eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . ‍ "ع" سرزد از افق مهرِ گوهر فشان در آسمان روشن و منور شد از جلوه اش ، همه جهان آمده امید و آرزوی بیدلان تاشود قرار قلب پاک عاشقان ثارالله ، عزیز زهرا ثارالله (۲) خرّم و بهاری شده گلشنِ ، پیمبری داده حق به عالم دُر و گوهرِ ، بهاوری آمده صفای جان و روح مصطفی شادمان شده دل علیِ مرتضی ثارالله ، عزیز زهرا ثارالله (۲) مژده ای عزیزان رسیده ز ره ، نگار ما آ‌مده شود نام پاک حسین ، شعار ما مظهر صلابت و شجاعت آمده سومین شقایق امامت آمده ثارالله ، عزیز زهرا ثارالله (۲) بر تو ای عزیز دلِ فاطمه ، سلام ما جان و سر فدای ره و مکتبت امام ما می تپد دلم به عشق کربلای تو آرزوی من بود رسم سرای تو ثارالله ، عزیز زهرا ثارالله (۲) التماس دعا https://eitaa.com/emame3vom/39607 👇
Musavi.ghahar-salavate.shabaniye-www.iranidata.com.mp3
1.19M
صلوات شعبانیه مداح: حاج قاسم موسوی قهار
. ماه عشق است ماه عشّاق است ماه دل‌های مست و مشتاق است در میخانهٔ کرم شد باز الدخیل این حریمِ رزاق است ریزه‌خوارش فقط نه اهل زمین جرعه‌نوشش تمام آفاق است بی‌حساب است فضل این ساقی شب جود و سخا و انفاق است بین دل‌های بیدلان امشب با سر زلفِ یار میثاق است «قبره فی قلوب من والاه» حرمش قبله‌گاه عشّاق است ماه شعبان رسید! ماه سه ماه کربلا می‌رویم! بسم الله السلام ای پناه مُلک و مکان در یدِ قدرتت عنان جهان رفته قنداقه‌ات به عرش خدا تشنهٔ پای‌بوسی‌ات همگان در طوافت قیامتی شده است می‌رسد هر فرشته با هیجان پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد پر و بالی به فطرس نگران از سرانگشت پاک مصطفوی جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان خواند جدّت «حسینُ منّی» را «وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان با تو جود و شجاعت نبوی‌ست ای شکوه حماسه‌های عیان در نمازت شبیه فاطمه‌ای بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان چشم‌های تو مرز خوف و رجاست قَهر و مِهر تو آتش است و امان رحمت محض! یا ابا الأیتام! پدری کن برای عالمیان ای که آقایی تو بی‌حد است باز ما را به کربلا برسان شب جمعه شمیم سیب حرم منتشر می‌شود کران به کران روضه‌هایت بهشت اهل ولاست چشم ما چشمه‌های کوثر آن «وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی» اشک‌ها از غمت همیشه روان السلام ای شهید روز دهم السلام ای امام تشنه‌لبان تا ابد در فراز، پرچم توست خون سرخت همیشه در جَرَیان کربلای تو از ازل بوده‌‌ست مبدأ حرکت زمین و زمان شب سوم رسیده‌ای، ای ماه السلام علیکَ ثارالله السلام ای نگین عرش برین سروِ بالا بلند اُم بنین جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات ماه را می‌کشد به سوی زمین عبد صالح! مُواسِیاً لله! پدر فضل! روح حق و یقین! به حضورت گشوده دست، فلک به قدوم تو سوده عرش، جبین وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست به روی مرکب حماسه نشین می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم هر کسی آید از یسار و یمین زینبت «إن یکاد» می‌خواند آسمان محو هیبت تو! ببین کاشف الکرب اهل‌بیت نبی! بازوان تواند حصن حصین ماه من! بازوی رشید تو را که برافراشته‌ست بیرق دین ـ زده بوسه علی به گریه چنان چیده از آن حسین بوسه چنین سائلان تو بی‌شمارند و ... گوشه چشمی به ما! بس است همین شب جود و کرامت و بذل است شب چارم شب اباالفضل است السلام ای حقیقت جاری روح تقوا و زهد و بیداری سید السّاجدینِ شهر رسول عبد مسکینِ حضرت باری روزهایت مجاهدت، ایثار نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری در مناجاتت ای صحیفهٔ نور آیه آیه زبور می‌باری همه مجذوب ربّنای تواند محوِ این سِیْر و این سبک‌باری گوش کن این صدای داوود است که به شوق تو می‌شود قاری پا برهنه به حجّ که می‌آیی کعبه را هم به وجد می‌آری خطبه‌های تو تیغِ برّانند ثانی حیدری و کرّاری در مصاف تو سهم دشمن تو چیست غیر از مذلّت و خواری وارث عزت و سخای حسین ای که بعد از عمو، علمداری به محبان خود نظر فرما بیشتر موقع گرفتاری رو سیاهی من گذشت از حدّ تو برایم مگر کنی کاری در نماز شبت دعایم کن تو عزیزی تو آبروداری دلم از بند هر غم آزاد است شافع من امام سجاد است .
. ✅ رکعت سوم 🔻 شاعر: محمد علی بیابانی پر می کنیم از می گلوی باده ها را تا مست باشیم انتهای جاده ها را بعد از دو رکعت عشق بازی باز خواندند در رکعت سوم همان دلداده ها را امشب به سمت خانه ی سجاد انداخت دست ارادت های ما سجاده ها را خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب آنی بگیرد دست این افتاده ها را بعد از پدر حالا پسر می آید از راه خدمت کنید آقا و آقازاده ها را این دومین نوریست که تا منجلی شد او هم علی بن حسین بن علی شد در آسمانم ماه را می بینم امشب گمراهم اما راه را می بینم امشب چشم سرم را بستم و با دیده ی دل لبخندهای شاه را می بینم امشب ارباب خوشحال است و من در دست هایم مال و منال و جاه را می بینم امشب در چشم های این علی دارم علی را یا که رسول الله را می بینم امشب می آید و با هر قدم در زیر پایش جان های خاطرخواه را می بینم امشب حالا که آقای دعا دارد میاید ما را خدا ای کاش قربانش نماید فخر است امشب آسمان را بر زمینش می خندد و افلاک حیران طنینش دست حسین بن علی امشب رکاب و روی علی بن حسین آمد نگینش بی تاب شد، لبخند زد، رویش گل انداخت وقتی که لب های علی شد بوسه چینش خالی ست جای فاطمه هرچند اما خوابیده با لالایی ام البنینش در سوم شعبان رسید از راه، شاه و در پنجمین روزش رسیده جانشینش روح دعا، مرد خدا، جان حسین است او وارث ملک سلیمان حسین است با تیرهایی که روان از چشم جادوست صید غزال نرگس او هرچه آهوست حافظ! بگو باد صبا تا باز آرد عطر خوشی از نفحه های گیسوی دوست حالا که سجاد است و زین العابدین است محراب ما طاق و رواق آن دو ابروست محصول پیوند عرب ها و عجم هاست طفلی که کسری زاده است و هاشمی خوست چون همسری پادشاه کشور عشق این افتخار مادری شهربانوست این افتخار مردم این آسمان است اربابمان داماد ما ایرانیان است با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده در راه اثباتت حجر لب باز کرده نه دوستانت که ید عقده گشایت از دشمانت هم گره ها باز کرده حتی دعاهایت؛ جدا از حرف هایت در علم حرفی تازه را آغاز کرده شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس آموزگار آسمان! ممتاز کرده هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده تا قاب قوسین خدا پرواز کرده هروقت میخواهم که قلبم را بشویم باید "الهی لاتودبنی" بگویم با دست لبریز از دعایی که تو داری ما را ببر سمت خدایی که تو داری حرفی بزن تا جام من لبریز گردد از باده های حرف هایی که تو داری گرم مناجات است شب های ملائک با لحن جانسوز صدایی که تو داری پرواز خواهم کرد با بالی که خاکی ست یک روز تا صحن و سرایی که تو داری ما را شبی مهمان خان روضه ات کن در خانه ات، در کربلایی که تو داری هر جا که باشی کربلا آنجاست آقا انگار هر روز تو عاشوراست آقا آزادی از بند اسارت در اسارت دست خدا بوده است یارت در اسارت در مجلس حکام، بر منبر نشستی بر روی کرسی صدارت در اسارت بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی یعنی شدی پیک بشارت در اسارت با دست بسته باز دستی باز داری وقتی عطا گشته است کارت در اسارت جسم شهیدان را که کفن و دفن کردی با اشک می خواندی زیارت در اسارت ای آسمان، شرمنده از باران چشمت دست مرا پر می کند احسان چشمت باران چشمان تو را باران ندارد ای آسمان! که بارشت پایان ندارد هر روز، یعقوبی! ز داغ یوسفی که پیراهنی را هم از او کنعان ندارد حد اقل آبی بنوش آقا که چشمت دیگر برای گریه کردن جان ندارد هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی بر حرمتی که قاری قرآن ندارد گفتی مرا ای کاش که مادر نمی زاد چه دیده ای که بدترش امکان ندارد؟ بعد از بلای شام، شامت را سحر نیست بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست علیه السلام https://eitaa.com/emame3vom/39612 ‏👇
4_5938554879638243323.mp3
9.28M
،○•🌱 مدح | در آسمانم ماه را می بینم امشب
. سوی مجنون برسانید که لیلایی هست ما شنیدیم در این شهر که آقائی هست دورِ این خانه شلوغ است اگر جائی هست دردمندیم و دلی خوش که مداوائی هست شب عید است بیائید حنا بگذاریم سر به خاکِ قدمِ مردِ دعا بگذاریم تا پدر چشم به چشمانِ تو احیا دارد پَرِ گهواره­ ی تو روحِ مسیحا دارد و حسن خیره به چشمانِ تو نجوا دارد نوه­ ی حضرت زهراست تماشا دارد جلوه ­ی تام علی بر تو مبارکبادا سومین نام علی  بر تو مبارکبادا فطرسی آمده و از تو پری می خواهد از تو عیسی نفسِ ناب تری می خواهد یوسف از دستِ تو مژگانِ تری می خواهد که غبارِ قدمت رفته گَری می خواهد یا کریمیم و سرِ جاده­ی تو شیعه شدیم ما کنارِ پرِ سجاده­ی تو شیعه شدیم عشق وقتی به نهایت به نهایت برسد تازه شاید که سرش بر کفِ پایت برسد چشمِ جبریل اگر سوی عبایت برسد نه محال است مقامش به گدایت برسد نه فقط پهنه ­ی افلاک نمک گیر تواند تو از این کشور و این خاک نمک گیر تواند مثلِ پیراهنِ یوسف که به کنعان آمد مثلِ ابری که سرِ خاک بیابان آمد صاحب خانه­ی خود جانبِ ایران آمد خانه­ ی مادریش شاهِ خراسان آمد خاکِ ما خانه­ی تو سایه مطلق داری حقِ آب و گِل و بر گردنِ ما حق داری عشقِ ایرانیِ ما کارِ بنایت با ماست حوض و فوّاره و ایوانِ طلایت با ماست طاقِ گلدسته، رواق، آینه هایت با ماست خادمیِ حرم و صحن و سرایت با ماست طرحِ زیباتری از باغِ جنان می سازیم و ضریحِ نویی با فرشچیان می سازیم مصلحت بود اگر شیرِ خدا می گشتی تو علی هستی و شمشیرِ خدا می گشتی مست از جلوه­ی تکبیرِ خدا می گشتی تکسوارِ عرب و شیرِ خدا می گشتی بازوی هاشمیت تیغ اگر بر می داشت کربلا زیرِ قدم هات تَرَک بر می داشت رخصتت بود اگر یک تنه لشکر بودی میمنه، میسره بودی و مکرّر بودی ای امام ابنِ امام از همه بهتر بودی رخصتت بود اگر حضرتِ حیدر بودی کربلا دید پدر را نفست یاری کرد وه که با نامِ تو عباس علمداری کرد واژه ات خطبه شد و تیغِ علی وار آورد خطبه ات شورِ علی در دلِ پیکار آورد چه بلائی به سرِ کاخِ ستمکار آورد شیعه را با شب و شمشیر و دعا با آورد با تو در شام عجب معرکه بر پا شده است که دعا گوی شما زینبِ کبری شده است https://eitaa.com/emame3vom/39614 .👇
4_5938554879638243327.mp3
8.75M
○•🌱 مدح | سوی مجنون برسانید که لیلایی هست
. ولادت سیدالساجدین(علیه السلام)   دوباره وحی، دوباره نگاه پیغمبر زبور آل محمد، به ماه پیغمبر دوباره رویشِ نهج البلاغه ای دیگر و تا قیام قیامت گواه پیغمبر صحیفه ای که ملَقّب به اُخت قرآن است چراغ روشن عشاقِ راه پیغمبر چه خوب؛ ختم رسالت، رسالتش باقیست  امام، حلِّ معمای راه پیغمبر و هر که یافت مقام اطاعت سجاد به روز حشر شفیعش، پناه پیغمبر همان مقام، همان منزلت، همان مَسند برای حضرتشان، شأن و جاه پیغمبر امامِ بعد حسین و حسن همین آقاست طلایه دارِ بزرگ سپاه پیغمبر برای کرب و بلا، باز نور عین آمد علیِ اوسط و شهزاده حسین آمد برای کرب و بلا التماس باید کرد چو عطر سیب، تأسّی به یاس باید کرد اگر هزار پسر هم به شیعیان بدهند فقط ز اسم علی اقتباس باید کرد چقدر نام علی بر امام، می آید به این دلیل ز سلطان، سپاس باید کرد شبیهِ شِبه پیمبر، برادرِ او را فقط به شاهِ ولایت قیاس باید کرد در امتدادِ مناجاتِ‌ کشتۀ گودال به قامت پسرش، این لباس باید کرد خدا بدون دعا، اعتنا به کس نکند(۱) و بی سلاحِ دعایش، هَراس باید کرد دلم به نالۀ اهل سحر گرفتار است میان همهمه، ترک تماس باید کرد امام را نشناسیم، بی سحرهایش که ارزشِ دلِ دریاست از گوهرهایش در آسمانِ ولایت، مَهی نمایان شد ستارۀ سحرِ کربلا درخشان شد مجاهدی که نهان شد مجاهدت هایش مبارزی که به تیغ دعا به میدان شد میانِ شعلۀ سوزان، شبیه ابراهیم تمام بستر و سجاده اش گلستان شد اجازه خواست که تا در رکاب مولایش کند جهاد، ولی سَرورِ اسیران شد خدا نخواست قیامش بخون بیانجامد امامِ قافله، آموزگار قرآن شد برای آنکه حقایق شود بسی روشن به ابتکارِ بیان، پیشتازِ تِبیان شد(۲) در اولین اثرش،خطبه خطبه گریه گرفت قیام اشک بپا در تمام دوران شد سپاه روضه و مرثیه را که راه انداخت چراغ راه، فرا روی اهل ایمان شد هزار لشگرِ هیئت، برایش آماده یکی از آنهمه لشگر سپاهِ ایران شد و ریخت خانۀ ظلم بنی اُمیه فرو اگر چه گاه به ویران و گاه زندان شد امامِ مُفترَضُ الطاعه را کجا بردند میان بزم شراب و قمار مهمان شد صدای ناله اش آید هنوز: وای از شام فقط براه خدا این مصائب آسان شد من از دریچۀ خیمه، غریب را دیدم و دست و پا زدنش را، چه سخت بی جان شد و عمه های خودم را ز خیمه تا مقتل و تا حجاب بماند، عجیب طوفان شد فرشته های حرم بی قرار در گودال سرِ حسین سرِ نیزه ای نمایان شد خدا نخواست مرا کُشته در حرم بیند فقط به درد دلم عمه بود، درمان شد صدا به ناله که زد: یابقیةَ الماضین! خدا به صوت عقیله کفیلِ این جان شد به مجلسی که ستم بود و خیزران و شراب سر بریدۀ بابا شکسته دندان شد ز رازِ سینه چگویم که روضه ناموسی است به دخت فاطمه توهین ز سوی عدوان شد فقط اشارۀ سربسته میکنم، آری یتیم فاطمه تنها کنیز‍ِ سبحان شد(۳) میان ما و شما، وعده، روز هم عهدیست دوای درد اهانت به فاطمه مهدیست محمود ژولیده 👇
حاج منصور ارضی - رادیو عقیق.mp3
10.13M
🎧 بسیار زیبا و شنیدنی 🎼 دوباره وحی دوباره نگاه پیغمبر 🎤 🏳️ (ع) 🏳️