eitaa logo
نقد تحریفات امامت
87 دنبال‌کننده
13 عکس
6 ویدیو
4 فایل
متاسفانه در عصر غیبت، مفهوم والای امامت دچار تحریفاتی گشته که از آنچه در اعتقادات پاک شیعه در طی قرون متمادی شناخته میشد، فاصله گرفته است...
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ✳️چرا قیام زید نمی تواند مشروع باشد؟/۲ (مناظرات اصحاب با زيد) دلیل روشن دیگری که به خوبی نارضایتی امام صادق علیه السلام از قیام زید را نشان می دهد، اینست که اصحاب نزدیک ایشان در این قیام شرکت نکردند؛ بلکه نقل های مختلفی از مناظرات و بحثهای آنان با خود زید و یاران او رسیده است که در برخی از این نقل ها، امام صادق علیه السلام پس از مطلع شدن از محکوم شدن زید، مناظره کننده را مورد تأیید قرار داده اند. عجیب این جاست که با این وجود، گروهی تلاش می کنند یک فعالیت سیاسی سرّی برای امام علیه السلام فرض کنند که هم در پی حکومت بوده و هم از قیامها پشتیبانی می کرده است! آیا معقول است خود یاران نزدیک ایشان که پیوسته از سفره ی دانش حضرتش (علیه السلام) بهره می بردند، در تضادّ با این قیام ها بوده اند؛ و بعد از هزار و اندی سال، و در زمانی که تنها اطلاع رسیده از تاریخ آن عصر گزارش هایی از لابلای کتب است، مشارکت سرّی امام علیه السلام افشا گردد؟! جالب اینجاست که این افراد حرکت مبارزاتی را یک اصل اساسی در مکتب اسلام می شمارند، و از طرفی تمام گزارش های نهی از قیام و تخطئه ی قیام کنندگان را به عنوان تقیّه کنار می گذارند. چطور می توان تصور کرد امامان شیعه علیهم السلام با آن فضای اختناق شدید در عین حال توانستند احکام فقهی و اصول کلامی مخالف مکتب عامه را به شاگردان خود برسانند، اما در رساندن مطلب اساسی تر کوتاهی کردند!؟ به روشنی کمتر مطلبی را همچون برائت از شیخین و ارتداد صحابه می توان یافت که مورد حساسیت شدید دستگاه حکومتی بوده است؛ اما به قدری در این موضوع روایات صحیحه وارد شده که تکلیف هر شیعه ای را روشن میکند. البته در موقعیت لازم تقیّه را هم رعایت می کردند، اما دیدگاه ائمه علیهم السلام به قدری روشن بوده که اصحاب به خوبی در می یافتند که سخن از جهت تقیّه صادر شده است. 🔺ما فقط یک درخواست از این آقایان داریم: به جای دست و پا زدن میان گزارش های تاریخی مبهم، چنانچه این قیام مورد تأیید بوده تنها و تنها یک روایت صحیحه ذکر کنید که امام صادق علیه السلام فردی را ترغیب به شرکت در آن فرموده باشند!! روایات شیعه، به خوبی گواه بر این است که اصحاب با روشنگری های ائمه علیهم السلام، نادرستی قیام زید را دریافته و با صلابت از او انتقاد می کردند. متن کامل عربی و ارجاعات این مناظرات را در فایلی جمع آوری کرده ام؛ در ادامه برای نمونه ترجمه ی دو مورد از اینها را مرور می کنیم. https://eitaa.com/emamat12
1️⃣ زراره بن أعین، شاگرد خاص و بسیار برجسته امام باقر و امام صادق علیهما السلام رجال کشّی از او نقل می کند: نزد امام صادق علیه السلام بودم، زید به من گفت: ای جوان! اگر مردی از آل محمد (علیهم السلام) از تو یاری خواهد چه گویی؟ گفتم: اگر آن فرد اطاعتش واجب باشد یاریش می کنم؛ و گرنه آزادم انجام دهم یا ندهم. ✔️پس چون زید خارج شد امام علیه السلام به من فرمود: به خدا که او را ملزم کردی و از هر جهت راه فرار بر او بستی! 2️⃣أبو جعفر محمد بن النعمان معروف به مؤمن الطاق، متکلّم دانشمندی از اصحاب امام صادق علیه السلام مرحوم کلینی به سند صحيح از مؤمن الطاق نقل کرده كه گويد: زيد بن على بن حسين عليهما السلام زمانى كه متوارى و پنهان بود مرا خواست، نزدش رفتم، بمن گفت اى ابا جعفر اگر از ما خانواده كسى نزد تو آيد (و ترا بيارى طلبد) چه جواب ميدهى، با او بجبهه جنگ ميروى؟ باو گفتم: اگر پدرت يا برادرت مرا بخواهند ميروم. زيد گفت: من ميخواهم بجنگ اين قوم (بنى اميه) بروم با من بيا، گفتم: نه قربانت گردم. گفت: جان خودت را بر من ترجيح ميدهى؟! گفتم من يك نفرم [يك جان بيش ندارم‏] اگر در روى زمين امامى جز تو باشد، هر كس از تو كناره گيرد نجات يافته و هر كس با تو آيد هلاك گشته و اگر براى خدا امامى روى زمين نباشد، كسى كه از تو كناره كند با آنكه همراهيت كند برابرست. به من گفت: اى ابا جعفر! من با پدرم سر يكسفره مي نشستم، او پاره گوشت چرب را برايم لقمه ميكرد و لقمه داغ را براى دلسوزى بمن سرد ميكرد، او از گرمى آتش دوزخ بمن دلسوزى نكرده است؟، از روش ديندارى بتو خبر داده و بمن خبر نداده است؟!! گفتم: قربانت گردم، چون از آتش دوزخ بتو دلسوزى كرده خبرت نداده است،زيرا ميترسيد كه تو نپذيرى و از آن جهت به دوزخ روى؛ ولى به من خبر داده كه اگر بپذيرم نجات يابم و اگر نپذيرم از دوزخ رفتن من باكى بر او نباشد. سپس به او گفتم: قربانت گردم، شما بهتريد يا پيغمبران؟ گفت: پيغمبران (عليهم السلام). گفتم: يوسف (عليه السلام) به يعقوب (عليه السلام) مي گويد: «داستان خوابت را ببرادرانت مگو، مبادا برايت نيرنگى بريزند»؛ او خوابش را نگفت و پنهان داشت كه برايش نيرنگى نريزند، همچنين پدر تو مطلب را از تو پنهان كرد زيرا بر تو بيم داشت. زيد گفت: اكنون كه چنين گوئى بدان كه مولايت در مدينه بمن خبر داد كه: من كشته ميشوم و در كناسه كوفه بدار روم و خبر داد كه كتابى نزد اوست كه كشتن و بدار رفتن من در آن نوشته است. ✔️ احول گويد من به حج رفتم و گفتگوى خودم را با زيد بحضرت صادق (ع) عرض كردم، فرمود: تو كه راه پيش و پس و راست و چپ و زبر و زير را بر او بستى و نگذاشتى به راهى قدم بردارد (هر چه گفت جوابش را دادى).(ترجمه از اقاي مصطفوي) این مناظره به چند صورت و با اسناد مختلف نقل شده که در فایل ضمیمه موجود است. https://eitaa.com/emamat12
مناظرات اصحاب.pdf
136.3K
📝 مناظرات أصحاب الإمام علیه السلام مع زید 📌مناظرات: زرارة بن أعین، محمد بن النعمان، أبو بکر الحضرمی وعلقمة أخوه، أبو الصباح الکناني با ذکر تمام مصادر (در صورت یافتن منبع و متن مرتبط جدید این جانب را مطلع فرمایید). https://eitaa.com/emamat12
بسم الله الرحمن الرحيم 🔹تحلیلی بر مناظرات اصحاب با زید مناظراتی که پیش از این نقل شد، به خوبی گواه این هستند که امام باقر و امام صادق علیهما السلام و اصحاب نزدیکشان، از نادرستی قیام زید مطلع بوده و با او در این موضوع گفتگو می کردند. برای استفاده ی بهتر و درک الگوی فکری سیاسی شیعیان جعفری در آن دوره، بهتر است به دقّت عناصر وارد در این مناظرات بررسی شود که خود می تواند موضوع تحقیق ارزشمندی قرار بگیرد. اما فعلا در حد فهرستی به این عناصر اشاره می کنیم. (آدرس هایی که داده می شود بر اساس فایل پیشین است). ۱- تنها امام معصوم است که می تواند خروج و قیام کند.(مناظره ی مؤمن الطاق/1، مناظره زراره) ۲- خروج با هر فردی غیر امام موجب هلاکت انسان است. (مناظره ی مؤمن الطاق/1) ۳- بر امام معصوم قیام کردن لازم نیست، و قیام دخالتی در امامت ندارد. (مناظره ابوبکر حضرمی، کلام قاضی نعمان) ۴- تبرّی جستن زید از برخی اصحاب نزدیک امام صادق علیه السلام (مناظره ی ابوالصباح کنانی: جَاءَنِي سَدِيرٌ فَقَالَ لِي إِنَّ زَيْداً تَبَرَّأَ مِنْكَ) ✳️نکات دیگری که در این مناظرات استفاده می شود دیدگاه زید به مسأله ی امامت است که پیش از این به آن اشاره رفت. طبق مناظره ی مؤمن الطاق (2-4) و زراره و کلام قاضی نعمان، وی قائل به وجود امام معیّن در اهل بیت علیهم السلام و نصّ بر امام باقر علیه السلام نبوده؛ بلکه طبق یک نقل مناظره مؤمن الطاق(3) به ایشان حسادت می ورزیده است. حتی در مناظره ی ابوالصباح کنانی به این تصریح رفته که زید تنها سه امام را قبول داشته: «الْأَئِمَّةُ أَرْبَعَةٌ: ثَلَاثَةٌ مَضَوْا، وَ الرَّابِعُ هُوَ الْقَائِمُ» و خود را از عالمان اهل بیت علیهم السلام می شمرده است که دیگران نباید به او مطلبی را آموزش دهند: «لاتُعَلِّمُوهُمْ فَهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ». در مناظره ی ابوبکر حضرمی هم به این تصریح کرده که امامت تنها برای کسی است که شمشیر بکشد. این در حالیست که از طرفی به اخبار غیبی امام صادق علیه السلام به کشته شدنش اطمینان داشته است. (مناظره مومن الطاق، ۱) https://eitaa.com/emamat12
بسم الله الرحمن الرحیم ❓چرا امام صادق علیه السلام برای زید طلب مغفرت كرد یا در سوگ او گریست؟ یكی از سؤالاتی كه در زمینه ی بحث مطرح می شود این است كه اگر قیام كردن مشروع نبوده چرا در برخی روایات امام علیه السلام برای زید طلب مغفرت كرده،‌ در سوگش ابراز غم نموده و یا به بازماندگان او لطف كرده اند؟ ✳️پاسخ: 1️⃣. طلب آمرزش یا گریستن برای كسی نشان دهنده ی صحیح بودن تمام كردار او نیست، واضحست كه زید حتی با اقدام اشتباهش،‌بالاخره عموی امام صادق علیه السلام بوده و به طرز مظلومانه ای كشته شده است. طلب مغفرت برای فرد گنهكار هیچ به معنای تأیید گناه او نیست. چنانچه اقدام زید مورد تأیید بود باید قبل از كشته شدنش اصحاب را به یاری او ترغیب می فرمودند، و گرنه بیشتر شبیه نوشدارو پس از مرگ سهراب خواهد شد! در حالیكه نه تنها هیچ روایت معتبری به این شکل نداریم، بلكه طبق گزارش هایی که ارسال شد، بین اصحاب امام صادق علیه السلام این مشخص بوده که اقدامش صحیح نیست و با وی مناظره می كرده اند. 2️⃣. ما وقتی مبحث قیام یا هر حكم شرعی هر فعل دیگری را در نظر می گیریم، صورت مسأله ی ما صرفاً اصل آن فعل است؛ اما فردی كه آن فعل را انجام داده ممكن است شرایط خاصی داشته باشد كه نتوان به راحتی وضعیت وی را مشخص كرد. برای مثال: واضح است كه جنگ با امام معصوم علیه السلام و مقابله با ایشان گناهی نابخشودنی و بلكه موجب كفر است. در عین حال، قضاوت ما درباره ی حرّ بن یزید ریاحی این چنین نیست، با وجود اینكه وی راه امام حسین علیه السلام را بست و چه بسا اگر وی نبود این فجایع اصلا رقم نمی خورد. در مورد زید هم روایات معتبر عمل وی را نادرست می شمارند و امام باقر و امام صادق علیهما السلام او را از این اقدام نهی كرده بودند،‌ اما شاید اقدام خودسرانه ی او ناشی از غیرت شدید و عدم تحملش نسبت به ستم هشام بن عبد الملك بوده تا جایی كه نهی امام علیه السلام را برای خود توجیه می كرده و یا در آخرین لحظات توبه کرده است، چنانچه از برخی روایات استفاده می شود (معانی الأخبار/۳۹۲، الخرائج ۱/ ۲۸۱). https://eitaa.com/emamat12
بسم الله الرحمن الرحیم ✳️تقابل دو سویه و شدید زیدیه با امامیه از دیگر دلایلی که نگاه منفی امامان شیعه علیهم السلام نسبت به قیام و خروج را نشان می دهد، تقابل شدیدیست که میان زیدیه و امامیه از دیرباز وجود داشته است. هرچند در خصوص شخصیت زید و عقاید وی، با توجه به گزارش های متضاد، به نتیجه ی قاطعی نرسیم؛ اما در این شکی نیست که گروه متشکّلی که نام «زیدیه» یا «اصحاب زید» بر آن اطلاق می شد در همان دوران امام صادق علیه السلام وجود داشته و میان آنان و شیعیان جعفری (امامی) تقابل شدیدی بود. این تقابل حتی در زمان حیات زید هم گزارش شده است: به سند معتبر از حسن بن زیاد عطار نقل شده در زمان قدوم زید بر کوفه، در مدینه بر امام صادق علیه السلام وارد شد و پس از اینکه عقائدش را به خصوص در امامت بر ایشان عرضه داشت، به امام علیه السلام گفت: می خواهم در مدینه بمانم، زیرا اگر زید و اصحابش پیروز شوند هیچ کس را بدتر از ما نمی دانند، و اگر بنی امیه پیروز شوند که بازهم نزد آنان چنین هستیم. (که البتّه امام علیه السلام به او اطمینان می دهند که هیچ نگرانی از جانب هر دو گروه نخواهد بود). (امالی مفید/32) از طرفی روایات متعدّدی هم داریم که امامان علیهم السلام به تندی، زیدیه را نکوهش کرده و بلکه آنان را ناصبی می شمارند (نمونه: رجال کشی/229، ح 409-411) که نشان می دهد این دشمنی دو سویه بوده است. هرچند میان زیدیه و امامیه اختلافی بنیادین در اصل امامت بود، اما به نظر می رسد آنچه موجب این اختلاف گشته بود عمدتاً مسأله ی قیام و خروج بوده و در این شکاف عمیق، دیگر مسائل نقش پررنگی نداشته اند. این نکته را هم در متون امامی و هم زیدی می توان یافت. برای نمونه: ✔️مرحوم کلینی از عبد الملک بن عمرو نقل میکند: امام صادق علیه السلام به من فرمود: چرا به این مواضعی که همشهریانت به آنجاها (برای جهاد) می روند، نمی روی؟ گفتم: برای اینکه منتظر امر شما بوده و به شما اقتدا کرده ام. امام علیه السلام فرمود: بلی به خدا قسم، اگر [جهاد] کار نیکی بود که آنان پیش از ما آن را انجام نمی دادند! (یعنی ما از همه زودتر این کار را انجام می دادیم). من عرض کردم:زیدیه می گویند: میان ما و جعفر [علیه السلام] اختلافی نیست، تنها این که او به جهاد عقیده ندارد. فرمود: من جهاد را قبول ندارم؟! چرا به خدا قبول دارم، ولی نمی خواهم علم خود را رها کرده و جهل آنان را اخذ کنم. (الکافی 5/19) ✔️و نیز در مقدمه ی صحیفه سجادیه (علیه السلام) از قول یحیی بن زید نقل شده که در مقایسه میان خود و امام صادق علیه السلام گوید: «خداوند این امر را توسّط ما تأیید کرده و برای ما شمشیر و علم را جمع نموده است، ولی به پسرعمویمان تنها علم داده شده است». ▪️و اما در متون زیدیه، نکوهش امامیان بر خانه نشینی و ترک جهاد با وضوح بیشتری مشاهده می شود؛ تا جایی که در گزارش های مختلفی، پیشینه ی برچسب زدن امامیان با عنوان «رافضه» به این برگردانده شده که چون زید از اصحاب امام صادق علیه السلام درخواست یاری کرد و آنان امتناع کردند، وی با این عبارت آنان را عتاب کرد:«رفضتمونی، رفضکم الله». (مرا رها کردید خداوند رهایتان کند!) به این ترتیب حتی حدیثی را هم به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسبت دادند: «سيكون من بعدي قوم يرفضون الجهاد مع الأخيار من أهل بيتي، ويقولون ليس عليهم أمر بمعروف، ولا نهي عن منكر، يقلدون دينهم، ويتبعون أهواءهم»!! پس از من گروهی آیند که از جهاد با نیکان اهل بیتم امتناع می کنند و گویند امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست... (المصابیح/353) ✅ این گزارش ها ما را به اطمینان می رساند که نگرش منفی امام صادق علیه السلام و اصحابشان نسبت به مسأله ی قیام کاملاً روشن بوده، و در واقع همین جهت موجب ایجاد شکاف عمیق میان امامیه و زیدیه گردیده است.طبعاً اگر امامان شیعه (علیهم السلام) نیز در پی مبارزات مسلحانه بودند، اتفاقا لازم بود زمینه ی همکاری و همدلی بیشتری با زیدیه وجود داشته باشد. https://eitaa.com/emamat12
بسم الله الرحمن الرحیم 🔷مأمور به صبر هستیم... 🔸بشیر نبّال گوید: بر کوه صفا بودم، و امام صادق علیه السلام نیز همانجا ایستاده بود. حضرت خواست از کوه پایین رود و من هم در پی ایشان حرکت کردم. در این میان ناگاه منصور دوانیقی سواره بر مرکب، به همراه سربازانش با اسب و شتر هجوم آوردند و امام علیه السلام هم در مسیر آنان بود و ترسیدم ایشان زیر این مرکبها له شود، پس خود را رسانده و دستم را مقابل ایشان قرار دادم که حفظشان کنم. با خودم گفتم: پرودگارا! این بنده و بهترین مخلوقاتت در زمین است، و آنان بدتر از سگان اند و نزدیکست او را بکشند! امام علیه السلام بی درنگ رو به من نمود و فرمود: ای بشیر! پاسخ دادم: بلی. فرمود: سرت را بالا ببر و نگاه کن! ناگاه سپری الهی دیدم که از عظمت قابل توصیف نبود! پس امام علیه السلام فرمود: ای بشیر! این که می بینی به ما داده شده، ولی ما را به صبر مأمور کردند،‌ پس از این روی صبر می کنیم. ✔️در مطالب پیشین مکرّر به این اشاره شد که سلوک ائمه علیهم السلام در برابر حاکمان بر اساس وظایف الهی روشنی بوده که شیعیان را نیز به مراعات آن روش امر می فرموده اند. از این رو می بینیم معمولا بر خلاف توقّع اصحاب، از مقابله ی تند و مسلحانه با حکومت خودداری می کنند. (نمونه دیگر ) ▪️متن عربی: کتاب جعفر بن محمد بن حکیم : عن عمه عبد الملك، عن بشير النبال، قال: كنت على الصفا و أبو عبد الله عليه السلام قائم عليها إذا انحدر و انحدرت في أثره، قال: و أقبل أبو الدوانيق على جمازته و معه جنده على خيل و على إبل، فزحموا أبا عبد الله عليه السلام حتى خفت عليه من خيلهم، فأقبلت أقيه بنفسي و أكون بينهم و بينه بيدي، قال: فقلت في نفسي: يا رب! عبدك و خير خلقك في أرضك، و هؤلاء شر من الكلاب قد كانوا يقتلونه (خ ل)؟ قال: فالتفت إلي و قال: يا بشير! قلت: لبيك، قال: ارفع طرفك لتنظر [قال:] فإذا و الله واقية من الله أعظم مما عسيت أن أصفه، قال: فقال: يا بشير! إنا أعطينا ما ترى و لكنا أمرنا أن نصبر، فصبرنا. (الاصول الستة عشر/ ۳۰۴) https://eitaa.com/emamat12
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳آیا وارد تنور آتش امام زمان علیه السلام خواهم شد؟ (نجوا و دلگویه ای با صاحب الزمان علیه السلام) ▪قطعه ی حزین «مصحف أعمالی» با نوای علی غریب، مداح سعودی 📌به صورت اختصاصی با زیر نویس فارسی تقدیم می شود. 🔸در این قطعه ی زیبا، شاعر از حالت خود گلایه دارد که عمرش را بدون توجه به امام زمان علیه السلام تباه کرده و نگران است که در صورت امتحان حضرتش، رفوزه در آید. تمثیل به تنور آتش، اشاره به قضیه معروف فردی دارد که مدعی فرمانبرداری شیعیان از امام صادق علیه السلام بود اما هنگامی که امام علیه السلام او را امر کردند که داخل تنور آتش شود ترسیده و امتناع کرد! https://eitaa.com/emamat12
بسم الله الرحمن الرحیم 🔷آیا خروج یمانی نشانه ی مشروعیّت قیام است؟ از ادلّه ای که برای لزوم قیام در برابر حکومتهای ظالم استناد می شود روایت خروج یمانی است: 🔸از امام صادق علیه السلام روایتست: «خراسانی و سفیانی و یمانی در یک سال و در یک ماه و در یک روز خروج میکنند. در ميان اينها پرچمی هدایتگر از پرچم یمانی نیست، زیرا وی به سمت حقّ رهنمون است». ✔️ از این روایت شریفه به هیچ وجه، مشروعیّت قیام دانسته نمی شود. زیرا: واضحست که روایات قیام به صورت دستور کلّی صادر شده، در حالی که این روایت تنها خبر از واقعه ای در آینده می دهد که شرائط آن دانسته نیست. چه بسا یمانی ارتباط مستقیمی با امام زمان علیه السلام داشته و از جانب ایشان اذن دارد. از برخی ادلّه میتوان استفاده کرد در آستانه ی ظهور، ارتباطاتی با شیعیان خالص برقرار باشد. حتی روایت معروفی که در تکذیب مدّعی مشاهده در زمان غیبت وارد شده، مدّت آن را تا زمان خروج سفیانی بیان می دارد «فمن ادّعى المشاهدة قبل خروج السفياني و الصيحة فهو كاذب مفتر». از طرفی بر اساس همان روایتی که ابتدا ذکر شد خروج سفیانی و یمانی همزمان است. (همچنین: الغیبة للنعمانی/۳۰۵) جالب توجّه اینکه در روایات نهی از قیام، این دقّت ملاحظه و قید شده که قیام تا زمان خروج سفیانی و یمانی روا نیست، اما بعد از خروج سفیانی ظاهراً مقدمات ظهور صورت گرفته و ممکنست با ارتباط یافتن با اصحاب پنهان حضرت امام زمان علیه السلام و با دستور ایشان حرکتهایی انجام داد. برای نمونه در روایت سدیر از امام صادق علیه السلام وارد شده که پس از امر فرمودن او به خانه نشینی و عدم تحرّک، از او می خواهند که پس از خروج سفیانی-که بر اساس روایات مختلف در ماه رجب انجام می گیرد- به هر صورت که شده خودش را به امام زمان علیه السلام برساند.البته میان خروج او و ظهور امام زمان علیه السلام فاصله اندکیست.(در روایتی این مدّت پانزده ماه بیان شده. غیبت نعمانی/۳۰۰) ▪️روایات مورد استناد: سيف بن عميرة عن بكر بن محمد عن أبي عبد الله علیه السلام قال:«خروج الثلاثة السفياني و الخراساني و اليماني في سنة واحدة في شهر واحد في يوم واحد، و ليس فيها راية أهدى من راية اليماني لأنّه يدعو إلى الحق‏». (الإرشاد 2/75، الغيبة للطوسي/۴۴۶) علي بن أحمد قال حدثنا عبيد الله بن موسى عن إبراهيم بن هاشم عن محمد بن أبي عمير عن هشام بن سالم عن أبي عبد الله ع أنه قال: «اليماني و السفياني كفرسي رهان‏». (الغیبة للنعمانی/۳۰۵) عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد عن عثمان بن عيسى عن بكر بن محمد عن سدير قال أبو عبد الله عليه السلام: «يا سدير، الزم بيتك، و كن حلسا من أحلاسه، و اسكن ما سكن الليل و النهار، فإذا بلغك أن السفياني قد خرج، فارحل إلينا و لو على رجلك».(الكافي ۸/۲۶۴) أحمد بن محمد بن سعيد بن عقدة عن محمد بن المفضل عن الحسن بن علي بن فضال عن ثعلبة بن ميمون عن عيسى بن أعين عن أبي عبد الله عليه السلام أنه قال :«السفياني من المحتوم و خروجه في رجب، و من أول خروجه إلى آخره خمسة عشر شهرا، ستة أشهر يقاتل فيها، فإذا ملك الكور الخمس ملك تسعة أشهر لا يزيد عليها يوما».(الغیبة نعمانی/۲۹۹) https://eitaa.com/emamat12
بسم الله الرحمن الرحیم 🚫نقد و بررسی حدیثِ "قیام مردمی در مشرق که کشته‌هایشان شهید هستند" (حدیثی که سعی بر تطبیق آن با انقلاب۵۷ و مجوز و تشکیل حکومت اسلامی شده) ✍س.ح.افضلی (برگرفته از کانال تلگرامی ولایت قریب) سالها برخی سخنرانان حکومتی با استناد به حدیثی از امام باقر علیه‌السلام سعی به تطبیق آن با انقلاب ۵۷ و تأیید جواز قیام و تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت داشته و دارند. در این مقاله قصد داریم به نقد و بررسی این ادعا بپردازیم. 📜حدیث مذکور به شرح زیر است : امام باقر عليه‌السّلام فرمود:گوئى مى‌بينم كه قومى در مشرق خروج كرده‌اند و خواستار حقّ‌اند ولى به ايشان داده نمى‌شود،باز خواستار آن مى‌شوند و به آنان داده نمى‌شود،پس چون چنين مى‌بينند شمشيرهاى خود را بر گردن خويش مى‌افكنند،پس آنچه مى‌طلبند به ايشان بدهند ولى ايشان از پذيرفتن آن خوددارى مى‌كنند تا اينكه قيام نمايند و آن را به كسى باز ندهند مگر به صاحب شما،كشتگانشان شهيدند،بدانيد اگر من خود آن را در مى‌يافتم حتما خود را براى صاحب اين امر نگاه مى‌داشتم».(نعمانی/۲۷۳) اصل روایت👈👈حدثنا أَحمد بن محمد بن سعيد قال حدثني علي بن الحسن عن أَخیه محمد بن الحسن عن أَبيه عن أَحمد بن عمر الحلبيّ عن الحسين بن موسى عن معمَّر بن يحيى بن سام عن أَبِي خالد الكابلي عن أَبِي جعفر عليه السلام أنّه قال: كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ اَلْحَقَّ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلاَ يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لاَ يَدْفَعُونَهَا إِلاَّ إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلاَهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ ✅نقد و بررسی : اگر اهل تحقیق دقت کنند در ابتدای سند روایت ، راوی اول حدیث احمد بن محمد بن سعید همْدانی معروف به "ابن عقدة" است که مذهب "جارودیه" از فِرَقِ زیدیه داشته ، و عقیده و علاقهٔ مسلّم زیدیه به قیام و جهاد و انقلاب بر کسی پوشیده نیست(بیان این نکته به نظر لازم آمد) محتوای این روایت مخالف با ادعاهای مطروحه است. در متن حدیث زمان قیام مشخص نشده و بر کسی پوشیده نیست که طبق دستور صریح در احادیث معتبر ، شیعه از هر گونه قیام در دوران غیبت برای تشکیل حکومت تا قبل از "خروج سفیانی" منع شده. اگر زمان قیام مردم مشرق در این حدیث را قبل از خروج سفیانی در نظر بگیریم به دلیل تعارض با احادیث معتبر منع قیام تا قبل از خروج سفیانی ، حدیث مذکور مردود است ، اما اگر زمان قیام را بعد خروج سفیانی در نظر بگیریم ، این قیام ربطی به انقلاب۵۷ نداشته و مطابقتی ندارد از طرف دیگر هویت این مردم مشخص نیست که اهل کدام سرزمین هستند و فقط به مشرقی بودن آنان اشاره شده( خَرَجُوا بِالْمَشْرِق) در حدیث مورد نظر مردم مشرق زمین برای احقاق حقی قیام میکنند که به آنان داده نمیشود و این مسئله دو بار تکرار میشود.(يَطْلُبُونَ اَلْحَقَّ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلاَ يُعْطَوْنَه)ُ اگر حق مورد نظر را حق حکومت در نظر بگیریم ، با دو بار قیام ، حق حکومت به آنان داده نمیشود تا اینکه تصمیم به جنگ می‌گیرند(فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم) مراحل مذکور در روایت هیچ مطابقتی با انقلاب۵۷ندارد ، و از طرفی در انقلاب۵۷ هیچگونه ادعای بروز جنگ داخلی نشده و اکثر مردم مسلح نبودند بعد از تصمیم به جنگ توسط مردم مشرقی ، اینبار حق حکومت به آنان داده میشود( فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوه) ، ولی آنها از پذیرش آن خودداری می‌کنند( فَلاَ يَقْبَلُونَه) در صورتی که در انقلاب۵۷ کسی حق حکومت را آزادانه تحویل انقلابیون نداده و انقلابیون به زور حکومت را گرفتند ، از طرفی انقلابیون نه تنها حکومت را پذیرفتند و تشکیل حکومت دادند بلکه تمام مخالفان حکومتشان را حبس و حصر و اعدام کرده و همه رقبا را از میدان به در کردند ، در صورتی که در حدیث مذکور مردم مشرق از پذیرش حکومت خودداری می‌کنند. سپس مردم مشرق پس از عدم پذیرش حکومت ، قیام کرده و تلاش می‌کنند آن را تسلیم حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌فرجه کنند(  حَتَّى يَقُومُوا وَ لاَ يَدْفَعُونَهَا إِلاَّ إِلَى صَاحِبِكُمْ) نکته مهم بعدی این است که با اینکه این قیام مورد تأیید حضرت است ، اما امام باقر علیه‌السلام صراحتاً می‌فرماید که اگر من آن دوران را درک می‌کردم خود را برای یاری حضرت مهدی علیه‌السلام حفظ می‌کردم و در این قیام شرکت نمی‌کردم(إِنِّي لَوْ أَدرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبقَيتُ نَفسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلأَمرِ .) در نتیجه این قیام باید بعد از خروج سفیانی و در نزدیکی ظهور واقع شود تا آنان حق را تسلیم حضرت کنند.. ⛔مراقب تفسیر به رأی‌ها باشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم 🚫"امام خانه نشین که فایده ندارد!" از دردناکترین مظلومیتهای معصومین علیهم السلام آزاری بود که از ناحیه ی مدعیان جاهل تشیع به آنان می‌رسید. یکی از اعتراضات شایع این‌گونه افراد که کاسه داغ تر از آش بودند، به سیره ی سیاسی مسالمت آمیز ائمه علیهم السلام بود. این مدعیان پرشور توقّع داشتند هرچه سریع تر امام (علیه السلام) در حرکتی انقلابی، حاکمان مستکبر را نابود نموده و حکومت اسلامی تشکیل دهد. از جمله این افراد می‌توان «عمر بن ریاح/رباح» را نام برد .در گزارش خلاصه ای که از سیره ی سیاسی ائمه علیهم السلام بیان کردیم، به انحراف او و اعتراضش به امام باقر علیه السلام اشاره شد (👈کلیپ کامل). وی ابتدا از رویکرد تقیّه ای ایشان به شبهه افتاده و در نهایت بیان داشت: فردی که فتوای نادرست و تقیّه ای می‌دهد‌ و خانه نشین باشد شایستگی امامت ندارد. بلکه لازمست امام قیام نموده و امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد! و بدین ترتیب از امامیه خارج و به مذهب بتری گرایید... 🔖متن گزارش: «....فرجع عن إمامته، و قال لا يكون إمام يفتي بالباطل على شي‏ء من الوجوه و لا في حال من الأحوال، و لا يكون إماماً يفتي بتقية من غير ما يجب عند الله، و لا هو مرخي ستره و يغلق بابه،و لا يسع الإمام إلا الخروج و الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر، فمال إلى سنته بقول البترية و مال معه نفر يسير». (رجال الکشی/ ۲۳۸، ح۴۳۰؛ الفرق والمقالات لسعد بن عبدالله/۷۵) https://eitaa.com/emamat12