4_6046371233216336136.mp3
28.39M
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه بخوان یه نفر و بیآبرو کنند برهنهش میکنند، اونایی هم که رفتند توو گودال دیگه بیرون نیومدند. هرکی یه نیزه برمیداشت میرفت توو گودال، همین جور میزدند بیرون میکشیدند جای دیگری میزدند
بیبی رو صدا زد:« زینبم! عزیز دلم، جون مادر؛ من دستام رمق نداره اون بقچه رو میاری برام مادر؟!
- جون مادر؛ چشم.
بقچه رو آورد، گذاشت مقابل مادر. مادرم میشه درش و باز کنی؟! من دستام میبینی که بالا نمیاد...
آخه نمیدونم چه جوری مادرم و زدند، مادر ما دیگه سرشم تکون نمیخورد، چه برسه به دستاش!
به اسماء میگفت:« سرم و این طرفی کن»؛ به حسنش میگفت:« دستم و بیار بالا»...
#بقچه رو باز کرد ، دل توو دل زینب نیست؛ مادر میخواد چی کار کنه؟!
دید یه سری کفن داخل بقچهست.
- مادرم میشه یکی یکی اینا رو به من بدی؟!
-چشم مادر.
اولی رو که برداشت؛ مادرم! این مال خودمه دیگه روزای آخرمه.
- مادر! میخوای ما رو تنها بزاری؟!
گفت: مادر باید یاد بگیری از الان، چه جوری باید کفن ببندی.
یه روزی میاد توو خرابه...
دوم کفن آورد جلو مادر؛ اینم مال بابات علیه. گذاشت کنار، دید یه کفن دیگه مونده. هی برمیداشت آورد جلو مادر، اینم مال حسنه.
پس داداش حسینم چی
- گفت: براش یه پیراهن گذاشتم، خودم براش بافتم
پیراهن و آورد داد به زینبش؛ زینبم! این پیراهن پیشت باشه. یه روزی میرسه حسینت این پیراهنو طلب میکنه؛ وقتی اون روز رسید اولا سلام منو به حسینم برسون دوماً این پیراهنو خودت تنش کن جای من.
مادر از طرف من بوسه ای هم زیر گلوی حسینم بزن.
-
4_6046371233216336140.mp3
21.19M
📋 نمیشه گذشت، نباید گذشت
#واحد
#واحد_سنگین
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیشه گذشت، نباید گذشت
از ارثیهی مادر
یه چادر سیاه، که میگیره نور
از صدیقهی اطهر
چادر فاطمه، نوریه که تا ابد در جریانه
چادر فاطمه، قصهی قِداسَتش فوق بیانه
چادر فاطمه، پرچمِ خیمهی صاحِبَ الزَّمانه
به ما رسیده پرچم، بیمِنَّت
سجدهی واجب داره، این نعمت
« یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا
یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا»
به عشقِ علی، به میدون زد و
سرباز امامش شد
توی کوچهها، زمین خورد ولی
این اوجِ قیامش شد
چادر فاطمه، تار و پودش ریشهی غیرتمونه
چادر فاطمه، سنگرِ شیعهی آخرالزَّمونه
چادر فاطمه، خاکی شد تا عَلَم علی بمونه
بارِ امانت داره رو، دوشش
میایسته محکم پای، این پوشش
به ما رسیده پرچم، بیمِنَّت
سجدهی واجب داره، این نعمت
« یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا
یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا»
پُر از معجزهست/ پُر از رحمته
پُر بَرکَته این چادر
قیامت چقدر، شِفاعت میشن
با نور همین چادر
چادر فاطمه، رو سَرِ خواهرا تاجِ افتخاره
چادر فاطمه، معنی عزته و اوجِ وِقاره
چادر فاطمه، سر پناه توی تمام روزگاره
مظهر عِفَّت یعنی، این مادر
به چادرش زد بوسه، پیغمبر
به ما رسیده پرچم، بیمِنَّت
سجدهی واجب داره، این نعمت
« یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا
یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6046371233216336141.mp3
9.15M
📋 رو زمین سر می ریزه
#شور
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رو زمین سر میریزه
قلبِ لشکر میریزه
ذوالفقار بالا میره
تیغ و سِپَر میریزه
اُبُهَّتِ دشمن رو
با یه تَشَر میریزه
از دو سَرِ شمشیرش
چِقَد هنر میریزه
قلعهی خیبر با یه
اَخمِ حیدر میریزه
عَرق از سر تا پای
اون دو نفر میریزه
میره سمت یمین
میره سمت یسار
لشکر میره عقب
لشکر میره کنار
حیدر پا در رکاب
دشمن پا به فرار
میلرزه عالم از
هوهوی ذوالفقار
شیرِ پروردگار
برگشته از شکار
میخونه با رجز
میگه با افتخار
« أَنَا اَلَّذِي سَمَّتْنِي أُمِّي حَيْدَرَه»
باز داره سر میندازه
حیرت آور میندازه
همه رو داره یاده
روز محشر میندازه
یه نگاه معنا دار
تا به لشکر میندازه
یه نفر برمیگرده
یکی سپر میندازه
با قدماش لرزه بر
تن خیبر میندازه
میکَنه از جا در رو
اون طرفتر میندازه
مِیمَنه مِیسره
مِیسره مِیمَنه
یک تنه یکسره
یک سره یک تنه
پیش چشم همه
داره سر میزنه
پاره میشه زره
خوده که میشکنه
به زیر دست و پاش
مَرهَب جون میکنه
این جمله تا ابد
توو گوش دشمنه
« أَنَا اَلَّذِي سَمَّتْنِي أُمِّي حَيْدَرَه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6046371233216336142.mp3
9.54M
📋 می بینی بغض و سینه زدن و
#شور
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میبینی بغض و سینه زدن و
رو زدنم به امام حسن و
من نوکر بدم آره قبول
ولی تویی که میبخشی من و
بدم و خوبی تو و همیشه بودی تو یاورِ من
به که چه منَّتی داره خدای تو بر سَرِ من
افتخارِ منه مادره حسن شده مادرِ من
خدای من، تو رو نگهداره برای من
یا فاطمَه، نجوای روزا و شبای من
فدای تو، پدر مادر و بچههای من
« یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا»
کس و کارِ تمومه بیکَسا
ذکرِ لَبِ همه خوشنفسا
پشت و پناه علی و رسول
فاطمه محورِ اهلِ کِساء
اُمِّ اَبیهایی و نفس طاهایی، فاطمهای
تکیهگاهِ علی وسط بلاهایی، فاطمهای
امیدِ ماها و تموم گداهایی، فاطمهای
فدا نشد، هیچکسی واسه مولا عینِ تو
خدا رو شکر، شیعه هستیم و زیرِ دیِن تو
خدا رو شکر، زندهایم با عشقِ حسینِ تو
« یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا»
میسوزم از غمِ آتیشِ دَر
سینهسوزِ غمِ تو میشه در
ولی نَمُردم از غمِ تو
چه خجالت زدهام پیشِ در
به خدا که حقشه که بمیرم از غمِ روضهی تو
دنیا پُر از غمه و پناهِ عالمه روضهی تو
دلیل این همه حال خوشه قلبمه روضهی تو
کی گفته که، من دستم خالیه کی میدونه
گرونترین، سرمایهم اَشکِ روضههاتونه
همه میرن، واسه من اَشکِ روضه میمونه
« یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6046371233216336145.mp3
13.56M
📋 بعد از اون آتیش، دود و خاکستر
#شور #فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از اون آتیش، دود و خاکستر
دست به پهلو راه میرفت مادر
مینوشت انگار بیوفا مسمار
روز مرگش و روی دیوار
سخته!
به خدا نفس براش سخته
دردِ پهلو داره چند وقته
باز کنارِ علی خوشبخته
درده!
دست و بالا بِبره درده
ضربهی قنفذ نامرده
آخ چی کار با مادرم کرده
« جوان، مادر مادر مادر
قد کمان، مادر مادر مادر»
بعد از اون کوچه، بعد از اون سیلی
صورتِ حوریه شد نیلی
سر و میبنده، میخونه هر دَم
دیگه عمر خودم و کردم
میزد!
بیهوا مادرم و میزد
کاش یکی میگفت برا چی زد
بشکنه دستی که سیلی زد
برخورد!
به غرورِ حسنش برخورد
پنجه توو صورتِ مادر خورد
زد و از دیوار بدتر خورد
« جوان، مادر مادر مادر
قد کمان، مادر مادر مادر»
بعد از این مادر، بعد از این خونه
خونوادهای نمیمونه
مرتضی مَهموم، حسنش مَسموم
بعدش فَابکِ عَلَی المظلوم
مظلوم!
مادرت باز میگه آخ پهلوم
دست و پا بزن یه کم آروم
چرا از آب شدی محروم
عطشان!
به فدای لبت آقاجان
به غبارِ کربلا غَلطان
أَيُّهَا الغریب یا عریان
« حسین، آقام آقام آقام
حسین، آقام آقام آقام»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6046371233216336146.mp3
6.72M
مفام معظم رهبری
ــــــــــــــــــــــــــــ
قسمتی از کتاب حقیقت عظیم
مقام فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، درخور آن است که عقول برجستهی انسانهای بزرگ، در اصلیترین رشتههای تفکرشان بیاندیشند و زبانهای فصیحترین و بلیغترین گویندگان، شعرا و سرایندگان، آن اندیشهها را در قالب کلمات بیاورند و سرشارترین ذوقها و جوشانترین طبعهای فیاض و سیال هنرمندان و شاعران، آنها را به صورت شعر و سخن منظوم، با بهترین گویشها و حنجرهها بیان کنند. اگر این جور بشود شاید ذهن بشر متوسط امروز و ما کسانی که از معارف حقیقی الهی دوریم و در ذهنمان و در دلمان و در روحمان کشش نداریم که حقایق والا و متعالی را درک بکنیم، بتوانیم گوشهای از فضایل و مدایح و مناقب و محامد این بزرگوار را بفهمیم و درک کنیم.
وقتی انسان، به روایاتی که مربوط به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میباشد و از ائمه ساطر شده است؛ مراجعه میکند، میبیند آنچنان زبان معصومین نسبت به این بزرگوار زبان ستایش و خضوع و خشوع است که برای کسی که مقام والای فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) را ندانسته باشد؛ ممکن است مایهی تعجب بشود. از خود پیامبر اکرم که پدر و مربی این مخّدرهی بزرگوار بود تا امیرالمومنین که همسر او بود و تا فرزندان او أئمه هرکدام راجب زهرای اطهر سخن گفتهاند و آن را با زبان تعظیم و ستایش بیان کردهاند. این نشان دهنده آن مقام والا و توصیف ناشدنی است، حقیقتاً برای ذهن قاصر ما آن علّو درجهی معنوی و ملکوتی امّ ائمة النُجَباء، قابل درک نیست و ما به قدر فهم خودمان ممکن است رشحهای از رشحات را درک کنیم
.
◼️ مراسم عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیها - شب هفتم #فاطمیه
📆 زمان:
👈 جمعه ۲۴ آذر ماه ۱۴۰۲
🔷 با نوای :
👈 کربلایی سید سعید نصر
👈 کربلایی علی کاظمی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام سعیدی
🔊 بخش اول #مناجات | اگر چه تو طبیبی و دوا درست میکنی
🔊 بخش دوم #روضه | هزاران سال نوری قبل خلقت خلق شد زهرا
🔊 بخش سوم #روضه | گاهی وقتا حرف آدم مثل عقده تو گلوشه
🔊 بخش چهارم #پیش_زمینه | آه یا زهرا
🔊 بخش پنجم #زمینه | تربت مزار تو توی دستم
🔊 بخش ششم #زمینه | چادرت را بتکان
🔊 بخش هفتم #سنگین | صبح تا شب کار و شب تا صبح عبادت میکنی
🔊 بخش هشتم #واحد | جهت که خود به نام شبستان فاطمه است
🔊 بخش نهم #واحد | میگم حسن جان کارم خوبه
🔊 بخش دهم #شور | رو به راهم از کرم مرتضی علی
🔊 بخش یازدهم #شور | عشق خدادادیه من
🔊 بخش دوازدهم #شور | بزار بگم با زبون ساده
🔊 بخش سیزدهم #شور_روضه | دم جون دادن من لبم رو تر نکنید
🔊بخش چهاردهم #روضه پایانی | شاید که مرگ من همین نزدیکیا باشه
👇👇👇👇👇👇👇