eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. هزار شکر خدارا گدای زهراییم. همیشه گریه کن روضه های زهراییم .تمام خلق جهان زیر منت زهرا. خدا بخاطر او آفریده عالم را. محبتش ازلی و بدون خاتمه است .قشنگترین تفسیر عشق فاطمه است .محبتش بخدا کل دینو آیین است گدای فاطمه ام افتخار من این است. تورا به حق غریبی مرتضی مادر. برس به داد من بی نوا دم آخر .میان قبر زمانی که نوکرت تنهاست .بگو نترس عزیزم که مادرت اینجاست . روایت است که گویند حضرت زهرا. به روز حشر جدا میکند محبش را . میان محشرو آن واهمه خدا بکند .بیایدو من آلوده را سوا بکند .نشد که مادرمان صاحب حرم باشد .قدش خمید که نام علی علم باشد .تمام هستی خودرا گذاشت پای علی .میان شعله ی در کرده جان فدای علی .امان ز خاطره ای که نمیرود از یاد ز آتشی که به کاشانه ی علی افتاد .و ناگهان رسید ناله های یا ابتا. مگر چه بود جرم دختر رسول خدا ‌ .در آن میانه کسی هم لگد زدو ای داد. دری که سوخت بر روی فاطمه افتاد .امان ز ضربه ی پاو امان ز میخ در. امان ز آتش و دستان بسته ی حیدر .همین که دست علی را بستند نامردان‌ .مغیره همره قنفذ شدن هم پیمان یکی غلافش را آنچنان به بازو زد .مغیره شلاغش را به دست و پهلو زد . دیانت این مردم حب دنیا شد .ولایت مردان مدینه قضا شد .شروع شد غم خانه نشینی حیدر‌ . از آن به بعد زهرا افتاد در بستر بجای اینکه برای خودش دعا بکند. و یا شکایت اهل مدینه را بکند . دوماهونیم به بستر خدا خدا کرده‌. برای خود نه به همسایه ها دعا کرده. نکرده درک کس معنی قیامش را .نزاشت تنها یک لحظه هم امامش را‌. میان خلق نفهمید کس مقامش را .میاید آنکه بگیرد انتقامش را رجبعلی صفری .
. سبک 113 وصل به فاطمیه ای صاحبِ عالم، ولی عصر از حال شیعه که خبر داری می بینی حتماً اومده بی تو دائم سر شیعه گرفتاری گرفتاریم ببین آقا که بی تو بی کس وکاریم گرفتاریم با درد غیبتت یک عمره بیماریم گرفتاریم ولی آقا تو رو داریم چه غم داریم بیا آقا که با ولای تو دلها میشه والا تویی فقط صراط عالم بالا بسه یتیمی شیعه بیا بابا اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 با این همه کوتاهی شیعه حق داری با غم همنشین باشی جای تو تنها کرسی عرشه تا کی باید صحرانشین باشی جفا کردیم یه عمره روبه روی تو خطا کردیم جفا کردیم تو رو میون تنهایی رها کردیم جفا کردیم دلو با معصیت از تو جدا کردیم پناهم باش مث همیشه ستّار گناهم باش تو شام‌ تار محنت،نور ماهم باش بیا و روشنی این نگاهم باش اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 هر شب تو هستی زائر مادر با روضه هایی که نفس گیره وقتی مث حیدر میری از تاب زیر بغل هاتو کی میگیره همینجا بود که اولین شب هجران زهرا بود همینجا بود که چشم شیر خیبر مثل دریا بود همینجا بود علی برای دفن لاله تنها بود امانت بود بهار بی زمستون رسالت بود تو کوچه یک تنه یار ولایت بود مقابل علی غرق جسارت بود اللهم عجل لولیک الفرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. فدایی ولایت یعنی زهرا س سلام‌الله‌علیها جرعه جرعه غم چشید و ذرّه ذرّه آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار، حیف از صدای‌گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر» «فضّه مرا دریاب» شد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/35098 .
‍ . حضرت زهرا(س) ✍ مادر افتاد طوری با لگد زدن پشت در افتاد نفسش به لب رسید و با سر افتاد همه ی دار و ندار حیدر افتاد درده سر شد بانوی خونه ی مولا خونجگر شد یه نفر کمک نیومد و سپر شد پهلو و سینه با خون تازه تَر شد اون چل نفر رو : اون میخ در رو اون مرد پست که : شد حمله ور رو نمی بخشم۲ اون ضرب پا رو : اون بی حیا رو اون ازدهام و : اون خنده هارو نمی بخشم۲ __ چادرش سوخت توی هرم شعله ها بال و پرش سوخت زیر دست و پا تموم پیکرش سوخت بین اون برو بیا با پسرش سوخت عقده وا کرد دوّمی لعنتی نگم چیا کرد قصد بر هم زدن خونه ی ما کرد خدا نگذره ازش خیلی جفا کرد اون روز تلخ و : اون لحظه هارو مسمار تیز و : اون ماجرا رو نمی بخشم۲ @emame3vom اون مردمی که : با ظلم و کینه حرمت شکستن : توی مدینه نمی بخشم۲ ___ ناله پیچید از زمین و آسمون بلا می بارید قنفذ هم به حال و روز ما می خندید چشمای مادرم هیچ جارو نمی دید شر به پا شد لحظه های احتضار مرتضی شد دستای مادرم از بابا جدا شد همه عقده های اون مغیره وا شد اون ریسِمان و : اون ضربه هارو اون دومی و : با اون دوتا رو نمی بخشم۲ اون عُقده های : خیره سرا رو اونا که دیدن : اشکای مارو نمی بخشم۲ https://eitaa.com/emame3vom/35099 .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حضرت زهرا س: بند اول: دستِ مادرم رو می بوسم به نیابت از دسته حضرت زهرا عمری مادرانه کوله ی قیامتم‌ رو بسته حضرت زهرا عزت داده به منی که قدرِ اشک و نمی دونم من که حتی برا یه روز زندگی کردن و بی گناه نمی تونم بی پناهم مادر مادر رو سیاهم مادر مادر میشه دستای پُر مهرت تکیه گاهم مادر مادر بند دوم: ساده زندگی کرد ساده پوشیده حتی که بده یاد من هم یادم داده زهرا میگذره دو روز دنیا میاد بهشت جهنم ۹ سال مونده پای علی ۹ سال سپر غماشه با استقامتش و صبر فاطمه تو خونه الگوی بچه هاشه بهترینی مادر مادر بی قرینی مادر مادر با ملائک تو عرش حق هم نشینی مادر مادر بند سوم: سفره ی کریمان همیشه کریم پروره همیشه از اون قدیما از دامان زهرا یکی میشه زینب و یکی میشه مجتبی داده همه چی مو حسن بی منت و خیلی فوری بس که زیاده کرمش من حسین میگم از نفس حسن عمری رفته به یاریِ حسین تو کربلا داره نشون عبدالله که جای خودش قاسمش یادشو زنده کرد توی میدون عطر سیبه قاسم قاسم بی رقیبه قاسم قاسم واسه رفتن توی میدون بی شکیبه قاسم قاسم شعروسبک:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. عرض ادب به راحت جان امام ها جز خانه اش نرفته پرم سوی بام ها یا فاطمه است بر لب بود و نبودمان نامی که هست عشقِ خداوندِ نام ها ما را قبول کرده به فرزند خواندگی مادر گذاشت نان علی را به کام ها از یمن اوست ماه اگر جلوه می کند کامل شدند با نظرش ناتمام ها وقتی که احترامِ بر او کار مصطفاست دستِ توسلند به شأنش مقام ها با آن همه سفارش پیغمبرانه اش احمد که رفت ، رفت همه احترام ها با بغضِ بی شمار ، عدو از علی گرفت با ضربه های پشت درش ، انتقام ها دید آن غریب شهر ، شبِ دفن فاطمه می رفت زیر خاک جواب سلام ها .
. ▶️ دارم به خاطر حَرَمَت گریه می کنم از شوق سفره یِ کرمت گریه می کنم در روضه هایِ مُحترمت گریه می کنم وقتی برای درد و غمت گریه می کنم حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند در خانواده ات همه خوشحال میشوند دنیا ندید وسعتِ بالاتر از تو را سائل ندید جز خودت آقاتر از تو را دستی ندید دستِ بفرماتر از تو را یثرب ندید حضرتِ تنهاتر از تو را تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر پایِ غریبی تو به پا برنخواستند یا دشمنت شدند و یا برنخواستند مُشتی حرامزاده ز جا برنخواستند وارد شدی به پایِ شما برنخواستند اهل مدینه ناز شما را کشیده اند یک عده جانماز شما را کشیده اند با خنده زخم بر جگرت میگذاشتند اهل مدینه سر به سرت میگذاشتند گاهی عصا به رویِ پرت میگذاشتند یک کوزه سَمّ کنار سرت میگذاشتند تنها ، غریب ، بی کس و آرام میروی از کوچه هایِ طعنه و دشنام میروی در کوچه میروی ، غم مادر نشسته است قنفذ در این مسیر مُکَرَر نشسته است در پیش تو مُغیره به منبر نشسته است درخانه پایِ قتل تو همسر نشسته است این زهر و دردِ سوختنت فرق میکند تو طرز دست و پا زدنت فرق میکند زانو بغل مکن چقَدَر آه میکشی تو در جوابِ اهل گذر آه میکشی با راز خویش تا به سحر آه میکشی داری به جای چند نفر آه میکشی در آه آهِ خویش تو مویت سفید شد در کوچه ای امیدِ دلت نا امید شد تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست تقصیر تو نبود دلِ اطهرش شکست تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست گیرم که دست تو سپر مادرت نشد تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد بیرون بریز این جگر پاره پاره را بیرون بریز غُصه یِ این گوشواره را زینب رسیده است بگو راهِ چاره را خونابه هایِ دور لبِ پُر شراره را با مقنعه دهان تو را پاک میکند این خاکِ گیسوانِ تو را پاک میکند خون لخته رویِ پیرُهنت ریخته شده آلاله وقت آمدنت ریخته شده هفتاد تیر در بدنت ریخته شده هم خونِ تازه از کفنت ریخته شده دارد حسین پیش تو از حال میرود او از کنار تو تهِ گودال میرود شکر خدا که پیرُهنت در نیامده با زور خاتم یمنت در نیامده دیگر لباسهایِ تنت در نیامده یا چوبِ نیزه از دهنت در نیامده شکر خدا که پیکرِ پاکِ تو پا نخورد سرنیزه ای میانِ گلویِ تو جا نخورد اما حسین صورتِ از خون خضاب داشت در دل برایِ خواهرِ خود اضطراب داشت یک کوه غُصه داشت ولیکن رباب داشت جا در میانِ مجلس و بزمِ شراب داشت با چوبدست رویِ لبش مینواختند یک عده مست رویِ لبش مینواختند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حی علی‌العزا باز هم فصل روضه‌ها آمد بانگ حی علی‌العزا آمد نام زهرا که بین ما آمد حال ما بین روضه جا آمد روضه‌اش، اهل درد میخواهد شرح این قصه مرد میخواهد فاطمه کیست؟ ماه پیغمبر تا ابد در پناه پیغمبر دست او بوسه‌گاه پیغمبر راه او هست، راه پیغمبر بهجت قلب مصطفی زهراست لیله‌القدر انبیا زهراست فاطمه حجت امامان است آنکه آموزگار سلمان است با سه‌آیه، تمامِ قرآن است شرط اسلام هر مسلمان است راز او باخدا هماهنگ است بی‌ولایش، نفس‌زدن ننگ است یک‌تنه جان فدای مولا کرد هم تولی و هم تبری کرد خطبه‌اش انقلاب برپا کرد دشمنان را همیشه رسوا کرد مقصد راه او شهادت بود فاطمه حامی ولایت بود وصف اوصاف او میسر نیست با مقامش کسی برابر نیست حرف او غیر حرف حیدر نیست پشت مولاست، نه، جلوتر نیست ذکر لبهای مرتضی زهراست الگوی زندگیِ ما زهراست مست از جام کوثری هستیم شیعه هستیم‌و مادری هستیم همچو زهرا که‌ حیدری هستیم جان‌فدایان رهبری هستیم تا ابد پیرو شهیدانیم با ولایت همیشه میمانیم بین ما عشق‌و عهدو پیمانیست تا علی هست، شیعه تنها نیست رزم شیعه همیشه طوفانیست یک نمونه ز ما، سلیمانیست یک‌دلیم‌و همیشه یک‌رنگیم پای این انقلاب میجنگیم همچو سلمان که اهل ایرانیم عاشق اهل بیت و قرآنیم از غم فاطمه پریشانیم اهل اشکیم و روضه می‌خوانیم بزم زهرا، مثال اکسیر است روضه‌ی فاطمه نفس‌گیر است اهل یثرب به او ‌جفا کردند باز هم فتنه‌ای به‌پا کردند پشت در، آتشی بنا کردند پای خود را به خانه وا کردند؛ تا هجوم آورند بر مولا دست زهرا شکست، واویلا شعله از پای تا سرش افتاد تا زمین خورد، دخترش افتاد از زمانی که همسرش افتاد فاطمه بین بسترش افتاد درد برده ز کف امانش را زخم بازو گرفته جانش را  محمد زوار .
. برمشامم میرسد بوی عزای فاطمه دل سرود غم سراید در رثای فاطمه مرغ دل پر می زندبا ناله روسوی بقیع تا خبر گیرد ز قبر در خفای فاطمه فاطمیه آمد وگردیده دلهای همه بار دیگر بیقرار ومبتلای فاطمه باز آمد فاطمیه باز می آید بگوش بین آن دیوار وآن در ناله های فاطمه باز آتش می زند قلب محبان علی کوچه وسیلی واشک مجتبای فاطمه باز یاد شیعه آید دست حیدر بسته بود اشک حیدر ریخت آنجا پیش پای فاطمه مرتضی گریان گذارد برسر زانو سرش خانه اش گردیده بی لطف وصفای فاطمه زینبش یاد آورد ذکر دعای مادرش مرگ خود را او طلب کرد از خدای فاطمه دردهای فاطمه بعد از پدر شد پرشمار شدشهادت مرهم درد وشفای فاطمه فاطمیه آمد وشد وقت عرض نوکری با امید لطف بانو بر گدای فاطمه شعر:اسماعیل تقوایی .
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
4.37M
#فاطمیه 🎵دیشب تا صبح... 🎤محمود #کریمی #دیجیتال 📋 دیشب تا صبح گریه کردی ⬛️ #روضه | #حاج_محمود_کریمی ⬛️ #شب_سوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۷ ⬛️ #هیأت_رایة_العباس "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم دیشب که رویت، شد قاتل من دست تو می لرزید، چون دل من ای وای مادر، وای مادر، وای مادر از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته در خواب گوید، مادر کجایی راهی نمانده تا، خانه بیایی دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی دیدم که بابا دور از گُلِ روت با دست لرزان، شد سرگرم تابوت دیشب تا صبح گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد چشم گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد پا گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد گوش گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬛️ کانال رَفَــعَ اَللّٰهٌ رایَــةَ اَلْعَـبّاٰسْ
. ◼ زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها جهت استفاده ذاکرین اهل بیت علیهم السلام اثر حاج مجتبی صمدی شهاب سبک گم شده بودم با تو پیدا شدم سیر شدم از این زندگی خدایا دیگه نمیخوام بمونم تو دنیا غریبی علی منو می کشه رسونده غم جون رو لبای زهرا حالا که زخمی تو بستر افتادم کاش اجل زود برسه به فریادم واسه مردم مدینه زیادم چجوری تونستن اینا خونمو آتیش بکشن الهی زودتر بمیرم از دست من راحت بشن وای امون ای خدا جنازه بابام روی زمین بود دلم پر از نوای آتشین بود به جای تسلیت منو سوزوندند آره آره مزد بابام همین بود! دستای علی رو بستن ناکسا بار شیشمو شکستن بی هوا غنچه نشکفتم از من شد جدا میون اون آتیش و دود فضه به داد من رسید تا نبینه علی منو چادرش و رو من کشید شبا نفس توی گلوم می مونه کز میکنه غریبونه تو خونه سرفه که میکنم تنم میلرزه رو پیرهنم یه باغ لخته خونه نمیاد هیچکسی به عیادتم میبرن پیش علی شکایتم توی این دنیا توی اسارتم نمونده چیزی از تنم دلم پر از تاب و تب ه عصای دست من فقط دست نحیف زینبه وای امون ای خدا .👇
. بند اول: آه زهرا/ چرا نمیتونی بری راه زهرا؟ باز زهرا/ شده قباله دردسرساز زهرا ای زهرا/صورت تو کبود شده کی زهرا؟ گلم رو پرپر کردن/ جای لگد رو برگه نفس کشیدن بی تو/ مساوی با مرگه تبر به دوشای شهر/تیشه زدن به ریشه ت به فضه گفتی آخر/ شکسته بار شیشه ت (چراغ خونه م زهرا/ بمون بمونم زهرا) بند دوم: قلبم سوخت/ دل حسن برای تو هر دم سوخت چادر سوخت/ حتی برا غمت دل آجر سوخت آه در سوخت/ کاشکی میشد بگم فقط معجر سوخت غلاف شمشیر بدجور/ گرفته بازوهاتو فشار دیوار و در/ شکسته پهلوهاتو کنار جسمت زهرا/ ملیرزه زانوی من خراب نکن با رفتن/ حالمو بانوی من (چراغ خونه م زهرا/ بمون بمونم زهرا) بند سوم: جان زهرا/ دیدم که پشت دری یک آن زهرا در زهرا/ گرفت ازت تقاص خیبر زهرا آخ زهرا/ میخ در و پهلوی سوراخ زهرا لگد به پهلوت اوجِ/ جنایت تاریخه سوختگی سینه ت از/ حرارت اون میخه کنار جسم خونیت/ حسینت هق هق کرده حسن چقد با چادر/ نشسته هق هق کرده (چراغ خونه م زهرا/ بمون بمونم زهرا) 👇