eitaa logo
امام حسین ع
21.1هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژه ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ مداحِ روشندل : کربلایی حمید عسکری•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُمْ...لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ "اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ، وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً" هر که با خاک درت کام لبش بردارد از همان کودکیش چشم به کوثر دارد اولین آرزویم هست همانی باشم که به لب نام تو تا لحظه ی آخر دارد چند صد حج پیاده است، ثواب آنکه قصد پا بوسیِ شش گوش تو در سر دارد پادشاهان همه مبهوت مقامت گویند این چه شاهی است مگر این همه نوکر دارد هر که بر داغ تو نگریسته پیغمبر نیست گریه بر توست مِدالی که پیمبر دارد تکیه بر نیزه ی غربت زدی وفرمودی چشم غارت به حرم این همه لشکر دارد خواهرش گفت سرش را سر نیزه نزنید کین هلال سَرِ نی آمده دختر دارد *شب شهادتِ یک خانومیِ که خیلی ها می خواستن اسمش رو از بین ماها ببرن،رفقا! امشب اومدین برای یتیمی گریه کنید که نه پدر داشت و نه مادر...امشب به قول ما باید دو قبضه یتیم نوازی کنی..مهمان های رقیه خوش اومدید...* بنشينيدُ موهامو حنا كنيد ليله ی وصلِ منو نيگا كنيد من مسافرم دیگه بايد برم رختای منو دیگه جدا كنيد اشکامو به پای تو جو می کنم معجزاتم رو برات رو می کنم تو بیا،خودم خرابه رو می شینم با مژه جارو می کنم یک نفر نیست سرت رو نگه داره روی پا، دخترت رو نگه داره صدتا مثل من فدات ولی خدا ان شاءالله خواهرت رو نگه داره دیگه داد از جگر ما نمیآد گفته بودم پدرِ ما نمیآد عمه وقتی تو خرابه میشینه هیچ کسی دور و بر ما نمیآد منو پیشِ پای عمه بیارید واسه گریه های عمه بیارید من کفن نخواستم از شما چادری برای عمه بیارید پیشِ مردم جیگرم داد میزنه داره چشمایِ منم داد میزنه عموم رو اگه دیدی بهش بگو حرمله خیلی سرم داد میزنه میشه رو ناقه سوارم نکنید *می دونید برای چی؟ آخه خیلی ها نوشتن این ناقه ها،بی جحاز بوده،هی این بچه ها روی زمین می افتادن...خدا می دونه از روز یازدهمِ محرم تا صبح اول صفر این دختر چند بار روی زمین افتاده...* میشه رو ناقه سوارم نکنید؟ گُلم و اسیرِ خارم نکنید؟ میشه گوشواره مو برداری بجاش با لگد منو بیدارم نکنید؟ ساقه ام شکسته میشه نزن تازیانه بزن لگد نزن باشه حالا که دلِ پُری داری بزن اما، دیگه حرف بد نزن ____ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
B A B O L H A R A M-Askari-Hamid-3-1.mp3
3.29M
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژه ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ مداحِ روشندل : کربلایی حمید عسکری•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژه ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ مداحِ روشندل : کربلایی حمید عسکری•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• دلم تنگه واسه تمنایِ تو میخوام از همون دور بوست کنم بابا یادته که می گفتی به من الهی یه روزی عروست کنم توی قافله زجر بود همدمم تو گوشمم همش خنده ی حرمله است توی راه یک ریز طعنه زدن که زخم زبون بدتر از آبله است من که همش سوگلی بودمو ندارم گُل سر، رُخم خاک و گِل یه جور چنگ بردن تو مویِ سرم که موهام نزد دیگه چنگی به دل یکی دستشو بُرد بالا سرم گرفت روسریِ سه گوشِ منو آهان! حرف گوش شد بذار که بگم ندیدی تو زخمایِ گوشِ منو به من عمه قولِ یه گوشواره داد که تو از سفر میخری واسه من نمیخوام،به اینا بگو لااقل که انگشترت رو بابا پس بدن * سر رو گذاشتن جلوی این دختر،اونم نه با ادبانه،سر مقدس رو انداختن جلوش، صدا زد:" ما هذا الرّأس ؟ " این سَرِ کیِ؟ اونم گفت: "رأسُ أبيك" اینم بابات...* از گیسوانم چندتایی مانده اما آن هم برایم دردِ سر گشته خدایا بابا گمان دارم که در این خانواده من بیشتر از همه رفتم به زهرا بابا نگاهی که ببین دشمن شکسته هم باز و هم سینه و هم پهلویم را زجرِ حرامی بیشتر من را لگد زد هر جا صدا کردم تو را با لفظِ بابا تو رویِ نیزه بودی و من پا به پایت هر سو دویدم ای پدر با تاولِ پا *شروع کرد به حرف زدن،اول گِله هارو کرد،دختر بچه خصلتش اینه که اگه بابا خیلی وقت دخترش رو ندیده باشه،وقتی به هم میرسن ،دختر شروع میکنه اول بدی هارو گفتن،گفت:بابا! شامی ها بَدَن...بابا بابا...عمه مو زدن...بابا بابا..." مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي؟"کی منو به این کودکی یتیمم کرده؟ "مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ"! کی صورتت رو خونی کرده بابا؟ "مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ!" خرابه که تاریک بوده،معلوم میشه دست میکشیده روی سر می فهمیده...بابا کی رگ های حنجرت رو بُریده...گفت:بابا! این همه شباهت گفتم، از خودم و خودت گفتم،اما یه تفاوت هم هست بابا...هرچی نگاه میکنم،می بینم لب و دندانِ من سالمِ،لب تو زخمیِ،دندانت شکسته...نوشتن با دست اینقدر تو صورتش زد...عمه دید دیگه صدایِ دختر نمیآد... بابا امون از این زخمایِ کاری خون از لبِ تو شده جاری کی سنگ زده بر لبِ قاری *زن غساله اومد،گفت: من بدن این بچه رو غسل نمیدم،به من بگید این بچه چرا اینقدر بدنش کبودِ؟...بی بی زینب فرمود:خودم بدن رو غسل میدم...شاید یادش اومد از اون زمانی که بدن مادرش فاطمه رو غسل میدادن...مادر پهلوش شکسته شده بود،بازوش ورم کرده بود...چشمش...اما دیگه خار مغیلان تو پاش نرفته بود...ای حسین...* ____ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
B A B O L H A R A M-Askari-Hamid-3-2.mp3
3.24M
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژه ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ مداحِ روشندل : کربلایی حمید عسکری•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•پ
بند اول👇 لا فتی الا علی لا وطن الا نجف من رو تبعیدم کنید جنت العلا نجف مرقدش دریای نور گنبد او کوه طور پاسبان بازگاهش صد ملک،قلمان و حور جانم حیدر جانم حیدر سحر ایوون چه دیدنیه تاک ضریحش بوسیدنیه اشهد ان علی تو صحن حضرت زهرا شنیدنیه اشهد ان علی ولی الله بنددوم 👇 لا فتی الا علی لا کریم الا حسن تا که داری مجتبی غم نخور ای سینه زن در کفش سکان دل زو نگردم منفصل بسکه لطف و مرحمت دارد شده حاتم خجل مجتبی یا مجتبی یا مجتبی درسته آقام حرم نداره کتیبه ی محتشم نداره ولی تو بحث گدا نوازی از خود رب چیزی کم نداره بندسوم 👇 لافتی الا علی لا قمر الا قمر قل هوالله از رخش لیس عباس بشر طلعتش همچون سپهر دل برد از ماه و مهر یا خدا این رخ بود یا اینکه که نقاشی و سحر جانم عباس جانم عباس جانم عباس مستغرقم در فضایل او سجده کنم بر شمایل او از بس که مرداست و با مروت ارمنی هم میشه سايل او .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غزل_مرثیه بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبَر به کنارت،به کربلایِ خودت من آشنایِ توام خانه زادِ مادرتان نصیب در به درت کن شبی دعایِ خودت نفس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش،به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا!مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت
امام حسین ع
. 🔆متن شبهه: آيا روايت سر زدن حضرت زينب (سلام الله علیها) به چوبه محمل صحيح است ؟ 🔆پاسخ شبهه:
🔵⚪️ منابع معتبر از کتب شیعه که جریان سرشکستن حضرت زینب کبری سلام الله علیها را نقل کرده اند 📒1 - ابومخنف در کتاب مقتل این جریان را نقل می‌کند. مقتل ابی مخنف، ص 99. 📒2 - قندوزی در کتاب «ینابیع المودة» می‌گوید: فلما رأت زینب رأس اخیها قد أتوا بالرؤوس مقدما علیها نطحت جبهتها بمقدم الأقتاب فخرج الدم منها وجعلت تقول: یا هلالا لما استتم کمالا غاله خسفه فابدی غروبا ما توهمت یاشقیق فؤادی کان هذا مقـدرا مکتـوبا. زمانیکه حضرت زینب سر مطهر برادرش را مشاهده کرد در حالیکه در جلوی سرهای روی نیزه حمل می‌شد پیشانی‌اش را به جلوی محمل زد و خون از آن خارج شد. ینابیع المودة، ج 3، ص 87. 📒3 - مرحوم علامه مجلسی می‌فرماید: رأیت فی بعض الکتب المعتبرة روی مرسلا عن مسلم الجصاص ... فاذا هم اتوا بالرؤوس یقدمهم رأس الحسین (ع) و هو رأس زهری قمری اشبه الخلق برسول الله و لحیته کسواد السبج قد انتصل منها الخصاب و وجهه دارة قمر طالح و الرمح تلعب بها یمینا و شمالا فالتفتت زینب فرأت رأس اخیها فنطحت جبین‌ها بمقدم المحمل حتی راینا الدم یخرج من تحت قناعها و او مأت الیه بحرقة و جعلت تقول: یا هلالا لما استتم کمالا غاله خفه فا بدا غروبا مرحوم علامه مجلسی می‌فرماید: در بعضی از کتابهای معتبر دیدم که بصورت مرسل روایت شده بود: از مسلم گچکار که قصر ابن زیاد را گچ کاری می‌کرد در همان حین می‌گوید دیدم که کاروان اسرا وارد کوفه شدند و سرهای بریده بر روی نیزه را وارد کردند که جلوی آنها سر مقدس امام حسین بود که شبیه‌ترین افراد به پیامبر بود و آن سر نورانی می‌درخشید و بادها محاسن او را حرکت می‌دادند ، ناگاه حضرت زینب این صحنه را دید و پیشانی مبارک را به چوبه محمل زد بگونه‌ای که دیدیم خون از زیر مقنعه آن حضرت جاری شد. بحارالانوار، ج 45، ص 115. 📒4 - همچنین مرحوم علامه مجلسی این جریان را در کتاب جلاءالعیون نیز نقل می‌کند. جلاءالعیون، ص 717. 📒5 - مرحوم سپهر در «ناسخ التواریخ»، نیز این جریان را نقل می‌کند. ناسغ التواریخ، ج 3، ص 53. 📒6 - مرحوم علامه بحرانی نیز روایت علامه مجلسی را در کتاب «العوالم» نقل می‌کند. عوالم الامام الحسین، ج 17، ص 373. 📒7 - مرحوم محدث جزایری نقل می‌کند که حضرت زینب (س) از مکه با برادر حرکت نمود در غربت و تشنگی و گرسنگی و جراحات ظاهریه و باطنیه و گرفتاریها نهایت مواسات را با برادر نمود حتی در بازار کوفه ملتفت سر خونین برادر شده از حالت طبیعی خارج شده و با برادر مواسات نموده ... «فنطحت جبین‌ها بمقدم المحمل» پیشانی مبارک خود را به چوبه محمل کوبید خصائص الزینبیة، ص 249. 👈نکته مهم درباره کتاب «خصائص الزینبیة» کتاب گران سنگ «خصائص الزینبیه» را علمای بزرگی مانند مرجع کل آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی و آقا ضیاء عراقی و آیت الله فیروز آبادی و میرزا محمد علی شهرستانی و... تفریظ زده‌اند و با عباراتی متقن از این کتاب تعریف کرده‌اند: (انه قد اوفی حق المقام) (علو مطالب و بلندی مقاصد نه به حدی است که قلم را یاری تحریر و زبان را قدرت بر تقدیر آید) (هوفی شأن بضعة الرسول ...) مقدمه خصائص الزینبیة، ص 23. 👈 بنابراین آمدن این جریان در این کتاب که علمای بزرگی صحت آن را تأیید کرده‌اند، شاهد بر صحت این جریان است. 📒8 - مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب «نفس المهموم» نیز این جریان را نقل کرده است. نفس المهموم، ص 400. 👥 خلاصه آنکه: علمای بزرگی که درعلم و تقوا سرآمد بوده‌اند در کتابهایشان این جریان را نقل کرده‌اند مانند: 📓کتاب منهاج الدموع، ص 366. 📓مرحوم سید کاظم قزوینی در کتاب زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص 276. 📓کتاب رمزالمصیبة، ج 3، ص 111. 📓ذریعة النجاة، ص 150 و 178. 📓مهیج الاحزان، ص 619. 📓فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، ج 2، ص 129. 📓مع الرکب الحسینی، ج 5، ص 219. 📓ریاحین الشریعه، ج 3، ص 137. 📓مجالس الشهدا فی ذکر مصائب آل عبا، ص 146. 📓المجالس الفاخرة، ص 156. 📓بحارالانوارج۴۵ صفحه۱۱۴و۱۱۵ 📓خصایص الزینبیه ۹۶ 📓فرسان الهیجاءجلاءالعیون ج۲ص۲۳۸ 📓محرق القلوب للنراقی 📓رمز المصیبه 📓ناسخ التواریخ3/53-52 📓راجع النصره المظلوم ص۱۸ 📓انظرالحصدرطبعه البحرین ج۳ ص۳۳۱وص۳۳۳ 📓‌نفس المهموم،شیخ عباس قمی، صفحه ۳٦۵. 📓مجموعه وفیات الائمه علیهم السلام،جلد ۱،صفحه ۱٦٤. 📓المنتخب للطریحی،جلد٢،صفحه ٤٢.۵ 📓انوار الالهیه فی المسائل العقائدیه،شیخ میرزا جواد تبریزی،جلد ۱،صفحه ۱٦٨. 《1》
📓شعائر حسینی،شیخ میرزا جواد تبریزی، صفحه۱٨٢. 📓الفردوس الاعلی،علامه کاشف الغطاء،صفحه ٦٠. 📓ریاض الابرار فی مناقب الائمه الاطهار علیهم السلام، سید نعمت الله جزایری،جلد ۱،صفحه ٢٧۴. 📓بحارالانوار،جلد ۱۰۹،صفحه ۹۱. 📓بحارالانوار،جلد ٤۵،صفحه ۱۱۵. 📓العوالم الامام الحسین علیه السلام،علامه محدث شیخ عبدالله بحرانی،جلد ۱،صفحه۳۷۳. 📓زینب الکبری علیهاالسلام من المهد الی اللحد، علامه سید محمد کاظم قزوینی،جلد ۱،صفحه ۲۷٦ 📓اکثیر العبادات فی اسرار الشهادات،علامه فقیه فاضل دربندی،جلد٣،ص٣۰۲. 📓المجالس الفاخره فی مصایب العتره الطاهره، علامه فقیه الامام عبدالحسین شرف الدین الموسوی، صفحه٣۱۵،مجلس سادس و العشرون. 📓نحن و الاولاد فی مآثر أهل البیت النبوه علیهم السلام جلد۱،صفحه۴٩٩. 📓مستدرک سفینة البحار،علامه شیخ علی نمازی شاهرودی،جلد ٤،صفحه ٦ 📓مقتل الحسین از مدینه تا مدینه،آیت الله سید محمد جواد ذهنی تهرانی،فصل چهاردهم. 📓المجالس العاشوریه فی الماتم الحسینیه شیخ عبدالله ابن الحاج حسن آل درویش،صفحه۴۵٢. 📓موسوعة کربلا،جلد ۲،صفحه ۲٦٨ موسوعة الامام الحسین علیه السلام،جلد ۱۰،صفحه ۸۳۲. 📓الصحیح من سیرة الامام الحسین علیه السلام،جلد ۱۵،صفحه ۳۰. 📓موسوعة شهادة المعصومین علیهم السلام،جلد ۲،صفحه ۳۳۷. 📓موسوعة السید شرف الدین،جلد ۵، صفحه ۲۳۸۲. 📓موسوعة اهل البیت علیهم السلام،جلد ۱۰،صفحه ۳۲. 📓مع الرکب الحسینی،جلد ۵،صفحه ۹٦. 📓دلیل الهدی فی فقه العزا،صفحه ۱۳٤. 📓الدمعة الساکبة،جلد ۵،صفحه ٤۵ 🔆
💔اباعبدالله الحسین علیه السلام💔 ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین خاک ایوانت دوای درد چشمانِ من است روضه هایت ابرِ پُر باران ما جانم حسین پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست صحن پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن این توواین خواهشِ چشمانِ ماجانم حسین آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی سوره ی فجری تو در قرآن ما جانم حسین ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی ای که هم روحی و هم ریحانِ ماجانم حسین بی فروغِ روی تو حاشا مرا عزت مباد نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین از ازل نام تو را بر جانمان حک کرده اند کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها... ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها! بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست ای طبیب درد بی درمان ما جانم حسین تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت یک شبِ جمعه شوی مهمانِ ما جانم حسین! .