eitaa logo
امام حسین ع
18.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. عشاق هوایِ دار دارند یعنی هوسِ قمار دارند از دار و ندارِ خویش تنها یک مُشت فقط ندار دارند از محملِ پُر شتابِ لیلی یک راهِ پُر از غبار دارند انگار فراق مالِ آنهاست از عشق ولی تبار دارند بر شانه‌ی سیل خانه بر دوش یک سینه‌ی بی قرار دارند این قوم خیال سر ندارند عشاق بجز جگر ندارند شمشیرِ شبِ شکار  زینب یا حضرتِ ذوالفقار  زینب ای مادرِ عشق  خواهرِ  عشق ای دخترِ کردگار  زینب ای بعد حسین و قبلِ عالم سَر داده سرِ قرار  زینب شد پنج امام دست بوسَت زهرایِ علی مدار  زینب تکرارِ حسین در حسین و بانویِ حسن تبار  زینب این حیدرِ خیبر و حنین است زینب شرف‌الشمس حسین است آورده دو جانِ خویشتن را انگار حسین با حسن را همراهیِ او به خیمه کردند دو بچه‌ی شیر   شیرزن را او آمده‌است تا ببینند در جنگ اُحُد ابالحسن را تا یاد دهد به هرکه آنجاست بازیِ نبردِ  سَر زدن را در محضرِ خود حسین میدید گویا سه خلیلِ بت شکن را یک عمر به قدر آه دارد فرمود ببین سپاه دارد ما معنی دو نَفَس نباشیم آقا من و تو دو کَس نباشیم آورده‌ام این دو باز را  باز بگزار که در قفس نباشیم در پایِ تو جان دهیم هیچ است مائیم و همین هوس: نباشیم داغِ تو بس است و ما سه سردار هستیم و مگو که بس نباشیم دیدند علیِ اکبرت رفت گفتند به هم که  پس  نباشیم ارباب ببین دو مرد داریم ما سه جگرِ نبرد داریم سوگند به ماهتابِ عباس آقا به ابوترابِ عباس حالا شده‌اند دو سلحشور در معرکه با حسابِ عباس چون غُرش اَبر بر سرِ خصم چون صاعقه در رکابِ عباس رفتند فرات و باز گشتند همراهِ دو مشکِ آبِ عباس امروز به دوشِ خود گرفتند هر دو علَم از جنابِ عباس هرچند که مو سپید گردم بگذار که رو سپید گردم با قامتِ کبریایی خود با مادرِ کربلایی خود زانو زده‌اند تا بگیرند حالا سندِ رهایی خود آنقدر میان گریه گفتند : یافاطمه پیشِ داییِ خود آتش زده‌اند بر دو خیمه با ناله‌ی نینوایی خود رفتند به خدمت علمدار گفتند دَمِ جدایی خود ای دستِ تو سایه‌یِ سرِ ما جانِ تو و جانِ مادرِ ما تا نعره که از جگر کشیدند مانند دو شیرِ نر کشیدند میخورد به هم سپاه از ترس شمشیر که از کمر کشیدند از میمنه اَلفَرار گفتند از میسره اَلحَذَر کشیدند یک تیغ شد آن دوتیغ و بشکافت وقتی که به هم سپر کشیدند با غرشِ مرحبای عباس مانند عقاب پَر کشیدند افسوس نفَس زِ جانشان رفت کم‌کم همه‌ی توانشان رفت یک ساعت بعد  ساعتی شد ای وای که بد قیامتی شد از شدت تشنگی رمق رفت در سینه‌ی‌شان جراحتی شد سیراب حرامیان رسیدند با نیزه‌‌ی‌شان حکایتی شد یکبارِ دگر تَنی بهَم ریخت کوتاه دوباره قامتی شد ای آه سرِ دو ماهِ زینب دعوا وسطِ جماعتی شد در خیمه نشسته است زینب بدجور شکسته است زینب هنگامِ غروب شعله جان داشت یک دشت غمِ حرامیان داشت در بینِ تمامیِ اسیران یک مادرِ ناتوان  توان داشت در گوشه‌ی قتلگاه بود و... دستش به رویِ سر  اَلاَمان داشت هرچند هواسِ او به خود نیست بر روی دو نیزه  دو جوان داشت تن‌های شهیدهای خانم در خیمه‌ی شعله‌ور مکان داشت ای وای همه امیدِ او سوخت تن‌های دوتا شهیدِ او سوخت (دکتر حسن لطفی) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2. صوتی منتظرت بودم.mp3
7.27M
( سلام الله علیها ) سبک منتظرت بودم ... شب به بیابان تنها منتظرت بودم (2) باده ی ناکامی در هجر تو پیمودم ( منتظرت بودم ) 2 آن شب جان فرسا من بی تو نیاسودم وه چه شدم پیر از غم آن شب و فرسوم منتظرت بودم بودم همه شب ، دیده به ره تا به سحرگاه ناگه چو پری ، خنده زنان آمدی از راه ( بابای غریبم ) تکرار آمده جانم ، بر لب پُر شده پیمانه آمده مهمان امشب گوشه ی ویرانه منتظرش بودم سر بگذار ای جانا بر روی دامانم فرشِ قدم های تو زلف پریشانم منتظرت بودم نزدیک سحر ،شام غم من به سر آمد ای عمه بیا ، از سفر آخر پدر آمد ( بابای غریبم ) تکرار غرق یِ سیلابم در موج بلا رفتم با خبری آیا من بی تو کجا رفتم ؟ منتظرت بودم دخترت امشب باشد مَرهم و تسکینت بوسه طلب دارم من از لب خونینت منتظرت بودم میسوزم و جان بر لبم و لب نگشودم بنگر که گواهی بدهد روی کبودم منتظرت بودم ...
1. حاصل ما زین جهان.mp3
1.7M
( علیه السلام ) ( یا مقام صبا در نغمات قرآنی ) بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یا رحمتَ اللهِ الواسعه و یا بابَ نِجاتِ الامه یا مظلوووم ، یا ابا عبدالله... حاصل ما زین جهان ، (حسین جان ) مِهر و تولای تووست بوسه گه ما مدااام ، خاکِ کفِ پایِ توووست آقا جان عشق تو شد دینِ ما ، مِهرِ تو ،آئین ما ( تو دانی و روزِ حشر ز بارِ سنگینِ ما ) 2
1. بیات اصفهان.mp3
4.01M
اجرای استودیویی سبک باز هوای وطنم آرزوست در
1. کجایی بابا.mp3
8.02M
( سلام الله علیها ) کجایی بابا ؟ شده نماز من شکسته کجایی بابا ؟ شده قیام من نشسته کجایی بابا ؟ بیا ببین تیمم به روی خاک صورتت ، با دست بسته ای بابا ، حکایتی شده مویم ای بابا ، شکستگی ابرویم ای بابا ، ببین کبوده بازویم باشه ، کوچه به کوچه روی نیزه ها رفتی ، خونه ی ما نیومدی .. ؟ باشه ، کنج تنور و طشت طلا رفتی ، خونه ی ما نیومدی ؟ ای بابا ، حکایتی شده مویم ای بابا ، شکستگیِ ابرویم ای بابا ، ببین کبوده بازویم تو دست سردش میگیره عمه این دستامو میبوسه با اشک چشماش هرشب این زخمامو بارون چشمِ کبود من ، بهونه ی هر روزه ، هر روزه خدا میدونه که تا سحر، آبله هام میسوزه ، میسوزه باشه ، بذار اشکامو دوری درآره ... باشه ، بذار بگن که بابا نداره ... ای بابا ، حکایتی شده مویم ای بابا ، شکستگیِ ابرویم ای بابا ، ببین کبوده بازویم کجایی بابا ؟ عزا گرفته دختر تو میخونه روضه خودش برای خواهر تو تو بازار شام دیدم که میفروشن یه گوشوارم رو با انگشتر تو ای بابا ، ببین دیگه زمین گیرم ای بابا ، سه سالمه ولی پیرم ای بابا ، شبیه زهرا می میرم ای وای ، دل پریشونم تو کوچه ها ، بابا بی کسی ام بد دردیه ، ای وای خیلی میترسم ، بردن ما رو بابا دور از نگاهِ غیرت عباس روی نی بر روی قیمت اسرا چانه میزدند ...
Kashani-14010508-KodamHussain-Hkashani_com.mp3
16.82M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔊 کامل سخنرانی 📋 «کدام حسین؛ کدام کربلا» - جلسه دوم 📌 شنبه 8 مرداد 1401
Kashani-14010507-KodamHussain-Hkashani_com.mp3
47.24M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔊 کامل سخنرانی 📋 «کدام حسین؛ کدام کربلا» - جلسه اول 📌 جمعه 7 مرداد 1401
📃 مرا ببخش ولی شرح غم... 🎙 از 🗓 ۱۴۰۱ 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) مرا ببخش! ولی شرح غم، شنیدنی است مرا ببخش! ولی مقتلم، شنیدنی است کشان‌کشان نوک قلاب‌ها، تنم بردند چه زود کوچه‌ی قصّاب‌ها، تنم بردند حرام‌زاده‌ای از پا کشید، بندم کرد به زور با سر قنّاره‌ای بلندم کرد سلام از جگری که جراحت‌اش تازه است سلام از بدنی که میان دروازه است چه غم که دشنه‌ی قلّاب می‌خورد بدنم تمام روز فقط تاب می‌خورد بدنم به زیر آتش این آفتاب می‌سوزم برای دربه‌دری رباب می‌سوزم تو هم شبیه من از حال می‌روی آقا میان تنگی گودال می‌روی آقا میا که داغ تو آتش به استخوانم زد سنان به نیّت تو، نیزه بر دهانم زد .👇
4_5994306587387235836.mp3
11.87M
روضه (مرا ببخش! ولی شرح غم، شنیدنی است) 🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه 🗓 جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
. 📃 همراه خود نیاور ای شاه زیورآلات 🎙 از 🗓 ۱۴۰۱ 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) همراه خود نیاور ای شاه، زیورآلات این‌ها به خانواده دادند قول سوغات کوفه میا حسین جان! کوفه وفا ندارد کوفی بی‌مروّت، شرم و حیا ندارد هجده‌هزار نامه، هجده‌هزار نیزه تفریط پشت تفریط، افراط پشت افراط نامسلمین کوفه با مسلمت چه کردند خوب است تازه این‌جا؛ وای از بلاد شامات ای وای از زنی که در ازدحام باشد من رد شدم خلاصه از کوچه با مکافات با دست بسته وقتی افتادم از بلندی گفتم: عزیز زهرا، قربان قدّ و بالات 👇
4_5994306587387235839.mp3
16.24M
روضه (همراه خود نیاور ای شاه، زیورآلات) 🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه 🗓 جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
. 📃 عجب سروی؛ عجب ماهی 🎙 از 🗓 ۱۴۰۱ 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) عجب سروی؛ عجب ماهی؛ عجب یاقوت و مرجانی عجب جسمی؛ عجب عقلی؛ عجب عشقی؛ عجب جانی عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی همه شاهان، غلامانند؛ آقاجان! تو سلطانی بخوان تلقین؛ بخوان تلقین بر این ارواح زندانی علی حبّه جنّه، قسیم النّار و الجنّه وصیّ المصطفی! حقّا، امام الانس و الجنّه مسلمانم؛ مسلمان خدای حضرت حیدر دلیل ربنّایم، ربنّای حضرت حیدر همه ایل و تبار من فدای حضرت حیدر همه آرامشم ایوان‌طلای حضرت حیدر درون قبر می‌خوانم برای حضرت حیدر علی حبّه جنّه، قسیم النّار و الجنّه وصیّ المصطفی! حقّا، امام الانس و الجنّه 👇
4_5994306587387235844.mp3
9.37M
زمينه (عجب سروى؛ عجب ماهى؛ عجب ياقوت و مرجانى) 🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه 🗓 جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
. 📃 حتی تصور بی تو زندگی‌کردن اصلا؛ ابدا 🎙 از 🗓 ۱۴۰۱ 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) حتّی تصوّر بی‌تو زندگی کردن، اصلا؛ ابدا حتّی تحمّل یک‌دم از تو دل کندن، حاشا؛ کلا ای عزات، ماتم علی؛ غم معظّم علی میاد از ایوون نجف، دم محرّم علی تربت مطهر حسین، توو دست نوکر حسین سینه‌زنا همه میان به اذن مادر حسین بیا حسین! در آن لحظه‌ای که می‌گویند: به عزّت و شرف «لا اله الا الله» حتّی برای یک‌لحظه بی‌تو سر کردن، اصلا؛ ابدا حتّی تصوّر توو فراق تو مردن، حاشا؛ کلّا هیئتا همه حرم تو؛ حریم محترم تو زینب عقیلةالعرب، مقسّم کرم تو روضه‌های پرشرر تو؛ عشّاق خون‌جگر تو همیشه تحت‌نظر خواهر مقتدر تو زینبی‌ام! در آن شور، در آن پریشانی در آن دمی که نفخ صور می‌رسد از راه حتّی تصوّر یک دم از غمت غافل، اصلا؛ ابدا حتّی تجسّم جنّت بی ابوفاضل، حاشا؛ کلا ای یل دلاور حسین؛ امیر لشگر حسین دنیا و آخرت ما توو دست حیدر حسین یکّه‌تازه فارس‌العرب؛ امیر هاشمی‌نسب تویی خدای جنم و وفا و غیرت و ادب من از ازل به زیر رایةالعبّاسم با دستای اباالفضل، اسیر ثارالله .👇
4_5994306587387235847.mp3
20.04M
زمينه (حتّى تصوّر بى‌تو زندگى كردن، اصلا؛ ابدا) 🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه 🗓 جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
. 📃 تا توی چاه افتادم رسیدی 🎙 از 🗓 ۱۴۰۱ 📍 🏷 (علیه‌السلام) تا توی چاه افتادم، رسیدی منو گرفتی، بالا کشیدی از تو همیشه آقایی دیدم ولی تو از من، خوبی ندیدی چه خوبه دادن سر برا سر! چه خوبه خون‌جیگر برا سر! چه خوبه ناله و اشک برا مشک! چه خوبه چشمای تر برا سر! دلم پر از امید شده با گریه روی سیام، سفید شده با گریه چه خوبه آخرش بگن فلانی آخر برات شهید شده با گریه پشت‌سر هر خوبی، تو بودی محبوب هر محبوبی، تو بودی آرامشی که من رو رها کرد از دل هر آشوبی، تو بودی من به دلم، حیات میدم با گریه سلام به کربلات میدم با گریه تا توو هیاهوی زمین می‌میره دلم و باز نجات میدم با گریه چه خوبه خواستن نور برا نور! چه خوبه این همه شور برا نور! چه خوبه شوق یه نسل برا وصل! دعا برای ظهور، برا نور .👇
4_5994306587387235858.mp3
13.26M
شور (تا توی چاه افتادم، رسیدی) 🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه 🗓 جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
. (یک‌نفر مانده بود در گودال با سپر میزدند زینب را تیغ ها ) 🎙 مداح: 🏷 یک نفر در میان گودال و صد نفر میزدند زینب را تیغ ها مانده بود در گودال با سپر میزدند زینب را هر چه او بیشتر نفس میزد بیشتر میزدند زینب را هرچه او بیشتر نفس میزد .. بیشتر میزدند زینب را ..  تیغ ها مانده بود در گودال با سِپَر میزدن زینب را ..  یک نفر مانده بود در گودال صدنفر میزدن زینب را .. ............. عین روایته شبای جمعه کربلا شب زیارته عین روایته مادرتم گوشه گودال بی طاقته عین روایته شبای جمعه تو حرم مجلس روضته باد مخالف که به مقتل وزید صورت ماه تو رو زینب ندید کاش که آبی به لبت میرسید ای به فدای غریبِ شهید **** عین روایته شلوغه قتلگاه نزدیکه سه ساعته عین روایته هزار و خورده ای روی تنت جراحته عین روایته بردنه پیرهن تو بدترین غارته به خاک گفتم بشه پیراهنت به آب گفتم تشنه کشتنت به نیزه گفتم که عزیزه تنت بسه همین قدری که پاشیدنت **** عین روایته روضه ی ناموسه تو بدترین مصیبته عین روایته حرفی که نشنیده بودیم حرم اسارته عین روایته دیدن سایه ی زینب هم جسارته هلهله ی دشمنو دارم به یاد یَومٌ فَرِحَت بِه آلُ زیاد موی تو افتاده به دستای باد هیچیکی جواب گریه هامو نداد خواهش میکنم برید کنار من خودم خاکش می کنم منت می کشم خاکش کنم یک نفس راحت میکشم .👇
4_5994306587387235842.mp3
8.07M
روضه (عین روایته؛ شلوغ قتلگاه) 🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه 🗓 جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
. گریز به قتلگاه (س) ای به طاعاتِ خدا عشقِ تو میزان یاحسین ذاتِ حق را برترین اثبات و برهان یاحسین نامِ نیکت همترازِ آیه های سجده دار راًسِ خونینت سرِ نی خوانده قرآن یاحسین آتشِ هیزم کجا و آتشِ عشقت کجا آن کند خاکسرم این نورباران یاحسین شد ثناخوانت زبانِ قاصرم با این امید مردمِ چشمت مرا سازد خرامان یاحسین بارها از روضه خوانهایت شنیدم که گرفت از تو حاجت گبر و ترسا و مسلمان یاحسین بنده ی ناپاکم اما آرزو دارم شوم کمتر از مور و تو از بهرم سلیمان یاحسین تیرگیهای دلم محتاج انوارت شده پس طلوعی تازه کن خورشیدِ ایمان یاحسین این دلم هم لایقِ انوارِ قدسیِ تو نیست چون که در آن جا گرفته جرم و عصیان یاحسین معصیت کردم شدم ننگت ولی عارت که نیست من هم از نامت برم فیض فراوان یاحسین گر چه غرق معصیت هستم ولیکن سالهاست چشم کم سویم شده بهر تو گریان یاحسین اشکِ چشمم آبیاری میکند باغ درون بارور میسازدم همچون گلستان یاحسین در غمت هرکس بگرید با دلِ خالی ز ریب میشود روز قیامت شاد و خندان یا حسین آه از آن ساعت فتادی بر زمین از صدر زین خواهرت آمد به سوگت سینه سوزان یا حسین زین مصیبت گر چه طوفانی شد آن دریای صبر گریه کرد اما نشد مغلوب طوفان یاحسین کوهِ صبر و استقامت در غروبی غم فزا ماند با بغضِ گلو و جسمِ بی جان یاحسین در عزایت عالم ایجاد اگر گرید کم است زینبِ کبری برایت شد پریشان یاحسین آنچنان گریم برایت گفت زینب در برت کاز نوایم نینوا آید به افغان یاحسین منتت را میکشند افلاکیان اما دریغ گشته ای مولای این اقوام نادان یاحسین همچو خورشید جهانتابی که پشت ابر خون گشته جسم اطهرت از دیده پنهان یاحسین جای سالم در تنت نبوَد که من بوسم تورا بوسه گاهم را بریده تیغ بران یاحسین جان خواهر عطر مادر میدهد اینجا چرا آمده زهرا ز جنت بر تو مهمان یاحسین گر پدر انگشتری احسان سائل کرده بود داده ای انگشتر و انگشت قربان یا حسین دور نعشت قدسیان سینه زنند و نوحه خوان در عزایت شد معزا عرش رحمان یا حسین طاق ابرویت بوَد دانشگه ایمان و عشق هیئتت باشد (حسن) را چون دبستان یا حسین مینویسد تا به نامت زنده ماند نام او چون تویی زینت به جانش جان جانان یاحسین ✍ .
. سلام الله علیها همتا زنی چو دختر خیرالنسا نبود دختر بسان دختر شیر خدا نبود این دخترازسلاله ایثار و عاشقی ست بی عشق او که شوروصفا باصفانبود زهد وعفاف، گرمی بازار محفلش وصف حیای زینبی اش در حیا نبود شاگرد درس فاطمه و تالی علی آئينه وفاست و چون او دو تا نبود اوکوکبی بودکه فروغش ستودنی ست مهری بود که لایق شأنش سما نبود او بنده بود و حق عبادت ادا نمود یکدم جدا ز بندگی ربنا نبود دشمن اگرچه تیغ و سنانش سلاح بود او را به جز سلاح دعا و بکا نبود چشم فلک ندید،چو زینب به روزگار درک کسی به مرتبه اش آشنا نبود درعرصه های صبروحیا و وقارو شور او یکه تاز بود و جز او مقتدا نبود خلقش تجلی سکنات خدیجه بود نطقش جدا ز هیمنه مرتضا نبود ازخطبه های شعله ورش بود،آشکار جزدرمسیر حق دل او مبتلا نبود زینب اگرنبود، نشانی زدین نبود دیگر نشانی از اثر کربلا نبود درراه حق،قدش خم ومویش سپیدگشت اینها اگر نبود که در دین بقا نبود جز خون دل نخورد ز خوان زمانه اش دردش زیاد بود و ولیکن دوا نبود بنیان کفر و ظلم و ستم را خراب کرد او از لسان و صولت حیدر جدا نبود زینب کجا و کوفه و شام بلا کجا؟ گویا که او ز طایقه هل اتا نبود از کربلا به کوفه و از کوفه تابه شام سهمش به غیر غصه و درد و بلانبود دنیا چه کرد با دل او ، آنهمه ستم در حق او ز راه عداوت روا نبود آن پرچمی که سرخ شد از خون کربلا بی صبر و بی رشادت زینب به پانبود با آنکه گشت هجر و جدایی نصیب او اما دلش ز یاد برادر جدا نبود آمد به قتلگاه ،به یارش نظاره کرد یک سالمی به تن از نیزه ها نبود ✍ ‌.
. سلام_االه_علیها سایه ی سرم... ای سایه ی روی سرم ، با سر رسیدی... امشب به مهمانی این دختر رسیدی تو که به ویرانه،صفا دادی عزیزم... از نیزه چندین دفعه افتادی عزیزم؟ ای که شبیه قرص ماهی ، میدرخشی شانه نشد موی سرم ، بابا ببخشی حتما خبر داری که ابرویم شکسته.. از ضربه ای ناجور ،پهلویم شکسته... با چشم تارم زخم هایت را که دیدم یک کربلا را در میان دل کشیدم دردانه ت کنج خرابه نیمه جان است ترتیب دندان های من ،یک در میان است دیدم‌پس از تو ، بغض قوم بی حیا را بزم شراب و ازدحام کوچه ها را از من‌گرفته معجرم را مردکی پست بابا کشید موی سرم را مردکی پست لبخند دختر ها زند آتش به جانم دق میکنم‌آخر از این لکنت زبانم دانی که چهل منزل چه غمهایی کشیدم.. من را ببر به حرمت موی سپیدم... ✍ ..................... . کنون که داغ تو بر سنگ‌ هم اثر بگذارد چه مرهمی ز غمت عمه بر جگر بگذارد برو بهشت که جبریل جای خشت خرابه برای زیر سرت بالشی ز پر بگذارد سه سال داری و صد زخم، باید عمه‌ات امشب برای غسل تنت وقت، بیشتر بگذارد کجاست فاطمه تا بازوی شکسته ببیند علی کجاست به دیوار غصه سر بگذارد منم حسین و، تو عباس، پس رواست که عمه کنار پیکر تو ، دست بر کمر بگذارد تن کبود تو را بین قبر می‌نهم اما هلال قامت رنجیده‌ات اگر بگذارد کنار عمه بمان؛ من نمی‌گذارم از این پس در این خرابه کسی با تو سر به سر بگذارد بمان عزیز دلم قول می‌دهم نگذارم دوباره چوب ، قدم بر لب پدر بگذارد خودم به پای خودم می‌روم دوباره به بازار کفن برات بگیرم سنان اگر بگذارد .
. یا رقیه ای سر در خون خضاب ای لاله ی خوشبوی من لطفاً از پیشم نرو امشب بمان پهلوی من زانوانت را نیاوردی سرم بی بالش است لا اقل بگذار امشب سر روی زانوی من قصد دارم وا کنم این پلکهای بسته را کن تماشایم ولی بابا ! نپرس از موی من برنمی دارم سرت را چون برایم مشکل است خورد شد با تازیانه هر دو تا بازوی من اصلاً امشب من قراری می گذارم با خودت من به ابروی تو می گِریم تو بر ابروی من غصه ی من را نخور آنقدر محکم هم نبود جای سیلی ماند تنها چند شب بر روی من محسن ناصحی ✍ .