eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
355 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab1Fatemieh1-1402[02].mp3
26.03M
. شب گذشت و از غم تو بی قرارم من هنوزم که هنوزه گریه دارم خونه ی امن منو نا امن کردن رفتش از دستم همه دار و ندارم الفت شبهای ما را روزگار از ما گرفت یاد ایامی که با هم نوبهاری داشتیم شهر چشم دیدن خوشبختی ما را نداشت ای خوش آن روزی که ما هم روزگاری داشتیم چرا علی زنده بمونه تو فاطمه جان چرا نمیرم واسه قد کمون تو فاطمه جان چرا روی چوبه ی این در خون تو فاطمه جان چرا من کجا و درد دل با چاه زهرا ناگهان خوردی زمین در راه زهرا از غم تو درد پشت درد خانوم از غم تو آه ثم آه زهرا شیشه ی عمرت شکست و کوچه بوی گل گرفت کوچه ی ما قبل از این اینگونه عطراگین نبود چشم بد از خانه ی ما دور باد ای فاطمه کاش دستان مغیره اینقدر سنگین نبود خدا غم فاطمه ی من و چوبه ی در یه طرف خدا حسن و شب و گریه و دیده ی تر یه طرف خدا غم سیلی و کوچه و داغ پسر یه طرف خدا **** چه کنم با این همه نامهربونی مونده از تو یادگار پیرهن خونی وصیت کردی حسین تشنه نمونه دم آخر با زبون بی زبونی از سر آن یادگار روزهای بی کسی با همین دست شکسته نیزه ها را باز کن شانه بردار و به موهای پریشانش بزن بار دیگر مادری کن صورتش را ناز کن بیا به حوالی مغرب کرب و بلا برسیم بیا به تنی که شده روی صحرا رها برسیم بیا که به داد سری که نمیشه جدا برسیم .
حسین ای نور پایینده (2).mp3
4.57M
سینه زنی حسین ای نور تابنده # ارکان: زمینه 🎧اجرا: محمد جهانشاهی حسین ای نور تابنده...حسین ای بر خدا بنده حسین ای تا ابد زنده...مراد و ماه تابانم 🍂حسین جانم(۴)🍂 حسین ای اُسوه ی ایمان...حسین ای آیت یزدان حسین ای حافظ قرآن...تورا مشتاق و خواهانم 🍂حسین جانم(۴)🍂 تو کشتی نجات هستی...تو عطشان فرات هستی تو خود آب حیات هستی...تویی مولای عطشانم 🍂حسین جانم(۴)🍂 تویی مظلوم و من گریان...سراپا آتش سوزان بگریم بر تو و طفلان...روان اشکِ چو بارانم 🍂حسین جانم(۴)🍂 به فردا در صف محشر...که باشم مانده و مضطر من و تنها گل حیدر...به سوی توست چشمانم 🍂حسین جانم(۴)🍂
همه میگن گریه نکن.mp3
4.67M
🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ همه میگن گریه نکن اما میخواهم زار بزنم همه میگن آروم بگیر ولی دیگه نمیتونم غروبا همه میگن غروب اون کوچه رو از یاد ببرم اما نمیشه پیش چشمای منه برا همیشه منو آتیش میزنه برا همیشه کسی نمیدونه من میدونم که میون کوچه پیش چشمام مادرم مادرم کسی نمیبینه من میبینم که کابوس شبا بغض صدام مادرم مادرم چی بگم از اون شبی که میمیرم به خاطرش مادرم منو گرفت تو پناه چادرش فقط اینو یادمه صدای یک سیلی تو کوچه ها پیچید مثل یه فریاد دو تا گوشواره رو خاک کوچه افتاد دیگه راه خونمونو بردم از یاد اگه بخوره روی زمین کسی که بدنش زخمی باشه مادرم مادرم صورتی که هنوز داغه آتیش روی کبودی گونه هاشه مادرم مادرم کسی نمیدونه من میدونم که میون کوچه پیش چشمام مادرم مادرم کسی نمیبینه من میبینم که کابوس شبا بغض صدام مادرم مادرم مادرم از اون به بعد تا نگاه میکنه به من میگه این راز بزرگ بین من و تو یا حسن من میگم به مادرم الهی من فدای غربتت بشم یاس کبودم کاشکی من با تو تو اون کوچه نبودم مگه آروم میشه آتیش وجودم میون قفسش بستریه مریضی که دیگه جون نداره مادرم مادرم داره میسوزونه چشمامونو اون دردایی که درمون نداره مادرم مادرم کسی نمیدونه من میدونم که میون کوچه پیش چشمام مادرم مادرم کسی نمیبینه من میبینم که کابوس شبا بغض صدام مادرم مادرم
4_5832640822910128040.mp3
630.3K
. کشتی صبر مرتضی کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی چرا پهلو گرفتی کشتی صبر مرتضی کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی چرا پهلو گرفتی مگه نامحرمت شدم مگه نامحرمت شدم از منم رو گرفتی از منم رو گرفتی بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه الهی بعد فاطمه الهی بعد فاطمه علی زنده نمونه علی زنده نمونه بشینه بالا قبر تو شبا قرآن بخونه شبا قرآن بخونه بعد تو آزارم میده شبو روز مدینه بعد تو آزارم میده شبو روز مدینه هرکس که بی زهرا میشه حال روزش همینه حال روزش همینه 👇
4_5832640822910128040.mp3
630.3K
. کشتی صبر مرتضی کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی چرا پهلو گرفتی کشتی صبر مرتضی کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی چرا پهلو گرفتی مگه نامحرمت شدم مگه نامحرمت شدم از منم رو گرفتی از منم رو گرفتی بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه الهی بعد فاطمه الهی بعد فاطمه علی زنده نمونه علی زنده نمونه بشینه بالا قبر تو شبا قرآن بخونه شبا قرآن بخونه بعد تو آزارم میده شبو روز مدینه بعد تو آزارم میده شبو روز مدینه هرکس که بی زهرا میشه حال روزش همینه حال روزش همینه 👇
4_6010385153942098443.mp3
3.94M
سادات شرمنده مغیره به اشک علی میخنده سادات شرمنده دست علی رو با طناب میبنده میبرن میون کوچه ها فاتح حنین و خیبر و یک نفر نیست بگه نا مردا وا کنید دستای حیدر رو علی را پیش چشم عام بردند علی را عده ای بد نام بردند زدند زهرای او را پیش چشمش مضافا اینکه با دشنام بردند ای وای مادر **** صد آه ای مادر زدند تو رو چه بی گناه ای مادر صد آه ای مادر آخه تو بودی پا به ماه ای مادر افتادی میون کوچه ها پیش چشم زینب و حسن هر کی با هر چی که دستشه هر جوری که شد تو رو زدن الهی دق کنم دور و برت سوخت در و دیوار با بال و پرت سوخت نمیشه باورم تا روز محشر میان شعله ها موی سرت سوخت ای وای مادر .
.  اینقدر غم مردمو خوردی ای مادر غمخوار شده حرفت ورد زبونها الجار ثم الدار دلم از این میسوزه تو مدینه یکی نمیگه چه غصه ای داری تو که شب تا سحر واسه مردم تو دعاهات چیزی کم نمیزاری جوری فتنه شده که تو حتی میون خوبام یاری نداری نگرانم من واسه این زخم هات نگرانم چون خونیه نفس هات مظلوم مادر بی کس مادر میدوید تو کوچه یه نفس مادر نفسش حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر نفسش حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر دنبال حیدر میدوید از سینه اش خون میچکید باز مشغول کاری با لبخند که انگار نه انگار که ازت دو تا دنده شکسته بین در و دیوار چرا برات نگران نباشم که نفست گاهی برنمیگرده الهی مادر برات بمیرم که تموم نفسات پره درده اون دستای مهربونت دیگه موهامونو شونه نکرده چیشده پهلوت کبوده بازوت چه ورم داره گوشه ی ابروت ای جان مادر بیکس مادر مادر ای جان مادر بیکس مادر مادر چیشده پهلوت کبوده بازوت چه ورم داره گوشه ی ابروت ای جان مادر ای جان مادر بیکس مادر ای جان مادر ای جان مادر بیکس مادر .👇
. فاطمه دیدگان خود بسته در کنار او علی بنشسته بعد زهرا امیر دو عالم دگر از زندگی شده خسته آه و واویلا آه و واویلا۳ به کنارش علی به گریه رسید پیکر پاک فاطمه اش دید ناله می زند غریب عالم علی از غم و غصه قامت او خمید آه و واویلا آه و واویلا۳ جان حیدر ز داغ او بر لب روز او گردیده ز داغش شب بهر مادر چنان حسین و حسن ریزد از دیده اشک غم زینب آه و واویلا آه و واویلا۳ بنشسته علی به ماتم او حسنینش بسوزد از غم او حیدر دلشکسته خونجگر است اشک زینب بگشته مرهم او آه و واویلا آه و واویلا۳ علی آمد کنار بالینش بسوزد از ماتم سنگینش نگهش بر رخساره ی زهراست شده این دم لحظه ی شیرینش آه و واویلا آه و واویلا۳ حسنین آمده کنار او شده با گریه بی قرار او با اشک و ناله و فغان می زد زینبش بوسه بر عذار او آه و واویلا آه و واویلا۳ فاطمه راحت شده از دنیا می رود از جهان سوی عقبی در جنان ختم مرسلین گریان منتظر بهر او بود طاها آه و واویلا آه و واویلا۳ .👇
‍ ‍ السلام علیک یا فاطمه الزهرا ای دوشن مشکله گل حضرت زهرانی چاغیر اوائمه آناسی ام ابیهانی چاغیر مشکلون اولسا آچار اون بیر امامین آناسی دردوی صدقیله دی دختر طاها نی چاغیر ایام شهادت بی بی دو عالم خانم فاطمه زهرادی التماس دعا واریمدی خانمین آخرین لحظه لرین ده مولا علی مسجده مشغول نماز یدی گوردی قاپیدا بالالار سسلندی گل هارداسان ای شاه ولایت ننه ام اولدی۲ قرآنی اوزون ایله تلاوت ننم اولدی هیچ بیزه باخ میر گوزلرین آچمیر ننم جواندی آی بابا اولوم یاراشمیر علی بو سسی ایشید نده مولانین دیزلری اسدی ایلشدی یره بعد از نماز دوردی ایاقا اوقهرمان علی گلیر ایوه  اما او آز مسافتته   نیچه دفعه ایلشدی یره دوردی ایاقا یاپیشیب بالالارین الیندن وارد اولدی دودمان ولایته اولین مرحله کی منزیلینه گلدی علی گوردی خاموش اولوب  پرتو نور ازلی علی وارد اولدی ایلشدی یره اخذ العمامته ان راسه علی عمامه نی قویدی یره وحله ازراره عبانی آتدی یره زهرانین باشین آلدی دیز اوستونه زهراجان  اوقهرمان علی اوچ دفعه سسلندی  یا بنت رسول الله یا فاطمه الزهرا زهرا عم اوغلوام گوزوی آچ زهرا آدامسیزم زهرا اوقهرمان علی گور نجه مظلوم اولوب بالالاری بیر طرفده آغلا شیر زهرا رو به قبله نقدر سسلدی سس گلمدی  دلدارینن قالدی آواره غم آلتیندا اوطاقت کانی گوردی سرمایه عمرون ویروب الدن حیدر یوخدی بو فاجعنین حشره کیمین جبرانی علی نقدر سسلدی گوردی زهرا گوزلرین آچما دی هردن بیر باخورگورورزینب آغلیر هردن بیر باخور گورری ام کلثوم گوزونون یاشین توکور هردن بیر باخور گورور حسن حسین اوبالاجاالرین قویوبلار اورلرینین باشنا نازدانه بالالار آغلاشیلار بو لحظه ده علی یوزون دولاندیردی گوی عالمینه دیدی یا الله گل طاهانی دوباره  منه ویر آلمامندن اونی زهرانی دوباره منه ویر الله بیلوسن دای  کمیم یوخدی الله بیلوسن زهرادن صورا بیرکسم یوخدی التماس دعا انشااله بوگجه ناله وی گووش علینین ناله سینه بیرقطره گوزون یاشین نثارایله زهرانین روحینه علی زهرانین باشین آلیب دیزی اوسته بیرتوکین زهرا بیلورسن  عالمه ورمرم یاروه قربان اولوم دیندیردانشدیر حیدرم زهرا عموغلوام زهرا  گوزوی آچ زهرا آدام سیزم زهرا  علی گوردی زهراگنه  گوزلرین آچمادی بئله مظلومانه باخدی(کلبینی یافاطمه وانه انی عبدوکه علی ابن ابی طالب ) زهرامنی دانشدیر عم اوغلون علیم   زهراراضی اولما بالارون یتیم قالا راضی اولما حسنینم گل کیمن سولا ناگهان کونه تکان وردی علی زمزمه سی ائتدی اعجاز اومسیحانی دیریلدن نفسی داغلی دلدن اوجالیب عرش مواسات  سسی یاالله کاینات ایلدی تکرارعلین سوزونی مستجاب اولدی دعا فاطمه آچدی  گوزونی زهرا بیرگوزلرین آچدی علی گورن منظرنی گوردی خانم گوردی علی آغلیر بالالارآغلیر اولین سوزی بو اولدی عم اوغلی (اخرجه من کانه فعل بعد )  عم اوغلی حامینی ایودن خارج اله اولیرم  اگر  بوراجان اورءون یانمیب علینن مظلومیتنه بوردا بیراورین دولانسن التماس دعا بیادمدینه بیاد قبرستان بقیع خانم بیر باخدی عم اوغلی بالالری خارج اله  علی باخدی آخ حسن حسین بالا بیر گیدون پیغبرون قبرینه ننه و زی دعا ایلیون بالالار گلدی پیغمبرون قبرینه اول بیر دستماز آلدیلار ایکی رکعت نماز قلدیلاراو الرین گوزادلار گوی عالمینه یاشیل عماملرین آلدیلار اللرینه ایله دعا ایلدیلر الله بابامین کمیی یوخدی  الله آتام علینین کمیی یوخدی ننم زهرایه شفاءویر یازهرایازهرا الله الله گل طاهانی دوباره منه ویر آلما مندن اونی زهرانی دوباره منه ور التماس دعا مداحی
1. به یاد مادر.mp3
4.28M
( سلام الله علیها ) فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ : مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... جگرم برات پاره بشه ، علی ... ، قلبم ذرّه ذرّه بشه برات ، علی ... ، ای اول مظلوم قرآن ، ای اول مظلوم اسلام ، ای اول مظلوم تقوی ، ای اول مظلوم حقیقت و واقعیت و فضیلت و عالَمِ انسانیت ، علی ... شب ها سفره اش رو ، پهن میکرد ، یه مقدار غذایی که داشت توو سفره میگذاشت ، بچه هایش هم دورِ خودش جمع میکرد ، حسنم بیا بابا ، حسینم بیا بابا ، زینبم بیا بابا ، اما این بچه ها تا می نشستند ، یه دفعه به می افتادند ... بنا میکردند گریه کردن ... هر کار میکرد این بچه ها آروم نمیشدند ، یه وقت خودش هم سرش رو به دیوار میگذاشت ، اینقدر گریه میکرد ... وااای ... یه وقت پیمانه پُر میشد ، آی امان ... وای امان ...خانه اش رو وِل میکرد ، زندگیشو وِل میکرد ، بچه هاشو وِل میکرد ، سفره اش رو وِل میکرد ، نصفِ شب پا میشد ، سرو پایِ برهنه می اومد سرِ قبر زهرا ، میگفت فاطمه جان پاشو بیا جواب بچه هاتو بده ... های امان ...امان ، امان ... بگم چه زبان حالی داشت ؟ اون آقا می اومد سرِ قبر فاطمه ، میگفت زهرا جان پاشو بیا ببین ، خانه ام تاریک شده ، زهرا جانم ، مرغِ ولایت بی آشیانه شده ... صدا میزد زهرا جونم اگر بخواهم سرِ قبرت بمونم ، تا کی بمونم ؟ فاطمه جان اگر بخواهم خونه بروم ، جواب بچه هاتو چی بدهم ؟ سه مرتبه همه بلند زمزمه کنیم : « مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... »
🌴اصلاً حرفِ عباس میشه، دیگه وضع فرق میکنه، دیگه از اینجا به بعد،حرف،حرفِ عباسِ، روضه خونش هم مادرش اُم البنینِ... گفت:...* 🌴ای صاحبِ عَلَم کجایی ؟ آب آورِ حرم، کجایی ؟ عصایِ پیری ام کجایی ؟ 🌴خیلی دلم هواتُ کرده هوای اون چشاتُ کرده 🌴میگن که دستاتُ بُریدن مَعجرِ زینبُ کشیدن اشکایِ زهرا رو ندیدن 🌴به گریه چشمام ناگزیره الهی مادرت بمیره 🌴کی قدوبالاتُ نظر زد؟ نیزه به سینه ت بی خبر زد؟ به چشمِ تو، تیرِسه پرزد؟ 🌴بقیع با ناله هام شِریکِ قبرت میگن خیلی کوچیکِ 🌴بعد تو محشری به پا شد! کربلا تازه کربلا شد حرمله پاش به خیمه وا شد 🌴مثلِ علی یه کوه دردی میگن رو نیزه گریه کردی 🌴بعدِ تو دل، چاره شُ گم کرد رقیه گوشواره شُ گم کرد مادری گهواره شُ گم کرد 🌴مثلِ خودت خونه خرابم شرمنده ی رویِ ربابم 🌴عطر خوش کوثرت اومد رمق به چشم ترت اومد فاطمه بالا سرت اومد 🌴حسرتشُ به دل می ریزم خوش به سعادت عزیزم وحید قاسمی 🌴عباسِ من! بگو با مادرت کی دستِ حیدریت رو بُریده ؟ کی چشماتُ، با سه شعبه زده؟ قدِ من از غمِ تو خمیده 🌴ای عزیزِ جونم،وای از حرمله چشماتُ درید،از اون فاصله 🌴وای از مشکِ آب هستم من خِجل از رویِ رباب موجِ غم به پا رأسِ اصغرش رویِ نیزه ها 🌴افتادی از رویِ اسب،ماهِ من گفتند که صاحبِ عَلَم افتاده فرقت شکست،ای پناهِ حسین آشوبِ غم تویِ حرم افتاده 🌴ای عزیزِ جونم! مشکت پاره شد زینب دیگه بی تو آواره شد بی یاور شدن،زنها بعدِ تو بی معجر شدن، زنها بعدِ تو
. امشب پــــــرستوی علی، از آشیان پر می کشد داغ فـــــراق فاطمه، آخر علی را می کشد روح و روانم، هم آشیانه یا فاطمه یا فاطمه ۲ اسما بــریز آب روان، بر روی گلبرگ گلم یـــــــــــاسم شده چون ارغوان، وای از دلم ۲ یاس کبودم، بود و نبودم، یا فاطمه یا فاطمه ۲ مـــن مــــــرغ عشق حیدرم، افتاده ام کنج قفس خونین شده بـــــال و پرم، بالا نمی آید نفس پهلو شکسته، در خون نشسته، خیزم به یاری علی ۲ آتش گرفته لانه ام، کو جوجه و کو مادرش من شمع و او پروانه ام، آخر چه شد بال و پرش تا زنده هستم، شرمنده هستم، از دخت ختم الانبیاء مادر خوب و مهربان، حرف هام از نگام بخوان مــــــن اِلتماست می کنم، یک شب دگر پیشم بمان دل بی شکیبِ، بابا غریبِ، یا فاطمه یا فاطمه ۲ دختر مــــــــــــهــــربان من، قدرِ داداشت و بدان جان تو و جان حسین، تـــــــــــا کربلا پیشش بمان دل بی شکیبِ حسین غریبِ یا فاطمه یا فاطمه ۲ ________________ امشب پرستوي علي از آشيان پر مي کشد داغ فراق فاطمه آخر علي را مي کشد روح و روانم - هم آشيانم يا فاطمه يا فاطمه -- اسما بريز آب روان بر روي گلبرگ گلم ياسم شده چون ارغوان واي از دلم واي از دلم ياس کبودم - بود و نبودم يا فاطمه يا فاطمه -- مادر خوب و مهربون حرفهام و از نگام بخون من التماست مي کنم يک شب ديگه پيشم بمون دل بي شکيبه - بابا غريبه واويلتا وا ويلتا -- دختر قهرمان من قدر داداشتو بدون جون تو و جون حسين تا کربلا پيشش بمون دل بي شکيبه - حسين غريبه واويلتا وا ويلتا
|⇦•ایستادم به نوکِ.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد قاضوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری؟ امام حسن مجتبی علیه السلام همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه، حضرت جوابی نمیداد، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه، حضرت فرمود: تو دیگه ساکت باش، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی، ... یاالله ...* *حضرت آقای صدیقی میگفت :رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی، گفتم آقا دارم میرم مدینه، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه، بشین برات یه روضه بخونم، من تعجب کردم، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه، گفتم آقا چه سعادتی، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه، قبرستان بقیع، سرِ مزار غریب مدینه، سلام مارو هم برسونید، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه : گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه، سلمان آمد صدا زد: حسن جان شما داداش بزرگتری، باید برادرت رو آروم کنی، زینب رو آروم کنی، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان، اون چیزی که من دیدم، نه بابام دید، نه داداشم حسین دید، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست، اگر خانم خونه، دختر خونه، بخواد از خونه بِره بیرون، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه، با خودش می بره، میگه یه مرد باهام باشه، ... سلمان! وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه، ... یا امام زمان عج، منو ببخش :* مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادربه غرورم برخورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد :محمدبنواری
4. محمد قاضوی.mp3
5.46M
|⇦• ایستادم به نوکِ.... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس کربلایی محمد قاضوی✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فاطمه نگاهی به علی انداخت و فرمود: |نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء| فدایت شوم.. جانم سپر جان توست علی ...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
(س) دفتری 🌱🌱🌱 بر نورخدا عصمت کبری صلوات بر دخت نبی ام ابیها صلوات بر آن که بود شفیعه در روز جزا همتای علی حضرت زهراصلوات ومولاتنا..... گر نگاهی به ما كند زهرا درد ما را دوا كند زهرا بر دل و جان ما صفا بخشد گر نگاهی به ما كند زهرا كم مخواه از عطای بسيارش آنچه خواهی عطا كند زهرا روز محشر كه ازشفاعت خويش حشر ديگر به پا كند زهرا همچو مرغی كه دانه بر چيند دوستان را جدا كند زهرا...2 دلارو روونه کنیم مدینه ... کنار قبر مخفی حضرت زهرا ... کنار قبر بی زائر زهرا... الهی تو مجلسمون کسی داغ مادر جوون ندیده باشه.... داغ مادر سنگینه.... مخصوصا اگه جوون باشه.. آرزو به دل باشه.... (آی اونایی که اولاد دارید ) خدا سایه تونو  از سر اولادتون کم نکنه.... مادر دوست داره بچه شو  بزرگ کنه قدوبالاشو ببینه.... یه دل سیر خنده و شادی بچه شو ببینه .... آخ دختر داره عروسش بکنه... پسر داره دامادش بکنه.... اما من بمیرم برای بانوی جوون مدینه زهرا.... من بمیرم بمیرم برا اون خانومی که جوون بود .. خودشم ناز مادرو ندید... سایه مادر ندید 🌾امان امان مجلس مجلس جوونِ .. تو مجلس جوون بلند بلند گریه میکنند... دیدید وقتی خانمی جوون از دنیا بره مهمونا میان میگن مادرش کجاست ... خواهرش کجاست.... ( خانم جوان از دنیا بره مادر داره خواهر داره....) اما من بمیرم برا اون خانمی که نه مادر داره نه خواهر... امروز تو روضه خانم فاطمه زهرا هم مادری کن ... هم خواهری کن.... با زینبش هم ناله شو... آخ خدا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند کجا می برندش کجا میبرند چسان زیر تابوتُ گیرد پدر خدا یا کمک کن نمیرد پدر کجا میبرندش کجا میبرند2 روضه برات بخونمو التماس دعا نمیدونم مادر داری یا نه.... اگه مادر داری خدا برات نگه داره.... اما اگه مادر نداری ناله بزن بگو یا زهرا.... ( چرا ) 🌾آخه هر مادری از دنیا بره،، نازنین بدنش رو روز غسل میدن... روز بدن رو کفن میکنند... روز بدن رو تشییع میکنند... روز بدن رو به خاک میسپارند.... میگن صبر کنید عزیزاش بیان بعد بدن نازنین مادررو برداریم..... اما من بمیرم برای بانوی غریب  مدینه زهرا .... من بمیرم برا اون خانمی که صدا زد...   «يا علي غَسِّلْني فِي اللَيل....كِفِْني فِي الليل.... دَفِّني فِي الليل.. ولا تَُعْلِن اَحَداً»      علی جان شبانه بدنمو غسل بده... علی جان شبانه بدنمو کفن کن... علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار.... 🌾 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره  از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده) 🌱 اسما بریز آب روان.. 🌱 بر روی گلبرگ گلم... 🌱 ولی آهسته آهسته ..2 🌱آخ ببین بشکسته پهلویش... 🌱سیه گردیده بازویش ... 🌱بریز آب روان رویش... 🌱ولی آهسته آهسته... 🌾(اسما میگه...) میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند... زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته 🌾آخ فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد وای به طفلی رخت ماتم در برم کرد الهی بشکنه دست مغیره میوون کوچه ها بی مادرم کرد     میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید... میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی... بلند بلند داره گریه میکنه... (سردار بدر و حُنینه علی ...) پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ... آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید.... (سوز) صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما... اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما... 🌱آخ تو میبینی علی را زار و خسته... 🌱وای نمیبینی تو پهلوی شکسته.... (گریز..)     (ناله داری دلتو ببرم کربلا )..       آی کربلائیا...      بگم یا امیرالمومنین آقا جان ... تو تاریکی دل شب بازوی ورم کرده زهرا رو ندیدی حس کردی، سر گذاشتی به دیوار بی کسی بلند بلند گریه کردی.... آقا میخوام بگم کجا بودی کربلا... اون لحظه ای دیدن حسین اومد کنار نهر علقمه یه چیزی از زمین برمیداره میبوسه به رو چشم میزاره... راووی میگه گفتیم حسین قرآن پیدا کرده .. اما خوب که نگاه کردیم دیدیم دستای بریده ابالفضله.... به ناله های دل یتیمان زهرا ... به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا از سویدای دلت ناله بزن بگو یازهرا
|⇦•عمری زدیم از دل صدا... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عمری زدیم از دل صدا، باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا، باب الحوائج را روزیِ ما کرده خدا، باب الحوائج را از ما نگیرد کاش، یا باب الحوائج را هرکس صدایش کرد، بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد، پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادرِ خانه گه گاه میزد پرچمی را سر درِ خانه پُر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره نذری، قدر وُسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عَصر سه شنبه خانه ی ما رو به را می شد یک سفره می افتاد و درد ما دوا می شد با اشک،وقتی چشم مادر آشنا می شد :محسن عرب خالقی *مادرم به روضه خون میگفت: سفرهٔ موسی ابن جعفر دارم، روضهٔ موسی الکاظم برام بخون، روضه خون شروع می کرد روضه خوندن، اینجوری میخوند: «یه وقت دیدن در زندون باز شد، چهار تا غلام سیاه این بدن نحیف رو روی تخت پاره گذاشتن، هی صدا میزدن: "أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرَى الْخَبِيثَ بْنَ الْخَبِيثِ‏ فَلْيَخْرُج‏‎.‎"میگفتن :"هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ"...» مادرم چادر گلدارش رو روی صورت میکشید، برات ناله میزد... روضه خون باز شروع می کرد به روضه خوندن، میگفت : «صدا به گوش عموی هارون الرشید رسید، گفت چه خبره؟ گفتن: بدن موسی ابن جعفر رو از زندان بیرون آوردن ، اهانت میکنند، بی احترامی میکنند...عموی هارون پابرهنه به راه افتاد، عبا برداشت، عمامه برداشت، گفت: برید بدن رو بگیرید. بدن رو آوردند در بازاری به نام "سُوق الریاحین‌" گذاشتن . گفت منادی صدا بزنه: "أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الطَیب بْنِ الطَیب فَلْیَخٰرُجٰ" هرکسی میخواد بدن این آقای پاک رو ببینه باهاش وداع کنه بیاد، تشیع جنازه ی باشکوهی شد، مردم همه آمدند...» اینجا بود که میدیدم مادرم روی پا میزد هی میگفت: غریب کربلا حسین ... *
. سلام الله علیها حجت‌الاسلام والمسلمین آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ" سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه : "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه  از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟! مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم آی حسین...... مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ... *دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا* مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله.... *سر چی دعوا میکردن؟ اخنس م گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین.❣:
مصیبت موسی ابن جعفر 🔸🔸🔸🔸🔸🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔳 به زندون بلا من پیر بهیمه / خدا غریبی سخته خدا دونده که از جان سیر بهیمه/ چارده ساله که من درمبه زندون یهودی زاده مه دل دکرده خون سندی شاهک اون یهوده بی دین مه تن ره وه کعو هاکرده از کین نوم زهرا وَرْنه کنده اهانت ناسزا گنه وا کنده جسارت خدا مره خلاص هاکن ز دنیا چارده ساله درمبه تاریکه جا چارده ساله شه ریکاره ندیمه ونه گل روجه بوسه نچیمه غریبی جان هدامه من به زاری ندارمه هیچ کسی هاکنه یاری مصیّب ای مره یگانه یاور بواش اینجه به جای مار وخاخر غل و زنجیر ره مه تن جه هاکن وا دم مردن بزنم من دسّ و پا الهی در غریبی کس نمیره پیش شه مار و شه خاخر بمیره (صفا) درد غریب دوا نبونه یار غریب غیر از خدا نبونه شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی