eitaa logo
الی الحبیب
2.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
30 فایل
👇 «إلی‌الحبیب» 💠 اخبار 💠 بایدها و نبایدهای مداحی 💠 آداب و سلوکِ ستایشگری‌اهلبیت 🔻 خادم کانال: @setayeshgary
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 تصاویری از پشت‌صحنه برنامه تلویزیونی با حضور شیخ ابراهیم 🆔 @elalhabib_ir
🔰 واکنش حاج‌میثم در خصوص پیام‌های کاربران فضای مجازی به شوخ‌طبعی ستایشگران که در قطعه تصویری از پشت‌صحنه برنامه تلوزیونی معلی پخش شد: ۱. بچه مذهبی‌ها، خصوصاً هیأتی‌ها جزو خنده‌روترین و شادترین‌ها هستن. ۲. در ، بودن نداریم، جز در مقابل دشمنان خدا ۳. ، مؤمن متعادل می‌خواد! کسی که به موقع در تضرع به درگاه خدا و توسل به اهل‌بیت می‌کنه و به وقتش می‌خنده! ۴. خدا کند شوم و شویم. ✍️ میثم مطیعی 🆔 @elalhabib_ir
الی الحبیب
✍🏻اگر امروز در میدان نباشیم.. نقش مداح در جامعه بر گسترش فرهنگ دینی 💠یادداشت تحلیلی مداح اهل‌بیت(ع) کربلایی از ستایشگران پیرو مسئولیت ستایشگران در مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بسم‌الله الرحمن الرحیم 🔰پروردگار متعال را شاکریم در زمان و دورانی چشم گشودیم و پرورش یافتیم که پوست و گوشتمان با محبت و عشق به ائمه معصومین(ع) عجین گشت و آن‌هم به برکت نظام مقدس است که سردار سفر کرده عزیزمان آنرا به () تعبیر کرده است 🔶این حرم از دو بخش مهم جمهوریت و اسلامیت تشکیل یافته که محور اصلی جمهوریت یعنی مردم و حضور آنها در بحث حاکمیت است. جمهوریت ضامن بسط گفتمان مردم سالاری دینی و حفظ و تقویت راه های رسیدن به هدفهای اسلامی و در نهایت تمدن‌سازی اسلامی است. مردم یک اصل غیر قابل انکار در نظام جمهوری اسلامی می‌باشند 🔸این جمهوریت که مبنای دارد، همیشه دشمنانی داشته و دارد و خواهد داشت! چه بیرون از مرزها چه در داخل. امروز دشمن این جمهوریت آنهایی هستند که با اعمال تحریم‌های ظالمانه بر این ملت و بی کفایتی مدیرانی که چشم و دل به عنایات تحریم کنندگان داشته بودند سفره مردم را خالی کردند و مردم را ناراضی و بی‌اعتماد به این نظام مقدس نموده‌اند 🔷 و در این ایام منتهی به همین دو گروه با مطرح نمودن بی‌اثر بودن انتخابات، بی‌نتیجه بودن حضور مردم در پای صندوق‌های رأی، دو قطبی‌سازی‌های کاذب، ترویج ناامیدی و یأس نسبت به آینده سعی در فاصله انداختن مردم با این نظام را دارند! 🔹زیرا آنها بهتر می‌دانند بزرگترین سرمایه این نظام مقدس مردم آن است زیرا این نظام برپایه مردم‌سالاری دینی برپا گردیده است. با توجه به محبت و علاقه مردم ایران به سیره ائمه معصومین (ع) ستایشگران اهل‌بیت(ع) جایگاه ویژه ای در بین افکار عمومی داشته و دارند. 🎗 در جامعه بر گسترش فرهنگ دینی، آگاه سازی، دشمن شناسی و جذب و ترغیب به سمت مفاهیم معنوی بسیار اثرگذار است. نقش مداح در جامعه، هدایت‌گری است و موضوع مداحی و حرکت آن در مسير حرکت صحيح، يکي از دغدغه‌هاي رهبر عزیزمان در کشور است 💢بر این اساس، رهبر حکیم و فرزانه عزیزمان در دیدار اخیر با مداحان، راه مقابله با این برنامه دشمن را بیان فرمودند و مسئولیت آن را هم بر دوش مداحان قرار دادند. 🌀امروز وظیفه بزرگ تبیین بر دوش ما مداحان گذاشته شده است و باید به نحو احسن به مرحله اجرا برسد و اولین قدم، فهیم بودن و آگاهی در خصوص احساس و وظیفه‌شناسی خود مداح در چرایی اهمیت موضوع انتخابات و حضور حداکثری مردم در پای صندوق های رأی می‌باشد ❇️راهکار این مسئله با توجه به موقعیت هر نسبت به شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی و فرهنگی محل فعالیت متفاوت است ⬅️اما به طور کلی می توان در مرحله اول با ایجاد یک کارگروه ویژه با محوریت و هدف‌گذاری حضور حداکثری در هیئت و برگزاری جلسات و توجیه اهمیت موضوع، با هر یک از نفرات اصلی دیگر کارگروه‌ها، سپس بسیج نفرات فعال هیئت در عرصه فضای مجازی در خصوص آگاه‌سازی مسئله، کارهای بسیار جدی انجام داد. 🔖با توجه به حضور پُر شور جوانان و نوجوانان و بانوان بزرگوار در جلسات مخصوصاً جلسات هفتگی که پتانسیل بسیار بزرگی برای اثرگذاری می‌تواند باشد، با دعوت از و استانی در جلسات هفتگی و تشکیل حلقه‌های آگاه‌سازی و ایجاد فضای گفتمانی حول محور انتخابات و همچنین گفت‌وگوی چهره به چهره با مستمعین و مردم شهر در خصوص اهمیت موضوع توسط مداح هیئت و هماهنگی بین مداح و خطیب در خصوص ارائه محتوا می‌توان شور انتخاباتی را در هیئت احیا نمود و آن‌را به تزریق کرد ⚠️در زمان دفاع مقدس و جنگ تحمیلی خیلی‌ها سستی کردند و در میدان جنگ حضور نیافتند و امروز سخت پشیمانند! شاید سستی امروز در جامعه عمل پوشاندن بر فرمان فردا پشیمانی به‌بار بیاورد که دیگر فایده ای ندارد! 💬اگر امروز در میدان نباشیم، شاید فردا باید 4 سال یکدیگر را به صبر در برار حوادث جامعه دعوت کنیم.. 📢انتخابات یعنی: 🔺مشارکت در تصمیم گیری برای آینده 🔺مبارزه با فساد 🔺مبارزه با بی عدالتی 🔺مبارزه با تبییض 🔗حضور مردم در انتخابات، قدم اول برای مشارکت در اداره حکومت اسلامی است و در قدم‌های بعدی مطالبه‌گری، بر عملکرد منتخبین و بازخواست متخلفین، از حقوق مردم سالاری دینی است 🔆ان شاءالله با عنایات خاص پروردگار متعال و حضرت صاحب‌الزمان(عج) همگی در این امتحان سربلند و روسفید باشیم و زمینه‌ساز ساخت کشوری قوی در مقابل تمامی مستکبران جهان باشیم. 🆔 @elalhabib_ir
رزق فقط خوردنی‌ها نیست، لذات آدم رزقش است. لقمه را در دهانش می‌گذارد و تمام لذتش این است، که او دارد من را اداره می‌کند. از دست خدا گرفته و دارد می‌خورد. کم‌کم آنقدر عظمت پیدا می‌کند كه جز از حضور خدا لذت نمی‌برد. وقتی غذا می‌خورد بیش از آنکه از غذا لذت ببرد، از حضور لذت می‌برد. ولی آن یکی حواسش نیست، که همۀ رزقش از سفره خداست، لذتش اینطوری است؛ خدایا! من از هرچیزی غیر از ذکر تو لذت بردم، خسارت کرده‌ام، غفلت کرده‌ام، گناه کردم. خدایا! من استغفار می‌کنم: «أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِك». 🆔 @elalhabib_ir
الی الحبیب
|#دیداریار| #حاشیه‌نگاری حاج‌رحیم #آبفروش از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲
|| حاج‌رحیم از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲ 🔸(قسمت ششم) «نام او را می‌بریم و پسته خندان می‌شود» تازه جاگیر شده‌ام و‌ دارم به سرعت کاغذهایم را تا می‌کنم و شماره می‌زنم که جمعی با هم از راه می‌رسند، حاج می‌زند پشتم و می‌گوید: «بنویس! بنویس! که دوباره مثل پارسال غوغا کنی!» از این سمت هم کارتم را پس گرفته و تحویلم می‌دهد!  درست نمی‌دانم چرا، اما خیلی خوشحال می‌شوم! حداقل کارتش به یادگار ماند! هم کنار روح‌الله، پشت سرم، سمت راست می‌نشیند... 💠💠💠 هوشمندانه و زیرکانه با شعری از آقا شروع می‌کند: «دلم قرار نمی‌گیرد از فغان بی‌تو سپندوار ز کف داده‌ام عنان بی‌تو ز تلخکامی دوران دلم نشد فارغ ز جام عیش لبی تر نکرد جان بی‌تو...» بعد هم سلام و عرض ادب و‌ مقدمه‌ای می‌گوید و دعوت می‌کند از اولین نفر: «در خدمت عزیزی هستیم از دیار کریمان، کرمان آقای ...» مجتبی پشت جایگاه قرار می‌گیرد، خوش‌ذوقی می‌کند و سلامش را در قالب دو بیت تقدیم آقا می‌کند: «جوابی خواهم از عرض سلامم که شیرین‌تر شود امروز کامم در این دیدار این خواندن بهانه است برای بوسه بر دست امامم» بعد با گفتن «سلام آقای من، سلام» ذوقش را کامل می‌کند و مَفصل اتصالی با مربع‌ترکیبی که می‌خواهد بخواند، ایجاد می‌کند؛ کاری که در همان ابتدا تشویق جمعیت را همراه دارد: «السلام آقای من، آقای مولادوست‌ها السلام ای جمع عاشق، ای تولادوست‌ها آمدم از شهر کرمان، شهر زهرادوست‌ها تا بگویم چند خط از مدح او با دوست‌ها باغ ما با ذکر یازهراء گلستان می‌شود نام او را می‌بریم و پسته خندان می‌شود» صدای «به‌به» جمعیت به گوش می‌رسد و لبخندی بر لب جمعیت می‌نشیند، با این بیت، در همان ابتدای کار دینش را به و پسته‌اش ادا می‌کند... «فاطمه وقتی تولد یافت، ایمان خلق شد نور او تابید، خورشید فروزان خلق شد اشک از چشمان او افتاد، باران خلق شد سوی خاک ما نظر انداخت، ایران خلق شد» این‌بار صدای به‌به‌‌گفتن‌ها بالاتر می‌رود... «روز میلاد پر از نورش جنان آمد پدید فاطمه پلکی به هم زد این جهان آمد پدید» صدای تشویق جمعیت به گوش می‌رسد و چند نفری هم بلندتر «احسنت» می‌گویند... «در پی ماهید اگر امشب زمین را بنگرید بر رکاب عالم هستی نگین را بنگرید در میان بهترین‌ها بهترین را بنگرید سجده شکر امیرالمؤمنین را بنگرید» تشویق‌ها ممتد شده و با هر بیت صدای «به‌به» و «احسنت» به گوش می‌رسد... شروع طوفانی‌ای بود... ادامه می‌دهد: «فاطمه چون مادرش پشت و پناه مصطفاست شأن او را بین که دستش بوسه‌گاه مصطفاست» بعدتر که متن کامل شعر را بررسی کردم و با نوشته‌هایم تطبیق دادم، دیدم این بخش در اجرا حذف شده: «قدر آیات خدا دارد فضیلت چادرش دست‌گیری می‌کند روز قیامت چادرش ذوالفقار مرتضی را داد قوت چادرش رنج و زحمت نه، به زن بخشید عزت چادرش عرشیان بوسه به خاک چادر او می زنند پیش او جبریل و میکاییل زانو می زنند» حالا یا خود حذف کرده تا زمان را مدیریت کند یا زیر تیغ کارشناسی حاج‌شیخ حذف شده...، به هر ترتیب با فراز بعدی ادامه می‌دهد: «گرچه شیرین است گاهی اعتراف عاشقی کار هر کس نیست در دنیا طواف عاشقی دست پروانه است همواره کلاف عاشقی مدعی دیگر مزن بیهوده لاف عاشقی فاطمه تنها یک عاشق دارد آن هم حیدر است مرتضی تنها یک عاشق دارد آن هم کوثر است» صدای تشویق به اوج می‌رسد و از هر گوشه صدای «به‌به» به گوش می‌رسد و در ادامه به صلواتی ختم می‌شود، هم حرفه‌ای عمل می‌کند و احساسات مخاطب را بی‌پاسخ نمی‌گذارد، تکرار می‌کند و از جمعیت جواب می‌گیرد: «فاطمه تنها یک عاشق دارد آن هم...» جمعیت پاسخ می‌دهند: «حیدر است» «مرتضی تنها یک عاشق دارد آن هم...» و باز پاسخ جمعیت: «کوثر است» نکته جالب حاشیه‌زدن‌ها و پیش‌بینی‌های است، دقیق و حرفه‌ای، کلمات مصرع‌های بعدی را پیش‌بینی می‌کند و زمزمه می‌کند... و گاه حاشیه‌ای هم می‌زند... مجتبی ادامه می‌دهد: «فاطمه دنبال رفع بی‌قراریِ علی‌است در نگاهش افضل‌الاعمال یاریِ علی‌است لذتش در زندگانی خانه‌داریِ علی‌است بهترین لحظه برایش خواستگاریِ علی‌است می‌رسد دستت به دامان علی با فاطمه سخت دلتنگ نجف هستی بگو...» و باز هم این بخش آخر را به نحوی ادا می‌کند که جمعیت ادامه دهند: «یا فاطمه» و با بیان فرازی از روایت امام صادق(ع) که در بحار نقل شده است، از وجه تلمیح شعر پرده‌برداری می‌کند: «من زار علی‌بن‌ابی‌طالب فکأنما زار فاطمة» و ادامه می‌دهد: «فاطمه پشت و پناه شیعیان حیدر است چادر او سایبان مردم این کشور است مکتب زهرای اطهر نور راه رهبر است مکتب زهرای اطهر حاج‌قاسم‌پرور است» باز هم صدای تشویق جمعیت بلند می‌شود...
الی الحبیب
|#دیداریار| #حاشیه‌نگاری حاج‌رحیم #آبفروش از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲
«حاج قاسم عبد مولا بود بی‌حدوعدد ذکر او هنگام سختی بود، یا زهراء مدد» از وقتی اسم حاج قاسم آمد، حال و هوای جلسه متفاوت شد... «مثل امروزی پرید از آشیانه یار ما رفت پشت ابر هجران، ماه شام تار ما هم‌چنان می‌چرخد این اندیشه در افکار ما کدخدای عده‌ای شد قاتل سردار ما»
در این‌جا دیگر خون جمعیت به جوش می‌آید و یک‌پارچه فریاد می‌زنند «مرگ بر آمریکا» و این‌بار هم زودتر از فریاد جمعیت، صدای مرگ بر آمریکای مهدی مختاری به گوش می‌رسد! مجتبی ادامه می‌دهد: «گرچه در بین حواریون، یهودا نیز هست گاه مشکل ناشی از کم‌کاریِ...» باز هم هنرمندانه از جمعیت جواب می‌گیرد: «...ما نیز هست» خاطرم هست که در آخرین جلسه اختبار که افراد نهایی یک‌بار در حضور اعضای شورا اجرا می‌کنند، همین شعر را خواند و به گمانم همین‌جا فرود می‌آمد، همان‌جا تذکر داد که باید این شعر ادامه پیدا کند و در نقطه انتقاد پایان نگیرد، بلکه در ادامه راه‌کارهایی ارائه دهد و امیدوارانه و با نگاه به آینده تمام شود... احتمالاً بعد از این تذکر بوده که بندهای بعدی اضافه شده... البته در کانال شاعر این اشعار که حاج احمد یادش رفت این‌جا معرفی کند، فراز دیگری بعد از این بند هست که مجتبی نخواند، به همان احتمالات پیشین: «غفلت از توصیه‌های رهبری کم‌کاری است تنبلی و سستی و تن‌پروری کم‌کاری است جای شادی، ناامیدی‌گستری کم‌کاری است آی مردم انتخاب سرسری کم‌کاری است دور باید کرد از سر فکر نامعقول را انتخاب ما مشخص می‌کند مسئول را» و به‌جایش با این ابیات ادامه داد: «آی مردم! کاشکی اعضای یک پیکر شویم دور باشیم از جدایی، یار یکدیگر شویم از دو قطبی‌ها بپرهیزیم، هم‌سنگر شویم کاش مثل حاج قاسم یاور رهبر شویم حاج قاسم را همیشه یار نیکو دیده‌ایم آنچه را رهبر توقع داشت...» باز هم از جمعیت جواب گرفت: «در او دیده‌ایم» و ادامه داد: «می‌رسد روزی که سختی‌های ما آسان شود با ظهور یار ما، هجران او جبران شود بیش‌تر از هر زمان ایران ما ایران شود بار دیگر مرد میدان راهی میدان شود» بیت ترکیب پایانی را نمی‌خواند: «قله نزدیک است بوی یار آید بر مشام حاج قاسم روی قله می دهد بر ما سلام» و بیت دیگری را جای‌گزین می‌کند: «آرزو دارم که بنشینم دوباره در برش تا بخوانم باز هم این نوحه را در محضرش» این هم کار هوشمندانه و هنرمندانه‌ای بود برای ایجاد پیوند با شعر بعدی: «شهید گمنام سلام...» تا شروع می‌کند، کل حسینیه امام خمینی(ره)، هم‌نوا می‌شوند...، همان ابتدا جمله‌ای کوتاه می‌گوید: «حضرت آقا! اگر چند نفر من را بشناسند، از صدقه‌سر شهدای گمنام هست... این هم شعر آخرین اجرای من در محضر حاج قاسم بود...» ادامه می‌دهد... سوز و حال عجیبی بر حسینیه حاکم است و همه می‌خوانند: «شهید گمنام سلام خوش اومدی مسافر من، خسته نباشی پهلوون شهید گمنام سلام پرستوی مهاجر من، صفا دادی به شهرمون» صدای اشک و ناله جمعیت بلند شده و تمام حجم حسینیه را پر کرده‌است... «راستی هنوز مادر پیرت تو خونه منتظره چرا این‌جا خوابیدی؟ چرا این‌جا خوابیدی؟ راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب می پره چرا این‌جا خوابیدی؟ چرا این‌جا خوابیدی؟ شهید گمنام...» مجتبی مانند یک فینال زودرس، همان ابتدا کار را تمام کرد، به نظرم عالی بود، عالی... همه کار کرد، خنداند، گریاند، از ایران گفت، از کرمان گفت، از حضرت زهراء(س)، از امیرالمؤمنین(ع)، از حاج قاسم، از شهداء و... البته دست‌مریزاد محکمی هم باید به شاعرش گفت... بعد از اتمام، عده‌ای از جمعیتی که این عقب نشسته‌اند، نیم‌خیز می‌شوند و عده‌ای هم سرپا تا جلو را ببینند... چند نفری هم از عقب‌تر فریاد می‌زنند: «آقا بشین! آقا بشین!» یکی هم با صدای بلند سؤال می‌کند: «رفت پیش آقا؟» من هم که در این انتهای حسینیه، هیچ تصویری از آن جلو ندارم... بعدها در کانال دیدم که این‌گونه توضیح داده بود: «وقتی برای دست‌بوسی رسیدم خدمت رهبر انقلاب، ایشان فرمودند: خیلی خوب بود شاعر این شعر چه کسی بود؟ گفتم آقای . فرمودند: خیلی خوب بود. از ایشان تقاضا کردم دعاگوی ما باشند. ایشان زحمت کشیدند و دعا کردند. تقاضای انگشتر کردم و با لبخندی پدرانه موافقت کردند. ادامه دارد... 🆔 @elalhabib_ir
📸 گزارش تصویری ❇️ اولین نشست صمیمانه جمعی از ستایشگران جوان استان‌ 🗓 |دی‌ماه ۱۴۰۲| 🆔 @elalhabib_ir