eitaa logo
مدرسه عین‌ صاد
6.7هزار دنبال‌کننده
85 عکس
102 ویدیو
1 فایل
"آموزشگاه تخصصی اندیشه استاد علی صفایی حائری" سایت مدرسه، جهت ثبتنام و اطلاعات بیشتر : www.einsadschool.ir بازخورد شرکت کنندگان : @feedback_school ادمین: @ad_einsadschool
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه فرسته قبلی👆👆 در خیالم، اندی را مجسم می‌کنم در حالی که او را به مجلس علی صفایی حائری می‌برم. حالا اندی از زندان رسته و در خانه‌ای ساده و قدیمی، حوالی بازار قم نشسته است. علی صفایی حائری، از او پذیرایی می‌کند و با لبخند، میوه‌هایی لک‌زده و پلاسیده را برایش پوست می‌کند. به او چه می‌گوید؟ تا چه اندازه با او همدل خواهد بود و کجا در برابرش می‌ایستد؟ احتمالا، مرحوم صفایی با رویکرد اندی به زندگی و عمل انسان، به دیده همدلی بنگرد. ایشان در کتاب صراط، مفهومی از نظم را تقریر می‌کند که برای بسیاری از مخاطبانش، رمز رستگاری بوده است. نظم، به معنی مراعات اهمیت‌هاست. تو در هر لحظه یک کار داری که اگر آن را انجام دهی، کارت را کرده‌ای؛ حتی اگر هزار کار دیگر در فهرست‌ کارهایت باقی مانده باشند. و اگر آن یک کار را انجام ندهی، کاری نکرده‌ای؛ حتی اگر هزار کار انجام داده باشی. فرقی ندارد در زندان محبوسی یا در بهشت! آنچه برای توست، یک انتخاب است و بس. علاوه بر این، احتمالا مرحوم صفایی با ویژگی دیگری در اندی هم موافق است؛ اندی، هر چند در لحظه زندگی می‌کند، ولی از نگاه به آینده غافل نیست. او زندان را جدی گرفته است و به رسمیت می‌شناسد، اما می‌داند که جای او زندان نیست و باید برای آزادی برنامه‌ریزی کند؛ همین است که او بعد از آزادی، به فکر خودکشی نمی‌افتد و از جهان بیرونِ زندان نمی‌ترسد. شاوشنگ را می‌توان به قبل و بعد از او تقسیم کرد. او یکسره چهره و ماهیت زندان را برای ساکنانش عوض کرد. ولی در نهایت آنجا نماند. بر اساس دیدگاه استاد، این رویکردی است که باید به زندگی داشت. انسان، هر چند رهسپار مرگ است و قرار نیست که در این جهان باقی بماند، ولی اثر حضور کوتاه مدتش را می‌توان در آبادانی جهان تماشا کرد؛ انسان هر چند به زندان دنیا دل نمی‌بندد، اما هر چه امکان در آن باشد را می‌گیرد و هر چه از دستش برآید، برای خلق خدا و عیال حق، دریغ نمی‌کند. اما احتمالا، در حداقل دو نقطه جدی از داستان، علی صفایی حائری در تقابل با قهرمان می‌ایستد. اول؛ قهرمان داستان رستگاری، برای رسیدن به بامِ حق، از نردبان باطل بالا می‌رود. او برای آنکه در زندان، جریان دانش جاری و کتابخانه‌ای خوب برقرار باشد، مسیر فساد و اختلاس رئیس زندان را هموار می‌کند. وقتی دوستش، «رِد» از او می‌پرسد که «آيا این کار وجدانت را آزار نمی‌دهد؟»، در پاسخ، به کتابخانه‌ اشاره می‌کند. این در حالی است که در نظر استاد صفایی، هیچ هدفی نمی‌تواند توجیه‌گر وسیله‌ی نادرست باشد. آن کس که ظلمی را با خود می‌کشد، محکوم به خسارت است. دوم؛ بر اساس نگاه استاد، فرار اندی از شاوشنگ به ساحلی در حاشیه اقیانوس آرام، فرار از زندانی به زندانی بزرگ‌تر است؛ با این فرق که معمار زندان دوم خودت خواهی بود. چنین فراری، فرار از پوچی به یک پوچی بزرگتر است. وقتی تمام این جهان ظرفیتی برای عظمت وجود تو ندارد، یک ساحل در کنار اقیانوس، چقدر می‌تواند تو را در خود نگه دارد و هضم کند؟ انسان می‌تواند به اندازه اندی، هوشیار، عمیق، دقیق و پیچیده باشد، ولی همچنان در سطحِ پوچ زندگی نفس بکشد. رستگاری در شاوشنگ، تصویری از زندگی است. یک تصویر دقیق و پر از ماجرا که هم نگاه مخاطبش را تا آخرین سکانس همراه خود نگه می‌دارد و هم با پایان گرفتن فیلم، ذهن و ضمیر او را به پرسش‌های عمیقش درگیر می‌کند. ◀️ این دومین اثر سینمایی بود که در کارگاه نقد و بررسی آثار سینمایی، در مدرسه عین صاد، به تماشا نشستیم و از آن گفتگو کردیم. اگر شما هم به قاب سینما و پرسش‌های زندگی علاقه دارید، جایتان در این دورهمی خالی است. با ما همراه باشید... ▪️مدرسه عین صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری @einsadshool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 حتی چشم عقل هم چیزی نخواهد دید ... آنجا که بصر نیست چه خوبی و چه زشتی؟ جایی که چشم نیست دیگر خوبی و بدی تفاوتی ندارد! درست است عقل به خوبی‌هایی شهادت می‌دهد و بدی‌ها را می‌سنجد ولی این سنجش و این شهادت در لحظه‌ای ست که نوری در این هستی است، اگر این نور را از این هستی منها کنیم دیگر چشم عقل هم چیزی را نمی‌بیند. الله نور السماوات و الارض اگر این نور برداشته شود حتی چشم عقل هم چیزی نخواهد دید، خوبی و بدی تفاوت نمی‌کند. ▪️مدرسه عین‌صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری @einsadschool
📖 «باغبان و نجار» در «مدرسه عین صاد» هر کدام از ما وقتی به کودکان خود فکر می‌کنیم، جهانی از خیالات و آروزها را در ذهن ترسیم می‌کنیم. نه اینکه ما این جهان را خودمان نقش زده باشیم. خاطرات، آرزوهای بر باد رفته، رسانه‌ها و حرف‌های مردم، تار و پود این خیالات را به هم گره زدند. ما می‌خواهیم کودکان‌مان، حوالی همین تصاویر فانتزی رشد کنند و ببالند. همه دردسرها از همین‌جا آغاز می‌شود. همه اضطراب‌ها، فشارها، ترس‌ها و دشواری‌های والدبودن، از همین نقطه، یقه والدین را می‌گیرند. «باغبان و نجار»، نوشته «آلیسون گوپنیک»، به الگویی می‌پردازد که والدین را از این همه فشار نجات دهد. به جای آنکه خود را متولی و عهده‌دار نتیجه زندگی کودکان خود بدانید، مسیر را برایشان هموار کنید و نتیجه را به انتخاب خودشان بسپارید؛ به جای نجار بودن، باغبان باشید. ما در کارگاه نقد و بررسی کتاب با موضوع تربیت کودک، به این کتاب پرداختیم.در دو جلسه، بسیار از این اثر گفتیم و شنیدم و همچنان در گروه‌های بحثی مرتبط با کارگاه، با همراهان، به گفتگو درباره این اثر مشغولیم. برای آن دسته از دوستانی که در دوره آموزشی تربیت کودک حاضر شدند و با اندیشه استاد در این موضوع آشنا بودند، تجربه‌ای مفید و تازه بود. این از وظائف ماست که مرزهای هر اندیشه را به دقت پررنگ کنیم. از خلال همین مطالعات تطبیقی است که می‌توان به این مرزها رسید و تفاوت‌ها را دریافت. ما نیز تلاش کردیم نگاه نویسنده‌ی کتاب را، از آن سوی دنیا، به این سو بکشانیم و ببینیم تا چه اندازه می‌توانیم با دیدگاه او همدل باشیم و تا چه اندازه از او فاصله خواهیم گرفت. به نظر می‌رسد که بسیاری از دیدگاه‌های اثر، برای هر والدی کاربردی و رهگشاست. از منظر استاد علی صفایی حائری هم می‌توان به نقاطی از نگرش‌های نویسنده به دیده همدلی نگریست. ادامه در فرسته بعدی👇👇
ادامه فرسته قبل👆👆 الگوی باغبانی، نوعی تربیت حداقلی را به والدین توصیه می‌کند. به جای آنکه خود را عهده‌دار تمام ساحات و ظرفیت‌های کودک خود بدانید، حداقل‌هایی لازم را فراهم کنید. زیرساخت‌ها و اسکلت‌های مهم را بسازید و اجازه دهید او، در قامت یک انسان، زندگی‌اش را با انتخاب‌های خودش بسازد. از این منظر، الگوی باغبانی می‌تواند تعبیری دیگر از دغدغه‌ی مهم استاد صفایی حائری، در ارتباط با کودک در جوامع باز باشد. ایشان هم بر این باور بود که در محیط‌های متضاد و چند آوا، بهتر آن است که مربیان و والدین به روبناهای مطلوب خود ‌و آنچه می‌خواهند کودک بداند، بگوید و باشد، نزدیک نشوند و به ساختن زیربناها و پایه‌ها همت کنند. چرا که در طوفان همیشگی این محیط‌ها، آنها که به کاشتن و ساختن و پر کردن حریص‌تر باشند،‌ بیشتر از دست می‌دهند. هر چند، استاد فاکتورهایی مشخص و ایجابی را پیشنهاد می‌دهد؛ شخصیت، حریت و تفکر. هدف میان‌مدت تربیت انسان که پیش از بلوغ دنبال می‌شود، شکوفا کردن استعدادهای انسان از خلال ساختن این ویژگی‌ها در کودک است. اما در این کتاب، به چنین ساختار منظم و مرتّبی اشاره نمی‌شود. هر چند، الگوی باغبانی، تکیه بر پرورش شخصیت در کودک دارد. باغبان بودن، زمین را به کودک بخشیدن و او را محترم شمردن است. نویسنده بر این باور است که دوران کودکی، دوران تجربه کردن و کاوش و گردآوری برای کودک است. بر خلاف دوران بزرگسالی که دوران تطبیق و بهره‌وری، تصمیم و انتخابِ انسان است. ما به اندازه‌ای در انتخاب‌های بزرگسالی، کامیاب‌تریم که گستره تجربه کودکی، پشتیبانی می‌کند. بر اساس همین اصل، در نظر نویسنده کتاب، تفکر هم از اصول مهم در تجربه کودک است و آموزش تفکر به او، ضرورت باغبانی است. و تفکری که نویسنده آموزش آن را توصیه می‌کند، همان مدل تفکری است که مطلوب استاد هم بوده است؛ باید به جای محتوا، اندیشیدن و فرایند تفکر را به کودک آموخت. همچنین، نویسنده در جای جای اثر، تأکید می‌کند که والدین در عین حال که از کودک خود مراقبت می‌کنند، نباید مانع مواجهه او با نتیجه طبیعی رفتارهایش شوند. کودک باید با بن‌بست‌هایی که خودش می‌خواهد روبرو شود و اینگونه روحیه‌ی پذیرش خطاها و مسئولیت‌پذیری در کودک فراهم می‌شود. بنابراین می‌توان گفت که در الگوی باغبانی، نویسنده کتاب، به هر سه دغدغه مرحوم استاد درباره کودک توجه دارد. البته، نکات کتاب بسیار بیشتر از این مقدار است، اما می‌توان ادعا کرد که این سه اصل، در ضمن مباحث کتاب لحاظ شده است و در عوض، با نمونه‌های بسیار و نکته‌های کاربردی گوناگونی همراه شده است. البته که نمی‌توان مرحوم استاد را موافق دیدگاه‌های هستی‌شناسانه و انسان‌شناسانه نویسنده دانست. هستی در نگاه نویسنده، مادی فرض شده و انسانی که او می‌شناسد، مسافری خسته است که از جاده تکامل تا امروز مسیرش را پیموده است. انسان را هم در مدار همین دنیا می‌بیند و با هستی عظیم‌تر از این دنیا که مد نظر استاد است، نسبتی برقرار نمی‌کند. این پیش‌فرض‌ها،‌ هر چند در طرح کلان‌تر نویسنده برای انسان، در دوران بزرگسالی و بعد از بلوغ، اثر می‌گذارد، ولی در الگوی باغبانی که در دوران کودکی توصیه می‌شود، آنچنان اثرگذار نیست و به تبادل احتمالی میان دیدگاه استاد و این الگو، آسیب جدی نمی‌زند. به هر روی، کتاب باغبان و نجار، محتوایی گسترده‌تر و عمیق‌تر از دو جلسه گفتگوی ما داشت. غرض از بررسی این اثر، فتح بابی بود برای پژوهش‌های عمیق‌تر میان دیدگاه‌های استاد و نگرش‌های جدید و رایج در روانشناسی رشد. امیدواریم که توفیق پیش‌ رفتن در این مسیر و رسیدن به دستاوردهایی جدی‌تر، روزی‌مان شود. ◀️ در کارگاه بررسی و نقد کتاب در موضوع تربیت کودک، هر هفته از کتابی گفتگو خواهیم کرد. کتاب بعدی، «والد متفکر، کودک متفکر»، اثر دکتر «میرنا بی شور» خواهد بود. با ما همراه باشید... ▪️مدرسه عین‌صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری @einsadschool
📖 کتابخوانی کتاب روزهای فاطمه(س) مدرسه عین‌صاد تصمیم دارد به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اقدام به برگزاری کتابخوانی کتاب روزهای فاطمه(س) کند. جلسات به صورت آنلاین، از شنبه ۱۰ آذر، هر روز ساعت ۱۵:۳۰ تا آخر هفته برگزار می‌گردد. ❌این برنامه ویژه فراگیران دوره‌های مدرسه می‌باشد؛ در صورتی که قبلا در دوره‌های مدرسه شرکت داشتید برای ثبت نام رایگان به دستیار آموزش مراجعه نمایید. 🔴 امشب آخرین فرصت ثبت‌نام است. ▪️مدرسه عین صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری @einsadschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 اول ظالم بر محمد و آل محمد ... در کنار هر شغلتان باید نقش تربیتی و نقش تربیت مهره و یاور برای اولیا خدا و جایگزین سازی اینها را داشته باشید میخواهید بنّا باشید میخواهید بقّال باشید میخواهید بزّار باشید خرّاط باشید در کنار هر شغلی که دارید، اگر‌ نقشی نداشته باشید خائن هستید؛ به خدا قسم مسلم که هیچ انسان نیستید! ▪️مدرسه عین‌صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری 🆔 @einsadschool
شرح خطبه فدک حضرت فاطمه سلام الله علیها.mp3
50.02M
🔳 شرح خطبه فدک حضرت فاطمه (سلام الله علیها) 🎙به بیان مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین‌صاد) ◀️ این صوت محتوای کامل کتاب روزهای فاطمه(س) مرحوم استاد می‌باشد. ▪️مدرسه عین صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری https://eitaa.com/joinchat/3686334965Cf3dfb22054
احادیث حضرت فاطمه زهرا(س)،1.mp3
2.16M
🔲 از امشب تا میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) با احادیثی‌ از حضرت(س) همراه خواهیم بود که مرحوم استاد در سخنرانی‌ها‌یشان شرح کرده‌اند. باشد تا با این شنیدن‌ها و گفتگو‌ها ما نیز از دریای بیکران کوثرِ رسول(ص) بهرمند باشیم. ◀️ حدیث اول : مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ . ▫️من اصعدالله خالص عبادته بعضی از عبادت‌ها زمین‌گیر می‌شوند، رفعتی پیدا نمی‌کنند، محبوس می‌شوند، حتی دعای ما بالا نمی‌رود ، حبس می‌شود، حالا اگر کسی بتواند عبادت خودش را از زنجیرها و محبس‌هایی که دارد فراتر بفرستد ، بیرون کند بسوی آسمان و بسوی خدا روانه کند ... ▫️أهْبَطَ اللهُ إلَیْهِ أفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ : خداوند مصلحت بهتر او را، اصلاح مناسب‌تر او را بر او نزدیک می‌کند و بر او فرو می‌فرستد ... ▪️مدرسه عین صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری https://eitaa.com/joinchat/3686334965Cf3dfb22054
شرح احادیث حضرت زهرا(س)،2.mp3
9.12M
🔲 شرح احادیث حضرت فاطمه زهرا(س) توسط استاد صفایی حائری(ره) ◀️ حدیث دوم : عن فاطمة عليها السلام: «حبب الى من دنياكم ثلاث؛ تلاوة كتاب الله و النظر الى وجه رسول الله و الانفاق فى سبيل الله». هر كس با رفعت روح و وسعت نظر خود به مشاهدى و مشاهده‌هايى مى‌رسد تا آنجا كه پرده‌ها كنار برود و بهشت نقد حاصل شود. فاطمه عليها السلام با آن پروازها و رفعت‌ها عوالمى دارد و در اين عوالم ابتهاج‌ها و بهره‌هايى دارد. فاطمه عليها السلام مى‌فرمايد: از دنياى شما سه چيز براى من محبوب گرديده و اين‌ها به هم مرتبط هستند؛ انس با خدا و انس با رسول خدا و بخشش در راه خدا، كه اين بخشندگى نتيجه‌ى اين سرشارى انس و غناى وجودى است. آن‌جا كه سمع و بصر سرشار گرديده و در دل انس و محبت مستقر گرديده ناچار در جوارح و جوانح، گذشت و انفاق قرار مى‌گيرد. ▪️مدرسه عین صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری https://eitaa.com/joinchat/3686334965Cf3dfb22054
شرح احادیث حضرت زهرا(س)،2.mp3
7.3M
◀️ حدیث سوم : عن فاطمة عليها السلام قالت: «المؤمن ينظر بنور الله». در يك مرحله آدمى با حس همراه است و سپس غريزه‌ها و هوس‌ها و احساس مى‌توانند بر حس او اثر بگذارند تا آنجا كه فكر و تجربه و مشورت حس را نيرومند كند و مسلط نمايد. در يك مرحله ايمان باعث وسعت ديد و پاكى نظر و هدايت بيشتر خواهد شد تا آن‌جا كه نه تنها نور خدا كه آدمى با خدا مى‌بيند، مى‌شنود و مى‌گيرد، «كنت أنا عينه»، اين چشم و اين نور و اين هدايت مرحله به مرحله مستزاد مى‌شود تا آن‌جا كه بينش و بصيرت بر حس و تجربه و فكر و علم و فلسفه تأثير مى‌گذارد. همان‌طور كه احساسات باعث ناتوانى حس مى‌شود كه، «حب الشى يعمى و يصم»، محبت باعث كورى و كرى مى‌گردد. همان‌طور هدايت و نورانيت ايمان باعث هدايت قلبى و هدايت حسى و وهمى و خيالى مى‌شود تا آنجا كه تو با اين هدايت‌ها حس بيشتر و نگاه و گوش دقيق‌ترى خواهى داشت، تا آنجا كه گذشته و آينده‌ى يك پديده را يك جا مى‌بينى و تحول و دگرگونى آن را احساس مى‌نمايى و از تعلق و دلبستگى فارغ مى‌شوى. گاهى چشم نامحدود مى‌شود و گاهى نور و روشنايى براى ديدار كامل مى شود و با مجموعه‌اى از هدايت‌ها، نظر به جامعيت و نفوذ مى‌رسد. ▪️مدرسه عین صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری https://eitaa.com/joinchat/3686334965Cf3dfb22054
شرح احادیث حضرت زهرا(س)، 4.mp3
8.26M
◀️ حدیث چهارم: قالت فاطمة عليها سلام الله؛ «البشر فى وجه المؤمن يوجب لصاحبه الجنة. البشر فى وجه المعادى يقى صاحبه عذاب النار». فاطمه عليها السلام فرمود: خوشرويى در برابر مؤمن براى او بهشت را باعث مى‌شود و خوشرويى در برابر دشمن او را از عذاب و رنج آتش نگه مى‌دارد. خوشرويى و تندخويى، گاهى در اختيار آدمى هستند و گاهى عادت او و يا حاكم بر او هستند. خوشرويى گاهى از علاقه و محبت و گاهى از حلم و ظرفيت و گاهى از تحلم و عادت و گاهى از تصنع و بازيگرى ريشه مى‌گيرد. مادام كه از نفاق و دورويى نباشد، خوشرويى يك ارزش است. اگر در برابر مؤمن باشد براى او بهشت را مى‌سازد و اگر در برابر دشمن باشد و حتى از بازى و تصنع و يا عادت و تحلم باشد، او را از انحراف و فساد و تجاوز و ظلم نجات مى‌دهد. تفاوت تصنع و تحلم و نفاق در ريشه‌ها و هدف‌هاست... ▪️مدرسه عین صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری https://eitaa.com/joinchat/3686334965Cf3dfb22054
حدیث پنجم.mp3
13.95M
◀️ حدیث پنجم: قالت فاطمة عليها السلام: «ان كنت تعمل بما امرناك و تنتهى عما زجرناك عنه فانت من شيعتنا و الا فلا... قالت ان شيعتنا من خيار اهل الجنة كل محبينا و موالى اوليائنا و معادى اعدائنا و المسلم بقلبه و لسانه لنا، ليسوا من شيعتنا اذا خالفوا اوامرنا و نواهينا». محبت ، تشيع و ولايت يك رتبه و يك حد ندارد. حتى خود محبت يك حكم و يك رتبه ندارد. محبت به كسى اگر با تولى و تبرى همراه باشد، اگر با تسليم در قلب و تسليم در زبان همراه باشد، هنوز تا تشيع فاصله دارد، گرچه حدى از ولايت را داشته باشد. تشيع بالاتر از محبت و بيشتر از تولى و تبرى و تسليم قلبى و لسانى، به تبعيت و اطاعت در عمل نياز دارد. حد تشيع در اطاعت و تبعيت است و حد ولايت در تبرى و تولى و تسليم و حد محبت بسيار گسترده‌تر و فراخ‌تر است و شكل‌هاى گوناگون محبت به خاطر خدا و يا به خاطر كرامت و جمال و كمال را در بر مى‌گيرد. اين محبت تا آن‌جا كه محبت شديدتر شود و تمامى دل را بگيرد و حب و بغض آدمى را مهار كند، و تولى و تبرى را بسازد، گسترده‌تر مى‌شود و به ولايت مى‌رسد و تسليم قلبى و اعتراف لسانى را آسان مى‌كند. ولى تشيع و متابعت، اطاعت و همراهى در عمل را مى‌خواهد. بدون اين تسليم در عمل و همراهى در عمل از تشيع خبرى نيست؛ «والله ما شيعة على الا من عف بطنه و فرجه...». ▪️مدرسه عین صاد راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری https://eitaa.com/joinchat/3686334965Cf3dfb22054