.
بسم الله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#حسن_کردی #بازار_شام
▶️
رسیده روضه به بازار شام واویلا
تمام مرثیه در یک کلام واویلا
شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر
شکنجه در ملأ بار عام واویلا
ز کوچه ها همه بوی شراب می آید
رسیده قافله در ازدحام واویلا
در ازدحام نظرها،سلاله های علی
اسیر و خسته و بی احترام واویلا
به کوچه های یهودی خبر رسانده کسی
رسیده مرحله ی انتقام واویلا
به هر اشاره ی سنگی سری زمین می خورد
سری به نیزه ندارد دوام واویلا
مقابل دل زینب چگونه می شکنند
به سنگ کینه جبین امام واویلا
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#عادل_حسین_قربان
▶️
"ای تیرِ غمت را دلِ عشاق نشانه"
شیطانصفتان در عملی ددمنشانه
بردند سرِ پاکِ تو را خیرهسرانه
جمعی ز عقب خیره به سر بود روانه
تا شام کشاندند تو را خانه به خانه
بردند تو را تا وسط بزم حرامی
تا خار شوی! وه که چه اندیشهی خامی
تا روزِ ابد نامِ تو را نیست تمامی
این قومِ ستمکار ندارند دوامی
هرچند بنوشند کمی عیشِ زمانه
ای کاش سرت بر سرِ بازار نمیرفت
ناموسِ خدا در صفِ اغیار نمیرفت
بییاور و بییار و مددکار نمیرفت
بر آلِ علی آنهمه آزار نمیرفت
ای کاش که این حادثهها بود فسانه
آن سر به روی دوشِ نبی بود هماره
او نیست مگر جلوهی معبود هماره
آزارگرش هیچ نیاسود هماره
باید که بگرییم چنان رود هماره
در روزِ قیامت نپذیرند بهانه
گاهی روی نی رفتی و گه کنجِ تنوری
فرقی نکند، در همهجا منشأ نوری
ای آنکه میانِ دلِ ما عینِ حضوری
عشاق ندارند دمی طاقتِ دوری
این آتش عشق است، کشیدهست زبانه
تا روز قیامت نرسد عشق به پایان
در اول خلقت ملکی گفت به انسان:
تنها هدفِ آمدنِ خلق همین دان
حب علی و آل علی در همه دوران
پس بر سرِ ما دست کشیده پدرانه
#شام
.
.
#پرچم
پرچم ســرخِ تو زیباست ولی آقا جان
چقدر بیرق مشڪی ، به حرم می آید
گفته اند لحظه تعویض همین پرچمها
صاحبِ چادرِ خاڪی به حرم می آید
صلی الله علیک یامظلوم یا اباعبدالله
.
شعردر #تعویض_پرچم
یابرافراشتن پرچم امام حسین درمحرم
بی قراران توآقا زیر پرچم زنده اند
آری آری سینه زنها فصل ماتم زنده اند
در حقیقت تو به آنها زندگی بخشیده ای
آن نفس هایی که از عیسی بن مریم زنده اند
عاشقان با هرنفس نام شما را می برند
سینه زن های تو آقا تا همان دم زنده اند
هرکسی پای غمت جان داد عمر خضر یافت
هم شهیدان می روند از بین ما هم زنده اند
پیر ما فرمود اسلام از محرم زنده است
پس مسلمان یقینا از محرم زنده اند
کودکان از غربت شش ماه ات جان می دهند
داغ اکبر دیده ها با قامت خم زنده اند
لااقل آزاده باشید از خیلش بگذرید
مردهای این حرم هرچند هم کم زنده اند
.
.
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس کربلایی سید مهدی حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
همه به گوش صدا از حرم میاد
همه به پیش داره دلبرم میاد
عالمی زیر پایِ آقامه آقامه
شوریدهِ و شیدایِ مولامه مولامه
یاحسین آبرومهِ ، عشقِ تو ناتمومه
کربلات آرزومهِ ، یاحسین ..
ــــــــــــــــــ
برای جون سپردن به پای تو
با سر میام سویِ کربلای تو
بر سر کل عالم حق داری حق داری
هر کاری کردی با من مختاری
یاحسین اعتبارم هستی مو از تو دارم
صاحب اختیارم یاحسین
عالمی زیر پایِ آقامه آقامه
شوریدهِ و شیدایِ مولامه مولامه
یاحسین آبرومهِ ، عشقِ تو ناتمومه
کربلات آرزومهِ ، یاحسین ..
ــــــــــــــــــ
تو حج عشق چشای تو کعبه مِ
طواف مون شبایِ محرمِ
کعبه خودش دنبالِ چشماتِ
حجرالاسود خال زیباتِ
عازم روضه هاتم ، مُحرِمِ کربلاتم
تاابد خاکِ پاتم یا حسین
عالمی زیر پایِ آقامه آقامه
شوریدهِ و شیدایِ مولامه مولامه
یاحسین آبرومهِ ، عشقِ تو ناتمومه
کربلات آرزومهِ ، یاحسین ..
ــــــــــــــــــ
یه کربلا یه صحنُ یه بارگاه
یه خیمه گاه یه تلُ یه قتلگاه
عِطر دلِ سقایی از یاسِ
ادب عاشورایی عباسِ
ساقیا با کرشمت ، دلسپردم به عشقت
کی میام من به چشمت یاحسین
عالمی زیر پایِ آقامه آقامه
شوریدهِ و شیدایِ مولامه مولامه
یاحسین آبرومهِ ، عشقِ تو ناتمومه
کربلات آرزومهِ ، یاحسین ..
ــــــــــــــــــ
همه به گوش صدا از حرم میاد
همه به پیش داره دلبرم میاد
بر سر کل عالم حق داری حق داری
هر کاری کردی با من مختاری
یاحسین اعتبارم هستی مو از تو دارم
صاحب اختیارم یاحسین
عالمی زیر پایِ آقامه آقامه
شوریدهِ و شیدایِ مولامه مولامه
یاحسین آبرومهِ ، عشقِ تو ناتمومه
کربلات آرزومهِ ، یاحسین ..
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#امام_حسین
#سینه_زنی
#اربعین
https://eitaa.com/emame3vom/30591
○
babolharam _ Mahdi Hoseyni.mp3
5.94M
|⇦•همه به گوش؛ صدا از حرم میاد..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید دفع بلا از همۀ بلاد به نفس کربلایی سید مهدی حسینی
.
#شب_جمعه
💫✨شب جمعه ز حرم موج کرم میآید
💫✨باز از کرب و بلا شیون و غم میآید
💫✨امشب انگار هوای دگری خواهم داشت
💫✨فاطمه با کمری خم به حرم میآید
کربلایی حسن کاتب
.
.
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه #شب_زیارتی_ارباب
کفاف داد اگر عمر من به ماتم تو
دعا بکن که بمیرم به زیر #پرچم تو
بهشت را وسط سینه تو می یابد
کسی که در همه عمرش شده ست آدم تو
به سوز دل به دلم چای این حسینیه گفت
که دم به دم نفسش زنده است از دم تو
حدیث چشم ترم در عزات این گونه است
گیاه خشک که وابسته شد به شبنم تو
چه می توان بنویسد بشر ز نام تو چون
غدیر رفته به قربان اسم اعظم تو
ربیع الاول و ثانی، رجب و شعبانم
همه فدایی یک روز از محرم تو
چه خوش شبیه پدربذل و بخششی داری
به دست دیگری افتاده است خاتم تو
خوشا اصابت سر بر اصالت محمل
خوشا که سر زند از خواهر مکرم تو
مصیبت همه اولیا یکی است ولی
امان ز ماتم تو، الامان ز ماتم تو
🔸شاعر:
#پیمان_طالبی
___________
(شکرِ خدا دیدم دوباره پرچمت را)۲
شکرِ خدا دیدم سیاهیِ غمت را
دیدم دوباره روضههای ماتَمَت را
دیدم دوباره نوحه و شور و دَمَت را
(باور نمیکردم محرم را ببینم)۲
بر سَردَرِ این خانه پرچم را ببینم
ما را همین شورِ عزایت زنده کرده
ما را نوای نینوایت زنده کرده
ما را هوای روضههایت زنده کرده
ما را نسیمِ کربلایت زنده کرده
ما در میان روضهی تو قد کشیدیم
از لطف تو امروز ما اینجا رسیدیم
امسال اگرکه باز هم این روضه برپاست
ما که یقین داریم از الطاف زهراست
بی بی دعایش پشتِ سر ماست
زهرا نگهدارِ تمام سینه زنهاست
دستِ شکسته، اسم ما را هم نوشته
خوب و بدِ ما را همه با هم نوشته
یادم نخواهد رفت لطف مادرت را
او لطف کرده راه داده نوکرت را
او جمع کرده خادمانِ محضرت را
پس گرم کرده او تنور منبرت را
از سوز آهش قلب این عالم گرفته
ذکرِ بُنَیَه یا بُنَیَه دم گرفته
هم ماهیِ دریا برایت گریه کرده
هم مادرت زهرا برایت گریه کرده
هم زینبِ کبری برایت گریه کرده
دنیا و مافیها برایت گریه کرده
جان عزیزت اشک را ازما نگیری
این اشک را از چشم نوکرها نگیری
من آمدم امشب بسوزم پا به پایت
تا چند خطی روضه بنویسم برایت
روضه بخوانم از تنِ در خون رهایت
یادی کنم از ماجرای بوریایت
خورشید بودی بر نوکِ نِیها نشستی
ای جان زینب، پشت زینب را شکستی
--
ای حضرت غریبِ من ای آشنای من
ای کعبهی معظمهی کربلای من
زانو بگیر تا به زمین نازلم کنی
رحلی گذار تا برسد آیههای من
هرجا تویی بهشتِ معلای زینب است
صحرا و خانه فرق ندارد برای من
خونِ تو با اسارت من جلوه میکند
پس انتهای توست همان ابتدای من
تا شیرهای آلِ علی دورِ زینباند
کرب و بلاست مرکزِ دولتسرای من
حالا نبین برای تو فریاد میکنم
همسایه لحظهای نشنیده صدای من
گفتی قرارِ گریه کنان است این زمین
خرج تمام گریه کنانت به پای من
عباس خیمه را بغلِ خیمهام بزن
هرجا که میروم تو بیا از قفای من
زینب علیست هیچ نمیترسد از بلا
گیرم به کوچهها برسد ماجرای من
امروز که به شانهی تو تکیه میکنم
روز دهم چه میشود اینجا خدای من
وقتی که نیزهها به تنت سجده میکنند
تا عرش میرود شررِ وای وایِ من
بگذار تا که ذبح شوم من بجای تو
با بچهها برو به مدینه بجای من
عالَم اسیر سفرهی خیرات زینب است
نانِ بیات کوفه نباشد غذای من
لعنت به نیزههای میان گلوی تو
لعنت به خندهها وسط گریههای من
---
تشنه بود و خاکها خونَش
از رخ و گونه وجبین میریخت
یک نفر خنده کرد به تشنگیاش
پیش او آب بر زمین میریخت
نیمه جان بود و پشت مرکب خود
بوسهاس سنگ بر جبینش زد
نوبتِ تیر حرمله شد
آه، از پشت زین زمینش زد
فاصله کم شده کمانداری
تیرها را دقیقتر میزد
یک نفر برآن تنِ زخمی
نیزهاش را عمیقتر میزد
آن وسط چندتا حرامزاده
بدنی ریز ریز میکردند
با لباسی که از تنش کندند
تیغشان را تمیز میکردند
#تعویض_پرچم