#وداع😭👇
.
◼ #وداع_امام_حسین_(ع)
.
.
خدا خافظ ای #سایه ی سر زینب 😭
خداحافظ ای #برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
خداحافظ ای قرار و شکیبم
خداحافظ ای حسین غریبم 😭
.
.
.
نگاه کردن اشک تو خواهرم سخت است
صبور باش که این حرف آخرم سخت است😭
دگر زمان جدایی شده، #دعایم کن
سفر بدون تو ای یار و یاورم سخت است😭😭
.
برو برای اسارت دگر مهیّا شو
که شام و کوفه برای تو خواهرم سخت است😭
.
نه قاسمی، نه علی اکبری، نه عباسی
غریب ماندن زنهای این حرم سخت است😭
.
تویی و جان رقیّه، که بعد من سیلی
برای دخترک ناز پرورم سخت است😭
.
بگو رباب حلالم کند که می دانم
به نیزه، دیدن لبخند اصغرم سخت است😭😭
.
به زیر #حنجره ام بوسه می زنی، امّا
بدان، بریدن این سر ز پیکرم سخت است😭😭
.
خدا به داد دلت می رسد، که در بر شمر
به قتلگاه، تماشای مادرم سخت است😭😭😭
.
شاعر: علی صالحی
.
.
صدقه برای امام زمان (عج) فراموش نشود
..
.
#ترحیم_خوانی #برادر
#دشتی
ببار ای دیده اشک غم ز یاری
که کارم گشته هردم بی قراری
ببین نای سخن گفتن ندارم
دگر شب میل بر خفتن ندارم
بریزد کوه زآه سینه سوزم
نباشد فرق و در شب یا که روزم
از آن ساعت که رفتی از برِ من
زکف رفته همی تاج سرِ من
دو چشمم بر در است شاید بیائی
امان و داد زتو ناید صدائی
دگر من همنشین آه و دردم
ببین از داغ تو لبریز دردم
شده عکسِ به دیوار مونس من
که باشد تا شود فریاد رسِ من
تورا دست اجل از ما گرفته
آخ برادر در گور تنگ مأوا گرفته
گل کاشانه ام جانم فدایت
امید خانه ام جانم فدایت
زجا برخیز برادر دل نوازم
کنار قبر تو منزل بسازم
شب هرجمعه آیم بر مزارت
کنم اشک دوچشمانم نثارت
(صفا) آه جگر سوزت مراکشت
که داغ ماتمت بشکست مرا پشت
@emame3vom
#حب_الحسین_یجمعنا #اربعین #کربلا
#زمزمه #هفتم #چهلم #سالگرد
#پدر #مادر و #خواهر #برادر وغیره
تموم دلخوشی خونه،،تویی تموم یاور من
بار سفر بستی و رفتی.اما نمیشه باور من
تو رفتی و تموم دنیا، روی سر من میشه آوار
عزیز خوب و مهربونم، پناه من خدا نگهدار
گرفته رنگ و بوی ماتم ،تموم خونه بی تو(مادر)(بابا)
تو رفتی و غمت همیشه به دل میمونه بی تو (مادر) (بابا)
مرهم بزار کمی عزیزم این قلب زار و غصه دارو
. اتیش میگیرم تا میبینم ، رو قبر تو دسته گلارو
چهل روزه به غم اسیرم، چهل روزه دیگه بریدم
چه غصه ایی از این بالاتر، چهل روزه تورو ندیدم.
منی که عاشق تو بودم، چهل روزه که از تو دورم
چهل روزه با اشک چشمام، سنگ مزارتو
میشورم
چهل روزه برات میخونم ،یاسین و سوره تبارک
چهل روز با گریه میگم خونه ی نو باشه مبارک
چهل روز خبر نداری، که خون از این چشام میریزم
راحت بخواب آروم جونم ،لالا لالا لالا عزیزم
لالا لالا لالا عزیزم عزیزم
توجه:
بجای چهل روزه. میشه گفت «چند روزه که» یا «یه ساله که»
منبع: کتاب 📚:«نیم از عالم خاک»:--
حسین کریمی نیا
#ترحیم_خوانی
.👇
.
.
﷽
#ترحیم_خوانی
#ختم_برادر
#روضه_برادر
♻️اول به نبی حضرت خاتم صلوات
♻️دوم به علی شیر دو عالم صلوات
♻️سوم به گل وجود پاک زهرا
♻️چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
♻️از بهر حسین آن شه کرببلا
♻️وآن تشنهٔ در مقتل ماتم صلوات
(✅(#السلامعلیکیااباعبداللهالسلامعلیالحسینوعلیعلیابنالحسینو #علیاولادالحسینوعلیاصحابالحسینعلیهالسلام))
⏺مجلس و محفل به یاد یه عزیز برادره...
یاد کنیم همه برادرایی که اسیر خاکها هستند...
🔅تو بودی غمگسارم ای برادر
🔅همیشه در کنارم ای برادر
🔅تو رفتی قامتم از غم شکسته
🔅دگر یاری ندارم ای برادر
🔅پس از مرگ تو ای امید جانم
🔅سیه شد روزگارم ای برادر
🔅تو بودی یاورو پشت و پناهم
🔅ز هجرت بی قرارم ای برادر
⬅️آی کسی وه برادر از دست دادی...
آی کسی که داغ برادر دیدی...
منو ببخشید..
داغ برادر سنگینه...
آخه برادر ، پشت و پناهه خواهره..
همهٔ امید خواهر، برادره...
تو داغ برادر ، اونی که آتیش میگیره خواهره...
تو داغ برادر ،اونی که بیشتر از همه میسوزه خواهره...
الهی خواهری داغ #برادر نبینه...
امان امان...3
◀️یا رسول الله2
به پیغمبر خبر دادن....یا رسول الله، عمه جانتون صفیه داره میاد...
میخواد بدن مُثله شده برادرش حمزه سیدالشهدارو ببینه...
تا پیغمبر این جمله رو شنید... فرمود نزارید خواهر جلو بیاد..
نزارید خواهر بدن برادرو ببینه...
آخه خواهر طاقت نمیاره...
خواهر طاقت نداره...
پیفمبر اومد جلو..
(چکار کرد آقا)عباشو رو بدن حمزه سیدالشهدا کشید،، مبادا خواهر اینطور بدن مثله شده برادرو ببینه..
یاالله(2)
(میگه صفیه اومد کنار بدن برادر...)
اما بمیرم..
همین که نگاهش به بدن برادر افتاد...
دیدن این خواهر بی هوش شد رو زمین افتاد...
⬅️(نمیدونم این خواهر چطور با برادر خداحافظی کرد...)
(چی میخوام بگم)
میخوام بگم اونجا صفیه دو تا محرم داشت..
یه طرف پیغمبر، یه طرف امیرالمومنین...
زیر بغلاشو گرفتن،، بلندش کردند...دلداریش دادن...احترامش کردند...
(حق صاحب عزاست دیگه)
☑️(..نام صاحب عزا...)نمیدونم اون لحظه ای که خبر فوت برادرتو نو دادن چه حالی داشتی...
همه اونایی که داغ برادر دیدن، میگن وقتی خبر به ما دادن زانوهامون سست شد...
بی اختیار نشستیم...دیگه توان برا حرکت نداشتیم..
انگار دنیا رو سرمون خراب شد..
عالم برا ما تیره و تار شد...
امان امان...
⬅️میخوام بگم ..
آی داغ دیده ها...اگه داغ برادر دیدید...
همه اومدن دلداریتون دادن...زیر بغلاتونو گرفتن...تسلای دلتون بودن...باهاتون هم ناله شدند..
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا....
💔ای حسین حسین حسین...
(سبک عجب رسمیه)
▪️عجب رسمیه رسم زمونه
▪️برادر میره خواهر می مونه
▪️یکی اسیرو یکی شهیده
▪️ای وای حسینم ای وای حسینم
(همه بگن)
⬆️(اوج)الهی داغ برادر نبینی...
⬅️میخوام بگم ای کاش یه نفرم بود کریلا...زیر بغلای زینبو میگرفت...از کنار بدن برادر بلند میکرد...
اومدند زیر بغل زینب رو گرفتند نه والله...کسی اومد تسلیت بگه نه والله
آی اونایی که اومدین به خواهر داغ دیده(نام مرحوم) تسلیت بگین.. ای کاش کربلا بودین به عمه سادات زینب دلداری میدادین...
یا الله (2)
🔘اومد گودی قتلگاه...
یا صاحب الزمان آقا جان معذرت میخام آقا..
همین قدر بگم،.یه وقت صدای ناله بیبی سکینه بلند شد...
صدا زد... #یا_اَبتا_اُنظر_الی_عَمَتیَ_المَضروبه...
بابا ببین عمه جانم زینبُ دارن میزنن...
🔻آخ امان از دل زینب...
🔺چه خون شد دل زینب...
🔘الهی نبینی اونچه که زینب دید...
کاری کرده بودن با بدن حسینش....
خواهر بدن برادرو نشناخت...
🔈(نمیدونم این خواهر چطور با برادر وداع کرد)
اما بگم عمه سادات چطور وداع کرد؟؟ ...
یه وقت نگاه کردن دیدن لبها رو گذاشت به رو رگهای بریده
✳️آخ حسین....
💠هرگز کسی جز من تن بی سر نبوسید
ای برادر(2)آخ حسین جان
💠بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
🍁گر چه من دیگر نمیبینم گُلِ روی برادر را
🍁خاطراتش را در این غمخانه مهمان میکنم
🍁گوهر یکدانه ای نازنین برادرم
🍁تا ابد نامت درون سینه پنهان میکنم
♦️ای شیعه مکن وحشت قبرو سکرات
♦️تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
♦️در وقت سؤالشان بگو با دو مَلَک
♦️من شیعهٔ حیدرم به حیدر صلوات
#ترحیم_خوانی
#برادر
-----------
قدّم ز غم کمان شد وقتی برادرم رفت
باغ دلم خزان شد وقتی برادرم رفت
«چون ابرِ در بهاران» سیل سرشک یاران
از دیده ام روان شد وقتی برادرم رفت
گیرد دلم سراغش از آتش فِراقش
داغ دلم عیان شد وقتی برادرم رفت
اشکِ به رخ نشسته قلبِ ز غم شکسته
چون لاله خون فشان شد وقتی برادرم رفت
هر یار آشنایم گردید همنوایم
زین داغ در فغان شد وقتی برادرم رفت
دل غرقِ شیون او رفت و ز رفتن او
اندوه بی کران شد وقتی برادرم رفت
گل شد خزان به گلشن در پیش دیده ی من
تاریک این جهان شد وقتی برادرم رفت
«یاسر» ازین مصیبت تا دشت بی نهایت
اشکم چو ارغوان شد وقتی برادرم رفت
#ادامه...
هنده با تعجب پرسید: #قافلهسالار این ڪاروان ڪیسٺ؟
#عمہساداٺ فرمودند: حرفٺ را بزن...
هنده سوال ڪرد
اهل ڪجایید؟!
بۍبۍ پاسخ دادند: مدینہ....
هنده پرسید: ڪدام مدینہ....
بۍبۍ فرمودند: #مدینةالنبۍ
تا هنده شنید مدینةالنبۍ را ، ازمرڪب پیاده شد دوزانو جلوۍ #عمہساداٺ نشسٺ و سوالڪرد
در مدینہ #ڪوچہبنۍهاشم را مۍشناسید؟!
حضرٺ فرمودند: بلہ ڪه مۍشناسم...
درڪوچہ بنۍ هاشم #خانہۍعلۍ را مۍشناسید؟!
بلہ ڪہ میشناسم...)
خانم اینها صدقہ نیسٺ نذر اسٺ من ڪودڪ بودم مریض بودم پدرم مراخانہ #علۍ برد بہ #دعاۍحسین من #شفا گرفتم و سالیانۍ #کنیزۍ خانہ #علۍ را ڪردم...
خانم ...
من هم بازۍایۍ بہ اسم #زینب داشتم شما زینب را مۍشناسید؟!
بغض بۍبۍ ترڪید💔
حق دارۍ #زینب را نشناسۍ
هنده من #زینبم
هنده گریہڪنان میگفت: زینبۍ ڪہ من میشناسم یڪ نشانہ داشٺ...
#اگرتوزینبۍپسڪوحسینٺ؟!
اون زینبۍ ڪہ مۍشناسم لحظہاۍ از #حسینش #جدا نمیشد...
بۍبۍ اشاره ڪرد بہ #سر روبَر #روۍنیزه
سرۍبہنیزهبلنداسٺدربرابر #زینب
خداڪندڪہنباشدسر #برادرزینب
عبداللہ مۍفرماید: لحظہهاۍ آخر
بۍبۍ فرمودند: عبداللہ بسترم رو جلوۍ #آفتاب بذار
دیدم چیزۍ رو در آغوش دارد مۍبوسد گریہ مۍڪند...
.
#یڪسالونیمپیرهنٺاشڪمنگرفٺ
.
#لحظہۍوصال
چشمانش را گشود و براۍ آخرین بار بہ دورترین نقطه خیره شد. در این مدٺ حتۍ یڪ لحظہ چهره #برادر از نظرش دور نمانده بود. آتش اشتیاق بیش از پیش شعلہ ڪشید و یاد برادر تمام وجودش را پُرڪرده بود.
#لحظہۍوصال نزدیڪ بود. دوباره #خیمہهاۍآتش زده و #سرهاۍبرنیزه، چشمانش را بہ دریایۍ از غم مبدل ساخٺ.
#عمہجانزینبس پلڪها را روۍ هم گذاشٺ و زیر لب گفٺ:
« #السلامعلیڪیااباعبداللہ »
و بہ #بــرادر پیوسٺ.
ــــــــــــــــــــــ
[درسينہامجزمِهـــرِ #زينــب
جا نخواهد شد...]
.
.
#زمزمه
#ترحیم_خوانی
#پدر #مادر #جوان #برادر #خواهر
تصنیف در سوگ اموات #کرونایی
#حسین_کریمی_نیا
شب تلخ غربت (از این خونه رفتی)۳
الهی بمیرم( غریبونه رفتی)۳
یه دردی تو سینم (نمیشه فراموش)۳
نشد پیکرت رو (بگیرم در آغوش )۳
دعا کن عزیزم (ز غصه نپوسم)۳
نشد قبل رفتن که (روتو ببوسم)۳
برا غربت تو (الهی بمیرم)۳
نزاشتن سرت رو (به زانو بگیرم)۳
دلم تنگ بی تو (عزیزم کجایی )۳
بخواب ای عزیزم( لالایی لالایی )۳
جلو چشمای من (به خاکت سپردن)۳
تنت رو عزیزم (غریبونه بردن)۳
نزاشتن یه لحظه (کنارت بشینم)۳
برا اخرین بار ( چشاتو ببینم)۳
نیم از عالم خاک
👇
Abbas Meftah ~ Music-Fa.Com4_5785072612702948136.mp3
زمان:
حجم:
6.24M
#برادر
#ختم_برادر
شروه دشتی مرگ برادر
آخ به اینجا اومدی؛ داداش منزل مبارک!
آخ چه خوش خوابیده ای! منزل مبارک…
چه خوش خوابیده ای تنهای تنها؛ آخ جدا گشتی تو از دردا و غم ها
لالا لالا لالا ای گل گندم… از اون روزی تو رفتی سیر نخندوم
نمیدونوم دلوم داداش دیوانه کیست؛ اسیر نرگس مستانه کیست
لالا لالا لالا لالا عزیزم؛ چقدر خون جگر باید بریزوم؟
لالا لالا لالا ای گل پونه! بیا برگرد داداش بریم به خونه
حاج عباس صدرایی
.
.
#شروه_خوانی دشتی
در مرگ #برادر »
عمری را زحمت ● بیجا کشیدم … !!
ای دلم دیوانه و دیوونه تر شد … !!
خراب و کهنه و ● پوسیده تر شد … !!
روزگار ای گلی گم کرده ام میجویم او را … !!
به هر گل میرسم میبویم اورا … !!
گل من یک ● نشانی در بغل داشت … !!
وای گلم پیراهن کهنه ● به تن داشت … !!
هفت هشت روزه که بوی گل نیومد … !!
صدای نغمه ● داداش نیومد … !!
برید از باغبون گل بپرسید
👇👇👇
4_5962873680252898287.mp3
زمان:
حجم:
2.98M
🔳 #نوحه
🔳 #پدر #مادر
🔳 #برادر #ختم_خواهر
🔊#حاج_عباس_مفتاح
امان از ساعتی که دارم میرم
امان از ساعتی که من میمیرم
رو پیشونیم عرق مرگ میشینه
وقتی که روح از تنم رفتنیه
لحظه ی جون دادنم به یک طرف
وقت غسل وکفنم به یک طرف
می خوابونند توی تابوت این تن و
میگیرن زیرجنازه ی من و
صورتم را به همه نشون میدن
شونه هامو میگیرن تکون میدن
سرم وبه خاک غربت میزارن
⬅️(یااباعبدالله
میدونی وقتی میخوان میت وبه خاک بسپارند میگن یه کمی ازتربت کربلا دوچساش بزارید
برااون که شب اول قبر وقتی که اون دوتا ملک میان اونا سینه ها رامی شکافند وبو میکنندبگن اینا سینه شون بوی حسین میده
خدایا درخونه ارباب بی کفن وزدم)➡️
سرموبه خاک غربت میزارند
روچشام یه زره تربت میزارند
همه اشک ازدل غمناک میریزند
روی سنگ لحدم خاک میریزند
امان ازسوال اون دوتاملک
میگه توی صدف دلت چیه
میگه زودبگوخدای توکیه
یاحسین قربون کرمت،قربون حرمت آقا
دیگه اونجاتوبایدیاری کنی
براعبد روسیات کاری کنی
نکنه اون وخ که یاری ندارم
بگه مولابه توکاری ندارم
وقتی که لبام می گن باشوروشین
آقاجون به دادمن برس حسین
حسین جان…
#ترحیم_خوانی
.
.
#ترحیم_خوانی
#تصنیف_مشترک #پدر #مادر #جوان
#خواهر #برادر
دوباره بارونیه چشمای ترم
آتیش گرفته پیکرم
چند روزه از غم عزات در به دردم
سراغتو میگیرم از ستاره ها
همش میگم خدا خدا
بد جور شکسته ای خدا بال وپرم
بارون اشکام ، داره می باره
دنیای بی تو ، لطفی نداره
چشمای خون و، موی سپیدم
از تو برا من، یه یادگاره
خدا نگهدار ،خدا نگهدار
شبای درد من سحر نداره و
نمونده راه چاره و
کارم شده به عکس تو نظاره و
گریه برا تو کار هر روز منه
دلم برات پر میزنه
آتیش گرفته دل پاره پاره و
یادم نرفته، که آخرین بار
رفتی و گفتی ، خدا نگهدار
خوابی عزیزم ، میون خاک و
من از غم تو ، همیشه بیدار
خدا نگهدار، خدا نگهدار
#حسین_کریمی_نیا ✍🎤
https://eitaa.com/emame3vom/109459
.👇
.............
مادر
گفت مادر کیست گفتم آنکه چون او نیست نیست
آنکه با نامش تبسم روی لبهایم گریست
گفت مادر کیست گفتم غم به شکل آدمی
مرهم هر زخم اما خود ندارد مرهمی
گفت مادر کیست گفتم آنکه از عمرش گذشت
لحظهای اما ز فرزندان خود غافل نگشت
گفت مادر کیست گفتم سایه پروردگار
بیقراری که ندارد جز قرار ما قرار
گفت مادر کیست گفتم بیکس و تنها شدی
بیشتر مایل به که در بین این دنیا شدی
آنکه در عالم دوای دردها شد مادر است
چادرش در بیکسی ما پناه آخر است
گفت با این حال وای از آنکه بی مادر شود
در غریبستان دنیا بی کس و مضطر شود
بعد مادر بچههای او غریب عالمند
در عزای مادر خود روز و شب غرق غمند
#فاطمیه
.........
#ترحیم_خوانی
#سالگرد_ختم_پدر
#زمزمه
یهساله دلتنگِ نگاهِ پدرم
یهساله که داره میسوزه جیگرم
مَحاله که یادم بره مهربونیت
محاله که فکرت بیفته از سرم
پاشو ببین دوباره بیقراریمو
دو تا چشِ بارونی و بهاریمو
تو رفتی و یه ساله تویِ خونهَمون
هر شب و روز روضهیِ بابا داریمو......
از دلِ مهربون و باصفات میگیم
بغض میکنیم از تو و خندههات میگیم
از ذکرِ یاحسینِ هر روزهیِ تو
از اَشکایِ ماهِ محرّمات میگیم
یه عمر صدا زدی حسین حسین حسین
شک ندارم مهمونِ اربابِ منی
خیالِ من راحته آخه میدونم
حالا کنارِ دلبرِ بیکفنی
حرفِ شبِ اوّلِ قبر که میزنن
هِی به خودم میگم که خیلی ترسیده
آروم میشم وقتی میگم حسین حسین
شک ندارم آقام به دادش رسیده
مگه میشه یکی حسین حسین بگه
امّا حسین دستِ خالیشو نگیره
هر کسی نوکرِ حسینه آخرش
رو زانویِ یوسفِ زهرا میمیره
کاری بلد نیستم براٰ بابا کنم
به جز همین ذکرِ حسین حسین حسین
ثوابِ این روضهیِ گودال واسِه تو
بهشتی میشی با دعایِ زینبین
یادم میاد کفن شدی امّا تنِ ....
عزیزِ فاطمه چرا کفن نداشت
پیراهنِ پاره تو دستِ گرگا بود
سرورِ عالَم چرا سر به تن نداشت
خیمههاشو سوزوندن و بچّههاشو
با تازیانه بردن از تو قتلگاه
سیلی به رویِ دخترِ زهرا زدن
شد بدنِ دخترِ دُردونهَش سیاه
یکی نبود واسِه آقا ختم بگیره
رویِ خاکا یه بدنِ صدپاره بود
زخمِ زبون زدن به دخترِ حسین
تو کوچه بازار وُ محلّهیِ یهود
باید برا آقام حسین گریه کنید
که راهِ عاقبت به خیری همینه
گریه کنید واسه سرِ نیزهنشین
برایِ اون پیکری که رو زمینه
حسین حسین حسین حسین حسین حسین /۴/
#حسین_ایمانی✍
........
در غم از دست دادن برادر
-----------
قدّم ز غم کمان شد وقتی برادرم رفت
باغ دلم خزان شد وقتی برادرم رفت
«چون ابرِ در بهاران» سیل سرشک یاران
از دیده ام روان شد وقتی برادرم رفت
گیرد دلم سراغش از آتش فِراقش
داغ دلم عیان شد وقتی برادرم رفت
اشکِ به رخ نشسته قلبِ ز غم شکسته
چون لاله خون فشان شد وقتی برادرم رفت
هر یار آشنایم گردید همنوایم
زین داغ در فغان شد وقتی برادرم رفت
دل غرقِ شیون او رفت و ز رفتن او
اندوه بی کران شد وقتی برادرم رفت
گل شد خزان به گلشن در پیش دیده ی من
تاریک این جهان شد وقتی برادرم رفت
«یاسر» ازین مصیبت تا دشت بی نهایت
اشکم چو ارغوان شد وقتی برادرم رفت
**
محمود تاری «یاسر»۲
.
.
#روضه_برادر
.
#ختم_برادر
#برادر
♻️اول به نبی حضرت خاتم صلوات
♻️دوم به علی شیر دو عالم صلوات
♻️سوم به گل وجود پاک زهرا
♻️چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
♻️از بهر حسین آن شه کرببلا
♻️وآن تشنهٔ در مقتل ماتم صلوات
(✅(#السلامعلیکیااباعبداللهالسلامعلیالحسینوعلیعلیابنالحسینوعلیاولادالحسینوعلیاصحابالحسینعلیهالسلام))
⏺مجلس و محفل به یاد یه عزیز برادره...
یاد کنیم همه برادرایی که اسیر خاکها هستند...
🔅تو بودی غمگسارم ای برادر
🔅همیشه در کنارم ای برادر
🔅تو رفتی قامتم از غم شکسته
🔅دگر یاری ندارم ای برادر
🔅پس از مرگ تو ای امید جانم
🔅سیه شد روزگارم ای برادر
🔅تو بودی یاورو پشت و پناهم
🔅ز هجرت بی قرارم ای برادر
⬅️آی کسی برادر از دست دادی...
آی کسی که داغ برادر دیدی...
داغ برادر سنگینه...
آخه برادر پشت و پناهه خواهره..
همهٔ امید خواهر برادره...
تو داغ برادر اونی که آتیش میگیره خواهره...
الهی خواهری داغ برادر نبینه...
امان امان...3
◀️یا رسول الله2
به پیغمبر خبر دادن.....یا رسول الله، عمه جانت صفیه داره میاد...
میخواد بدن مُثله شده برادرش حمزه سیدالشهدارو ببینه...
پیغمبر فرمود نزارید خواهر جلو بیاد..
نزارید خواهر بدن برادرو ببینه...
آخه خواهره طاقت نمیاره...
پیفمبر اومد عباشو رو بدن حمزه سیدالشهدا کشید...
(میگه صفیه اومد کنار بدن برادر...)
اما بمیرم..
همین که نگاهش به بدن برادر افتاد...
دیدن بی هوش شد رو زمین افتاد...
⬅️(نمیدونم این خواهر چطور با برادر خداحافظی کرد...)
(چی میخوام بگم)
میخوام بگم اونجا صفیه دو تا محرم داشت..
یه طرف پیغمبر، یه طرف امیرالمومنین...
زیر بغلاشو گرفتن...بلندش کردند...دلداریش دادن...احترامش کردند...
(حق صاحب عزاست دیگه)
☑️(..نام صاحب عزا...)نمیدونم اون لحظه ای که خبر فوت برادرتو نو دادن چه حالی داشتی...
همه اونایی که داغ برادر دیدن، میگن وقتی خبر به ما دادن زانوهامون سست شد...
بی اختیار نشستیم...دیگه توان برا حرکت نداشتیم..
انگار دنیا رو سرمون خراب شد..
عالم برا ما تیره و تار شد...
امان امان...
⬅️میخوام یه چیز بگم ....
آی داغ دیده ها...اگه داغ برادر دیدید...
همه اومدن دلداریت دادن...زیر بغلاتو گرفتن...تسلای دلت بودن...باهات عزاداری کردند...
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا....
(سبک عجب رسمیه)
▪️عجب رسمیه رسم زمونه
▪️برادر میره خواهر می مونه
▪️یکی اسیرو یکی شهیده
▪️ای وای حسینم ای وای حسینم
⬅️میخوام بگم ای کاش یه نفرم بود کریلا...زیر بغلای زینبو میگرفت...از کنار بدن برادر بلند میکرد...
اومدند زیر بغل زینب رو گرفتند نه والله...کسی اومد تسلیت بگه نه والله...
🔘اومد گودی قتلگاه...
دیگه نگم چه کردند ...
همین قدر بگم،.یه وقت صدای ناله بیبی سکینه بلند شد...
صدا زد... #یا_اَبتا_اُنظر_الی_عَمَتیَ_المَضروبه...
بابا پاشو ببین عمه جانم زینبُ دارن میزنن...
🔻آخ امان از دل زینب...
🔺چه خون شد دل زینب...
🔘الهی نبینی اونچه که زینب دید...
کاری کرده بودن با بدن حسینش....
خواهر بدن برادرو نشناخت...
🔈(نمیدونم این خواهر چطور با برادر وداع کرد)
اما بگم عمه سادات چطور وداع کرد؟؟ ...
یه وقت نگاه کردن دیدن لبها رو گذاشت به رو رگهای بریدهٔ حسین....
🍁گر چه من دیگر نمیبینم گُلِ روی برادر را
🍁خاطراتش را در این غمخانه مهمان میکنم
🍁گوهر یکدانه ای نازنین برادرم
🍁تا ابد نامت درون سینه پنهان میکنم
.... #وسَیعلَمُالّذینَظَلَمواأَیمَنقَلَبٍینقَلِبونَ.....
(⭐️شعرا 227⭐️)
♦️ای شیعه مکن وحشت قبرو سکرات
♦️تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
♦️در وقت سؤالشان بگو با دو مَلَک
♦️من شیعهٔ حیدرم به حیدر صلوات
.👇