امام حسین ع
. #مدح_امیرالمؤمنین #فتح_خیبر کعبه اگرچه قبله ی ما تا به محشر است اما طواف صحن نجف چیز دیگر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🎼سبک شعر #شور #امام_کاظم
⌚️مناسبت حضرت #موسی_بن_جعفر
امام #موسیبنجعفر #الکاظم علیهالسلام
📜 #نام_شعر سرفرازه
دستی که پیش امام ما درازه
🎤مداح #کربلایی_حسن_عطایی
🌺
بند اول
ســرفـــــــرازه
دستــــے ڪـه پیـــش امــــــامِ ما درازه
درخونټــــون به روے همــــــہ بــازه
(هـــــواے حــــرم فقط بمـــا میســـــازه۲)
بیقــــــرارم ، اے نگـــــــارم
(باتــــــودیگــــہ ، غـــــم نـــدارم۲)
(باتـــــو ندارم غــــــم دنیــــــارو۲)
بادختـــــرِ ٺـــو دارم زهـــــــرا رو
وقتـــــے رقیـــہ ڪربــــلا میـــده
(معصـومـــہـ ڪاظمینـ🕌ـۍ ڪن مارو۲)
(آقــــام باب الحــــوائــج ۵)
🌺
بند دوم
پا گـــرفتـــم
ازعلــــے برات ڪربــــلا گرفتـــم
ازخـــــدا خواستـــــم و ازشمــــــا گرفتـــــم
(ازشمــــا زیـــــارٺ رضـــــا گرفتـــــم۲)
تاتـــوشــــــاهــۍ ،زیر دِینَــــــم
(مـــ🕊ـرغ بام ، ڪاظمینــــ🕌ــم۲)
(میدونــــم میرســـہ به تــو صــــــدام۲)
عمریـــہ در این خونــــہ گـــــدام
معصـــــومـہـ سفـــــارش ڪــرده مارو
(باب الحوائــــــج ڪربـــــلا میخـــــوام۲)
(آقــــام باب الحــــوائــج ۵)
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم
بند١
می میرم برات
برایِ لرزشی که مونده توو صدات
چه کرده زهرِ سینه سوز، با تو که
نمی بینه چشات
بوسه لازمه
به پیکری که روو به قبله عازمه
نفس نداره اونکه داره جون میده
امام ِ کاظمه(ع)
تموم پیکرش شده کبود
برایِ تازیانه جا نبود
اسیرِ سلسه توو احتضار
با دست و پای بسته بود
بند٢
غرقِ شور و شین
دوباره اشک می ریزه کاظمین
عزا گرفته و دوباره تازه شد
مصیبتِ حسین(ع)
یاوری نداشت
پدر نداشت و مادری نداشت
میونِ قتلگاه تشنه شد شهید
به تن سری نداشت
عزیزِ قلبِ مصطفی(ص)حسین(ع)
شهیدِ خشم و کینه ها حسین(ع)
غریبِ غرقِ خونِ بی کفن
ذبیحِ بِالقفا حسین(ع)
#خادم_الزهرا (سلام الله علیها)✍
#زمینه_روضه_ای_شهادت_موسی_بن_جعفر
#بیست_پنج_رجب
.
#زمینه #شهادت_امام_کاظم
شهادت موسی بن جعفر علیه السلام
بدون عشق تو _عمر و هدر دادم
تا کاظمین امشب_دلم رو پر دادم
باب الحوائج هستی و حلال مشکلاتی
بابای سلطانی توییکه معنی حیاتی
تو علت آرامشم روی پل صراطی
من حاجتامو آقا ، میگیرم از همین در
تو سختیا میخونم ، یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
.........
با حالتی مضطر_کنج سیه چالم
از ضربه ی دشمن_شکسته شد بالم
خلصنی یا رب رو لبم اشکام شده روونه
وقتی که میگه ناسزا قلبم رو میسوزونه
تنهای تنهام جز خدا کی حالم و میدونه
از تازیونه جونم،دیگه به لب رسیده
زهر جفا اثر کرد ، شد قدم خمیده
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
..........
روزا و شبهامو_ با غصه سر کردم
به یاد معصومه_چشمامو تر کردم
کاشکی یکی از دخترم واسم خبر بیاره
دوری برا دختر یه درده غم رو دل میزاره
گریم گرفت واسه رقیه که بابا نداره
دردم به پا رقیه ، اصلا حساب نمیشه
از داغ عمه زینب ، گریونم همیشه
واویلا واویلا
۲۳ رجب۱۴۰۱
#هاشم_محمدی_آرا ✍
👇
#عید_مبعث_حضرت_ختمی_مرتبت_محمد_مصطفی_ص
قال رسول الله (ص): ذکر علی عباده
این محفل ختم رُسل، یا بزم شکر داور است
این حلقه ی ذکر علی، یا بعثت پیغمبر است
مبعث شب وصف علی، نه جای ذکر دیگر است
هرگز نپنداری جدا، جانِ نبی از حیدر است
اینگونه از شبهای سال، این لیله المحیا سر است
عید رسول الله شد، افضل ز اعیاد خدا
ختم رسل شد مصطفی، بهر ولای مرتضا
دانی چرا مبعوث شد بهر رسالت مصطفا
تا که خدا فرمان دهد او را پیِ امرِ ولا
تنها نه در خمّ غدیر، از قبل فرمودش خدا:
حیدر ولی اللهی اَش، باشد همه اسرارِ ما
دین آسمانی بی ستون باشد به یمنِ مرتضا
هر جا که احمد پر کشد، آنجا نظر گاه علیست
مافوقِ طاقِ عرشِ حق، خطّ گذرگاه علیست
اصلاً برای مصطفی، سرمایه ی پیغمبری
در عرش و فرش و برّ و بحر، یکجاست صوت حیدری
معراج نه، غارِ حرا نه، نزد قرب داوری
صوتِ علی زد حرف اول را، نه صوت دیگری
یعنی خدا غير از نبي ، بر هر که دارد سروری
صوتِ علی، آهنگ زیبای دلِ پیغمبر است
با این صدا او آشنا، از ابتدا تا آخر است
بعثت حقیقت دارد اما، این حقیقت با علیست
قرآن شریعت دارد اما، این شریعت با علیست
احمد طریقت دارد اما، این طریقت با علیست
دینش هدایت دارد اما، این هدایت با علیست
عترت ولایت دارد اما، این ولایت با علیست
دانی که سرّ مصطفی در چیست ، هم وِردِ لبش
یک روح در دو کالبد، این است اصلِ مطلبش
این عید را ذکر علی، بالاتر از هر مطلبی است
ما مدحِ مولا را اگر داریم بر لب، از نبی است
هر کس که با این ره مخالف باشد از ما اجنبی است
ذکر علی، ذکر جوانمردان به هر روز و شبی است
این ذکر ، زینت بخشِ مَه رویان به هر لعلِ لبی است
ذکرِ سماوات و زمین، حیدر امیر المومنین
بعثت همین است و همین، حیدر امیر المومنین
احمد به جرم عشقِ او، در جنگ ابرویش شکست
زهرا برای یاری اش، در کوچه بازویش شکست
اصلا حسن، با ذکر نام او، گُلِ رویش شکست
آری حسینش در تهِ گودال، ابرویش شکست
با سنگ کوفی حرمتِ زینب، ز هر سویش شکست
ذاتِ پیامِ جاودانِ بعثتِ احمد، علیست
قرآن بخوان، جانِ کلامِ خالقِ سرمد، علیست
#عید_مبعث #مبعث #بعثت
#حضرت_ختمی_مرتبت_محمد_مصطفی
#محمود_ژولیده ✍
..............
.
باور كنيم رجعت سرخ ستاره را
ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را
باور كنيم رويش سبز جوانه را
ابهام مردخيز غبار كرانه را
باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است
باور كنيم سكّه به نام محمد(ص) است
از سفر فطرت از صحف از صحف از زبور
راوي! بخوان به نام تجلي، به نام نور
آفت نبود و موت نبود و نفس نبود
او بود و بود او جز او هيچ كس نبود
«قال الست ربكم» ي را بلا زدند
فالي زدند و قرعه تكوين ما زدند
سالار «كنت كنز» در آيينه نطفه راند
برقي جهيد و خرمن آدم نشانه ماند
ويرانه گرد خانه زنجير او شديم
ز افلاكيان خليفه تقدير او شديم
گرديد چرخ و خاك فلك كو به كو نشست
آدم رهيد و نوح به جودي فرو نشست
ايوبها به سفره كرمان كَرَم شدند
يعقوبها به حوصله پامال غم شدند
موسي بسي ز نيل حوادث امان گرفت
تا همچو نيل دامن فرعونيان گرفت
بسيار بت شكست كه از سيم كرده بود
تهمت به بت زدند، براهيم كرده بود
از رشكِ لطف، جان ملايك ملول ماند
هيهات بر زمانه كه انسان جهول ماند
باور كنيم رجعت سرخ ستاره را
ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را
باور كنيم رويش سبز جوانه را
ابهام مردخيز غبار كرانه را
باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است
باور كنيم سكه به نام محمد(ص) است
راوي! به شب، حجاب نكويي، حجاب قـُبح
راوي! به صبح، صبح شكافنده، صبحِ صبح
راوي! به فتح، فتح نمايان به آسمان
راوي! به تين و زيت و به افسانه زمان
راوي! بخوان به خواندن احمد در اعتلا
بر بام آسمان، شب معني، شب «حرا»
شبها شبند و قدر، شب عاشفانههاست
عالم فسانه، عشق فسانهي فسانههاست
راوي! بخوان كه رستم افسانه ميرسد
جوهر فروش همت مردانه ميرسد
راوي! بخوان كه افسر سيارگان مَه است
راوي! بخوان كه مهدي موعود در ره است
باور كنيم رجعت سرخ ستاره را
ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را
باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است
باور كنيم سكه به نام محمد است
خونين به راه دادرسي ايستادهايم
چون لاله داغدار كسي ايستادهايم
اي دوست! اي عزيز مجاهد! رفيق راه!
مقداد روز! مالك ِ شب! ميثم پگاه!
اي در صفا به همت مردانه استوار
اي مرد مرد! مرد خدا! مرد روزگار
مرغي چنين بلازده جان در قفس نداد
حقا كه داد عشق تو دادي و كس نداد
رفتي كه بازگردي و تا ما خبر شديم
اي پيشتاز قافله! بيهمسفر شديم
گيتي به اهل عشق، به دستان، چه ميكند
حالي به ما شقاوتِ پستان چه ميكند
با ما چه ميكنند به رندي در آشيان
اين نابكار خانه به دوشان، حراميان
اي دوست! اي عزيز! رهايي مباركت
از همرهان خسته جدايي مباركت
اين جا خوش است ضجه زنجيريان هنوز
مردم كـُش است دشنه تقديريان هنوز
اين جا هنوز عرصه گير و كشاش است
#معلم
#روضه_حرکت_کاروان_حسینی_از_مدینه_منوره
مدینه! با همه شادی و غم، خداحافظ
ز رنج و درد و بلا، بیش و کم خداحافظ
به کوهِ غصه از اینجا روم خداحافظ
که میبرم همه اهلِ حرم خداحافظ
خدای فاطمه کرده بسوی من اِقبال
اراده کرده که بیند مرا تَهِ گودال
اراده کرده خدا تشنه کام، این لب را
که بشنود ز لبِ خشک، ذکرِ یارب را
به جسمِ خسته ببیند، عبورِ مرکب را
اراده کرده ببیند اسیر، زینب را
شبِ مدینه اگر که مجال بگذارد
بگو مخدره معجر زیاد بردارد
به دخترانِ حرم یک به یک بگو، سردار!
که گوشواره و خلخال را سبک بردار
سه ساله را همه جا روی دوشِ خود بگذار
رباب را کُمکَش کن، به بردنِ گهوار
میانِ قافله نوزاد را بگردانند
هماره دورِ سرش حِرز را بچرخانند
ای آفتابِ حرم، باش سایه سارِ حرم
مواظبِ حرمم باش، ای قرارِ حرم
بمان تو تا دمِ آخر، بمان کنار حرم
رشیدِ من! همه جا باش پاسدار حرم
سپاهِ کفر، اگر چشمِ تو ببیند دور
خدا نکرده رسد بی حیائی اَش به ظهور
خدا نکرده اگر سایه ی تو کم بشود
بدانکه قدّ من اول ز داغ خم بشود
سپس هجومِ حرامی سوی حرم بشود
حجاب و چادر و معجر، نه محترم بشود
که احترام به زینب نمیکند دشمن
ولی سوار به مرکب نمیکند دشمن
پس از من و تو هزاران بلاست تقدیرش
نه محرمی است که یاری کنند، تدبیرش
نه فرصتی است که گردد رها ز زنجیرش
رگِ بریده کند یاری اَش، به تکبیرش
در آن غبار که تا شام و کوفه دارد آه
شوند قافله را شمر و حرمله همراه
تمامِ آینه ی بوتراب، یاعباس
به نیزه رَاسِ تو در اضطراب، یاعباس
که پیشِ تو به دو چشمِ پر آب، یاعباس
نگاهِ زینب و بزمِ شراب، یاعباس!
به غیرِ پَستی و هیزی، نبیند از کفار
بجز خطابِ کنیزی، نبیند از کفار
#روضه_حرکت_کاروان_حسینی_از_مدینه_منوره
#حرکت_کاروان_از_مدینه
#خروج_کاروان_از_مدینه
#محمود_ژولیده
.
.
#شور #زمینه
شهادت #امام_کاظم علیه السلام
#عبدالله_باقری✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هر کی میگه گرفتارم
گِره افتاده توو کارم
به کی توسلکنم؟ - میگن: باب الحوائج ۲
هر کی میگه مریض دارم
وَخیمه حال بیمارم
به کی توسل کنم؟ - میگن: باب الحوائج ۲
بابای امام رضا / حسابی دست و دل بازه
بابای امام رضا / روتو زمین نمیندازه ۲
(آقای کاظمین - (تو رو به جدّت حسین) ۳) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هر کی کم آورده دیگه
یه نوری توو دلش میگه
هنوز یه راهی مونده - بگو: باب الحوائج ۲
اگر زمین خورده هستی
چشاتو رو همه بستی
هنوز پناهی مونده - بگو: باب الحوائج ۲
بابای امام رضا / شروع سِیر پروازه
بابای امام رضا / روتو زمین نمیندازه ۲
(آقای کاظمین - (تو رو به جدّت حسین) ۳) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هر بار درش رو کوبیدم
خیلی چیزا ازش دیدم
گدای موسَی الْکاظمم - میگم: باب الحوائج ۲
من که پای علم هستم
هوایی حرم هستم
من که حرم لازمم - میگم: باب الحوائج ۲
بابای امام رضا / همیشه آغوشش بازه
بابای امام رضا / روتو زمین نمیندازه ۲
(آقای کاظمین - (تو رو به جدّت حسین) ۳) ۲
#شهادت_امام_کاظم
.👇