eitaa logo
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
1هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
141 فایل
یه عده جوونیم از جنس مونث، دانشجو، دانش‌آموز و طلبه... سرمان درد می‌کرد برای کار، حسین جمع‌مان کرد 🌸 . . . کانال ایتا: @elalhabibk پیج اینستاگرام: @elalhabib_1401 کانال تلگرام: @elalhabib1401 . . . ارتباط با ادمین کانال 👇 @Ro_siyah
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 آرزو نکن، عمل کن. ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 🔹امام صادق (ع) فرموده اند : هر کس در شب جمعه برای ده نفر از برادران مرده اش دعا کند خدا بهشت را برایش واجب می کند. 📚 مستدرک الوسائل / ج۶/ص ۷۳ 🔸 ها چه خوشحال می شوند عزیزانی که دستشان از دنیا کوتاه است و منتظر هستند و چشم به راه ... با هم قرائت کنیم👇 🔻« زیارت اهل قبور » السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ ... ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شامی از اون غذاهاییه که تو خونه هر کسی متفاوت درست میشه برای درست کردنشم به: نیم کیلو گوشت چرخکرده یک عدد تخم مرغ🥚 یک و نیم سیب زمینی خام🥔 یک‌و‌نیم سیب زمینی پخته🥔 یک عدد پیاز🧅 و دو حبه سیر🧄 نمک🧂 و فلفل و زردچوبه و سماق نعناع خشک و سبزی شامی نیاز داریم.. (سبزی شامی شامل:گشنیز ،جعفری،نعناع،تخم گشنیز،شوید) که تو خونه هرکسی متفاوته.. آب پیاز🧅 و سیب زمینی 🥔حتما گرفته شه تا شامی تون وا نره و اگر دیدین موادتون خیلی غلیظ نیس میتونین یکم آرد بزنین تا انسجام بهتری داشته باشه روغن هم حتما از قبل داغ باشه تا شامی به کف تابه تون نچسبه ┅═✧❁ @elalhabibk 🍁 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 🔹 ▫️متولد ۱۳ تیرماه ۱۳۸۰/ تهران ▫️شهادت: ۶ آبان ماه ۱۴۰۱/ ۲۱ سالگی در ۴ آبان ۱۴۰۱ در شهرک اکباتان تهران، در جریان ناآرامی‌ها از سوی برخی معترضان ربوده شد و پس از شکنجه و ضرب و شتم با ضربات چاقو و سنگ در کنار خیابان رها شده بود. او به بیمارستان بقیةالله منتقل شد و به دلیل شدت خون‌ریزی در ۶ آبان ۱۴۰۱ در ۲۱ سالگی به شهادت رسید.  دلیل ربوده شدن و شکنجه آرمان علی‌وردی را، ظاهر  او دانسته‌اند. هنگام حضور در ناآرامی‌ها سلاح گرم یا سردی به همراه نداشت. گفته شده در حین شکنجه از او خواستند به  اهانت کند، ولی او نپذیرفت. وی در ۸ آبان ۱۴۰۱ در تهران تشییع  و در قطعه پنجاه بهشت زهرا (س) دفن شد.   📍روایت دوست شهید علی وردی از شخصیت او: یکی از دوستان قدیمی‌اش می‌گفت: «از دوران ابتدایی وارد مسجد شد و به حضور شبها و نماز مغرب خیلی مقید بود. به محض اینکه به سنی رسید که فهمی از اهل بیت و از ائمه پیدا کرد در هیات‌مان بود. در محل ما هیاتی هست که مدتی در مسجد محل و بعد از مدتی در منزل پدر شهید عبدالله باقری برگزار می شد. آرمان دو سال به صورت مداوم خادم این مراسم بود. مسئولیت اجرای این جلسه را به عهده داشت. ما که از قدیمی‌های این جلسه بودیم همیشه خیال‌مان راحت بود که آرمان هست و جلسات منظم برگزار می‌شود. مهم‌ترین ویژگی‌اش ادبش بود، به نماز اول وقت خیلی تاکید و تقید داشت و مهم‌تر از همه غیرت دینی خیلی بالایی داشت. هم در احکام عبادی و هم در چارچوب‌های اعتقادی این غیرت را می‌دیدیم. چه در کلام و چه در رفتار و زندگی‌اش. در جمع‌های ما که حضور پیدا می‌کرد اگر کوچکترین بی‌احترامی یا حرفی می خواست زده شود یا تذکر می‌داد که صحبت نکنیم. یا جمع را ترک می کرد. خیلی برایش مهم بود که نقدها و شوخی‌های‌مان سمت بی‌ادبی برود و کسی خدای نکرده به بزرگان و بالاخص مقام رهبری اساعه ادبی نکند. علاقه شدیدی به اهل بیت داشت. در کربلا و مشهد رفتن‌هامان خیلی این ارادتش را می‌دیدیم. حتی بعضی اوقات تکرار می‌کرد که «در هیات نباید بعضی از حرف‌ها زده شود. هیات حرمت دارد.» این‌ها همه یک نشانه بود. احترامش به استادها یک نشانه بود. احترامش به پدر و مادر یک نشانه بود. الان که به گذشته نگاه می‌کنیم تازه می‌فهمیم که چه اتفاقی افتاده است. همه این نشانه‌ها را می‌بینیم. همین کارهای کوچک و تک‌تک این قطره‌های کوچک معنویت آرمان عزیز را در دریای معنویت غرق کرد.» 🌷شادی روح مطهرش صلواتی هدیه کنیم محضر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ❤️ 💔 ═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═
⏰ به وقت ساعت ۸... ای حرمت اَمن‌ترین تکیه‌گاه صحن تو مأوای منِ بی پناه...💔 ❣ اینجا است ❤️ ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 امیرعبداللهیان: به آمریکا هشدار می‌دهم که اگر دامنه درگیری کنترل نشود آنها از آن درامان نخواهند بود. 🔸 ما به آمریکا می گوییم اگر عملیات نسل کشی ادامه پیدا کند، ما کنار نمی مانیم و تماشا نمی‌کنیم. ┅═✧❁ @elalhabibk 🌐🍁 ❁✧═┅
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ARBAEEN144420(1).mp3
17.36M
🔖 سکوت در دعواها و جدال 🔖 🎙واعظ: حاج آقا ی ویژه ی شب جمعه، شب زیارتی ارباب خدمت مخاطبان عزیزمون، همه مسلمین و مظلومین غزه را از دعای خیرتون فراموش نکنید ...❤️ 💔 ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
بسم الله الرحمن الرحیم(ابتدای دعای عهد)(1).mp3
497.4K
💠 به توکل نام اعظمت، بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 همراهان نازنین صبحتون مفید ...🌅❤️ ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
💠 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ  وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ  عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ  وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ... 💔 ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ⤵️ لانگ به پهلو نشر ⛔️نکته👇 📌حتما باید قبل از انجام حرکات بدنتان را گرم کنید. ⚽️🏓⚽️🏸⚽️🥋⚽️ 🔺فواید گرم کردن: • به تحرک درآوردن مفاصل • فعال و آماده کردن عضلات • ایجاد آمادگی ذهنی برای تمرین • پیشگیری از آسیب دیدگی در طول ورزش ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️سلام بر مولایی که امیدِ شب‌زدگان، اختر یگانه‌ی اوست. سلام ستاره هدایت! ✨ وَ مُجَلِّي الظُّلْمَةِ .... ❤️ ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
پناهندگان اوکراینی: اسرائیل امن نیست به خانه می‌رویم 🔹۵۳۱ شهروند اوکراینی که با حمله روسیه به اوکراین، به تل‌آویو رفته بودند، اخیرا از فلسطین اشغالی به کشورشان برگشته‌اند. 🔹آن‌ها گفته‌اند که دیگر فلسطین اشغالی امن نیست و ماندن در اوکراین بهتر از سرزمین‌های اشغالی است. ┅═✧❁ @elalhabibk 🌐🍁 ❁✧═┅
🦋 پیامبر اکرم(صَلی الله عَلیه وَ آلهِ) فرمودند : 🌺وقتی با کسی دوست شدی از هیچ کس دربارۀ او سؤال مکن ، چون ممکن است به یکی از دشمنان او برخورد کنی که درباره او سخنی به خطا گوید و میان شما تفرقه اندازد.‌‌‌ 📚نهج الفصاحه ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
از رحمتش نومید نشوید چند دقیقه قبل از اینکه دکتر، چشمهایش را توی مانیتور ریز کند و دستمال کاغذی را دور گردنم بکشد. چند دقیقه قبل از اینکه توده‌ی ۸ میلیمتریِ گلویم را تایید کند، من، مادرِ شادِ خوشبختی بودم توی سالن انتظار. آمده بودم دکتر سلامتی‌ام را تصدیق کند. اما اینطور نبود. بیرون آمدم، سوزن روسری هنوز توی دستم بود. روسری‌ام را کیپ کردم و نگاهم را توی چشمهای دختر و همسرم انداختم. خودم را باخته بودم؟ نمی‌دانم. ضربه‌ی واقعی را روزهای بعد خوردم. موقعی که از نمونه‌برداری برگشتیم خانه. روسری را از سرم درآوردم و به صورت زهراسادات نگاه کردم. دخترکِ شانزده‌ماهه، چه می‌دانست خونِ پشت باند چی هست؟ ترسید و پشت مادرم قايم شد. شورابه‌ی اشک افتاد روی لبم. مادرم زهراسادات را گرفت توی بغلش و صدای گریه‌اش را توی اتاق رها کرد. جواب آزمایش که آمد، خواب و خوراک همه قاتی شد. مرد خانه توی غمگین‌ترین حالت بود و زن خانه، ناامیدترین آدم جهان. توده‌ی گلویم بدخیم بود و احتمالا چند جای دیگر را درگیر کرده بود. با توپ پُر رفتم حرم. کلمه‌ها بدون فکر از روی زبانم سُرخوردند و افتادند جلوی پایم: «شما منو آوردین قم مواظبم باشین، این بود؟» با دهان بسته داد می‌زدم و چشمانم می‌سوخت. اسم دوستم روی گوشی افتاد «سومین سالگرد ازدواج تون مبارک.» ٢٦ آذر بود؟! روز ازدواج ما؟! همه زنگ می‌زدند تا احوالم را بپرسند. یک نفر ناشیانه گفت «بیچاره زهراسادات» موقع خواب، همانطور که آرنجم را گذاشته بودم روی چشمانم، آینده را دیدم. مادرها بلدند چطور از کاه، کوه بسازند و حسابی شورش را دربیاورند. فکر کردم اگر سرطان، کل بدنم را گرفته باشد، اگر وسط عمل به هوش نیایم؟ اگر بمیرم؟! زهراسادات و پدرش را می‌دیدم که با لباس سیاه، بالای مزارم، ایستاده‌اند و دخترم بین جمعیت دست‌به‌دست می‌شود.نمی‌دانستم باید چه‌کار کنم. دامن کدام ائمه را بگیرم و التماس کنم؟ به کدام شهید رو بیندازم؟ درست چند ساعت بعد از عمل، دکتر دست همسرم را گرفت و از اتاق بیرون برد: «توده‌ی بد خیمی بوده، امکان داره قسمتی از بدن رو درگیر کرده باشه، باید برای مراحل بعد آماده باشید.» همان شب که دنیا، به مرحله‌ی هولناک بدونِ حاج قاسم، سلام کرده بود، روی تخت بیمارستان، دراز کشیده بودم. نمی‌توانستم داد بزنم، گریه کنم یا چیزی بگویم. همان لحظه دست به دامن شهید شدم و یک دور تسبیح نذر کردم. معجزه بود، اشتباه پزشکی یا هرچیز دیگر نمی‌دانم. فقط این را می‌دانم که خدا، رحمتش را از من دریغ نکرده بود. فردا، هیچ ردی از توده‌ی جدید نبود. دوسال بعد، همان روز از آذر، روی تخت بیمارستان بودم، ولی برای تولد دخترک جدیدم. لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه از رحمت خداوند نومید نشوید. زمر، ٥٣ نویسنده: فاطمه رمضانی عکاس: اعظم مؤمنیان ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همراه ما باشید تا این هفته رو ببینیم. ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅