☀️
شهید غلامعباس عباسی از زبان دخترش🎤
پدرم هر سه ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه میگرفت. محرمها با پای برهنه در عزای امام حسین علیهالسلام در دسته سینه و زنجیر میزد.
بسیار انسان نوعدوستی بود؛ به نحوی که در اردوهای جهادی و در حوادثی مثل سیل و زلزله با همهی توان به کمک میشتافت. تا پنجاه سالگی به مرکز اهدای خون، خون اهدا میکرد.
رفتارهای خوبش در خانه و در ارتباط با مادر و بچهها و نوههایش به مراتب بیشتر به چشم میآمد. بسیار باحوصله و مهربان بود.
به خاطر دارم یکبار که مادرم به علت بیماری باید در منزل سرم تزریق میکرد کنارش ایستاد و تا تمام شدن آن، سرم را نگهداشت.
پدرم برای شهدا و خانوادههای آنها ارزش زیادی قائل بود. مرتب به آنها سر میزد و جویای حالشان میشد.
او در هر زمینه سرآمد و فعال بود. تنها جایی که همیشه میگفت از آن عقب ماندهام قافلهی شهدا بود. در یادواره شهدای روستا، سر جاده، خیمهای برپا میکرد و به شرکتکنندگان چای و شربت میداد.
۲۰ سال در هیئت محبین حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها در شهرستان خرامه فعالیت داشت. آخرین تاسوعای زندگیاش توی راهپله همان هیئت آنقدر نشست و گریه کرد تا به گفته یکی از دوستانش امضای شهادتش را همانجا گرفت...
🌳
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_غلامعباس_عباسی
#شهدای_شاهچراغ
#شهدای_استان_فارس
#روز۲۶
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
همسر بزرگوار شهید در گفتوگو با سی روز سی شهید🎤
آخرین روزی که همسرم قرار بود به شاهچراغ برود با وجودی که شیفت او ساعت پنج عصر شروع میشد، زودتر از همیشه از سرکار به خانه آمد.
یک نفر از بچههای شهرداری را که مریض شده بود برده بود دکتر و بعد به خانه آمده بود.
آن روز مثل اینکه داشت خود را برای یک سفر آماده میکرد حسابی به خود رسید. حمام رفت و محاسن خود را کوتاه کرد. عطر زد و لباس خادمیاش را پوشید.
خانه را جارو و گردگیری کرد. انگار داشت خانه را برای مهمانها آماده میکرد و حتی این حرف را هم که هیچوقت طی این سالها نگفته بود گفت که: «خانه چقدر به نظرم کوچک است!»
روز قبلش مهر و تسبیحی را داخل کشو گذاشت و گفت: «این مهر برای نماز خواندن نیست!» دلش نمیآمد مستقیم بگوید آن را آماده کردهام برای داخل کفنم!
هنگامی که در شاهچراغ تیراندازی شد، دوست دخترم که خودش هم خادم حضرت شاهچراغ علیهالسلام است زنگ زد و به دخترم گفت: «خدا را شکر که سالمی!» همان موقع به دخترم گفتم: «پدرتان دیگر شهید شد.» دخترم تعجب کرد و گفت: «مادر! این چه حرفی است!» گفتم: «کاملا از رفتارش مشخص بود که میرود و شهید میشود.»
یکی از خادمان حرم، بعد از شهادت همسرم میگفت: «آقای عباسی دائم به مزار شهدای حضرت شاهچراغ میرفتند. در هنگام تحویل شیفت، با حسرت به آنها میگفت: «خوش به سعادت شما. شما عاقبت بخیر شدید.»
خادم به او گفته بود: «ما هم عاقبت بخیر هستیم که اینجا خدمت میکنیم.» او هم جواب داده بود: «نه! اگر ما شهید بشویم عاقبتبخیر هستیم. عاقبت بخیری یعنی شهادت.»
همسرم در هیئت محبین حضرت فاطمه(س) خدمت میکرد.
در ماه محرم، در خیمهی امام حسین علیهالسلام، با شیر و چای گرم، از عزادارن پذیرایی میکرد.
گاهی فیلم فعالیتهای خیمه روی پرده پخش میشد. همه جلو دوربین میآمدند بهجز همسرم!
یک روز به او گفتم: «خب شما هم بیا جلوی دوربین.»
گفت: «لازم نیست کسی من را ببیند! کسی که باید ببیند میبیند.»
🌳
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_غلامعباس_عباسی
#شهدای_شاهچراغ
#شهدای_استان_فارس
#روز۲۶
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فدای آن حریمِ مهربانت
فدای صحن سبزِ آستانت
خریدی خادمت را خوبْ آقا!
خوشا بر خادمِ سقا نشانت!
✍🏻سارا رمضانی ۱۴۰۳/۱/۱۸
☀️
🌳
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_غلامعباس_عباسی
#شهدای_شاهچراغ
#شهدای_استان_فارس
#روز۲۶
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
نام و نام خانوادگی شهید: سیدمحمدباقر صدر
تولد: ۱۳۱۳/۱۲/۱۰، کاظمین، عراق.
شهادت: ۱۳۵۹/۱/۱۹، بغداد، عراق.
گلزار شهید: نجفاشرف، وادیالسلام، آرامگاه خانوادگی «شرفالدین»، عراق.
🌻
نام و نام خانوادگی شهیده: آمنه صدر (بنتالهدی)
تولد: ۱۳۱۵/۱۲/۴، کاظمین، عراق.
شهادت: ۱۳۵۹/۱/۱۹، بغداد، عراق.
گلزار شهید: نامشخص...
🌹🌹
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهیدان_صدر
#بنت_الهدی_صدر
#شهید_محمدباقر_صدر
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_بین_الملل
#روز۲۷
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️🌻
📚صدر تاریخ
نبوغ، در آغوش پدر جای گرفته بود و از بازی انگشتان بابا در موهایش لذت میبرد.
دیگر نیاز نبود به دروغ خودش را به مریضی بزند و با لحنی شیرین بگوید: «موهایم درد میکند!» تا موهایش میزبان دستان پرمهر پدر شود.
چند ماهی میشد که عطش دوری برای بچهها رفع شده بود و جایش دلضعفههای گرسنگی، گریبانگیرشان کرده بود.
سربازها لحظهای از درب خانه غافل نمیشدند و مجال خرید غذا را هم نمیدادند.
از وقتی پدر، مصرانه به دنبال دگرگونی عراق مانند ایران شده بود سختگیریها از سوی سربازان بیشتر به چشم میآمد...
نبوغ یاد آن روزها افتاد که گروهگروه به رسم قدیم برای بیعت با پدرش به خانهشان پا میگذاشتند و حالا...
حتی وقتی بابا را از خانه بیرون بردند نیز کسی جویایش نشد.
اشکهای گرمش روی گونه سرازیر شد؛
هنوز هم نمیتوانست باور کند همین چند روز پیش پدر و عمه را بردند
و آنها دیگر، برنمیگردند...
✍🏻زهرا رضایی ۱۵ ساله ۱۴۰۲/۱۰/۲۰
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
🎙با صدای: رضوانه دقیقی
🎞تدوین: زهرا فرحپور
🌹🌹
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهیدان_صدر
#بنت_الهدی_صدر
#شهید_محمدباقر_صدر
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_بین_الملل
#روز۲۷
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️🌻
آیتالله «سیدمحمدباقر صدر» در دهم اسفند ۱۳۱۳ هجری قمری، در خانوادهای اهل علم و تقوا، در شهر کاظمین عراق به دنیا آمد.
در کودکی پدر خود را از دست داد و در نوجوانی همراه برادرش عازم نجفاشرف شد و در حوزه این شهر، به تحصیل علوم اسلامی پرداخت تا به درجه اجتهاد رسید.
سپس به تربیت شاگردان و تحقیقات علمی خود پرداخت.
وی علوم اسلامی را با سبکی نو و با تحقیقات انجام یافته مطرح کرد و به طرح مسائل روز و مبتلابه جامعه اسلامی مبادرت ورزید و سیستم آموزشی جدیدی را در جهت اصلاح و پویایی حوزه بنیان نهاد.
تألیفات بسیار گرانبهای آیتالله صدر در علوم و زمینههای مختلف از جمله اقتصاد، فلسفه، تاریخ، بانکداری و ... حکایت از نبوغ و تبحر وی در علوم مختلف دارد.
سید محمدباقر در طول هفده ـ هجده سال تحصیل (از آغاز تا پایان) علاوه بر استفاده از هوش و استعداد و نبوغ فوق العادهاش، روزانه حدود شانزده ساعت به تحصیل و مطالعه و مباحثه و تحقیق میپرداخت و خودش نیز همیشه میگفت: «من به اندازه چند طلبه درسخوان، تلاش میکنم!»
در سایهی این پشتکار جانانه بود که بر همه مشکلات فائق آمد و در کسب دانش و فضیلت به مقامی عالی دست یافت و گفتهاند که از هنگام بلوغ شرعی، خود مجتهد شده بوده و از مجتهد دیگری تقلید نکرده است.
با شروع نهضت اسلامی در ایران در سال ۱۳۴۲ شمسی با موضعگیری قاطع به حمایت از حضرت امام(ره) پرداخت و پس از تبعید ایشان به نجف، رابطه نزدیکی میان این دو عالم بزرگوار برقرار شد. به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رژیم بعثی عراق فشارهای خود را بر ایشان بیشتر کرد؛ اما آیتالله صدر با اعلام تبعیت از امام(ره) در برابر همه سختیها مقاومت کرد.
مردم عراق به منظور اعلام همبستگی با شهید صدر به سوی نجف حرکت کردند؛ اما رژیم بعثی که از این قیام به وحشت افتاده بود با حمله به مردم حدود ۲۰ هزار زن و مرد را دستگیر و روانه زندانها کرد. آیتالله صدر، روز شانزدهم رجب ۱۳۹۹ق را اعتصاب عمومی اعلام کرد و به دنبال آن مردم دست از کار کشیده و مغازهها را تعطیل کردند.
فردای آن روز، عوامل رژیم بعثی، آیتالله صدر را دستگیر کرده و در پی این دستگیری، خواهر ایشان «سیدهبنتالهدی صدر» نقش رهبری را بر عهده گرفتند.
با اوجگیری اعتراضات، رژیم بعثی شهید صدر را موقتاً آزاد کرد؛ اما پس از مدتی در ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ با حمله به منزل ایشان مجدداً وی و خواهرشان را دستگیر و به بغداد منتقل کردند.
پس از سه روز، این دو بزرگوار در زیر شدیدترین شکنجههای رژیم جنایتکار بعثی به شهادت رسیدند.
🌹🌹
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهیدان_صدر
#بنت_الهدی_صدر
#شهید_محمدباقر_صدر
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_بین_الملل
#روز۲۷
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌻
آمنه صدر، معروف به بنتالهدی و شهیده صدر (۱۳۵۷-۱۴۰۰ق/۱۹۳۷-۱۹۸۰م)، خواهر شهید سید محمدباقر صدر، از زنان نویسنده و فعال فرهنگی-سیاسی عراق در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
او نزد برادرش سید محمدباقر صدر، شیخ زهیر الحسون و امعلی الحسون درس آموخته و به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی پرداخت.
از فعالیتهای وی میتوان به تشکیل جلسات خانگی دینی، نوشتن مقاله در مجله الاضواء، سرپرستی مدارس الزهراء، نوشتن کتاب، داستاننویسی و سرودن اشعار مذهبی اشاره نمود.
همواره در جمع زنان میگفت: «اسلام غریب است و دلسوز کم دارد.»
با همه وجود در راه خود تا پای جان پیش رفت.
بنتالهدی، بهدنبال اعتراض به دستگیری برادرش، سخنرانیهایی در حرم حضرت امیرالمومنین امام علی علیهالسلام انجام داد که به تظاهرات در شهرها و کشورهای مختلفی انجامید؛ به این سبب صدام او را همراه برادرش، در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ (۲۲ جمادی الاول ۱۴۰۰)، سه روز پس از آخرین دستگیری، به گونه دردناکی به شهادت رساند.
بنتالهدی صدر مانند جدهاش حضرت زهرا سلام الله علیها مظلوم زیست، غریب شهید شد و هرگز کسی ندانست که او در کجا دفن شده است.
پس از آنکه صدام، بنتالهدی را به قتل رساند، در پاسخ به اینکه چرا خواهر صدر را به قتل رساندی؟ گفت:
«من قضیه حسین را تکرار نمیکنم. زینب بعد از برادرش، زنده ماند و یزید و آلامیه را رسوا کرد.»
الا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون...
🌹
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهیدان_صدر
#بنت_الهدی_صدر
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_بین_الملل
#روز۲۷
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
یک عمر صف جهاد برپا کردند
دین را به تلاش خویش احیا کردند
مانند حسین و زینب آنها با عشق
در معرکه، نقش خویش ایفا کردند
✍🏻فاطمه شعرا ۱۴۰۳/۱/۱۹
☀️
🌻
🌹🌹
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهیدان_صدر
#بنت_الهدی_صدر
#شهید_محمدباقر_صدر
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_بین_الملل
#روز۲۷
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌞
نام و نام خانوادگی شهید: محمدرضا کشاورز
تولد: ۱۳۸۶/۱/۲۰، شیراز.
شهادت: ۱۴۰۱/۸/۴، حرم حضرت شاهچراغ علیهالسلام، شیراز.
گلزار شهید: حرم حضرت شاهچراغ علیهالسلام.
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_محمدرضا_کشاورز
#شهدای_شاهچراغ
#شهدای_دانش_آموز
#شهدای_اغتشاشات
#شهدای_استان_فارس
#روز۲۸
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌞
«محمدرضا کشاورز» اهل شیراز بود و در مقطع دهم رشته علوم انسانی در همان شهر تحصیل میکرد.
وی در فعالیتهای تحصیلی و علمآموزی کوشا و ممتاز بود و به اخلاق خوش و ادبِ مثالزدنی، شناخته میشد.
مؤذن مسجد محل بود و گاها مکبّری هم میکرد. ارادت ویژهای به امام مهدی عجلالله تعالی فرجهالشریف داشت و برای نزدیک شدن به آن امام والامقام، مشغول مطالعه و تحقیق بود.
«سردار شهید حاج قاسم سلیمانی» را الگوی خود میدانست و از همان سن سودای شهادت در سر داشت. آنقدر که پدر و مادرش را پدر و مادر شهید خطاب میکرد.
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_محمدرضا_کشاورز
#شهدای_شاهچراغ
#شهدای_دانش_آموز
#شهدای_اغتشاشات
#شهدای_استان_فارس
#روز۲۸
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌞
محمدرضا دو هفته قبل از وقوع حادثه تروریستی حرم حضرت شاهچراغ، نیت کرده بود که هر چهارشنبه هنگام غروب، به قصد زیارت به حرم مشرف شده و نماز مغرب و عشا را به جماعت ادا کند و در جلسات و مراسمات مذهبی که در آستان مقدس برگزار میشود شرکت نماید.
او به قصد ادای نیت خود، در دومین حضورش، توسط داعش ملعون در حمله تروریستی به حرم، به لقاءالله شتافت.
پیکر مطهر این شهید بزرگوار نیز همانند دیگر شهدای حادثهی حرم حضرت شاهچراغ علیهالسلام، بر دستان مردم شهرهای مقدس مشهد و شیراز تشییع شد و به همراه ۵ شهید دیگر در صحن مطهر، در جوار حضرت احمد بن موسی و برادر بزرگوارشان حضرت سید میرمحمد علیهماالسلام آرام گرفت.
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_محمدرضا_کشاورز
#شهدای_شاهچراغ
#شهدای_دانش_آموز
#شهدای_اغتشاشات
#شهدای_استان_فارس
#روز۲۸
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌞
در هفتههای اخیر قبل از شهادتش یکی از اقوام خطاب به او گفته بود که در این شرایط (اغتشاشات سال ۱۴۰۱) مراقبت بیشتری از جان خود داشته باشد؛ که او در پاسخ گفته بود: «من به حرم شاه چراغ علیهالسلام میروم و در آنجا شهید خواهم شد.»
مادر مکرم شهید ابتدای همانسال سفری به کربلای معلی داشت که قبل از سفر از فرزندش خواسته بود چه سوغاتی از این سفر میخواهد که برای او بیاورد؛ که او گفته بود: «از کربلا برایم پارچه کفنی متبرک به تربت امام حسین علیه السلام بیاور.»
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_محمدرضا_کشاورز
#شهدای_شاهچراغ
#شهدای_دانش_آموز
#شهدای_اغتشاشات
#شهدای_استان_فارس
#روز۲۸
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
عطری وزید، قلب تو را عشق دَر گرفت
پر زد دوباره، راه زیارت ز سَر گرفت
خونت گواه شد که به اخلاص آمدی
آقای شاهچراغ تو را هم به برَ گرفت
✍🏻زهرا دشتیار ۱۴۰۳/۱/۲۰
🌞
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_محمدرضا_کشاورز
#شهدای_شاهچراغ
#شهدای_دانش_آموز
#شهدای_اغتشاشات
#شهدای_استان_فارس
#روز۲۸
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🇮🇷
نام و نام خانوادگی شهید: روحالله عالی
تولد: ۱۳۶۰/۸/۲، زاهدان.
شهادت: ۱۳۹۶/۱/۲۱، کورین، زاهدان.
گلزار شهید: گلزار شهدای زاهدان.
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
📚 به من گفته بودند...
جلوتر که آمدند، شناختمشان.
صدایشان را شنیدم.
_ اینقدر گریه نکن! من بهت میگم خوبه. این رو بدون! شما فقط هفت سال باهم زندگی میکنید!
بیدار شدم و با خوشحالی از اتاق بیرون رفتم.
_ مامان جواب من مثبته! دیگه مردد نیستم.
***
دستی روی صورت خیسم کشیدم.
_ خدایا! چقدر زود روحالله رو بردی پیش خودت! مگه ما چند سال با هم زندگی کردیم؟!
با حالی پریشان، شروع کردم به شمردن.
از ۸۹ که به ۹۶ رسیدم، شد هفت سال!
چیزی مثل جرقه، توی ذهنم روشن شد! خدایا چطور آن خواب شیرین را توی این سالها از یادم برده بودی و حالا به وضوح برایم مجسم شد؟!
مولا امیرالمؤمنین، به من گفته بودند!...
✍🏻سمیرا اکبری ۱۴۰۲/۱۱/۵
👩🏻💻طراح: مطهرهسادات میرکاظمی
🎙با صدای: هانیهسادات عباسی
🎞تدوین: زهرا فرحپور
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🇮🇷
«روحالله عالی» در شهر زاهدان به دنیا آمد. خانوادهاش اصالتاً سیستانی ولی بزرگ شده زاهدان بودند. یک برادر و چهار خواهر داشت. پدرش استاد بنا بود و نان حلال توی سفره خانواده میگذاشت.
روحالله به عنوان فرزند اول خانواده، شغل پاسداری را انتخاب کرد و تنها برادرش هم به تبعیت از او پاسدار شد.
عموی آنها شهید «رضا عالی» در تیرماه ۱۳۶۷ در حالی که ۲۲ سال بیشتر نداشت به عنوان داوطلب بسیجی در شلمچه به شهادت رسید. هشت سال پیکرش مفقود بود. بعدها تفحص شد و به خانه برگشت. آن روزها، روحالله نوجوانی بود که با لمس این صحنهها، فرهنگ شهید و شهادت، ملکهی ذهنش میشد.
هربار به زیارت مزار عمویش میرفت با دیدن قبر خالی بغل قبر عمو رضایش، گریه میکرد و در آخر زمزمهکنان به او میگفت: «خدا کند قبر کنارت به من برسد!»
بعد از چند سال، بالاخره آن قبر نصیب خودش شد.
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🇮🇷
روحالله در ابتدا راننده آمبولانس سپاه بود و مدتی بعد در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیهالسلام تهران قبول شد.
سال ۱۳۸۵ به عنوان افسر سپاه پاسداران آموزش دید و خدمتش را در تیپ نیروی مخصوص ۱۱۰ سلمانفارسی شروع کرد. بعد از مدتی به عنوان مسئول تحلیلی برنامه در عملیات بود و سپس سمت جانشین گردان میرجاوه را به عهده گرفت. از آنجا هم فرمانده گردان ۴۰۹ حمزه سیدالشهدا علیهالسلام شد. دو سال بعد در همین کسوت فرماندهی گردان به شهادت رسید. بیستو یکم فروردین سال ۱۳۹۶ مصادف با شب ولادت امام علی علیهالسلام و روز پدر بود که خبر شهادتش را آوردند.
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🇮🇷
شرح شهادت از زبان آقای «امین عالی» برادر شهید🎤
آن روز برادرم به عنوان فرمانده گردان بخش کورین( از توابع شهرستان زاهدان) به همراه نیروهایش در حال انجام مأموریت و تأمین امنیت بودند که به خودرویی مشکوک میشوند و دستور ایست و بازرسی میدهند و از افراد داخل خودرو که بعدها مشخص شد از اشرار معروف منطقه بودند تقاضای مدارک شناسایی میکنند. ناگهان دو شرور به طرف برادرم شلیک میکنند و او را به سختی مجروح میکنند. کمی بعد هم روحالله، بر اثر جراحات وارده به شهادت میرسد.
روحالله متأهل بود و دو فرزند به نامهای «محمدعرفان» و «محمدسبحان» دارد که در زمان شهادتش یکی هفت ساله و دیگری چهار ساله بود.
روحالله به مادرمان میگفت:
«من لیاقت شهادت را ندارم ولی شما را به صبر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) قسم میدهم که اگر لایق شدم و به شهادت رسیدم، افتخار کنید. گریه نکنید و دشمن ما را شاد نکنید.»
بعد از شهادتش یک شب، مادرم خیلی بیتابی کرد. روحالله به خوابش آمد و گفت: «مامان جای من خوب است گریه نکن! اگر ببینم با رفتنم ناراحتی اذیت میشوم! من جایم خوب است.»
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و مایی که همیشهی روزگار، مدیون خون شهداییم!...🌷
🇮🇷🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
https://www.aparat.com/v/s8cx0
🎥مستند «شهید روح الله عالی»
پخش شده از شبکه هامون📺
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🇮🇷
سرکار خانم «ناهید عالی» همسر شهید «روحالله عالی»، در گفتوگوی اختصاصی با سیروز سیشهید:🎤
زمانیکه آقا روحالله به خواستگاری من آمد، با وجود اینکه جوان بسیار بااخلاق و خوشسیرتی بود اما من مردد بودم که چه جوابی به او بدهم!
شبی به خانم حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، متوسل شدم. نمازشان را خواندم و سر بر سجده گذاشتم. داشتم گریه میکردم که در همان حال خوابم برد.
در عالم خواب دیدم شخصی نورانی بهطرف من میآید.
اولش ایشان را نشناختم؛ ولی وقتی جلوتر آمدند شناختمشان. مولا امیرالمومنین امام علی علیهالسلام بودند!
ایشان با مهربانی آمدند کنارم و فرمودند: «چرا اینقدر گریه میکنی دخترم؟! مگر کسی که دوستش داری قد بلند نیست؟ مگر سبزهرو نیست؟ مگر محاسن ندارد؟»
گفتم: «چرا خودش است و همه اینها را دارد.»
گفتند: «پس خوب است؛ من دارم به تو میگویم که خوب است؛ پس دیگر اینقدر گریه نکن! ولی یک چیزی را به تو بگویم! شما فقط ۷سال باهم زندگی خواهید کرد!»
من گفتم: «طول زندگی مهم نیست! مهم کیفیت زندگیست.» ایشان هم حرف مرا تأیید کردند.
از خواب بیدار شدم. با قلبی آرام و مطمئن و فوقالعاده خوشحال، جواب مثبتم را به مادرم اعلام کردم.
ما باهم ازدواج کردیم. من بعداً خوابم را برای آقاروحالله تعریف کردم که براساس این خواب شما را انتخاب کردهام و کس دیگری ضمانت شما را کرده است...
اما بعد از ازدواج، کلا خواب از یادم رفت که مولایم امیرالمؤمنین به من گفته بودند: «شما فقط ۷سال باهم زندگی میکنید!»
البته که این هم، از حکمت خدا بود که یادم برود؛ وگرنه قطعا زندگی برایم سخت میشد؛ و دائم در حساب و کتاب بودم که ۳ سال دیگر مانده، ۲سال دیگر مانده و این موضوع از شیرینی زندگی من و آقا روحالله میکاست.
من و آقا روحالله ۸فروردین ۸۹ باهم ازدواج کردیم و در ۲۱ فروردین ۹۶ او شهید شد.
شبی که خبر شهادتش را بهمن دادند در همان حالی که گریه و شیون میکردم با خودم گفتم: «خدایا!چه قدر زود روح اللهِ مرا پیش خودت بردی؛ مگر ما چند سال باهم زندگی کردیم؟!»
مثل دیوانهها شروع کردم به حساب کردن! از ۸۹ شمردم تا رسیدم به ۹۶. به عدد ۷ رسیدم!
آن لحظه بود که یاد خواب افتادم و گفتم:
«ای خدا! مولا علی بهمن گفته بودند شما فقط ۷سال باهم زندگی میکنید»
آنجا بود که نالهای سر دادم و از حال رفتم.
مولا امیرالمؤمنین، خودش آقا روحالله را با تاییدیه خودش به من داد و در شب میلادش و در روز پدر، او را از من گرفت و به مهمانی خودش برد.
آقا روحالله هم ارادت خاصی به «امام علی» علیهالسلام داشت. مثل ایشان دستگیر فقرا بود و دست و پا بخیریاش شهره خاص و عام. ذکر لبهایش «یاعلی» بود. هر کاری میخواست بکند «یاعلی» میگفت. خداحافظیاش «یاعلی» بود.
آخرش هم، مولا علی علیهالسلام، دستش را گرفت.
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
دوست شهیدش «شهید حاج احمد کاظمی» بود. فردای عروسیمان، توی ماشین، داشتیم به منزل پدرشوهرم میرفتیم؛ که روحالله رادیو را روشن کرد. برنامهای در مورد «شهید کاظمی» در حال پخش بود.
دیدم اشک توی چشمانش جمع شد و گفت:
«خانم! دعا کن منم مثل «شهید کاظمی» شهید بشم!»
باتوجه به اینکه اولین روز عروسیمان بود خیلی ناراحت شدم و گفتم: «این چه حرفیه که میزنی!»
بعد از آن، همیشه فیلمهای «شهید کاظمی» را میدید؛ عکس ایشان را هم قاب کوچکی گرفته و در خانه جلوی چشمانش گذاشته بود.
درست یکماه قبل از شهادتش، در اسفندماه، یک دورهی رزم در برف، در شهر اردبیل داشت. همانجا با دوستانش جمع شده بودند و از هم فیلم میگرفتند؛ در ویدئو، دوستش میگوید: «روح الله! شما هم یک چیزی بگو!»
او هم در جواب میگوید: «خدا کند من هم مثل حاج احمد کاظمی شهید بشوم. چهکار کنم که حسرت به دل ماندهام...»
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
نماز بر پیکر «شهید روحالله عالی» توسط «آیت الله عباسعلی سلیمانی» نماینده وقت ولیفقیه استان سیستان و بلوچستان قرائت شد که ایشان نیز در اردیبهشت ۱۴۰۲ به شهادت رسیدند.
🇮🇷🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🆔 https://www.aparat.com/v/nRxNf
🎥👆🏻حضور غمانگیز پدر بزرگوار «شهید روحالله عالی» در محل شهادت فرزندش💔😭
⚜⚜⚜
خدایا!
به حق خون پاک این شهدا که زندگی و آرامشمان را مدیونشان هستیم
ما را پاکیزه از این ماه خارج کن...🤲🏻🌙
🇮🇷🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
من عاشق علی و علی دلبر من است
در راه زندگی، همه جا رهبر من است
لطف علیست اینکه پس از هفت سال عشق
نام «شهید» عاقبت همسر من است
✍🏻فاطمه شعرا ۱۴۰۳/۱/۲۱
🇮🇷🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_روح_الله_عالی
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_امنیت
#شهدای_مرزبان
#شهدای_مناسبتی
#شهدای_استان_سیستان_و_بلوچستان
#روز۲۹
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid