eitaa logo
𝑝𝑟𝑖𝑣𝑎𝑐𝑦𝑜𝑓𝑙𝑜𝑣𝑒💍🤍
51 دنبال‌کننده
49 عکس
1 ویدیو
0 فایل
تُ‌قَشَنگ‌تَࢪ‌‌ین‌دَلیل‌بَࢪ‌‌ای‌ِتُند‌زَدن‌ِقَلب‌ِمَنی؛🦋 . کُپے‌‌‌اَزࢪ‌‌مان؟لا! . ࢪ‌‌مانِ!حَࢪ‌‌یمِ‌عِشق . بهِ‌قَلَمِ‌ࢪ‌‌.ق
مشاهده در ایتا
دانلود
چشامو بازکردم که دیدم توی بغل علی توی اتاقش خوابم برده و علی منو به خودش چسبونده. اومدم پاشم که علی منو به خودش چسبوند. +علی داداش ولم کن -نوچ +علیییییی -نوچ +علی تروخدا ولم کن له شدم -نوچ نوچ +ولم نکن اصن پشتم رو بهش کردم که یهو بوسه ای روی موهام نشوند و آروم ولم کرد و پشتش رو بم کرد. آروم برگشتم و داشتم نگاش میکردم که برگشت و یه چشمک زد و خوابید‌. آرم پاشدم و پتو رو روی علی کشیدم و رفتم توی آشپزخونه که ناهار درست کنم که ظهر که مامان و بابا از بيمارستان میان شام داشته باشیم . فسنجونم رو پختم و برنجم رو گزاشتم دم بکشه که یهو علی از پشت انگشت هاشو فرو کرد تو پهلوم که دو متر پریدم بالا و با کفگیر زدم رو دستش. +ینی چی این کارا آقای محمدی؟ -دوس دالم خانوم محمدی +گگگ حالا برو سالاد درس کن -نمخام +علی برو دیه سالاد رو تو درست کن همه وسایلش رو میزه -باشه جوجو +گگگ علی رف سراغ سالاد و منم رفتم یه زنگی به مامان بزنم که ببینم کی میاد. +سلام مامان جونم -به به ریحانه خانوم سنگ خورده تو سرت؟ +سنگ برا چی؟ -برا اینکه مهربون شدی یه خنده ی ریزی کردم و گفتم: +من همیشه مهربونم مامان خانوم -صد البته حالا کاری بام داشتی؟ +نه میخاسم بگم ناهار درست کردم کی میاین؟ -معلوم نیست امروز شیفت دارم +آها پس من و علی میخوریم و میزارم تو یخچال من ساعت پنج باید برم دانشگاه کار دارم بعدشم میرم با علی هیئت -باشه مواظب خودت باش +باش خوب مامان کاری نداری؟ -نه +یاعلی ادامه دارد... کپی؟ لا لا! نویسنده: ر. ق https://eitaa.com/ejnkdu