.
💥سبک: #شور
🎤مداح: #مهدی_رعنایی
🏴 #شور احساسی #محرم
رفیق روزگار بی کسیم امام حسین
فقط تو به داد من میرسی امام حسین
تو هیچ شرایطی رها نکردی دستمو
همیشه دادی حاجت دل شکستمو
فقط تویی تویی دلیل گریه زاریام
فقط تویی تویی قرار بی قراریام
حسین آقام همه میرن تو میمونی برام...
هوای تو یه ثانیه هم نمیره از سرم
منو برونی از خودت نمیشه باورم
یکی تو گوش من میگفت دم ضریح تو
خود خدا نداره هیچکسو شبیه تو
با غیر تو آقا درست مثل غریبه هام
غریبمو آقا فقط تو هستی آشنام
حسین آقام همه میرن تو میمونی برام...
کنار تو خیال من همیشه راحته
خصوصا اون شبا که قسمتم زیارت
به جون هر چی عاشق دوست دارم شدید
نمیشه از محبتت یه لحظه دست کشید
صدات زدم بگو که میرسه صدام حسین
سلام میدم ازت جواب سلام میخوام حسین
حسین آقام همه میرن تو میمونی برام...
حسین بابا همه میرن تو میمونی برام
صدات زدم بگو که میرسه صدام بابا
سلام میدم ازت جواب سلام میخوام بابا
منو زدن میون کوچه ی یهودیا
منو زدن چه خوب شدش بابا نبودیا
لگد زدن به جای هر کسی نشد زدن
منو زدن بجای مادرت چه بد زدن
👇
.
💥 #روضه
🎤مداح: #سید_مجید_بنی_فاطمه
🏴 #روضه استقبال #محرم
خداروشکر به ارزوم رسیدم نمردمو محرمت رو دیدم
خیلی دلم تنگ محرمت بود نمیدونی این یه ساله چی کشیدم
شبای اولو دارم میبینم تو اسمونم یا که رو زمینم
اجازه داده مادرت دوباره مشکی بپوشم بزنم به سینم
شبای عاشقی میلرزه شونه ها چه هق هقی
یک دهه با غمت میگذره زود عجب دقایقی
یه کاری کن بشم نوکره لایقی این اولین روضه ی تو لهوف
که اشک شرمندگی رو حروف تمام عالم یه صدا با مسلم
دارن میگن حسین نیا به کوفه نیا که اینجا ردی از حیا نیست
توی مرام کوفیا وفا نیست اگه میای تنها بیا حسین جان
اینجا که جای زنو بچه ها نیست
چی کردی روزگار ای اسمون با اشک من ببار
کوفه نیا کوفیا میکشن شیرخوارتو
با افتخار اگه میای حسین رقیتو نیار
خورشیده عمرم دیگه بی غروب نامه ی کوفیا همش دروغه
خلوته دور مسلمت تو اما بازار تیرو نیزه ها شلوغه
سفیرتو با لب تشنه کشتن اینا از اولم وفا نداشتن
نیا نیا پسر عمو شنیدم برا سر تو جایزه گذاشتن
نذار که دیر بشه تنت پر از نیزه و تیر بشه
نذار که دیر بشه نذار که خواهرت اسیر بشه
نذار که دخترت یه روزه پیر بشه از زیر دستو پا به خیمه برگرد
کی سرتو اورده دست نامرد زیر گلوی تو رو بوسیدمو
تقصیر من بود که تورو زیرو رو کرد یه جای سالم تو بدن نداری
من بمیرم برات کفن نداری به غیرتم بر میخوره ببینم
رو خاک صحرا پیراهن نداری بمیره خواهرت چی اومده بروز پیکرت
تنه تو روی خاک میچرخه دست به دست
ولی سرت انگشترت کجاست اخ بمیره خواهرت
👇
.
متن #شور #ما_ملت_امام_حسینیم
#حاج_مهدی_رسولی
.
یا ایها المومنون
این هوا هوای زائر الحسینه
یا ایها الکافرون
این صدا صدای ناصر الحسینه
ما ملت امام حسینیم ما پلت شهادتیم
بیا حریف تو ما هستیم که سرباز ولایتیم
از قطره خون مظلوم صد سینه سپر میجوشد
در مکتب ابی عبدالله ششماهه کفن میپوشد
(لبیک داعی الله۴)
....................
يا ايها المومنون
كربلا شروع فتح عالمين است
يا ايها الكافرون
فاتح تمام جبهه ها حسين است
ما لشگر امام زمانيم ما از سپاه حيدريم
بيا مرد اين ميدان ماييم كه عمري براين باوريم
پا بر سر جان بگذاريم پا بر سر غيرت هرگز
شيعه بدهد سر اما ، تن را به مذلت هرگز
(لبيك داعي الله۴)
شاعر : محسن عربخالقی
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 یا ایهاالمومنون این صدا صدای زائر الحسینه...
شب اول محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#شور
#شب_اول
#محرم۹۹
https://eitaa.com/emame3vom/28721
صوت⬇️⬇️⬇️
.
.
|⇦• #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیه اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
لا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ
امیرالمومنین فرمودن توبه ، هم دلاتونُ پاک میکنه هم گناهای شمارو میشوره شبِ سوم محرمِ به نسخه امیرالمومنین عمل کنیم این دستامونُ بیاریم بالاتر از سرمون زن و مرد .. أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ و اتوب الیه ..
میخوام یه قسم بدم ؛ هرجا میرسیدن همه دستایِ بنی هاشم میومد بالا که این دختر رو بگیرن .. تا میرسیدن عباس دستشُ میاورد بالا میگفت بدینش به من ..علی اکبر دستاش بالا میومد میگفت عموجان بدینش به من .. اینجا همه دستا میومد بالا تا این دخترُ بغل کنن .. یه جا هم هر موقع می گفت بابا یه دستی بالا میومد ..
حالا دستاتُ بیار بالاتر به ناله های رقیه خاتون الهی العفو
بیا تا خانه ی چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بیا که بی تو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی
نه دل بدونِ تو طاقت میاورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه میمانی
چرا کنم گله از روزهایِ دلتنگی
تو حال و روز دلم رو نگفته میدانی
*سال هاست پا روضه بزرگ شدید ، گفت بابا یه نگاه به سر و وضعم کن .. بابا ببین آستین هام پاره شده ..*
ببین سراغِ تو را کوچه کوچه میگیرم
من از تمامیِ این مردمانِ کنعانی
یابن الحسن ..
آینه داره زینب و زهرا رقیه
کوچک ترین انسیه الحورا رقیه
خورشید در منظومه ی عشقِ حسینی
هفت ساله نوری راه دارد تا رقیه
جا داشت رویِ شانه ی کعبه اباالفضل
جا داشت رویِ شانه ی سقا رقیه
آرام تر از هر زمانی بود اصغر
میخواند تا بالاسرش لالا رقیه
تنها نه سال شصت و یک تا روز محشر
هر فتنه ای رو میکند رسوا رقیه
اگه گفتن این دختر گریه کرد فک نکنی این گریه ش از روی ضعفه! بعد از کربلا و عاشورا دو تا قیام دیگه ام داریم یکی قیام خطبه که پرچمش دست امام سجاد و خانم حضرت زینبِ .. دومین قیام ، قیام گریه ست که پرچم دارش این دختر سه ساله ست .. چنان گریه کرد یزید از مستی بیدار شد گفت این گریه برای کیه؟!.. چرا اینطوری گریه میکنه گفتن باباشو میخواد ..
این طفل بی آزار را آزار دادن
زجر بدی را دید در دنیا رقیه
زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه
طفلان همه بر ناقه اند الا رقیه
طفل یتیمی ز حسین گمشده ..
*تا فهمیدن این دختر نیست .. دیدن نیزه ای که سر ابی عبدالله رو اون نیزه ست از تو زمین درنمیاد .. هرکاری کردن دیدن فایده ای نداره .. گفتن باید این بچه برسه .. میدونی چرا دیدن سر مبارک برگشته داره عقب قافله رو نگاه میکنه ؟! سادات ببخشید هرچی عمه جانتون اصرار کرد بزارید من خودم برم دنبالش گفتن نمیشه .. فرمانده این لشکر و کاروان اومد یه نگاه تو لشکر کرد یهو صدا زد زجر تو بیا .. گفت چیه امیر؟! گفت برو دنباله این بچه .. گفت من نمیتونم خسته ام گفت باید تو بری؛ گفت اگه من بخوام برم تنهایی نمیرم .. یه نگاه کرد من میگم ، اگه میخواست یکیُ مثل خودش ببره میگفت حرمله بیا بریم .. راه افتادن دوتایی باهم اومدن نامرد رسید یه جایی دید یه بوته ای داره تکون میخوره .. تا زجر بهش رسید دست انداخت زیر گردنش .. گفت بلند شو یه قافله رو اسیر کردی .. گفت نزنید من یتیمم ، بابا ندارم .. چنان سیلی تو صورتش زد ..
دلم میخواد بگم به زجر
سر به سر یتیم نزار
گوشواره مو خودم میدم
به زور سیلی در نیار
*هر طوری بود آوردش ، همۀ مخدرات منتظر بودن این بچه برسه ، یهو این نامرد گفت پیداش کردم اون که یه قافله رو اسیر کرده .. تا رسید ، دخترُ پرت کرد .. اول از همه عمه جانش اومد جلو نرفت تو بغل عمه .. رباب اومد نرفت .. سکینه اومد نرفت .. میدونی کجا رفت؟ ..
دیدن داره میره لابه لای نیزه ها ، اومد زیر نیزۀ عمو جانش ..
عمو بیا .. عمو بیا ..
صدایِ زجر میده عذاب
جلوی چشایِ ما میخوره آب
گاهی میخنده به اشکایِ رباب
خرابه اتفاق های زیادی افتاده ، اما یه حرفی برای اون موقعی هست که زن غساله میگه من دست به این بچه نمیزنم تا بزرگش نیاد ، گفت سوال دارم بگید بیاد ..
خانم زینب اومد جلو چی شده چی کار داری؟ گفت خانم این بچه چه مریضی داشته؟ گفت مریض نبوده ..
یتیمی درد بی درمان یتیمی ..
.
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#پنجم_صفر
👇
حاج حسن شالبافان.mp3
5.88M
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیه اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان
🔵 سوال؟
🤔رزونانس چیست و چه فایده ای برای یک خواننده دارد؟
✅ جواب 👈 رزونانس عملی است که در محدوده فضای دهان اتفاق می افتد و استفاده صحیح از فضای رزونانس بسیار صدا را زیبا و دلنشین می کند به طوری که اگر شما تمام فنون و اصول خواندن را بلد باشید اما نتوانید از فضای رزونانس به درستی استفاده نمایید صدا و خواندن شما هیچ زیبایی و جذابیتی برای مستمع شما نخواهد داشت
🔶 شاید شما افرادی را دیده باشید که بعد از مدت ها و حتی سال ها خواندن هیچ زیبایی در خواندن آن ها احساس نمی کنید و بلکه خواندن آن ها برای شما کسالت آور و خسته کننده است اکثر این افراد کسانی هستند که با فضای رزونانس آشنایی ندارند و صدا را به صورت خام و معمولی از دهان خارج میکنند لذا این نوع خواندن تاثیر چندانی هم در مستمع ندارد
⚡️البته باید دانست که با توجه به تخصصی بودن مبحث رزونانس حتما باید فراگیری آن زیر نظر استاد متبحر و حرفه ای باشد تا بتوانید به درستی آن را فرا بگیرید و خودتان شاهد چیزی شبیه معجزه در خواندنتان باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ آشنایی با فضا و محدوده رزونانس را در این فایل مشاهده نمایید ✨
🎙مدرس دوره های تخصصی آموزش مداحی توسط استاد صدیق زاده
👌دوستان عزیز این فایل را حتما (5) مرتبه با دقت مشاهده نمایید تا بیشتر با حالت رزونانس در محدوده دهان آشنا شوید
ریشهها و زمینههای انقلاب حسینی (ع).pdf
544.8K
#منبر
🔸منبرمکتوب به همراه روضه مکتوب
🔹 روز دوم
💠ریشهها و زمینههای انقلاب حسینی (ع)
.
#نوحه
#واحد
#زنجیر_زنی
#شب_سوم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
یا رقیه تویی گل گلستان دین
شیعیان علی را تویی حبل المتین
همه بر تو پناه مستمند نگاه
یا رقیه یا رقیه(۲)
یا رقیه تویی آینه ی فاطمه
تویی از لطف حق گرهگشای همه
گل باغ ولا حاجتم کن روا
رقیه یا رقیه ۲
ماهمه ذره و تویی چُنان آفتاب
به حق عمه جانت تو به دلها بتاب
تویی خیر کثیر دست ما را بگیر
یا رقیه یا رقیه
مونس و همدم حضرت زینب تویی
مرهم و مَحرم حضرت زینب تویی
تویی بنت الحسین بر همه نور عین
یا رقیه یا رقیه
کربلا و کوفه ،رنج و محن دیدهای
پدرت سر بریده بی کفن دیدهای
بر حسین دختری تالی کوثری
یا رقیه یا رقیه
چه ستم ها که در شام بلا دیده ای
سر پاکِ پدر به نیزه ها دیده ای
بادل پرشرر شده ای خون جگر
یا رقیه یا رقیه
در خرابه ی شام سر پدر دیدهای
گلِ بوسه ز لبهای پدر چیده ای
در غم تو فزود لب بابا کبود
یا رقیه یا رقیه
این سخن گفته ای رقیه با چشم تر
پدر مهربان مرا به همره ببر
توفتادی زپا جان تو شد فدا
یا رقیه یا رقیه
#مشهد_مقدس
#ما_ملت_امام_حسینیم
.
.
#سربند_سبک_تسبحات_حضرت_زهرا
#ارباب_من
ارباب من
رهنمای هر دله گمراه
ذکرتو رو میخونم هر گاه
لبیک یا ابی عبدالله
.....
لبیک یا سیدالشهدا
لبیک یا امیر عالمین
لبیک یا شاه کرببلا
سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع)
صل الله علیک یا حسین (ع)
.
#زمینه_حضرت_رقیه_س
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#آه_ای_بابا
☑️بند اول
آه ای بابا
بی تو بخت من شده تیره
دختر تو از همه سیره
دیر نیای که داره میمیره
......
جای سیلی مونده رو صورتم
پر از کبودیه روی تنم
پر از آبله کف پاهام و
جای تازیونه س رو بدنم
مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع)
☑️بند دوم
بابا جونم
میخونم با چشمای خون بار
خیلی ما رو می دادن آزار
توی کوچه ها و تو بازار
...
تو هر محله و تو هر مکان
خیلی هی میدادن ما رو عذاب
میریختن خاکستر رو سرمون
وای از تشت و ازمجلس شراب
مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع)
☑️بندسوم
بابا جونم
روزی صدهزار دفه مُردم
هر بار که اسم تو رو آوردم
از ضجر و سنان کتک خوردم
......
میگفتی شبیه مادرتم
آره الان بیشتر شبیه ترم
مثل مادر موهام سفیده و
دست به زانو میشم و راه میرم
مَولاتی رقیه بنتُ الحسَین (ع)
💠💠1⃣0⃣0⃣3⃣💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#شب_سوم_محرم
👇
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب پنجم -روضه - تا دلم از کرده های خویش نادم میشود-1.mp3
2.89M
#مناجات_امام_زمان
#شب_ششم_محرم
مراسم دهه اول محرم سال 98
شب ششم-بخش اول-مناجات
حاج سیدرضا نریمانی
═══🌿🌸🌿🌸🌿═══
تا دلم از کرده های خویش نادم می شود
بیش تر از پیش چشمم گریه لازم می شود
اشک، بال پر زدن در وادی معراج هاست
گریه کن در روضه جبریلِ عوالم می شود
شمع باشی یا که پروانه .. ، چه فرقی می کند
سوخت هر کس که درونش ” عشق ” حاکم می شود
هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشد ، مقاوم می شود
گرچه هِی در می زنم .. ، کشکول من را پر نکن
دست سائل تا که خالی شد .. ، مزاحم می شود
این خرابت را بیا و لطف کن .. ، بیرون نکن
قول خواهد داد که یک روز سالم می شود
(حسین....)
تا گناهی می کنم ، زهرا وساطت می کند
پشت مادر، طفل بازیگوش قایم می شود
آه ای ماه هزار و چند ساله..، تو بگو
سهم ما تا کِی سیاهیّ مداوم می شود
هر زمان ” ناحیّه ” می خوانم تصور می کنم
روح من تا کربلایش با تو عازم می شود
گریه..، تنها در میان روضه ی جدّت ”حسین
اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود
#شب_ششم_محرم
#مناجات
#امام_حسین
#مناجات #امام_زمان
#حاج_سید_رضا_نریمانی
.
#شب_ششم_محرم
مراسم دهه اول محرم سال 98
شب ششم-بخش سوم #روضه و #زمزمه
حاج سیدرضا نریمانی
═══🌿🌸🌿🌸🌿═══
الحمدالله که مثل علی اکبر
جونم فدای تو شد ای عمو آخر
قدم بذار رو چشمای پر از خونم
بیا که بدجوری گلت شده پرپر
خیلی زود وارد روضه شدم ببخشید
اجازه بهش داد ارباب گفت باشه برو
حالا که حسنم گفته رو چشام
انقدر تو این خیمه ها گشتن یه زره برای این نو جوون پیدا کنن پیدا نشد
شیخ جعفر میگه وقتی اومد سوار مرکب بشه اومدن بلندش کردن
قدش به مرکب و رکاب هم نمیرسه
رکاب بالا آوردن اما ایستاد گفت حسین جان فقط نگاه کن ببین فرزند حسن چکار میکنه
همچین زد تو دل لشکر پیرمردها گفتن فرار کنید این درسته قدش کوچیکه اما پسر حسنه
یکی داد زد گفت نه فرار نکنید راهشو من بلدم
اول دورش کنید
سنگ بیارید
با سنگ از دور بزنیدش
همچین که از مرکب افتاد بعد بریزید سرش
باباش تو جمل مارو بیچاره کرد
حالا بیچارش میکنیم داغشو به دل مادرش میذاریم
الحمدالله که مثل علی اکبر
جونم فدای تو شد ای عمو آخر
قم بذار رو چشمای پر از خونم
بیا که بدجوری گلت شده پرپر
زیرو رو شده تنم با نیزه
غرق خون شد بدنم با نیزه
عمو جانم
با صورت افتادم از روی اسب
بی هوا تا زدنم با نیزه
نمیتونی بشنوی با من بگو
پهلوهام شکسته مثل زهرا
بدنم زخمی از سر تا پا
زیر ثم مرکب ها افتادم
یکی شد تنم با خاک صحرا
ای حسین....
یه لشکر پر از داد و هلهله است
یه لشکر پر از شور و ولوله است
یه لشکر پر از شمر و حرمله است
دلشوره دارم
شده بغض جنگ جمل شدید
حسن دیده دشمن تورو که دید
واست نقشه ی تازه ای کشید
ای تک سوارم
با تیر و نیزه شون
شد قامتت نشون
از پیکرت عسل
میریزه جای خون
اسبا یکی یکی
رد میشن از تنت
ضرب المثل شدی
با قد کشیدنت
اما حرف آخرم باشه
عجب روضه ای شد تو کربلا
به یاد غم و رنج کوچه ها
بازم تازه شد داغ مجتبی
عزا به پا شد
یه دشت و یه قاسم یه دشمن و
با اسبا تنش رو فشردنو
(یه خواهش بکنم همه خودمونو بزنیما)
یه دشت و یه قاسم یه دشمن و
با اسبا تنش رو فشردنو
تو خیمه زنا غرق شیون و
غوغا به پا شد
چرا؟؟
اسم علی رو برد
فرق سرش شکست
خون لخته ها چه زود
راه گلو رو بست
پهلوی زخمی و
بازوی پر ورم
زینب رسید و گفت
ای وای وادرم
ای حسین......
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
تو که جوشن نداری وای بر من....
#شب_ششم_محرم
#روضه
#زمزمه
#شهادت_قاسم_ابن_الحسن
#روضه_قاسم_ابن_الحسن
#قاسم_ابن_الحسن
#حاج_سید_رضا_نریمانی
.👇
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب پنجم -روضه - الحمدالله که مثل علی اکبر.mp3
5.28M
مراسم دهه اول محرم سال 98
شب ششم-بخش سوم- روضه و زمزمه
حاج سیدرضا نریمانی
═══🌿🌸🌿🌸🌿═══
#شب_ششم_محرم
#روضه
#زمزمه
#شهادت_قاسم_ابن_الحسن
#روضه_قاسم_ابن_الحسن
#قاسم_ابن_الحسن
#حاج_سید_رضا_نریمانی
شور؛ کعبۀ عالم.mp3
1.46M
#امام_حسین علیهالسلام
#شور
🔹کعبۀ عالم🔹
دور تو بگردم، ای کعبۀ عالم
ای سِرّ اجابت یاحسین
شبهای محرم، دلتنگ تو هستم
دلتنگ زیارت یاحسین
شب زیارت دل میشه غرق نور یاحسین
میدم سلامی بازم از راه دور یاحسین
چی میشه توی تقدیرم، بنویسی باز ای آقا
امسال اربعین این نوکر، میشه زائر کربلا
«حسین ثارالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای صبر و قرارم، ای دار و ندارم
ای راه نجاتم یاحسین
ای روح نمازم، ای راز و نیازم
ای صوم و صلاتم یاحسین
آخر میمیرم، تو بزم روضههات یاحسین
لحظۀ مرگم، میمونم چشم بهرات یاحسین
آقا تا دمِ جون دادن، اسم تو روی لبهامه
بیرق سیاه روضه، روشنیِ این شبهامه
«حسین ثارالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عشق تو عجین شد، با آب و گل من
مدیونِ تو هستم یا حسین
از کودکی آقا، بیتاب تو بودم
ممنونِ تو هستم یا حسین
من و سپرده دستِ تو مادرم یاحسین
الهی باشه جملۀ آخرم: یاحسین
نوکرا رو تو روضهها، که مادر تو دعوت کرد
دل ما رو برد کربلا، یعنی راهیِ جنت کرد
«حسین ثارالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای هستیِ مولا، نور دل زهرا
یا سیدالابرار یاحسین
تو خون خدا و، تو کشتۀ اشکی
یا سیدالاحرار یاحسین
راه سعادت، شد راه کربلات یاحسین
نورٌ عَلی نور، پرچم روضههات یاحسین
پیرهنِ سیاه تن کرده، حتی آسمون این شبها
با روضۀ تو روشن شد، چشای تارِ این دنیا
شاعر: #سیدعلی_محمد_نقیب
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
واحدکند؛ حسینِ غریب.mp3
1.5M
#حضرت_زینب
#واحد
🔹از فراق تو هرچی بگم کمه🔹
یه حرفاییه که گاهی
نمیشه گفت به آسونی
سربسته میگم تا بدونین
یوسفمو تو خواب دیدم
افتاده بود توی گودال
با پیرهنِ کهنۀ خونین
خاک کربوبلا بوی خون میده
چشم تو روضهها رو نشون میده
خواهرت داره از غصه جون میده
وای، غم چی دارم، تا وقتی باشه، سایهت رو سرم
وای، برادر من، تویی همۀ امید حرم
«وای، برادر من»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از وقتی اومدیم اینجا
باز تو دلم شده غوغا
ترسم اینه بمونی تنها
لحن صدات چه محزونه
چشات دو کاسۀ خونه
بگو چی میشه فردای ما
نمیگی که دلم میگیره آقا
میگم اینجا کجاست میگی کربلا
چرا جمع شده اشک تو چشات؟ چرا؟
وای، یه حسی میگه، که اینجا تو رو، میگیرن ازم
وای، یه حرفی بزن، دوباره دلم، آروم شه یهکم
«وای، برادر من»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیمۀ ما رو بر پا کن
کنار خیمۀ سقا
که باشه سایهش رو سر ما
تو هر مصیبت و رنجی
قسم به غیرت عباس
که وا نمیشه معجر ما
تازه اول راه من و غمه
تازه اول ماه محرمه
از فراق تو هرچی بگم کمه
وای، قدم میزنیم، که حرف بزنیم، تو میکشی آه
وای، میگی خواهرم، الان رسیدیم، توی قتلگاه
«وای، برادر من»
شاعر و نغمهپرداز: #محمدجواد_الهی_پور
.
#حضرت_رقیه
🏴شب سوم محرم ۹۸🏴
در میان بچها دخترت معروف شد به قدکمان بچه ها
بی تو ای مهتاب من نیزه باران است هرشب آسمان بچه ها
نه نیفتاده هنوز ناله ی برگر بابا از دهنان بچها
اینچنین تقسیم شد تو از آن من عمو عباس از آن بچها
خسته می شد هر کجا جای عمه میشدم من عمه جان بچها
میرود سمت سرت شمر بازی میکند هی با روان بچه ها
تازه با شلاق خود زجر می افتد پس از خولی به جان بچه ها
من ندارم ولی لکنت دارد زبان بچه ها
ای فدای حنجرت
صبر کن بابای خوبم صبر کن حرف دارم با سرت
شدتش شد بیشتر مشت شد وقتی که سیلی قدرتش شد بیشتر
لحظه لحظه دخترت هی کبودی های روی صورتش شد بیشتر
روی زخم صورتم در خرابه بوسه ات خاصیتش شد بیشتر
بین دختر های شام اینکه ابرویم شکسته صحبتش شد بیشتر
پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود
می خواست تا ادای مرا در بیارود
#شب_سوم_محرم
🏴