eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
336 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام چه اضطراب و چه باکى زِ آفتاب قیامت که زیر سایۀ این خیمه کرده ایم اقامت شفیعِ گریه کنانش ائمه اند یکایک به این دلیل که جمع است در حسین امامت کسى که آه ندارد چه سود آهِ خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشکِ ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلسِ روضه که جبرییل در اینجا فکنده رحلِ اقامت کسى که در پى کار حسین نیست ، محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی ز شیعگی چه علامت؟ کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود می کند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت ز دنیا به نزد فاطمه ریزد ز دیده اشکِ ندامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نا بجاست به وصفِ شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامتِ عظمایِ تو به دشتِ غریبی خدا قیامت خود را سند زده ست به نامت به روز حشر که جمله فقیر و کاسه به دستند خدا به زائر تو می دهد مقام زعامت *تو اون حول و اضطرابِ قیامت که همه دارن از هم فرار می کنن ، کسی تحویلت نمی گیره ؛ روایت میگه یه عده ای زیرِ عرشِ الهی هم صحبتِ با حسینن ... دوره حسین حلقه زدن .. هرچی میگن بیاید بهشتُ برا شما آماده کردن ، میگن بهشتِ ما حسینِ ... هر جا این آقا باشه بهشتِ ما همونجاست .. روایت داریم تو اون حول و اضطرابُ وحشتِ قیامت یه وقت ندا بلند میشه «غَضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ نَكِّسُوا رُءُوسَكُمْ ..» چشماتونو ببندید .. مگه چه خبره ؟ آخه مادرِ سادات فاطمۀ زهرا سلام الله علیها می خواد وارد صحرایِ محشر بشه .. از امام صادق سوال کردن آقاجان همه دارن اونجا از هم فرار میکنن ما شما رو چه طور پیدا کنیم ؟ حضرت فرمود قرار نیست شما دنبالِ ما بگردید ... ما خودمون شما رو پیدا میکنیم .. لذا هرچی به فاطمه میگن خانم وارد بهشت شید میفرماید نه ؛ اول بچه هام باید وارد بشن .. اول محبینم باید وارد بشن .. اول گریه کنایِ حسین باید وارد بشن .. اون وقت ، وقتی همه اومدن کامل الزیارات نوشته وقتی همه دوره فاطمه حلقه زدن ، فاطمه شروع میکنه روضۀ حسین خواندن ... تصور کن تو صحرایِ محشر فاطمه بشه روضه خوانِ حسین ... ماها بشیم گریه کنه روضۀ فاطمه .. چه قیامتی به پا بشه .. یه وقت میبینی پیراهنِ خونی حسینُ رو دست بلند کرد ... حسین ... نالۀ فاطمه محشرُ بهم میریزه .. یه وقت نگاه میکنی میبینی اربابت حسین بی سر وارد صحرایِ محشر شد .. آقامون سر در بدن نداره .. اجازه بدید روضه بگم صدا ناله ت بلند شه ، از کجا بگم ؟ از اون روضه ای بگم که امام زمان فرمود برا این روضه خون گریه می کنم .. قربون خون گریه کردنت برم .. قربون صباحاً ومساء گریه کردنت برم آقاجان .. از کوفه و شام بلا .. ای وای ای وای از چشمهایِ بی حیا .. ای وای ای وای در ازدحام کوچه هایِ تنگ طفلی جا مانده به زیر دست و پا .. ای وای ای وای قاریِ روی نیزه را تشویق کردند جای دعا با ناسزا .. ای وای ای وای آل علی را خارجی خواندند آن روز گبر و یهود و بی خدا .. ای وای ای وای آن سیب سرخی را که زهرا بوسه میزد شد زینت دشتِ بلا .. ای وای ای وای
مداحی آنلاین - چهل شب تلخ - مهدی سلحشور.mp3
3.51M
حسین وااااای حسین واااای کربلا کعبه دلهاست ،خدا میداند دیدنش آرزوی ماست خدا میداند پاشو گل من از دل هامون ببین که رسیده برات مهمون چهل شب تلخ و چهل منزل تو بی سر و من بی سرو سامون ببین شده داغت ،هجوم فراغت بهونه ی گریه برای من رسیده به لبم جون شدم بی تو دلخون ببین که گرفته صدای من تموم نمیشه غصه های تو تموم نمیشه گریه های من دل من شکسته برای تو دل تو شکسته برای من ببین روی خسته من نماز بنشسته من حسیـــــن واااااا حسیـــــن واااااااا التماس دعای فرج و عاقبت _بخیری ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @eetazeinab
4_5904772144356656831.mp3
4.41M
💥سبک: 🎤 🏴 🏴 مهربانی ، کریمه ای خانم بانوی بی بدیل ؛ معصومه التماس قنوت گریه ی من الدخیل الدخیل معصومه شرف الشمس شهر قم هستی از تبار و ذراری خورشید پای دَرست ملائکه حاضر ای پناه مراجع تقلید صحن بالا سر تو منزل نور مهبط جبرئیل این صحن است بال جمله ملائک عرشی زیر پاهای زائرت پهن است حرم اهل بیت صحن شماست حرم خانواده ی زهرا کربلا و مدینه و مشهد نجف و کاظمین و سامرّا وقت تجدید عهد با زهرا شهر یثرب اگر نشد قم هست گره هایم نگفته واشده است تا قسم به امام هشتم هست گرچه چنگ خزان به جان تو و جان ایل و تبارت افتاده پاره پاره ولی نشد هرگز نامه ای که رضا فرستاده بین این کوچه ها خدا را شکر محترم مانده گوشواره ی تو لاأقل هلهله نشد بر پای چشم گریان و پر ستاره ی تو گرچه خم شد قدت ز فاصله ها ذبح اطفال را ندیدی تو حضرت زینب امام رضا تلّ و گودال را ندیدی تو تشنه ای را که زیر یک دشنه دست و پا میزند که جان بدهد حق او نیست شمر با پایش جسم زخمیش را تکان بدهد محضر روح مطهره حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ۳ صلوات✅🌷🍃 @eetazeinab
. |⇦•ای سید شهیدان راه مقاومت... زیبا جهت استفاده در ایستگاه های صلواتی و مدارس ویژه سالگرد سرادر سلیمانی به نفس حاج مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── رفتی ولی ، نوری تابنده‌ای زیبا و زنده‌ای هستی در جان ما، سردار! نام تو را ، با خطی رنگ خون بر خاکی لاله گون نقش زد ایران ما، سردار! «ای سید شهیدان راه مقاومت ما ملت امام حسین و ما ملتِ شهادتیم همه در سایۀ اقتدار و عزم همه در سایه سار ولایتیم» عاشق نمی‌ترسد عاشق نمی‌میرد رود است و با رفتن پایان نمی‌گیرد عزمت، چنان کوه است قلبت، چنان دریا طوفان و آرامش در چشم تو، یک جا اسطوره ‌ای، اما افسانه نه، هستی در بین ما جاری و ماندگار، سردار! می‌ترسد از نام تو تیرگی ای نامت زندگی عشاقت بی‌شمار، سردار! «ای سید شهیدان راه مقاومت ما ملت امام حسین و ما ملتِ شهادتیم همه در سایۀ اقتدار و عزم همه در سایه سار ولایتیم» روشن شده، این راه با روی ماه تو آرام دلها شد راز نگاه تو حک روی این خاک است نامت، سلیمانی! همراه یار، می‌آیی در فتح پایانی شاعر: گروه سرود منتظران ــــــــــــــــــ 🎤 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
|⇦•ببین خم شدم، مشکت... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ببین خم شدم، مشکت و بوسیدم خم شدم ببین خم شدم زینب و تا دیدیم، خم شدم ببین خم شدم از خجالت مادر، خم شدم ببین خم شدم آب نخورده اصغر، خم شدم نگو راستِ که یل من به سرت عمود آهنین خورد نگو راستِ که ماه من از بلندی یهو به زمین خورد نگو راستِ که حرمله خنده زد وقتی که علم افتاد نگو راستِ که بعد تو نگاه خولی به حرم افتاد وای دستِ جدا، رأس جدا نیزه جدا، خیمه جدا وای کرب و بلا، کرب ‌و بلا کرب و بلا ، کرب و بلا وای یا عباس، وای یا عباس ... خدا راضی ام، پسرم سقا شد راضی ام خدا راضی ام، راهیِ دریا شد راضی ام خدا راضی ام دستش از تن افتاد، راضی ام خدا راضی ام پای دینش جون داد، راضی ام من اُم‌البنین، کسی که مادرم، مادرِ پسر امم من ام البنین، کسی که واسه ی ولایت نگرانم من ام البنین، همه جا میخونم، که حسین سر نداره من ام البنین، همه شب، همه جا روضه هام برقراره وای دشت بلا، حادثه ها میکِشی و خون‌ِ خدا وای کرب و بلا، کرب ‌و بلا کرب و بلا ، کرب و بلا وای یا عباس، وای یا عباس ... هنوز بی قرار، دلخوشم با عکست بی قرار هنوز بی قرار، میشینم با عکست بی قرار هنوز بی قرار، خوابتو میبینم بی قرار هنوز بی قرار، پشت در میشینم بی قرار هنوزم فقط، مادرِ شهدا میدونن غم چه درده هنوزم فقط، چشمشون‌به دره شهیدش برمیگرده چه صبری، داره شبای جمعه با یه عصا میره‌ گلزار چه صبری داره، یه جوون‌داده و مونده باز پای این کار وای دشت بلا، حادثه ها میکِشی و خون‌ِ خدا وای کرب و بلا، کرب ‌و بلا کرب و بلا ، کرب و بلا وای یا عباس، وای یا عباس ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•دورم من از کربلا... وتوسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دورم من از کربلا راهی هیئت میشم یه یاحسین میگم و مست زیارت میشم السَلام عَلَی ساکنِ کرب و بلا یااباعبدالله مُرَمَّلٌ بِالدِّما ای جان من جانان من ای دین من ایمان من یاحسین حسین یا حسین..‌ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد.
. |⇦•چندی است که گم گشته ی در... سلام الله علیه به نفس حاج مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── "صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن" چندی است که گم گشته ی در نیمه ی راهم بسته است همه پنجره ها رو به نگاهم حس می کنم آیینه دل، تیره و تار است بر روی مفاتیحِ دلم گرد و غبار است از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم سجاده ی بارانی خود را نگشودم پای سخن عشق دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابو حمزه نخواندم یک عده در آغاز به مقصود رسیدن یعنی همه جا غیرِ خدا هیچ ندیدن اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم آوازه ی مردانِ خدا را نشنیدم باید که کمی کم کنم این فاصله ها را با خمسه عَشَر طی کنم این مرحله ها را بر آن شده ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب ای زینت تسبیح و دعا زمزمه هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم همه سجاده شد افتاده به پایت سید حمید رضا برقعی چون ریخت خدا در رگت خونِ خدا را بر دوش گرفتی عَلَمِ کرب و بلا را با خطبه طوفانیِ تو کرب و بلا ماند ویرانه ای از کوفه و از شام به جا ماند ای خطبه طوفانی تو شورِ قیامت در معرکه خون کرده بپا تیغِ کلامت یعنی زخدا تا که نشان هست در عالم دستانِ علی را نتوان بست در عالم بند آمده راه نفس از بغض گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم *آقا زین العابدین همه عُمرش شده بود گریه ی برا حسین، گفتن: آقاجان! شهادت ارثِ شما خانواده است، چرا اینطور گریه می کنید؟ فرمود: درسته اما تا امروز آیا شنیده بودید یکی از زن های ما خانواده به اسارت بره؟ خودم دیدم دستایِ عمه ام زینب رو بستن...* بند آمده راه نفس از بغض گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار وقتی تو شدی کافر و این قوم مسلمان بر نیزه شکستن سَرِ قاریِ قرآن *یه وقت بی بیِ دوعالم زینب شروع کرد با سر داداشش حسین بالا نیزه حرف زدن: داداش! از ما رفع تهمت کن، قرآن بخون بالا نیزه، سر حسین شروع کرد قرآن خواندن:" أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَبا"... یه کاری کردن با این قاریِ قرآن، که بی بی زینب سلام الله علیها صدازد: داداش! بسه دیگه قرآن نخوان... شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدن... کار رو یه جایی رساندن، وقتی امام محمد باقر باباش زین العابدین رو تویِ خاک گذاشت، دیدن گریه ی آقا شدت گرفت، گفتن: آقاجان! چی شده؟ فرمود: چشمم افتاد به شونه های بابام، جای کیسه های نان و خرما هنوز به شونه های بابام مونده... آقایی که بر دوش کیسه های نان و خرما می گرفت، دَرِ خونه ی فقرا می برد، کارش به جایی رسید توی شهر شام، مرحوم جزایری نوشته: یکی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها، داشت صدقه میداد به این بچه ها، نان و خرما میداد، حضرت زینب این نان و خرمارو از دهان بچه ها می گرفت، می فرمود: صدقه بر ما حرامِ... میگفتن: خانوم! مگه شما کی هستید؟ اینا میگن: شما خارجی هستید، من نمی دونم، اهل و عیال پیغمبر هستید من نمی دونم، اما من از خدا میخوام زن و بچه ی من رو به حال و روز شما دچار نکنه، نگاه میکنم با این معجر پاره ها سرها رو پوشوندید، نگاه میکنم پاها همه آبله زده، نگاه میکنم صورت ها همه زخم شده... "صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا مَظلوم، أَبَا عَبْدِ اللَّه"... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 https://eitaa.com/eetazeinab