eitaa logo
احسان تبریزیان
1هزار دنبال‌کننده
99 عکس
84 ویدیو
7 فایل
این کانال جهت به اشتراک گذاشتن و نشر اشعار و معارف اهلبیت تشکیل شده است. نظرات شما یاری دهنده ماست...
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ایام زیارت مخصوصه امام رضا جان وقتی که رنگ‌ غم می گیره روزگارم وقتی که از تموم دنیا گله دارم سرم رو میزارم رو شونه ی ضریحت تموم دلتنگی هامو برات می بارم بهترین خاطره های زندگیم توی صحن تو رقم خورده آقا مادرم یادم داده از کوچیکی، توی سختیا بگم امام رضا دردامو میگم با پنجره فولاد من عالمی دارم با صحن گوهرشاد ........ کبوتر جلد هوای گنبدم من مسافر همیشگیه مشهدم من امام رضایی ام به لطف مادر تو خدا رو شکر به عشق تو زبون زدم‌ من من همون بنده سر تا پا گنام که هر از گاهی به پابوست میام هر کی میرسه یه حاجتی داره ولی من فقط خود تو رو میخوام پر بستم اما، بازم هواییم کن اربعین امسال، کرببلاییم کن شعر و نغمه: 🆔https://eitaa.com/ehsantabriziyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما را کبوترانه وفادار کرده است آزاد کرده است و گرفتار کرده است بامت بلند باد که دلتنگیت مرا از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است خوشبخت آن دلی که گناه نکرده را در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است تنها گناه ما طمع بخشش تو بود ما را کرامت تو گنه کار کرده است چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر قربان آن گلی که مرا خوار کرده است فاضل نظری
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم نمی‌دانم چرا این قدر با من مهربانی تو نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می‌گویم: که من یک شاعر درباری‌ام مداح سلطانم
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است همان‌قدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است قلندرها و درویشان و حق‌گویان و عیّاران! من از راهی خبر دارم که ذکرش قل‌هوالله است ندارم آرزویی جز مقام عشق ورزیدن که از دل آخرین حبّی که بیرون می‌شود، جاه است... سکوتی سایه افکنده‌ست همچون ابر بر صحرا شب آرام است و نخلستان پر از تنهایی ماه است کسی با چاه راز رنج خود را باز می‌گوید چه تسبیحی‌ست این؟! آه است، این آه است، این آه است نمی‌خوانم خدایش گرچه از اوصاف او پیداست که هم بر عیب ستّار است، هم بر غیب آگاه است به سویش بس‌که مردم چون گدا دست طلب دارند جوانمردان بسیاری گمان دارند او شاه است به «سلطان جهان»، «شاه عرب» گفتند و عیبی نیست به هرتقدیر دست لفظ، از توصیف کوتاه است
چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند موج‌های پریشان تو را می‌شناسند پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند نام تو رخصت رویش است و طراوت زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند هم تو گل‌های این باغ را می‌شناسی هم تمام شهیدان تو را می‌شناسند از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی ای که امواج طوفان تو را می‌شناسند بوی توحید مشروط بر بودن توست ای که آیات قرآن تو را می‌شناسند گر چه روی از همه خلق پوشیده داری آی پیدای پنهان تو را می‌شناسند اینک ای خوب! فصل غریبی سر آمد چون تمام غریبان تو را می‌شناسند کاش من هم عبور تو را دیده بودم کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند 📝
آیین نکوداشت تخت فولاد همراه با رونمایی از کتابخانه دیجیتال و محصولات فرهنگی با حضور شهرداران اصفهان ، نجف ، کوفه و شعرخوانی جمعه ۲۶ خرداد ساعت ۹:۳۰ صبح خیابان استانداری،گذر سعدی ، عمارت تاریخی سعدی http://takhtefoulad.ir https://eitaa.com/takhtefoulad_ir
آیین اختتامیه حضور برای عموم آزاد است
تکه یخی که عاشق ابر عذاب می‌شود سر قرار عاشقی همیشه آب می‌شود به چشم فرش زیر پا، سقف که مبتلا شود روز وصالشان کسی خانه خراب می‌شود کنار قله‌های غم نخوان برای سنگ‌ها کوه که بغض می‌کند سنگ مذاب می‌شود باغ پر از گلی که شب به آسمان نظر کند صبح به دیگ می‌رود، غنچه گلاب می‌شود چه کرده‌ای تو با دلم که از تو پیش دیگران گلایه هم که می‌کنم شعر حساب می‌شود
در آسمان غزل ، عاشقانه بال زدم به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم در انزوای خودم ، با تو عالمی دارم به لطف قول و غزل ، قید قیل و قال زدم کتاب حافظم از دست من کلافه شده‌ست چقدر آمدنت را ... چقدر فال زدم غرور کاذبِ مهتاب ، ناگزیر شکست همان شبی که برایش تو را مثال زدم غزال من ! غزلم محو خط و خال تو شد چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم به قدر یک مژه بر هم زدن تو را دیدم تمام حرف دلم را در این مجال زدم ...
یوسفِ ما ز تهی دستی خلق آگاه است به چه امّید به بازار رساند خود را ؟
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺شکوه اصفهان مدیون خاک تخت‌فولاد است... 🔹زیر و بم تخت فولاد، دومین آرامستان بزرگ شیعیان از زبان محمدحسین ملکیان، شاعر خوش‌قریحه اصفهانی 🔹به بهانه ۲۶ خردادماه، روز نکوداشت تخت فولاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰شعر خوانی آیت‌الله مستجابی لحظه ای کام خُشک من تَر کن تو که بر دوش خود سبو داری...
شعر و نغمه: دریا به دریا رسیده ای والله لیلا به لیلا رسیده ای والله علی به زهرا رسیده ای والله شب،شب شور و مستی؛شب دل و جنونه فرشته ها میخونن سرود عاشقونه یاعلی و یا زهرا پیوندتون مبارک __________________________ هوا هوای عاشقی؛ای والله به به عجب دقایقی ؛ای والله علی به زهرا لایقی ؛ای والله تموم آسمونا زیر پای عروسه داره میگه پیمبر تا علی رو میبوسه: یا علی و یا زهرا پیوندتون مبارک __________________________ دوماد مثه ماه میمونه ؛ماشاءالله عروسی تو آسمونه ؛ما شاءالله خداس که خطبه میخونه ؛ماشاءالله مهریه ی عروسه ؛هرچی تو دنیا آبه عروس که زهرا باشه ؛دوماد ابوترابه یا علی و یا زهرا پیوندتون مبارک 🆔https://eitaa.com/ehsantabriziyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊🎤کربلایی سید مجتبی حسینی هیئت بنی الزهرا سلام الله علیهم 👏🌺جشن ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) شعر و نغمه:
نگاه کودکی‌ات دیده بود قافله را تمام دلهره‌ها را، تمام فاصله را هزار بار بمیرم برات، می‌خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟ چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت ز نیزه‌دار که سر برده بود حوصله را چه کودکی بزرگی‌ست این که دستانت گرفته بود به بازی گلوی سلسله را میان سلسله مردانه در مسیر خطر گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را چقدر گریه نکردید با سه‌ساله، چقدر به روی خویش نیاورده‌اید آبله را دلیل قافله می‌برد پا به پای خودش نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را هنوز یک به یک، آری به یاد می‌آری تمام زخم زبان‌های شهر هلهله را مرا ببخش که مجبور می‌شوم در شعر بیاورم کلماتی شبیه حرمله را بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟ 📝
مردی از خانوادهٔ خورشید امتداد غم امام شهید         انعکاس صدای عاشوراست روضه های غروب های مناست مرد سجاده، مرد نافله ها مرد شب زنده دار قافله ها مردی از جنس آیه تطهیر خستگی های بردن زنجیر هم سفر با ستارهٔ غم هاست «کربلا زاده» محرّم هاست هم نژاد امام بی کفنان دومین مرد کاروان زنان راه طی کردهٔ بیابان ها قدم زخمی مغیلان ها یاد خون طپندهٔ گودال خنده های زنندهٔ گودال زخم بال و پر کبوترها پا به پای اسارت سرها کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا هم رکاب صدای حنجرها برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ کودک زیر تازیانهٔ سرخ طفل رفته، خمیده برگشته باغ گل رفته چیده برگشته آفتاب کمی غروب شده ست گل یاس بنفشه کوب شده ست آشنای صدای سلسله هاست سوزش ناگهان آبله هاست او که آیینهٔ محرم بود گریه هایش به رنگ ماتم بود از ستاره گرفته تا شبنم از بنفشه گرفته تا مریم همه محو صدای او هستند پای مرثیه های او هستند
از زبان امام باقر سلام الله علیه خطاب به حضرت رقیه سلام الله علیها تو یکسره در چشم لشکر بودی و من نه چون صاحب خلخال و زیور بودی و من نه فهمیدم آن لحظه که نامحرم تو را می زد از چند صورت مثل مادر بودی و من نه ما هر دو از بازار شامی‌ها گذر کردیم با این تفاوت که تو دختر بودی و من نه در معرض چشم حرامی بوده‌ایم اما آن لحظه تو محتاج معجر بودی و من نه حاجت گرفتی در خرابه من دلم میسوخت آن شب تو درآغوش یک سر بودی و من نه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 🔹 حضرت باقرالعلوم صلوات‌الله علیه 🔹 حجةالاسلام محسن حنیفی
ای بقیع غم تو کرببلایی دیگر کربلا بود برای تو منایی دیکر کوفه تا شام ، تو را سعی صفایی دیگر در غریبان ، تو غریب الغربایی دیگر غربتت را نسرودم من شاعر آری راستی تو چقدر شاعر و ذاکر داری؟! شده آزرده تو را از عمل ما ، خاطر بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر گرچه محتاج ترینیم به قال الباقر همه ی سال پی یک شب تقویم توایم ما فقط مرثیه خوان شب ترحیم توایم دست بر دامن مهرت نرساندیم چرا گاهگاهی که رسیدیم ، نماندیم چرا پایمان را به بقیعت نکشاندیم چرا باقرالعلم ! ز علم تو نخواندیم چرا بگذر از ما که برای تو موثر نشدیم نه که بی صحن و رواقی تو ، مسافر نشدیم کودکی های تو در اوج مصیبت طی شد کودکی های تو همراه شهادت طی شد پای آن خیمه که می رفت به غارت طی شد زیر شلاق ستم وقت اسارت طی شد طی شده کودکیت گوشه بین الحرمین گه در آغوش پدر گاه در آغوش حسین کربلا جلوه غم بود برایت مادام کربلا کشت تو را ، کشت تو را بدتر شام کربلا بود و حسین و تو و سجاد ، تمام کربلا بود و امام بن امام بن امام من تو را یک تنه یک کرببلا می بینم من تو را در همه مرثیه ها می بینم داغ بی آبی و فقدان عمو را تو بگو روضه‌خوان باش خودت ، روضه او را تو بگو پرده بردار ، بیا راز مگو را تو بگو بوسه ی تیغ به رگهای گلو را تو بگو تو بنا بود بمانی به امامت برسی روضه خوان باشی و هر شب به شهادت برسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به زودی ... 🔺منتظر باشید ... 🔶نماهنگ "همیشه اولیم" 🎙با صدای: کربلایی امیر برومند ✍شعر : محمد حسین ملکیان 🎛تنظیم و میکس: افشین ضیایی 🎼آهنگساز: احسان تبریزیان 🎬کارگردان: مسعود مفرد 🎞مدیر تولید: احسان تبریزیان 🔹با مشارکت: شرکت توسعه مجتمع های سیاحتی، فرهنگی و ورزشی سپاهان شهرداری اصفهان 🆔@ehsantabriziyan