eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦• چشماتو وا نكن... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── چشماتو وا نكن، خجالتم نده به كي بگم كه چي سَرِ تو اومده كرب و بلا پُر از بويِ حسن شده اندازه ي عمو، قدت بلند شده دامادِ كربلا، تنت مثل عسل رو خاك كشيده شد حنا گذاشتي و دونه دونه همه رگات بريده شده از دور كه اومدم عمو شنيدم تو دشت صدايِ اُستخون شكسته وقتي رسيدم به تنِ تو ديدم داداش حسن بالا سرت نشسته حسن! آه، آه... *ميگن: قاسم مثلِ مرغِ بِسمِل پا روي زمين ميكشيد، مرغ رو وقتي سر از بدنش جدا ميكنن هي دست و پا ميزنه، آروم ميشه دوباره دست و پا ميزنه، اينو ميگن مرغِ بسمل...* يتيمِ كربلا، غريبي مو ببين جلو چشام نكش، پاهاتو رو زمين عمو بميره كاش براي غربتت تمومِ سنگاشون خورده به صورتت از گُل هم اينجوري گلاب نميگيرن كه از تنت عمو! از نعل اسباشون يكي شده تنت با جوشنت عمو! رو سينه ي شكسته ي تو دارم زخمِ عميقِ مادر رو مي بينم با ديدن خون رويِ نعل اسبا خونِ رويِ ميخِ در رو مي بينم واي مادرم! مادرم!.. *بچه ي اي كه پاش به ركاب اسب نمي رسيد، ابي عبدالله وقتي بدن قاسم رو بلند كرد، پاهاش روي زمين كشيده ميشد، ديگه استخواني توي بدنِ قاسم سالم نمونده بود، بدن رو آوُرد خيمه ي دارالحرب، گذاشت كنارِ بدنِ علي اكبر، ابي عبدالله ما بين اين دو بدن نشسته بود، به سينه ي شكسته ي قاسم نگاه مي كرد، مي گفت: واي مادرم! مادرم... به پهلوي دريده ي علي اكبر نگاه ميكرد، صدا ميزد: واي مادرم، مادرم... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
@babolharam_net1402050104.mp3
زمان: حجم: 16.07M
|⇦•چه دلخون شدم..... ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
. 🏴سبک ششم محرم الحرام ۱۴۰۴ حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام 🏴بند اول من و گلاب اشکم،یتیم مجتبامو اِن تُنکِرونی ذکرم،قاسم کربلامو بستم حمایلم رو،آماده ی جهادم منتظرم تا اینکه،عمو بده مُرادم عمو رخصت،بده غمها،رهاشن از تو سینم مَن اَحلی مِن،عسل رو تو،شهادتم میبینم بذار برم که،اسیر غمها،هستم عمو جون بذار برم که،دلتنگِ بابا،هستم عمو جون عمو حسین جان 🏴بند دوم وای از گل من اینا،آخر گلاب گرفتن از تیغ و نیزه جونت،رو با عذاب گرفتن رو استخونه سینت،رفتن با مرکباشون بکش نفس عزیزم،نذار عمو بده جون بِگَردم من کجا دنبال بدنه تو قاسم که میریزه عسل از کنج دهنه تو قاسم جون به لبم کردی با نگاهات،بلندشو قاسم عمو فدای،اون قد و بالات،بلندشو قاسم وای قاسمم وای ۱۴۰۴/۰۲/۲۸ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی