eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
424 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
مداح کربلایی محمود سلطانی4_5798875288972561977.mp3
زمان: حجم: 2.65M
مداح:👌😭 :سلام فرمانده(دنیا بدون تو معنایی نداره) ویرانه وُ خونِ جگر عمّه بمیره رو دامنت راسِ پدر عمّه بمیره با زخمِ تازیانه ها کنجِ خرابه_ شامِ غمت گشته سحر عمّه بمیره از ضربِ چوبِ خیزران قدت خمیده مثلِ تو دورانِ یتیمی کس ندیده وای از بلای کربلا عمّه بمیره از زخمِ رو از خارِ پا عمّه بمیره رفتی پیِ راسِ پدر پای برهنه_ از کوفه تا شامِ بلا عمّه بمیره مهتابِ شب های پدر جانم رقیه ای جوجه ی بی بال و پَر جانم رقیه ای سوزِ آهِ صبحدم عمّه بمیره ماندی غریبستانِ غم عمّه بمیره ای یادگارِ دشنه ها وُ تازیانه جا مانده داغت در دلم عمّه بمیره کنجِ خرابه با سرِ بابا چه گفتی از خیزران و خارِ زخمِ پا چه گفتی تا گوشوارت برده اند عمّه بمیره قلبِ تو را آزرده اند عمّه بمیره بس با غضب گوشواره از گوشت کشیدند از لاله خون آورده اند عمّه بمیره امّ البکا چون مادرم جانم رقیه در قلبِ من داری حرم جانم رقیه غم بود و غم در فالِ تو عمّه بمیره شد ارثِ مادر مالِ تو عمّه بمیره یاسِ کتک خورده اگر نقشِ زمینی_ دشمن شکونده بالِ تو عمّه بمیره در اون دلِ شب توو مسیر ای داد و بیداد طفلی به صورت از فرازِ ناقه افتاد!  
@seyedrezanarimani4_345554935284237845.mp3
زمان: حجم: 17.33M
مداح 👌    از کربلا تا اینجا ، مضطرب و بیحالم اونقده گفتم بابا ، با سر اومد دنبالم باباجون، کاسه‌ی صبرم پر شد باباجون، نون شبم آجر شد باباجون، چرا سرت اینطور شد بمیره دختر تو چه بلایی اومد سر حنجر تو «حسین، وای وای وای وای» حالا که پیشم هستی ، بذار بگم دردامو امشب منو راحت کن ، که نبینم فردامو باباجون، کارم شده جون کندن باباجون، به ناسزام میبندن باباجون، خیلی بهم میخندن بمیره دختر تو میبینی که شدم مثه مادر تو بمیره دختر تو چه بلایی اومد سر حنجر تو بمیره دختر تو چه بلایی اومد سر دختر تو «حسین، وای وای وای وای» منو به جرم عشقت ، هرکی میومد میزد حرمله خیلی بد بود ، حرفای بد بد میزد باباجون، خیلی منو آزردن باباجون، عروسکامو بردن باباجون، هی صدقه آوردن بمیره دختر تو زحمتم بوده رو دوش خواهر تو بمیره دختر تو میبینی که شدم مثه مادر تو بمیره دختر تو چه بلایی اومد سر حنجر تو «حسین، وای وای وای وای»  
@babolharam_ir4_5911350217482962117.mp3
زمان: حجم: 2.28M
 مداح 👌 (بزار بابام از سفر بیاد دیگه سیلی نمیخورم نمیمونه زیر دست و پا چادرم) ۲ {( از صبح منم و تازیونه میگم چرا غروب نمیشه)۲ اینقدر من و زدن صورتِ کبود من که خوب نمیشه }۲ {(بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام) ۲ بابا چی میخوان از جونم نمیدونم}۲ (بابا بابا حسین )۴ بزار بابام از سفر بیاد میبینه حالِ زارمُ میادش و پس میگیره گوشوارمُ (دیدم پیرزن یهودی با سنگ تو رو نشون گرفته دیدم به روی نیزه بابا همه سرت رو خون گرفته)۲ ( بابا زمین گیرم بابا پیرِ پیرم )۲ چرا زودتر پس من نمیمیرم (بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام)۲ چی میخوان از جونم نمیدونم (بابا باباحسین ) ۴ بزار بابام از سفر بیاد منو از اینجا میبره یه لباس نو برای من میخره تشت سر و سر بریده به یاد مجلس یزیدم برده فروشا دورِمونن نگم چه حرفایی شنیدم (بابا وای از غم ها بابا موندم تنها)۲ صورت و پهلومه مثل زهرا (بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام)۲ چی میخوان از جونم نمیدونم (بابا باباحسین ) ۴ به دوری ِ تو عادت ندارم بیا که دیگه طاقت ندارم شبا بدون لالاییِ تو خرابه خواب راحت ندارم {(منو زدن)۲ لِه شد عروسکم زیر دست و پا } ۲ (منو زدن)۲ بابا به قصد کُشت بین کوچه ها هِی نگاه به منو معجرم میکنن بچه ها هم دارن مسخرَم میکنن (حسین ... آه آه
جگرم سوخت عمو4_6016922124231377192.mp3
زمان: حجم: 2.74M
مداح 👌   خیمه ها سوخت دویدیم و حرم سوخت عمو خیمه ها سوخت دویدیم و حرم سوخت عمو معجرم سوخت همه دور و برم سوخت عمو روی این خار بیابان نفسم بند آمد ناگهان سیلی و چشمان ترم سوخت عمو بعد تو دست یتیمان حرم را بستند لابه لای قل و زنجیر پرم سوخت عمو تا که بر نیزه سر قافله سالار گذشت عمه با خاطره های پدرم سوخت عمو آه از کوفه و آن هلهله و بزم یزید از غم غربت عمه جگرم سوخت عمو وقتی آمد سر بابای غریبم دیدم آسمان تیره شد و در نظرم سوخت عمو شاعر: امامی  
. 🏴 ایام شهادت بی بی سه ساله خاتون سلام الله علیها زبانحال 🏴بند اول خبر داری بابایی که چقده عذاب کشیدم خبر داری پا برهنه روی خارا میدویدم خبر داری بابا قدم مثه مادرت خمیده خبر داری دیگه دخترت از این دنیا بُریده از دل دخترت خبر داری توام مثه من چش تر داری بیا سفر کرده به بالینم بشین بده دخترو دلداری  بیا ببین سفیده موهامو بیا ببین آبله ی پامو بیا ببین از اثر سیلی بابایی سو نداره چشمامو یا ابتا یا ابتا مظلوم 🏴بند دوم خبر داری چقده غصه ی معجرم رو خوردم خبر داری که اگه عمه نبود منم میمُردم خبر داری که منو به زجر بی حیا سپردن خبر داری که منو به مجلس حرامی بردن از توی کوچه بازارا رفتم محله ی یهودیا رفتم کنار دخترای شامی من با پیرهنه پاره بابا رفتم بین یه عده بی حیا رفتم مثه سرِ تو زیر پا رفتم با عمه زینبم منم بابا تو مجلس نامحرما رفتم یا ابتا یا ابتا مظلوم 🏴بند سوم کجا بودی سوخته اون رگای حنجرت بابایی کجا بودی که گرفته بوی نون سرت بابایی کجا بودی که شکسته کنج ابروهات بابایی کجا بودی شده لخته خون روی لبات بابایی من الذی ایتمنی بابا بریده کی بابایی رگهاتو بذار بشورمش با اشکام من خون روی صورتو چشماتو خسته شدم منو ببر بابا خسته شدم دیگه از این دنیا از شام و از شامیا دلگیرم نذار که بیشتر بمونم اینجا یا ابتا یا ابتا مظلوم ۱۴۰۴/۰۵/۰۶ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بیست و پنج روزه ، با غم تنهایی دمسازم تا سرت اومد ، زندگیم معنا گرفت بازم بازم آغوشم ، از تو آغوش و تمنّا کرد بوی تو اومد ، چشم نابینامو بینا کرد حق دارم بابا مث پیرِزنا باشم تا نگیرن دستمو نمی‌تونم پاشم کاش نمی‌افتادم از رو ناقه ها اون شب گفته بود می‌کُشدم وقتی که پیداشم کُشت منو از بس لگد زد به سر و پهلوم یا اباالمظلوم حسین و یا اباالمظلوم ۲ (یا اباالمظلوم حسین و یا اباالمظلوم) 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بیست و پنج روزه ، رشته‌ی عمرم به مو بنده تو پیشم باشی ، حتی ویرونه خوشاینده ساربان آتیش ، زد دل دخترتو بابا وقتی توو دستش ، دیدم انگشترتو بابا عمه می‌دونه که خیلی خسته ام دیگه صورتم به جای پات امشب روی ریگه هم نفس بالا نمیاد؛ فرصتم نیستش بعده من عمه براتو دردمو میگه از تنم داره می‌ره جونم آروم آروم یا اباالمظلوم حسین و یا اباالمظلوم ۲ (یا اباالمظلوم حسین و یا اباالمظلوم) 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ (سلام الله علیها) غنچه ی یاسم ، عمه قربون قد و بالات دختر خوبم ، قربون این صورت زیبات آرزوم این بود ، بعده بابات باشی امیدم لااقل ای کاش ، جشن تکلیفت رو می دیدم وقتی چشمات رو سر بریده میخکوب شد خیلی ترسیدم میون قلبم آشوب شد گرچه سوختم از غم دق کردنت، عمه! اما خوشحالم که دردای تنت خوب شد لالایی واست می‌خونم ای گل ریحان یا رقیه یا رقیه یا رقیه جان ۲ (یا رقیه یا رقیه یا رقیه جان) 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خیلی سعی کردم ، تا نبینی رأس باباتو از تنم جون رفت ، وقتی که بستم دو چشماتو خیلی سعی کردم ، تا تو رو زنده نگهدارم اما شرمندم ، دخترم خیلی دوسِت دارم رفتنت زخمی روی زخمام گذاشت بازم باز دارم می‌سوزم و با غصه می‌سازم عمه رو بیچاره کردی عاقبت رفتی کاشکی من جای تو می‌مُردم گل نازم خوش به حالت پر زدی آخر از این زندان یا رقیه یا رقیه یا رقیه جان ۲ (یا رقیه یا رقیه یا رقیه جان) ⚫️ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. دخترِ با اَدبم، آوا کن پاشو از جا، طلبِ بابا کن تا تو فریاد کنی، کو بابا؟ آمدم پیشِ تو با سر، نَه به پا منکه دل‌تنگِ سخنهای توأم نیمه‌شب، مونسِ تنهای توأم ای بقربانِ تو و آوایت صورتَت سوخته، چون بابایت چقدَر پای تو، زخمی شده است گِرهِ اَبرویَت، اَخمی شده است من تُرا از سرِ نِی، می‌دیدم وای، در مجلسِ مِی، می‌دیدم آن‌قدَر گریه برایت کردم بوسه‌ای، هدیه برایت کردم از چه گفتی، به همه دردِ سَری؟ نازنینم! تو شبیهِ پدری بعدِ غُسلَت چو پدر، بی‌کفنی کفنَت هست فقط، پیرهنی من‌هم از کرب و بلا، بی‌کفنم پاره پاره ست به نِی، پیرهنم خود ببین، صورتِ خاکستری‌اَم که تو بابایی و من، دختری‌اَم تو که مصباحِ هُدای حرمی بعد از این، از شُهدای حرمی تو در این شهر، علَم می‌مانی تو علمدارِ حرم، می‌مانی شامیان روزِ علی، شب کردند تا چهل سال به او، سب کردند سوزِ زهرائیِ تو، غوغا کرد شامِ غم را، سحرِ مولا کرد انقلابِ تو تسلای علی‌ست بعد از این شام، مصلای علی‌ست شام، دلداده‌ی مکتب بشود کربلای تو و زینب بشود هرچه جولانگهِ دشمن گردد به‌تو سوگند، که ایمن گردد زیبیون که ز ایران آیند همرهِ یار، شهیدان آیند ✍ تیر۱۴۰۴/صفر۱۴۴۷ .
. (س) بابای من نور چشمای من بابای من عشق دنیای من بابای من خواب و رؤیای من بابای من قُوَّتِ پای من مَنِ الَّذی أیْتَمَنی بابا شکر خدا شام تارم سر شد بابام اومد حالم چه بهتر شد تو که رفتی چشمام هر شب تر شد غنچهْ یاسِت بعد از تو پرپر شد مَنِ الَّذی أیْتَمَنی بابا شکر خدا نور چشمام اومد شکر خدا دین و دنیام اومد همسفره صبح فردام اومد حالم خوب شد وقتی بابام اومد مَنِ الَّذی أیْتَمَنی بابا بین گودال بال و پرت چی شد با سینه و با حنجرت چی شد روی نیزه با این سرت چی شد سرت اینجاس پس پیکرت چی شد مَنِ الَّذی أیْتَمَنی بابا منو ببخش اگر که بدحالم منو ببخش خرابه احوالم مثل عمه گریونِ گودالم زخمی ترین بابای این عالم مَنِ الَّذی أیْتَمَنی بابا دونه دونه اشکام روی گونه قلبم خونه رو خاک ویرونه سرگردونه این طفل دُردونه دارم بونه دلم پریشونه مَنِ الَّذی أیْتَمَنی بابا از داغ تو هی می‌زنم بر سر روز و شب هام می‌گْذره بی دلبر این زندگی جهنمه یکسر باتو میام پیش علی اصغر مَنِ الَّذی أیْتَمَنی بابا سرت رو توو دامنم می‌گیرم مثل عمه از زندگی سیرم امشب دیگه واسه تو می‌میرم باتو از این خرابه ها میرم مَنِ الَّذی أیْتَمَنی بابا ✍ .
. |⇦•چه بابای خوبی........ سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── سری غرقِ در خون، گلویی بریده بمیرم سر تو چه رنجی کشیده لبی سرخ و پرپر، لبی پاره پاره چه مویی! پریشان، چه رنگی! پریده *بابا گلوت رو بریدن...رگای گردنت رو بریدن...رنگت پریده..میدونی چرا رنگ دخترت پریده؟!انقدر به من سیلی زدن...* چه بابای خوبی! ز عالم سری تو کسی بهتر از تو، ندیده ندیده نگاهت چو خورشید، گرم است و گیرا که بر شام تارِ، دلِ من دمیده *بابا یه سوال دارم؛جوابش دخترت رو میدی یا نه؟!..* آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی؟! از ما تو جدا بودی... آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی بر راس سنان بودم.... *بابا ممنونتم جواب دخترت رو میدی... بابا یه سوال دیگه دارم؛حتی اگه جواب بدی، هیچ وقت برام هضم نمیشه...* آن دم که مرا ظالم،اظهار کنیزی کرد بابا تو کجا بودی؟! از ما تو جدا بودی *بابا میدونی؟مجلس یزید بلند شد...خواهرم رو نشون داد:"یا یزید! هب لی هذه الجاریه"این کنیز رو به من بده...* آن دم که تو را ظالم،اظهار کنیزی کرد در تشت طلا بودم،کی از تو جدا بودم؟! بابا راستی...! دختر حرمله چه مغرور است بر سر بام،دست تکان می داد... او خبر داشت که یتیم شدم پدرش را به من نشان می داد رسیدی تو آخر، نه با پا، که با سر! غم و شادی‌ ام آه! در هم تنیده... رخ دخترت مثلِ ماهی، گرفته قد دخترت چون هلالی خمیده فدای سرت زخم‌ های تن من که اشکم برای تو تنها چکیده صدایم گرفته! دعایم گرفته نفس‌های من شد، بریده بریده... شده محفل ما، پدر دختری باز کنار سرت دخترت آرمیده شاعر: ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mohjat.NetSh 3 Moharam 1404 Hadadian [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 3.01M
منکر فضائلت هستن با بنی امیه همدستن همه جا بازه تو شهر اما حرم رقیه رو بستن اون همه روضه رو فراموش کردن به حرف زجر و حرمله گوش کردن چراغای گنبدو خاموش کردن خیال کن الآن توی بازاری به حرم سه ساله نزدیکی چشم علمدار حرم روشن رقیه مونده توی تاریکی باز رقیه به اسارت رفت وای وای وای پرچم حرم به غارت رفت وای وای وای **** روضه خونت شده هرکی که زائر مرقد تو بوده اونی که بهت لگد میزد چکمه هاش همقد تو بوده رو دست و پای تو غل و زنجیره یکی نگفت رقیه بی تقصیره موی سرت رو بی حیا میگیره ای وارث مصیبت زهرا شکسته شد حرمت تو خانوم با سیلی تو سیاهی صحرا سیاه شد صورت تو خانوم بمیرم میفتی از ناقه ای وای ای وای ای وای رو تن تو جای شلاقه ای وای ای وای ای وای **** طبقو وقتی که آوردن یه نگاه دور و برت کردی پارچه ی خونی رو برداشتی جای روسری سرت کردی با گریه ناله زد امام سجاد عمه بیا کمک رقیه جون داد سرِ بریده از رو دستات افتاد اون صحنه ی آوردن حجام هنوز جلو چشای زینب بود آشفته بود موی سرت اما رگای حنجرت مرتب بود ناله میزنه رباب امشب ای وای ای وای ای وای قبرشو عمیق بکن زینب ای وای ای وای ای وای پیرامون تحولات 1404 .
. |⇦•اومدم زیارتت با گریه... حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی مصطفی نیک نهاد ●━━━━━━─────── اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضه ی نگفته داری سلام خانم! شرمندتم تو روضه هات نمردم ولی برات همیشه غصه خوردم ای بی کفن برات کفن آوردم *هشتاد و چهار زن و بچه با زین العابدین و حضرت زینب رفتن کوفه، چهل منزل اسیر بودن، برگشتن مدینه چند تا بچه ی قد و نیم قد بیشتر باقی نمونده بود، حالا تو این همه هشتاد و چهار نفر رقیه یه چیز دیگه ست... سند اسارت آل الله حضرت رقیه سلام الله علیهاست..* با تمام این اسیران فرق داری قصه چیست هر کسی آمد به احوالت بخندد گریه کرد ای که از بوی طعام خانه ها خوابت نبرد مادرم نذر تو را هر وقت هم زد گریه کرد موقع غسلت به زخم تو نمک پاشيده شد آن زن غساله هم وقتی که آمد گریه کرد *کجاست بدنی که میگفتین؟ دل شب منو از خواب بیدار کردین، تا بدن نحیفشو دید.. گفت این بدن که شستنش زمان نمیبره، تا لباس اسیری رو داد بالا برگردوند سر جاش، گفت بگید ببینم مادر یا پدر این دختر کیه؟ یه وقت زینب کبری اومد جلو گفت: زن شامی چرا غسلش نمیدی؟ مگه نمیبینی خواهراش دارن خیره خیره به بدن بی جانش نگاه میکنن؟ گفت خانم شما کی هستی؟ گفت من عمه اشم همه کس و کارشم.. این دختر یتیمه بوده چرا غسلش نمیدی؟ گفت به من بگو ببینم به چه مریضیی از دنیا رفته؟ خواستم از هر جای بدن آب بریزم دیدم کبود و سیاهه، یه وقت گفت: زن شامی برو کنار اینا جای مریضی نیست، چهل منزل هر جا گفت: بابا..زدنش... اونایی که دختر دارن میدونن بیدار کردن دختر با پسر فرق میکنه، یه وقت دختر خودشو به خواب میزنه دنبال بهونه است بابا بیاد بوسش کنه از خواب بیدار بشه..* گفت بابا! عوض بوسه ی تو حرمله بیدارم کرد با همان ضربه ی پا، دست به دیوارم کرد الهی طفل بی بابا نباشد اگر باشد در این دنیا نباشد بگو به عمو بعد مردنم باید برای غسل من آبی بیاورد * زین العابدین دید چند شبیه عمه اش نشسته نماز میخونه، گفت: عمه جان نشسته نماز نافله رو میخونی، گفت: غذایی که بین ما میدن کفاف یتیما رو نمیکنه، سهم خودمو به بچه های حسین دادم...* گفت بابا ! ز خانه ها همه بوی طعام می آمد ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم * دستاتو بیار بالا، درِ خونه ی باب الحوائج حسینو در زدی، اهل بیت نیاز به واسطه ندارن، اما برا تقریب به ذهن میگم، درِ خونه ی هر کیو میزنی اگه چیزی نداشته باشه، دختر درو باز کنه واسطه بشه بابا نه نمیگه، خیلی حسین دوست داره این دخترو، بگو رقیه جان! شنیدم اربعین کربلا نبودی، امسال اربعین هر کی آرزو داره هنوز کربلا نرفته براش بنویس...* * ابا عبدالله رحمة الله الواسعه است.. وقتی شمر ملعون رو سینه ش نشست گفت اگه پا شی خودم شفاعتتو میکنم، حسین جان لحظه ی آخر هم به فکر دستگیری بودی، ببین این دستا برا رقیه ت به سر و سینه زدن...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇