.
بشنو از چادر که در توصیف زن /
تار و پودش با تو می گوید سخن /
در کــلاس حـــفظ تقوا و شـرف /
دختران درّند و چــادر چون صــدف /
بهترین سرمایه زن چادر است /
زانکـه زن را زیـنت زن چـادر است /
حـفظ چـــادر در سـرای اقــتدار /
دخــــتران را هـست تــاج افـــتخار /
حفظ چادر حفظ دین و مذهب است /
شـــیوه زهـــرا و درس زینب است /
حفظ چادر سدّ فحشا می شود /
رو ســفیدی نــزد زهــرا می شود /
حفظ چادر چاره ساز کارهاست /
حــافظ گــل از هـجوم خـارهاست /
خواهرم چادر برایت زینت است /
بهترین گوهر حجاب یک زن است
#حجاب #چادر
گل و گلدون بیارین
آیینه و شمعدون بیارین
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه
جشن تکلیف منه
می خونم دیگر نماز
می کنم راز و نیاز
با خدای بی نیاز
با خدای بی نیاز
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه
سرور و سالار منه
خالق یکتای منه
کرده امر من به دین
گشته ام شاد از این دین
جشن تکلیفه منه
چون خدا یار منه
می پوشم از این به بعد
گردن و موی کمند
تا نبیند دیگری
کند از بد نظری
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه ۲
چادر سفید من
مثل بال قو سپید
تاج سرخ رو سرم
توی عالم بی نظیر
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه
سرور و سالار منه
خالق یکتای منه
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه ۳
سرور و سالار منه
خالق یکتای منه
جشن #تکلیف
کربلایی مهدی رسولی
حد دلبری به مرزِ ، تنِ تیرگی میلرزه
نگاهِ شاهِ خراسان به همه عالم می ارزه
( دلم کبوترانه ، پر زده زِ لانه
گرفته آشیانه ، تو حریمش ) 2
دم تولد گل هی میخونه بلبل
از اینجا میزنم پل تا ضریحش
مولانا یا امام رضا مدد ....
رو پر و بال فرشته ، قلم این چنین نوشته
مشهدِ امام رضامون بهتر از باغِ بهشته
دلِ من امشب دیونست ، دوباره کارش بهونست
گمونم تشنۀ یک کاسۀ اب سقاخونه ست
( دلم کبوترانه ، پر زده زِ لانه
گرفته آشیانه ، تو حریمش ) 2
دم تولد گل هی میخونه بلبل
از اینجا میزنم پل تا ضریحش
مولانا یا امام رضا مدد ....
آقا سَنسَن صاحبِ فضل،اهلِ جودُ بخششُ بزل
حرمِن اِذنِ دخول نامِ نامیِ اباالفضل
دستا رو بالا بیارید سنگِ تموم بزارید
گفته میام اونجایی که اسمِ عموم و بیارید
اباالفضل .... اباالفضل ...
سرود زیبا _میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها_حاج محمد رضا طاهری
•┈┈••✾••✾••┈┈•
[بازم دلم سرگردونه،بین دوراهی حیرونه2
به قم خودش رو برسونه (یا بره مشهد و بمونه2)
(ادب کن و امشب برو محضر سلطان2
جونتو تقدیم کن واسه خواهر سلطان)2
اگه که از آقا دل تو عیدی میخواد2
با ذکر معصومه برو پنجره فولاد2
دل آرومه،باز معلومه شده محتاج معصومه
(یا فاطمه یا معصومه...)]2
وقتی قدم برمیداره،پشت سرش گل میکاره
اونیکه فاطمه تباره،جاروی چشم ماها داره
ملیکه ی دل ها توی عالم عشقه
چادر زهراییش مثه پرچم عشقه
اگه یه بار از من راضی شه و بخنده
در جهنم رو خدا به روم میبنده
من کی باشم،خاک پاشم،زیر سایه ی دستاشم
(یا فاطمه یا معصومه...)2
بازم دلم سرگردونه،بین دوراهی حیرونه2
به قم خودش رو برسونه (یا بره مشهد و بمونه2)
(ادب کن و امشب برو محضر سلطان2
جونتو تقدیم کن واسه خواهر سلطان)2
اگه که از آقا دل تو عیدی میخواد2
با ذکر معصومه برو پنجره فولاد2
دل آرومه،باز معلومه، شده محتاج معصومه
(یا فاطمه یا معصومه...)
شاهزاده ی رویاهایی،یه دونه و بی همتایی
تو زینب امام رضایی،برکت آب و خاک مایی
حریم نورانیت شده بهشت ایران
عطر تو هم پخشه توی سرشت ایران
شهر قمت خانوم مدینه ی ماها شد
مشهد آقا هم واسه ما کربلا شد
این ایرانه، با ایمانه،با شماها گلستانه
(یا فاطمه یا معصومه...)
(بازم دلم سرگردونه،بین دوراهی حیرونه2
به قم خودش رو برسونه (یا بره مشهد و بمونه2)
(ادب کن و امشب برو محضر سلطان2
جونتو تقدیم کن واسه خواهر سلطان)2
اگه که از آقا دل تو عیدی میخواد2
با ذکر معصومه برو پنجره فولاد2
دل آرومه،باز معلومه شده محتاج معصومه
(یا فاطمه یا معصومه...)
((روضه حضرت علی(ع) به جهت مراسم ختم پدر))
مجلس به مناسبت در گذشت یکی از محبان امیر المؤمنین منعقد شده است. این همه جمعیت از نقاط دو رو نزدیک آمدند در مجالس شما خانواده داغدیده شرکت کردند. به شما عرض تسلیت و دلداری دادند اما دلها را ببریم کوفه برای اول مظلوم عالم على اشک بریزیم ( ان شاء الله همه اموات گذشتگان، پدران و مادران خصوصا مجلس به نام از این محفل شاد شوند) وقتی سر مبارک امیر المؤمنین توسط ابن ملجم مرادی شکافته شد فرمود: فزت ورب الكعبه». به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «قتل ابن عم المضطفي: قتل على المرتضى قتله أشقى الأشقياء» پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید، على مرتقی کشته شد، او را شقی ترین اشقیا کشت.
امام را به منزل آوردند. تا نزدیک خانه رسید فرمود: من را زمین بگذارید، با پای خودم وارد خانه شوم تا زینب این منظره را نبیند، او طاقت ندارد.
: متن وصیت های خود را به امام حسن به نمود و سپس فرمود:
حسنم، وقتی از دنیا رفتم، خودت غسلم بده، خودت کفنم کن، خودت بر جنازه ام نماز بخوان، حسنم وقتی بدن من را داخل تابوت گذاشتی، تو و برادرت حسین عقب تابوت را بردارید، جلو تابوت خودش حرکت می کند. هر کجا پایین آمد، همان جا تابوت را زمین بگذارید. وقتی مولا به شهادت رسید، فرزندان امیرالمؤمنین بدن مبارک پدر را شبانه و غریبانه و مظلومانه حرکت دادند تا به سرزمین نجف رسیدند، سنگی درخشان یافتند، آن را برداشتند، لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود: این قبری است که نوح آن را برای علی بن ابی طالب ذخیره کرده است.
جنازه مولا را به خاک سپردند. از دفن بابا که برگشتند، به خرابهای رسیدند، دیدند از میان خرابه صدای ناله می آید: کجایی ای آقایی که هر روز می آمدی و برای من غذا می آوردی. با من حرف میزدی و با من انس میگرفتی. الان
چند روزی است که نیامده ای. و امام مجتبی سوال کرد: آیا اسمش را می دانی؟ عرضه داشت هر وقت سؤال
میکردم میگفت بنده ای از بندگان خدایم. صدای گریه امام حسن و امام حسین بلند شد: ای پیرمرد او بابای ما على بود. الان از دفنش برگشتیم، صدا زد: آقازاده ها! شما را به خدا مرا کنار قبر علی ببرید. کنار قبر على آوردند آن قدر این پیرمرد سرش را به قبر زد و علی علی گفت تا خود را به علی ملحق
کرد. اول کسی که کنار قبر امام دفن کردند، همین پیرمرد بود. صلى الله عليك يا مظلوم یا امیرالمومنین
#ترحیم روضه #پدر
.
.
کاربردی برای مجلس ختم برادرو پدر
روضه امام حسن(ع)
پرورش یافتۀ راه اویس قرنم
گرچه بی تاب و اسیر همۀ پنج تنم
همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم
من غلامی زِغلامان امام حسنم
روزیم میرسد از سفرۀ احسان کریم
نام ما را بنویسید گدایان کریم ....
کریم کاری بجز جود و کرم ندارِ
آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره ....
رکن ایمان شده در بند توالیِ حسن
شک ندارم به کرم کردن فردای حسن
کربلایی شده ماندیم همه پایِ حسن
دل سپردیم به الطافِ پسرهای حسن
عقل وامانده ز توصیف مقام و جاهش
عشق حیران شده در محضر عبدالله ش
لطف مولایِ کرم بندنواز است هنوز
دست عالم سر این سفره دراز است هنوز
خانه اش کعبۀ حاجات و نیاز است هنوز
این در خانۀ عشق است که باز است هنوز
نقش باید بشود در همه جا چون دلِ من
هر دردی بسته شود جز در پر فیض حسن
*روز محشر که همه گریانند
اشک ریزان حسن خندانند ...*
جان به قربان مقامش چه غریب است این مرد
بی سپاه هست قیامش چه غریب است این مرد
غصه دار است کلامش چه غریب است این مرد
بی جواب است سلامش چه غریب است این مرد
خاکساران درش بر در دیگر نروند
گریه کن هایِ حسن کور به محشر نروند
سفره داری که سر سفره او نعمت هاست
دل او مصحَف پر صفحه ای از غربت هاست
سرخیِ کنج لبش شرح همه محنت هاست
پاره هایِ جگرش مرثیۀ تهمت هاست
چه شد !؟زهر چه کرد!؟ بدنش سبز شده
تن او هم شبیه پیرُهَنش سبز شده ...
* عبدالزهرا خود امام مجتبی رو خواب دید چرا روضه ما رو نمیخوانی؟... گفت آقاجان من یه عمر روضه خوان شمام روضه های که از شما به من رسیده من همه رو خواندم ... اونی که شنیدم شما رو مسموم کردن .. پاره های جگرتون داخل تشت بوده .. بدنتون رو تیربارون .. فرمود عبدالزهرا اما روضۀ واقعی من حسن اینه اگه خواستی برای گریه کنا بخونی اینو بخوان ... روضۀ من اون لحظه ای بود که دستم تو دست مادرم بود ... تو کوچه های بنی هاشم ...*
با دو چشم تر و یک قد کمان از کوچه
روز و شب روضه گرفته ست امانت کوچه
تب و لرز بدنش داشت نشان از کوچه
گفت در روضۀ من باز بخوان از کوچه
روضه خوان از غم ناموس و دل چاک بگو
از تکان دادن یک چادر پر خاک بگو ...
*ابی عبدالله اومد باخبرش کردن، عباس اومد ... زینب اومد ... همه اومدن کنار بستر ؛ حالا حسین داره التماسش میکنه داداش بازم نمیخوای حرف بزنی؟ حرف بزن! *
حسن جان، یه کم حرف بزن تا سبک شی برادر
حسن جان، چهل سالِ که هی تو خواب میگی مادر
حسن جان، میری کوچه میشه غمت چند برابر
حسن جان ...
چی دیدی ، مگه کی باهات اون در افتاد
چی دیدی ، نمیگی چطور مادر افتاد
چی دیدی ، مگه مادرم با سر افتاد ...
حسن جان
یه کوچه، همه زندگیِ منو زیر و رو کرد
یه کوچه، که ما رو با نامرد شهر رو به رو کرد
یه کوچه، که یادش باید مرگ و باز آرزو کرد
یه کوچه ...
یه نامرد ، به ما تویِ این کوچه بد کرد
یه نامرد ، رسید راه و رویِ ما سد کرد
یه نامرد ، گل یاسمون و لگد کرد ...
حسین جان، شکست دلم تو غمت مثل شیشه
حسین جان، میدونی که اینو میگم من همیشه
آخه روزی مثل روز تو نمیشه ...
حسین جان ...
برادر ، میشینن رو سینت تو گودال
یه نیزه ، میاد و دیگه میری از حال
به زیر ، سم اسبا میشی لگد مال
*گفت حسین ، همه دارن گریه میکنن عباس سر به دیوار گذاشته ، زینب ، ام کلثوم ، داداشای عباس همه دارن گریه میکنن .. اما امام حسن به هیچ کدومشون ایراد نگرفت تا نگاه کرد دید ابی عبدالله داره اشک میریزی فرمود تو دیگه گریه نکن .. حسین جان من درسته دارم تو غربت میمیر اما کنار بدنم تو هستی سرم رو پای زینبِ ، عباس کنارم .. الهی برات بمیرم یه ساعتی میاد هیچ کسی نیست سرتو از رو خاک برداره ...
یا امام حسن دل نگران بودی کسی نیست سرشُ از رو خاک بردار ... الهی بمیرم برا زینب ، فقط این صحنه رو زینب دید .. همه دل نگران بودن پیغمبر ، امیرالمومنین ، مادرش زهرا حتی عباس تو علقمه .. همه دل نگران بودن اما هیچ کدوم این صحنه رو ندیدن ، فقط زینب بود بالا تل زینیه ... نگاه کرد دید نانجیب داره نزدیکِ گودال...وَ شِمرُجالِسُ
روضه #پدر #برادر
#ترحیم و ختم خوانی
.
#دشتی
همه دارن غم و یک بی غمی
نیس
همه ماتم زده بی ماتمی نیس
همه چشما چو ابر نو بهاری
گهر بارند و چشم بی نمیری نیس
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیه چاره نداره مشکل من
دلم تنگه بری کس گفتنی نیست
که ای دنیا به هیچ کس موندنی نیست
همه میگن دگر بابا نداری
یقین دارم ولی دل کندنی نیست
غم داغ پدر کوچک غمی نیست
جگر می سوزد و داغ کمی نیست
پدر غم خوار ودل سوز و عزیزه
کخ بی او زندگی جز ماتمی نیست
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که درخاکه همه دار و ندارم
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
لالاییت می کنم شبهای زمستون
لالاییت می کنم گل در گلستون
لالالالا گلم باشی عزیزم
بمونی همدمم باشی عزیزم
فلک دیدی چه تیر کاریم زد
نه در خواب و بیداریم زد
ز ده تیری که تا آخر بسوزه
کفن از بهر بابایم بدوزه
تو را دیدم کفن پوشیده بودی
به روی خاک غم خوابیده بودی
برایم گریه میکردی تو بابا
اگه حال دلم را دیده بودی
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جدا شم
جدایی با پدر هرگز نبینید
#ترحیم #پدر #دشتی
.
#ولادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#دهه_کرامت
#سنتی
سبک #شد_سرود_رو_لبامون
🖌به قلم: خادم الحسین ع
#کربلایی_سعید_نوروزیان
#بیقرارم
🌹ــــــــــــــــــــــبنداول
بیقرارم بیقرارم بازشب شادی شده
مرغ دلها بازدوباره پرزده راهی شده
تا مدینه می پره و باز دلم مجنون شده
بهرمولود تو بی بی باز لبم خندون شده
کوثروطوبا رسید
ثانی زهرا رسید
فاطمه اخت الرضا
بانوی عظما رسید
معصومه یا معصومه
🌹ــــــــــــــــــــــبنددوم
شهرقم امشب چراغانی شده هرکوچه هاش
جان من باشد فدای حضرتش بازائراش
کربلای شهرقم شدگنبدو صحن وسراش
بوی مشهدوگرفته گنبدوایون طلاش
عمه صاحب الزمان
ڪوثروزهــرانشان
ازکرامت میدهی
رحمته تو بیکران
معصومه یامعصومه
🌹ـــــــــــــــــــــــبندسوم
خواهرِسلطانه طوس و قبله ی حاجات ما
دختـرِموسی بن جعفر آینه ی حـیدرنما
دخترهفتم امام و فاطـمه ی کوثری
دخترِ موسی ڪاظم کریمه ی محشری
رسیده بدرالنفوس
خواهرشمس الشموس
دیده بررویش گشود
زینبِ سلطان طوس
معصومه یامعصومه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🖌 #کربلایی_سعید_نوروزیان
نزدیکه #محرمه باماهمراه باشید