eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
355 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🏴🏴🏴 برخلق‌خوشُ‌خوی‌محمدص صلوات برعطرگل روی محمدص صلوات در گلشن سر سبز رسالت گویید برچهره گل بوی محمدص صلوات 🌿 لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم 🌿حسبنا الله ونعم الوكيل نعم المولی و نعم النصیر 🕊(سبک کجایید ای شهیدان..) بیایابن الحسن دردم‌دواکن دل آشفته را از غم رهاکن ضیاء دیده بانوی عالم نظربراین فقیر وبینوا کن بیا یابن الحسن آقا کجایی آقا یابن الحسن مولاکجایی امیرو سرور و سلطان مایی همه شام وسحردر انتظاریم عزیزفاطمه پس کی می‌آیی بیا یابن.. السلام علیک یااباعبدالله و علی الارواح التی.. با وجیها عندالله.. الا ای جگر گوشه فاطمه که بردی دل اهل دل راهمه کی‌ام من؟که باشم هوادار تو هوادار تو هست دادار تو حسینم 3 حسین من ازکودکی عاشقت بوده‌ام قبولم نما گرچه آلوده ام آقا جان.. به عشق توهرکس که‌منسوب شد اگر بد بود عاقبت خوب شد آقااا.. غمت حاصل زندگانی من به راه توطی شدجوانی من من از ریزه خواران خوان توام اگرچه بدم میهمان توام حسینم 3 حسین به عشقت ازآن دم که خو دادی‌ام به چشم همه آبرو دادی‌ام ⬅️آقا جان..وقتی نگاه میکنند میگن این گریه کنه حسینه این سینه زنه حسینه این روضه خون حسینه به چشم همه آبروم دادی آقاجان.. ز در راندگانت حسابم مکن گدایم، کرم کن، جوابم مکن ازین رو سپیدم بَرِ داورم که من هم سیاهی این لشگرم مبادا برانی مرا از درت به بازوی بشکسته مادرت (علی انسانی) روضه بنام حضرت حُره.. خوشبحال هرکسی که با یک نگاه ابی عبدالله،عاقبتش زیرو رو بشه.. با یک نگاه حسین عاقبتش ختم بخیر بشه.. خوشا بحال حر که با یک نگاه ابی عبدالله عاقبتش ختم بخیر شد یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا ⬅️لحظه ای که پای برهنه چکمه هارو به گردنش انداخته آروم آروم داره میاد (حسین ع دید حر داره میاد) اومد مقابل ابی عبدالله ایستاد روش نمیشه سرو بالا کنه پشیمانه..شرمنده است سر پایینه.. نمیتونه به چشمای حسین نگاه کنه.. قربون کرامتت برم یا اباعبدالله.. فرمود سرتو بلند کن.. حر آروم آروم سرشو بلند کرد.. استادم میگفت..تا سرشو بلند کرد..یه وقت دید بچه ها پرده خیمه رو بالا زدند (همه از حر می ترسیدند..بهم نشون میدادند) این همونیه که راه بابامونو بست این همونیه که دل عمه جانمون زبنبو به دردآورد.. آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. (اوج)امروز بگو آقا جان..هر چی هم بد باشم، کاری که حر کرد ، من نکردم آقا ..هر چی ام بد باشم مثل حر دل زینبتو نلرزوندم دل بچه هاتو نلرزوندم اما آقا جاااان چه کردی با حر.. امان امان.. ⬅️یه وقت شنید صدای العطش از خیمه ها بلنده.. (چکار کنه..غم رو غم اومده..راهو بسته..بچه های حسین آب ندارن..مونده چکار کنه) صدا زد پسر فاطمه، چون من اولین نفری بودم که دل شمارو به درد آوردم ،،اجازه بدید اولین کسی باشم برم فداتون بشم.. این روضه رو مرحوم کافی میخوند بگم و فیضشو ببره بُریر میگه من با حر رفاقت قدیمی داشتم.. دیدم قبل از اینکه بره به میدان.. دنبال چیزی میگرده.. (گفتم حر دنبال چی میگردی؟) صدا زد بریر به من بگو ببینم خیمه زینب س کدامه؟ (دلت اینجاست یا نه..نکنه دست خالی برگردی..ان شاالله خدا قسمت کنه کنار حرم حر..اونجا ناله بزنی..) بریر میگه خیمه زینبو نشون  دادم.. گفت دیدم رفت صورت به خیمه زینب گذاشت..سلام کرد..بی‌بی جواب سلامشو داد..(کی هستی؟؟) صدا زد بی‌بی من حُرم.. بی‌بی جااان منو ببخش.. برادرت حسین ،از گناه من گذشت.. اومدم شما هم منو حلال کنید، برم جونمو فدای حسینم کنم.. (همه حرفارو زدم بخاطر این یه جمله) بُریر میگه یه حرفی عقیله بنی هاشم زد..یه وقت دیدم صدای ناله حر بلند شد.. (من بگم و شما هم بلند بلند گریه کنید) صدا زد حر منم بخشیدمت.. ولی حر بگم بدون..برادرم حسین غریبه..حسینم کسی رو نداره.. همه بگید حسین.. رو زمین افتاد..فرق سر شکافته..خون جلو چشماشو گرفته.. یه وقت دید سرش از زمین بلند شد روی زانویی قرار گرفت.. یه نفر داره خونای چشمشو پاک میکنه.. تا چشمشو باز کرد دید پسر فاطمه حسینه.. دید یه دستمالی به پبشانیش بست.. یا اباعبدالله.. (بگم و نالشو بزنی) ♨️(اوج) بگم آقاجان.. سر حر رو به دامن گرفتی اما من بمیرم برات کسی نبود سرتو به دامن بگیره.. یه وقت حسین دید سینش سنگینه.. چشمشو باز کرد.. 🖤 ن صدا زد نانجیب خوب جایی نشستی.. یا صاحب الزمان.. نمیگم چی شد همینقدر بگم..یه وقت دیدن زینب اومد بالا بلندی. دیدن عقیله بنی هاشم دستاشو رو سر گرفت.. هی صدا میزنه 🥀.. 🌾ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو..یاحسین..بگو یازهرا 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆 https://eitaa.com/eetazeinab
. 🔸دید زینب چون به دشت کربلا 🔸گشته بی یاور حسینش از جفا تا خانم زینب کبری سلام الله علیها دید برادر تنها مونده... صدای غربتش بلنده... حسینش دیگه یاری نداره... بچه هاش رو اماده کرد... 🔸کرد بهر یاری آن ممتحن 🔸هر دوطفل خویش را در بر کفن صدا زد... عزیزانم... ببینید آقاتون حسین غریب و تنها شده... دیگه یاری نداره... عزیزانم... من شما رو برا مثل یه همچین روزی تربیت کردم... برید جانتون رو فدای آقاتون کنید... قربان معرفتت بی بی جانم.. زینب... 🔸بوسه زد از مهربانی رویشان 🔸زد گلاب و شانه بر گیسویشان خدا میدونه خیلی سخته برای یه مادر... میدونی بالاترین لذت دنیا چیه... بالاترین لذت دنیا اینه که خدا بهت فرزندی بده... مقابل چشمات قد بکشه... بزرگ بشه... جوون بشه... جلوت راه بره... به قد و بالاش نگاه کنی... اگه جوون داری بهتر میفهمی چی ميگم... اما خدا نکنه کسی داغ جوونش رو ببینه... الهی جوون مرده تو مجلسمون نباشه... خدایا خیلی سخته برای زینب... صدا زد... عزیزان من... برید از آقاتون ابی عبدالله اذن میدان بگیرید... بچه ها اومدن کنار ابی عبدالله... آقا جان اذن میدان بده... هر کاری میکنن ابی عبدالله قبول نمیکنه... اصرار کردن... آقا... ما طاقت نداریم زنده باشیم عطش بچه ها رو ببینیم... طاقت نداریم اسارت اهل حرم رو ببینیم... طاقت نداریم تازیانه خوردن مادرمون رو ببینیم... ما طاقت نداریم صدای غربت شما رو بشنویم... آقا بزار جانمون رو فدات کنیم حسین 🔸مکن نا مهربانی ای برادر حالا حرف دل زینب... 🔸مکن نا مهربانی ای برادر 🔸مسوزان این چنین تو قلب خواهر خودم و بچه هام فدای تو حسین... 🔸پسرهای مرا از خود مرنجان 🔸غلام اکبرند و عبد اصغر انقدر اصرار کردن بلاخره... هر طوری بود اقا اجازه داد... گلهای زینب رفتن میدان... جنگ نمایانی کردند... خیلی از این نانجیب ها رو به درک واصل کردند... اما... امان از اون لحظه ای که صداشون به ناله بلند شد... یا حسین... آقا به دادمون برس... ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند... کنار بدن پاره پاره گلهای زینب... اومد بچه ها رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... وقتی آقا زاده ها نگاه کردند... دیدند ابی عبدالله اومده بالاسرشون... آماده ای بگم یا نه... اما ساعتی بعد... گودی قتلگاه... وقتی ابی عبدالله چشم ها رو باز کرد... ببینه... والشمر جالس علی صدره... شمر رو سینه اش نشسته...😭 از سویدای دلت صدا بزن یا حسین 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست الا لعنت الله علی القوم الظالمین 👇
. 📃 شبیه سایه بــه دنبال شـاه می‌آمد 🗓 🏷 "ع" شبیه سایه به دنبال شاه می‌آمد ز شام و کوفه، برایش سپاه می‌آمد حسین معنی آزادی است؛ این حر بود که در محاصره‌ی اشک و آه می‌آمد اگر قدم‌به‌قدم با حسین حرکت‌کرد ز دور فاصله را با حرم رعایت‌کرد قرار بود بماند که احترام کنند وگرنه لحظه‌ی اوّل به راه می‌آمد به نام فاطمه، لب‌بسته از تفاخر شد ز غیر حقّ که شد آزاد؛ تازه حر، حر شد کفش‌هایم را پر از شن کرده‌بودم؛ آمدم خاک بر فرق و محاسن کرده‌بودم؛ آمدم پیش روی مرکبم، پای پیاده آمدم غرق ذکر مادر این خانواده آمدم بی‌ادب بودم ولی بی‌ادّعایم کرده‌ای من امیر لشکری بودم؛ گدایم کرده‌ای من گرفتم راه تو یا تو گرفتی راه من راهزن من بودم امّا تو گرفتی راه من سنگ‌ها آورده‌ام تا بشکنی آیینه‌ام حقّ من این بود؛ دست ردّ زنی بر سینه‌ام من گنهکارم؛ به روی من بیاور لااقل بد گرفتارم؛ به روی من بیاور لااقل تا که دیدی شعله دارد خرمنم؛ گفتی بیا دست خود را بسته‌ام بر گردنم؛ گفتی بیا راه تو بستم؛ به روی خود نیاوردی چرا؟ بشکند دستم؛ به روی خود نیاوردی چرا؟ دست من وا کردی و گفتی: پرت بالا بگیر سر به زیرم دیدی و گفتی: سرت بالا بگیر مژده دادی؛ مادر عالم مرا بخشیده است باورش سخت است، زینب هم مرا بخشیده است لطف زهرا بود اگر مرهون آن چادر شدم صبح حرّ بن یزید و حال، تنها حر شدم .
. 📝 🖊 🖊 🖊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من کیم حر گنهکار اباعبدالله شده ام سخت گرفتار اباعبدالله رهبر و سید و مولای همه توابین چهره بنهاده به دیوار اباعبدالله جان به کف راهی بازار محبت شده ام گشتم امروز خریدار اباعبدالله پیش از آنی که خدا خلق کند آدم را نام من بود به طومار اباعبدالله دست و دل از سر و سرداری لشکر شستم تا شدم بنده دربار اباعبدالله او مرا یار شد و رخصت جانبازی داد من کیم تا که شوم یار اباعبدالله میشوم آب ز شرم دو لب عطشانش چشمم افتد چو به رخسار اباعبدالله آمدم بوسه به پای علی اکبر بزنم شوم از زمره ی انصار اباعبدالله یوسف فاطمه با یک نگهش عفوم کرد که بود لطف و کرم کار اباعبدالله میثما آرزوی هر دو جهان گر خواهی باش خاک ره زوار اباعبدالله شاعر: ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حر ی(49).mp3
141.5K
(جناب حر) آمدم سوی تو،بگیرم بوی تو من پشیمان شدم،دل پریشان شدم یا حسین جان حسین۲ حرم ای نور عین،ذکر من یا حسین بی پناهم حسین،کن نگاهم حسین یا حسین جان حسین۲ ای صفای حرم،سائل این درم بی قرارم حسین،کس ندارم حسین یا حسین جان حسین۲ ای گل فاطمه،ای امید همه تا حسین زنده ام،از تو شرمنده ام یا حسین جان حسین۲ نور ذوالمن حسین،بگذر از من حسین غربتت شد عیان،اشک چشمم روان یا حسین جان حسین۲ بر من ایمان بده،اذن میدان بده تا کنم جان فدا،من به کرب و بلا یا حسین جان حسین۲ بنگر حال من،بشکست بال من من فدایی شدم،کربلایی شدم یا حسین جان حسین۲ در کنار منی،بی قرار منی از تو شرمنده ام،که هنوز زنده ام یا حسین جان حسین۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حبیب ی(45).mp3
144.8K
. (جناب حبیب ابن مظاهر) یار حیدر حبیب،روح باور حبیب همه عمر بوده ای،یار رهبر حبیب یا حبیب یا حبیب۲ با وفایی حبیب،بی ریایی حبیب در ره دین شدی،تو فدایی حبیب یا حبیب یا حبیب۲ یا حبیب حافظ،کل قرآن تویی بر گل فاطمه،روح و ریحان تویی یا حبیب یا حبیب۲ یا حبیب صاحب،عزتت کرد حسین بهر یاری دین،دعوتت کرد حسین یا حبیب یا حبیب۲ بر گل فاطمه،یار و سرلشکری تو فدای ره،دینی و رهبری یا حبیب یا حبیب۲ تو نمودی حبیب،دشمنان تار و مار بوده ای بر حسین،یا حبیب بی قرار یا حبیب یا حبیب۲ در ره دین حق،فرق تو شد دوتا پیش چشم حسین،سر تو شد جدا یا حبیب یا حبیب۲
حب الحسینیه.mp3
5.03M
. بند1⃣ حب الحسینه، همه ی دارایی من دل بریدم از زندگیه بی تو اصلا توو بند عشقت، از قید عالم آزادم توو دنیا تنها، به تو حسین جان دل دادم راه تو راه سعادتمه نوکری تو عبادتمه سینه‌زدن توی مجلس روضه، با تو نشونه‌ی بیعتمه با عشق تو، هرگز نوکر نمیشه گمراه واعتصموا بحبل الله، یعنی ثارالله یا ثارالله، مددی یا مولا بند2⃣ رزق اشکامو، از دستای تو می‌گیرم روضه روزیمه، بی‌روضه از دنیا سیرم آروم میشم تا، واسه تو چشمام میباره توو روضه نوکر، احساس آرامش داره سایه‌ی رو سرمه علمت همدم ثانیه‌هامه غمت خونه ی اوله مجلس روضه، خونه ی آخرمه حرمت چی میمونه، جز اشک از این، عمر دو روزه؟ تا قیامت، این گریه ها، پیشت محفوظه یا ثارالله، مددی یا مولا بند3⃣ دلتنگی یعنی، دورم از کربلات ارباب بین عُشّاقت، دلمو آقاجون دریاب یک حاجت دارم، اونم توفیق دیداره مُشتاگ اَزورکْ، ثارالله و ابن ثاره اشک فراق تو، حاصل من داغ زیارته رو دل من شکر خدا که سرشته شده با تربت کرب‌وبلا، گل من دوس دارم توو، مشایه با، زائرا باشم قسمتم کن، این اربعین، کربلا باشم یا ثارالله، مددی یا مولا شعر و سبک: انجمن نوکری مشهد
. برای: سبک: شور_احساسی متن: به قلم: (منتظر) مشهد 💫✨💫✨💫✨💫 بند 1 دختر شیرم و شیرم اثر شیر میده" ذكر لالایی من جرأت شمشیر میده" هر دو تا شیرِ منو با ماتمت نوشیدن" از شب پیش برای تو کفن پوشیدن" ای داداش... بذار تا واسه تو بشن قربونی ای داداش... سخته برام ببینمت، حیرونی ای داداش...اصلا تو خیمه میمونم زندونی این دو تا گلم، قربون گلهاتون ابا عبد الله سر میدن برات، آماده ان دوتاشون ابا عبد الله /// یا حسین حسین ثارالله /// 💫✨💫✨💫✨💫 بند 2 واسه چی فاطمه یا فاطمه رو لب داری؟" یادت نیست که خواهری به اسم زینب داری؟" دو تا گل واسه تو با چشـــم ترم آوردم" دو جگر گوشه از جنس جگرم آوردم" ای داداش ... نمی تونم ببینم، می کشنت ای داداش ... رحمی ندارن حتی بعد مردنت ای داداش ... نمی ذارن سری به روی بدنت چهارمین شبه اشک و گریه شده کار، ما هر شب ما عزا داریم، امشب واسه گل های بی بی زینب /// یا حسین حسین ثارالله /// 💫✨💫✨💫✨💫 .👇👇
. ۱۴۰۲ ☑️بند اول برای تو دو شیر نر اوردم دو شیر نر دوتا قمر آوردم اگه که نیستم کنارت. تو میدون جای خودم دوتا پسر آوردم خون علی جاریه تو رگاشون شهادته آرزویی براشون منتظرن بدی تو اذن میدون می بینی التماس و گریه هاشون دوتایی شون سلاله ی حیدرن شیر غیور و مرد و جنگاورن کم سن و سالَن ولی ای برادر شاگردای خوب علی اکبرن ☑️بند دوم غصه نخور فدا سرت من هستم خلوت شده دورو برت من هستم خون علی جاریه تو رگامو به جای کل لشگرت من هستم نذار بمونه خواهره تو دلخون بزار تا بچه هام برن به میدون بزار برن هدیه های خواهرت بشن فدای دایی شون دوتاشون منت بزار روی سرم برادر اینه تمومه ارزوی خواهر که هستی به پای تو بریزم بشن توو راه تو شهید بی سر ☑️بند سوم من از توو خیمه داغتونو دیدم توو خیمه از داغه شما خمیدم وقتی که افتادین روو خاکه مقتل صدای ناله هاتون و شنیدم دیدم برادرو با حاله مضطر می خندیدن به داغ اون یه لشکر حرومیا کف میزدن واویلا وقتی جلو چشاش زدید بال و پر اتیش گرفت دلم با آه وحسرت خیلی دلم میسوخت همونجا واسه ت نیومدم کنار نعش طفلام تا نکشی از خواهرت خجالت 💠💠1⃣3⃣2⃣4⃣💠💠
. نگاهت را به من بنداز..آری..خواهرت هستم فقط نه خواهرت بلکه به جای مادرت هستم تویی شمع و منم پروانه ای که بر سرت هستم میان خیمه ات ای یار من سرلشکرت هستم - غریبی می کنی با من ویا قابل نمی دانی؟ مرا و بچه هایم را چرا قابل نمی دانی؟ - ببینم چشم هایت را…الهی من فدای تو فدای قد و بالایت..فدای اشک های تو بیا منت بنه بر من که در کرب و بلای تو کنم شیرینی جانم فدای بچه های تو - پسرهایم فدای تار موی اکبرت..باشد؟ سپر باشند بهر شیرخواره اصغرت..باشد؟ - به یادم هست گفتی تو تمام جان من هستی حسینِ دیگری بانو…تو آن پنهان من هستی اگر دردی رسد بر من شما درمان من هستی کلامت آیه ی وحی است..تو قرآن من هستی - چرا پس روی زینب را زمین انداختی آقا اگر فکر منی یعنی مرا نشناختی آقا - خدا خود شاهد این است من مشتاق و لبریزم که تقدیمت کنم این تحفه ی هرچند ناچیزم اگر زردم،اگر خشکم،درخت رو به پاییزم تمام زندگی ام را به پاهای تو می ریزم - به زینب نه نگو جان یل ام البنین باشد؟ خدارا خوش نمی آید که زینب شرمگین باشد - بیا و قلب خواهر را خودت آئینه بندان کن دلاور مردهایم را بیا راهی میدان کن دو طفل بی پناهم را به یک آغوش مهمان کن به یک لبخند درد خواهرت را نیز درمان کن - محال است از دل زینب که آه سرد برخیزد ز کوه صبر من حتی نشان درد بر خیزد - به فکر من مباش اصلا چراکه غم ندارم من تورا دارم..همین کافیست..چیزی کم ندارم من به غیر از تو کس و کاری در این عالم ندارم من مبادا با خودت گویی..خدا..مرهم ندارم من – نمرده خواهرت اشک غریبی تورا بیند ببیند بی کسی ات را به حال خویش بنشیند؟ – مشو راضی ببینند این دو اشک و آه زینب را میان خیمه ها وضع حجاب نامرتب را.. به رخساره کبودی و نشانِ خونِ بر لب را تن بی جان تو روی زمین و نعل مرکب را – نمی آرند طاقت دست های بسته ی من را مشو راضی ببینند این دو پای خسته ی من را ✅آرمان صائمی محرم ۱۴۰۲ علیهم_السلام .
. ای بودن تو، دلخوشی روزگار من شد حبّ تو تمامی دار و ندار من یک لطف توست ضامن خیر دو عالمم الطاف دیگران که نیاید به کار من کردم دعا برای ظهورت چه کم، ولی هر شب شده دعای قنوتت، نثار من من منتظر نبوده ام اما کشیده ای در خیمه ی غریبی خود انتظار من در ظلمتم اسیر، بیا ماه فاطمه یک سر بزن به بی کسی  ِشام تار من وقت عزا برای دو سردار زینب است یکدم بیا به بزم غم و گریه دار من گفت ای برادرم بده اذنی که لاله هام باشند با شهادت خود افتخار من در خیمه می روم که نبینم خجالتت وقتی که می رود به خزان، لاله زار من وقتی که روی دامن تو دست و پا زنند هستی فقط به فکر دل بی قرار من اما حسین، شکر خدا این دو نیستند وقت هجوم لشکریان و فرار من شکر خدا که این دو نبینند مقتل و بوسه به روی حنجر تو، اضطرار من رفتند و نیستند غیوران من دگر در مجلس شراب عدو در کنار من بعد از تو داغ، بر روی داغ است قسمتم یک سال و نیم، تیره شود روزگار من ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. عامیانه () چهارم محرّم دو شیرپسرِ عمّه‌جانِ سادات تاریخو زیر ُو رو کردم ندیدم مثلِ تو مردونگی یه زن کنه سخته واسه مادری بچّه‌هاشو با دو تا دستِ خودش کفن‌ کنه فهم وُ وَهمِ گریه‌کن ریخته به هم مگه میشه اینقَدَر عاشق باشی شونه می‌زد به موهایِ پسراش جونتون فدا یِه مویِ داداشی دنیا از چشمایِ زینب افتاده آخه از غریبی دَم می‌زنه شاه تویِ میدون صدا زد هَلْ مِنْ مُعین گوشه‌یِ خیمه کشید خواهرش آه چقَدَر رفتن و اومدن ولی.... انگاری راضی نمیشه دایی‌جون آخرش راه وُ چاه دل بردنُو یاد گرفتن این دو از مادرشون دویدن سمتِ دایی رخصت می‌دی تا می‌خواست نَه بگه  گفتن مادرت می‌ذاری بریم یا روضه بخونیم بگیم از بال وُ پرِ کبوترت یادته مادرتو زدن دیدی نذا ما ببینیم این صحنه‌هارو نذا زنده باشیم اون غروبی که.... حرامیا می‌کشن معجراروُ مگه می‌شه باشیم و دق نکنیم وقتی سیلی می‌زنن به خواهرت حتی رو نِی چشامون بسته می‌شه وقتی بسته می‌شه راهِ دخترت پهلومون با نیزه‌ها پاره بشه بهتر از دیدنِ معجرِ پاره‌َست بمیریم بهتر از اینه ببینیم که تویِ چنگِ حرامی گوشواره‌َست زخمِ تیغ وُ تیر وُ نیزه بخوریم بهتر از زخمِ زبونه به‌خدا مگه می‌شه ما باشیم و ببینیم خنجری داره می‌کوبه از قَفا خداروشکر که پیش از تو می‌زنیم دست وُ پا و گودالو نمی‌بینیم نمی‌بینیم سرِ رویِ نیزه‌َرو دزدیدنِ خلخالو نمی‌بینیم برا تشییعِ ما دوتّا اومدین زحمت تو وُ ماهِ حرم شدیم ندبه‌خونایِ مدافعِ حرم اره آبرویِ مادرم شدیم .👇
. زینبم! جلوهء ذات تو حسین متحیّر ز صفات تو حسین عاشق صوم و صلات تو حسین آشنا با جملات تو حسین سفره دار حَرَمت خواهر توست بیقرار کرمت خواهر توست ما دو تا گریه کنان حسنیم مثل یک روح، میان دو تنیم پیش هم درصدد سوختنیم تا به کی حرف دو پهلو بزنیم جان من، جان خودت، جان حسن جان مادر، دل من را نشکن آمدم پیش تو بهتر بشوم جرعه ای مِی بده کوثر بشوم مثل زهرای تو حیدر بشوم با پسرهام دو لشکر بشوم خواهشاً نهی موکد نکنی دست خالی مرا رد نکنی جان زهرا پُرم از خونجگری مُردم از دلهُره و بی خبری کاشکی دو پسرم را بخری این دو را هم پی قاسم ببری من به تنها شدنت حساسم به خدا شیرتر از عباسم سوختم! پیش تو پرپر نزدم دم ز داغ علی اکبر نزدم حرفی از پهلوی مادر نزدم رو به تو موقع دیگر نزدم بین این رفتن و ماندن چکنم؟! تو که غصه بخوری، من چکنم؟! نفسی نیست که راحت بکشم بنشین! نالهء حسرت بکشم خاک پای تو به صورت بکشم تا به کی از تو خجالت بکشم گر که تیرم نخورد سوی هدف می کشانم گله ام را به نجف بفدای سر اصغر سرشان بفدایت خودشان مادرشان من گذشتم ز تن و پیکرشان نذر این حنجر تو حنجرشان تو فقط گوشهء گودال نیفت باسپاهی سر جنجال نیفت تو فقط نیزه، هماهنگ نخور آب را با لب خونرنگ نخور زیر پا از همه جا سنگ نخور چکمه با پیرهن تنگ نخور خواهرت هست، فقط آه نکش وسط سینهء خود، راه نکش کاش با شمر، برابر نشوی کشتهء ضربهء خنجر نشوی پیش چشم همه بی سر نشوی غصه دار من و معجر نشوی کاش بر پاره حصیری نروی روی نیزه به اسیری نروی ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سعۍڪن‌بہ‌وسیلہ‌اےڪه‌ما‌ل خودت‌نیست نزدیك‌نشےخیلےمراقب‌باش‌ "خدا"توے قیامت‌ازهرچۍبگذرھ‌از..