eitaa logo
مدرسه راهبری علم و عمل
411 دنبال‌کننده
286 عکس
43 ویدیو
11 فایل
مدرسه راهبری علم و عمل خانه‌ای برای راهبران دینی جوان http://elmvaamal.ir @Leadership_school
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔴 (۲) ... امروز نیز با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن، نیازمند است؛ هویتی ، متناسب و متناظر با . پایتخت ایران است؛ بافت جمعیتی خاصی دارد و فرهنگ‌ها و قومیت‌های سراسر کشور در این شهر کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، همین امر باعث شده است به‌طور خودآگاه و ناخودآگاه؛ رفتار شهروندان تهرانی، رفتار و سبک زندگی شهروندان دیگر نقاط کشور را تحت تأثیر خود قرار دهد. هر آنچه در این شهر روی می‌دهد، به دیگر شهرها و روستاها نیز منتقل می‌شود. نقش سیاسی شهر و تمرکز نهادهای حاکمیتی کلان نیز موجب شده پیش از همه جا در این شهر تبلور پیدا کند. ، عاصمه‌ی است و و نظام، در بطن آن می‌تپد. بر اساس آنچه گفته شد؛ ، می‌بایست شیعه خصوصاً حوزه_مقدس_قم با باشد. چشم بینا و رصدگر نهاد حوزه در ساخت نظام، ، مسائل و نیازها به حوزه قم به زبان حوزوی و علوم اسلامی باشد. به‌علاوه؛ با شناسایی و جذب نیروهای زبده و کارآمد از دیگر حوزه‌ها، امکان بهره‌برداری از استعدادهای حاضر در نقاط مختلف کشور را فراهم آورد. به‌خاطر تماس مستقیم با مسائل_عینی، باید و دانش‌های اسلامی باشد و امکان به کارگیری تولیدات دانشی دیگر حوزه‌ها در را فراهم آورد. به نظر می‌رسد بخشی از در پاسخ‌گویی به مسائل و و نظام اسلامی، معلول است؛ مسائل در تهران تولید می‌شود و در قم، با مختصات ویژه‌ی خودش، فهم می‌شود و جواب می‌گیرد. به‌علاوه؛ باید از حضور برخی دانشگاه‌های مهمّ و تاثیرگذار کشور در تهران نیز یاد کرد. می‌تواند میان و باشد که البته تا حدودی نیز اکنون از چنین حیثیتی برخوردار است. نیازمند و متمایز است. چه استقلال سازمانی آن از حوزه‌ی قم محقق شود یا نه، و چه امروز زمان آن فرا رسیده باشد یا نه، باید تمایز هویتی و کارکردی فهم شود و بر این اساس، حوزه تهران، کارویژه‌ی خود را بیابد. بی‌شک در این رهگذار؛ نمی‌تواند منفصل از قم، به این مستوا برسد. @khanehtollabtehran
هدایت شده از دغدغه‌های حوزوی
💠دین‌پژوهان؛ نسل جدید سخنرانان مجالس مذهبی 🖋محسن حسام مظاهری ♦️وعظ و سخنرانی در محافل مذهبی، به‌طور تاریخی و سنتی یکی از شئون روحانیت بوده‌ است. اما در دوره‌ی معاصر، به‌ویژه از دهه‌ی 20 به بعد، در روندی تدریجی و به دلایل مختلف (که در کتاب بعدی‌ام به آن‌ها خواهم پرداخت) پای سخنرانان غیرروحانی و «مکلا» هم به مجالس مذهبی گشوده شده است. در یک دسته‌بندی کلی، این سخنرانان غیرروحانی را به چند دسته می‌توان تقسیم کرد: 🔺دسته‌ی اول: نویسندگان و محققان دینی افرادی صاحبنظر در مباحث دینی که بعضاً سابقه‌ی تحصیلات حوزوی هم داشته‌اند، اما پس از تضییقات دوره‌ی رضاشاه، لباس روحانیت را کنار گذاشتند. مانند:‌ محمدتقی شریعتی و محمد محیط طباطبایی. 🔺دسته‌ی دوم: روشنفکران دینی افرادی عمدتاً‌ با عقبه‌ی دانشگاهی و غیرحوزوی که گستره‌ی فعالیت و مأموریت‌‌شان فراتر از تبلیغ دین، بازسازی اندیشه‌ی دینی را شامل می‌شود. کسانی‌که منتقدان قرائت رسمی از دین بوده و رقیب مهمی برای روحانیت به‌شمار می‌روند. مانند علی شریعتی، عبدالکریم سروش و مصطفی ملکیان. 🔺دسته‌ی سوم: نخبگان اجتماعی دغدغه‌مند افرادی که نوعاً تحصیلات و شغل‌شان ربطی به دین نداشته و فاقد سوابق حوزوی و مطالعات رسمی علوم دینی هستند، اما دغدغه‌ی تبلیغ دینی و باور به ناکارآمدی روحانیت در این حوزه آن‌ها را به مطالعات و سخنرانی مذهبی کشانده است. مانند: مهدی بازرگان، فخرالدین حجازی و علی‌اکبر پرورش. 🔺دسته‌ی چهارم: وعاظ مکلا افرادی که مشخصاً و به‌طور حرفه‌ای به وعظ اشتغال دارند و بعضاً عقبه‌ و تحصیلات حوزوی دارند اما به هردلیل لباس روحانیت بر تن نکرده‌اند و روش و رویکرد تبلیغی‌شان چندان تفاوتی با وعاظ روحانی ندارد. مانند: محمد اسدی گرمارودی، سیدمرتضی خاتمی، محمدعلی انصاری، محمد دولتی، مهدی توکلی و مهدی قاسمی. 🔺دسته‌ی پنجم: سیاستمداران مذهبی شخصیت‌های سیاسی و «انقلابی» که در مجالس مذهبی سیاسی سخنرانی می‌کنند و نوعاً تمرکزشان بر تحلیل مسایل سیاست روز کشور است. مانند علی‌اکبر ولایتی، غلامعلی حداد عادل، حسن عباسی و علی اکبر رائفی پور. 🔺دسته‌ی ششم: دانشگاهیان متدین اساتید و چهره‌های دانشگاهی در علوم مختلف (از علوم انسانی گرفته تا حتی علوم فنی و مهندسی و پایه) که علاقمند به مباحث دینی بوده و وجهه‌ی مذهبی دارند. مانند: محمود گلزاری و غلامعلی افروز. 🔺دسته‌ی هفتم: محققان تاریخ اسلام ارتباط مستقیم تقویم مناسکی با وقایع تاریخی اسلام و شیعه، مباحث تاریخی را به یکی از محورهای اصلی مجالس مذهبی تبدیل کرده و همین زمینه‌ساز حضور محققان تاریخ اسلام در این مجالس شده است. محققانی که نوعاً روش‌شان در بررسی و تحلیل تاریخ، متفاوت از مباحث تاریخی روحانیان و وعاظ است و به‌همین‌دلیل برای گروهی از مخاطبان غیرسنتی جذابیت بیشتری دارد. مانند سیدجعفر شهیدی و صادق آیینه‌وند. ♦️در سال‌های اخیر و به‌موازات افول برخی از دسته‌های مذکور، شاهد شکل‌گیری تدریجی جریان تازه‌ای از سخنرانان غیررروحانی هستیم: 🔺دسته‌ی هشتم: دین‌پژوهان اقبال به مباحث حوزه‌های فلسفه‌ی دین و جامعه‌شناسی دین (که خود موضوعی قابل تأمل و نیازمند بررسی مستقل است) سبب شده بانیان برخی مجالس مذهبی سراغ محققان و نویسندگان دین‌پژوه بروند و نام جامعه‌شناسان و اهالی فلسفه بر تابلوی مراسمات مذهبی نقش بندد. اما یک تفاوت مهم این دسته را از همه‌ی دسته‌های قبلی (علیرغم اختلافات چشمگیری که باهم داشتند) متمایز می‌کند: ♦️همه‌ی هفت دسته‌ی قبلی، حتی روشنفکران، «از دین» سخن می‌گفتند و سخنرانیِ دینی داشتند. و این درست همان کارکردی بود که از مناسک دینی و مراسم مذهبی انتظار می‌رود. یعنی حفظ، تثبیت و تقویت باور دینی. اما دین‌پژوهان نه «از دین»، بلکه «درباره‌ی دین» سخن می‌گویند. دین برای آن‌ها به‌تبع حوزه‌ی فعالیت علمی‌شان یک ابژه است. هفت دسته‌ی قبلی از زبان دین و به‌عنوان نماینده‌ی دین با مخاطب سخن می‌گفتند و برای پرسش‌هایش پاسخ دینی می‌جستند. اما دین‌پژوهان نماینده‌ و زبان دین نیستند و نمی‌توانند باشند. بلکه دین، طرف خطاب‌شان است. لذا آن‌ها بیشتر پرسش از دین دارند تا پاسخ ‌دینی. ♦️توجه داشته باشید که داریم درباره‌ی سخنرانی در یک مراسم مذهبی به مناسبتی مذهبی (رمضان، محرم و...) در مکانی مذهبی (مسجد، حسینیه، هیئت) برای مخاطبان مذهبی سخن می‌گوییم؛ و نه ارایه‌ی بحث و کنفرانس علمی در یک انجمن دانشگاهی یا همایش علمی تخصصی. ♦️خوب یا بد، این تمایزی است که درصورت استمرار و توسعه‌ی فعالیت دین‌پژوهان در مقام سخنرانان مجالس دینی، پیامدهای مهمی به دنبال خواهد داشت و منشأ تغییراتی در فرم و درون‌مایه‌ی مجالس مذهبی خواهد شد. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0