🍃🌷
﷽
#زمزم_احکام
#احکام_خمس
☝️س ٩٨٧. اگر وسايل و چيزهاى مورد نياز زندگى مانند ماشين، موتور، فرش که خمس آن داده نشده است، فروخته شود، آيا پس از فروش بايد خمس آن ها فوراً پرداخت شود؟
ج.✍ وسايل ذکر شده اگر جزو احتياجات زندگى بوده و از درآمد بين سال آن را تهيه کرده است، و در سال بعد به فروش رفته است پول فروش آن خمس ندارد، ولى اگر وسايل را با پولى که سال بر آن گذشته بدون اداى خمس تهيه کرده، بايد خمس پول خريد آن ها را بدهد، هرچند آن وسايل را نفروشد و اگر حساب سال نداشته در مورد پول خريد آن ها بايد با يکى از نمايندگان ما مصالحه نمايد.
💠
☝️س ٩٨٨. کسى که نياز به تهيه يکى از لوازم خانگى مانند يخچال دارد و استطاعت خريد آن را يکجا ندارد و ماهيانه پولى پس انداز مى نمايد تا وقتى که پول به حد لازم رسيد، آن را خريدارى نمايد، اکنون که سال خمسى او رسيده، آيا به پولى که به اين منظور کنار گذاشته شده، خمس تعلّق مى گيرد؟
ج.✍ پول پس انداز شده اگر جهت تهيه مايحتاج ضرورى زندگى در آينده نزديک (تا چند روز) مورد نياز باشد، خمس ندارد.
💠
☝️س ٩٨٩. اگر کسى قبل از سال خمسى اش، مقدارى از درآمد خود را به کسى قرض دهد و بعد از گذشت چند ماه از سر سال خمسى خود آن را دريافت کند، اين مبلغ چه حکمى دارد؟
ج.✍ پرداخت خمس قرض پس از گرفتن آن از بدهکار، واجب است.
📚 #استفتائات_مقام_معظم_رهبری
#نحوه_محاسبه_خمس
🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷
﷽
#دانستنیها
چرا نباید داروها را داخل خودرو نگهداریم؟🔍
▫️گرمای داخل خودرو ایجاد واکنش شیمیایی با داروها میکند و مصرف آن خطر مسمومیت در پی دارد.
+ قرص ها و داروها وقتی یک روز در دمای داخل اتاق خودرو زیر آفتاب که تا 70 درجه و بالاتر هم میرسد ، قرار میگیرند ، کاملا غیر قابل استفاده میشوند .
🍃
👇
🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷
﷽
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
به تـــ❤️ـــو از دور سلامـ
به سلیمان جهان از طرف مور سلامـ
به حسین از طرف وصله ی ناجور سلامـ
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#کربلا
#ارباب_شدی_که_رو_به_هرکس_نزنم
👇
💖
https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷
﷽
#کوله_پشتی_شهدا
📷بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف میکنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقعها این نفس سرکش سراغ من میآمد و مرا گول میزد، وسوسه میشدم، نق میزدم، در درونم اعتراض ایجاد میشد اما خدا مرا کمک میکرد، متوجه میشدم، پشیمان میشدم، توبه میکردم و از خدا طلب عفو و بخشش میکردم و مرا میپذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود. خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم.
📝فرازی از وصیتنامه سردار شهید مدافع حرم
#شهید_حاج_حسین_همدانی
👇
🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷
﷽
#ساغر_سحر
❤️سجادهی #نماز_شب،
#امشب را با نام
🌷 شهید حاج حسین همدانی🌷
پهن میکنیم و #ثواب نماز امشب🦋 را به محضر ایشان تقدیم میکنیم
🤲خدایا ماروهم جزو نمازشب خوان ها قرار بده🙏🙏
🤲خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب...حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده .
#با_وضو_بخوابیـ
#قرار_شبانه_تلاوت_سوره_ی_واقعه
#شبتون_پراز_آرامش
🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@eightparadise
التماس دعا
🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷
﷽
#دعای_عهد
🌷از امام صادق (ع) روايت شده :
هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند،
از #يـــــــاوران قائم ما باشد،
و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود ، خدا او را از قــبـر بيرون آورد! كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است:
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.✨
✨اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.✨
✨اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،✨
✨وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.✨
سه مرتبه بر ران راست خود زده و هر بار میگوییم :
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
💐السَّلَامُ عَلَى رَبيعِ الاَنامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام
✋سلام علیکم سروران گرامی
💖صبحتون بهشتی
🌸همراهی تون در هشت بهشت باعث افتخاره🌸
👇
💖
https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷
﷽
🏴
#آجرک_الله_ياصاحب_الزمان
۸ ربیع الأول شهادت امام عسکری(ع)
هشتم ربیعالاول سال ۲۶۰ هجری
یادآور شهادت امام حسن عسکری(ع)
یازدهمین امام شیعیان است.
ایشان بعد از شش سال امامت
به دست معتمد عباسی
مسموم شده و به شهادت رسیدند.
امام زمان (عج) بر پدر بزرگوارش
نماز خواند، و آن حضرت را
نزد قبر پدر بزرگوارش
امام هادی(ع) دفن نمودند.
#أللَّھُمَ_عـجِـلْ_لِوَلیِڪْ_ألْفَرَج 🤲
#آجرک_الله_بقیة_الله🙏
تسلیت عرض می کنم
#شهادت_امام_حسن_عسکری (ع)
رو حضور مبارکتون 😔
بفرمائید هشت بهشت 👇
🏴 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷
﷽
#حکایات_شیرین
📜آفتاب ، در قفس! «قسمت اول»
داستان حیرت انگیز انداختن امام عسکری علیه السلام در بین درندگان
ـ بس کن! از سر شب هرچه گفتی، هیچ نگفتم، منتظر شدم تا خسته شوی و زبان به دهان بگیری.
زن، دستش را از زیر چانهاش برداشت. چارقدش را روی سرش محکم کرد و پاهایش را به طرف دیوار دراز نمود.
ـ چگونه میتوانم حرفی را که چیزی جز حقّ نیست، بر زبان نیاورم؟!
مرد، دستهایش را زیر سرش قلاّب کرد و روی حصیر دراز کشید و پلکهایش را روی هم گذاشت... از زمانی که از قصر متوکّل بیرون آمده، تمام وقتش را صرف باغ وحش کرده بود.
دستوری تازه به «نحریر» رسیده بود؛ متوکّل یکی از افراد زندانی را که با او دشمنی سرسختی داشت، به دست وی سپرده بود تا فردا او را میان حیوانات درّنده باغ وحش انداخته و برای همیشه خیال خلیفه عبّاسی را راحت کند. وجود این زندانی، آرامش روحی متوکّل را به کلّی گرفته بود. با اتمام این کار، پاداش هنگفتی انتظارش را میکشید. چشمانش را باز کرد. زن هنوز داشت حرف میزد.
ـ تو را به حقّ خدایی که میپرستیش! ابومحمّد، مردی نیست که تو بخواهی از میان ببری. او، مرد شریفی است، از اولاد رسول اللّه است. شرم کن نحریر! از رسول خدا شرم کن؛ به خاطر پاداشی ناچیز، دین و ایمانت را نفروش. فردای قیامت، جواب رسول خدا را چه میدهی؟ بگذار متوکّل هرکاری که میخواهد، بکند؛ تو کاری با او نداشته باش. آرامش را، از زندگیمان نگیر...
حوصلهاش از حرفهای زن سر رفته بود، فریاد بلندی زد:
ـ دستور، دستوره؛ من نمیتونم روی حرفای مافوقم حرفی بزنم! این اتّفاق باید بیفته. فردا هنگام طلوع آفتاب، باید ابومحمّد را میان حیوانات درّنده بیاندازم؛ شاید هم سرنوشت مولایت چنین بوده باشد!
شلیک خندهاش توی سر زن پیچید. به تندی از جا بلند شد و جلوی شوهرش به زانو افتاد. بدنش لرزید و قطرات اشک بر گونههایش غلطید.
ـ تو چنین کاری را نخواهی کرد، تو با فرزند رسول اللّه...
هق هق گریه، اجازه صحبت به زن را نداد. مرد، گوشه ای از لحاف پشمی را روی صورتش کشید:
ـ بگذار امشب را به آسودگی بگذرانم؛ با حرفهای تو شاید فردا، خدا آسودگیم را از من بگیرد. بلند شو، بلند شو که دیگر حوصله ام را سر بردی.
زن، دستهایش را روی سرش گذاشت، احساس کرد تمامی تیرگیهای دنیا جلوی چشمانش تصویر گرفته، خواست بار دیگر التماس بکند و چیزی بگوید؛ بغض، در گلویش ماند. از وقتی که شوهرش، امام حسن علیه السلام را به خانه آورده بود، از سر شب تمامی لحظاتش به اشک و التماس سپری شده بود. دست روی زمین گذاشت و از جا بلند شد. قدمی از مرد دور نشده بود که صدای خُرّ و پفش را شنید. سربرگرداند و دوباره نگاهش کرد. احساس تنفّر، تمامی وجودش را فراگرفت. بغض، گلویش را میسوزاند. چقدر دلش میخواست فریاد میکشید و بلند بلند میگریست! مجبور به آرام گریه کردن بود. بغضش را فرو خورد و بی صدا گریست!.......
#ادامه_دارد
👇
💖 @eightparadise
🍃🌷
﷽
#حکایات_شیرین
📜آفتاب، در قفس! «قسمت دوم»
داستان حیرت انگیز انداختن امام عسکری علیه السلام در بین درندگان
............ هوای دم کرده و خفه آلود اتاق، کلافه اش کرده بود. بیرون آمد. به اتاقی که ابومحمّد حسن بن علی علیهماالسلام در آن زندانی شده بود، نگاهی انداخت. حلقههای اشک، جلوی دیدگانش را گرفت. هرگز فکر نمیکرد روزی برسد که آقا و مولایش در خانه او به عنوان یک زندانی حضور پیدا کند! قلبش بی تاب بر در و دیوار سینهاش میکوبید. پاورچین پاورچین قدم برداشت. جلوی در اتاقی که امام در آن حبس شده بود، ایستاد.
صدای آرام و دل نوازی از درون اتاق به گوش میرسید. همانجا به دیوار کاهگلی خانه تکیه داد و بر زمین نشست. نگاه به آسمان دوخت. سوز سردی در بدنش پیچید. لرزه به اندامش افتاد. احساس کرد توجّه ستارهها همه به خانه اوست. نزدیکی خاصّی را به آسمان احساس میکرد. امام و مولایش چه زیبا راز و نیاز میکرد و میگریست!
دل زن لرزید. دلش میخواست در چوبی را بشکند و جلوی پای مولایش زانو بزند. دستانش را روی صورتش گذاشت. شانههایش لرزید. آرام آرام گریه کرد تا «نحریر» متوجّه آن نشود.
درباره ابومحمّد بارها شنیده بود. همیشه از او به درستی و نیکی یاد شده بود. زن، با خود میاندیشید: آیا ابومحمّد از فردایش خبر دارد؟ آیا میداند فردا چه سرنوشتی انتظارش را میکشد؟
او در این سالها چشم انتظار روزی بود تا مردی را که دربارهاش به نیکویی، درستی و مهربانی یاد میکنند، زیارت کند. هرگز فکرش را هم در سر نمیپروراند که آقا و سرورش ابو محمّد، روزی مهمانش شود؛ مهمانی که نه اجازه دیدارش را داشته باشد و نه اجازه پذیرایی و دل جویی! سرش سنگین شده بود. از خودش هم بدش میآمد. شبِ طولانی و دردناکی برایش بود. صدای ناله جیرجیر کی، سکوت شب را درهم شکست.
ذهنش درگیر فکرهای عجیب و غریبی شده بود؛ درخانهاش چه اتّفاقی داشت میافتاد؟ چرا آن همه اشک، تسلاّیش نمیداد؟ بغضش لحظه به لحظه سنگین تر میشد.
ـ پروردگارا! این، چه امتحانی است؟ چگونه مولایم را از این راز مطّلع سازم؛ چگونه او را از این خانه نفرین شده فراری دهم؟ کمکم کن، به فریادم برس! کاش فردا، از راه نمیرسید؛ کاش آفتاب، هرگز طلوع نمیکرد!
#ادامه_دارد
👇
💖 @eightparadise
🍃🌷
﷽
#حکایات_شیرین
آفتاب ، در قفس! «قسمت سوم»
داستان حیرت انگیز انداختن امام عسکری علیه السلام در بین درندگان
چیزی توی ذهنش جرقّه زد. «اگر حسن بن علی نفرینش میکرد، چه بلایی سرش میآمد؟!» صدای روح بخش دعا و نیایش، هنوز میآمد. برگشت به طرف اتاق. تند به سر بالین مردش رفت:
ـ نحریر، نحریر!
مرد، غرولندی کرد:
ـ هان، باز چی شده؟
ـ بلند شو؛ بلند شو!
ـ چرا نمیگذاری بخوابم؟!
زن، به گریه افتاد.
ـ نحریر! از خدا بترس، میدانی چه کسی در خانه توست؟ میدانی اگر بلایی سر او بیاید، چه اتّفاقی میافتد؟!
مرد، خمیازه بلندی کشید:
ـ بگیر بخواب زن! امشب دیوانه شدهای؟ این حرفها چیست که میگویی! تازه اگر به گفته تو این شخص از بهترین بندگان است، خدا هرگز بهترین بندهاش را تنها نمیگذارد، نیازی به نگرانی تو نیست. تازه برای من هم جالب است، میخواهم ببینم این آقا برای حیوانات درّنده من هم جذّابیتی دارد یا نه؟ فردا وقتی بدن تکّه تکّهاش را زیر دندانهای حیوانات دیدم، به تو خواهم گفت که بنده عزیز کیست... بگذار فردا معلوم میشود.
زن بدون آنکه چیزی بگوید، به گوشه اتاق پناه برد. زانوها را در آغوش کشید و سرش را روی پاها گذاشت. شب کم کم به انتها میرسید. خواب از چشمانش فراری شده بود. هوا داشت رو به روشنی میرفت...
#ادامه_دارد
👇
💖 @eightparadise
🍃🌷
﷽
#حکایات_شیرین
📜آفتاب ، در قفس! «قسمت آخر»
داستان حیرت انگیز انداختن امام عسکری علیه السلام در بین درندگان
صدای دلنشین مناجات امام علیه السلام همچنان به گوش میرسید. آفتاب از پس کوهها آرام آرام خودش را به بالای پشت بام میرساند.
زن، لباس شوهرش را گرفت:
ـ تو را به حقّ کسی که میپرستیش! از خدا بترس، روز قیامت چگونه پیش رسول خدا سربلند خواهی کرد؟ اگر ابومحمّد نفرینت کند...، او مثل دیگران نیست؛ او مرد خداست!
مرد، تکانی به همسرش داد و زن، نقش زمین شد.
ـ حرفهای ابلهانه نگو، باید این اتّفاق بیفتد. او باید کشته شود، آن هم به دست حیوانات درّنده ای که خودم بزرگشان کردهام.
زن، سر بلند کرد و از پشت چشمان خیسش امام حسن علیه السلام را دید که به آرامی از زیر درختان نخل میگذشت. چقدر لاغراندام و ضعیف دیده میشد. چادرش را برداشت و به دنبال آنها روانه شد. جرأت نزدیک شدن به آنها را نداشت. از مولایش خجالت میکشید. دلش میخواست زمین، دهان باز میکرد و شوهرش را میبلعید.
🔸🔸🔸
جلوی درِ باغ وحش که رسیدند، ایستادند. مرد، از زیر شالش کلید باغ وحش را بیرون کشید و به طرف قفس حیوانات درّنده حرکت کرد. امام علیه السلام به آرامی درون باغ وحش رفت بدون آنکه وحشتی در وی دیده شود. زن، دستانش را روی سر گذاشت، چشمانش را بست. نباید میدید. از شدّت اضطراب بر زمین افتاد... گوش کرد، صدایی نمیآمد. سر بلند کرد. چیزی را که میدید، باور نمیکرد. حیوانات وحشی و درّنده، گرداگرد ابومحمّد ایستاده بودند و امام علیه السلام در وسط آنها مشغول به نماز بود. فریاد بلندی کشید:
ـ دیدی گفتم او مثل همه نیست!
سپس در حالی که اشک شادی از دیدگانش جاری بود، خطاب به امام حسن عسکری علیه السلام عرضه داشت:
ـ آقا! ما رو ببخش.
🍁پایان
👇
💖 @eightparadise
🍃🌷
﷽
#پرسیدن_عیب_نیست
عسگـــری صحیح است یا عسکـــری ⁉️
✍پاسخ
⬅️ عسگری به معنای عقیم و بیدانه است؛
🍇 همانطور که انگور عسگری به جهت بی دانه بودنش به این نام مشهور شده 🍇
🗡 لذا دشمنان از این شهرت برای اثبات عقیم بودن امام و عدم وجود امام زمان استفاده میکرده و میکنند.
⬅️ عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.
😡 خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(علیه السلام)، آن حضرت را در سال ٢٣۶ ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن عسکری(علیه السلام) و پدر بزرگوارش امام هادی(علیه السلام) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(علیه السلام) است و آنها را عسکریین گفتهاند.
😳 اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم میبود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد.
✏️ از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف).
📢 در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری بهسزا داشتند.
⛅ ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
👇
💖 @eightparadise
🍃🌷
﷽
#حدیث_روز
کلید تمام بدیها‼️
💠وَ قَالَ أبی محمد العسکری علیهماالسلام : «الْغَضَبُ مِفْتَاحُ کُلِّ شَر».
امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرمایند:
خشم کلید تمام بدیهاست.
منبع: بحار الأنوار –جلد ۷۵ – صفحه ۳۷۳ – باب ۲۹ – مواعظ أبی محمد العسکری…
🔻🔻🔻
دوستانِ عزیزم
واقعا هم همینطور است. چقدر از قتل ها، جرم و جنایت ها و اختلاف ها و ... از عصبانیت است.
🔸مثلا در رانندگی کسی جلویتان می پیچد یا چیزی می گوید. یک لحظه عصبانی می شوید و حرفی می زنید و ....
🔸یا در زندگی خانم چیزی بگوید یا آقا چیزی بگوید و ...
🔷در سیره ائمه بزرگوار علیهم السلام، زیاد داریم که کسی می آمد به ایشان دشنام می داد. بعد از مدتی امام می رفتند در خانه آن فرد و با او صحبت می کردند. بلافاصله صحبت نمی کردند.
🔻🔻🔻
موقع عصبانیت نه #تصمیم بگیرید، نه #تنبیه کنید و نه #دستور بدهید.
چون در آن لحظه ذهن انسان از کار می افتد و بعد پشیمان می شود.
#شهادت_امام_حسن_عسکری علیه السلام
#خشم
#غضب
#عصبانی
👇
🏴 @eightparadise
🍃🌷
﷽
#مناسبتی
آیت الله اشرفی اصفهانی در مدّت نمایندگی امام خمینی در استان کرمانشاه دوبار مورد سوء قصد قرار گرفت و در ظهر جمعه ۲۳ مهر ۱۳۶۱ در نماز جمعه مسجد جامع کرمانشاه و توسط سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید. پیکر او پس از تشییع در کرمانشاه و خمینی شهر در گلزار شهدای تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
وی بنا به وصیت خودش در تخت فولاد اصفهان و در کنار آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی بهخاک سپرده شد. بخشی از بدن وی که بعدها پیدا شد، در گورستان باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپرده شد.در تهران بزرگراهی به نام وی نامگذاری شده است. او یکی از امامان جمعهای است که در ایران به شهدای محراب مشهورند.
امام خمینی در پیام تسلیتی خود را از ارادتمندان شهید اشرفی دانست و از صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی بودن او یاد کرده و مجاهدتهای او را ستوده است.
شادی روح مطهر شهدا خصوصاً شهید
#آیت_الله_اشرفی_اصفهانی صلوات
بفرمائید هشت بهشت 👇
🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷
﷽
#پیام_سلامت
👌چرا ڪبد آسيب میبیند ؟
💠ایستاده آب خوردن در شب
💠مصرف غذای پر کالری
💠پشت میز نشینی طولانی
💠غم ،استرس و عصبانیت
💠نوشابه گازدار
💠تحرک نداشتن
💠استراحت فوری بعد از غذا
بفرمائید هشت بهشت 👇
🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸