.
السلام علیک یا جعفرابن محمد الصادق
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#واحد_سنگین
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آتش فشانِ سینهام
فصل خزانِ سینهام
از نسل ابرهیممو در شعلهها مأوا گرفتم
من زادهٔ زهرایمو با نالهها آوا گرفتم
میسوزد این جانم خدا
از جور منصور لعین
با دست بسته میروم
مثل امیرالمؤمنین
ای وای من (۴)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی که آتش پا گرفت
دل ذکر یا زهرا گرفت
در خاطرم آمد هجوم چل نفر وحشی بی دین
آن سوی در قامت خمیده مادری محزون و غمگین
واویلتا واویلتا
از مادر و دیوار و در
شد نوحهاش فضه بیا
در ماتم داغ پسر
ای وای من (۴)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در کوچههای بی کسی
با غربت و دلواپسی
دشمن سواره من پیاده در پی مرکب روانم
یاد سه ساله عمهام آتش زده بر قلب و جانم
گاهِ زمین خوردن خدا
آهسته ناله میکنم
دنبال مرکب میدوم
یاد سه ساله میکنم
ای وای من (۴)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نصیر_حسنی✍
#امام_صادق
#شوال
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شهادت_امام_جواد
#غزل روضه حضرت #جوادالائمه و گریز گودال
__________________________
این کینهی بی حد امانم را گرفته
ضعفی تمامی توانم را گرفته
از جور اُمفضل میسوزد وجودم
او راحتی آشیانم را گرفته
در حجرهام تنهایم و در این دقایق
سوز عطش تا استخوانم را گرفته
با تشنگی من الفتی دیرینه دارم
این هلهله روح و روانم را گرفته
پا میکشم روی زمین و یک نفر نیست
انگار دودی دیدگانم را گرفته
پا میکشم بر خاک و قلبم پر کشیده
داغ شهید تشنه جانم را گرفته
داغ شهید تشنهای در بین گودال
این روضه یارای زبانم را گرفته
قاتل به روی سینه و خنجر به دستش
بغضی وجود روضهخوانم را گرفته
هِی میزند از پشت خنجر را به حنجر
کس چشم مام قد کمانم را گرفته؟
صوت حزین عمهام پیچید در دشت
آوای محزونش امانم را گرفته
__________________________
#غزل
#امام_جواد
#نصیـر_حسنی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#امام_زمان
#غزل مهدوی، به نیت شادی روح تمامی گذشتگان از محبین حضرات آلالله و منتظران حضرت بقیةاللهالاعظم
علیالخصوص شهید رئیسی و #شهدای_خدمت
__________________________
ما را هوای وصل تو بی خانمان کرد
دل را فراق و دوریات آتشفشان کرد
موی سیاه ما زده گرد سپیدی
این قصه هجران چه با پیر و جوان کرد
یک چشممان اشکست و چشم دیگری خون
این غصه را توصیف آیا میتوان کرد؟
رفتند خیل ندبهخوانان در دل خاک
این فصل دوری عمر آنها را خزان کرد
از جادهی عمر غلامانت گذر کن
آقا ببین دوری چهها با عاشقان کرد
باید که کنج مسجد سهله نشست و ...
از این جدایی گریههای بی امان کرد
باید پیاده رهسپار جادهها شد
درد و دل دوری میان جمکران کرد
شاید گذر کردی شبی از روضهی ما
که روضهخوان هم صحبت از تیغ و سنان کرد
آقا بگو از عمه جان قد خمیده
آنجا چهها در بین آن نامحرمان کرد
ما را ببر در گوشهی گودال وقتی...
آن چکمهپوش بیحیا تیغش عیان کرد
__________________________
#غزل
#ندبه
#نصیر_حسنی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شور_امام_حسن
السلام علیک یا ابامحمد، یا حسن ابن علی، ایها الکریم
__________
جان و جانان حسنه
مظهر ایمان حسنه
ما همه خیل گدا
شاه کریمان حسنه
سبط اکبر حسنه
زادهی حیدر حسنه
اولین گل پسرِ...
زهرهی اطهر حسنه
سفرهی جود حسن عجب صفایی دارد
دست پر مهر حسن لطف خدایی دارد
سائل سفرهی او باش که خوان حسنی
در صف ریزهخوران حاتم طائی دارد
شهزادهی کریم دو دنیا تویی حسن
فرمانروای کشور دلها تویی حسن
مثل علی عالی اعلا تویی حسن
تنها انیس حضرت زهرا تویی حسن
جانم حسن جانم حسن
__________
نور زهرا حسنه
زادهی مولا حسنه
توی طوفان بلا
ساحل دریا حسنه
دُرّ و یاقوت حسنه
جلوهی ناثوت حسنه
قبلهگاه همهی....
عالم لاهوت حسنه
دلم از روز ازل بوده گرفتار حسن
میشناسید مرا عاشق بیمار حسن
من گدایم که همه عمر نشستم هر روز
در پی گوشه نگاهی زیر دیوار حسن
ای آسمانیان همه مبهوت روی تو
جمع بهشتیان همه مجنون بوی تو
جایی نمیرود دل دیوانهام حسن
وقتی که هست میل دل من به سوی تو
جانم حسن جانم حسن
__________
#نصیر_حسنی ✍
#شور
#هفتم_صفر
#امام_حسن
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مربع_ترکیب_بند
#حضرت_زینب
#دروازه_ساعات
مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعله افتاد به جانم دم دروازه شام
تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام
رفت از دست امانم دم دروازه شام
بود در سینه فغانم دم دروازه شام
پیش چشمان من و قافلهای یاس کبود
رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود
شهر آذین شده بود و همه میخندیدند
خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند
بی علمداری من را همگان میدیدند
بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند
سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من
لطف تو بود قراری به دل مضطر من
دیدی ای سایهی سر بی تو گرفتار شدم؟
راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟
وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟
راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟
من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم
همرهی با شبث و شمر و سنان شد دردم
از در و بام نظرها همه جا با ما بود
اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود
چه قدر سنگ به دستان و به دامنها بود
هدف سنگزنان قافلهای تنها بود
بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم
هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم
در همه شهر من غمزده را چرخاندند
خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند
لات و الوات مرا خارجیام میخواندند
ناسزا گفته و از پیش مرا میراندند
ماجرا سختتر از هر چه شنیدی بوده
گلهام از گــذر قوم یهــودی بوده
سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟
سختی طعنهی اغیار کجا؟ بزم شراب؟
خندهی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟
منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟
مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت
خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت
__
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نصیر_حسنی ✍
#دروازه_شام
.
#مربع_ترکیب_بند
#حضرت_زینب
#دروازه_ساعات
مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعله افتاد به جانم دم دروازه شام
تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام
رفت از دست امانم دم دروازه شام
بود در سینه فغانم دم دروازه شام
پیش چشمان من و قافلهای یاس کبود
رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود
شهر آذین شده بود و همه میخندیدند
خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند
بی علمداری من را همگان میدیدند
بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند
سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من
لطف تو بود قراری به دل مضطر من
دیدی ای سایهی سر بی تو گرفتار شدم؟
راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟
وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟
راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟
من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم
همرهی با شبث و شمر و سنان شد دردم
از در و بام نظرها همه جا با ما بود
اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود
چه قدر سنگ به دستان و به دامنها بود
هدف سنگزنان قافلهای تنها بود
بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم
هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم
در همه شهر من غمزده را چرخاندند
خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند
لات و الوات مرا خارجیام میخواندند
ناسزا گفته و از پیش مرا میراندند
ماجرا سختتر از هر چه شنیدی بوده
گلهام از گــذر قوم یهــودی بوده
سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟
سختی طعنهی اغیار کجا؟ بزم شراب؟
خندهی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟
منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟
مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت
خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت
__
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نصیر_حسنی ✍
#دروازه_شام
زمان:
حجم:
328.2K
.
#شام
#غزل روضهشهر شام
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خودم دیدم که شهر شام با رأست تجارت کرد
تجارت با سر پاک تو کرد آقا خسارت کرد
قلوب بانوان و کودکان آل عصمت را
پر از درد و بلا و غصه و رنج و مرارت کرد
که میداند چهها با جان ما این شامیان کردند
چه غمهایی که آوردند و دل را پرحرارت کرد
من از این شهر و این دروازه ساعات دلگیرم
چرا که بر دل و قلب صبور من جسارت کرد
خدا لعنت کند آن پیرزن را که سر بامی
به قلوه سنگ بیرحمی به سوی تو اشارت کرد
برادر جان! تو بر نی بودی و دیدی در آن محشر
چگونه بوته خــــار شعلهور ما را زیارت کرد
میان ازدحــــام چشمهای خیرهی مردم
عزیزم! خواهرت بدجور احساس حقارت کرد
به جان مادرم من نگذرم از خیزرانی که ...
به پیش چشمهایم لعل و دندان تو غارت کرد
نمیدانم چرا نشکست سقف آسمان آن لحظهی شومی
که آن بی شرم با مِی بر سرت قصد شرارت کرد
میان آن کشاکش من فقط محو رخت بودم
نگاه زخمیات آنجا دل من را عمارت کرد
__
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نصیر_حسنی ✍
#غزل
#حضرت_زینب
#شام
#دروازه_ساعات
.
مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی
#غزل روضهشهر #شام
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دم دروازه ساعات قیامت شده بود
حضرت عمه سادات اذیت شده بود
نه فقط عمه که در تابش داغ خورشید
سوخته عارض ذریه عصمت شده بود
بین آن هلهله و ولوله و رقص و طرب
به بنات علوی سخت جسارت شده بود
پیش ناموس خدا آن همه سر بر سر نی
پای سرها چقدر مضحکه راحت شده بود
آن همه سنگ پران بر سر بام و سر راه
قحطی معرفت و قحطی غیرت شده بود
قافله بود معطل در دروازه شهر
و چه خونی به دل آل رسالت شده بود
بین این شور و بلا چشم و دل بانوی صبر
محو دیدار لب و حنجر و صورت شده بود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دروازه_ساعات #شام
#نصیر_حسنی ✍
.
.
#امام_علی #امیرالمؤمنین
السلام علیک یا اسدالله الغالب
______________________
شاه بیت غزلم نام علی بوده و بس
روح خیرالعملم نام علی بوده و بس
هر کجا صحبت مردی و مروّت آید
اصل ضربالمثلم نام علی بوده و بس
مایهی راحت و آرامش من وقتی که ...
خسته یا مشتعلم نام علی بوده و بس
خواب و بیدار فقط مدح علی میگویم
ذکر صبح ازلم نام علی بوده و بس
هر زمان گفتم علی جان دهنم شیرین شد
شهد ناب عسلم نام علی بوده و بس
مست انگور نجف حال مرا میفهمد
حال مستی دلم نام علی بوده و بس
بوتراب است و منم خاک ته نعلینش
برکت آب و گلم نام علی بوده و بس
همه عمر به دیدار رخش میارزد
شوق وقت اجلم نام علی بوده و بس
_______________________
#نصیر_حسنی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#حضرت_عباس
السلام علیک یا قمرالعشیره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عاقبت دست علمدار مرا چشم زدند
قد طوبای سپهدار مرا چشم زدند
شورچشمان همگی حلقه به دورش بستند
قمر طایفه، دلدار مرا چشم زدند
یک تنه لشگر من بود و نگهبان حرم
تیرداران سر و سردار مرا چشم زدند
نعره زد هیمنهی لشگریان ریخت به هم
جذبهی شیر جگردار مرا چشم زدند
کاشفالکرب مرا مونس و غمخوار مرا
وای این قوم هوادار مرا چشم زدند
خبرش را که برد پیش دل أُمِبنین؟
که خلایق یل بیدار مرا چشم زدند....
___________________________
#حضرت_ام_البنین
#نصیر_حسنی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات_با_خدا
یا اله العاصین
#مناجات
ــــــــــــــــــــ
یارب کنار سفره ات مهمان رسیده
او با لباس پاره ی ایمان رسیده
این بی سرو پا با تو بر سامان رسیده
سائل به پیش حضرت سلطان رسیده
او آمده تا پرکنی ظرفش ز عرفان
محتاج محتاج آمده بر کوی احسان
مهمان تو از هر دری رد شد خدایا
در تنگناهایش مردد شد خدایا
اعمال او بر رحمتت سد شد خدایا
دوریاش از کوی تو ممتد شد خدایا
حالا شکسته آمده دستش بگیری
با قلب خسته آمده دستش بگیری
یا سیدی من آن گدای بی پناهم
عبد فراری تو هستم رو سیاهم
محتاج غفران تو و نیمه نگاهم
شد قامتم خم زیر این بار گناهم
بر عبد افتاده ز پای خود نظر کن
جان امیرالمؤمنین از من گذر کن
یارب اگر دستی نگیری از گدایت
گر شامل حالم نسازی جلوههایت
گر من نباشم شامل جود و عطایت
یارب اگر با تو نگردم من هدایت
روز قیامت پس چه سازم یا الهی
عبد تو میماند به حال روسیاهی
ـــــــــــــــــــــــــــ
#ماه_رمضان
#الهی_العفو
#نصیر_حسنی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مدح_امام_حسین
صل الله علیک یا باب نجات الائمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ما خیل گرفتار تو ای عشق عراقی
محصور به پرگار تو ای عشق عراقی
دیوانه تبدار تو ای عشق عراقی
ما عاشق بیمار تو ای عشق عراقی
ما را به غم عشق تو بیمار نوشتند
در حلقه زلف تو گرفتار نوشتند
ما بنده درگاه تو هستیم و تو ارباب
ما گمشدگان شب تاریک و تو مهتاب
در سلسله موی تو، بسته دل احباب
تو شاهی و مائیم میان صف اصحاب
دلداده رخسار تو هستیم حسین جان
ما دل به گل روی تو بستیم حسین جان
ما دست به دامان تو هستیم همیشه
ما سائل احسان تو هستیم همیشه
ما دیده به دستان تو هستیم همیشه
آواره چشمان تو هستیم همیشه
چون فطرس پر سوخته محتاج نگاهیم
در بین حسینیه به دنبال پناهیم
آواز جهان در طلبت جامهدران است
دیوانه صفت در شررت دل نگران است
وقتی همه چیز و همه کس در قَلَیان است
زیر علمت امنترین جان جهان است
زیر علمت جای سلام و صلوات است
هر جا علم توست همان باب نجات است
مصباح هدایت تویی و باب نجاتی
با عشق تو داریم صیامی و صلاتی
تو معنی ایثار و مصداق زکاتی
قربان مناجاتت امیر عرفاتی
عرفان مُسَلَم فقط از ناحیه توست
توحید مجسم فقط از ناحیه توست
از ناحیه توست اگر اهل بهشتیم
از ناحیه توست اگر نیک سرشتیم
الهام تو بوده است اگر شعر نوشتیم
بی مهر شما سنگ و گل و پاره خشتیم
ما هل دلیم و جم و جامی نشناسیم
جز نان و نمک از تو، طعامی نشناسیم
با آبرو از سفره احسان شمایم
میمیرم اگر چند شبی روضه نیایم
ای کاش دوباره بزنی باز صدایم
دلتنگ اذان سحر کرب و بلایم
دلتنگ اذان حرمم سیدالاحرار
لطفی کن و آقا بخرم، سیدالاحرار
#نصیر_حسنی✍
#مربع_ترکیب_بند
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها