eitaa logo
امام حسین ع
17.7هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
قصه ی استقامت زهرا.mp3
2.37M
🌴قصه ی استقامت زهرا 🌴 الگوی رزمنده ی امروزه 🎙 قصه ی استقامت زهرا الگوی رزمنده ی امروزه هرکسی که بره ضرر کرده هرکسی که بمونه پیروزه فاطمه موند پای علی سیلی خورد جای علی خدا بهش برکت داد به شیعه هاش عزت داد پیرو مسیر فاطمه نداره لحظه ای واهمه روی لبهای ماست زمزمه اِنا نُباهی بِفاطمه .
242.3K
. ای چراغ دل ویرانه من نظری کن به من و خانه من خانه بعد از تو شده غم خانه شمع یاد تو و ما پروانه گریه داریم نهان از دشمن من به طفلان تو طفلان بر من زود ای لاله  من پژمردی کاش همراه مرا میبردی همه شب تا به سحر پیوسته میکنم ناله ولی آهسته تا نظر بر در و دیوار کنم یاد آن پهلو و مسمار کنم ای حمایتگر من خیز و ببین فاتح بدر شده خانه نشین این سخن ورد زبان ها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد آن که یک عمر سرافرازی کرد چرخ با هستی او بازی کرد هیچ پرسی به چه روز افتادم رفتی و کرده ای دشمن شادم آن که میخواست ز پا بنشینم شادمانست که من غمگینم فرصتی تا که مناسب جوید این سخن با دگران میگوید رشته صبر علی پاره شده چاره ساز همه بیچاره شده شاعر:حاج
. زبان حال حضرت علی(ع) ... هرشب بیاد رویت، ای بانوی یگانه آیم کنار قبرت، از خانه مخفیانه از آتش فراقت در سوز و در گدازم از عمق سینه من آتش کشد زبانه آن شب که غسل دادم جسم ترا به زاری بر پیکر تو دیدم آثار تازیانه رخساره ی تو نیلی دیدم ز ضرب سیلی کز چشمه سارِ چشمم شد خون دل روانه بودی تو بهتر از جان، اما دریغ و افسوس پنهان به خاک کردم جسم ترا شبانه تا می دهم تسلی از داغِ تو حسن را مظلوم کربلایت گیرد ترا بهانه در خانه زینب تو مشغول خانه داری گوید به ناله " مادر برگرد سوی خانه" خونِ جگر ز دیده، حیدر نموده جاری پیوسته شکوه دارد از گردش زمانه .
. سوم و هفتم شهادت حضرت زهرا(س) باورم نمیشه زهرا فضه داره میپزه حلواتو زینبت با اشک و ناله توی ظرفا میچینه خرماتو علی رو تنها گذاشتی خوش بودم، من باتو ای وای دارم از غصه ی تو می میرم ای وای سوم و هفته برات می گیرم ای وای من از این همسایه ها دلگیرم اینا دل بچه هاتو سوزوندن یه فاتحه برای تو نخوندن یازهرا یازهرا واویلا میدونی که بی تو حیدر نمیشه دیگه علیِّ سابق این در و دیوار خونه به خدا میده منو کم کم دق بمیرم میخوابه زینب با گریه، باهق هق برگرد جای دستات خالیه توو دستام برگرد بی تو سرد و تاریکه این دنیام برگرد بهتر از هرکی میدونی تنهام بغض میکنه حسن یه کنج خونه شبا حسینت میگیره بهونه یازهرا یازهرا واویلا سبک و شعر: .👇
. خدا نگهدار تو یاره من بعد تو ای همه قراره من خونه نشینی شده کار من خدانگهدار خانوم چه جور دلت اومد بری تنها رفیق نیمه راه من زهرا س تو رفتی من موندم و غمها خدانگهدار خانوم خدا نگهدارت گل پرپر دیدی ازم گرفتنت آخر میمیره از داغ غمت حیدر خدانگهدار خانوم بعد تو از این زندگی سیرم داغ تو کرد آخر زمین گیرم برگرد عزیزم بی تو میمیرم خدانگهدار خانوم بعد تو قلب حسنت خونه حسین چشاش یه کاسه ی فاطمیه گرفته تو خونه خدانگهدار خانوم شدم اسیر داغ و بیماری ببین که زینب تو با زاری میکنه از باباش پرستاری برگرد به خونه .👇
‍ . سلام عزیزم فدای قبر بی نشونت فدای قامت کمونت ببین شدم فاتحه خونت سلام عزیزم خوشی از این دنیا ندیدی حالا دیگه راحت خوابیدی چرا جوابمو نمیدی؟ روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم دیدی چقدر زود سفارشارو بردن از یاد میون ما جدایی افتاد تنها شدم ای داد بیداد دیدی چقدر زود تاب و توونمو گرفتن یار جوونمو گرفتن خانوم خونمو گرفتن روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم سلام حیدر به درد و رنج و محن تو به زحمتی روی تن تو به جسم بین کفن تو بعد تو دیگه خونمو عزا گرفته بساط گریه پا گرفته زینب تو نوا گرفته روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم کجایی مادر حسن زغصه بی قراره ز دیده اشک غم می‌باره تو دستشه یه گوشواره کجایی مادر که خیلی درهم حسینت تا نمونه تشنه حسینت آب می‌رسونم به حسینت شهیده من ، مادر قد خمیده من یه روز توو گودال گره میفته توی کارم نمیشه آب براش بیارم دستامو رو سرم میزارم از رو بلندی محشر و آخرش میبینم خنجر رو حنجرش میبینم شمر و بالا سرش میبینم نور دوعینم ، غریب کربلا حسینم .👇
175.8K
161.2K
. دوباره درد  ِهجرت، بر لب جوهر نشسته و اشک نوکرت بر صفحه ی دفتر نشسته ببین که نوکرت عمریست با دستان خالی سر  ِ راه وصالت، با دو چشم تر نشسته برای مردن هر شیعه ای این جمله کافیست امامش بین صحرا بی کس و یاور نشسته تو آن شاه غریبی که هزار و چندسال است به امّید فراهم گشتن لشکر نشسته بیا که حسرت ما شد حکومت کردن تو چرا جای تو دشمن بر روی منبر نشسته شبیه قبر تاریک است دنیا بی حضورت که در آن دل به دنبال مه و اختر نشسته دوباره روضه ی مادر، دلم در زیر خیمه به امّید شفاعت در صف محشر نشسته ظهورت را همیشه خواستم وقتی که اشکم کنار قبرهای آل پیغمبر نشسته بیا بنگر کنار قبر مادر نیمه شبها که با قدّ کمانی، فاتح خیبر نشسته شده شرح غم  ِسی سال  ِ حیدر اینکه هرشب کنار قبر کوثر، ساقی کوثر نشسته پس از غسل تن مجروح، حق دارد علی که کنار قبر جانش با دل مضطر نشسته دوباره روضه خواند وگفت زهرا پیش قبرت ببین با استخوانی در گلو، حیدر نشسته همیشه روبه رویم بین دیوار و دری تو چرا که خون تو بر روی میخ در نشسته زمان غسل تو فهمیده ام که ردّ پای چهل تا بی حیا بر روی بال و پر نشسته چه دیدم، آه ؛ هنگام وداعت بین این قبر به روی حور، دست ثانی کافر نشسته به نوبت دیده ام، گاهی مغیره، گاه قنفذ اگر اشکم میان کوچه و معبر نشسته قرار بعدی ما کربلا و پیش گودال ببینی زینبت پیش تنی بی سر نشسته به جای تو زند بوسه به رگهای بریده به روی حنجری که از قفا خنجر نشسته سکینه، اربعین گوید کنار قبر سقا کنار پیکر عباس یا اصغر نشسته؟ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
231.9K
در کرمخانه ی حق سفره به نام حسن است عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است بی حرم شد که بدانند همه مادری است ورنه در زاویه ی عرش مقام حسن است بس که آقاست به دنبال گدا می گردد ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دست ما نیست اگر سینه زن اربابیم این مسلمانی ایران ز کلام حسن است هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید غربت از روز ازل باده ی جام حسن است حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین هر حسینیه که برپاست خیام حسن است او چهل سال بلا دید بماند اسلام صبر شیرازه ی اصلی قیام حسن است   ما گداییم ولی شاه کریمی داریم هرچه داریم ز تو یار قدیمی داریم   من از بقیع غربتش به آسمان رسیده ام صفا و مروه دیده ام، گرد حرم دویده ام هیچ کجا برای من که از همه بریده ام مثل نجف نمی شود که بارها چشیده ام در آستان قدسی اش باده‌ی لایزال را خوشا به عشق روی او مجاور حرم شدن در آستان نور با فرشته هم قدم شدن دم از حسین او زدن، جناب محتشم شدن به احترام زینبش تا دم مرگ خم شدن و تا همیشه داشتن حب علی و آل را بدون اشک جاری اش چشمه روان نمی شود بی نفحات اش عالم پیر جوان نمی شود بهشت بی ولای او نصیبمان نمی شود بدون نام عالی اش اذان، اذان نمی شود کاش دوباره یک نفر صدا کند بلال را چه کرده است اشک او که نیل کم می آورد بت شکنی که پیش او خلیل کم می آورد از آتش عدالتش عقیل کم می آورد برای ادعای خود دلیل کم می آورد مگر علی ندا دهد حی علی الحلال را نیست به جز ولای او راه نجات دیگری شکر که بعد مرگمان هست حیات دیگری و باز جلوه میکند با جلوات دیگری که در بهشت محضرش با کلمات دیگری وقف رخ علی کنم شعر خجسته فال را
امام حسین ع
. 🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ همه امید امیرالمومنین رو نا امید کردند امشب کمک امیرالمؤمنین کن... بلند بلند گریه کن... آخه اگه الان مدینه بودی... نمیتونستی بلند گریه کنی... 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته: (منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185) وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت... بین راه دومی نامرد اومد جلو... صدا زد: يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک دختر پیغمبر چی به دست داری... تا فهمید قباله رو پس گرفته... صدا زد: بده به من قباله فدک رو... اما مادر امتناع کرد... خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه... باید حقش رو ادا کنی... مادر امتناع کرد... قباله رو نداد... اما ای کاش قباله فدک رو میداد... یاصاحب الزمان... فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد... 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ اوج مصیبت مادر اینجاست... طاقت داری بگم یا نه... دیدند نانجیب دست های نحسش رفت بالا... خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه... یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... ثُمَّ لَطَمَهَا یعنی آنچنان سیلی به مادرمون زهرا زد... مادر نقش زمین شد... (زمزمه آذری زبانها: یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا...) 🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم 🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم خدایا... قصه سیلی تمومی نداره... اگه مدینه مادر رو سیلی زدند... کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند... صدا زد بابا بابا بابا... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است دختر بچه داری یا نه... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است 🔸یک ضربه زد کبود شد هر دو گونه ام یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد... از کربلا تا کوفه و شام... سر ابی عبدالله... روی نیزه ها... هر کجا دختر بهونه بابا میگرفت... نانجیب با تازیانه... با کعب نی... بت غلاف شمشير... ناله بزن یا حسین... 🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند 🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند 🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند 🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند گریز به حضرت رقیه .......... و گریز به روضه حضرت رقیه پرستویِ مهاجرم، چرا زلانه می‌روی؟ اگر ز لانه میروی، چرا شبانه می‌روی؟ قرارِ من،شَکیبِ من، مهاجرِ غریبِ من فدای غربتت شوم،که مخفیانه می‌روی حیاتِ جان، امیدِ دل، علی بُود ز تو خِجل که با کبودیِ بدن، زتازیانه می ‌روی کبوترِ شکسته پر،مرا به همرهت ببر چرا بدونِ جُفتِ خود، ز آشیانه می‌ روی چهار طفلِ خون جگر، زنند از غمت به سر تو بر زیارتِ پدر، چه عاشقانه می‌روی اَلا به رُخ نشانه ات،مگر شکسته شانه ات که مویِ زینبین خود، نکرده شانه می‌روی فتاده بر دلم شرر، که تو در این دلِ سَحَر ز همسرت غریب‌تر، برون زخانه می‌روی *بَدَنِ حضرت زهرا رو امیرالمؤمنین داره غسل میده،اسما میگه من از چاه آب می آوردم،رو بَدَنِ حضرت زهرا آب می ریختم،علی بدنِ فاطمه رو غسل میداد،اسماء میگه رفتم دوباره از چاه آب بکشم،دیدن علی صدایِ فریادش بُلَند شده،برگشتم،دیدم سر به دیوار گذاشته،داره گریه میکنه،گفتم آقاجانم! مگه خودتون نفرمودید: آروم گریه کنید،همسایه ها صداتون رو نَشنَوَن؟ فرموده باشند:اسماء این روشنایی رو بیار جلو،بیا ببین پهلویِ زهرام شکسته...صورتِ فاطمه کبوده،بازوش رو شکستن...،اما من یه غسال دیگه هم میشناسم،موقع غسل دادن دست از غسل دادن کشید، زهرایِ سه ساله رو تویِ خرابه ی شام داشتن غسل میدادن، یه وقت دیدن،اون زَنِ غساله دست از غسل دادن کشید، گفت: من این بدن رو غسل نمیدم... همین که لباس های این بچه رو دَر آوردم،خواستم بدنش رو غسل بدم،دیدم همه جایِ بدن این بچه کبوده...می ترسم مرضی که این بچه داشته منم بگیرم،...بی بی زینبِ فرمود: آی زنِ غساله! بخدا از کربلا تا اینجا اینقدر این بچه رو زدن.... *دیدن این تشت رو گذاشتن جلویِ این بچه،دست بُرد،سر رو از تشت برداشت،نگاه کرد دید خدا سَرِ بُریده ی بابا....سَرِ بُریده رو برداشت،شروع کرد با بابا حرف زدن...* آروم آروم از طبق بیا كنارم سر رو سَرِت بذارم حرفِ نگفته دارم وای وای *چیه حَرفِ نگفته ات؟..* چند شبه بابا یه لقمه نون نخوردم اسم تو كه می بردم فقط كتك می خوردم وای وای *بابا! هر وقت صدات زدم کتکم زدن،بابا! هر وقت صدات زدم،تو صورتم سیلی زدن...بابا! هر وقت گریه کردم بهم تازیانه زدن...بابا!..* نبودی و اسیر شدم بسته به یك زنجیر شدم یه شبِ پیرِ پیر شدم وای وای یكی زد و همه ام زدند لگدِ مُحكمم زدند
. یک شب شدم از عطای مولا سر خوش جبریل نشاند بر لبم این چاوش از صبح ازل الی الابد لعنت بر دینی که خلیفه اش بُوَد زهرا کش ✍ .
. امیرالمومنین دیگه یا باید به چاه درداشو بگه، یا بره سر مزار تنها حامیش .... دلم تنگ نگات میشه عزیزم به یاد چشم سرخت،اشک می ریزم دعا کن، یاس در خاک آرمیده همینجا از کنارت بر نخیزم گلاب اشک سر خاکت میارم پس از تو ابرم و دائم می بارم جوون زیر خاکم ای که بی تو به زنده موندنم شوقی ندارم با سیلی چشماتو از من گرفتند حسودا انتقام از زن گرفتند جلو چشمام غلافای چهل مرد زدند و قتلتو گردن گرفتند کجایی خونمونو غم گرفته درِ خونه برات ماتم گرفته حسین و زینب و آروم کردم حسن جانت ولی باز دم گرفته عزادارم ولی تنها و بی یار منم و این سه چارتا طفل غمخوار تو رفتی و نگفتی من می مونم پس از تو با غم مسمار و دیوار صدات مونده توی خونه هنوزم پس از این من به جای تو می سوزم تو رفتی و حالا غرق خجالت نگامو به در و دیوار می دوزم سلام_الله_علیها .
امام حسین ع
#روضه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
191.6K
در آن ساعت که در میسوخت میدانی کجا بودم تو میخوردی کتک ،من هم به زیر دست و پا بودم آخه...چهل نفر هجوم آوردن...
4_659211483468529764.mp3
780.3K
‍ مناجات با حاج محمد رضا طاهري: غم عشقت بیابون پرورم کرد      هوای وصل بی بال وپرم کرد به ما گفتی صبوری کن صبوری      صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد * سه غم آمد سراغم هر سه یک بار     غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره             ولی آخر کشد ما را غم یار * عزیز فاطمه تا کی به گوش منتظرانت صدای ناله زهرا زآستان در آید *مرحوم علامه ي اميني مي فرمايند: اولين ناله اي كه بي بي پشت در زد،نه باباشو صدا زد،نه شوهر غريبش،تا پشت در افتاد رو زمين،صدا زد:مهدي جان،پسرم* مه جمال تو را کرده ام هماره مجسم          مگر به چشم خیالم رخ تو جلوه گر آید همه گدا و تمنای وصل او هيآت مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست * اگه تو بخواي ميشه اين بد و هم خوبش كني من گدای یک نگاتم آقا جون دوست دارم به خوبا سر می زنی مگه بدا دل ندارن      یه سرم به ما بزن ای خوب خوبا آقا جون * تو که دل می بری با یک نگاهی        نگاهی هم به ما کن گاه گاهی تو که بیگانه را هم می پذیری     بده یک گوشه ما را هم پناهی
4_6044048471952986419.mp3
12.59M
امیرالمومنین علیه السلام 📝همه عاشقن و علی معشوق... کربلایی شهادت حضرت زهرا ( س ) ٢٣ آذر ماه ١۴٠٢ [بند اول] همه عاشقن و علی معشوقِ همه رائیَتَن و علی فاروقِ اگه باشه فقط یه فرقی اینه خدا خالق و علی مخلوقِ امام سلطنت تام سیف الاسلام علی علی علی امام یا ابَلَیطام رحمت آم علی علی علی قسم به اون خالقی که مولا رو آفرید شبیه شو عوالم ندیدن نه میشه دید رو به روی اییونه اش رو سجده و بگو و کلبهم واستن... حق علی مولا 🖤🖤🖤 [بند دوم] علی رازق و علی رزاقِ علی ذکرِ روی لب عشاقِ روایت هست پیمبرِ فرموده حلال زاده فقط به تو مشتاقِ جنا فاطمه الباب شمع اسحاب علی علی علی جنا یا ابل ارباب ذکرِ جذاب علی علی علی دلبر دلها.. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته... همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم! بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته 🎤 👇
413.7K
ولی آهسته آهسته
. علیهاالسلام 🔹دارالشفای درد جهان🔹 آن شب که دفن کرد علی بی‌صدا تو را خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را در گوش چاه، گوهر نجوا نمی‌شکست ای آشیانِ درد، علی داشت تا تو را ای مادرِ پدر، غمش از دست برده بود همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را زین درد سوختیم که ای زُهرۀ منیر کتمان کند به خلوت شب، مرتضی تو را ناموسِ دردهای علی بودی و چو اشک پیدا نخواست غیرتِ شیر خدا تو را دفن شبانۀ تو که با خواهش تو بود فریاد روشنی‌ست ز چندین جفا تو را تا کفرِ غاصبان خلافت عَلَم شود راهی نبود بهتر از این، مرحبا تو را! یک عمر در گلوی تو بغض، استخوان شکست در سایه داشت گرچه علی چون هما تو را... تحریف دین، فراق پدر، غربتِ علی انداخت این سه دردِ مجسّم ز پا تو را... دادند در بهای فدک آخر ای دریغ گلخانه‌ای به گسترۀ کربلا تو را... پهلو شکسته‌ای و علی با فرشتگان با گریه می‌برند به دارالشفا تو را دارالشفای درد جهان، خانۀ علی‌‌ست زین خانه می‌برند ندانم کجا تو را؟!... 📝 .