.
#فاطمیه
#احراق_البیت
با هیزمِ آن طایفه ی چون نمرود
میسوخت حریم وحی در آتش و دود
آه ای أمَة الله مگر خانه ی تو
مصداق "بیوتٍ أذِنَ الله" نبود؟
در ذهن زمانه روضه ای ناب گذاشت
صد داغ در این سینه ی بی تاب گذاشت
قبل از سفر شبانه اش چندین بار
بالای سر حسین خود آب گذاشت
در میزد و با دست نه، با پا میزد
با نیت سیلی، آستین تا میزد
قبل از درِ خانه، مرد هیزم در دست
آتش به دل زینب کبری میزد
مسعود یوسف پور
...........
■ رباعی شهادت
#حضرت_زهرا #_سلام_الله_علیها
یک شهر حسینیه و منبر کوچه
ناموس خدا شکسته شد در کوچه
یک عمر حسن سرود در هر کابوس
یک مرد غریبه...وای مادر...کوچه!
احمد حیدری
.............
#استوری_روضه
با گدای درت چه خوش رویی
تو به من که برو نمی گویی
روضه تا آمدم گناهم رفت
از در خانه ات نخواهم رفت
#محمد_علی_بقایی
https://eitaa.com/emame3vom/53938
.
.
#مربع_ترکیب پیشکش به محضر حضرت صدیقه سلام الله علیها
هرچند درک فاطمه برتر ز فهم ماست
در حشر از عذاب خدا شیعه اش رهاست
روشن ترین تجلی دنیایی دعاست
وقتی که کعبه دامنش از دست ما جداست
زهرا به جای ما به دعا ایستاده است
توحید نام دیگر این خانواده است
آن کس که قدر او زده تقدیر را ورق
خیرش همیشه حایل «من شر ما خلق»
با هر نماز نافله اش میدمد شفق
از نور آمده است و بنی آدم از علق
بالاترین ستارهی افلاک فاطمه است
رکن نخست و محور لولاک فاطمه است
زهرا نبود سورهی کوثر نداشتیم
نوری میان ظلمت محشر نداشتیم
حیدر نداشتیم و پیمبر نداشتیم
در آفرینش اسوهی مادر نداشتیم
با اینکه نیست ذات خداوند را بدل
زهرا دلیل خلق جهان بود از ازل
قرآن ناطق است ولی در حجاب راز
«حتی تورمت قدماها» ست در نماز
پیچیده در قنوت شبش ناز با نیاز
دستش فقط به سمت خدا میشود دراز
وقتی غذای خانهی او دیر میشود
صد سفره از بهشت سرازیر میشود
هم شأن شانه های بلندش فلک نبود
در مالکیت فدکش نیز شک نبود
ای قوم این که پاسخ نان و نمک نبود
مزد دعای خیر هجوم و کتک نبود
با نیت کمک به عزاداری اش روید
هیزم نه! با گلاب به دلداری اش روید
#احمد_حیدری
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
...........____________________________
.
.
#امیرالمؤمنین
پسرم گفت علی و پدرم گفت علی
مادرم یکسره از پشت سرم گفت علی
حکم کامل شدنم بود که یک نیمه ی من؛
گفت یا فاطمه نیم دگرم گفت علی
یاعلی گشت عصای پدرم طوری که؛
وقت برخاستن از جا پسرم گفت علی
نَفْس را ازدرِ تهدید به راه آوردم
دید ازجان خودم می گذرم، گفت علی
شد کریم دوجهان بین خدایان کَرَم
حسن از بسکه به هنگام کَرَم گفت علی
می توانست که صرف خط وابرو بشود
ای بنازم به خودم چون هنرم گفت علی
مانده بودم چه کسی را به نجف سجده کنم
که خداوند خود ازسمت حرم گفت علی
.
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏_۲۰۲۱_۱۰_۱۱_۱۳_۵۹_۳۸_۸۷۵.mp3
4.34M
💠 من همینم ساده ساده
💠 بی مرامم اما دلداده
🎙کربلایی حمید علیمی
من همینم ساده ساده
بی مرامم اما دلداده
با تموم رو سیاهی هام
بازم آقام منو راه داده
من اگرچه که به زنجیرم
تو میدونی بی تو میمیرم
بی تو و کرب و بلای تو
از تموم زندگی سیرم
من کجا حرم حسین
من کجا کَرَمِ حسین
من کجا محرم حسین
یا حسین یا حسین
****
کاش بِدَم بِت قول مردونه
تا بمونم دره این خونه
دست بذاری یه روزی آقا
بر دل این زاره دیوونه
من گدایی که بلد نیستم
خوب میدونم بدمو پستم
بی سر و پا اما میدونی
خاک پای مادرت هستم
من کجا روضه ی تو
من کجا نوحه ی تو
من کجا دره خونه ی تو
یا حسین یا حسین
****
حتما اربابم نظر داره
از دل من خوب خبر داره
که دل من عمریه تنگه
آرزوی کربلا داره
گرچه دل بر هرکسی دادم
تو نبردی یک دم از یادم
تو گرفتی دستمو وقتی
دیدی دارم از پا میفتم
من کجا سوز و مَحَن
من کجا سینه زدن
پیرهن مشکی به تن
یا حسین یا حسین
54.mp3
2.63M
🔶دو شاه کلید در زندگی
#استاد_عالی
1⃣ نماز اول وقت
2⃣ توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
Ey Madar Deltangam.mp3
12.49M
🖤 ای مادر دلتنگم
🎙 #حسین_طاهرے
.
ای مادر دلتنگم، هواتو کردم
تو روضه باید پِیِت بگردم
قد خمت عمر کمت
واسه کدوم گریه کنم
مادرمی میشه مگه
برات آروم گریه کنم
تا اون روزی که
برات بمیرم شبیه مولا
زبون میگیرم
وای من و وای من و وای من
میخ در و سینه ی زهرای من
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا می زدند
وای من و وای من و وای من
ای مادر ممنونم منو آوردی
تو خونه دست حسین سپردی
بشین براش پیرهن بدوز
که من به پات زار بزنم
منم ببر تو قتله گاه
میخوام باهات زار بزنم
با این امید که براش بمیرم
با ناله ی تو زبون میگیرم
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
وای من و وای من و وای من
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#حسین_طاهری 🎤
#شهادت_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/emame3vom/53943
.
.
#عیادت
#حضرت_زهرا
#بستر_بیماری
این روزها مردم تو را بیمار میبینند
حال و هوای خانه ام را تار میبینند
آن ها که این مدت نپرسیدند حالت را
حالا تو را با خواهش و اصرار میبینند
بدبینترینها هم خیالش را نمیکردند
روزی تو را بین در و دیوار میبینند
دیوارهای خانه بیش از پیش میسوزند
وقتی تو را سرگرم استغفار می بینند
فرزندهایم خیره بر طرز نماز تو
در سجده رفتنهات را دشوار میبینند
هرچیز جز بیماریات را تاب میآرند
هی دست بر پهلوی خود نگذار... میبینند
کمتر صدا کن فاطمه، آرام جان من
همسایه ها از ناله ات آزار میبینند
#محمد_حسین_ملکیان
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
...........____________________________
.
.
#فاطمیه
تا باز شد در، وضع پشت در عوض شد
طوری لگد زد، ناله ی مادر عوض شد
تا خواند زهرا فضه را در بین آتش
از شرم، رنگ چهره ی حیدر عوض شد
این صبرِ حیدر، از جهادش نیست کمتر
طرز جهاد فاتح خیبر عوض شد
از رنگ خون و رنگ خاکستر، نمایِ
پا تا سر صدیقه ی اطهر عوض شد
کنج عبای مرتضی را بست بر دست
تا که مسیر حرکت لشگر عوض شد
طوری به بازویش غلافی بی حیا خورد
شکل قنوت فاطمه دیگر عوض شد
تا قبل از آن، محشر بهشتی بود تنها
از بعد آن غم، صحنه ی محشر عوض شد
آری تعجب کرد حیدر چون که هر روز
می دید رنگِ رَختِ بر بستر عوض شد
گهوار محسن که نشد این تخته باشد
تابوت، بهر همسر او، درعوض شد
در کربلا مسمار شد تیر سه شعبه
محسن گلویش با علی اصغر عوض شد
محمد جواد شیرازی- فاطمیه ۱۴۰۰✍
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#احراق_البیت
#آتش_زدن_بیت_وحی
.
.
﷽
أبد والله یا زهرا ما ننسی حسینا
با همین ویرانه بودن از غمش، شادیم ما
از قدیمی های شهر شیون آبادیم ما
خاک ما را با سرشک دیدهای گل کردهاند
از نمک پروردگان صبح ایجادیم ما
صید او ماندیم اگرچه نیست پاهامان به بند
پایبند مهربانی های صیادیم ما
هجر طولانی شد و از خاطر دولت سراش
چون پر بر باد رفته، رفته از یادیم ما
در میان روضه چشم آسمان ما را گرفت
بر زمین با اولین اشکی که افتادیم ما
گریه ناله، ضجه مویه، صیحه صرخه، لطمه آه
اینچنین در عشق بازی خود آزادیم ما
اینکه از ما مانده شوق نوکری تا پیری است
در طفولیت میان روضه جان دادیم ما
پای هر جسمی که بود آنجا به جسمش باز شد
خونجگر از دست چوب و سنگ و فولادیم ما
#مرضیه_نعیم_امینی
.
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#محمدرضا_طاهری 🎤
#سبک_یارا_یارا_گاهی_دل_ما_را
مادر، مادر، مادر، شبی دیگر
به کنار من جان بر لب باش
مادر چون کبوتر
نزنی پَر
دو، سه روز دگر با زینب باش
مادر بیمارم
شده گریه بر تو کارم
به شفای تو
دل خوش دارم
ای همه هست من
نروی تو از دست من
که دلم توان بی مادری ندارد
بی تو زینبت یاوری ندارد
ز سکوت تو هویدا
ز خموشی تو پیدا
می سوزی و می سازی
گنجینۀ پر رازی
می دانم امشب مادر
آماده پروازی
گر می روی امشب
با خود ببر زینب
⚫️
زینب، زینب، زینب
مزن امشب
تو دگر به دل مادر آذر
من خود در افغانم، پریشانم
که شوی تو زفردا بی مادر
ای طرفدار من
که شدی پرستار من
به آخر رسیده کار من
خانه دارم زینب
گل بی قرارم زینب
به خدا که درد مادر دوا ندارد
مادرت امید شفا ندارد
تو پس از من یگانه
بشوی چراغ خانه
هم بر علی یاور باش
هم بر حسین مادر باش
من می روم اما تو
همسنگر حیدر باش
آسوده حالم کن
زینب حلالم کن
.👇