eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. (س) ای برادر جان دلم شد بی قرارت بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت لحضه جان دادن است و در کنارم ای برادر جان تو را گر چه ندارم یادگاری از تو پیراهن که دارم جان به شوق دیدن تو میسپارم تاشوم در ملک عقبی همجوارت بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت میدهد پیراهنت عطر تنت را میشود در ذهنم عاشورا هویدا بعد عاشورا نیفتادم من از پا چون که بودم مست عشق تو سراپا قسمتم شد بعدِ عاشورا اسارت بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت ای برادر ای تمام اذ و جاهم مانده این لحضه به راه تو نگاهم من جنان رفتن بدونه تو نخواهم لحضه ای پیشم بیا دیده به راهم شادم از اینکه شده عمرم نثارت بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت بعدِ عاشورا غم هجران کشیدم رأس خونینت به روی نیزه دیدم صوت قرآن از لب لعلت شنیدم بی تو از این دار فانی دل بریدم من که در کرب و بلا بودم کنارت بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت چون ابو فاضل به پایت گر نمردم از عدویت در عوض هی طعنه خوردم دل به دریای مصیبتها سپردم هر کجا رفتم برایت غصه خوردم التیامم شد فقط خاک مزارت بر لبم جان مانده ام چشم انتظارت .
‍ . 🎤 رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی عبّاس من! دیدی امّا مانند خواهر ندیدی آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را وقتی غریبانه می‌رفت بی‌یار و یاور ندیدی آری در آوردن تیر بی‌دست از دیده سخت است امّا در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست یا بُهت ناباوری را در چشم مادر ندیدی شد پیش تو ناامیدی تیر نشسته به مشکت مثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدی بر گودی سرد گودال خوب است چشمت نیفتاد چون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدی... قاسم صرافان✍ https://eitaa.com/emame3vom/57167 👇
1_871103036.mp3
6.74M
🔳 (س) 🌴 (س) 🌴رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی 🎤حاج
~id➜|•@mola113•|↰_۲۰۲۲_۰۲_۱۶_۱۱_۴۹_۳۴_۷۷۸.mp3
8.74M
بنت الحیدر زینب ،زهرا منظر زینب دم اولم حسین دم اخر زینب سید رضا نریمانی🎤 ◼️ سلام الله علیها ‍ . 📋 عمه جانم زینب کربلایی سید رضا نریمانی بنت الحیدر زینب زهرا منظر زینب دم اولم حسین ، دم آخر زینب کرده محشر زینب ، با برادر زینب حسن و حسین خلاصه شدن در زینب بعد عاشورا پیمبر دیگر زینب ندهد به ظالمان نخ معجر زینب شام و کوفه هم خطیبه‌ی منبر زینب بنت الحیدر زینب ، حسین محور زینب آنکه بر غم هست خاتم زینب است ناخدای کشتی غم زینب است «عمه جانم زینب ، عمه جانم زینب» جانِ جانان زینب ، نورِ ایمان زینب عالمِ مُفَهمه ، روح عرفان زینب علم و قرآن زینب ، تیغ بُرّان زینب تاج و تخت ظالمان ، کرده ویران زینب ای مبلغ حسین پشت میدان زینب مسجد کوفه معلم قرآن زینب بی حسین نداره ماندنت امکان زینب میدهد جان زینب ، پای پیمان زینب کربلا شهریست ای دل شهریارش زینب است اعتبارش از حسین و اقتدارش زینب است «عمه جانم زینب ، عمه جانم زینب» علی هیبت زینب ، با ابهت زینب برده از ملائکه ، گوی سبقت زینب با صلابت زینب ، اوج عزت زینب جبل الصبر مدد اسوه‌ی عفت زینب داده با برادرش دست بیعت زینب نوکری خواهی اگر تحت خدمت زینب کافیست این همه را ، یک اشارت زینب ذکر هیئت زینب ، مدد حضرت زینب کربلا خواهی اگر از زینب کبری بخواه چون کلید کربلا در اختیار زینب است «عمه جانم زینب ، عمه جانم زینب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/57169
. ____________________ بند اول . تو رفتی و برا زینب چی غیر اشک و آه مونده هنوز یه چادر خاکی کنار قتلگاه مونده بمیرم ، کجاست پیراهنت بمیرم ، که تشنه کشتنت بمیرم ، به هم ریخته تنت الهی بمیرم انت اخی ، بگو تویی برادرم حسین ببین چی اومده سرم حسین نمیشه باورم حسین حسین ، خداحافظ (4) بند دوم . به تو رسیده بودم حیف که شمر بی حیا اومد هنوز تو زنده بودی که صدای مرکبا اومد بمیرم ، عوض شد صورتت بمیرم ، شکستن حرمتت بمیرم ، برای غربتت الهی بمیرم انت اخی ، گلوی تو بریده شد حسین تنت به خون کشیده شد حسین قدم خمیده شد حسین حسین ، خداحافظ (4) بند سوم . منو غروب و این صحرا تو شعله ها پرم سوخته تو که تنت پر از خونه منم که معجرم سوخته بمیرم ، که پیشونیت شکست بمیرم ، اومد خنجر به دست بمیرم ، روی سینت نشست .
مداحی آنلاین - تو رفتی و برا زینب - بنی فاطمه.mp3
2.85M
🔳 (س) 🌴تو رفتی و برا زینب 🌴چی غیر اشک و آه مونده 🎤 🎤 ........................... تو رفتی و برا زینب چی غیرِ اشک و آه مونده هنوز یه چادرِ خاکی کنار قتلگاه مونده کنار قتلگاه مونده بمیرم ، کجاست پیراهنت بمیرم ، که تشنه کشتنت بمیرم ، بهم ریخته تنت الهی بمیرم بمیرم ، کجاست پیراهنت بمیرم ، که تشنه کشتنت بمیرم ، بهم ریخته تنت بمیرم ، الهی بمیرم أَ أنتَ أَخی بگو تویی برادرم حسین ببین چی اومده سرم حسین نمیشه باورم حسین أَ أنتَ أخی بگو تویی برادرم حسین ببین چی اومده سرم حسین نمیشه باورم حسین نمیشه باورم‌حسین حسین جان غریبِ کربلا حسین حسین جان غریبِ کربلا حسین حسین جان غریبِ کربلا حسین .. حسین جان غریب کربلا حسین حسین جان غریبِ کربلا .
. ( سلام الله علیها ) پائین تر از آنیم ز بالا بنویسیم یا این که بخواهیم شما را بنویسیم ما کوزه ی اندیشه ی مان کمتر از آن است تا این که بخواهیم ز دریا بنویسیم آن قدر به ما وقت ملاقات ندادند تا گوشه ی چشمی ز تماشا بنویسیم ما را لُکنت محض آفریدند تا مدح تو با لهجه ی موسی بنویسیم هر جا که حسین بن علی حک شده باید زیرش مددی زینب کبری بنویسیم ... از وسعت نوری بنویسیم که تابید ای نقطه ی تاریک حوالی تو خورشید بسیار شنیدیم ولی کم ز تو گفتند ناگفته زیاد است اگر هم ز تو گفتند بر روی زمین از تو بگوییم چگونه ای شیوه ی تفسیر تو در عرش نمونه لب باز کنی هر چه نفس بند می آید از حنجرت آیات خداوند می آید پیوند صمیمانه ی دریا زده بر باد آرامش آمیخته با لهجه فریاد قول تو فصیح است بدان گونه که زهرا این غرش شیر است همان گونه که مولا دستی به درِ قلعه ی خیبر زد و از جا لا حول و لا قوة ای وای مبادا... ای کوفه به خاطر بسپار این عظمت را در دست اگر تیغ دو صد مرد ندارد بر پای اگر از تاختنش گرد ندارد پیشانی او پارچه زرد ندارد این دختر مولاست هم آورد ندارد ای کوفه به خاطر بسپار این عظمت را گاهی که به ناگاه گذر می کند از راه با طرز وقاری که برش کوه شود، کاه خورشید فرا روی وی و پشت سرش ماه جز این نبود منزلت دختر یک شاه ای کوفه به خاطر بسپار این عظمت را ای کوفه چه زود این همه از یاد تو پر زد این لکه ی ننگ از چه ز دامان تو سرزد زینب که دمی راهی بازار نمی شد از معجر او باد خبردار نمی شد اکنون به چه جرم است وِ را کوچه به کوچه... دشنام، تماشا، سر بر نیزه، چه و چه ... 👇
دل ربایی را به زینب داده ایم - @Maddahionlin.mp3
3.03M
🔳 (س) 🌴پس ندا آمد که ما دل داده ایم 🌴دل ربایی را به زینب داده ایم 🎤زنده یاد دلبران را پیش دلبر دلبریست دلبری خود شیوه پیغمبریست پس ندا آمد که ما دلداده ایم دلربایی را به زینب داده ایم هر دو عالم یک طرف یک موی زینب یک طرف چهره ی حیدر چو حق آیینه زد سنگ زینب را حسین بر سینه زد بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای عجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
. (س) منکه ازکودکی عاشقت بوده ام بی تو یکدم حسین من نیاسوده ام یاحسین یاحسین۴بار بعد جدم نبی مادرم کشته شد فرق بابم علی بخون آغشته شد یاحسین بعدبابا غریبِ وطن دیده ام پاره های جگر ازحسن دیده ام یاحسین داغ هایکطرف داغ تویکطرف گلشن پرپر باغ تویکطرف یاحسین در دل قتلگاه ناله هامیزدی زیرتیغ ستم دست وپامیزدی یاحسین ای شه غرق خون سرجدا از بدن بهرخونین تنت بوریا شدکفن یاحسین من اسیرتوام نی اسیرعدو بی تومرگ ازخدا میکنم آرزو یاحسین طعنه زخم زبان بسکه بشنیده ام مرگ خودرا به چشم بارهادیده ام یاحسین منکه بودم حسین باسرت همسفر گاه بودی به نی گاه درطشت زر یاحسین یاد جان کندنت دست وپامیزنم کهنه پیراهنت شدکفن برتنم یاحسین بسته داغت ره نفَسم یاحسین به وصال تو من میرسم یاحسین یاحسین... (س) من به تاب وتبم جان شده برلبم عقیله العرب غمزده زینبم زینبم زینبم۴بار سینه پرغم شده قامتم خم شده ازغمت یاحسین عمرمن کم شده زینبم دل زجان وجهان بی توببریده ام مرگ خودرابچشم بارها دیده ام زینبم بعدتوروزمن تیره تراز شب است قتله گاهت حسین دردل زینب است زینبم آب ازداغ تو جبل الصبرشد جان من باتنت راهی قبرشد زینبم یادگاری تو یاردیرینه ام جامه خونین توست مونس سینه ام زینبم دل عزادارتو دیده خونبارتو جان دهم تا رسم من بدیدارتو زینبم (عبدالحسین محبی) : نوحه حضرت زینب س سبک حاج ناظم بانوی دل شکسته خسته جانم من بی حسین زنده دگرنمانم جان شده برلبم غمزده زینبم قدم زبارغم خمیده پایان عمرمن رسیده واویلنا آه وواویلا۴بار بابای خودرادست بسته دیدم من مادرم پهلوشکسته دیدم جرمش آخرچه بود صورتش شدکبود دنبال حیدرمیدویده ازسینه اش خون میچکیده واویلتا بابای خودفرق شکسنه دیدم رخساراودرخون نشسته دیدم خون جگرشدحسن غریب دروطن پاره جگردل خون حسن شد ازتیرها خونین کفن شد واویلتا درکربلا خودکرده ام نظاره بی سربدن ها گشته پاره پاره پیش دیده گانم خزان شدگلانم هیجده عزیزم سربریدند سرها بنوک نیزه چیدند واویلتا ازداغ یاران جان بلب رسیده رنج اسارت قامتم خمیده خون جگرخسته جان میروم زین جهان پیراهن خونین یارم باشدبه سینه یادگارم واویلتاآه وواویلا (س) من به تاب وتبم جان شده برلبم عقیله العرب غمزده زینبم زینبم زینبم۴بار سینه پرغم شده قامتم خم شده ازغمت یاحسین عمرمن کم شده زینبم دل زجان وجهان بی توببریده ام مرگ خودرابچشم بارها دیده ام زینبم بعدتوروزمن تیره تراز شب است قتله گاهت حسین دردل زینب است زینبم آب ازداغ تو جبل الصبرشد جان من باتنت راهی قبرشد زینبم یادگاری تو یاردیرینه ام جامه خونین توست مونس سینه ام زینبم دل عزادارتو دیده خونبارتو جان دهم تا رسم من بدیدارتو زینبم. .
‍ ‍ . به شیعه آبرو داده وجود زینب کبری یقین و صبر بوده تار و پود زینب کبری اگر خالی است جایش در کَسا امّا خدا بگذاشت نماد پنج تن را در وجود زینب کبری نه تنها زینت باباست بلکه زینت دنیاست علی پیداست در حین شهود زینب کبری پس از چشمان مادر، آن همیشه مَحرَم حیدر غم از رُخسار بابا می زدود زینب کبری حسین از یادها می رفت و پرچم ها زمین می خورد نبود از عشق، رَدّی در نبود زینب کبری کسی که هستیَش را داد تا که مَعجَرَش باشد نمی داند قَلَم، حَدّ و حدود زینب کبری شهادت، خواستگاه کربلا بود و حسین امّا اسارت شد عروج بی فرود زینب کبری اسارت رفت امّا معنیَش ذلّت نمی باشد اسارت را خدا کرده صعود زینب کبری چه محکم ما رایت اِلّا جَمیلا ضربه زد آنجا به گوش دشمن کور و حسود زینب کبری چنان کوهی که از طوفان نیاید خم بر اَبرویَش حرم را تکیه گاه اَمن بوده زینب کبری طنین خطبه اش را کوفه فهمیده است یعنی چه هراسان شد دل شام از ورود زینب کبری به اشک شَرم می شویَد به نِی، خورشید چشمش را ببیند هر زمان، چشم کبود زینب کبری https://eitaa.com/emame3vom/57177 👇
[WWW.MESBAH.INFO]Shab5-Moharam-1397[04].mp3
12M
سوزناک حضرت زینب(س) ؛ جونِ زینب .. نذار بی کسی تو ببینم حسین جونِ زینب .. نخواه بی تفاوت بشینم حسین  جون زینب .. می خوام داغ بشینه رو سینم حسین   نجمه با داغِ قاسم ، لیلا با داغِ اکبر نگو که دیگه چیزی ، نمونده واسه خواهر   نوبتی هم که باشه ، نوبتِ من رسیده تا که مادر ببینه ، زینب مادر شهیده ..   ای جان حسین .. حسین جان … ___________ جونِ زینب .. نذار که بمونن پسرهایِ من جونِ زینب .. نذار خون به دل شن شبیه حسن جونِ زینب .. نذار که ببینن منو می زنن ..   مثلِ حسن نمی خوام ، اینا کابوس ببینن تویِ کوچه و بازار ، داغِ ناموس ببینن   نمی خوام که ببینن ، رویِ دستام طنابه نمی خوام که ببینن ، جام تو بزم شرابه   ای جان حسین .. حسین جان … https://eitaa.com/emame3vom/57179
مداحی آنلاین - قافله سالار من - حسین شریفی.mp3
5.37M
🔳 (س) 🌴قافله سالار من 🌴کجایی ای دوای دردم 🎤 قافله سالارِ من؛ کجایی ای دوای دردم؟ پی تو هر کجا میگردم؛ تورو تو قتلگاه گم کردم… ای بدن صد پاره؛ رو خاکِ داغِ این صحرایی… چرا مقطع الاعضایی؟ بگو کجا برم، تنهایی؟ امان از دل زینب… امان از دل زینب… چشت روشن! بزم حرامم بردن… چشت روشن؛ تو ازدحامم بردن وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه یه خواهری داره می بینه؛ یکی میشینه روی سینه وای من از عاشورا! باید بمیره از غم، دنیا تو قتلگاه به پیشِ زهرا؛ دوازده ضربه میزد اعداء امان از دل زینب… امان از دل زینب… چشت روشن؛ روسریمو دزدیدن چشت روشن، به گریه هام خندیدن داغِ تو روی سینم؛ که قلب مضطرم میسوزه پاشو ببین حرم میسوزه؛ ببین که معجرم میسوزه رفتی و دور از چشمت، به خیمه ها هجوم آوردن همه چیو غنیمت بردن؛ رقیه ی تورو آزردن امان از دل زینب… امان از دل زینب… https://eitaa.com/emame3vom/57180 .
مداحی آنلاین - زینب آمد سنگ ها را زد کنار - امیر عباسی.mp3
2.67M
💥سبک: 🎤مداح: 🏴 (س) زینب آمد سنگ ها را زد کنار باغ گل را کرد پیدا زیر خار دید زینب این صحیفه خواندنی است آیه هایش یک به یک بوسیدنی است خواست بوسد جای بوسیدن نداشت لعل لب بر حنجر خونین گذاشت گفت آیا یوسف زهرا تویی آنکه من گم کرده ام آیا تویی https://eitaa.com/emame3vom/57181 .
1. همه رفتند 1394 دشتی.mp3
9.06M
🎼 💥سبک: 🎤مداح: 🏴 (س) همه رفتند و من جا ماندم اي دوست ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست چرا رفتي مرا با خود نبردي ببين بعد تو تنها ماندم اي دوست بيا اين ساعت آخر كنارم كه روي زانوي تو سر گذارم دعا كن زودتر جان بر لب آيد كه ديگر طاقت ماندن ندارم ببين از داغ تو خيلي شكستم شكستم گر چنين از پا نشستم شكسته دشمنت از بس دلم را چنان گشتم كه نشناسي كه هستم به يادت در نواي آب آبم چنان تو زير تيغ آفتابم تو راحت خفته اي در خانه ي قبر ولي من از غمت خانه خرابم لباس تو در آغوشم برادر صدايت مانده در گوشم برادر تو ماندي بي كفن در خاكِ صحرا چگونه من كفن پوشم برادر مرا كابوس شمشير و تن تو تماشاي به غارت بردن تو تورا سر نيزه ها بردند و مانده براي من فقط پيراهن تو سراسر نيزه ميبينم به خوابم سر و سرنيزه ميبينم به خوابم نميخوابم اگر يك دم برادر تورا بر نيزه ميبينم به خوابم دلم هر روز پاي نيزه ميرفت كه خونت در گلوي نيزه ميرفت چه ميشد مثل سرهاي شهيدان سر من هم به روي نيزه ميرفت https://eitaa.com/emame3vom/57182 .
. نماز شب پانزدهم سلمان فارسی از پیامبر(ص) نقل می کند که حضرت فرمود: هر کس در شب پانزدهم ماه رجب سی رکعت (15 تا دو رکعتی) به جای آورد و در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره توحید را بخواند، ثواب هفتاد شهید برای او عطا می شود. ا.اقبال الاعمال ص637 ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5895364718574438210.mp3
19.17M
📋 تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شد ✔️  / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتی و زینب بی تو ذره ذره آب شد تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد وای بد حالم شکسته بالم میدونم امشب میای دنبالم یک سال و نمیه که روت و ندیدم رفتی ندیدی که من چی کشیدم تو رفتی و من شکستم خمیدم این پیراهن چقدر می ارزه به یاد گودال تنم میلرزه دیدم که پیراهنت رو دریدن من زنده بودم سرت رو بریدن اتیش به چادر نمازم کشیدن تو رفتی و نیزت قاتل من و رباب شد تو رفتی و گردنبند خواهرت طناب شد تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد من میدونم به یادم هستی تو اون ویرونه به ما پیوستی قبل از من اونی که حاجت روا شد یک شب تو ویرونه از ما جدا شد از دوری تو رقیه فدا شد تو رفتی و دلم برای دخترت کباب شد تو رفتی و نگم که چی تو مجلس شراب شد تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/57185
Shahadat_Hazrat_Zeinab_Arzi_1400.mp3
14.96M
🔊 امان زهجر، امان از نبودن تو ‌حسین ◼️ ◼️ 🎤 🎤 ✍ ✍ امان ز هجر، امان از نبودن تو ‌حسین گرفته جان مرا غصه ی تن تو حسین • ز سینه ام نفس بی قرار افتاده عشق تو در احتضار افتاده • چقدر اشک بریزم نیامدی پیشم دلم گرفته عزیزم نیامدی پیشم • دلم هوای تو کرده بیا در آغوشم هنوز بعد عزایت سیاه می پوشم • برای تو همه ی زندگیم سینه زده کنار دخترکان یتیم سینه زدم • نگاه کن چقدر چین، به صورتم دارم نشان ضربه ی سنگین، به صورتم دارم • برات روضه ی هر روزه می‌گرفتم من بیاد تشنگیت روزه می‌گرفتم من • کسی مقابل من آب خورد غش کردم وگاهواره کمی تاب خورد غش کردم • اگر چه از همه کس احترام می بینم بخواب اگر بروم، خواب شام می بینم • به احترام سرت چشم من نشد روشن تنور خالی من مطلقا نشد روشن • پس از تو‌ داغ کفن می کشد مرا آخر شتر سوار شدن می کشد مرا آخر • زمان خواندن قرآن زدم بروی لبم بیاد آن لب و دندان زدم بروی لبم • میان خانه غم آفتاب را چه کنم به سایبان بروم من رباب را چه کنم • چقدر شام سرت را عذاب می دادند به قاتلت جلوی من شراب می دادند . https://eitaa.com/emame3vom/57186
. جریان قنداقه سلام_الله_علیها !👇 ✅نقل شده است که؛ هنگام ولادت حضرت زینب(س) وقتی حضرت فاطمه(س) قنداقه زینب کبری(س) را به محضر رسول اکرم(ص) برد، این نوزاد چشم مبارک را باز نکرد و سپس قنداقه را به امام علی(ع) دادند و نوزاد همچنان چشمانش را باز نکرد و همینطور، دست به دست چرخاندند و برای هیچ یک از اهل بیت(ع) باز نکرد، و تنها وقتی قنداقه در آغوش امام حسین(ع) قرار گرفت، چشم مبارک را گشود! اما باید بگوییم که این مطلب در هیچ منبع معتبری نقل نشده است و فقط در برخی از کتب معاصر بدون ذکر سند مانند کتاب چهره درخشان قمر بنی هاشم اثر مرحوم ربانی خلخالی نقل شده است.(۱) 📚منبع : ۱)چهره درخشان قمر بنی هاشم خلخالی، ج۱، ص۸۷ ........................ 5⃣شروط ازدواج !👇 ✅نقل می کنند که؛ هنگامی که عبدالله بن جعفر بن ابی طالب به خواستگاری حضرت زینب(س) آمد، حضرت زینب(س) این ازدواج را با دو شرط پذیرفت : ۱)شرط اول؛ آن که حضرت زنیب(س) روزی یک بار به دیدار برادرش امام حسین(ع) برود! ۲)شرط دوم؛ آن که هرگاه امام حسین(ع) خواست به سفر برود، عبدالله اجازه دهد زینب(س) هم با حسین(ع) همراه شود و مانع او نگردد! ✍اما باید بگوییم که؛ این یک ماجرای ساختگی است و هر دو شرط آن دروغ است و حتی در منابع ضعیف هم این ماجرا هیچ سند و شاهدی ندارد. 👤دکتر محمد حسین رجبی دوانی محقق و نویسنده معاصر تاریخ اسلام درباره این مطلب می گوید : «وقتی منابع تاریخی مستند و دست اول و همچنین سیره زندگی حضرت زینب(س) را بررسی می‌کنیم، در هیچ یک از موارد با چنین مطلبی برخورد نمی‌کنیم که آن بانوی گرامی چنین شرطی برای ازدواج خود گذاشته باشند. حتی در احادیث هم به این موضوع اشاره‌ای نشده است. گویا این مطلبی غیرواقعی است که ساخته و پرداخته ذهن افراد است. این در حالی است که وقتی مشاهده می‌کنیم حضرت زینب(س) همراه امام زمان خود یعنی امام حسین(س) حرکت کرده و راهی سرزمین کربلا می‌شوند، درواقع حرکتی بر مبنای مسئولیت اسلامی و وظیفه شرعی را انجام داده‌اند و قصد دفاع از امام خود را داشته‌اند که در معرض خطر دشمن و تهدیدهای شدید قرار گرفته بودند. در چنین اوضاعی می‌دانیم که حتی زنان هم مسئولیت دینی و شرعی دارند که ساکت و بی‌اعتنا نبوده و از امام خود و دین اسلام دفاع کنند. چنین مسئولیتی نیازی به اجازه و اذن گرفتن از شوهر ندارد که حضرت زینب(س) بخواهند چنین شرطی با همسر خود بگذارند.»(۱) 📚منبع : ۱)مصاحبه ایشان با سایت شفقتنا کانال .
. 8⃣حضور در نهضت کربلا!👇 ✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف اسم حضرت زینب(ع) آمده است : 🔰شب عاشورا : امام سجاد(ع) فرمود : وقتی امام حسین(ع) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(س) فرمود : حضرت زینب(س) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛ 📋《لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا》 ♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد. امام حسین(ع) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود : 📋《يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ》 ♦️خواهرم! پرهیز کاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱) 🔰پس از شهادت حضرت علی اکبر(ع) : در مقاتل آمده است که حضرت زینب(س) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(ع) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند. وقتی زینب کبری(س) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(ع) مواجه شد؛ 📋《فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ》 ♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(ع) انداخت. در این حین از آنجایی که امام حسین(ع) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند. امام حسین(ع)؛ 📋《فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ》 ♦️نعش علی اکبر(ع) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲) 🔰هنگام شهادت حضرت علی اصغر(ع) : طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا استنصار می‌کرد. 📋《فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ》 ♦️نداى استغاثه امام(ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست. امام حسین(ع) به سمت خیمه‏‌ها پیش افتاد و به حضرت زینب(س) فرمود : 📋《نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ》 ♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم. حضرت زینب(س) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(ع) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳) 🔰قبل از شهادت عبدالله بن حسن(ع) : طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(ع) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(ع) در کنار زینب کبری(س) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛ 📋《فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ : وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!》 ♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(س) فرار کرد و خود را به امام(ع) در گودال قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴) 🔰هنگام وداع امام حسین(ع) : هنگامی که امام حسین(ع) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود : 📋《یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً》 ♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵) سپس حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ!》 ♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶) 🔰آخرین لحظات حیات امام حسین(ع) در قتلگاه : طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد : 📋《یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟》 ♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته می‌شود و تو تماشا می‌کنی؟!(۷) 🔰هنگام شهادت امام حسین(ع) : وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(ع) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(ع) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت : 📋《وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ》 ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸) ادامه مطالب :👇 ‌
. 🔰هنگام هجوم به خیمه‌ها : شمر بعد از به شهادت رساندن امام حسین(ع) وارد خیمه شد و وقتی با امام سجاد(ع) رو به رو می شود، قصد کشتن امام سجاد(ع) را کرد، که در این هنگام حضرت زینب(س) خود را روی امام(ع) انداخت و فرمود : 📋《وَاللهِ لَایُقتَلُ حَتَّی اُقتَلُ!》 ♦️به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم. که حضرت(س) به این وسیله آن پلید را از قصدش منصرف کرد.(۹) 🔰مجلس عبیدالله در کوفه : شیخ مفید نقل می کند که؛ 📋《وَ أُدْخِلَ عِيَالُ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى ابْنِ زِيَادٍ فَدَخَلَتْ زَيْنَبُ أُخْتُ الْحُسَيْنِ(ع) فِي جُمْلَتِهِمْ مُتَنَكِّرَةً》 ♦️اهل بیت امام حسین(ع) وارد کاخ ابن زیاد شدند، حضرت زینب(س) در بین آنها با بی اعتنایی به ابن زیاد وارد کاخ شد و به گوشه ای از کاخ رفته وکنیزان حضرت(س) دور تا دور حضرت(س) قرار داشتند. در این هنگام عبیدالله پرسید : 📋《مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَ مَعَهَا نِسَاؤُهَا؟》 ♦️این زن چه کسی است که از سایر اسراء جدا شده و دور تا دور او را کنیزانش فراگرفته است؟ کسی به او جواب نداد. سؤالش را تکرار کرد و باز هم کسی جواب نداد. دفعه سوم یا چهارم یکی از زنها گفت : 📋《هَذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)!》 ♦️این زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول اکرم(ص) است.(۱۰) بعد از این که ابن زیاد، حضرت زینب(س) را شناخت، چنین گفت : 📋《كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟》 ♦️رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟ زینب کبری(س) جواب داد : 📋《مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلَاً!》 ♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم.(۱۱) 🔰مجلس یزید در شام : وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد. و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسراء می نگریستند. در این حین حضرت زینب(س) خطاب به یزید لعین فرمود : 📋《یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟ قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى‏ بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!》 ♦️آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پرده‌‏ها قرار داده‏‌اى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كرده‌‏اى، پرده‏‌هاى حرمت آنان را دريده، چهره‏‌هايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي‌ گردانى، آن‏گونه كه مردم شهرها و آبادى‌ها و قلعه‏‌ها و بيابان‌ها به آنان مي‌ نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۱۲) 🔰در مدینه : بعد از حضور و استقبال مردم مدینه از کاروان اهل بیت(ع) و ایراد خطبه توسط امام سجاد(ع)، حضرت زینب کبرى(س) خود را به مسجد حضرت رسول اکرم(ص) رساند و در حالى که دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به حضرت رسول خدا(ص) عرضه داشت : 📋《یَا جَدَّاهْ! إِنِّی‏ نَاعِیَةٌ إِلَیْکَ أَخِیَ الْحُسَیْنَ وَ هِیَ مَعَ ذَلِکَ لَا تَجِفُّ لَهَا عَبْرَةٌ وَ لَا تَفْتُرُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کُلَّمَا نَظَرَتْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ تَجَدَّدَ حُزْنُهَا وَ زَادَ وَجْدُهَا》 ♦️یا جدّاه! من خبر مرگ برادرم حسین(ع) را براى تو آورده‏ ام. زینب(س) پیوسته گریه مى‏ کرد و اشک و آهش تمامى نداشت. و هر بار که به برادر زاده‏ اش على بن الحسین(ع) مى‏ نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى‏ شد.(۱۳) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۴ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۶ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۰ ۵)اللهوف ابن طاووس، ص۸۲ ۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۷)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲ ۸)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳ ۹)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱ ۱۰)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۱۵ - ۱۱۶ ۱۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴ ۱۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۷ 📚 .
Hossein Eynifard - To Ro Be Ezterar Zeinab.mp3
5.8M
‍ . 🔊 سوزناک آقا صاحب الزمان(عج) ⭕ متن:تو رو به اضطرار... 🎙️ کربلایی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تو رو به اضطرار زینب ؛ بیا آقا به قلب بی قرار زینب ؛ بیا آقا به غربتِ مزار زینب ؛ بیا آقا تو رو به لکنت رقیه به زخم صورت رقیه تو رو به غربت رقیه، بیا آقا به مشک پاره ی علمدار بیا آقا تو رو به اون دو چشم خونبار ؛ بیا آقا به طفل تشنه بین گهوار ؛ بیا آقا تو رو به شاه بین گودال تو رو به اون پیکر پامال به مادری که رفته از حال، بیا آقا تو رو به قلب زار حیدر ؛ بیا آقا به چهره ی کبود مادر ؛ بیا آقا .