📝 مغالطات پنهان درباره «دین و انسانیت»
(قسمت اول)
در روزگاری که سخن گفتن از «خودشناسی» آسانتر از شناخت خویش است، هرکس با چند واژه روانشناسی و لبخند انگیزشی، مفسر دین و انسان میشود. مجتبی تمسکی، مهندس شیمیِ دانشگاه شیراز، بیآنکه آموزش فلسفه دین یا الهیات دیده باشد، از «ایمان، انسانیت و عقل» سخن میگوید، اما گویا گفتارش ترکیبی است از روانشناسی موفقیت و عرفان خودبسنده غربی، نه تفکر اسلامی!
🔹 او با ادعای «دین، پس از انسانیت است» میان تکوین و تشریع خلط کرده؛ در حالیکه قرآن دین را «فطرت الهی انسان» میداند (روم، ۳۰).
🔹 وقتی میگوید «عقل کافی است»، عقل را از وحی جدا میکند؛ در حالیکه در حکمت اسلامی، عقل و وحی دو حجت الهیاند که یکدیگر را کامل میکنند.
🔹 او «انسانسازی را بینیاز از هدایت الهی میپندارد»، اما قرآن هشدار میدهد: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» (یوسف، ۵۳)؛ یعنی اخلاق بدون دین، به خودمحوری میانجامد.
🔹 و آنگاه که «مناسک را بیثمر میخواند»، حقیقت تربیتی عبادت را نادیده میگیرد: ایمان و عمل صالح در قرآن همزادند، نه جدا از هم (بقره، ۲۵).
🧭 نتیجه؟
سخنان تمسکی بیش از آنکه تحلیلی معرفتی باشد، بازتاب موجی از معنویت فردگرا و احساسمحور است که به جای وحی، انسان را محور قرار میدهد!
✍️ حجت الاسلام دکتر احمد منصوری ماتک
🔗 مطالعه یادداشت در وبگاه حق پژوهی
#️⃣ #یادداشت
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
| صفحات دیگر ما |
📝 مغالطات پنهان درباره «دین و انسانیت»
(قسمت دوم)
مجتبی تمسکی ادعا میکند «دینِ بیانسانیت، شوخی کودکانه است» و مدعی شده «خیلیها دین دارند اما ایمان ندارند؛ تدیّن انسان خوب را بهتر و انسان بد را بدتر میکند...».
اگرچه این جملات در ظاهر اخلاقی بهنظر میرسند، اما از نظر معرفتی چند خطای جدی دارند👇
1️⃣ خلط ایمان و تدیّن: در منطق اسلام، ایمان و تدیّن دو بُعد یک حقیقتاند؛ ایمان، باور و نیت درونی است و تدیّن، بروز آن در عمل. جدایی این دو، نگاه سکولار به اخلاق است.
2️⃣ تعمیم باطل (داعش): نسبت دادن رفتار داعش به «دین» مثل نسبت دادن سوءاستفاده پزشک به «علم پزشکی» است. انحرافِ دینداران، دلیل فساد دین نیست.
3️⃣ تشبیه غلط (سیبزمینی و تخممرغ): دین، مثل آب جوش خنثی نیست؛ «هدایت الهی» است که اثرش به نیت و اختیار انسان بستگی دارد، نه به طبع او.
4️⃣ اخلاقِ بیمبنا: میگوید «آدمهای خوب بینماز زیادند»، اما توضیح نمیدهد «خوب» یعنی چه و بر چه مبنایی؟
در جهانبینی اسلامی، خیر و فضیلت بدون اتصال به خدا، پایه ندارد.
5️⃣ سخن خارج از تخصص: او بدون دانش کلامی و فلسفی، مفاهیمی چون ایمان، عبادت و روان انسان را داوری کرده؛ درحالیکه این حوزهها نیازمند درک عمیق معرفتشناختیاند.
✍️ حجت الاسلام دکتر احمد منصوری
🔗 مطالعه یادداشت در وبگاه حق پژوهی
#️⃣ #یادداشت
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
صفحات دیگر ما
کرامت زن در تله!
🔹 فمینیسمی که روزی شعار «آزادی زن» سر میداد، امروز زن را تا حد ابزاری در ویترین سرمایهداری پایین آورده است.
🔸 آزادی شد فریب؛ زن شد کالا، و کرامتش را با معیار لایک و نگاه سنجیدند.
🔹 پشت نقاب «حق انتخاب» همان نظامی ایستاده که با تبلیغ لذت بیحد، زنان را از درون تهی و از جامعه منفعل کرد.
🔸 اینجا دیگر دعوا بر سر «چهار تا تار مو» نیست؛ سخن از هویتی است که میخواهند از زن ایرانی بگیرند.
💬 در منطق اسلام، زن «مخلوق ثروت و لذت» نیست؛ او مبدأ آگاهی، تربیت و کرامت است.
پس «به من چه و به تو چه گفتن» یعنی تسلیم شدن در برابر پروژهای جهانی برای بیریشه کردن زن ایرانی!
بیتفاوتی ممنوع 🚫
هویت زن ایرانی خط قرمز ماست ✋
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
recording-20251103-161255.mp3
زمان:
حجم:
18.5M
الحاد عملگرا
جلسه پنجم:
🔹پاسخ پنجم به شبهه دگماتیک بودن دینداران
🔹سخنی کوتاه در آسیب شناسی خرافه گرایی و تعصبات دینی در جامعه حاضر
🔹زیر شبهه دوم : ایمان و دینداری باعث انفعال ذهنی و عدم شکوفایی عقلانی و "از خودبیگانگی هویتی"
🔹نقد اول : دینداری صحیح، دینداری عقلانی و کاملا متکی به ظرفیتهای درونی انسان است.
🎙حجت الاسلام دکتر محمد جعفری
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
| صفحات دیگر ما |
مسئولیت، نه سلطه
شبههای مطرح میشود که روحانیون به ویژه بعد از انقلاب اسلامی خود را «برتر» از مردم میدانند و مردم را «درجه دو» تلقی میکنند.
اما این ادعا فاقد شواهد تاریخی و عملی است.
۱. نمونههای عینی مانند آیتالله مطهری، شهید بهشتی و امام خمینی نشان میدهد که روحانیت اصیل در کنار ظلمستیزی، همواره بر خدمت به محرومان و مردم تأکید داشته است.
۲. جایگاه علمی روحانیت اصیل، مسئولیتی برای انتقال علم و هدایت داوطلبانه است، نه ابزاری برای سلطه یا تحقیر.
۳. مردم در آموزههای اسلامی و قانون اساسی، ولی نعمت مسئولان هستند و حقوق و ظرفیت برابر دارند و عالمان دین، حجیت خود را با اقناع و خدمت اثبات میکند، نه با ادعای برتری نسبت به مردم.
✍️همکاران پژوهشی مدرسه علم و دین
مشاهده گفت و گو در گروه مدرسه علم و دین
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
| صفحات دیگر ما |
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آغاز، نشانی از بینهایت
شواهد و دلایل نمیتوانند صرفاً از جنس تجربه باشند؛ و شاید به همین خاطر است که گفته میشود ادراک در منتهای خود، از جنس مادی نیست.
ویلیام ولینکین، فیزیکدان برجسته، پس از بررسی مدلهای کیهانشناسی میگوید: شواهد نشان میدهد جهان آغاز دارد، و اگر آغازی هست، آغازیدهندهای نیز باید باشد.
او یادآور میشود که «هیچ» در علم، هیچِ فلسفی نیست؛ بلکه بستری قانونمند است.
در این نقطه، علم از سخن بازمیماند و عقل، پنجرهای به معنا میگشاید؛ همانجا که مولانا گفت:
کاشکی هستی زبانی داشتی
تا ز هستان پردهها برداشتی
هر چه گوییای دم هستی از آن
پردهٔ دیگر برو بستی بدان
آفت ادراک آن قال است و حال
خون به خون شستن محال است و محال.
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 مبارزه با تهاجم شهوت و بیعفتی
رهبر انقلاب بارها هشدار دادهاند که رواج شهوت و از بین رفتن حیا و عفت، نه یک مسئله شخصی، بلکه برنامهریزی دشمن برای تضعیف هویت دینی و فرهنگی جامعه است. ⚠️
هدف دشمن این است که با نفوذ سبک زندگی غربی و ابزارهای رسانهای، نسل جوان را از ارزشهای دینی و اخلاقی جدا کند.
📌 پیام رهبر انقلاب روشن است: این مسئله فقط یک دغدغه فردی نیست؛ بلکه مبارزه با تهاجم فرهنگی باید جزو برنامههای همگانی و روزمره ما قرار گیرد.
بنابراین، حفظ عفت، حیا و ارزشهای اخلاقی نه یک انتخاب شخصی، بلکه وظیفه اجتماعی و جبههای برای دفاع از هویت ملی و دینی است.
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
راه اشتیاق به خدا.mp3
زمان:
حجم:
781.1K
شوق به خدا
چه راهی برای شوق به خدا بیابیم؟
توجه به پرسشهای اساسی انسان، میتواند انسان را به شوق الهی برساند.
🎙احمد منصوری ماتک
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
| صفحات دیگر ما |
SSR_Volume 1_Issue 1_Pages 31-61.pdf
حجم:
1.1M
📘 معرفی مقاله علمی
عنوان: روششناسی مواجهه اهلبیت(علیهمالسلام) با الحاد
✍️ نویسندگان: محمد وحیدی و محمد جعفری
🔹 این پژوهش، با بررسی مفهوم «الحاد» و «زندقه» در قرون نخستین اسلامی، نشان میدهد که اهلبیت(علیهمالسلام) در برابر منکران خدا و اصول دین، صرفاً برخورد سلبی نداشتند؛ بلکه با نگاهی هدایتگرانه و تربیتی عمل میکردند.
🔹 نتایج پژوهش حاکی از آن است که امامان(علیهمالسلام) در مواجهه با جریان الحاد، سه روش کلیدی را به کار میبردند:
1️⃣ جدال احسن و گفتوگوی عقلانی،
2️⃣ موعظه و تربیت تدریجی مخاطب،
3️⃣ استدلال برهانی و علمی با توجه به ظرفیت فکری فرد.
🔸 مقاله تأکید میکند که این مواجههها در عین قاطعیت، ناظر به هدایت انسان و تقویت عقلانیت دینی است؛ الگویی کاربردی برای گفتوگوی امروز با جریانهای الحادی.
📄 منبع: (نور مگز).
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 کوانتوم، ایمان و عقلانیت
3️⃣1️⃣ ورود عمیق به مغالطات الحادی در علوم جدید
🎙 دکتر رسول رکنی زاده، استاد تمام فیزیک دانشگاه اصفهان
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
دین پژوهی جلسه1.mp3
زمان:
حجم:
6M
دین شناسی به زبان ساده
جلسه اول
موضوع:
ضرورت دینشناسی
🎙احمد منصوری ماتک
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
| صفحات دیگر ما |
#یادداشت | بازی در زمین حریف؛ خطر پنهان در ظاهر دفاع از ولایت
🔸 مقدمه
در روزگاری که رسانهها با مهندسی ذهن و چارچوبسازی، اندیشهها را هدایت میکنند، سادهانگاری در مواجهه با فضای رسانهای دشمن میتواند به تغییر تدریجی باورها بینجامد. حتی دفاعی که در ظاهر از ارزشها و رهبران دینی ماست، ممکن است با طراحی دقیق، مسیر ذهن مخاطب را بهسمت پذیرش چارچوب فکری حریف ببرد.
🔹 متن یادداشت
آیا ابزاری که با تفکری بردهساز ساخته شده، میتواند به تفکر انسانساز خدمت کند؟
باید بهخاطر بسپاریم که حریف، این زمین را طراحی نکرده تا ما بازی خودمان را در آن انجام دهیم؛ او این میدان را برای بازی خودش ساخته است. کنترل بازی در اختیار اوست و قوانین را او نوشته؛ هرچند ما بهخطا گمان کنیم که در حال بازی به نفع خودیم.
ما نیازمند زمینِ خود برای بازیِ خود هستیم. اما حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که در زمینِ حریف، تابعِ کنترل و قوانین او نباشیم و طبق قواعد او بازی نکنیم.
شناخت و تمرکز بر چارچوبها، راهی اساسی برای مقابله با باورسازیهای شعبدهوار رسانههاست و گامی مهم در تصمیمگیری ما برای واکنش به یک محصول رسانهای. این موضوع بهویژه در تبلیغ باورهای دینی و مقابله با باورهای انحرافی کاربرد فراوانی دارد.
نمونهای که خالی از لطف نیست؛ جدیداً دوستی برایم تعریف کرد که فردی در بیبیسی فارسی دفاع جانانهای از آیتالله خامنهای کرد و در پاسخ به یک کارشناس دیگر گفت: «آقای خامنهای بهترین فردی است که تا کنون بر ایران حکومت کرده.» سپس از زمان ساسانیان تا عهد قاجار و پهلوی، مقایسهای محکم میان ایشان و حاکمان پیشین طرح کرد تا نشان دهد آقای خامنهای بهترین حاکم ایران بودهاند.
به او گفتم: ابتدا نقش رهبر در جامعه و ساختار سیاسی کشور را دریاب؛ سپس مطمئن باش که بیبیسی زمینبازیای پهن نکرده تا ما بیاییم و در آن به نفع خود بازی کنیم. آنها پول، سرمایه، اتاقهای فکر و علم رسانهای خود را صرف این کارها کردهاند.
او پرسید چرا این را میگویم؟ گفتم: در همین نمونهای که تو نقل کردی، قرار است ما ظاهراً باوری سودمند برای جمهوری اسلامی کسب کنیم، اما در واقع باور مهمتر و خطرناکی در ذهن ما تغییر میکند. قرار است مخاطب بیاندیشد که آیتالله خامنهای فردی لایق در حاکمیت ایران است، اما به بهایی که او بپندارد اکنون تمام قدرت در دست یک فرد است و چیزی بهنام «جمهوری» از نوع اسلامی آن وجود ندارد. این قیاس با فرض آغاز میشود که ایران تماماً تحت حاکمیت یک فرد لایق بهنام آقای خامنهای قرار دارد و سپس مقایسه با پادشاهان پیشین صورت میگیرد. محصول ضمنی اما بسیار مهم و ویرانگر این قیاس، القای باوری است: پادشاهیِ اسلامیِ متمرکز بر یک فرد لایق؛ یعنی نوعی دیکتاتوری تحت پوششِ لیاقت.
حقیقتی که در این نوع دفاع پوشانده میشود آن است که در ایران انقلاباً تغییری در ساختار حکومت رخ داده؛ مردم حتی در تعیین قانون اساسی نقش داشتهاند و اقبال عمومی، اسلام و افراد مقید به مبانی اسلامی را سر کار آورده است. همین اقبال و تملک مردمی بر ساختار سبب شده که نیروی مردم، تحت هدایت رهبر، بهعنوان عامل اصلی در حل بحرانها عمل کند. اکنون ساختاری حاکم است که رهبر در آن نقشِ هادی را ایفا میکند و کیفیت خوب و بد آن متوجه انتخابها و گرایشهای عمومی است؛ دو مولفهای متفاوت که نقشهای کلیدی متفاوتی دارند.
مردم در پذیرش نظام و رهبر الهی مختارند و پس از پذیرش، در عمل به دستورات رهبر مکلفاند.
اقبال عمومی حتی درباره امامان معصوم (علیهمالسلام) نیز شرط لازم برای قرار گرفتن در حاکمیت بوده است: از امام علی (علیهالسلام) که بهدلیل نبود اقبال عمومی سکوت کرد و سپس با اقبال مردم خلافت را پذیرفت، تا امام حسن (علیهالسلام) که بهخاطر سستی و عدم ایستادگی مردم مجبور به صلح شد، تا اقبال مردم که جهت حرکت امام حسین (علیهالسلام) را بهسوی کوفه معین کرد، و نیز عدم اقبال عمومی که ۱۴۰۰ سال است پیشوای شیعیان را در پسِ پردهٔ غیبت نگاه داشته است.
شوربختانه اندیشه «اتکای مطلق کشور به یک شخص» حتی در میان بسیاری از دغدغهمندان انقلاب رسوخ کرده و نوعی خوشخیالی پدید آورده است؛ گاهی باعث بیعملی یا عدم جدیت در مواجهه با بحرانها میشود، با این خیال که «تا رهبر هست، همه چیز حل است و هیچچیز نمیتواند ما را نابود کند»، یا این انتظار که «همهچیز را باید رهبری حل کند؛ اگر خطایی بود، ایشان با قدرت آن را رفع میکند.» حتی اشارهها و ارشادات رهبر به اقدام دغدغهمندان گاهی جدی گرفته نمیشود.
💡 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید
🆔 @elmvadin
| صفحات دیگر ما |
ادامه در 👇👇👇👇