🔰اگر دیوانۀ یاری، چرا پس یار دیوانی؟
1⃣سال ۱۳۹۳ و در حالی که هنوز ایده مذاکره با غرب، طراوت و تازگی خود را از دست نداده بود جناب روحانی در چهارمین نشست خبری خود، نکاتی را در خلال پاسخ به یکی از سوالات بر زبان آوردند که بازخوانی آن در این ایام که دولت جدید در حال شکلگیری است خالی از لطف نمیباشد؛ یکی از خبرنگاران اظهارات جناب روحانی مبنی بر "ارتقای سطح مذاکرات با ۵+۱ به سطح سران" را موضوع پرسش خود قرار داده و مقصود رئیسجمهور وقت از این اظهارات را جویا شدند؛ ایشان نیز چنین پاسخ داد:《این که سطح مذاکرات به سطح سران ارتقا یابد جزو برنامه نیست و فکر هم نمیکنم که نیازی باشد؛ مقصود من این نبود؛ مقصود من این بود که دولت و رئیس جمهور مسئول مذاکرات است؛ امروز هم گفتم همه مسئولیت را به عهده میگیرم چه آنچه تا الان انجام شده و چه در آینده؛ این قوت قلبی است برای تیم مذاکره کننده که احساس نکنند اگر مشکلی در آینده پیش آمد من بگویم تیم خراب کرده و من نظرم این نبوده!》در کمال تأسف اما پایبندی به این اظهارات، چندان دوام نیاورد و پس از آن که برجام به آن نتایج کذایی منتهی شد، همین جناب روحانی دو مرتبه پشت تریبون رفت و با اظهار این که "برجام تصمیم نظام بود!" تلاش کرد هم خود و هم تیم مذاکرهکننده را از وضعیتی که به وجود آورده بودند تبرئه کند.
2⃣به سال ۱۴۰۳ بازگردیم؛ جناب پزشکیان در انتخابات ۱۴۰۳ و در یک راهبرد تبلیغاتی درست، تلاش کردند که اولاً شعار "دولت سوم روحانی" را که از جانب منتقدان ایشان بیان میشد از اساس انکار کرده و ثانیاً دولتِ خود را مجری سیاستهای کلان مقام معظم رهبری معرفی کنند؛ نتیجه انتخابات نیز حکایت از آن داشت که این راهبرد تبلیغاتی موفق بوده و مقبول شماری از مردم افتاده بود! از طرفی پس از انتخابات و علیرغم آن که دیگر حساسیت چندانی نسبت به شعار دولت سوم روحانی نداشتند اما همچنان و به درستی تاکید داشته و دارند که تنها راه برونرفت از مشکلات، اجرای قانون و پیگیری سیاستهای کلان مقام معظم رهبری است؛ بدیهی است که تحقق این مهم، متوقف بر بهکارگیری افرادی است که به آن سیاستها معتقد بوده و در راستای تحقق آن گام بردارند وگرنه با انتصاب افرادی که اندک اعتقادی به آن سیاستها ندارند، نتیجه کار از هماکنون مشخص است!
3⃣در حال حاضر پرسش از رئيسجمهور محترم آن است که اگر ایشان علاقه قلبی به رهبر معظم انقلاب دارند -که دارند- و اگر راه برونرفت از مشکلات را در پیروی از سیاستهای کلان ایشان میدانند -که میدانند- پس چرا برخی از اطرافیان خود را از افرادی قرار دادهاند که نه تنها هیچ اعتقادی به سیاستهای کلی کشور ندارند بلکه در برخی موارد، افرادی به چشم میخورند که اتفاقاً رسالت خود را در مقابله با آن سیاستها تعریف کردهاند؟ با وجود چنین افرادی که بر دولت چنبره زدهاند، چگونه میتوان به موفقيت رئیسجمهور محترم -که آرزوی قلبی تکتک دلسوزان کشور است- امیدوار بود؟ آیا خدای ناکرده جناب پزشکیان هم همچون جناب روحانی قرار است در آینده، ناکامی احتمالی را به پای نظام و سیاستهای کلان کشور بنویسند؟! در پایان، این بیت از مرحوم غروی اصفهانی ملقب به مرحوم کمپانی را وصفالحال میدانیم:
تو گر سودای گل داری، چرا پس در پی خاری؟
اگر دیوانۀ یاری، چرا پس یار دیوانی؟
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰احکام مندرآوردی یا اقتضائات زمانه؟!
🔸حکومت تازهتأسیس پیامبر اسلام در کنار احکام ثابت و تغییرناپذیری که داشت، قوانین متغیری را نیز میطلبید که متناسب با اقتضائات و شرایط آن روزهای جامعه اسلامی بود؛ اگرچه با گذر زمان تغییری در احکام ثابت دین به وجود نمیآمد ولی طبیعی بود که مرور زمان قوانین متغیر را باطل ساخته و قوانین دیگری را جایگزین آن میکرد؛ برای کسانی که تنها بر اساس ظواهر امور قضاوت میکردند فهم و درک این تغییرات، دشوار بود و لذا به آن معترض میشدند؛ برخیها حتی تا جایی پیش میرفتند که مدعی میشدند "این احکام ساخته و پرداخته متولیان دینی بوده و به دلخواه خود نیز تغییر میدهند!" به هرحال توده مردم حکمت تغییر فتواها در بازههای زمانی مختلف را نمیدانستند و همین امر منجر به اظهارات خام و نسنجیدهای از طرف برخی از آنان میشد؛
🔸تغییر فتوا و مقاومت برخی از مردم در برابر آن تغییر، در زمان ائمه معصومین علیهم السلام نیز سابقه داشته است؛ از پیامبر گرامی اسلام روایت شده که خطاب به یاران خود فرموده بودند: "ریشهای خود را رنگ کنید و خود را شبیه یهود نسازید." حضرت امیر علیرغم آن که خود نیز این روایت را نقل میفرمود ولی به آن عمل نمیکردند؛ همین موضوع منجر به تعجب و گاهی اعتراض اطرافیان حضرت شده بود تا این که بالاخره عدهای از اطرافیان ایشان، معنای این روایت پیامبر را از امیرالمؤمنین جویا شدند؛ حضرت امیر در پاسخ فرمودند: "پيامبر ص اين سخن را در روزگارى فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند، امّا امروز كه اسلام گسترش يافته و نظام اسلامى استوار شده است، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد."(۱)
🔸ماجرا از این قرار بود که پيامبر اکرم در دوران صدر اسلام و به دلیل تعداد اندک پیروان، چنین توصیهای کرده بودند تا حتی پیرمردهای مسلمان نیز چهره جوانتری از خود به نمایش گذاشته و به این طریق، رعب و وحشت در دل دشمنان اسلام بیندازند؛ ولی در زمانی که حکومت اسلامی گسترش یافته و اقتدار لازم را کسب کرده بود، دیگر نیازی به عمل به آن توصیه نبود؛ امیرالمؤمنین در بیان نورانی خود، این توصیه حضرت رسول را در شمار احکام متغیر دین معرفی کرده و از توقف برخی از اطرافیان خود بر توصیه موقت پیامبر جلوگیری کردند؛ باید توجه داشت که تغییر فتوا نه تنها یک امر ضد دینی نیست بلکه خود دین اسلام در برخی موارد، فتوای به تغییر داده است؛ البته ناگفته نماند که تشخیص این موضوع و تفکیک احکام ثابت و متغیر، بر عهده کسانی است که عمر خود را در راه فهم صحیح از منابع دینی صرف کرده و به شناخت تخصصی و واقعی از دین رسیدهاند؛ وگرنه اگر قرار بر این باشد که هرکس به میل خود احکامی را ثابت و احکامی دیگر را متغیر بداند، چیزی از دین باقی نخواهد ماند!
✍مدیر عقال
➖➖➖➖➖➖
(۱)نهجالبلاغه، حکمت۱۷
🆔@eghaal
🔰شعارزدگی در مسائل جنسی‼️
ملای رومی در ضمن حکایتی که در کتاب مثنوی معنوی آورده است، به یکی از ویژگیهای رابطه زن و مرد اشاره میکند که مرور آن برای این روزهای جامعه ما بسیار سودمند و آموزنده است؛ داستان از این قرار است که دختری به سن ازدواج رسیده و به دلیل نبود همسری در شأن و منزلت خود، ناگزیر به وصلت با شخص نه چندان موجهی میشود؛ پدر دختر نیز با این که ناچاری و استیصال فرزندش را درک میکند، در عین حال به دخترش توصیه میکند که از این شخص، صاحب فرزند نشود؛ چرا که معتقد است به دلیل پستی و فرومایگی آن مرد، هر لحظه این احتمال وجود دارد که همسرش را رها کرده و زحمت نگهداری از آن فرزند را به او تحمیل کند؛ دختر نیز این سفارش پدر را توصیهای منطقی و عقلانی قلمداد میکند و با خود متعهد میشود که نسبت به این درخواست پدر، نهایت اهتمام و جدیت را داشته باشد؛ پس از ازدواج، پدر دختر مرتباً و هر دو سه روز یک بار، سفارش خود را به دخترش یادآوری کرده و عواقب تخطی از آن را به او گوشزد میکند؛ علیرغم همه این مراقبتها، پس از مدتی دختر داستان متوجه میشود که باردار است و تلاش میکند این موضوع را از پدر پنهان کند! گذر ایام پدر را نیز در جریان این حادثه گذاشته و خشم او را برمیانگیزد؛ پدر از بیتوجهی دخترش نسبت به توصیههای خود خشمگین است اما دختر وی، پایبندی به توصیههای او را ناممکن دانسته و میگوید: "من چگونه میتوانستم خودم را از او برحذر بدارم؟ درحالی که مرد و زن شبیه آتش و پنبه هستند و نمیتوان آن دو را کنار یکدیگر گذاشته و انتظار داشت که پنبه، آتش نگیرد!"
گفت بابا چون کنم پرهیز، من؟
آتش و پنبهست بیشک مرد و زن
پنبه را پرهیز از آتش کجاست؟
یا در آتش کِی حِفاظ است و تُقاست؟
پدر اما همچنان بر حرف خود پافشاری کرده و توصیه پیشین خود را که گفته بود "در زمان اوج شهوت مرد، نزدیک او نشود!" یادآوری میکند! این صحبتها با اعتراض دختر مواجه میشود که "از کجا باید بدانم که مرد در اوج شهوت به سر میبَرد یا نه؟" پاسخ پدر این است که هر موقع چشمهای مرد، خمار -و به اصطلاح کلاپیسه- شود علامت آن است که در اوج شهوت جنسی قرار دارد و نباید نزدیک او شد! پاسخ دختر اما تمامکننده این مجادله است: "اگر چشمان مرد از شدت شهوت خمار شود، چشمان من هم از شدت شهوت، کور گشته و دیگر به هیچ پند و اندرزی توجه نخواهد کرد!"
✳️هر از گاهی در گوشه و کنار، افرادی یافت میشوند که مسائل جنسی را از امور توصیهبردار معرفی میکنند و به این طریق با هر قاعده و قانونی که درصدد تنظیم روابط زن و مرد بوده و همچنین حدود پوشش مناسب را معین میکند به مبارزه میپردازند؛ این افراد که نگاه شعارزدهای به مسائل جنسی دارند، بسیار علاقهمندند که خود را نسبت به این مسائل، بیتفاوت نشان دهند و چنین وانمود کنند که به مسائل مهمتری میاندیشند! اگرچه در ظاهر، برهنگی و عریانی را نکوهش میکنند اما با تمجیدهای رویایی و البته نچسبی که از دیگر خصوصیات افراد نیمه برهنه دارند، عملاً به تشویق برهنگی میپردازند! ادعا میکنند که با نصیحت و موعظه میتوان از آسیبهای پوشش نامناسب و اختلاط بیضابطه زن و مرد جلوگیری کرد؛ غافل از آن که در صورت فراهم کردن چنان شرایطی برای مرد و زن، جایی برای پند و اندرز باقی نخواهد ماند! ناگفته نماند که این قلم به هیچوجه منکِر این موضوع نیست که برخی افراد همانند حادثهای که برای حضرت یوسف و همسر عزیز مصر رخ داد، حتی در بدترین و آمادهترین شرایط نیز دامان خود را از هر گونه لجن و آلودگی حفظ میکنند اما آیا در مقیاس یک جامعه میلیونی نیز میتوان چنین انتظاری داشت و با این توجیه، هر ضابطه و قانون و محدودیتی را زیر سوال برد؟ و سؤال دیگر این که آیا کسانی که چنین نسخههایی را تجویز میکنند، آیا واقعا به دنبال گسترش حیا و پاکدامنی در سطح جامعه هستند و یا در واقع برای ترویج بیحیایی و بیبندوباری، روی این گونه از اظهارات مانور میدهند؟!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰عبرتی برای عبور از تعصّب(۱)!
🔹قسمت اول:
دوران سه ساله دولت شهید رئیسی، بر همگان ثابت کرد که فعلا در میان بخشی از گروهها و دستههای سیاسی، آمادگیِ برخورداری از یک دولت تراز انقلاب وجود ندارد و هر دولت انقلابی و شایستهای هم بر سر کار بیاید با سستترین و سخیفترین مطالبی که عنوان "نقد" را یدک میکشند به چالش کشیده خواهد شد؛ از این رو به نظر میرسد برای جلوگیری از تکرار آنچه بر علیه شهید رئیسی و دولت ایشان صورت گرفت، مرور تاریخچهای از ورود ایشان به عرصه ریاستجمهوری خالی از فایده نباشد؛ اواخر سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۴۰۰ که شهید رئیسی در قامت رئیس قوه قضائیه فعالیت میکند، اقداماتی در راستای تحول و خدمترسانی به مردم انجام میدهد که تحسین عمومی را به دنبال دارد؛ از آنجایی که تا اواخر سال۱۳۹۹، حتی احتمال حضور ایشان در عرصه انتخابات هم نمیرود لذا عمده جریانهای سیاسی کشور، شمشیر جناحبازی و قبیلهگرایی را غلاف کرده و از اقدامات رئیس قوه قضائیه تقدیر و تمجید میکنند؛ همه این عوامل دست به دست هم داده و آقای رئیسی را در ردیف ۳شخصیت محبوب کشور قرار میدهد؛ در این شرایط است که از گوشه و کنار زمزمههایی مبنی بر حضور ایشان در عرصه انتخابات ریاستجمهوری به گوش میرسد؛ همین گمانهزنیها ورق را برمیگردانَد و گروههای مختلفی که تا دیروز از حجم و کیفیت فعالیتهای قوه قضائیه تقدیر میکردند، علَم مخالفت با ایشان را بلند میکنند؛ در این بین مخالفت یک گروه که خود را رقیب سیاسی آقای رئیسی میداند، چندان غیرمنتظره نیست اما آنچه که برخلاف انتظار است مخالفت افرادی است که خود را همسنگر شهید رئیسی تعریف کرده و سبد رأی آنان، اشتراکاتی با سبد رأی شهیدرئیسی دارد؛ البته پرواضح است که شکل و شیوه مخالفت گروه دوم متفاوت از گروه اول میباشد؛ گروه دوم که به اصطلاح از دوستان آقای رئیسی به شمار میروند برای جلوگیری از ورود ایشان به عرصه انتخابات به شیوههای گوناگونی متوسل میشوند؛ ابتدا با ترسیم کاریکاتوری از اختیارات قوه قضائیه، چنین وانمود میکنند که وظایف و اختیارات این قوه کمتر از قوه مجریه نبوده و لذا ایشان باید در همان قوه قضائیه باقی بمانند! این راه ولی خیلی زود و توسط شخص رهبری مسدود میشود؛ ایشان در سخنرانی نوروزی خود در سال ۱۴۰۰ به این نکته اشاره کرده و میفرمایند: "رئیسجمهور از همهی مدیریّتهای کشور پُرمشغلهتر و پُرمسئولیّتتر است؛ تقریباً همهی مراکز مدیریّتی کشور در اختیار رئیسجمهور است؛ یعنی فرض کنید که قوّهی قضائیّه یا دستگاههای نظامی خب مدیریّتهایی دارند؛ اینها در قبال مدیریّتهایی که در قوّهی مجریّه هست یک اندکی بالاتر از صفرند یا چند درصدِ مختصرند." پیام این سخن رهبری -آن هم در آن بازه زمانی- واضح و روشن است اما افسوس که تعصب، اجازه شنیده شدن این بیانات را نمیدهد! این گروه در گام بعدی و پس از ناکامی در شیوه اول، سراغ مبارزه با فساد رفته و با بیان اینکه "اهمیت مبارزه با فساد آنچنان بالاست که نباید قوه قضائیه را رها کرد!" تلاش میکنند مانع خروج آقای رئیسی از قوه قضائیه و به عبارت صحیحتر مانع ورود ایشان به قوه مجریه شوند؛ همان ایام بیاناتی از رهبری که مربوط به سال۸۱ و ۸۲ بود، بازنشر میشود که رهبری وظیفه اصلی مبارزه با فساد را نه قوه قضائیه که قوه مجریه معرفی میکنند؛ بار دیگر تعصّب به میدان آمده و این بیانات را هم به محاق میبَرد؛ به هر حال همه این دست و پا زدنها ناکام میماند و آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکند؛ در این هنگام است که دوگانه کارنامه-برنامه شیوع پیدا میکند و چنین وانمود میشود که رئیسی برنامهای برای اداره کشور ندارد؛ برخیها حتی پا را فراتر گذاشته و مدعی میشوند که "آقای رئیسی باید به نفع یک نامزد دیگر -که به زعم آنان شایستهتر است- انصراف دهد!" بالاخره انتخابات برگزار میشود و آقای رئیسی با کسب اکثریت آراء به عنوان سیزدهمین رئیسجمهور ایران انتخاب میشود؛ رهبری اما در اولین دیدار هیئت دولت سیزدهم، پاسخ دوگانه کارنامه-برنامه را هم میدهند و میفرمایند: "بنده بارها در مجموعههای دولتی این را گفتهام که ما قاعده و قانون و مانند این چیزها کم نداریم؛ ما قانون و بنا و قاعده و هر چه طرح و #برنامهها و این حرفها بخواهید زیاد [داریم]؛ آنچه کمبود ما است عبارت است از همین که یک پیگیری جدّیای انجام بگیرد." با این وجود ماجرا تمام نمیشود...
...ادامه دارد...
🔹لینک قسمت دوم یادداشت:
https://eitaa.com/eghaal/150
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰عبرتی برای عبور از تعصّب(۲)!
🔹قسمت دوم:
...حال دولت سیزدهم سکان اداره کشور را بر عهده گرفته و با کولهباری از مشکلات که از دهه۹۰ به ارث رسیده است مواجه است؛ در این وضعیت، کمترین انتظار از کسانی که مدعی انقلابیگری هستند آن است که وارد میدان شده و تمام توان خود را برای کمک به دولت و حل مشکلات به کار بگیرند ولی گویا برخی افراد، پذیرش مسئولیت در دولت ایشان را کسر شأن خود میپندارند؛ تا جایی که برخیها ادعا میکنند "دولت به مثابه بازیکنان فوتبال بوده و ما از روی نیمکت و به عنوان سرمربی، به هدایت دولت میپردازیم!" لذا این افراد ترجیح میدهند که خارج از دولت باشند و به راحتی بتوانند دولت را زیر تیغ نقد ببرند؛ از قرار معلوم این افراد بنا دارند بذر کدورتی را که در انتخابات سال ۱۴۰۰ کاشتهاند، در طول دولت آقای رئیسی نیز آبیاری کرده و میوه آن را در انتخابات سال۱۴۰۴ بچینند؛ لذا مخاطبان خود را "پایگاه رأی آقای رئیسی" تعریف کرده و از جوانب مختلف دولت ایشان را تحت شدیدترین و سنگینترین حملات رسانهای قرار میدهند؛ دولت ایشان را در حوزه بهداشت و درمان، دنبالهروِ سازمانهای صهیونیستی معرفی میکنند؛ در حوزه اقتصاد، نئولیبرال قلمداد میکنند؛ در حوزه سیاست خارجی چنین تبلیغ میکنند که همان تیم قبلی در وزارت خارجه حضور دارند؛ در حوزه فرهنگی هم دولت را به وادادگی و ولنگاری متهم میکنند! در کنار و یا به تعبیر درستتر در رأس این گروها نیز کسانی هستند که چنین هجمههای علنی و صریحی به دولت ندارند ولی با سکوت مرگبار خود و در مواقعی با تحریک جوانان خام و ناپخته به دولت ایشان ضربه میزنند؛ افرادی که امتیازات و برجستگیهای دولت را میبینند ولی حاضر نیستند یک کلمه درباره آنها صحبت کنند و آنها را کتمان میکنند! القصه دولت رئیسی ناچار است در چنین فضای مسمومی فعالیت کند؛ حمایتها و تمجیدهای بیسابقه رهبری از دولت هم نمیتواند جلوی این افراد را -که ادعای انقلابیگریِ آنان گوش فلک را کر نموده است- بگیرد؛ حتی رهبری در ۱۴ خرداد سال ۱۴۰۱، فعالان عرصه انقلابی و رسانهای را خطاب قرار داده و ضمن تمجید از عملکرد مسئولان، وظیفه #قدرشناسی را به عنوان وظیفه سنگینی معرفی میکنند که همگان باید به آن ملتزم شوند اما و اما و اما همچنان تعصّب است که بر عقل و دل برخیها حکومت میکند؛ روزها و ماهها به همین منوال میگذرد تا این که دست تقدیر، رئیسی عزیز را از ملت ایران میگیرد؛ حال همانها که سه سالِ تمام، دولت رئیسی را به معنای واقعی کلمه میکوبیدند و تقلا میکردند رئیسی را در میان جبهه انقلاب بیآبرو کنند، پس از شهادت ایشان تلاش کردند خود را امتداد شهید رئیسی معرفی کنند! ادعایی که البته طبیعی بود مورد پذیرش عموم قرار نمیگیرد؛ خصوصا آن که "دلم سوختِ" رهبری نیز اشاره به این افراد داشت و پذیرش این ادعا را دشوارتر میکرد؛ [دلیل این که "دلم سوخت" رهبری ناظر به این افراد بود را از اینجا بخوانید] چه بسا اگر همان زمان تعصب خود به اشخاص را کنار گذاشته و رهنمودهای رهبری -و نه اشخاص سیاسی- را چراغ راه قرار میدادند، نیازی به این نبود که برای توجیه مواضع و عملکرد سه سالهشان، اینچنین خود را به آب و آتش بزنند؛ ولی به هر حال برای کسانی که دنبال حقیقت باشند همین حوادث هم مایه عبرت بوده و شایسته است به نحو احسن از آن استفاده شود؛ و بالأخره گفتنی است که اگر کسی نتواند از تعصّبات و علایق شخصی خود عبور کند و چشمان خود را بر واقعیات ببندد، ناچار خواهد شد که به تدریج از حقیقت و ولیّ جامعه عبور کند! همان چیزی که متأسفانه نشانههای آن از هماکنون در برخی افراد مشاهده میشود.
🔹لینک قسمت اول یادداشت:
https://eitaa.com/eghaal/149
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
✅ واریز مستقیم کمکهای مردمی به حساب دفتر رهبر معظم انقلاب برای کمک به رزمندگان مقاومت #لبنان
1️⃣ابتدا تعیین گزینهی #انتخاب_وجوهات
2️⃣و سپس از قسمت #بابت ، انتخاب گزینهی #کمکها
3️⃣و نهایتاً
#کمک_به_مردم_مظلوم_لبنان
و یا
#کمک_به_رزمندگان_مقاومت_لبنان
را انتخاب کنید.
واریز مستقیم از طریق سایت مقام معظم رهبری:
https://www.leader.ir/fa/monies
🔰استثمار حقیقت‼️
🔹زمانی که مسلمانان در حال بازگشت از یکی از جنگها به مدینه بودند، نزاعی بین دو نفر از لشکریان بر سر کشیدن آب از چاه درمیگیرد؛ در این هنگام هر دو نفر -که یکی از گروه مهاجرین و دیگری از گروه انصار بودند- دوستان نزدیک خود را به یاری طلبیده و لذا فضا قدری متشنج میشود؛ شخصی به نام عبدالله بن اُبَی که از سرکردگان منافقین مدینه بود به یاری مرد انصاری شتافته و ضمن تحقیر مهاجرین، گروه انصار را مورد خطاب قرار میدهد و مدعی میشود "خود شما مقصر چنین وضعیتی هستید؛ چرا که مهاجرين چیزی از خود نداشتند و تنها با حمایت انصار به نان و نوایی رسیدهاند و هماکنون نیز در مقابل انصار، قد علم کردهاند!" سپس گفتار خود را این گونه به پایان میرساند که "اگر به مدینه بازگردیم عزیزان، ذلیلان را بیرون خواهند کرد!"(۱) در این گفتار مقصود وی از "عزیزان"، خود و پیروانش و همچنین منظور وی از "ذلیلان"، پیامبر و اصحاب ایشان میباشد!
🔹اما نکتۀ این حادثه چیست و کدام ویژگی منافقان را افشاء میکند؟ باید توجه داشت که برای شناخت جریان نفاق، نمیتوان و نباید تنها به بررسی "گفتار" آنان بسنده کرد؛ چه بسا یک گفتار واحد که از زبان دو "گویندۀ" مختلف بیان میشود، دو معنای متفاوت و حتی متضاد را برساند؛ در همین حادثهای که ذکر آن رفت اگر جملۀ عبدالله بن اُبَی از زبان مبارک پیامبر اسلام بیان میشد مفهومی کاملا متفاوت و البته صحیح پیدا میکرد ولی هنگامی که این گفتار حق و درست از حنجره شخصی با آن مختصات خارج میشود، معنای باطلی را به افکارعمومی تزریق میکند؛ شاید بتوان این سنخ از اظهارات منافقانه را "استثمار حقیقت" نام نهاد؛ چرا که منافق در این ترفند، بدون این که به تحریف صریح حقیقت بپردازد، بهرهکشی از خود حقیقت را پلی برای رسیدن به اغراض پلید خود قرار میدهد؛ برای روشن شدن هرچه بیشتر این مطلب، نمونههایی ذکر میشود:
1⃣شخص سابقهداری که در کارنامه وی انواع اتهامات رانتخواری، جاسوسى و... به چشم میخورد، دهان گشوده و شعار "ایران برای همه ایرانیان" سر میدهد! طبیعی است که این شعار با قطع نظر از گوینده آن، گفتار حقی است که احدی منکر آن نیست ولی هنگامی که از آن حلقوم خارج میشود چنین مفهومی پیدا میکند که باید برای چنان اشخاصی هم حقوقی برابر با دیگران در نظر گرفت!
2⃣کسی که کوشش خستگیناپذیر و فعالیتهای حیرتانگیز رقیب انتخاباتی خود را مشاهده میکند و در عین حال هر از گاهی اظهار میدارد که "کشور با نمایش اداره نمیشود!"، اگرچه گفتار حقی را بیان میکند ولی از آنجایی که از زبان شخصی با آن مختصات خارج میشود، چنین معنایی پیدا میکند که رقیب انتخاباتی من در حال نمایش است!
✅در پایان لازم به ذکر است که چه بسا افرادی وجود داشته باشند که چنین اظهاراتی را بیان کرده ولی خودشان التفاتی به آثار آن نداشته باشند؛ لذا این افراد را نمیتوان ذیل جریان نفاق جای داد.
➖➖➖➖➖
(۱)سوره منافقون/ آیه۸
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰دربارۀ کانال...
🔸شاید اولین پرسشی که پس از ورود به کانال مطرح میشود، عنوان "عقال" و معنای آن میباشد؛ ابتدای امر یادآوری این نکته ضروری است که وجه نامگذاری کانال -همانگونه که در اطلاعات آن نیز آمده است- حدیث منقول از پیامبر گرامی اسلام میباشد که فرمودند "إنَّ العَقلَ عِقالٌ مِن الجَهلِ"؛ اما معنای واژۀ "عقال" را از بیانات رهبر معظم انقلاب کمک میگیریم؛ ایشان در توضیح این روایت میفرمایند:
🔸《در کارنامۀ همۀ پیغمبران، در زندگی همۀ پیغمبران -این مخصوص پیغمبر خاتم هم نیست- دعوت به عقل در درجهی اول است؛ البته در اسلام این قویتر و روشنتر و واضحتر است. لذا امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در علت بعثت انبیاء میفرماید: «لِیَستأدوهُم میثاقَ فِطرتِه» تا به اینجا که: «و یُثیروا لَهٌم دَفائِنَ العُقول»؛ گنجینههای عقل را، خرد را استخراج کنند؛ این گنجینهی خرد در دل من و شما هست؛ اشکال کار ما این است که مثل آن انسانی هستیم که بر روی گنجی خوابیده است، از آن خبر ندارد و از آن بهره نمیبرد و از گرسنگی میمیرد؛ وضع ما اینجور است. به عقل وقتی مراجعه نمیکنیم، عقل را حَکم وقتی قرار نمیدهیم، عقل را تربیت وقتی نمیکنیم، زمام نفس را به دست عقل وقتی نمیسپریم، وضع ما همین است؛ این گنجینه در اختیار ما هست، اما از آن استفاده نمیکنیم؛ آن وقت از بیعقلی و از جهل و عوارض فراوان آن دچار مشکلات فراوان زندگی در دنیا و در آخرت میشویم؛ لذا در حدیثی نبی مکرم اسلام (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم) فرمود: «اِنّ العَقلَ عِقالٌ مِن الجَهل»؛ عقل، عقال جهل است؛ "عقال" آن ریسمانی است که به پای حیوان -شتر یا غیر شتر- میبندند که حرکت نکند، قابل کنترل باشد. میفرماید: "عقل عقال جهل است"؛ این پایبندی است که مانع میشود از اینکه انسان با جهالت حرکت کند؛ بعد میفرماید: «و النّفْسُ کمثل أخبَث الدّواب»؛ نفْسِ انسان مثل شرورترین حیوانات است؛ مثل شرورترین چهارپایان است؛ نفْس، این است؛ «فاِن لَم تٌعقَلْ حارَت»؛ وقتی این نفس را عقال نکردید، مهار نکردید، کنترلش را در دست نگرفتید، سرگردان میشود؛ مثل حیوان وحشیای که نمیداند کجا میرود، سرگردان میشود؛ با این سرگردانی است که مشکلات به وجود میآید برای انسان در زندگی شخصی خود، در زندگی اجتماعی خود و برای یک جامعهی انسانی. عقل این است.》https://khl.ink/f/7435
۱۳۸۸/۰۴/۲۹
🔸این کانال ادعا ندارد که مطالب آن، کاملا عقلانی بوده و ذرهای جهالت در آن راه ندارد ولی میتواند این ادعا را بکند که هدف و افق خود را "شکوفایی عقل" و "گسترش عقلانیت" قرار داده و علاقمند است که به سمت آن اهداف حرکت کند؛ به عبارتی عنوان "عقال" نه بر اساس جزئیات "مطالب" کانال که براساس "مقاصد" آن تعیین شده است.
🔸با بررسی روند سه سالۀ کانال به این نتیجه رسیدیم که در مواجهه با افکار و افراد مختلف، نمیتوان به پای چوبین "استدلال" بسنده کرد و لذا حلقه مفقوده مطالب منتشره را عنصر "احساسات" یافتیم؛ به منظور جبران این نقص و همچنین به جهت در هم آمیختن بیش از پیش "عقل" و "عشق"، تصمیم گرفتیم که زین پس علاوه بر سیر قبلی کانال، مطالبی را تحت عنوان "عِشقال" بر محتوای منتشره بیفزاییم؛ گنجینه ادبیات فارسی، پند و اندرزهای اخلاقی بزرگان، ضربالمثلها و .... عمده محتوای "عشقال" را تشکیل خواهند داد؛ امیدواریم که بتوانیم به سهم خود، قدمی در گسترش اسلام ناب محمدی برداشته و شرمنده اهل بیت علیهم السلام، شهدا و امام شهیدان نباشیم؛
پروردگارا! فعالیتهای ناچیز ما را که برای گسترش و استحکام دینت صورت میگیرد، به فضل و کرم خود و به احسن وجه قبول بفرما.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰گوشهگیری یا کنشگری؟
👌در روایات اسلامی، نفْس انسان به مثابه شرورترین حیوانات توصیف شده است که اگر کنترل نشود، آسیبهای جبرانناپذیری وارد خواهد کرد؛ خطرناکی و پیچیدگیِ نفْس، برخیها را بر آن داشته است که عملاً از فعالیتهای اجتماعی کنارهگیری کرده و به منظور تهذیب و تزکیه نفس، "گوشهنشینی" اختیار کنند؛ در نقطه مقابل، کسانی هستند که اتفاقاً راهکار تهذیب نفس و مقابله با وسوسههای نفسانی را حرکت و فعالیت دائمی و در یک کلام "مبارزه حاد" میدانند؛ حکیم صائب تبریزی با تشبیه نفس انسان به سگ و همچنین با بیان این که "سگ نشسته" از "سگ ایستاده" بلندتر است، این نتیجه را میگیرد که خطورات نفسانی برای کسی که کنج عُزلت را برگزیده است، به مراتب بیشتر از کسی میباشد که راه فعالیت و مبارزه را در پیش گرفته است؛ شاید وجه آن، عُجب و کِبر فزايندهای باشد که بر اثر گوشهنشینی، دامن انسان را آلوده میکند! صائب تبریزی میفرماید:
شود ز گوشهنشینی، فزون رُعونَت(۱) نفْس
"سگ نشسته" ز "اِستاده" سرفرازتر است
#عشقال
➖➖➖➖➖
(۱)خودبینی، خودخواهی
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰انتقال آب با ظرفهای سوراخ‼️
🔸به جرئت میتوان گفت که در سالهای اخیر، "جهاد تبیین" یکی از پربسامدترین کلیدواژههای رهبر انقلاب بوده است و به دنبال آن، افراد و گروههای متعددی نیز کوشیدهاند به این درخواست رهبری، جامۀ عمل پوشانده و به سهم خود، گوشهای از این بار سنگین را بر عهده بگیرند اما با این وجود، تابحال شواهدی مبنی بر "رضایت و همچنین تحقق مقصود رهبری از جهادتبیین" مشاهده نشده است؛ با نیمنگاهی به گذشته و بررسی آنچه که در این مدت به عنوان جهاد تبیین صورت گرفته است، سه نقطه ضعف اساسی را میتوان فهرست کرد که اگر چنانچه رفع نشود، ثمردهی فعالیتهای فوقالذکر را تحتالشعاع قرار داده و کسب رضایت رهبری را ناممکن خواهد کرد؛ آسیبهایی که فعالان این عرصه را درگیر خود کرده است به این شرح میباشند:
1⃣ایزوله بودن:
از آنجایی که برخی از فعالان جهاد تبیین، در یک محیط ایزوله و پاستوریزه قرار دارند و از سطح اشکالات و شبهات دیگرْ بخشهای جامعه بیاطلاع هستند، لذا کوچکترینْ لغزش اطرافیان خود را آنچنان بزرگنمایی میکنند که دیگر مجال پرداختن به دیگر بخشهای جامعه را پیدا نمیکنند؛ این افراد در شناسایی جامعۀ هدفی که مخاطب جهادتبیین هستند، دچار یک خطای محاسباتی شده و توان خود را صرف آن بخشی از جامعه میکنند که نیاز چندانی به جهاد تبیین نداشته و یا حداقل فوریتی برای آنان ندارد؛ حال آن که اگر اندک شناختی از وضعیت اقشار مختلف جامعه داشتند، به راحتی نسبت به برخی کجرویهای جزئی اطرافیان خود، چشمپوشی کرده و اولویتبندی مناسبتری را در پیش میگرفتند.
2⃣ناتوان بودن:
منظور از ناتوانی، اعم از "ناتوانی علمی" و همچنین "ناتوانی در تخاطب موثر با افراد متفاوت" میباشد؛ برخی افراد نه به دلیل بیاطلاعی که به خاطر ناتوانی از پاسخگویی به نیازهای آن دسته از افرادی که واجد روحیات و افکار متفاوتی هستند، ترجیح میدهند خود را با کسانی سرگرم کنند که اشتراکات فکریِ بیشتری با آنان دارند! واقعیت آن است که ارتباطگیری با کسانی که در اصل و اساس مبانی دینی و انقلاب اسلامی، خدشه وارد میکنند و از قضا مخاطب اصلی جهاد تبیین هم هستند، به غایت دشوار بوده و لذا برخی افراد برای فرار از این سختی و همچنین به جهت رهایی از عذاب وجدان بیکارگی در جهاد تبیین، به اقداماتی روی میآورند که در بهترین حالت، تحصیل حاصل است!
3⃣حسادت کردن:
اشکال دیگری که در طول این مدت مشاهده شد، ابراز حسادت نسبت به دیگرانی بود که مشغول جهاد تبیین بودند؛ برخیها از ترس آن که مبادا همسنگران خود تبدیل به مرجع فکری نیروهای انقلاب شوند، اقدام به تخریب و زیر سوال بردن آنان در انظار عمومی کرده و به کسانی که بالاخره با هر ضعف و نقصی مشغول جهاد تبیین بودند، از پشت خنجر زدند؛ [بدیهی است که منظور از "همسنگران" کسانی هستند که دل در گرو انقلاب داشته و تنها مبتلا به برخی کجفهمیها میباشند اما نسبت به کسانی که از طرف سرويسهای جاسوسی، مأمور جهتدهی به افکار نیروهای انقلاب هستند، حداقلِ تسامح نیز پذیرفته نمیباشد!] به هر حال نتیجه چنین زد و خوردهایی آن شد که توان جبهه انقلاب، تحلیل رفته و بار دیگر نیروهای غربگرا فرصت جولان در عرصههای مدیریتی کشور پیدا کردند!
✅و بالأخره گفتنی است این ضعفها -و همچنین مواردی که در این یادداشت به آن اشاره نشده است- به منزله سوراخهایی است که در ظروف انتقال آب بوده و لذا مقدار زیادی از آب را تلف خواهد کرد! بنابراین شایسته است پیش از اقدام به انتقال آب، به ترمیم این حفرهها مبادرت کرد.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰ایمان عاریهای‼️
👌باورها و اعتقادات برخی افراد، زمانمند و مکانمند است؛ در ایامی همانند ماه مبارک رمضان، دهۀ اول محرم، اربعین و همچنین در اماکنی مانند مسجد، امامزاده، حرم ائمۀ معصومین علیهم السلام و... از وضعیت خوشایند معنوی برخوردارند ولی در غیر این حالات، شرایط چندان مطلوبی ندارند؛ حضرت امیر در خطبۀ۱۸۹ نهجالبلاغه با تقسیم ایمان به دو نوع "ایمان مستقر" و "ایمان عاریهای" از راز این ناپایداری، پردهبرداری میکند؛
👌شرح و تفسیر این دوگانه را صائب تبریزی در ضمن مثالی بیان کرده است؛ وی میگوید از آنجایی که "ماه"، نوری از خود نداشته و تنها بازتابدهندۀ نور خورشید است، لذا وضعیت آن از یک هلال نازک تا یک قرص کامل، در رفت و برگشت است اما "خورشید" که نور آن از وجودش نشأت میگیرد، همواره به صورت قرص کامل در آسمان ظاهر میشود؛ ایمان انسان نیز در صورتی که از فطرت و جان او بجوشد، ثبات نسبی در احوالات او را به دنبال خواهد داشت؛ در غیر اینصورت قادر نخواهد بود که همواره انسان را همراهی کند و با اندک ناملایمتی وی را ترک خواهد کرد!
👌به قول صائب:
"مه ز نور عاریَت، گه لاغر و گه فربه است
ایمن از تشویش و فارغ ز انقلاب است، آفتاب"
راه دستیابی به "ایمان مستقر" را میتوان از بزرگان معرفت و اخلاق و یا در صورتی که در قید حیات نباشند از آثار مکتوب آنان جویا شد؛ کتب شهید مطهری و علامه مصباح در این زمینه بینظیرند.
#عشقال
✍مدیر عقال
🆔@eghaal