eitaa logo
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
1.1هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
141 فایل
یه عده جوونیم از جنس مونث، دانشجو، دانش‌آموز و طلبه... سرمان درد می‌کرد برای کار، حسین جمع‌مان کرد 🌸 . . . کانال ایتا: @elalhabibk پیج اینستاگرام: @elalhabib_1401 کانال تلگرام: @elalhabib1401 . . . ارتباط با ادمین کانال 👇 @Ro_siyah
مشاهده در ایتا
دانلود
«روضه‌خونه‌ی ممد دیوونه» از دور که می‌دیدمش، می‌چپیدم زیر چادر مادر و چشم می‌گرداندم تا از لابه‌لای تاروپودهای سیاه چادر، او را ببینم. شلوار گل‌وگشاد پر از لکه‌های خشکیده‌ی روغنی را می‌کشید روی زمین و دکمه‌های پیراهن جابه‌جا بسته شده‌ی چرک‌مرده‌اش را تاب می‌داد. چشم‌هایش سرخ بود؛ با هیکل درشت و موهای فرفری بلند و ریش و سبیل درهم‌تندیده. می‌فهمید ترسیده‌ام، دستش را می‌گرفت دور دهانش و صدایش را می‌انداخت توی شیپور دستی‌اش. می‌گفتند: «ممد دیوونه بچه‌ها رو می‌دزده»، «یه چاقو داره که اگه حالش بد بشه، فرو می‌کنه تو شکمت»، «یه بچه رو انداخته توی چاه و کشته». ممد ترسناک، تصویر کج‌ومعوج شکل‌گرفته‌ای بود در ذهنم. شادی بچه‌گانه‌ی‌ ته چهره‌اش، گاهی او را نرم‌تر نشان می‌داد. روزهایی که از دنده‌ی راست بلند می‌شد، می‌پرید جلوی عابرها و ماشین‌ها. شکم قلمبه‌اش را تکان می‌داد و دست‌هایش را نامنظم توی هوا می‌پراند. روزهای آن دنده، با چوب می‌دوید دنبال بچه‌ها، صدا بلند می‌کرد و با شکلک‌‌ و شیپور، دلهره می‌انداخت به جانشان‌. گاهی هم تکیه‌ می‌داد به دیوار کوچه و رهگذرها را بدرقه می‌کرد؛ با ناسزا و سنگ‌ریزه‌های توی مشتش. یک لقمه نانش را درمی‌آورد؛ یا با اسکناس‌هایی که کف دستش می‌گذاشتن یا با دعوا و چشم‌ پاییدن. ته‌مانده‌اش را هم می‌برد برای مادر زمین‌گیرش. آن سال، اولین سال جنبیدن سروگوشم برای محرم بود. سمیه روضه داشت برای همکلاسی‌ها. خانه‌شان دو کوچه آن‌ طرف‌تر بود، وسط درخت‌های توت. گچ پای مادر، نمی‌گذاشت که همراهی‌ام کند. مادر گفت: «برو، سپردمت به خدا». فکر و خیال اما رهایم نمی‌کرد. ترسم را از مادر مخفی کردم؛ «اصلاً از کجا معلوم که ممد باشد و با چاقو بدود دنبالم؟» ترس مثل قلوه سنگ قل خورد ته قلبم. راه افتادم. کوچه را پیچیدم سمت راست. خبری از ممد نبود. نفس حبس شده را دادم بیرون. چهار قدم بعدی را که پیچیدم سمت چپ، پایم سست شد. ممد نشسته بود روی صندلی پلاستیکی آبی، زیر درخت توت کنار نانوایی، با چهار پسربچه‌ و دخترکی که روبرویش روی گونی ولو شده بودند. قفل روی در نانوایی دهن‌کجی می‌کرد. فکرها هجوم آوردند: «همه‌شون رو دزدیده بندازه تو چاه» «داره گولشون می‌زنه» و… سرش پایین بود. بدنم می‌لرزید: «کاشکی بال داشتم، این یک تکه راه رو می‌پریدم». «حسین(ع) حسین(ع)». صدای گرفته و بم ممد، کوچه را لرزاند. با مشت‌ می‌کوبید روی پیراهن مشکی رنگ‌ورو رفته‌ و فین‌فین می‌کرد. مرثیه می‌خواند؛ با کلمات مبهمی که فقط «حسین»‌ش وضوح داشت. رقیق شده بود؛ مثل اشک‌های دانه‌درشتی که روی صورت سیاهش می‌غلتید. از صدای سایش کفشم، گردن صاف کرد. آستین کشید گوشه چشم. خندید؛ یک ردیف دندان‌های زردش بیرون آمد. داد زد: «ممد دیوونه ترس نداره! حسین(ع) رو تشنه کشتن بچه!» نگاهم سرید روی کلوچه‌های نارگیلی ترک‌خورده توی سینی فلزی کوچک و سماور زنگ‌زده‌ بدون قوری کنار پایش‌. اشاره کرد سمت بچه‌ها: «اینجا روضه‌خونه‌ی ممده! بشین! هر بچه‌ای برای حسین(ع) گریه کنه، کلوچه و چایی بهش می‌دم، ممد کاری نداره بهش». یک‌دفعه گریه‌ای پیچید توی تنم. ترسم پرید. روضه سمیه کمرنگ شد. ولو شدم روی گونی. کلوچه بهانه‌ بود برای گریه بر حسینِ (ع) ممدِ رقیق شده‌یِ مهربان! لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا خدا هیچکس را جز به اندازه‌ی توانایی‌اش تکلیف نمی‌کند. بقره، ٢٨٦ نویسنده: مریم فولادزاده ┅═✧❁ @elalhabibk🏴❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💔 📌 ها چه خوشحال می شوند عزیزانی که دستشان از دنیا کوتاه است و منتظر هستند و چشم به راه ... با هم قرائت کنیم👇 🔻« زیارت اهل قبور » السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ ... ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
🏴 محرم در سومین شب جمعه شهدای کربلا كيمدي زينب كوفه ده گورستدي صبر و همتين اوردا عالم گير ايدوب مظلوم حسينون نهضتين گورسديب كفره اوزيندن مرتضانين غيرتين نطق آتشباريلن ايتدي قيامت كوفه ده ...💔 ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرغ تالاری خوشمزه‌ترین مرغی هست که میتونی امتحانش کنی😍👌🏻 مواد لازم : سینه ۱ عدد ران مرغ ۱ عدد پیاز ۱ عدد سیر ۱ حبه پاپریکا ادویه مرغ پودرسیر زیره پرک لیمو عمانی چوب دارچین ۱ تکه برگ بو زعفران هل ۳ عدد رب گوجه ۱ ق غ زرشک ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
💠 🔹 ▫️تولد: ۲۴ آذر ۱۳۴۵/ تبریز ▫️شهادت:۵ اردیبهشت۱۳۶۷/ شلمچه 🔺اين شهید عزيز از کودکي علاقه وافری به قرآن کريم و حفظ داشت بطوريکه در نوجوانی به حلقه بزرگان با دانش ملحق گرديد و در اکثر مسائل اعتقادي و ديني و بحث های قرآنی برابر با بزرگان طي طريق  مي نمود و بعضا سبقت از عده ای مي گرفت و بعدا به مداحی اهل بیت(ع) نیز روی آورد. 🔺تا اول دبيرستان تحصیل کرد ولي عشقی نهفته در دل به کربلا و جوشش غيرتی مردانه او را واداشت تا با دستکاري تاريخ تولدش به اعزام شود. 📜وصیت نامه ی شهید : بسم الله الرحمن الرحیم اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیه راجِعون               السَّلام عَلیک یا اَبا عبدالله الحُسِین همانا همه چیز اوست و بازگشتمان نیز به سوی اوست،و این اوست که عشق و عاشقی را آفرید و عشق (ع)از همة عشقها برتر و عاشقان او عاشقتر از دیگران. ای خدای عالمیان هیچ توشه ای بجر گناه ندارم ولی چشم به عطای تو دارم.الهی ما را بیامرز و بعد بمیران اگر نمی بود عشق حسین(ع) دلها هم زنگ زده و سیاه و کدر می شد.پس ای ثارالله ما را از عاشقان حقیقی قرار بده و عشقمان را افزون کن و از شراب عشقت سیرابمان بنما و از شهدای ما را جدا مفرما. ... تنها آرزویم اینست که در لحظات آخر عمر خود را کشان کشان بر روی صورت به قدمهای ابا عبد الله الحسین(ع) بیاندازم و بر خاک پای مبارک حضرت بوسه زنم،خاک پایش را توتیای چشم بکنم.از همه طلب حلیت می کنم. والسلام « گوز یاشیمــی یارالاریوا مرحم ایلــرم                            بولسون هامی که هر یارانون بیر دواسی وار»... ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏰ به وقت ساعت ۸ ... بالم شکسته بود و هوایی نداشتم از دست روزگار رهایی نداشتم بیهوده نیست عاشق گنبد طلا شدن مشهد اگر نبود که جایی نداشتم 💌 ❣️ اینجا است... ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
14.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنگوی دولت: شورای عالی فضایی در دولت جدید از تعطیلی ۱۰ ساله درآمد «بهادری جهرمی» در آئین آغاز به کار سرویس ویژه اخبار «فضا و نجوم» خبرگزاری تسنیم: 🔹پیش از این دولت، شورای عالی فضایی کشور بیش از ۱۰ سال تشکیل نشده بود اما طی دو سال اخیر ۲ مرتبه به ریاست رئیس‌جمهور محترم تشکیل شده و باز هم جلسات دیگری در آینده برگزار خواهد شد. 🔹دولت سیزدهم بعضی زیرساخت‌هایی که در گذشته به نوعی تعطیل یا دچار مکث و توقف شده بود را مجدداً احیا کرده است. یکی از مهم‌ترین آنها صنعت فضایی است که احیاء دوباره مقدماتی برای جهش علمی ایران در آینده است. 🔹نیروی انسانی مهم‌ترین سرمایه هر کشوری است؛ برخی از نخبگان ما که به دلیل رویکردهای گذشته سرخورده شده بودند، احیاء صنعت فضایی، احیاء امید را در اندیشمندان این حوزه بدنبال داشته است. 🔹پشتوانه اصلی پیشرفت صنعت فضایی کشور طی دهه‌های گذشته مقام معظم رهبری بوده است. 🔹برخی چهره‌ها در غرب تاکید می‌کنند که آینده جهان را فضا مشخص می‌کند. 🔹خطاب من به اهالی رسانه این است که اهمیت کار و نقش خودتان را کم نبینید؛ بدون شک «روایتگران»، بخشی از پدیدآورندگان این رشد حوزه فضایی در کشور هستند. tn.ai/2942398 ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅