ذره سامون گرفت سرت توو دیره راهب آه ، یااباعبدالله
روضه واقعه تنور خولی4_5850187916092904824.mp3
زمان: حجم: 1.34M
‍ ‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ ⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر .
✔️ ورود به شام ✅ زبانحال حضرت زینب (س) به رأس مطهر امام حسین (ع) در شهر شام ✅گریز به تنور خولی 🎼سبک : صبحه کیمی تاب ایله اصغر... 🎼سبک: ای اهل حرم جیرانی... اهل حرمین دل داغلی_شاماتی گزور قول باغلی اللریمی جور زمانه باغلادی بیله ریسمانه(2) هم پیکریم هم قوللاریمی یول یول ایدوبدی تازیانه(2) ایوای یارالی جان یارالی(3) _ گوردوم اوجا نیده باشین_توکدوم یوزومه گوزیاشین آغلور ملک اول حال و روزه باخ نیزه دار کینه توزه(2) قرآن تلاوت ایلیینده داش ویردی آنیندان عجوزه(2) ایوای یارالی جان یارالی(3) باخ نیزه باشیندان باری_ویر قیزلاریوا دلداری دییردیم آند اولا زبوره صحفدا آیه های نوره(2) ایوین خراب اولییدی خولی باشین نیه قویوب تنوره(2) ایوای یارالی جان یارالی(3) _ چکدی بو باشین جریانی_خولی ایوینه زهرانی آنام دیدی ای نور عینیم منزل مبارکدی حسینیم(2) ایوای امام مشرقینیم لای لای امام مغربینیم(2) ایوای یارالی جان یارالی(3)
کربلایی محمد حسین حدادیان4_5814609536589239093.mp3
زمان: حجم: 10.65M
🎤 شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب میرسه از تو گودال یه ناله جگر سوز که تیغ ابن ملجم تو دست شمره امروز دم نوحه مون رو نغمه حجازه دیگه وقت خوندن روضه بازه عقده های کهنه و نعلای تازه ویلی ویلی علی الحسین ... قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِ چه بلایی به سر تو اومده از مدینه مادر تو اومده وا اماه رسیده زینب تو با پای برهنه سرو به سختی میبره خنجر کهنه آه حسین نیزه شکسته ها و قتلگاه حسین بعد از رفتن سنان اومد تازه ساربان شمر با خنده میگه که انگشتر مبارکه شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب به جای خواهری که نیمه جونه مادرمون خودش رو میرسونه خولی سرت رو میبره شبونه روشن نباشه کاش تنور خونه منتظرم باش ام حبیبه تو شهر حیدر زینب غریبه یه سر طناب بازوی من و یه طرف گردن زین العابدین دعا کن برا رقیه دخترت وقتی از رو ناقه میخوره زمین امروز تموم زندگیمو دادم از دست دلگیر ترین غروب جمعه ست این طالب بدم المقتول بکربلا ...
روضه واقعه تنور خولی4_5850187916092904824.mp3
زمان: حجم: 1.34M
‍ ‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ ⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر .
کربلایی محمد حسین حدادیان4_5814609536589239093.mp3
زمان: حجم: 10.65M
🎤 شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب میرسه از تو گودال یه ناله جگر سوز که تیغ ابن ملجم تو دست شمره امروز دم نوحه مون رو نغمه حجازه دیگه وقت خوندن روضه بازه عقده های کهنه و نعلای تازه ویلی ویلی علی الحسین ... قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِ چه بلایی به سر تو اومده از مدینه مادر تو اومده وا اماه رسیده زینب تو با پای برهنه سرو به سختی میبره خنجر کهنه آه حسین نیزه شکسته ها و قتلگاه حسین بعد از رفتن سنان اومد تازه ساربان شمر با خنده میگه که انگشتر مبارکه شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب به جای خواهری که نیمه جونه مادرمون خودش رو میرسونه خولی سرت رو میبره شبونه روشن نباشه کاش تنور خونه منتظرم باش ام حبیبه تو شهر حیدر زینب غریبه یه سر طناب بازوی من و یه طرف گردن زین العابدین دعا کن برا رقیه دخترت وقتی از رو ناقه میخوره زمین امروز تموم زندگیمو دادم از دست دلگیر ترین غروب جمعه ست این طالب بدم المقتول بکربلا ...
. کنجِ تنورم، خواهرم زینب کجایی؟ قطعا تو هم بر رنج و سختی مبتلایی دیدی دوتایی بوی خاکستر گرفتیم دیدی دوتایی سوختیم از این جدایی کرده رخت را ارغوانی، تازیانه کرده رخم را رنگ خون، ضرب عصایی دیدم زمان غارت افتادی به زحمت از کربلا دیدی چه کربی چه بلایی الحق که زین العابدین را حفظ کردی خواهر نشان دادی که دخت مرتضایی در وجه مادر بودی اما با قد خم... بیش از گذشته جلوه ی خیرالنسایی خیرش دهد حق همسر خولی رسیده تا که سرم را بخشد از گرما رهایی خواهر ندیدی مادر آمد، با حضورش پر شد کنارم عطر یاسِ جان فزایی روضه به پا کرده برایم کنج حجره اشکش شده بر زخم لب هایم دوایی مریم، خدیجه، آسیه جمعند این جا خالی است جایت بین این محفل، کجایی؟! غصه نخور جسمم اگر که بی کفن ماند شاید مهیا شد برایم بوریایی دلتنگ صوتم هستی و از روی نیزه می خوانم از قرآن برایت آیه هایی باید بسوزیم و بسازیم از غم هجر تا اربعینی که به دیدارم می آیی ✍ .
4_556979832915756066.mp3
زمان: حجم: 1.34M
خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _ مداح 👌   روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر حسین ......"
. (لعنة الله علیه) عمر سعد در روز عاشورا سر مقدّس امام حسين را به خولي بن يزيد اصبحي و حميد بن مسلم داد، تا نزد ابن زياد ببرند. منزل خولي در يک فرسخي کوفه بود، خولي به خانة خود آمد، شب (يازدهم) بود، تصميم گرفت صبح آنرا نزد ابن زياد ببرد. چون زن خولي از محبین اهل بیت بود، خولي سر مقدّس امام را از او پنهان کرد و در ميان تنور گذاشت. زن خولی نیمه های شب دید نوري از تنور به آسمان ساطعه... ۱ در ریاض القدس اومده: شنیدم یه صدای محزونی می گه: «انا الغریب» از هوش رفتم، تو همین عالم دیدم حوریان بهشتی اومدند ، کنیزایی صدا می زنند: «طَرِّقوا طَرِّقوا» ، راه باز کنید، آخه داره بی بی فاطمه میاد، می گه یه وقت دیدم چنج هودج از آسمان به زمین فرود اومد، ، از داخل هودجها زنهای سیاهپوش بیرون اومدند، دور تنور حلقه زدند، یه وقت دیدم از بین این زنها یه خانمی گریبان چاک زده، چشماش کاسه خونه، دست برد میان تنور، سر بریده رو برداشت، هنوز از رگهای سر بریده خون می ریزه، سر رو به سینه چسبانید، یه ناله زد، صدا زد: « ولدی ولدی یا حسین ! ایها الشهید ایها المظلوم ، قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک»۲ یه ندایی رو شنیدم که می فرمود: این خانم آسیه است، این خانم مریمه، این خانم حواست، این خانم خدیجه کبراست ، این مادرش فاطمه زهراست...۳ خولي صبح به دارالاماره رفت و سر مقدّس امام حسين را نزد ابن زياد گذاشت و گفت: اِمْلأَ رِکــابِي فِضَّةًً اَوْ ذَهَبــا اِنِّي قَتَلْــتُ السَّيِّـدَ الْمُحَجَّبـا وَ خَيْرَهُمْ مَنْ يَذْکُرونَ النَّسَبا قَتَلْتُ خَيْرَ النّـاسِ اُمّـاً وَ اَبـاً ابن زیاد از اين کلام که در حقیقت مدح امام حسين در ملأ عام بود، ناراحت شد؛ صدا زد: اگر حسين بهترين انسانها بود پس چرا او را کشتي؟ بعضي نوشتند، ابن زياد بر خولی غضب کرد و او را کشت.۴ ................................................... ۱-مقتل الحسین مقرم، ص 375. ۲-رمز المصیبة، ج 3، ص 47.۔ ریاضی القدس، ج 2، ص 205. ۳- همان ۴-إلى " مقتل الحسین مقرم، ص 375.. مرآة الجنان یافعي، ج 1، ص 133. 🏴
سلام مادر .... ببین با من چها کردن لب تشنه ... سرم از تن جدا کردن ببین موهام .... پر از خاکستر و خونه سرم اینجاس ... تنم بین بیابونه سلام مادر ... چرا دیر اومدی مادر بگو امشب ... به زینب سرزدی مادر ته گودال ... که غوغا شد کجا بودی سر نعشم .... که دعوا شد کجا بودی ...... سلام مادر ... چرا پر خونِ موی تو سلام مادر ... بریده کی گلوی تو خودم دیدم ... چها بر روزت آوردن به پیش من ... لباس کهنت‌م بردن ته گودال ... برای تو دعا کردم تو دست و پا ... زدی و من نگا کردم