⛔️ ماجرای جوانی 17 ساله كه به صدای دلنشين زنی32 ساله دل باخت و ...
چهار سال پيش كه 17 ساله بودم يک زن مرتب به خانه ما زنگ می‌زد و به من اظهار علاقه می‌كرد، او خودش را پری معرفی كرد و صدای دلنشينی داشت.
يک روز قرار گذاشتيم تا او را ببينم. پري كه 15 سال از من بزرگتر بود به من گفت از شوهرش طلاق گرفته است و يك پسر نوجوان دارد.
ديدارهاي ما ادامه پيدا كرد و من كه به اين زن علاقه‌مند شده بودم تصميم گرفتم با او ازدواج كند اما نمی‌خواستم در اين باره چيزي به خانواده‌ام بگويم… به‌طور پنهانی بين من و پري صيغه عقد جاري شد و به اين ترتيب زن و شوهر شديم.
این زن که دیگر همسرم شده بود پسري داشت كه فقط دو سال از من كوچكتر بود. اين پسر از من كه جاي پدرش را گرفته بودم، نفرت داشت و در تمام مدتي كه در منزل بودم، به خانه يكي از اقوامش مي‌رفت تا مرا در كنار مادرش نبيند.
يك روز که از سر كار برگشتم، پري گفت: پسرش «اشكان» تصادف كرده و احتياج به چهار ميليون پول دارد تا پول جراحي او را بپردازد. من هم پيش پدرم رفتم و به بهانه اينكه كاري دارم اتومبيلش را بردم و 5/4 ميليون تومان فروختم، همه پول‌ها را به پري دادم اما پس از مدتي فهميدم پسرش تصادف نكرده و به من دروغ گفته است!
پيش از آن هم رابطه ما سرد شده بود و به هر بهانه‌اي با هم مشاجره داشتيم وقتي كه اختلافمان بالا گرفت پري مهريه‌اش را كه 400 سكه طلاست به اجرا گذاشت. حالا قصد دارد حكم جلب مرا بگيرد. من هم آمده‌ام عليه او كه فريبكارانه مرا به دام كشيده است شكايت كنم
(قدس، ش4663 (23/12/82) ص13)
#عفت_شنوایی #گناه_گوش #صدای_تحریک_آمیز
💠
@Efaf_amin 💠
💠
kanoon-amin.ir 💠
