هدایت شده از ذخیر ه مداحی
.
#دیر_راهب
#غزل_مصیبت سرِ امام حسین علیه السلام و دِیْرِ راهب
چه آمده سرِ دینداری وُ مسلمانی ؟!
سرِ عزیزِ پیمبر به نیزهیِ جانی
به نیزه خیره شده ماه وُ نجمه وُ خورشید
نشسته اشک به چشمانِ دِیْر و نصرانی
تمامِ هستیِ خود خرج میکند آری
رسیده هستیِ زینب برایِ مهمانی
گلاب بود وُ سرِ خونگرفته وُ ناله
چه شستشویِ عجیبی؟! چه آه وُ بارانی؟!
گلاب ریخته و روضهیِ غریبی خواند
دوباره فاطمه وُ مجلسِ پریشانی
چه صورتی ؟! چه سری ؟! آمده چه بر سرِ تو؟!
شنیدهام به سرِ نیزه کهف میخوانی !!!
شنیدهام بدنِ بیسرت به گودال است
سرِ تو همسفرِ کاروانِ حیرانی
شنیدهام که به پایِ سرِ تو رقصیدند
زده به قافلهات طعنه هر نگهبانی
اگر فدایِ تو گردم عجیب نیست حسین
تو شرحِ کاملِ اِنجیل وُ عشق وُ قرآنی
تمامِ معنیِ تورات وُ هر فرازِ زَبوُر
حکایتیست از آن کربلا که میدانی
به پایِ روضهیِ تو جان سِپردنم عشق است
تویی که ندبه به نِی تا ظهور میخوانی
#غزل #دیر_راهب_نصرانی #کوفه
#راس_الحسین_علیه_السلام #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#غزل_مصیبت
#امام_صادق علیه السلام
لبریز کرده اند ز خون ساغر مرا
صیاد چیده بال مرا و پر مرا
از بس دویده ام نفسم بند آمده
حس می کند اجل نفس آخر مرا
خندیده اند بر من و موی سپید من
با آنکه دیده اند دو چشم تر مرا
هرچند بسته شد چو علی دستهای من
اما چهل نفر نزدند همسر مرا
مانند مادرم سر من درد می کند
دیوار ها گرفته به دامن سر مرا
مادر میان کوچه نمی دید کوچه را
کشتند پشت در به خدا مادر مرا
مادر به زیر در، پسرش زیر سم اسب
دیدن به قتلگاه همه دلبر مرا
افتاده ام به خاک ولی برنگشته ام
از هم جدا نکرد کسی پیکر مرا
در پیش مادرم سر او را بریده اند
باور کنید اهل ولا باور مرا
یک نصف روز یوسف ما دست و پا زده
بد کشته اند جد ز جان بهتر مرا
آمد خبر که عمه به بازار رفته است
کردند نگاه عمه غم پرور مرا
حاج #سید_محسن_حسینی ✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها .
برحربگاه چون.m4a
زمان:
حجم:
6.39M
.
#غزل_مصیبت
(یکی از بندهای ترکیب بند)
بر حربگاه چون رهِ آن كاروان فتاد
شور نشور و واهمه را در گمان فتاد
هر چند بر تن شهدا چشم كار كرد
بر زخمهاى كارى تير و كمان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان
بر پيكر شريف امام زمان فتاد
بى اختيار نعرۀ هذا حُسَين از او
سرزد چنانكه آتش او در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بَضْعَة الرسول
رُو در مدينه كرد كه يا اَيُهَّا الرَّسوُل :
اين كشته ی فتاده به هامون حسين تست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين تست
اين ماهى فتاده به درياى خون كه هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسين تست
اين خشك لب فتاده و ممنوع از فرات
كز خون او زمين شده جيحون حسين تست
اين شاه كم سپاه كه با خيل اشك و آه
خرگاه از اين جهان زده بيرون حسين تست
پس روى در بقيع و به زهرا خطاب كرد
مرغ هوا و ماهى دريا كباب كرد
كاى مونس شكسته دلان حال ما ببين
مارا غريب و بى كس و بى آشنا ببين
اولاد خويش را كه شفيعان محشرند
در ورطۀ عقوبت اهل جفا ببين
تن هاى كشتگان همه در خاك و خون نگر
سرهاى سروران همه در نيزه ها ببين
آن تن كه بود پرورشش در كنار تو
غلطان به خاك معركۀ كربلا ببين
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🖤مداح:مجید طاهری
#غزل_مصیبت
#حضرت_قاسم_ع
#شب_ششم_محرم
مداح. #حاج_محمود_کریمی👌😭
•
من نوری از نور مصباح الهدیم
من چشمه ی جوشانی از خون خدایم
سیاره ای در دامن شمس الضحایم
قربانی راه شهید کربلایم
شمشیر برّان علی مرتضایم
من قاسمم نجل امام مجتبایم...
من سیزده ساله عزیز دو امامم
فرزند خورشیدم ولی ماه تمامم
سر تا قدم آیینه ی خیر الانامم
عین بنی هاشم درخشیدست نامم
من قاسمم نجل امام مجتبایم...
◾️
من از همان طفلی پدر از دست دادم
آه یتیمی شعله میزد بر نهادم
از کودکی درس وفا دادند یادم
گه بر روی دامان زینب سر نهادم
گه بود روی شانه ی عباس جایم
من قاسمم نجل امام مجتبایم...
از لحظه ی طفلی که بودم شیر خواره
میکرد بر من یوسف زهرا نظاره
با من سخن می گفت چشمش با اشاره
میریخت از چشم خدابینش ستاره
می خواند شرح کربلا را از برایم
من قاسمم نجل امام مجتبایم...
◾️
از خردسالی کودکی رزمنده بودم
تنها به امید شهادت زنده بودم
از مهر مولایم حسین آکنده بودم
از شوق جانبازی خود توفنده بودم
تا عاقبت بردند سوی کربلایم
من قاسمم نجل امام مجتبایم...
◼️
آن شب که خیل عاشقان آماده بودند
پیش از شهادت جان به جانان داده بودند
سر مست یک پیمانه و یک باده بودند
با هم در آغوش خدا افتاده بودند
بگرفت در آغوش، عم باوفایم
من قاسمم نجل امام مجتبایم...
◾️
فرمود: ای جان عمو گردد فدایت
ای بوده در آغوش ثارالله جایت
چونی اگر خون جوشد از سر تا به پایت
گفتی که ای جانم نثار خاک پایت
شیرین تر از شهد است این مرگ برایم
من قاسمم نجل امام مجتبایم...
آن دم که اذن رفتن از میدان گرفتم
از فیض انفاس ولایت جان گرفتم
سر را به روی دست چون قرآن گرفتم
اذن جهاد از حضرت جانان گرفتم
دیگر ندیدم در زمین یا در سمایم
من قاسمم نجل امام مجتبایم...
◼️
#حاج_محمود_كريمی
#ویژه_ایام_محرم
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_ابن_حسن
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها