eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
372 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🔊 روضه ورود کاروان اسراء به شام ⚫️ هیئت احرار الحسین علیه السلام * شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن 🎤 حاج 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️دور گودال ازدحام شده است ♨️كار خون خدا تمام شده است وقت ذبح گلويِ خوبى هاست لشکرى گرم پاي كوبى هاست 🔰كربلا ، آه بى سكون شده است 🔰ته گودال حوض خون شده است از گلويى كه گشته صد پاره مى رود خون شبيه فـــوّاره ♻️ذو الجناح است اينكه سرگشته است ♻️شمر، دستش پُر است برگشته است غسلِ خون كرده خنجرش، انگار لرزه دارد به پيكرش، انگـار 💢خواهرى موى مي كَند اى واى 💢مادرى ضجّه مى زنـد اى واى 😭😭 اي فداى غم تو ، مـــادر تو با لب تشنه ، ذبح شد سر تو ! ✴️آه من را صدا زدى ، مادر ✴️چه قدر دست و پا زدى ، مادر ☑️اگه این مصرعو گرفتی،حقشو ادا کن ☑️مادرش داره با نور عینش،حسین حرف میزنه 😭😭شمر ، سيلي زدت دو عالم سوخت 😭داره به حسین میگه... شمر ، سيلي زدت دو عالم سوخت گيسويت را كشيد و قلبم سوخت ☑️گیسوی حسینو گرفت،انقده سیلی زد به صورت آقامون 😭😭 حق بده ، غش كنم ، ز حال رَوَم واای، خِس خِست را هنوز مي شنوَم دست روي دلـــم بِكش ، پسرم پنجه بر خاك كَم بِكش ، پسرم ☑️چی دارم میگم؟؟؟ از تو دارد طلب ، مگر نيزه كه به تو تكـــيه داده سر نيزه گيرم عمّامه و ردا بُردند دست باف مرا كجا بــردند ؟ ... 😭😭 با دل من بيا كنار ، حســـينش خاتمت را خودت در آر حسين گر چه دورت، سپاهى از اعداست پاشو از جات ، خواهرت تنهاست... ☑️دشمن بی حیا شده، داره به سمت خیمه ها حمله میکنه ☑️بعضی از حرفارو هرجا نمیشه زد، نالتو آزاد کن ☑️مگه کارو تموم میکردن؟ ☑️یکی میزدن،در میرفتن 😭😭 ☑️کارو تموم نمیکردن، هرکی از راه میرسید یه نیزه ای میزد و در میرفت
. - شعر احساسی سلام چراغ سحر رقیه خوش اومدی تاج سر رقیه کجا بودی چرا منو نبُردی خسته شده همسفر رقیه رقیه ام سه ساله حسینم یادت میاد اون موقع ها مدینه میگفتی دخترم پیشم بشینه حالا نشستم گوشه ی خرابه الهی چشمت روز بد نبینه رقیه ام سه ساله حسینم هر موقع از چیزی گلایه داشتم سر روی شونه ی عمو میذاشم مدینه روزگار خوبی داشتیم یادش بخیر عجب عمویی داشتم رقیه ام سه ساله حسینم بعدِ تو دست بچه‌ها رو بستن غَما یه جا توی دلم نشستن گلایه هام زیاده یکیش اینه ببین زدن دندونمو شکستن رقیه ام سه ساله حسینم راستی دیدی همه تنم کبوده یکی بگه گناه من چی بوده این همه غم دیدم ولی بعضیا میگن رقیه کربلا نبوده رقیه ام سه ساله حسینم یه چیز بگو آروم بشه رقیه تویی جواب خواهش رقیه راه که میرم دَس به دیوار میگیرم دیگه نمیبینه چِشِ رقیه رقیه ام سه ساله حسینم درمونِ هر چی غم دارم بابامه بابام همونیه که من میخوامه دیشب تو خواب گفتی «میای پیش من؟ خودت میدونی که من از خدامه رقیه ام سه ساله حسینم نبودی و همه تنم میلرزید یکی اومد گوشواره هامو دزدید هر دفه با غم تو گریه کردم دختر حرمله بهم میخندید رقیه ام سه ساله حسینم تشنه بودم رو خاکا آب میریختن آتیش روی سرِ رباب میریختن خودم دیدم تو طشت زَر که بودی روی لبای تو شراب میریختن رقیه ام سه ساله حسینم مگه ازم خبر نداشتی بابا چرا منو تنها گذاشتی بابا حالا که اومدی منو بغل کن یه وقت نگن دوسم نداشتی بابا رقیه ام سه ساله حسینم دوریت به زخم جیگرم نمک بود تفریح زجر و حرمله کتک بود یه خورده آب واست کنار گذاشتم خودم دیدم لبات ترک ترک بود رقیه ام سه ساله حسینم زهرا اومد بالا سرم نبودی میگفت میای پیش خودم به زودی با ضرب حرمله پریدم از خواب بهم میخندیدن یه مشت یهودی رقیه ام سه ساله حسینم اینو بگم خیلی به هم میریزی شام نگو چه آدمای هیزی تو رفتی و حُرمَتمو شکستن منو میخواستن ببرن کنیزی رقیه ام سه ساله حسینم خیلی دلم تنگ شده بود برا تو انگار یه عمره نشنیدم صداتو کاشکی میشد بازم صدام میکردی فدات بشم کی بریده رگاتو رقیه ام سه ساله حسینم سرِ بریده نبینم گریونی امشبو پیش دخترت مهونی خودم هوای دندوناتو دارم میشه یه کم قرآن برام بخونی؟ رقیه ام سه ساله حسینم فِکرِ سَرَم «یه روز بابام میاد» بود البته با «اگر خدا بخواد» بود منم ببر،، دنیا که جای من نیست دنیا همین سه سالِشَم زیاد بود رقیه ام سه ساله حسینم مداح: اسماعیل پرندوش
روضه حر ابن یزید ریاحی شب چهارم محرم ۹۹ سید مهدی میرداماد اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة وَ يَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة این روزها که میگذرد غرقِ حسرتم مثلِ قنوت های بدونِ اجابتم بسته ست چشم های مرا غفلتِ گناه تو حاضری منم که گرفتارِ غیبتم *مگه میشه تو روضه های جدت حاضر نباشی .. مگه میشه عزای محرم بیاد پرچم‌های محرم بیاد مگه میشه نیای؟! تو صاحب عزایی .. تو حاضری اونی که غایبِ منم .. چشم بهم گذاشتیم شبِ چهارم رسید..* خالیست دستِ من به چه رویی بخوانمت دل خوش کنم به چه! به گناهم؛ به طاعتم *آره دلم خوشه، اما دلم به اعمالم خوش نیست .. عملی ندارم .. من همونی ام که از عرفه جاموندم .‌. من همونی ام که از شبای احیا جا موندم .. اما دلم خوشه الان عزادارِ حسینم .. دلم خوشه فاطمه منو دعا کرده .. مگه تو اون حدیث تو کامل الزیارات نفرمود بی بی دو عالم تا پیغمبر فرمود فاطمه جان یه زمانی میرسه مردم برا حسینت دورِ هم جمع میشن، یه جوری براش گریه میکنن برا عزیزان خودشون اینجوری گریه نمیکنن .. گریه برا حسینت دوا برا همه دردای منه .. اونجا بی بی یه جمله فرمود؛ فرمود بابا سلام منو به گریه کن های حسینم برسان.. بگو فردای محشر میام دستِ تک تکشونُ میگیرم ..* من هرچه دارم از تو از این دوستیِ توست *اصلاً نمیتونم فکر کنم محرمُ از تو زندگیم حذف کنم.. از قبلِ محرم هی دلشوره داشتم .. هی میگفتی امسال روضه ها چی میشن، میتونم برم برا حسین گریه کنم یا نه .. یه روز نمیتونم بدونِ حسین زندگی کنم ..* من هرچه دارم از تو، از این دوستیِ توست خیری ندیده ای تو ولی از رفاقتم امشب اومدم اعتراف کنم رفیق خوبی نبودم .. امشب اومد اعتراف کنم دلتو شکستم .. بگذر زِ رو سیاهی من ایها العزیز حالا که سویت آمده ام غرق حاجتم آن روز میرسد که فدایی تو شوم من بیقرارِ لحظۀ نابِ شهادتم بگذار با نگاهِ تو مانندِ حر شوم *امشب اجازه دارم نام حر رو ببرم؟! این صحابی و این شهیدِ در رکابِ حسین که به من و تو راه رو یاد داده .. راه رو برا منه گنهکار باز کرده ‌..* بگذار با نگاهِ تو مانندِ حر شوم با گوشه چشم خود برهان از اسارتم مگه نمیگن حسین کشتی نجاتِ .. مگه ادب دومم وقتی ابی عبدالله اون جملۀ معروف رو فرمود که مادرت به عزات بشینه .. این جمله احساساتِ حر رو تحریک کرد ، تا حضرت فرمود «ثکَلتک اُمک» .. این نفرین نیست ، این ناسزا نیست .. عرب یه زمانی که میخواست اوجِ ناراحتیش رو نشون بده این جمله رو بکار میبرد .. حضرتم میدونست نقطه ای که حر رو بر میگردنه اینجاست اصلاً این حرفُ زد که حر این جواب رو بده .. تا گفت مادرت به عزات بشینه سرشُ انداخت پایین .. گفت آقاجان هر کسی غیر شما اسم مادرم رو میاورد خونش رو میریختم .. اما چه کار کنم مادرِ شما فاطمه ست .. شما فرزندِ دخترِ رسول خدایید ..* ظرف وجودِ تو زما بوده پر مادرت از روز ازل خوانده حر سنگ بُدی با نگهم دُر شدی با نفسِ مادرِ من حر شدی حضرت صدیقه تو را برگزید حر حسینی تو نه حر یزید دیدم از آغاز که یارِ منی دوستِ من در سپه دشمنی خار بُدی ، حال گل یاس باش همدم و هم سنگرِ عباس باش تو حر ریحانه‌ی پیغمبری برای من جای علی اکبری وفای خویش را نشان میدهی در بغل حسین جان میدهی غم مخور ای عاشقِ سرمستِ من بسته شود فرق تو با دست من روضه بخوانم .. همچین که حر افتاد رو زمین لحظه های آخر .. یه لحظه به خودش اومد دید رو خاک داره میغلته .. فرقِ سرش شکافته نفس های آخرِ .. به خودش نهیب زد نکنه توقع داری حسین بیاد بالاسرت .. آخه شنیده بود بعضیا رو ابی عبدالله خودش میره بالاسرشون .. بعضی از شهدا رو ابی عبدالله رفت بالاسرشون نزدیک به نه شهید خودِ ابی عبدالله اومد بالاسرشون، یکی از شون شهدایی که خودِ الی عبدالله اومد حر ابن یزید ریاحیِ .. یه لحظه چشمشُ باز کرد دید به دستِ مهربان سرش رو برداشت .. یه لحظه نگاه کرد دید سر تو بغلِ حسینِ .. مقتل میگه خاک رو صورتش نشسته بود .. دید صورت حر خاکیه با گوشۀ آستین خاک ها رو پاک کرد .. ابی عبدالله یه بار اسم مادرِ حر رو برد فرمود مادرت به عزات بشینه میدونست این تو دلِ حر مونده میخواست از دلش در بیاره اینجا تلافی کرد سر رو که بغل کرد گفت تو حُری .. چقدر اسم قشنگی مادرت روت گذاشته .. تو آزادی .. ابی عبدالله نگاه کرد دید فرق حر بد شکافت خورده خون داره فواره میزنه هر کاری کرد با دست فرقُ ببنده نشد ، دستمالی درآورد سر و پیشانی حر رو بست تا خون بند بیاد ..👇
1_5418696649.mp3
9.97M
سید مهدی میر داماد - شب چهارم محرم 94 - روضه حضرت حر علیه السلام
❣﷽❣ 🎆 🎇 ❣برخلق‌خوشُ‌خوی‌محمدص صلوات ❣برعطرگل روی محمدص صلوات ❣در گلشن سر سبز رسالت گویید ❣برچهره گل بوی محمدص صلوات 🌿 لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم 🌿حسبنا الله ونعم الوكيل نعم المولی و نعم النصیر 🕊(سبک کجایید ای شهیدان..) بیایابن الحسن دردم‌دواکن دل آشفته را از غم رهاکن ضیاء دیده بانوی عالم نظربراین فقیر وبینوا کن 💠بیا یابن الحسن آقا کجایی آقا یابن الحسن مولاکجایی امیرو سرور و سلطان مایی همه شام وسحردر انتظاریم عزیزفاطمه پس کی می‌آیی 💠بیا یابن.. 🍁السلام علیک یااباعبدالله و علی الارواح التی.. با وجیها عندالله.. الا ای جگر گوشه فاطمه که بردی دل اهل دل راهمه کی‌ام من؟که باشم هوادار تو هوادار تو هست دادار تو 🌻حسینم 3 حسین من ازکودکی عاشقت بوده‌ام قبولم نما گرچه آلوده ام آقا جان.. به عشق توهرکس که‌منسوب شد اگر بد بود عاقبت خوب شد آقااا.. غمت حاصل زندگانی من به راه توطی شدجوانی من من از ریزه خواران خوان توام اگرچه بدم میهمان توام 🌻حسینم 3 حسین به عشقت ازآن دم که خو دادی‌ام به چشم همه آبرو دادی‌ام ⬅️آقا جان..وقتی نگاه میکنند میگن این گریه کنه حسینه این سینه زنه حسینه این روضه خون حسینه به چشم همه آبروم دادی آقاجان.. ز در راندگانت حسابم مکن گدایم، کرم کن، جوابم مکن ازین رو سپیدم بَرِ داورم که من هم سیاهی این لشگرم مبادا برانی مرا از درت به بازوی بشکسته مادرت (علی انسانی) روضه بنام حضرت حُره.. خوشبحال هرکسی که با یک نگاه ابی عبدالله،عاقبتش زیرو رو بشه.. با یک نگاه حسین عاقبتش ختم بخیر بشه.. خوشا بحال حر که با یک نگاه ابی عبدالله عاقبتش ختم بخیر شد یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا ⬅️لحظه ای که پای برهنه چکمه هارو به گردنش انداخته آروم آروم داره میاد (حسین ع دید حر داره میاد) اومد مقابل ابی عبدالله ایستاد روش نمیشه سرو بالا کنه پشیمانه..شرمنده است سر پایینه.. نمیتونه به چشمای حسین نگاه کنه.. قربون کرامتت برم یا اباعبدالله.. فرمود سرتو بلند کن.. حر آروم آروم سرشو بلند کرد.. استادم میگفت..تا سرشو بلند کرد..یه وقت دید بچه ها پرده خیمه رو بالا زدند (همه از حر می ترسیدند..بهم نشون میدادند) این همونیه که راه بابامونو بست این همونیه که دل عمه جانمون زبنبو به دردآورد.. آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. (اوج)امروز بگو آقا جان..هر چی هم بد باشم، کاری که حر کرد ، من نکردم آقا ..هر چی ام بد باشم مثل حر دل زینبتو نلرزوندم دل بچه هاتو نلرزوندم اما آقا جاااان چه کردی با حر.. امان امان.. ⬅️یه وقت شنید صدای العطش از خیمه ها بلنده.. (چکار کنه..غم رو غم اومده..راهو بسته..بچه های حسین آب ندارن..مونده چکار کنه) ✳️صدا زد پسر فاطمه، چون من اولین نفری بودم که دل شمارو به درد آوردم ،،اجازه بدید اولین کسی باشم برم فداتون بشم.. ♻️این روضه رو مرحوم کافی میخوند بگم و فیضشو ببره بُریر میگه من با حر رفاقت قدیمی داشتم.. دیدم قبل از اینکه بره به میدان.. دنبال چیزی میگرده.. (گفتم حر دنبال چی میگردی؟) صدا زد بریر به من بگو ببینم خیمه زینب س کدامه؟ (دلت اینجاست یا نه..نکنه دست خالی برگردی..ان شاالله خدا قسمت کنه کنار حرم حر..اونجا ناله بزنی..) بریر میگه خیمه زینبو نشون  دادم.. گفت دیدم رفت صورت به خیمه زینب گذاشت..سلام کرد..بی‌بی جواب سلامشو داد..(کی هستی؟؟) صدا زد بی‌بی من حُرم.. بی‌بی جااان منو ببخش.. برادرت حسین ،از گناه من گذشت.. اومدم شما هم منو حلال کنید، برم جونمو فدای حسینم کنم.. (همه حرفارو زدم بخاطر این یه جمله) بُریر میگه یه حرفی عقیله بنی هاشم زد..یه وقت دیدم صدای ناله حر بلند شد.. (من بگم و شما هم بلند بلند گریه کنید) صدا زد حر منم بخشیدمت.. ولی حر بگم بدون..برادرم حسین غریبه..حسینم کسی رو نداره.. 🔆🔆همه بگید حسین.. ✴️رو زمین افتاد..فرق سر شکافته..خون جلو چشماشو گرفته.. یه وقت دید سرش از زمین بلند شد روی زانویی قرار گرفت.. یه نفر داره خونای چشمشو پاک میکنه.. تا چشمشو باز کرد دید پسر فاطمه حسینه.. دید یه دستمالی به پبشانیش بست.. یا اباعبدالله.. (بگم و نالشو بزنی) ♨️(اوج) بگم آقاجان.. سر حر رو به دامن گرفتی اما من بمیرم برات کسی نبود سرتو به دامن بگیره.. یه وقت حسین دید سینش سنگینه.. چشمشو باز کرد.. 🖤 ن صدا زد نانجیب خوب جایی نشستی.. یا صاحب الزمان.. نمیگم چی شد همینقدر بگم..یه وقت دیدن زینب اومد بالا بلندی. دیدن عقیله بنی هاشم دستاشو رو سر گرفت.. هی صدا میزنه 🥀.. 🌾ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو..یاحسین..بگو یازهرا 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
174K
سنگین واحد دشتی وداع زینب گودی قتلگاه ############### سر  بالین تو  زینب  نشسته برادر از غمت پشتم شکسته مگر تو بی کسی مادر نداری چرا انگشت و انگشتر نداری حسین جانم خداحافظ برادر اسارت میرود بعد از تو خواهر ۲ تو جان  فاطمه عشق پیمبر چراخورشیدمن گشتی توبی سر برادر  بعد  تو  زینب اسیره دعاکن جان خواهر تا بمیره حسین جانم خداحافظ برادر اسارت میرود بعد از تو خواهر۲ عزیز مادرم برخیز  و  بنگر که آواره  شده  اولاد حیدر بگوتا باعزیزانت چه سازم ترا باشد  برادر جان نیازم حسین جانم خداحافظ برادر اسارت میرود بعد از تو خواهر اگرعباس من بودش چه غم بود که بعد از او کسی دیگر نیاسود بدون  تو  نگه  کن   (بیقرارم) کسی دیگر در  این دنیا ندارم بیقرار اصفهانی مداح؟؟؟ http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f