1. مادرم داد به من.mp3
3.8M
#حضرت_اباالفضل (علیه السلام )
#مرحوم_علی_اصغر_خراط_ها
مادرم داد به من
درس وفاداری را
عشقِ شیرینِ تو
آمیخته شد با شیرم
بوتهی عشق تو کرده است،
مرا چون زر ناب
دیگر این آتش غمها
ندهد تغییرم
اکبرت کشته شد و
نوبتم آخر نرسید
سینهام تنگ شد از
بس که بُوَد تأخیرم
تا که مأمور شدم،
علقمه را فتح کنم
آیت قهر بیان شد
ز لب شمشیرم
سایهی پرچم تو
کرد سرافراز، مرا
عشق تو کرد عطا،
دولت عالمگیرم
کربلا، کعبهی عشق است و
من اندر اِحرام
شد در این قبلهی عشّاق،
دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی
که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن
آب روان، تصویرم
باید این دیده و این دست
دهم قربانی
تا که تکمیل شود،
حجّ من و تقدیرم
زین جهت دست به پای
تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا،
چشم به راه تیرم
وصل شد، حال قیامم
ز عمودی به سجود
بیرکوع است،
نماز من و این تکبیرم
بدنم را به سوی
خیمهی اصغر نبرید
که خجالتزده زآن
تشنهلب بیشیرم
شاعر:
حبیبالله چایچیان (حسان)
#شب_نهم_محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#استاد_حاج_احمد_سعادت_خواه
#شور_عرب ( مقام #صبا )
مادرم داد به من
درس وفاداری را
عشقِ شیرین تو
آمیخته شد با شیرم
#شب_نهم_محرم
.
#طفلان_زینب
حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت..
#توسل به امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت
معنا شدست در قدمش واژه ی ثبوت
محو جمال حیدریش ، خلق در سکوت
وقتی گرفته دست علی حالت قنوت
آیینه ی تمام نمای خدا علی ..
حیدر مجیر و عالم و آدم همه مجاب
حتی خدا به خلقِ علی کرده افتخار
جانم فدای صاحب شمشیر ذوالفقار
یاللعجب از این همه آقایی و وقار
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی ..
از انبیاء علی ست که بالاتر استُ بس
ما را زیارت نجفش در سر استُ بس
تنها علی برادر پیغمبر استُ بس
هرجا که دیده ایم فقط حیدر استُ بس
هم ابتدا علی ست هم انتها علی
یک لحظه بی ولای علی سر نمی شود
*چی شده از امیرالمومنین میگی؟ گفت اون عالم بزرگ می دیدن لابلایِ مقتلی که نوشته فضائل امیر المومنین نقل میکنه مرحوم ملای دربندی ، در عالم مکاشفه فرموده بود اگر میبینی در اوج مصیبت فضائل امیر المومنین رو میگم برای اینه که تو اوج روضه حالم بد میشد از گریه ، فضائل علی رو میگفتم تا جون بگیرم .. منم دیدم خسته ای گفتم از علی بگم .. هر کسی رو تو این عالم از باباش میگن کیف میکنه .. همچین که این دخترا رو میدید میگفت بابای منو ندیدین؟ ..*
یک لحظه بی ولای علی سر نمی شود
با مرتضی کسی که برابر نمی شود
شهر رسول را در دیگر نمی شود
غیر از علی کسی یل خیبر نمی شود
این ذوالفقار دست خدا هست یا علی
مرد نبردِ روز ، عبودیت شب است
افتاده زیر پاش هزاران چو مرهب است
اصلاً همین بس است که بابایِ زینب است
زینب خودِ علی ست به زینب ملقب است
به به چقدر مثل همند این دو تا علی
زینب همان کسی ست که در عرصه نبرد
بر سینه اش نشست هزاران هزار درد
زانو زده مقابل این زن هزاران مرد
زینب هر آنچه داشت فدای حسین کرد
مانند آنچه داد به راه خدا علی
قربانیان خود به مِنا می برد حسین
نذر نگاهت این دو علی اکبرم حسین
اصلاً قسم به جانِ پدر مادرم حسین
من بیشتر به فکر علی اصغر حسین
کوچکتر است از سر این نیزه ها علی
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
👇
|⇦•یک جهان روضه و یک ماه محرم داری..
#توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
یک جهان روضه و یک ماه محرم داری
آه آقایِ غریبم ، چقدر غم داری
تا ابد هر که بخواند همه مرثیه ات
باز هم روضۀ ناخوانده به عالم داری
این همه زائرِ دل سوختۀ خاکت را
از ازل داشته ای ، تا به ابد هم داری
*اول روضه خوانِت خودِ خداست .. بخون کتابِ "اشک روان بر امیر کاروان" ، "خصائص الحسینیه" از آدم تا خاتم همه اول برا حسین گریه کردند ..*
روضه خوان هات زیادن یکی شان قرآن
مطلع فجر خدا سوره ی مریم داری
*قربون این چشماتون برم .. با همه سختیا دست زن و بچتون رو گرفتید اومدید روضه ..*
درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت
خواهرت هست کنارت تو که محرم داری
بهترین نوحۀ ما هست غریبِ مادر
صاحبِ روضه بگو بهتر از این دم داری؟!
*جانم .. زن و مرد بگن .. به خدا این شهر به این حسین حسینت ، به این نفس کشیدن های شما احتیاج داره ها ..*
تا که نومید نگردد ز درت محتاجی
تو هم انگشت ، هم انگشترِ خاتم داری
وقت تدوین تو ای شعرِ غریبی پسرم
دید در وزنِ تنت چند هَجا کم داری
*رفیق مواظب باشداز غافلۀ عشق کربلا عقب نیوفتی .. برا همه مون نامه نوشته حسین .. نامه رسید دست اون پیرمردِ با صفا و نورانی که تمام وجودش از مَحَبت حسین پره .. همچین که خواست با زن و بچش وداع کنه بره کربلا ، تا زد بیرون دید مسلم بن عوسجه داره میره .. صداش زد گفت مسلم ابن عوسجه السلام علیک جواب سلام داد حبیب چی شده چرا انقدر آروم حرف میزنی؟ چون اوضاع کوفه بهم ریخته بود گفت: بیا جلو بیا جلو، اومد اومد ، در گوشی بهش گفت.
گفت کجا داری میری؟ گفت دارم میرم سنت پیغمبر رو به جا بیارم ، میخوام برم خضاب کنم ..
گفت مسلم بن عوسجه میخوای یه خضابی یادت بدم تا قیامت بمونه؟!.. گفت چه خضابی؟ یه وقت دید نامه ای رو آورد بیرون دست خط اربابِ بی کفنِ
گفت نگاه کن ببین آقامون برامون نامه نوشته ؛
بسم الله الرحمن الرحیم ، حبیب بلند شو بیا، آقات رو غریب گیر آوردن ..*
این نامه رو هنوز حسین برا رفیقاش میفرسته ، کیا رفیق حسینن؟...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
____
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
.
shab charom02.mp3
1.76M
|⇦•حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت..
#توسل به امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
shab charom001.mp3
2.47M
|⇦•یک جهان روضه و یک ماه محرم داری..
#توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
.
#شور #زمینه
#سربند_سبک_تسبحات_حضرت_زهرا
#ارباب_من
ارباب من
رهنمای هر دله گمراه
ذکرتو رو میخونم هر گاه
لبیک یا ابی عبدالله
.....
لبیک یا سیدالشهدا
لبیک یا امیره عالمین
لبیک یا شاه کرب وبلا
سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع)
صل الله علیک یا حسین (ع)
.
#زمینه #_ابناالزینب_س
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#بنت_الحیدر
☑️بنداول
بنت الحیدر(ع)
یا مولاتی زینب الکبری(س)
یا بنت فاطمه الزهرا(س)
پرچمدار بعد عاشورات
......
تو عقیله ی بنی هاشم و
قبله البرایا و کامله
کعبه الرزایایی برحسین(ع)
عالمه ی غیر معلمه
....
سیدتنا یا اخت الحسین (ع)
☑️بند دوم
ای برادر
بچه هام برا تو میخونن
واسه ی غمات پریشونن
کشته مرده ی دایی شونن
.....
اذن میدون برن داداش
اینا منتقم های مادرن
خون زینب تو رگاشونه
اینا نوادگان حیدرن
.....
سلامٌ قلب زینب الصبور
۰☑️بند سوم
ازتوخیمه
میدیدم با یه دله مضطر
میزدن یه لشکر کافر
رو تنتون نیزه و خنجر
....
میدیدم با چشمای غرق خون
افتادید رو خاک دشت بلا
دایی تون جسم بی جونتون و
میکشید تا کنار خیمه ها
سلامٌ قلب زینب الصبور
💠💠1⃣0⃣0⃣4⃣💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
.👇
.
#شور
#حضرت_زینب(س)
#به_کل_عرش_داره_احاطه
#کربلایی_محمود_عیدانیان
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
به کل عرش داره احاطه
منبع خیر و برکاته
برا عبور از پل دوزخ
مهر بی بی راه نجاته
صاحب علم و مکتبه ذکر روی لبه
پروردگار عشق حضرت زینبه
میچرخه دنیا روی مدار زینب
زن نه مرد آفریده روزگار زینب
شبیه حیدر شیر کراره زینب
یا زینب مدد یا زینب
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
زینت بخش عرش معلی
دل از عالم برده به یغما
یک زن اما اوج حماسه اس
جبل الصبر زینب کبری
معنیه عزت و غیرته روح شهامته
ام المصائب و اوج صلابته
اسوه ی صبر و علم و ایمانه زینب
محور عرش و فوق احسانه زینب
وقت سختی پناه حسین جانه زینب
یا زینب مدد یا زینب
👇
.
💥#واحد
🎤 #حسین_سیب_سرخی
🏴 #واحد_احساسی #محرم
آتش عشق تو بر جگرم افتاد
سایه مهر تو روی سرم افتاد
زنده به عشق جان و دلم از دوجهان آزادم
قبله من کرببلا اهل حسین آبادم
لحظه تلخ من دوری از این درگاه
عهد من از قدیم خادمی ثارالله
اندر این دشت بلا غارت جان خواهد شد
آنچه مقصود دل ماست همان خواهد شد
ای بسا تن که در این دشت بیفتن بر خاک
ای بسا سر که در اینجا به سنان خواهد شد
این لب شط فرات است که لیلای حزین
بر سرکشته اکبر به فغان خواهد شد
این لب شط فرات است که از تیغ جدا
دست از پیکر عباس جوان خواهد شد
این لب شط فرات است که از جور سنان
زینبم موی کنان موی کنان خواهد شد
واویلا آه واویلا زمین کربلا
👇
.
💥سبک: #شور
🎤مداح: #حسین_سیب_سرخی
🏴 #شور احساسی #محرم
حجاج بیت الله رسیدن کربلا یا اباعبدالله حجت قبول
غم تو دل آدمه کنار علقمه رسیده دختره زهرای بتول
چه اذونی داره میگه علی اکبر لیلا
چه جلال و جبروتی داره حضرت سقا
چه نگاه مظلومی داره دختر مولا
آخر رسیدیم کربلا همینجاست
زینب خواهرم مقتل من اینجاست
حجاج بیت الله رسیدن کربلا یا اباعبدالله حجت قبول
غم تو دل آدمه کنار علقمه رسیده دختره زهرای بتول
بنی هاشم همه جمعند دور قاسم و اکبر
داره میخنده رو دوش عموجونش یه دختر
داره لالایی میخونه برا طفلش یه مادر
اینجا سرارو روی نی میبندن
زینب خواهرم به اشکات میخندن
آه از غم و غصه هات کمکم کن خدا پناه من تویی توی این بلا
امان از این دنیا یا دافع البلایا اعوذ بالله من کرب و البلا
نه روزه دیگه میشن زن وبچم گرفتار
امون ازلحظه ای که میشه حرم بی علمدار
تن من بین یه گودال زیر خنجر ابیار
اینجا همه خیمه ها میشه غارت
زینب خواهرم تو میری اسارت
درآن شلوغی گودال تنگ قول بده کمی مراقب پهلوی مادرم باشی
خواهرش میکرد با حسرت نگاه دست و پا میزد حسین در قتلگاه
👇
.
💥سبک: #زمینه
🎤مداح: #مهدی_رسولی
🏴 #زمینه احساسی #محرم
گریه برتو اوج بندگیمه
گریه برتو رزق زندگیمه
من با خانواده روضه میرم
این قیام خانوادگیمه
خانوادگی فداییاتیم
فدائیان راه کربلاتیم
چه حس لطیفی
چه عشق زلالی
بنفسی انت و اهلی و مالی
از کوچیکی اسمتون بردم
مادرم به روضه می آوردم
بین گریه ها همیشه میگفت
آقا بچمو به تو سپردم
من بزرگ شدم میون روضت
حالا آوردم بچمو به هیئت
همیشه میخونم تو هر سن و سالی
بنفسی انت و اهلی و مالی
تو دلا غم تو جا گرفته
پس دعای مادرا گرفته
در کنار خیمه تو آقا
خونه زندگیم پا گرفته
هر کسی میخواد حسینی باشه
باید تو خونش کربلا بپاشه
تو هرجا حسین بود
نبود خسته حالی
بنفسی انت و اهلی و مالی
https://eitaa.com/emame3vom/28856
👇
.
💥سبک: #زمزمه
🎤مداح: #میثم_مطیعی
🏴 #زمزمه سوزناک #محرم
دلت اومد منو تنها بزاری
اسیر دست دشمن ها بزاری
سر رو پای تو آروم میشد
دلت اومد پاهاتو جا بزاری
اجازه بده تا نگم که رقیت چیارو دید
نگم که سکینه چرا توی بازار به خود لرزید
بابای غریبم الهی بمیرم برای تو
@emame3vom
چه سخته ناسزا رو شنیدن
بهت گفتن که موهامو کشیدن
به روی عمه ام زینب نیاری
که مردای غریبه اون رو دیدن
بزرگ که بشم من اجازه نمیدم
به هیچ مردی موهامو ببینه
آخه تو سفارش بهم کردی
بابای غریبم الهی بمیرم برای تو
دلم تنگه برا روزای خونه
دلم خون از این دور و زمونه
منو میزد همین دیشب یه شامی
بعید که عمو عباس ندونه
که غیرت عباس اجازه نمیده
جسارت رو زن بنی هاشم
چجوری ببینه اسارت رو
بابای غریبم الهی بمیرم برای تو
👇
.
💥سبک: #شور
🎤مداح: #مجتبی_رمضانی
🏴 #شور_نوکری #محرم
یه جوری آرومم کن آقا منم دل دارم
میدونی که با دوریت همیشه مشکل دارم
واسه تو گریه کردم سرمو گِل مالیدم
با این حساب میشه گفت حق آب و گِل دارم
هر کی برای خودش آرزوهایی داره
نوکر از اربابش جدا باشه چه معنایی داره
مگه دل تنگم آقا به جز حرم جایی داره
دنیا باشه برای بقیه یه کربلات برای من
بی نيازم اگر باشه پایین پات برای من
امضا کن اربعین یه برگه ی برات برای من
امیری یا حسین...
تو گیر و دار دنیا دل من اینجا گیر
میدونم آخر هیئت دست منو میگیره
تنها به تو دل بستم اسیر عشقت هستم
دونه دونه ی اشکام حلقه ی زنجیر
به روضه هات مثل نفس کشیدن عادت کردم
سینه زدم به پرچمت عرض ارادت کردم
عمریه با ذکر حسین حسین عبادت کردم
توی مسیر زندگیم فقط حسین ملاکمه
سینه ی سرخ من نشانه عشقمه پلاکمه
پای این عشق و عاشقی جونم بدم بازم کمه
امیری یا حسین...
عادت تو احسان سجیت تکریمه
کاری نکردم اما عمرم و کردی بیمه
خدا نیاره یک روز از در خونت دورشم
رفتن از اینجا تازه اول بدبختیم
هر جا که افتادم تو از زمین بلندم کردی
مرده بودم با تربتت دوباره زنده ام کردی
یه شبو کربلا بودم یک شبه بنده ام کردی
تو بودی که زدی صدام هیچ موقع یادم نمیره
چشماتو بستی رو گناهم هیچ موقع یادم نمیره
آبرو خرج کردی برام هیچ موقع یادم نمیره
حسین حسین...
https://eitaa.com/emame3vom/28860
👇
YEKNET.IR - shoor 2 - shabe 3 moharram1399 - mojtaba ramezani.mp3
5.84M
🔳 #شور احساسی #محرم
🌴یه جوری آرومم کن آقا منم دل دارم
🌴میدونی که با دوریت همیشه مشکل دارم
🎤 #مجتبی_رمضانی
.
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم
🔸صبحم زستاره سحرم دست کشیدم
زبان حال آقامون ابی عبدالله
🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست
🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم
شاعر: سید رضا موید
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد...
نمیدونم جوان دارید یا نه...
الهی کسی داغ جوانش رو نبینه...
میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه...
بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...
وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...
اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
قربان غریبیت برم حسین..
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد..
قرآن کریم میفرماید:
یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است..
میدونست یوسفش سالمه..
بلاخره هم به یوسفش رسید..
اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد...
جانها فدای ابی عبدالله..
جانها فدای جوان ابی عبدالله..
شهزاده علی اکبر..
اومد کنار ابی عبدالله صدا زد:
بابا اجازه میدان بده..
حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم..
میخوای بری برو بابا..
اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم..
🔸من نگویم مرو ای ماه برو
🔸لیک قدری ببرم راه برو
بذار برای بار آخر.
قد و بالات رو نگاه کنم علی جان..
🔸برو میدان ولی آهسته برو
🔸دیدن عمه ی دل خسته برو
تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان..
همه از خیمه بیرون اومدند..
دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن..
لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه
هی صدا میزدنند:
إرحَم غُربَتَنا
به غربت ما رحم کن علی
وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک
انقده برا جنگیدن عجله نکن..
آخه ما طاقت دوریت رو نداریم..
دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان..
بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد:
رهاش کنید...
فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله
رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست..
هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان..
اما چه رفتنی..
دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه..
تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت
انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش..
🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
جوانم علی...
🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
صدا زد:
خدایا تو شاهد باش..
فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ
خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم..
رفت به سمت میدان..
یا صاحب الزمان..
جنگ نمایانی کرد..
خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد..
برگشت صدا زد بابا..
يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي
بابا دارم از تشنگی میمیرم..
فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام
ابی عبدالله به گریه افتاد..
فرمود عزیز دلم..
علی جان طاقت بیار بابا..
خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی..
برگشت به سمت میدان...
طولی نکشید..
صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه..
بابا به دادم برس..
افتاد روی اسب..
بعضی مقاتل نوشتند..
مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه..
رفت وسط قلب لشگر دشمن..
چه کردند با علی اکبر..
حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله..
دور تا دور علی اکبر رو گرفتند..
تصور کن...
یکی با شمشیر میزنه...
یکی با نیزه میزنه...
یکی با سنگ میزنه...
فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً
بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند..
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش..
ولی دیگه پاها رمق نداره..
(فجلس علی التراب)
روی زمین نشست..
دید جوونش رو قطعه قطعه کردند..
🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی
🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم
خدایا حالا حسین چکار کنه..
سر جوانش رو به دامن گرفته..
هی صدا میزنه..
ولدی علی..
دید جواب نمیده..
دوباره صداش زد..
ولدی علی..
علی جواب نمیده..
دلش طاقت نیاورد..
سر رو به سینه چسباند
دلش طاقت نیاورد.
یدفعه دیدند..
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه
ِ
ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند..
هی صدا میزنه.
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان بابا..
اُف بر این دنیا بعد از تو علی..
🔸سپه كوفه و شام استاده
🔸به تماشاى شه و شهزاده
🔸شه روی نعش پسر افتاده
🔸همه گفتند حسین جان داده
حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره..
هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره..
یه نگاه به سمت خیمه ها..
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بر در خیمه رسانم
.