🔰 تیتر رسانهها: تاریخسازی ۴۰ هزار نفری زنان در بازی سپاهان پرسپولیس
چیزی نیست
۴۰ هزار تا زن رفتن ورزشگاه
بازی مردان رو نگاه کنن
حضور مردان ممنوع بوده!
حجاب هم که آزاده
صد سال طول میکشه تا
نقش مخرب فوتبال به عنوان ساختار نفوذی در آرایش فرهنگی اجتماعی و اقتصادی ایران توسط مسئولین درک بشه
#دشمن_شناسی
✍ #علی_قدردان | از عین تا قاف
https://eitaa.com/einqaf8
🔰 قصههای علی 😂 / ماجرای ترتیب و موالات و یاد گرفتن رویهنویسی ...
#بخش_اول
چگونه رویهنویسی را یاد بگیریم و با بهبود رویهها کار را اتقا دهیم؟
🔸️علی و پخت نان
علی تصمیم گرفت برای اولین بار نان بپزد.
اول آرد را ریخت، بعد بدون اینکه آب اضافه کند، مستقیم نمک و خمیرمایه را روی سینی پاشید!
مادرش خندید و گفت:
"علی جان! اینجا هم باید ترتیب رو رعایت کنی. اول آرد، بعد آب، بعد خمیرمایه و نمک. نون که بدون ترتیب پخته نمیشه!"
علی که تازه متوجه شده بود، همه چیز را درست به ترتیب ریخت، اما بعد از درست کردن خمیر برنامهی تلویزیونی مورد علاقهاش شروع شد و رفت و نشست پای تلویزیون و خمیر را به حال خود رها کرد
مادرش دوباره گفت:
"پسرم! اینجا موالات هم مهمه؛ یعنی باید پشت سر هم و بدون فاصله خمیر رو آماده کنی، وگرنه خشک میشه!"
علی خندید و گفت:
"مادر چقدر دقت میخواد این کار چقدر ریزهکاری داره! روش کار یه جوریه انگار دارم اورانیوم غنیسازی میکنم"
مادر گفت:
"نه خیلی هم پیچیده نیست ترتیب یعنی کارها را به نوبت و منظم انجام بدیم و موالات یعنی وسط کار فاصله نیندازیم تا نتیجه خراب نشه
برای اینکه ترتیب و موالات رو در همه کارها رعایت کنیم باید "رویه" یعنی روش هر کار و "رویهنویسی" رو یاد بگیریم. اصلا خودم بهت یاد میدم نگران نباش..."
#فقه_زندگی
✍ #علی_قدردان | از عین تا قاف
https://eitaa.com/einqaf8
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 رابطهی دل و دلبر یا امام و مأموم؟!
#امام_شناسی
اول گمان کردم این ویدئو
را بلاگرها و اینفلوئنسرهای
مذهبی ساختهاند
بعد دیدم صفحهی ریحانه
منتسب به بیت چنین
ویدئویی ساخته
به تعبیر حضرت حافظ
"گویا ولیشناسان رفتند از این ولایت"
خواهران بزرگوار بدانیم
و آگاه باشیم رابطه ما
با ولی جامعه رابطهی
"امام و مأموم" است
نه "دل و دلبر"
محبت و مودت در
ساختار امامت پیرو تبعیت
است "إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ" آل عمران ۳۱
قبل از شما حوزههای علمیه
در تحول در حوزه
استادان دانشگاه در تولید علوم انسانی
مسئولین در عدم اصلاح ساختارهای کشور به خصوص تولید ملی و اقتصاد بومی
و ...
رابطهی "دل و دلبر" را جایگزین
"امام و مأموم" کردند
و شکست خوردند و جامعه را
به چالش کشیدند
شما این مسیر رفته را امتحان نکنید. رابطه امامت یعنی مبتنی بر فقه از امام جامعه عقب نمانید اینکه اقتدا نکنید و راهی جدای از امام بروید که دیگر جای خود!
امام جامعه از شما انتظاراتی دارد در فرزندآوری، در پاسخگویی و کنشگری فعال در حوزهی زنان
به آن عمل کنید تا هم خودتان بهرهمند شوید هم جامعه متعالی شود
اگر روابط دل و دلبری داشته باشید به سرگذشت آنهایی که در سطور بالا گفتم دچار خواهید شد
و منالله توفیق
✍ #علی_قدردان | از عین تا قاف
@einqaf8
🔰 قصههای علی/ "نخ تسبیح و دانههای مغرور"
#کار_تشکیلاتی
در روستای کوچک و آرام، تسبیحی قدیمی و ارزشمند وجود داشت که اهالی روستا به آن افتخار میکردند. این تسبیح از دانههای قیمتی چون یاقوت قرمز، زمرد سبز، زبرجد آبی و مروارید سفید ساخته شده بود. هر دانه به تنهایی زیبا و خاص بود، اما چیزی که این دانهها را به هم وصل میکرد و به تسبیح تبدیل میکرد، یک نخ محکم بود. مردم روستا همیشه به تسبیح نگاه میکردند و یاد میگرفتند که اتحاد و همکاری اهمیت زیادی دارد. زیرا آنها میدانستند که هر دانه، جدا از دیگر دانهها، هیچوقت به تنهایی نمیتواند شکوه و قدرت تسبیح را داشته باشد.
علی، پسر ۱۵ سالهای از اهالی روستا، همیشه به تسبیح نگاه میکرد و به آن فکر میکرد. او میدانست که تسبیح چیزی بیشتر از دانههای رنگارنگ است و در واقع برای یک هدف خاص ساخته شده است. علی همیشه میگفت: «شما وقتی کنار هم هستید، قدرت و ارزش واقعیتان را پیدا میکنید. این نخ است که شما را کنار هم نگه میدارد و باعث میشود که به یک تسبیح کامل تبدیل شوید.»
اما روزی، دانهها دچار غرور شدند. یاقوت قرمز با صدای بلند گفت: «من زیباترین دانهام! اگر من نباشم، این تسبیح هیچ ارزشی نداره!» زمرد سبز با لحن پر از خودخواهی گفت: «اگر من نباشم، تسبیح هیچ رنگی نخواهد داشت!» زبرجد آبی هم با لحنی تند گفت: «بدون من، این تسبیح هیچوقت روح پیدا نمیکنه!»
نخ که همیشه از کنار دانهها به صحبتهایشان گوش میداد، با صدای آرام و نگران گفت: «دوستان عزیز، اگرچه هرکدوم از شما زیبا و ارزشمندید، اما چیزی که شما را کنار هم نگه میدارد، من هستم. من هستم که باعث میشم شما یک تسبیح کامل باشید. اگر من نباشم، شما دیگر به هم وصل نخواهید بود.»
اما دانهها به حرفهای نخ توجه نکردند و با غرور گفتند: «ما به تو نیازی نداریم! ما خودمان مهمیم و برای تسبیح شدن به تو احتیاج نداریم.»
نخ که بسیار ناراحت شده بود، تصمیم گرفت آنها را ترک کند. شب هنگام، وقتی که همه دانهها خوابیده بودند، نخ آرام از میان دانهها خود را بیرون کشید و رفت. صبح روز بعد، دانهها که حالا پراکنده و جدا از هم روی زمین افتاده بودند، متوجه شدند که دیگر نمیتوانند به تسبیح تبدیل شوند. هرکدام از دانهها که دیگر از هم جدا شده بودند، به دقت نگاه کردند و دیدند که بدون نخ معنایی ندارند.
یاقوت با ناامیدی فریاد زد: «این تقصیر تو بود! تو باعث شدی نخ ما رو ترک کنه!» زمرد با عصبانیت گفت: «نه، این تقصیر خود نخ بود که ما رو رها کرد!» اما هرچه بحث کردند، هیچکدام نمیتوانستند به تسبیح بودن برگردند. حالا هیچکدام از دانهها دیگر معنای کامل بودن را نداشتند.
در همین حال، علی که متوجه نبودن نخ و پراکنده شدن دانهها شده بود، به یاد گفتار خودش افتاد. او میدانست که باید کاری کند. او با دقت دانهها را جمع کرد و به خانه آورد. علی به دانهها نگاه کرد و گفت: «شما زیبا هستید، اما بدون هم هیچوقت به چیزی کامل تبدیل نمیشوید.»
دانهها که خیلی از کار خود پشیمان شده بودند از علی کمک خواستند و علی تصمیم گرفت که دانهها را دوباره به هم متصل کند. او یک نخ محکم و باارزش پیدا کرد و دانهها را یکی یکی به نخ وصل کرد. حالا تسبیح دوباره کامل شده بود. دانهها کنار هم قرار گرفتند و به تسبیحی زیبا تبدیل شدند. حالا دانهها بیشتر قدر اتحاد و کنار هم قرار گرفتن و نخ تسبیحشان را میدانستند.
علی هم با دیدن اين ماجرا متوجه شد در زندگی، هر فرد ویژگیها و تواناییهای خاص خودش را دارد، اما وقتی همه با هم همکاری میکنیم، قدرت واقعی را پیدا میکنیم. مثل تسبیح که بدون نخ نمیتواند شکل بگیرد، ما هم باید یاد بگیریم که اتحاد و همکاری باعث میشود که به هدفهای بزرگتری برسیم. اگر هرکسی فقط به خودش فکر کند، مثل دانههایی میشود که جدا از هم پراکندهاند و هیچوقت نمیتوانند به چیزی کامل تبدیل شوند.
✍ #علی_قدردان | از عین تا قاف
@einqaf8
🔰 ای عزیز " الگو میشوی یا عبرت؟"
ای انسان! در مسیر زندگی، هر گام تو را به دو راهی میبرد: عبور از تجربهها به عنوان عبرت یا ایستادن و تبدیل شدن به الگویی که دیگران در سایهاش رشد کنند. این دو، دو سرنوشت متفاوت برای تو رقم میزنند.
عبرت، ای عزیز، آنگاه به سراغت میآید که دلخسته و جگرسوخته از دنیا و مردم، از مسیرهای پر پیچ و خم زندگی عبور کردهای. عبرت، درسی است که از رنجها و ناکامیها میآموزی. اما عبرت هرچقدر هم که آموزنده باشد، زودگذر است. آنگاه که به پایان راه میرسی، دیگر عبرت نیست؛ فقط خاطرهای از گذشته میماند، خاطرهای که با گذر زمان، حتی رنگ و بویش محو میشود. عبرت به تو میآموزد که اشتباهات دیگران را تکرار نکنی، اما هیچگاه تو را به کمال نمیرساند.
اما الگو بودن، چیزی دیگر است. الگو، آن است که از دل سختیها و رنجها، نه تنها خود را نمیشکند، بلکه به دیگران امید میبخشد. الگو، کسی است که در دل تاریکیها چراغی میافروزد، که هر که از کنار او بگذرد، نورش را حس کند. الگو بودن یعنی رنجها را نه تنها به عنوان عبرت، بلکه به عنوان ابزاری برای رشد و شکوفایی خود و دیگران به کار گرفتن. الگو میماند، مانند درختی که ریشه در خاک دارد و سایهاش بر دلهای تشنه میافتد.
عبرت میآید و میرود، اما الگو میماند و تأثیرش تا همیشه در قلبها و ذهنها باقی میماند. چه زیباست آنکه در دل زخمها، الگو میشود؛ به جای آنکه به خاطر شکستها تنها درس بگیرد، از آنها نوری میسازد که دیگران در آن نور زندگی کنند.
ای انسان! در این انتخاب تو نه تنها برای خود، بلکه برای همه کسانی که از تو میآموزند، تصمیم میگیری. آیا فقط عبور میکنی یا در دل سختیها، آنچنان ایستاده میمانی که به دیگران بیاموزی چگونه باید ایستاد؟ چگونه باید در هر شرایطی از سقوط پرهیز کرد و بلند شد؟
عبرت تنها به تو هشدار میدهد که از اشتباهات گذشته پرهیز کنی، اما الگو بودن از تو میخواهد که راهی جدید بسازی. راهی که دیگران را به سوی تعالی و رشد هدایت کند. پس ای انسان، آیا آمادهای که در دل رنجها، تبدیل به الگویی شوی که نورش به دیگران برسد؟
🔸️ #علی_قدردان | از عین تا قاف
@einqaf8
🔰 عاقبت "علی ماند و حوضش"
وقتی تصمیم میگیری برای حقیقت برخیزی، باید آماده باشی تنها بمانی. این دنیا پر است از کسانی که بهدنبال راحتی و تأیید دیگراناند، نه حقیقت. برای آنها آسانتر است که همراه جمعیت حرکت کنند، سرشان را پایین بیندازند و وضع موجود را بپذیرند، چون تغییر هزینه دارد. ایستادن هزینه دارد. و وقتی تو ایستادهای، خیلیها عقب میکشند، چون نمیخواهند بخشی از این هزینه را بپردازند.
اما بدان، این تنهایی نشانه شکست نیست، نشانهی انتخاب است. اگر در این راه بمانی، اگر در برابر فریب دنیا و فشارهای آن خم نشوی، این تنهایی به چیزی مقدس تبدیل میشود. زیرا حقیقت، هرگز برای کسانی که بهدنبال مسیرهای آسان میگردند، آشکار نمیشود.
بگذار مردم از کنارت کنار بروند. بگذار از تو فاصله بگیرند. اینجا جایی است که ایمان و ارادهی تو آزمایش میشود. آیا به آرمانت باور داری؟ آیا حاضری برای آن بجنگی، حتی اگر تنها باشی؟ مردم همیشه برای خودشان بهانهای پیدا میکنند تا عقبنشینیشان را توجیه کنند. اما تو، اگر به چیزی ایمان داری، دیگر راه برگشتی نیست. چون حقیقت، وقتی به آن دست یافتی، دیگر رهایت نمیکند.
باید مثل درختی باشی که ریشههایش در عمق زمین فرو رفته. شاید بادها و طوفانها بر شاخههایت فشار بیاورند، شاید دور و برت را خلوت کنند، اما تو باید پابرجا بمانی. حقیقت، قدرتی دارد که روزی همین کسانی که از تو دوری کردند، بهسوی تو بازخواهند گشت. شاید دیر، شاید وقتی که خودشان هم آسیب دیدهاند، اما برمیگردند.
این دنیا پر از فریب است. پر از زرق و برقهایی که مردم را مشغول میکند و از خودشان دور میسازد. اما وقتی همهی اینها کنار برود، وقتی طوفانها بیایند و دنیا را به هم بریزند، در روز قیامت که اعتباریاتی مانند پول و مدرک و عنوان از بین بروند، تنها چیزی که باقی میماند، تو هستی و باورت. و اگر باور تو ریشه در حقیقت داشته باشد، همین کافی است تا همهچیز را از نو بسازی.
در این راه، تنهایی چیزی نیست که از آن بترسی؛ تنهایی نشانهای است که در مسیر درستی قدم گذاشتهای. تاریخ پر است از مردمانی که برای حقیقت ایستادند، و اولش تنها بودند. اما همین تنهایی، همان جرقهای شد که دنیا را تغییر داد. آیا آمادهای که این جرقه باشی؟
🔸️ #علی_قدردان | از عین تا قاف
@einqaf8
🔰 "تو وجدان بیدار جامعهای، سدّ اسراف شو؛ بر تو میتازند، اما صبوری کن"
ای انسان، ای جامعه، ای تاریخ در گذار!
در آسمان جان تو سه نفس در کارزارند: نفس امّاره که تو را به حضیض میکشاند، نفس مزیّنه که انحراف را با زنجیر زیباییهای دروغین آراسته، و نفس لوّامه که تو را به بیداری و صعود فرامیخواند. این جدال، نه تنها سرنوشت فرد، بلکه نقشه مسیر هر جامعهای است که در آن حیات معنوی جریان دارد.
نگاه کن به جامعهای که پیامبرانش راه را روشن کردند و امامانش چراغ هدایت بودند. چگونه این نورهای آسمانی را به حاشیه رانده و در گودالهای عادت و غفلت فرو رفت! این، همان جامعهای است که به اسارت نفس امّاره درآمد؛ جامعهای که هر آرزوی سطحی و خواسته بیاساسی را پرستید و از سرمایه معنویاش بهسادگی گذشت.
اما نفس مزیّنه پا فراتر گذاشت و این سقوط را رنگ و لعاب بخشید. جامعهای که ظلم را لباس عدالت پوشاند و گناه را پیشرفت نامید. تعالیم انبیا را به شعارهای خالی تبدیل کرد و هدایت را اسراف نمود. هر انحراف، چنان زیبا جلوه داده شد که دیگر مردم نه تنها حقیقت را ندیدند، بلکه زیبایی جعلی را با شور و اشتیاق پذیرفتند.
و اینجاست که نفس لوّامه، وجدان بیدار جامعه، باید برخیزد. تو همان وجدان بیدار هستی، صدای خروشندهای که زخمها را فریاد میزند و دروغها را به چالش میکشد. تو باید بپرسی:
چرا عدالت را به بازی گرفتید؟
چرا چراغ هدایت را به خاموشی سپردید؟
چرا حقیقت را در پای منافع حقیر قربانی کردید؟
بدان که ملامت کردن، کار آسانی نیست. آنکه وجدان جامعه میشود، زخم میخورد. بر تو خواهند تاخت، تو را به سکوت میخوانند، و تو را متهم خواهند کرد. اما تو، ای انسان بیدار، صبوری کن! زیرا اگر تو خاموش شوی، دیگر هیچ صدای بیداری نخواهد ماند.
جامعهای که به نفس لوّامه گوش فرا دهد، حتی از عمیقترین تاریکیها نیز میتواند بازگردد. اما اگر این صدا خاموش شود، جامعه در خواب عادتهای انحرافی فرو میرود و از حقیقت فاصله میگیرد.
پس برخیز! وجدان بیدار باش، سدّ اسراف شو، و چراغ هدایت را زنده نگه دار. زیرا فردا شاید هیچ صدای دیگری برای بیداری باقی نماند. این رسالت توست: ایستادگی کن و صبور باش، حتی اگر بر تو بتازند.
چو میخواهی بدانی نفس و شیطان
تو شیطان کفر نفس خویش میدان
اگر نفس تو امّاره است شیطان
چو لوّامه شود، گردد مسلمان / محمود شبستری
🔸️ #علی_قدردان | از عین تا قاف
@einqaf8
🔰 مخاطب بایدها کیه؟! بنظرتون کسی این بار رو بر میداره؟ با چه کیفیتی؟
#قدرت_نرم
#دست_دراز
آنچه باید اتّفاق بیفتد، عبارت است از حرکت عمومی ملّتها در این راه. *جوانهای ما با همتایان خودشان در کشورهای دیگر تماس داشته باشند؛ دانشآموزان ما با دانشآموزان کشورهای اسلامی در منطقه، دانشجویان ما با دانشجویان کشورهای اسلامی، کشورهای منطقه و حتّی فراتر از منطقه تماس داشته باشید.* امروز امکانات تماس کم نیست؛ میتوانید ارتباط برقرار کنید؛ حقایق را برای آنها روشن کنید؛ آنچه را وظیفهی همهی جوانان دنیا است، همهی جوانان کشورها است، به آنها یادآوری کنید تا یک حرکت عمومی و عظیمی در دنیا علیه استکبار به وجود بیاید، و به وجود خواهد آمد و به توفیق الهی ملّت ایران و این حرکتِ عمومیِ اسلامی و انسانیِ جبههی مقاومت، جایگاه خودش را در دنیا پیدا خواهد کرد و قطعاً دشمن را شکست خواهد داد.
بیانات در دیدار با دانش آموزان
🔸️ #علی_قدردان | از عین تا قاف
@einqaf8
🔰 برگزاری دورهی تربیت مدرس کودک و نوجوان (سطح ۱)
🔰با محوریت:
✅ آموزش حکمت و استراتژی برای کودکان و نوجوانان
✅ آموزش تصمیمسازی و تصمیمگیری صحیح
✅ اصلاح جهانبینی کودکان با رویکرد توحیدی
✅ ایجاد نگاه آیتنگر در کودکان به شیوهی «تربیتتفریحی»
📢 برای کسب اطلاعات بیشتر به ویدیوی معرفی دوره مراجعه کنید.
💠 ویژهی بانوان
بالای ۱۸ سال و مناسب برای معلمان،مادران،مربیان و فعالین و
دغدغهمندان فرهنگی تربیتی
🧕 مدرس:
خانم مریم خانمحمد
📍 زمان و مکان :
دوشنبه ها ساعت ۸ الی ۱۰
ده ونک، آستان مقدس امامزاده قاضیالصابر(ع)
⏳ مهلت ثبت نام :
۱۸ دی ماه
🗓 شروع دوره :
۲۴ دی ماه
🌐 جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام با
آی دی :
@aadmiiin128
در پیام رسان بله و ایتا و یا با شمارهی
09392068292
ارتباط بگيريد.
🥇بعد از گذراندن دورهی تئوری و عملی گواهی اعطا میشود.
📢 کانال تفکر تفریحی در شبکههای اجتماعی:
https://zil.ink/tafakortafrihi
🔈 کانال اندیشکده دولت قرآن در بله :
@derquranstat_ir
🔰 عالم یعنی محل علامتها اما ما سنگ و چوب و آهن و مواد مختلف میبینیم!
عالم مثل یک باغ است؛ پر از درختها، گلها، آبشارها و پرندهها. اگر کسی وارد این باغ شود و فقط به برگها و شاخهها نگاه کند، چیزی از زیبایی واقعی باغ نمیفهمد. اما اگر چشم باز کند و خوب نگاه کند، میبیند که هر برگ، هر گل و هر پرنده نشانهای است از باغبان. این باغ خودش نیامده، کسی آن را کاشته، آب داده و به آن رسیدگی کرده است.
زندگی ما هم همین است. هر چیزی که میبینیم، مثل آن برگها و گلهاست. اگر عمیقتر نگاه کنیم، میفهمیم که هر چیزی ما را به سمت خدا راهنمایی میکند. خورشید که هر روز طلوع میکند، باران که میبارد، صدای یک پرنده، یا حتی سکوت شب—همه اینها حرفهایی از خدا دارند. کافی است گوش دل باز کنیم و بشنویم.
اما این نگاه، با حرف زدن درباره خدا و حفظ کردن اصول اعتقادی به دست نمیآید. اینها مثل نقشه راه هستند، ولی خود راه رفتن چیز دیگری است. باید خودت قدم بزنی، وارد این باغ شوی، لمس کنی، ببویی، ببینی. آنوقت است که توحید را با دل و جانت حس میکنی. عالم، مثل یک معلم مهربان، دستت را میگیرد و به خدا میرساند. فقط باید حاضر باشی و ببینی.
وقتی اینطور نگاه کنی، دیگر عالم برایت خستهکننده یا تکراری نیست. هر روز، هر لحظه، یک نشانه جدید میبینی و دلت پر از شوق میشود. مثل کسی که هر بار یک راز تازه از باغبان میفهمد و عشقش به او بیشتر میشود.
#تحقق_توحید
🔸️ #علی_قدردان | از عین تا قاف
@einqaf8