.
#ترحیم_خوانی
#تصنیف_مشترک #پدر #مادر #جوان
#خواهر #برادر
دوباره بارونیه چشمای ترم
آتیش گرفته پیکرم
چند روزه از غم عزات در به دردم
سراغتو میگیرم از ستاره ها
همش میگم خدا خدا
بد جور شکسته ای خدا بال وپرم
بارون اشکام ، داره می باره
دنیای بی تو ، لطفی نداره
چشمای خون و، موی سپیدم
از تو برا من، یه یادگاره
خدا نگهدار ،خدا نگهدار
شبای درد من سحر نداره و
نمونده راه چاره و
کارم شده به عکس تو نظاره و
گریه برا تو کار هر روز منه
دلم برات پر میزنه
آتیش گرفته دل پاره پاره و
یادم نرفته، که آخرین بار
رفتی و گفتی ، خدا نگهدار
خوابی عزیزم ، میون خاک و
من از غم تو ، همیشه بیدار
خدا نگهدار، خدا نگهدار
#حسین_کریمی_نیا ✍🎤
https://eitaa.com/emame3vom/109459
.👇
.............
مادر
گفت مادر کیست گفتم آنکه چون او نیست نیست
آنکه با نامش تبسم روی لبهایم گریست
گفت مادر کیست گفتم غم به شکل آدمی
مرهم هر زخم اما خود ندارد مرهمی
گفت مادر کیست گفتم آنکه از عمرش گذشت
لحظهای اما ز فرزندان خود غافل نگشت
گفت مادر کیست گفتم سایه پروردگار
بیقراری که ندارد جز قرار ما قرار
گفت مادر کیست گفتم بیکس و تنها شدی
بیشتر مایل به که در بین این دنیا شدی
آنکه در عالم دوای دردها شد مادر است
چادرش در بیکسی ما پناه آخر است
گفت با این حال وای از آنکه بی مادر شود
در غریبستان دنیا بی کس و مضطر شود
بعد مادر بچههای او غریب عالمند
در عزای مادر خود روز و شب غرق غمند
#فاطمیه
.........
#ترحیم_خوانی
#سالگرد_ختم_پدر
#زمزمه
یهساله دلتنگِ نگاهِ پدرم
یهساله که داره میسوزه جیگرم
مَحاله که یادم بره مهربونیت
محاله که فکرت بیفته از سرم
پاشو ببین دوباره بیقراریمو
دو تا چشِ بارونی و بهاریمو
تو رفتی و یه ساله تویِ خونهَمون
هر شب و روز روضهیِ بابا داریمو......
از دلِ مهربون و باصفات میگیم
بغض میکنیم از تو و خندههات میگیم
از ذکرِ یاحسینِ هر روزهیِ تو
از اَشکایِ ماهِ محرّمات میگیم
یه عمر صدا زدی حسین حسین حسین
شک ندارم مهمونِ اربابِ منی
خیالِ من راحته آخه میدونم
حالا کنارِ دلبرِ بیکفنی
حرفِ شبِ اوّلِ قبر که میزنن
هِی به خودم میگم که خیلی ترسیده
آروم میشم وقتی میگم حسین حسین
شک ندارم آقام به دادش رسیده
مگه میشه یکی حسین حسین بگه
امّا حسین دستِ خالیشو نگیره
هر کسی نوکرِ حسینه آخرش
رو زانویِ یوسفِ زهرا میمیره
کاری بلد نیستم براٰ بابا کنم
به جز همین ذکرِ حسین حسین حسین
ثوابِ این روضهیِ گودال واسِه تو
بهشتی میشی با دعایِ زینبین
یادم میاد کفن شدی امّا تنِ ....
عزیزِ فاطمه چرا کفن نداشت
پیراهنِ پاره تو دستِ گرگا بود
سرورِ عالَم چرا سر به تن نداشت
خیمههاشو سوزوندن و بچّههاشو
با تازیانه بردن از تو قتلگاه
سیلی به رویِ دخترِ زهرا زدن
شد بدنِ دخترِ دُردونهَش سیاه
یکی نبود واسِه آقا ختم بگیره
رویِ خاکا یه بدنِ صدپاره بود
زخمِ زبون زدن به دخترِ حسین
تو کوچه بازار وُ محلّهیِ یهود
باید برا آقام حسین گریه کنید
که راهِ عاقبت به خیری همینه
گریه کنید واسه سرِ نیزهنشین
برایِ اون پیکری که رو زمینه
حسین حسین حسین حسین حسین حسین /۴/
#حسین_ایمانی✍
.
۹ آبان ۱۴۰۳