سرود شور زیبا _میلادِ اُخت الرضا حَضرتِ معصومه سلام الله علیها _ کربلایی حسین طاهری
•┈┈••✾••✾••┈┈•
(غرقِ بارونه مدینه امشب۲
یه ملیکه اومده درست مثه زینب۲)۲
یه فرشته غرق خوابه،تویِ آغوش یه مادر
پا گذاشته توی دنیا،دختر موسی بن جعفر
(امام رضا صله میده آهای گرفتارا ۲
رسیده برگِ شفاعت واسه گناهکارا)۳
روحِ ایمانی ... شرحِ قرآنی ۲
همه دنیا میدونن بهشتِ ایرانی
بی خیال نور خورشید،نور گنبدت رو عشقِ
(برا ایرونیا بانو حرمت مثل دمشقِ)۲
خزونه قلب و دلم؛زنده از بهار شماست ۲
تموم اعتبارمن ز اعتبار شماست ۲
(امام رضا صله میده آهای گرفتارا ۲
رسیده برگ شفاعت واسه گناهکارا)۳
(هر کسی خانوم،حرمُ دیده
میگه خیلی بوی مشهدالرضا میده)۲
شب میلاد تو بانو دل به شور و شعف افتاد ۲
دمِ ایوون شما یاد نجف افتاد
جنازمُ میبرن وادی السلامِ علی ۲
علی امام من است و منم غلام علی ...
تموم احترام من به احترام علی
علی امام من است و منم غلام علی
جنازمُ میبرن وادی السلامِ علی ۲
علی امام من است و منم غلام علی ...
جنازمُ میبرن سمت کربلای حسین
هزار جان گرامی فقط فدای حسین ...
حسین .... حسین ....
┈┈••✾••✾••┈┈
#کربلایی_حسین_طاهری
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
مدح و توسل زیبا _میلادِ اُخت الرضا حَضرتِ معصومه سلام الله علیها _ حاج حسن خلج
•┈┈••✾••✾••┈┈•
تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی
مریم قدیسۀ ذریۀ طاها شدی
یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم
قبلۀ عرشی ترین سجادۀ دنیا شدی
بوسه بر دستِ تو بر سادات واجب می شود
چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی
در میان شوره زار قم بهشتی ساختی
مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا شدی
جا نماز غرقِ نورت گوشۀ عرشِ خداست
در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی
وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث
مثل بنت المصطفی صدیقۀ کبری شدی
پیشِ پایت دیدنی باشد قیام موسوی
با جلال فاطمی خاتونِ بی همتا شدی
ناز چشمان تو و ذکر خداهای پدر
کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی
خواهر سلطانِ عالم کار سلطان می کند
بر حسینِ خانواده زینبِ کبری شدی
خندۀ معصوم تو آرامشِ جان رضا
بهترین تسکین قلبت صوتِ قرآن رضا
از همان اول دلت گشته گرفتار رضا
بین صحن چشمهایت نقش رخسار رضا
جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست
عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا
یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ
عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا
در تمام عرضه های بندگی پاک تو
همچنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا
تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی
کاملا باشد کلامت عین گرفتار رضا
آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی
در حریم عاشقی باشی علمدار رضا
هرکه عمری خاک بوسی حریمت را کند
تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا
ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم
دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا
روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من
آبرو داری بود کار تو و کار رضا
دلخوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم
خاکساری تو می گردد شفیع محشرم
تا که دل را آه سینه راهی قم می کند
با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند
آه چون از دل برآید کار آتش می کند
بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند
آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل
حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند
هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده
هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند
با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد
کاسۀ خالیِ ما لبریز از خم می کند
نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم
ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند
لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا
خون زینب در رگانِ تو تلاطم می کند
شاعر : حاج قاسم نعمتی
┈┈••✾••✾••┈┈
#حاج_حسن_خلج
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
┄┅═══••✾❀✾••═══┅
#چاوشی_خوانی_زائران_اماکن_متبرکه_زائران_مکه_مدینه
اشعار چاوشی خوانی زائران اماکن متبرکه |زائران مکه ومدینه | استاد حاج غلامرضا سازگار
 اشعار حج -( خداحافظ ای کعبه ای بزم یار )
خداحافظ ای کعبه ای بزم یار
خداحافظ ای بیت پروردگار
خداحافظ ای محفل اهل راز
خداحافظ ای قبله ام در نماز
خداحافظ ای کوی مطلوب من
خداحافظ ای بیت محبوب من
خداحافظ ای از تو دل منجلی
خداحافظ ای زادگاه علی
خداحافظ ای سجدگاه رسول
خداحافظ ای جای پای بتول
خداحافظ ای شمع هر انجمن
محل طواف حسین و حسن
به خاک تو ای آرزوی همه
بود جای پیشانی فاطمه
اگر میهمان بدی بوده ام
به دامان پاک تو رخ سوده ام
از این در برون با چه حالی روم
مبادا که با دست خالی روم
خوش آندم که با سوز و شور و دعا
در آغوش خود من گرفتم تو را
خوش آندم که در استلام حجر
نهاذم به دامان پاک تو سر
چو مُحرم شدم با تو مَحرم شدم
کنار تو از اشک زمزم شدم
اگر خواهی از خود جدایم کنی
کرم کن که عبد خدایم کنی
صفائی دگر بر روانم بده
امام زمان را نشانم بده
سراپا شدم ناله و اشک و سوز
امام زمان را ندیم هنوز
اگر چه به وقت وداع همه
شنیدی زهر زائری زمزمه
دلش از شرار غم افروختی
به وقت خداحافظی سوختی
بیاد آرای بیت غم افروختی
شب هشتم ماه ذیحجه بود
همان شب که با گریه و شور و شین
خداحافظی کرد با تو حسین
کنار تو زد عاشقان را صلا
دل شب روان شد سوی کربلا
چه باشد مرا هم عطائی کنی
چو مولای خود کربلائی کنی
پس از فیض زمزم براتم بده
صفائی زآب فراتم بده
خداحافظ ای خاک بیت الحرام
خداحافظ ای حجر و رکن و مقام
به ناچار اگر میروم زین حرم
مبادا بود نوبت آخرم
مبادا که نومید رانی مرا
برانی و دیگر نخوانی مرا
اگر داشت (میثم) در این خانه راز
دلش جانب کربلا بود باز
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
#چاوشی
#زائر
#حجاج
.
#چاوشی_خوانی_زائران_اماکن_متبرکه_زائران_مکه_مدینه
اشعار چاوشی خوانی زائران اماکن متبرکه |زائران مکه ومدینه
شعر مدینه النبی(مـــــدینه شـــد گـُل یاسَت کجا نیلوفری )
مـــــدینه شـــد گـُل یاسَت کجا نیلوفری
کدامین کوچه دارد داغ مـرگ مادری
مـــــدینه در کــــجاست، مــزار فاطمه
کـــجا گــــشـته خـــزان، بـهار فاطمه
فاطمه، فاطمه، فاطمه۲
مدینه کوچه هایت بــوی زهرا می دهد
نشان از غربت شبهای مـولا می دهد
مـــــدینه در کــــجاست، مــزار فاطمه
کـــجـا گــشتـه خـــزان، بــهار فاطمه
فاطمه، فاطمه، فاطمه۲
مــدینه در کدامین کوچه زهرا را زدند
کجا در پیش طفلان یار مولا را زدند
مـــگر آنــجا علی، دو دستش بسته بود
کــه زهـــرا نـــالــه دلــش آهسته بود
فاطمه، فاطمه، فاطمه۲
سکوتت ای مدینه می زند بر جان شَرر
سخن بــا ما بگو از قصه دیوار و در
بـــــگو از غــــربت امـــــــیر المومنین
بـــگـو شــد فــاطـمـه کجا نقش زمین
فاطمه، فاطمه، فاطمه۲
مـــــــدینه ای گـــــواهِ اشک پنهان علی
به دامانت نهان شد دستـه گلهای علی
مــــــــدینه کــــــــو بلال، بگوید تا اذان
شـــده وقـــت نــماز، پیمبر را بخوان
فاطمه، فاطمه، فاطمه۲
#حجاج
.
.
#پندیات
بهارعمرماگرددخزان،آهسته آهسته
زدنياميرودپيروجوان،آهسته آهسته
کسی غير ازخدا هرگز دراين عالم نمی ماند
اجل آيد سراغ اين وآن آهسته آهسته
به زرق وبرق اين دنيامشو ای بیخبر مايل
ببايد چشم پوشی ازجهان آهسته آهسته
به مال ومنصب وحسنت منازو تومشو غرّه
که زيرخاک بايد شد نهان آهسته آهسته
اگردارای قدرت هچورستم درجهان باشی
رسد روزی که گردی ناتوان آهسته آهسته
به غفلت مگذران عمر گرانمايه بيا بشنو
بشو بيدار ديگر تو زخواب آهسته آهسته
به فردا گرکه پرسند ز نيک وبد چه ميگويی
که می گردی خجل گاهِ جواب آهسته آهسته
به باب و مادرِ خود کرده ای احسان بگو يانه
بده پاسخ بدونِ اضطراب آهسته آهسته
عبادت بی رياکن تاخدا گردد زتو راضی
اگر خواهی بهشتِ جاودان آهسته آهسته
خداوندا ببخشا شيعيان رادر صف محشر
به حق حضرت ختمی مَاَب آهسته آهسته
سليمانی به عشق زادهُ زهرا بود زنده
شفيع اوشود روز حساب آهسته آهسته
.
🔸️حسن ختام نوکری
🔸️اباعبدالله(ع)
همهی شور محرم ز نگاه زهراست
شافعسینهزنانحضرتزهرا فرداست
پرچم هیئتمان میشود آخر کفنم
بسکه در سینهیمن شور محرم برپاست
نمک روضهی ما روضه گودال شده
کربلایی شدنم چونکه به امضای رضاست
روضهی قتلگه و روضهی گودال بخوان
بانی روضهی گودال خدا در دل ماست
هر دلی تا که حسینیهی ارباب شده
وان دلسوختهدرهردوجهان قبلهنماست
(آسمان بار امان نتوانست کشید)
لیک این بارامانت به دل اهل ولاست
مزد این نوکریم شهد شهادت گردد
همهیحسنختامم بهدودستسقاست
#مرتضی_محمودپور
.
🔸️رباعیات
🔸️قبل از محرم
مدیون حسینم همهی عمر که دارم
بر سینه مدالی به دو عالم که نگارم
داده ز کرم بر من ناقابل و شادم
بر پای حسین بن علی سر بگذارم
نزدیک محرم شده دل تاب ندارد
این دیدهی آشفتهی من خواب ندارد
ما را برسانید به این قافلهی عشق
بیچاره کسی هست که ارباب ندارد
گشتم به غم عشق تو ای یار گرفتار
ما را چو وهب راه بده جان علمدار
از جرم و خطایم بگذر مظهر رحمت
من حُّر خطاکارم و تو شاه خریدار
#مرتضی_محمودپور
.
🔸️محرم در راه است
🔸️جانم حسین
سلسلهی کائنات بسته به موی حسین
عالم و آدم همه مست سبوی حسین
صفای زمزم حسین نور دو عالم حسین
شمسوقمرجلوهای گشته ز رویحسین
رحمت بی انتها از کرم و جود اوست
چشم دو عالم همه گشته به سوی حسین
هر که به پایش فتاد عزت عالم گرفت
لیله قدر نبی طرهی موی حسین
کرببلایش بود جنت و رضوان من
عطرجنان باشداز تربت کوی حسین
نهربهشت برین وقف شهیدان عشق
زلال این نهرشد روان ز جوی حسین
#مرتضی_محمودپور
.
سلطانی:
🏴زمینه یا شور شب سوم محرم الحرام ۹۸
حضرت رقیه سلام الله علیها
#زمینه_سوم_محرم_۹۸
#شور_سوم_محرم_۹۸
#جدایی_شکسته
🏴بند اول
جدایی،شکسته قلبه دختری رو
که داره،جون میده از فراق بابا
به کنج،خرابه بی قرار و مضطر
میگیره،از عمه زینبش سراغ بابا
دیگه زنده موندن عذابه براش
میترسه که میلرزه دائم صداش
شده چشم براه شده چشم براهه باباش
کجایی ای شمع و چراغِ خرابه کجایی
بیا که با تو شام تارم سحر شه بابایی
یا ابـتا یا ابـتا
🏴بند دوم
شبیه،فاطمه قامتش خمیده
تمومه،پیکرشم زخم و کبوده
خستهٔ،راهه که داره آبله پاش
آخه تو،محله ی یهودی بوده
لگد خورده که بی جونه پیکرش
زدن سیلی که تاره چشم ترش
گرفته آتیش گرفته آتیش معجرش
دیگه از این زمونه سیره بهونه میگیره
تا سر باباشو رو دامن میگیره میمیره
یا ابـتا یا ابـتا
۱۳۹۸/۴/۸
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
((روضه حضرت علی(ع) به جهت مراسم ختم پدر))
مجلس به مناسبت در گذشت یکی از محبان امیر المؤمنین منعقد شده است. این همه جمعیت از نقاط دو رو نزدیک آمدند در مجالس شما خانواده داغدیده شرکت کردند. به شما عرض تسلیت و دلداری دادند اما دلها را ببریم کوفه برای اول مظلوم عالم على اشک بریزیم ( ان شاء الله همه اموات گذشتگان، پدران و مادران خصوصا مجلس به نام از این محفل شاد شوند) وقتی سر مبارک امیر المؤمنین توسط ابن ملجم مرادی شکافته شد فرمود: فزت ورب الكعبه». به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «قتل ابن عم المضطفي: قتل على المرتضى قتله أشقى الأشقياء» پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید، على مرتقی کشته شد، او را شقی ترین اشقیا کشت.
امام را به منزل آوردند. تا نزدیک خانه رسید فرمود: من را زمین بگذارید، با پای خودم وارد خانه شوم تا زینب این منظره را نبیند، او طاقت ندارد.
: متن وصیت های خود را به امام حسن به نمود و سپس فرمود:
حسنم، وقتی از دنیا رفتم، خودت غسلم بده، خودت کفنم کن، خودت بر جنازه ام نماز بخوان، حسنم وقتی بدن من را داخل تابوت گذاشتی، تو و برادرت حسین عقب تابوت را بردارید، جلو تابوت خودش حرکت می کند. هر کجا پایین آمد، همان جا تابوت را زمین بگذارید. وقتی مولا به شهادت رسید، فرزندان امیرالمؤمنین بدن مبارک پدر را شبانه و غریبانه و مظلومانه حرکت دادند تا به سرزمین نجف رسیدند، سنگی درخشان یافتند، آن را برداشتند، لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود: این قبری است که نوح آن را برای علی بن ابی طالب ذخیره کرده است.
جنازه مولا را به خاک سپردند. از دفن بابا که برگشتند، به خرابهای رسیدند، دیدند از میان خرابه صدای ناله می آید: کجایی ای آقایی که هر روز می آمدی و برای من غذا می آوردی. با من حرف میزدی و با من انس میگرفتی. الان
چند روزی است که نیامده ای. و امام مجتبی سوال کرد: آیا اسمش را می دانی؟ عرضه داشت هر وقت سؤال
میکردم میگفت بنده ای از بندگان خدایم. صدای گریه امام حسن و امام حسین بلند شد: ای پیرمرد او بابای ما على بود. الان از دفنش برگشتیم، صدا زد: آقازاده ها! شما را به خدا مرا کنار قبر علی ببرید. کنار قبر على آوردند آن قدر این پیرمرد سرش را به قبر زد و علی علی گفت تا خود را به علی ملحق
کرد. اول کسی که کنار قبر امام دفن کردند، همین پیرمرد بود. صلى الله عليك يا مظلوم یا امیرالمؤمنين.
#ترحیم #پدر
(ختم پدر)
امیر مومنان فرمودند خدا رحمت کنه انسانی را که بداند از کجا آمده در کجا قرار گرفته و به کجا میرود –خدا رحمت کنه مرحوم آقای .....،چقدر زیبا و چقدر لطیف خدا بدون آنکه دل بنده ای امتی قبلیه ای رو بدرد بیاره ،در سوره الرحمن میگه کل من علیها فان ،خانواده ......مرگ مال باباتون نیست –مرگ مال یه قوم و قبیله ای نیست ،آیه بعدش میفرماید و یبقی ربک ذوالجلال والاکرام ،هیچکی باقی نمی مونه جز ذات اقدس الهی ،فلذا مرحوم آقای ....هم ازین پدیده مرگ مستثنی نبوده،هیچکی باقی نمی مونه –سوره مبارکه اعراف و منافقون دوتا آیه مضومنش مثل همه فرقی نمیکنه خدا میفرماید:بنده ی من کجا میخوای بری تو این کره ی زمین یا هرکجا که مرگ دامانت رو نگیره –میفرماد اجل انسان فرا برسه ثانیه ای و لحظه ای تاخیر و پس و پیش نداره –حالا بگو فلانی مریضه بهترین اطبا روز هم جمع بشن با تجهیزات پزشکی بالا بخوان مداوایش کنند –چقدر میتونن؟صد سال؟دویست سال؟میفرماید علم به یه جاهایی میرسه که عقل بشر هم ظرفیت اونو نداره –الانم بعضی از فرزندان شما میگن پدر مادر شما زمان گذشته و قدیم با نبود امکانات چطور زندگی کردید ؟دوست سال دیگه فرزندانمون به ما میخندند میگن اون زمان شما چطوری زندگی کردید ؟همین طور که بریم جلوتر زندگی پیچیده تر میشه –علم به خیلی جاها میرسه –اما یدونه علم هستش نزد خدا باقی مانده هیچکسی ازش خبری نداره میفرمایند اگر بشر میدانست که فلان ساعت فلان جا اینطوری میخوام بمیرم ،هیچکی باقی نمی موند لحظه شنیدن دق میکردند و میمردند –میفرماید علم مرگ نزد خداست حتی پیغمبر خدا هم –قابض الارواح امدند اجازه گرفته فلان ساعت چه جوری پیغمبر خدا هم می رود-مرحوم اقای ......ازین پدیده مستثنی نبوده هیچکسی نیست –وقتی آدم یه نگاه تو این قبرستان میکنه –میگن قبرستان که آدم قدم میزاره –ته دل آدم خالی میشه –چرا؟انسان حالت گریانی(بکاء)پیدا میکنه چون بهترین فرزندان ما ،زیر خروارها خاک آرمیدند یه روزی مرحوم آقای ......جوان بود و زندگی داشت برو بیایی داشت –یه روزی خونواده ای داشت ید و بیضایی داشت –اما همه چیز دنیا رو برا اهل دنیا گذاشت و رفت ...
کاروان در کاروان رفتند و از یاران ما
عاقبت ما هم پی این کاروان خواهیم رفت
یادگاران این پدر –تا این جای مجلس برا مهمونای آقای .......-چهره هایی رو میبینم که از مناطق مختلف تشریف اوردند با قدومشون مرحم به دل عزیزان داغدیده شدند –یه مقداری هم زبانحال بخونم شاید عقده دلی دارند –اشک بریزند برا باباشون –اینو مریض دارا میدونن –بیمار دارا میدونن خدا نکنه پدر خانه مریض باشه –تمام اهل خانه بیمار و ملول میشن یه پا بیمارستان یه پا خونه –یه پا سرکار -یه پا کنار بستر –بین خوف و رجا قرار میگیرند حال بابامون چی شد؟فرزندان بزرگوار ......،خواهران –دختران داغدیده دومادای بزرگوار –عروس خانومای داغدیده –آی همسر داغدار برادران خدا بشما صبر بده –فرزندان بزرگوارش بی بابایی سخته؟نه؟چند روزه الان با زبان بی زبانی میگی بابا بخدا خونه بی تو صفایی نداره –بابا دیگه رختخواب مریضی ات رو جمع کردیم بابا –دیگه راحت شدی بابا –دیگه ازین پهلو به اون پهلو ناله نمیزنی –ای دنیا –هر که داغ بابا دیده از حال و روز بچه های مرحوم .......باخبره –ای بابا چند روزه رفتی و صفا و شادی از خونه ی ما بردی –بابا بیا که خونمون غریبه –الهی لحظه احتضار پدری رو بجه هاش نبینن –امان ازون لحظه ای که این بدن رو اوردند رو به قبله گذاشتند این بچه ها اومدند کنار بابا ای بابا –ارام ارام –خیره خیره –یه جایی رو نگاه میکنه –من نمیدونم کنار بابا بودید یا نه ؟
(این این اشعار مخصوص گیلانی هاست
تی خانه د تاسیانه جان بابا
پرنده پر بزه از آشیانه آخ روزگار
آخ بابا همه گفتید جودایی خیلی سخته
آی ننستیم که اجور می سر نوشته
آخ بابا تی مهربانی که مره یاد أیه
دوری توو هیچ مره باور نیه ))))
بزارید بگم به عالم که یتیمی پر درده
یتیما با من بخونید اون که رفت بر نمیگرده
بابا جونم باباجونم من برات روضه میخونم
چند روزه تورو ندیدم نام تو ورد زبونم
از درو دیوار خونه بی تو بوی غم میباره
چحوری برم بخونه خونمون صفا نداره
روی قلب من نوشته که چه ها بهت گذشته
واسه ما دادی جوونی بخدا جات تو بهشته
دل من دریای خونه اشک من چه لاله گونه
چه کنم چه چاره سازم کی تو این دنیا میمونه
خانواده مرحوم .....چه مردمان با صفایی داریم –تا شنیدند باباتون از دنیا رفته گفتند این خانواده غصه دارند –اومدند که مرحمی زه زخم دل شما باشن یا اباعبدالله ....
. #ترحیم #پدر
.
بر دو ش کشم بار فراق پدرم را
خم کرده دگر این غم سنگین کمرم را
گاهی به لب این زمزمه دارم که بیامرز
یارب ز کرم روح بلند پدرم را
میگفت مرا غیر در خانه ارباب
جایی نفشانم ز رخ اشگ بصرم را
بال و پرم از عشق حسین است نسوزد
عالم اگر اتش بزند بال و پرم را
در روز جزا بهر شفاعت بدهیدم
یک رشته زلف شه والا گوهرم را
اندازه ریگی ز بیابان نشود گر
بر پاش بریزم همه ذوق وهنرم را
در روضه او جای سرشگم بگذارید
تقدیم کنم قطره به قطره جگرم را
بر منبر نی رفت وَ فرمود که ای عشق
تفسیر کن این آیه قرآن سرم را
آگاه کن از ایت حق بر سر نیزه
هر کوردلی را که ندارد خبرم را
من سرور شمس وقمرم کوکب عشقم
جوینده معراج بیابد اثرم را
#ترحیم #پدر
.
شعر صلوات برامام حسن (ع)
برصبر حسن و خوی احمد صلوات
براختر دوم امامت صلوات
خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا
بفرست براین امام، بی حد صلوات
* * * *
با نام حسن به قلبها گل بزنید
با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید
فرمود که هر وقت گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
* * * *
بر ماه تمام ماه رحمت صلوات
بر نور جمال حُسن و حکمت صلوات
در سفره ى ماه رمضان فیض حسن
بخشیده به عرش و فرش نعمت صلوات
* * * *
چون پرده برانداخت خدا را مرآت
در پرده نماند معنی ذات و صفات
از مقدم مجتبی جهان شد پر نور
بر شمس جمالش به محمد صلوات
* * * *
هنگام نزول برکات است امشب
بر مرد دلان بذل حیات است امشب
تبریک به میلاد حسن را گفتن
با ذکر شریف صلوات است امشب
* * * *
مرآت جمال ذوالمنن آمده است
بر خلق، امام ممتحن آمده است
بر روی نکویش صلواتی بفرست
چون یوسف فاطمه ، حسن آمده است
* * * *
بر چهره ى آیینه ى سرمد صلوات
بر نور دل على و احمد صلوات
در عید ولادت حسن بفرستید
بر نو گل خوشبوى محمد صلوات
* * * *
به حسن سبط مصطفی صلوات
به گل باغ مرتضی صلوات
به جگر گوش حبیبه ی حق
به گل روی مجتبی #صلوات
.