eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
360 دنبال‌کننده
1هزار عکس
217 ویدیو
261 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️فتوای رهبر معظم انقلاب درباره دوچرخه سواری بانوان در خیابان @ejtehad_jame
📸 | باید طلاب را مُتَفَقِّه، سیّاسِ حکیمِ مطلع از مسائل جهانی بار بیاورند. 🆔 @ejtehad_jame
فقیه خراسانی اسوه تبلیغ.pdf
303.6K
جزوه (فقیه خراسانی اسوه تبلیغ) شرحی کوتاه از زندگی و فعالیت های تبلیغی عالم ربانی آیت الله شیخ غلامرضا فقیه خراسانی یزدی است عالم بزرگی که به فرموده آیت الله بهجت بعید است روزگار دوباره نظیر او را بیاورد. @ejtehad_jame
بسمه تعالی: سلام علیکم به اعضای گرامی کانال پیشنهاد می شود به کانال آرشیو صوتی احادیث معنوی استاد نیک اقبال در تلگرام مراجعه کنند و صوت ها را از اول به ترتیب گوش کنند مباحث بسیار خوب و جامعی دارد که غالبا کمتر جایی پیدا میشه،مباحثی که تا به حال کمتر شنیده اید و تأثیر زیادی در اصلاح ارتباط ما با همسر،فرزند،والدین،همسایه،همکار،همدرس،طبیعت،هستی،و ارتباط معنوی توحیدی با خداوند و اهلبیت علیهم السلام دارد جدّا سفارش می کنیم حداقل ۲۰صوت آنرا گوش کنید تا متوجه تأثیرگذاری این مطالب در تمام عرصه های زندگی تان بشوید.استاد نیک اقبال از شاگردان آیت الله العظمی بهجت و آیت الله خوشبخت و آیت الله آقا مرتضی تهرانی (برادر آیت الله آقا مجتبی تهرانی)و خیلی علمای دیگه هستند و هم در دانشگاه تهران،دکترای پزشکی گرفته اند و هم در حوزه در رشته های گوناگون علمی تحصیل کرده اند و به صورت تخصصی در مباحث عرفان اسلامی،و عرفان های شرقی و غربی تحقیقات وسیعی داشته اند و صاحب تألیفات زیادی در این زمینه هستند. صوت های جلسه احادیث معنوی ایشان در تلگرام بارگذاری شده و بسیار مفید و کارگشاست.افق جدیدی در زندگی طالبان معنویت و معرفت باز می کند هفت مقاله کوتاه در سیر و سلوک در آخر کتاب الاذکار ایشان هم خیلی جالبه 👇👇 احادیث معنوی(آرشیو جلسات مصطفی نیک اقبال) https://t.e/revayat_manavi با تشکر .ادمین کانال @avaymarefat
pkg.apk
19.51M
نرم افزار«الهادی» شامل گفتارها و نوشته های مکتوب و سخنرانی های استاد شیخ جعفر ناصری(دام ظله)در زمینه های مختلف خصوصا مسائل تربیتی و اخلاقی و سلوکی می باشد.ایشان از شاگردان آیت الله العظمی بهجت و آیت الله بهاءالدینی و آیت الله کشمیری(رضوان الله علیهم)و...می باشند. @avaymarefat
💢 چه لزومی دارد که محافل عمومی ما حالت درسی نداشته باشد و سخنرانی، چیزی غیر از درس باشد؟ 🔰 آیت الله سید علی خامنه ای ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 🔅من همیشه پیش خودم این جور فکر می کردم و می کنم که چه لزومی کرده است که محافل عمومی ما حالت درسی نداشته باشد و سخنرانی، چیزی غیر از درس باشد؟ چه مانعی دارد که در يك محفل عمومی، با جمعیت زیاد، افکاری که در مجلس آماده هستند برای شنیدن، آماده باشند برای شنیدن چیزهای مشکل و محتاج به تأمل و تفکر، عینا مثل کلاسی درس؟ 🔅چه لزومی دارد که حتما در روز ماه رمضان؛ چون ماه رمضان است و دهانها روزه است، گوینده خودش را ملزم و ناچار ببیند که مطالب را سرگرم کننده تر و شیرین تر و توأم با مسائل تفریحی بیشتر بیان کند؟ چرا؟ تا کی ما باید در محافل و مجالس عمومی، امید بهتر و بالاتر و عمیق تر اندیشیدن را نداشته باشیم؟ چرا باید نداشته باشیم؟ از مراسلات @ejtehad_jame
♻️حق و حکم از منظر علامۀ طباطبایی 🔰 عباس افروزی 💠یکی از دغدغه هایی که در علم فقه وجود دارد، تعاریفی است که در مورد مفاهیم فقهی مطرح می شود که آیا آن تعاریف، تعریف عرفی اند یا مباحث اصولی، فلسفی، کلامی بسان عینکی بر چشم فقهاء موجب شده مفاهیم فقهی را آنطور که باید، تعریف نکرده باشند. ❇️توضیح آنکه: در میان قواعد مختلف، یک قاعده محکم و بدیهی وجود دارد که «عناوین فقهی ملقات به عرف اند». یعنی عناوینی که در لسان آیات و روایات آمده، به عرف القاء شده است و در تبیین آن ها نباید از دید و نگرش عرفی خارج شد. 🔹ریشۀ نزاع در میان فقهاء این است که کدام یک از تعاریف، به عرف نزدیک تر بوده و آثار و لوازمش موجب خروج از فهم عرفی خارج نمی شود. بنابراین نباید چیزی غیر از دید بسیط و سادۀ عرفی در تحلیل و تبیین آن مفاهیم حاجب و مانع شود. 💠به عنوان مثال یکی از اشکالاتی که مرحوم امام «ره» به محقق اصفهانی «ره» درمورد تعریف و تبیین مفهوم «ملک» این است که ورود شما در باب مقولات عشر برای تحلیل و تبیین مفهوم عرفیِ ملک، از اساس اشتباه بوده، حال چه ملک را از مقوله جده بدانید چه از مقوله اضافه. چرا که در تحلیل و تبیین مفهوم مِلک، باید فهم عرف را ملاک قرار داد. در این تحلیل که شما مفهوم ملکیت را به وسیلۀ مقولۀ جده یا اضافه توضیح دهید، پنداشته اید عرف در ابتداء مقولات عشر را درک کرده و در قدم بعد به مفهوم ملکیت منتقل شده است! در حالی مقولات عشر بعد از سالیانی دراز به وسیلۀ ذهن دقیق و عمیق فلاسفه اثبات شده است! قطعا عرف مفهوم ملکیت را سابق از مقولات عشر درک کرده است. لذا نباید برای توضیح ملکیت دست به دامن مفاهیم نسبیه و مقولات عشر شد: «و أمّا الأمر الثاني: فقد يُقال: بأنّ المقام من قبيل استصحاب الشخصي، و لا يجري فيه استصحاب الكلّيّ؛ و ذلك لأنّ الملكيّة هو اعتبار المقولة؛ إمّا الجِدَة و إمّا الإضافة…..و الجواب عن ذلك: أنّ زمان اعتبار الملكية متقدّم على زمان كشف المقولات، و لازم اعتبار المقولة دركها، و ليس فليس...» كتاب البيع(تقرير قديرى)، ص: 59 ✅روش علامه در تعریف مفاهیم فقهی مرحوم علامۀ طباطبایی «ره» در تعریف مفاهیم فقهی روشی اتخاذ کرده که در آن روش چنین تحلیل و تبیین هایی از اساس سالبه به انتفاء موضوع می شوند. 🔸ایشان برای تحلیل و تبیین این مفاهیم، اولین مرحله ای که عرف انسانی از آن نشأت گرفته است را ملاک قرار می دهند. ایشان بنا بر قاعده «الإنسان جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» انسان را در وهلۀ اول انسانی ساده و بسیط می بیند که تمام قوای انسانی اش بالقوه بوده و بُعد حیوانی اش غلبه دارد. انسان در این وهله به حیوان بودن نزدیک تر است تا انسان بودن. 🔹از این رو مرحوم علامه برای تبیین و شرح چنین مفاهیمی، از مفاهیم روشن و پر واضحی-که حتی گیاهان و حیوانات نیز در آن مشترک اند- استفاده کرده و زنجیره وار این مفاهیم را روی هم چیده تا به مقصود نهایی برسد. چنین تعریفی که شروعش از ابده البدیهیات باشد، قطعا عرفی بوده و لوازم و ثمرات صحیحی خواهد داشت. 💠به عنوان مثال مرحوم علامه ذیل «آیه 188 سورۀ بقره» در مورد مفهوم حق و ملک و کیفیت به وجود آمدن این مفاهیم در میان عرف چنین سخن می گوید: « كل ما بين أيدينا من الموجودات المكونة، و منها النبات و الحيوان و الإنسان، فإنه يتصرف في الخارج عن دائرة وجوده مما يمكن أن ينتفع به في إبقاء وجوده لحفظ وجوده و بقائه، فلا خبر في الوجود عن موجود غير فعال، و لا خبر عن فعل يفعله فاعله لا لنفع يعود إليه، فهذه أنواع النبات تفعل ما تفعل لتنتفع به لبقائها و نشوئها و توليد مثلها، و كذلك أقسام الحيوان و الإنسان تفعل ما تفعل لتنتفع به بوجه و لو انتفاعا خياليا أو عقليا، فهذا مما لا شبهة فيه.» المیزان، ج2، ص53 توضیح آنکه مرحوم علامه می فرماید تمام افعال و تصرفاتی که موجودات زنده (اعم از گیاه و حیوان و انسان) خارج از دایرۀ وجودی خود انجام می دهند، همه و همه به خاطر تحصیل منفعتی است که به خود آن ها برگردد. و می فرماید که چنین مساله ای بدیهی بوده و مما لا شبهة فیه است. 📌 ادامه👇
📌 ادامه👆 🔵اصل اختصاص 🔸ایشان در ادامه، یک مساله و حلقۀ بدیهی دیگر را بر آن مسالۀ بدیهی سابق سوار می کنند: این موجودات زنده با غریزه طبیعی و شعوری خدا دادی خود، می فهمند که به دست آوردن منفعت به صورت کامل حاصل نمی شود مگر با اختصاص دادن آن منافع به خود. به این صورت که فعل و تصرف در آن چیزی که موجب نفع می شود را به خود اختصاص داده و از فاعل های دیگر جلوگیری کند : «و هذه الفواعل التكوينية تدرك بالغريزة الطبيعية، و الحيوان و الإنسان بالشعور الغريزي أن التصرف في المادة لرفع الحاجة الطبيعية و الانتفاع في حفظ الوجود و البقاء لا يتم للواحد منها إلا مع الاختصاص بمعنى أن الفعل الواحد لا يقوم بفاعلين (فهذا حاصل الأمر و ملاكه) و لذلك فالفاعل من الإنسان أو ما ندرك ملاك أفعاله فإنه يمنع عن المداخلة في أمره و التصرف فيما يريد هو التصرف فيه، و هذا أصل الاختصاص الذي لا يتوقف في اعتباره إنسان». الميزان ج2، ص: 54 🔹ایشان تنازع و مشاجرات موجودات و سلاح هایی که آفرینش در بدن آنان تعبیه کرده است را شاهد بر این اصل اختصاص می گیرند: «و يشهد به ما نشاهده من تنازع الحيوان فيما حازه من عش أو كن أو وكر أو ما اصطاده أو وجده، مما يتغذى به أو ما ألفه من زوج و نحو ذلك، و ما نشاهده من فيما حازوه من غذاء و نحوه حتى على الثدي» 💠«ملک» نوعی اختصاص در عرصۀ اجتماع 🔹مرحوم علامه بعد از اینکه اصلی به نام اصالة الإختصاص را در میان موجودات -اعم از گیاه و حیوان و انسان- تبیین کردند، در مرحلۀ بعد وجهۀ نظر خود را به انسان برگردانده و وارد بُعد اجتماعی انسان می شود. بدین بیان: انسان به حکم فطرت و غریزه وارد زندگی اجتماعی می شود. لکن ورود به زندگی اجتماعی موجب از بین رفته آن اعتبار قبل الإجتماع (اصل اختصاص) نمی شود. زیرا همان اندازه که اجتماعی بودن انسان فطری است، اصل اختصاص هم برای او یک مسالۀ فطری و غریزی است. در تقابل میان دو مسالۀ فطری، هیچگاه یکی از دو طرف از بین نمی روند بلکه با اصلاح و سر و سامان دادن، آن دو را در کنار هم نگه می دارد. از این رو ورود انسان در فضای زندگی اجتماعی موجب از بین رفتن اصل اختصاص نمی شود بلکه با سر و سامان دادن، آن را به یکی از قوانین و نوامیس اجتماعی تبدیل کرده و با تنویع آن را به صورت های مختلفی در می آورد. به این صورت که اگر ، آن را «ملک» و اگر ، آن را «حق» می نامد. و به همین شکل تنویع های دیگری انجام می دهد: « ثم إن ورود الإنسان في ساحة الاجتماع بحكم فطرته و قضاء غريزته لا يستحكم به إلا ما أدركه بأصل الفطرة إجمالا، و لا يوجب إلا إصلاح ما كان وضعه أولا و ترتيبه و تعظيمه في صورة النواميس الاجتماعية الدائرة، و عند ذلك يتنوع الاختصاص الإجمالي المذكور أنواعا متفرقة ذوات أسام مختلفة فيسمى الاختصاص المالي بالملك و غيره بالحق و غير ذلك». المیزان، ج2، ص54 🔰از اینجا عمق و قدرت فقهی علامۀ طباطبایی«ره» آشکار شده و حقاً جای خالی حداقل یک اثر فقهی در میان آثار ایشان احساس می شود. اما ایشان مرد تکلیف بود و متناسب با نیاز زمانۀ قلم فرسایی می کرد. درود و رضوان الهی بر روان پاک و مطهّرشان باد. ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ از مراسلات @ejtehad_jame
🔴 حوزه اجتهاد را غلط معنا کرده است/ آینده امری بینابین است/ دغدغه‌های فرهنگی را بروند از همان کسی مطالبه کنند که معادل بیش از 100 مؤسسه فرهنگی به او بودجه داده‌اند ✔ حجت الاسلام دکتر در گفتگو با برنامه چهارسو: 🔸 «جوامع امروز ارگانیک، پیچیده و کلان هستند و اداره آن مقتضی ظهور فقهی است به نام که بتواند نظامات کلان را درک کند. 🔹 به اعتقاد من حوزه را غلط معنا کرده است. معنای اجتهاد فعلی این است که با متد و روش احکام را از متون و منابع استنباط کنیم، اما بنده معتقدم اجتهاد فقط استنباط احکام از منابع نیست، بلکه علاوه بر آن توانمندی استمرار و و به امر مستنبط است. 🔸 علم در با تولید می‌شود. فقیه تا عرصه اجرا را درنیابد، درک وجدانی و عینی نخواهد داشت. 🔹 فقیه قرار است باشد، نه اینکه لزوماً در همه زمینه ها باشد. مدیریت اسلامی در خود مبانی فقه وجود دارد و انشعاب های تخصصی هم اگر هست از همان دین گرفته شده است. 🔸 من غرب را دست‌کم نگرفته‌ام و نمی‌گیرم، اما اینکه هژمون عالم ما شده است، به این معنا نیست که ظرفیت‌های عالم اسلامی برای مواجهه و در آن قفل شده است. 🔹 غیبت امام زمان(عج) موانع گوناگون ایجاد می‌کند، اما بنده به آنچه که آقای درباره غیبت معصوم تقریر می کند، قائل نیستم. حتی دیدگاه برخی مستشرقین هم نسبت به دوره غیبت بسی فعال تر از تقریری است که افرادی مانند ایشان دارند. 🔸 در چند سال اخیر آمارهایی با عنوان بودجه نهادهای حوزوی منتشر شد، اما بعداً مشخص گردید است و مسئول مربوطه در حد وزیر رسماً آمد و عذرخواهی کرد، اما این خبر را در هیچ کدام از رسانه ها منعکس نکردند. 🔹 به علت فقدان بودجه در آستانه تعطیلی است. بروید ببینید آنجا چگونه اداره می شود. 🔸 به یک فرد بودجه ای اختصاص داده اند که معادل بودجه بیش از صد موسسه فرهنگی قم است. الان هم بروند دغدغه های فرهنگی را از همان فرد مطالبه کنند. 🔹 یک جاهایی هم وزرا بلدند که چگونه بر سر حوزه و نظام کلاه بگذارند. ادعا کرده است که شورای عالی فقهی دارد، اما با بررسی مشخص شد فقط یک نفر است، آن هم یک طلبه پایه هفت. 🔸 در نسل بعدی حوزه امری بینابین است، البته با غلبه نسل سنتی. امروز در قم هژمونی است، اما جامعه هم تا جایی صبر می کند و احترام می گذارد و پیش‌بینی من این است که این جریان به زودی نه از درون حوزه بلکه از درون اجتماع خواهد شد.» 📹 مشاهده فیلم کامل مصاحبه: aparat.com/v/h5sYA@ejtehad_jame
🌀 نظر حضرت امام(ره) درباره مرجعیت 🖋 هادی چیت‌ساز 🔹 حضرت امام(ره) در ، علاوه بر تخصص در فقه و اصول و سایر علوم حوزوی، شرایط دیگری را برای مجتهد می شمارند که عبارتند از: ۱. احاطه به مسائل زمان خود ۲. تخصص در مسائل سیاسی و اظهار نظر سنجیده ۳. آشنايى به روش برخورد با حيله ها و تزويرهاى فرهنگ حاكم بر جهان، ۴. داشتن بصيرت و ديد اقتصادى، ۵. اطلاع از كيفيت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، ۶. شناخت سياستها و حتى سياسيون و فرمولهاى ديكته شده آنان؛ ۷. درك موقعيت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمايه دارى و كمونيزم؛ ۸. زيركى و هوش و فراست هدايت يك جامعه بزرگ اسلامى و حتى غير اسلامى ۹. خلوص و تقوا و زهدى كه در خور شأن مجتهد است ۱۰. مدير و مدبر ۱۱. نگاه حکومتی به فقه (صحيفه امام، ج۲۱، ص۲۸۹) ❓ اکنون جای این سؤالات است، حضراتی که سودای مرجعیت دارند، به غیر از کارهای علمی حوزوی، چه سابقه ای در این شرایط دارند؟ مدیریت و مدبریت آنها کجا آزموده شده است؟ اگر در مسائل اقتصادی بصیرت دارند، چرا در مسئله FATF موضعی نگرفتند؟ یا چرا تا کنون در راستای تحقق نظریه اقتصاد مقاومتی، اعم از فعالیت علمی یا حمایتی، کاری نکرده‌اند؟ اگر جریان شناسی سیاسی دارند و از فرمولهای سیاسیون باخبرند، چرا با اعضا فتنه دیدار کرده، یا با سکوتشان از آنها حمایت می کنند؟ اگر نگاه حکومتی به فقه دارند، چرا با لیبرالها و سکولارها دیدار می کنند؟ 🔹 جواب این سوالها، همان شاخص هایی هستند که ردای مرجعیت را هرگز اندازه تن سوداگران مرجعیت نمی داند. غیر از این است که می خواهند برای مرجعیت آینده، همه را از خودشان راضی نگه دارند؟ اینکه به سادگی از کنار این همه مسئله در جامعه می گذرند، تا نکند به کسی بربخورد، نباید ما را مشکوک کند؟ 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @ejtehad_jame
💢وظایف فقیه؛ از رساله‌نویسی تا اداره جهان بشریت با نگاهی به صحنه امروز حوزه علمیه قم اقلیتی از حوزویان را می‌بینیم که سقف فعالیت‌های فقیه را پرداختن به فقه فردی میدانند و بر خلاف سنّت مراجع عظام فعلی حفظهم‌الله و گذشتگان از علمای صالح سلف، با وجود آن‌که مراجع مسلم در قید حیات‌اند دست به و پاسخ به استفتائات و تلاش برای تصدّی مرجعیت می‌زنند. ورای اهداف و آثار ناپسند این فعالیت‌ها؛ آیا واقعا سقف انتظاراتی که اسلام از فقها دارد چاپ رساله و پاسخ به استفتاء است؟ اساسا از دیدگاه اسلام چیست؟ پاسخ به این سؤال را از نامه مجاهد فقید؛آیت‌الله رحمه‌الله می‌خوانیم. نامه‌ای که چند ماه پس از طرح حکومت اسلامی توسط امام، برای حجت‌الاسلام و المسلمین نوشته و دیدگاه‌های خود را درباره حکومت اسلامی و جایگاه فقیه در این حکومت بیان داشتند.همچنین این نامه تفاوت سطح فکری یاران امام با حوزویان غیرانقلابی مشخص می‌کند. بخشی از این نامه را مرور می‌کنیم: 📜«... ؟ آیا ولایت و حکومت جهانی اسلام برای همین فقهایی است که ذکر شده [است]؟ نه. فقیه در کتاب و سنت و در صدر اسلام به معنی امروزی نیست. «تفقه فی الدین» صرف دانستن احکام و از لحاظ حقوقی نیست، تفقه در دین، فهم در دین به معنی وسیع کلمه است. دینی که می‌خواهد نه به کره زمین بلکه بر سایر کرات فرمان‌روایی کند، فهم این دین از لحاظ ایدئولوژی، اقتصادی، نظامی، سیاسی و بالجمله تمام شئونی که بر جامعه از حیث اخلاق، معارف، سیاست، روابط اجتماعی، اقتصاد و غیر حکومت می‌کند، فهم این شئون تفقه در دین است، عالم به این شئون فقیه است، العلماء ورثة الانبیاء الفقها خلفاء الرسول ... اگر بخواهیم بگوییم فقیه [صرفا یک] حقوق‌دان [است]، آن هم این حقوق‌دان‌هایی که می‌شناسیم، زعامت اسلام را کوچک کرده‌ایم، حکومت اسلامی را به صورت کدخدایی درآورده‌ایم، یک حقوق‌دان نمی‌تواند بر جامعه کوچکی چه برسد به جامعه بزرگی که یک جزئش کره ارض است ...حکومت کند، بلکه جهان‌بینی می‌تواند حکومت کند. رئیس جمهور آمریکا با اعوان، انصار و و متخصصین، نقشه کره زمین را بررسی می‌کند و امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن را تجزیه و تحلیل می‌کند. حاکم اسلامی باید جهان‌بینی داشته باشد و بتواند امور جهان را تجزیه، تحلیل و تدبیر نماید، پس اول شرط حاکم جهان‌بینی است و فقیهی حاکم است که جهان‌بین باشد. فقیه علاوه بر جهان‌بینی شرط است جهان‌گیر باشد، چون مأمور به تشکیل در زمین است و کلیه حکومت‌ها را غاصب و باطل می‌داند و در قرآن و سنت اشارات زیادی به این شرط است « و زاده بسطة فی العلم و الجسم ». فقیه باید به فنون جهان‌داری آشنا باشد و عدالت جزئی از این شرط است. پس ما حصل شرایط حاکم در همین سه شرط دور می‌زند: 1. جهان‌بینی 2. جهان‌گیری 3. جهان‌داری.»(نهضت امام خمینی ج2 ص755-747) @ejtehad_jame