eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
. تقدیم به (س) و مدافعان حرم خواهرانه .................. اگرچه کم بودند و اگرچه کم شده اند مدافعان حرم، صاحبِ عَلم شده اند برای عرض ادب محضرت، چه سرداران که تا کمر، پای گنبد تو خم شده اند ببین که حیدریون در کنار فاطمیون چگونه همدل و همراه و هم قسم شده اند اگر نبودند این شیرها و شُبّرها خبر می آمد که... وارد حرم شده اند. خوشا به حال کسانی که در بیابان ها به قدر چند قدم با تو همقدم شده اند تو خواهرانه کنار برادران بودی مدافعان حرم با تو محترم شده اند و خانواده آنها، چقدر مظلومند! همان سکوت ترین ها که متهم شده اند همان حسینی هایی که زینبی ماندند به مرگ، خنده زدند... آبروی غم شده اند شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند علم به دست علمدار باقی اَست هنوز برای «بیت» تو آن دست ها قلم شده اند ✍ قم المقدسه .
برای و یارانش 🥀🌹🥀🌹🥀 سخت است که خدمت کنی و غریب باشی دلواپس مردمانِ خودفریب باشی سخت است شعار ملتی ضد تو باشد اما تو هنوز بهترین طبیب باشی صد مرده کنی زنده به لطف دَم گرمت آخر به گمانِ خلق، بر صلیب باشی سخت است که با این همه اختیار و امکان از دولت و هر رفاه، بی نصیب باشی سخت است که رودرروی احزاب بشینی در پاسخ گستاخی شان، نجیب باشی از پنجره ی دهان تو نور ببارد خورشیدِ جهانِ ظلمتِ رقیب باشی یک عمر گرفتارِ لب دوست شوی تا در سایه ی خالی، نفسی ادیب باشی با ذکر توسل به می شود آری هم قاضی و هم واعظ و هم خطیب باشی نزدیک بیا تا که تو را خوب ببینم یا حق بده از دور کمی عجیب باشی! در باغِ بهشتی که تو را سرخ نوشتند گفتند که صد پنجره، عطر سیب باشی هفتاد و دو یار پر کشیدند به یک آن چی بهتر از اینکه این میان، حبیب باشی!؟ قم المقدسه.
🖤 به پیشگاه (ع) مدح یا مرثیه!؟ ........................... خون خود را دادی و دادی قیامَت را به خلق اینچنین دادی سعادت در قیامت را به خلق می شود چشم زمین، رود و... دلش دریای خون می رساند آسمان وقتی سلامت را به خلق مثل مادر مُرده ها بر صورت و سر می زنند ذاکران وقتی که می گویند نامت را به خلق هر که در آمد دست خالی برنگشت ای به قربانت که بخشیدی تمامت را به خلق در کنار صوت قرآنِ تو، ده ها خطبه خواند زینب آمد تا بفهماند کلامت را به خلق مدح یا مرثیه!؟ وقتی اشک بر تو کیمیاست. شاعرم... باید بگویم من کدامت را به خلق!؟ از علیِ اکبر و اصغر گذشتی آنچنان هدیه دادی با علی، نسل امامت را به خلق
به ساحت سه ساله اباعبدالله الحسین علیه السلام خانم (س) 💎دردانه دردانه هست و می رود دلها برایش بابا به قربانش شود، عمه فدایش! وقتی بغل می گیرد او را حس می کند هفت آسمان را زیر پایش می اندازدش بالا و پایین در دشت می پیچد صدای خنده هایش خواهر برایش قصه می گوید ولی او مادام می پرسد سوال از هر کجایش تا حالش خوب بود اما پس از آن انگار که ابری شده حال و هوایش افتاده از خواب و خوراک... او چند روزی ست! ای وای از و بلایش ده روز در بی تاب بود و آن بغض، یک لحظه نکرد اما رهایش تا اینکه روز جنگ آمد پشت خیمه ، پنهان کرد او را در عبایش اما جهنم در بهشتِ خیمه گل کرد آتش گرفت آیات والشمس و الضُّحایش از تا را آمد... ولی سخت از را تا ... عمه به جایش شاعر چرا باید بگوید معجر افتاد وقتی که راوی گفته از حجب و حیایش! بغض در خرابه تا که ترکید کر کرد گوش آسمان ها را صدایش او رازِ هستی بود، زهراها چنینند رازی که خواهد کرد دنیا برملایش او چیزی از کم ندارد بالاتر از عرش است فرش ربنایش موکب به موکب، ... مال رقیه ست برپا شده در هر ستون، مهمانسرایش قم المقدسه .
تقدیم به (س) از زبان دختری زائر پرستو دختری با چشم خیسش شانه زد موهای خود را در دل دریای خون انداخت آن قوهای خود را آسمان می دید دختر مثل مادرهای عاشق زیر چتر چادرش برده پرستوهای خود را اربعین آمد که او هم باز باشد یک کبوتر او که بر بالَش نمی بالید و بازوهای خود را...! زائر شش گوشه ای شد که برایش آشنا بود دختری که ذوبِ او بود و النگوهای خود را... در وداع آخرش حس کرد دردی ناگهان را در وداع آخرش بارید پهلوهای خود را قم المقدسه
🌷برای (ع) بلایای عظیمی بود در راه از تک تک آنها خبر داشت جهان می خواست نباشد ولی رسید و باز نگذاشت از به قتل او کمر بستند اما تنها به میدان آمد آن شب بود و بود و دهان وا کرد از دور صدا زد را با هیاهو هوای گرگ و میش بود و در تعقیب وقتی بخواهد بودنت را برایت معجزاتی می فرستد می نشیند روی تخمش به زنده می ماند را با غل و زنجیر بردند آن اولین مظلوم عالم ندای آمد به گوشش رفت از آن جهنم پسر عمّ و برادر بود و و برادر جان! ، جانِ بود از این جانِ ، ساده نگذر
زمان: حجم: 1.7M
😭🤲 از زبان و (علیهماالسلام) اشک ................. تیرها و نیزه ها بستند بر جسمت دخیل تا مُشبّک تر شدی از نعل مَرکب، ای قتیل! غیر نستعلیقِ سینت که کش آمد با سنان شد بیابان از دواتِ خون تو، بحر طویل خیمه های سبزمان، با اینکه شد زرد از خزان هیچ آثاری ندیدیم از گلستان و خلیل چشم های آسمان، عین عقیقی سرخ بود ساربان، انگشتری را برد و زد کوسِ رحیل «پله پله تا ملاقات خدا» رفتی به نی ۱ هودجی از نور بودی روی بال جبرئیل اشکِ تو از نیزه ها افتاد پیش پای ما آه... بابا «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل» ۲ و ۳ ریختم بر هم همین که دست های کوچکی - سنگ بر ماهِ بلندِ برکه ام زد بی دلیل این جماعت ای عمو! چشم تو را دیدند دور ای به قربان نگاهت! «یا وکیل» و «یا کفیل»🤲. علیها قم المقدسه ........................................ ۱. اثری از عبدالحسین زرین‌کوب ۲. شکل تصویریِ «آه» در ارتباط با مصراع اول، نیزه (آ) و اشک (ه) است و در ارتباط با مصرع دوم، نخل (آ) و حضرت سکینه (ه) ۳. بیتی از حافظ پای ما لنگ است و منزل بس دراز دست ما کوتاه و خرما بر نخیل 🎤
✊🏻در تمجید از در انتقام و و ............... خدا قوّت به ، به خدا قوّت به هرکه بود و باشد خدا قوّت به که دعاگوی خدا قوّت به که نمی بیند جز اگرچه داغِ روی دل های حسینی ست ولی آمدیم امشب روی بام کجایند آن که شدند از خویش، سرمست!؟ دمادم دم زدند از باده ی لبریزِ کجایند آن که را سر بریدند!؟ کبوترهای جَلدی که گرفتارند در دام کجایند آن که به فکر انتفاعند!؟ بگویید ای که چه شد پایان ببینید... این همان «» است! آنکه گفتند و غالب می شود، غالب سرانجام رژیمی که و را کشته هربار به زودی می شود با دست یک ، اعدام قم المقدسه
🖤وفات حضرت رباب یک سال پس از واقعه عاشورا بوده است ولی شیعیان امیرالمومنین(ع) هرساله ۲۱ رجب را برای مادر عزاداری می کنند 👌😭تقدیم به ساقی کربلا و سیدالشهدا (ع) و خانم رباب (س) باب عطش .................... وارد معرکه شد میکده... از باب عطش گفت تکبیره الاحرام به محراب عطش رکعت دومِ مستی شد و شد غرق قنوت تا بریزد به پیاله، غزل ناب عطش مبدأ و مقصدِ او بود ازل تا به ابد از طواف حرم یار به گرداب عطش در شب چشم تو هفتاد و دو تن غرق شدند ساقی میکده جان داد به اصحاب عطش رعد و برق است عصا، ابر... همان نیلِ وجود اشک، باران پریشانی و سیلاب عطش بارش آتش و داغ دل و مَشکی خالی الغرض بود فراهم همه... اسباب عطش آن طرف علقمه در علقمه، آهنگ شراب این طرف یک حرم از واهمه، سیراب عطش صحنه را چید خدا، نور... صدا و... حرکت... و چه زیباست ابوالفضل در این قاب عطش «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست» او که بی تاب خدا بود نه بی تاب عطش آه از آن لحظه که رو زد به حرامی ها... گفت طفل شش ماهه... ندارد به خدا، تاب عطش! تا که آمد برساند به رباب، آب... حسین کشته شد بین دو تا رود و شد ارباب عطش قم المقدسه
😭🤦🏻🖤 برای (ع) و خاموش 🥀🥀🥀 در آتش تب بودی و آتش گرفتی شدی در خیمه و از هوش رفتی مأمور بودی ای بر صبر، گویا فریادِ روشن بودی و خاموش رفتی گاهی پیاده می روی گاهی سواره خم می شوند از دور، نخلستان و گل ها آن بار سنگینی که بر دوش تو بوده ست بار امامت بوده نه زنجیر و غل ها از کوچه های کوفه درحال عبوری بوی می آید اینجا می خواهد آقاجان دهد بر تو سلامی ، سرِ دروازه شام است اما شکر خدا امیر کاروان شد تا جا نماند کودکی بین بیابان بی تاب بود اما ، تا که گم شد ، خودش را کشت تا پیدا شد آن جان ای مرد تنها در میان این همه زن در حیرتم از طاقت و صبر تو آقا در کوچه ها مثل خوردی زمین و در شام باشد بی گمان، قبر تو آقا قم المقدسه