eitaa logo
🌺ــهـشـتـــ❤️ـــبــهـشــتـــ🌺
479 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
ادبی، مذهبی، تاریخی، شهدا و... ادمین کانال @seyyed_shiraz آیدی 👆جهت انتقادات و پیشنهادات، سوالات شرعی، اعتقادی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷 ﷽ 📜 صدقه مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد . عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسایه شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده . زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند . ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن. روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد . پس این نصیب توست ... صدقه را بنگر که چه چیزیست ! دهید چونکه مثل لباس بدون جیب است ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ ▪️انا لله و انا الیه راجعون▪️ 💠 مرحوم استاد فاطمی نیا اگر می خواهی ببینی از چشم خدا افتاده ای یا نه، یک راه بیشتر ندارد؛ هر وقت دیدی گناه می کنی و بعد غصه می ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوری، بدان که از چشم خدا نیفتاده ای اما اگر گناه می کنی و می گویی « مهم نیست » بترس که خط دورت کشیده شده باشد تسلیت محضر اربابمون بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷 ﷽ 🌸عظمت بسیار شنیدنی مرحوم آیت الله روحش شاد بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ ٢۶_اردیبهشت_١۴٠١ برنامه ی تلاوت قرآن 📖 صفحه ی ٢٧١، سوره ی مبارکه ی نحل 🌸 @eightparadise
1_1587586163.mp3
3.73M
🍃🌷 ﷽ السلام علیک یا ابا محمد یا حسن ابن علی ایها المجتبی یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا ❣💗💚❣💕❣💚💕 آنکه نامش شده احلی من عسل کیست ؟ حسن💚 آنکه بخشندگیش گشته مثل کیست ؟ حسن💚 معنی حی علی خیرالعمل کیست ؟ حسن💚 مرد نام آور پیکار جمل کیست؟ حسن💚 ان شاء الله مرحوم آیت الله مهمان خوان کرم امام حسن مجتبی علیه السلام باشند🤲 👇💖👇 👇❤ لطفاً کانال هشت بهشت را به دوستان💖 خوبتان معرفی کنید 🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷 ﷽ باور نداشتن به خود بزرگ‌ترین مانع پیشرفت است؟ بدترین باوری که می‌تواند دامنگیر ما بشود این باور است که "من به اندازه کافی خوب نیستم"، این باوری است که تولید احساس حقارت و نابسندگی می‌کند. فرض را بر این می‌گذاریم که دیگران از ما بهتر هستند، آن هم تنها به این دلیل که در حال حاضر در شرایط بهتری از ما قرار دارند. احساس می‌کنیم که ارزش آن‌ها باید از ارزش ما بیشتر باشد. و بنابراین ارزش ما از آن‌ها کمتر است. این احساس بی‌ارزش بودن در عمق روان ما جای می‌گیرد و سبب می‌شود که خودمان را دست‌کم بگیریم و ارزان بفروشیم. این‌گونه حتی نمی‌توانیم هدف‌گذاری کنیم. باید بپذیرید که نه تنها خوب هستید، بلکه می‌توانید در زمینه مورد نظر خود به جایگاه عالی برسید. توانمندی بالقوه شما نامحدود است، و به همین دلیل است که می‌توانید به مراتب به بیش از آنچه تاکنون دست یافته‌اید دست پیدا کنید. بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ خرید و فروش اعیان نجس ☝️س ١٠٩٣. الف) ماهی فلس دار که داخل تور بميرد چه حکمی دارد؟ ب) خريد و فروش حيوانات آبزی حرام گوشت، چه صورت دارد؟ آيا فروش آن ها به کسی که آنها را حلال می داند جايز است؟ آيا خريد و فروش آن ها براى تغذيه غير انسان مثل تغذيه پرندگان و حيوانات و همچنين براى استفاده هاى صنعتى جايز است؟ ✍ ج. الف) ماهی فلس دار که داخل تور صياد بميرد حلال است. ب) چيزى که خوردن آن حرام است، خريد و فروش آن براى خوردن جايز نيست هرچند خريدار، خوردن آن را حلال بداند، ولى اگر غير از خوردن، منافع عقلايى حلال مثل استفاده هاى پزشکى يا صنعتى و يا تغذيه پرندگان و چارپايان و مانند آن داشته باشد، خريد و فروش آن به قصد مزبور اشکال ندارد. 💠 ☝️س ١٠٩۴. آيا اشتغال درامر حمل و نقل آن دسته از مواد غذايى که گوشت تذکيه نشده هم در بين آن ها وجود دارد، جايز است؟ آيا بينِ بردن آن ها براى کسى که خوردن آن ها را حلال مى داند و کسى که حلال نمى داند، تفاوتى وجود دارد؟ ج.✍ حمل گوشت تذکيه نشده براى کسى که قصد خوردن آن را دارد، جايز نيست و فرقى نمى کند که مشترى خوردن آن را حلال بداند يا خير. 💠 س ١٠٩۵. آيا فروش خون به کسى که از آن استفاده مى کند، جايز است؟ ج.✍ فروش خون اگر به قصد عقلايى مشروع باشد، اشکال ندارد. 📚 بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
🌼🌸🌼 🌸🌼 🌼 🍃🌷 ﷽ 📝 ــ خدمت از ماست. هیچی؛ فقط خواستیم یه چند لحظه، با خانممون حرف بزنیم. دلمون پوسید به خدا... مهیا ریز خندید. ــ لوس نشو دیگه! بعدش هم؛ تو همش سرکاری، من کجا ببینمت و باهات حرف بزنم؟؟! ــ چقد غر میزنی! تا چند سال دیگه موهات سفید میشند؛ اگه اینطوری ادامه بدی... صورتش را به علامت قهر به طرف مخالف گرفت، که نگاهش به عکس شهاب و دوستش افتاد. ــ قهر کردی مثلا؟! مهیا خیره به عکس حرفی نزد. ــ ناز میکنی الان مثلا؟! ــ ناز بکن... چند روز دیگه که رفتم، هی حرص میخوری، میگی چرا بیشتر پیشش نموندم. مهیا به طرف شهاب برگشت. ــ کجا میری؟! ــ دیدی نمیتونی دوریم رو تحمل کنی! ــ شهاب، کجا میری؟! شهاب که دید مهیا کامال جدی هست؛ آرام گفت. ــ سوریه دیگه... با این حرف شهاب، مهیا سریع سر پا ایستاد. شهاب روبه رویش ایستاد. مهیا با اخم و صدایی که میلرزید گفت: ــ کجا می خوای بری؟! ــ سوریه! ــ تو... تو چی میگی؟! میفهمی داری چی میگی؟! اصلا مگه من راضی شدم؟! ها...؟؟ ــ آروم باش عزیزم. من دیدم این چند روز آرومی و اعتراضی نکردی، فکر کردم که راضی شدی! ــ من فک میکردم؛ که تو به خاطر اینکه حال من اونجوری بد شد؛ بیخیال شدی... اما میبینم اصلا برات مهم نبوده که من به خاطر، فقط حرف از رفتنت؛ تو بیمارستان بستری شدم. دستانش را بالا آورد و روبه شهاب گفت: ــ من هنوز حالم خوب نیست! دستام میلرزه... درست نگاه کن... دارن میلرزن... هنوز از تاریکی میترسم... تو قرار بود کنارم بمونی... ــ مهیا آروم باش عزیز دلم! بزار باهم حرف بزنیم. ــ چه حرفی؟! هان؟! چه حرفی...؟! شهاب به سمتش رفت و بازوی مهیا را، در دستش گرفت. سعی می کرد بدون هیچ برخورد بدی؛ مهیا را آرام کند. اما مهیا آشوب تر از آن بود، که بخواهد به این سادگی آرام شود. با اخم گفت: ــ آروم باش! بشین باهم حرف بزنیم. الان صدامون رو میشنوند. مهیا خنده ی تلخی کرد. ــ بزار بشنون! بزار بدونن که شهاب خان؛ پسرشون، داره زنش رو ول میکنه، میره... تو اگه میخواستی بری، چرا اومدی خواستگاریم؟! میـخواستی یه دختر رو به خودت وابسته کنی، بری... شهاب عصبی شد. ــ بسه دیگه! این حرفا چیه میزنی تو! دارم بهت میگم آورم، چون دوست ندارم کسی از مسائل شخصیمون باخبربشه. سوریه رفتن هم، از ازدواجم بحثش جداست. ــ برو اونور! و به طرف در رفت. ــ وایسا مهیا! کجا میری؟! صبر کن... با رفتن مهیا، عصبی مشت گره کرده اش را، محکم به دیوار کوبید. مهیا، سریع از پله ها پایین آمد و به حیاط رفت. همه با تعجب به مهیا نگاه می کردند. ــ مامان! کلید خونه رو بده. شهین خانوم، با نگرانی روبه مهیا گفت: ــ چی شده مادر؟! چرا میلرزی؟! ــ چیزی نیست... حالم بده؛ برم خونه هم داروهام رو بخورم، هم استراحت کنم. ــ مادر مهیا! بیام باهات؟! ــ نه مامان جان! خودم میرم. مهیا کلید را گرفت و سریع از خانه خارج شد... ... ✍نویسنده: 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 👇 🆔 @eightparadise 🌼 🌸🌼 🌼🌸🌼
🌼🌸🌼 🌸🌼 🌼 🍃🌷 ﷽ 📝 دو روز از بحث مهیا و شهاب، میگذشت. در این مدت خانواده ها هم متوجه شدند، که شهاب و مهیا از هم دلخور هستند و دلیل دلخوری چیست. خیلی سعی کردند؛ با حرف زدن موضوع را درست کنند. اما لحظه به لحظه بدتر می شد. شهاب به هر دری زده بود که با مهیا صحبت کند، ولی مهیا یا خودش را به خواب می زد یا جواب تلفنش را نمی داد و همین شهاب را عصبی تر می کرد. مهیا، فکر می کرد، با این کارها می تواند شهاب را از تصمیمی که گرفته پشیمان کند و نظرش را در مورد رفتن عوض کند. اما نمی دانست که لحظه به لحظه شهاب مانند تشنه ای در صحرا برای رسیدن به آب؛ برای رفتن به سوریه لحظه شماری می کند. مهیا، در خانه را بست و به سمت پایگاه رفت. از صبح مریم چندباری به او زنگ زده بود و از او برای کارهای پایگاه کمک خواسته بود. با اینکه حالش خوب نبود، اما دلش راضی نبود، که مریم را تنها بگذارد. در پایگاه را زد. مریم در را باز کرد. بعد از سلام و احوالپرسی مهیا چادرش را روی صندلی گذاشت و خودش روی آن نشست. ــ خوب چی می خوای؟! ــ چندتا پوستر برام طراحی کن. ــ با چه موضوعی؟! مریم چادرش را سرش کرد. ــ موضوعات پیش محسنن. الان تو پایگاه خودشونه، میرم ازش بگیرم. ــ باشه زود بیا. مریم از پایگاه خارج شد. مهیا با صندلی گردان، خودش را می چرخاند. همزمان چشمانش را می بست، صندلی را پشت به در نگه داشت و خیره به عکسای شهدا شد. آرام آرام اسم هایشان را زمزمه می کرد. ــ حسن خرزای... مرتضی آوینی... ابراهیم همت... با رسیدن به عکس های مدافعین حرم، اخمی روی ابروانش نشست. همزمان در باز شد. ــ میگم مریم؛ صندلی باحالی داری ها... برگشت که با دیدن شهاب، شوکه شد. از روی صندلی بلند شد. شهاب به سمت مهیا آمد. مهیا ناخواسته قدمی به عقب برگشت. ــ تو اینجا چیکار میکنی؟ ها؟! مریم کجا رفته؟! اصلا برو اونور من برم. مهیا تا می خواست از کنار شهاب رد شود؛ شهاب بازویش را گرفت. ــ بدون چادر می خوای بری؟! مهیا نگاهی به مانتویش انداخت. ــ به تو ربطی نداره! شهاب، اخم هایش در هم رفتند. ــ اتفاقا این چیز، فقط به من ربط داره. ــ اونوقت چرا؟! ــ چون همه کارتم! مهیا خندید. ــ واقعا؟! همه کارمی پس!! با عصبانیت گفت: ــ همه کارمی و می خوای ولم کنی بری؟! ــ چی میگی تو؟! کی گفته می خوام ولت کنم؟! ــ پس چی؟! ها؟! شهاب تو داری بیخیال من میشی و میری...! ــ مهیا این حرفا چین؟! من اگه می خواستم بیخیالت بشم، که نمیومدم خواستگاریت... ــ من کار ندارم. الان ولم کن برم خونه. نباید حرف مریم رو باور میکردم و میومدم اینجا... شهاب، دو بازوان مهیا را محکم در دست گرفت و با اخم گفت: ــ یکم آروم باش و گوش بده چی میگم بهت! فرصت زیادی تا رفتنم نمونده، اینو بفهم! بیا بنشینیم حرف بزنیم؛ به یه نتیجه برسیم. فکر کردی با این قایم شدن هات و فرار کردنت به نتیجه ای میرسیم؟!! ــ باشه می خوای بری برو! اما قبلش باید یه کاری بکنی! شهاب با اخم در چشمانش نگاه کرد. ــ چه کاری؟! مهیا تردید داشت برای زدن این حرف؛ اما شاید فرجی شود. ــ اول منو طلاق بده بعد بــ... فریاد شهاب نگذاشت، که مهیا حرفش را ادامه دهد. ــ ببند دهنتو مهیا! مهیا با ترس به شهاب خیره شده بود. ــ اولین و اخرین بارت باشه این کلمه رو روی زبونت میاری! فهمیدی؟! تکان محکمی به مهیا داد. ــ عوض شدی مهیا! خیلی عوض شدی! الان کارت به جایی رسیده به جدایی فکر میکنی؟!! مهیا پشیمان سرش را پایین انداخت. ــ چرا حرف نمیزنی؟! حرفی برا گفتن نداری؟! از مهیا جدا شد. ــ ازت انتظار این حرف رو نداشتم. شهاب از پایگاه بیرون رفت. مهیا روی صندلی نشست. باورش نمی شد؛ شهاب اینقدر عکس العمل نشان بدهد، به این کلمه... سرش درد گرفت با دو دستش محکم سرش را فشار داد. در باز شد و مریم نگران وارد شد. ــ چی شد؟ چرا شهاب اینجوری عصبی اومد بیرون؟! مهیا اخمی به مریم کرد و چادرش را سرش کرد. ــ من میرم لطفا دیگه کار داری بیار خونمون... مهیا، تا می خواست از پایگاه بیرون برود؛ صدای مریم متوقفش کرد. ــ باور کن برای کار فرستاده بودم دنبالت! ولی وقتی شهاب فهمید اینجایی، اومد. مهیا برگشت نگاهی به او انداخت. ــ طرح هارو بده! مریم یک برگه برداشت و به دست مهیا داد. مهیا نگاهی به آن انداخت. ــ تا شب آمادشون میکنم. بیا ببرشون... ــ خیلی ممنون مهیا. ــ خواهش میکنم. خداحافظ... ... ✍نویسنده: 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 👇 🆔 @eightparadise 🌼 🌸🌼 🌼🌸🌼
🍃🌷 ﷽ های حضرت علی علیه السلام 1⃣1⃣1⃣ 🤔 اهمیت زبان از امیرالمومنین علیه السلام از ویژگی زبان پرسش نمودند؛ آن حضرت علیه السلام فرمود: زبان بسان ترازویی است که جهل و نادانی آن را سبک نموده و خرد آن را سنگین نموده پایین می آورد. 2⃣1⃣1⃣ 🤔 آمیزش و نتیجه آن از امیرالمومنین علیه السلام درباره آمیزش سوال شد، فرمود: عورتهایی با هم اجتماع می کند، و شرمی است که مرتفع می شود، بسی به دیوانگی شبیه است و نتیجه آن فرزندي است که اگر زنده بماند سبب آزمایش است و اگر بمیرد مایه تأسف. 3⃣1⃣1⃣ 🤔 معنای توحید و عدل از امیرالمومنین علیه السلام از معناي توحید و عدل پرسیدند؛ فرمود: توحید آن است که خدا را در نظر مجسم نکنی (زیرا ذهن انسان چیزهاي محدود را تصور می کند و آنها از سنخ مخلوقات هستند) و عدل آن است که خدا را متهم نکنی (به ظلم و ستم). 👇 🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷 ﷽ امام زمانمــ❤️ــــــ 🌙 دلم تنگ است یا مهدی برای دیدنت هر دم حلالم کن اگر یکدم تو را آزرده ات کردم در این دنیا که گردیده پر از نیرنگ و نامردی دعایت میکنم هر شب که فردایش تو برگردی 🌹 برای تعجیل در ظهور مولایمان ❤️ بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم 🍃اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ🍃 🌹دعـای سلامتی (عج)🌹 "اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" 🌸 خدایا دلم می‌خواهد آرام صدایت ڪنم اَللهُم شٰاهِدَ ڪُلِّ نَجْویٰ و بگویم تو خود آرامشی و من خودِ خود بی‌قرار خدایـا ! خرابت می‌شوم مرا هرگونه که میخواهی بساز ... الهی شبمان رابا یادت بخیر کن 👇 💖 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ امام زمانمــ ❤️ــــــ ✍صدا می‌زنم خدا را جوابم را که می‌دهد ... خوب می‌دانم ؛ باز هم ، تو میانجی گری کرده ای آقا ... 💚 | وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنا | 😊 . *دعای افتتاح 🌸💖🌷❤️ یا_صاحب_الزمان همین که تو هر صبح در خیالِ منی؛ حالِ هر روزِ من خـوب است... صبحت بخیر آقایِ خوبی ها ❤️ ✋سلام مهربانان همراه روزتون بخیر در پناه خدا و نگاه خاص (عج) 🌸بــفـرمـائـیـد هـــشـــتــ بــهــشـــتــ🌸 👇 💖 https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷 ﷽ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَا يَسْتَحِقُّهُ حَمْداً كَثِيراً، وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّي، وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِي يَزِيدُنِي ذَنْباً إِلَى ذَنْبِي، وَ أَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ كُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ، وَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ، وَ عَدُوٍّ قَاهِرٍ، اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ جُنْدِكَ فَإِنَّ جُنْدَكَ هُمُ الْغَالِبُونَ، وَ اجْعَلْنِي مِنْ حِزْبِكَ فَإِنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنَّ أَوْلِيَاءَكَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ، اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِي دِينِي فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِي، وَ أَصْلِحْ لِي آخِرَتِي فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّي، وَ إِلَيْهَا مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّي، وَ اجْعَلِ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِي فِي كُلِّ خَيْرٍ، وَ الْوَفَاةَ رَاحَةً لِي مِنْ كُلِّ شَرٍ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ، وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ، وَ هَبْ لِي فِي الثُّلَثَاءِ ثَلاثاً: 🙏لا تَدَعْ لِي ذَنْباً إِلا غَفَرْتَهُ، 🙏وَ لا غَمّاً إِلا أَذْهَبْتَهُ، 🙏وَ لا عَدُوّاً إِلّا دَفَعْتَهُ، بِبِسْمِ اللَّهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ، بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ، أَسْتَدْفِعُ كُلَّ مَكْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ، وَ أَسْتَجْلِبُ كُلَّ مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ، فَاخْتِمْ لِي مِنْكَ بِالْغُفْرَانِ، يَا وَلِيَّ الْإِحْسَانِ. برحمتک یا ارحم الراحمین 📿💠ترجمه 💠📿 بنام خداوند بخشنده ی مهربان ستايش خدا راست و سپاس برازنده او آنچنان كه شايسته حضرت اوست ستايشي بسيار، و به او پناه مي برم از شرّ نفسم چه نفس همانا به زشتي بسيار فرمان مي دهد جز آنكه پروردگارم رحم كند، و به خدا پناه مي برم از گزند شيطاني كه گناه بر گناهم مي افزايد، و به قدرت او از هر گردنكش نابكار و پادشاه ستمكار و دشمن قهّار، دوري مي جويم، خدايا مرا از سپاهيانت قرار ده، چرا كه همانا تنها سپاه تو پيروز است، و مرا از حزب خود قرار ده كه تنها حزب تو رستگار است، و هم از دوستانت قرارم ده كه بر دوستانت ترسي نيست و اندوهگين نمي شوند، خدايا دينم را برايم سامان ده كه آن وسيله در امان بودن و دوري من از گناه است، و آخرتم را آباد ساز كه آنجا خانه پايدار من و گريزگاهم از همسايگي دون صفتان است، و زندگي را برايم زمينه افزوني در هر خير، و مرگم را برايم آرامش از هر گزندي قرار ده،بار خدايا بر محمّد خاتم پيامبران و كامل كننده شمار رسولان و بر خاندان پاك و پاكيزه او و بر ياران برگزيده اش درود فرست، و : 📿گناهي برايم مگذار جز آنكه بيامرزي، 📿و نه اندوهي جز آنكه برطرف سازي، 📿و نه دشمني جز آنكه دور گرداني، به نام خدا كه بهترين نامهاست، به نام خدا پروردگار زمين و آسمان، دوري هر ناخوشايندي را كه ابتدايش خشم خداست، و نيل به هر محبوبي را كه آغازش رضاي اوست خواستارم، پس از سوي خود سرانجامم را به آمرزش پايان ده، اي سرچشمه نيكي. ✅الهی آمین 👇 🌸 @eightparadise 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ روز سه شنبه به نام حضرت زين العابدين و حضرت باقر و حضرت صادق عليهم السّلام است. زيارت كن ايشان را در اين روز به اين زيارت: السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا خُزَّانَ عِلْمِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا تَرَاجِمَةَ وَحْيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَئِمَّةَ الْهُدَى، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَعْلامَ التُّقَى، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلادَ رَسُولِ اللَّهِ، أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ، مُعَادٍ لِأَعْدَائِكُمْ، مُوَالٍ لِأَوْلِيَائِكُمْ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَالَى آخِرَهُمْ كَمَا تَوَالَيْتُ أَوَّلَهُمْ، وَ أَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ، وَ أَكْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللاتِ وَ الْعُزَّى، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ يَا مَوَالِيَّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْعَابِدِينَ، وَ سُلالَةَ الْوَصِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَادِقاً مُصَدَّقاً فِي الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ، يَا مَوَالِيَّ هَذَا يَوْمُكُمْ وَ هُوَ يَوْمُ الثُّلاثَاءِ، وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكُمْ، وَ آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. 💠📿💠📿💠📿💠📿💠📿💠 سلام بر شما اي خزانه داران علم خدا، سلام بر شما اي مفسرّان وحي خدا، سلام برشما اي پيشوايان هدايت، سلام بر شما اي نشانه هاي پارسايي، سلام بر شما اي فرزندان رسول خدا، من به حق شما دانا، و به مقام شما بينايم، و با دشمنانتان دشمن، و با دوستانتان دوستم، پدر و مادرم فدايتان، درودهاي خدا بر شما باد، خدايا! من دوست دارم آخرين اينان را، چنان كه دوست داشتم اولينشان را، و از هر صف بندي در برابر ايشان بيزاري مي جويم، و به جبت و طاغوت و لات و عُزّي [بتان روزگار جاهليت] كفر مي ورزم، اي سروران من، درودهاي خدا و رحمت و بركاتش بر شما باد، سلام بر تو اي سرور عابدان، و زبده جانشينان، سلام بر تو اي شكافندة دانش پيامبران، سلام بر تو اي راستگوي پذيرفته در گفتار و كردار، اي سروران من، امروز ، و ، پذيراي من باشيد و پناهم دهيد، به حق مقام خدا نزد شما و اهل بيت پاكيزه و پاكتان. ✅زیارت قبول 👇 💖 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷 ﷽ شب اول قبر از چه کسانی سوال می‌شود؟ 🌸فرازی از سخنان مرحوم آیت‌اللّه سیدعبداللّه خدایا شب اول قبرِ این واعظ درس آموز را شب اول راحت ایشان قرار بده🤲 بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ 🍂مضطرانه برای فرج دعا کنید.🍂 🕋 أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ.... (نمل/۶۲) ⚡️ترجمه: يا كيست كه هرگاه درمانده اى او را بخواند، اجابت نمايد و بدى و ناخوشى را برطرف كند، و شما را جانشينان خود در زمين قرار دهد؟ آيا با خداوند معبودى است؟ 💥 شرط استجابت دعا، رسیدن به اضطرار و قطع اميد از ديگران واخلاص در دعاست. در آن هنگام كه تمام درهاى عالم اسباب به روى انسان بسته مى  شود، تنها كسى كه مى تواند قفل مشكلات را بگشايد، فقط ذات پاك او است. 🍁 البتّه گاهى به جاى استجابتِ آنچه مى خواهيم، خداوند حكيم مشابه آن را به ما مى دهد و گاهى به جاى خواسته ى ما، كه نزد خداوند به مصلحت ما نيست، خداوند بلائى از ما دور مى كند و گاهى به جاى برآوردن حاجت در دنيا، در قيامت جبران مى كند و گاهى به جاى لطف به ما، به نسل ما لطف مى كند. 🍁 بدترين سوء «و يكشف السوء»، سلطه ى كفّار است كه در زمان آن حضرت برطرف مى شود و نمونه ى «يجعلكم خلفاء» حكومت صالحان در آن زمان است. ✅ خدایا، بااضطرار از تو می‌خواهیم که دست دشمنان را از سر مسلمین جهان کوتاه کرده و با ظهور ولیّت حکومت صالحان را برزمین محقق فرمائی. 🍃یا مجیب دعوه المضطرین🍃 بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ نگفتن‌ڪہ ڪشتہ‌شو‌و‌خون‌بده نگفتن‌ڪہ‌مثل‌شهداے‌انقلاب ناخن‌هاتُ‌بڪشن ریشتُ‌زنده‌زنده‌باپوست‌صورتت جداڪنن ... نگفتن‌ڪہ ... نگفتن‌ڪہ ... نگفتن‌ڪہ ... گفتن‌ ... یہ‌چیزفقط‌درگوشی‌بگم‌بهت 👈اینڪہ‌لبخندنمی‌ڪاری‌رولبای چشماشُ‌گریون‌نڪن ... :)) 💔 بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 🍃🌷 ﷽ روی دیدار توأم نیست ، وضو از چه کنم ؟ دیگر این جامه صد وصله رفو از چه کنم ؟ قید هستی ، همه جا همره من می آید با چنین نامه سیاهی ، به تو رو از چه کنم ؟ من که مجنون نشدم ، دشت به دشت از چه روم ؟ نام لیلا چه برم ؟ کوی به کوی از چه کنم ؟ خود فریبی به چه حد ؟ خسته شدم زینهمه رنگ من که درویش نیم ، این همه هو از چه کنم ؟ من که بینم گذر عمر در این اشک روان هوس سایه بید و لب جو ، از چه کنم ؟ هر دم از رهگذری زنگ سفر می شنوم تکیه بر عمر چنین بسته به مو ، از چه کنم. روی به هر سوی کنم ، نقش تو آید به نظر روی گفتار ، به یک قبله بگو از چه کنم ؟ 🔸 معینی کرمانشاهی 👇 💖 https://eitaa.com/eightparadise 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺