.
#شهادت_امام_کاظم ۱۴۰۲
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
شادی رسید دورِ عبایم پرید و رفت
آمد میان مَحبَس و من را ندید و رفت
جز غم کسی برای عیادت ندیدهام
هرکس رسید از تنِ من لاله چید و رفت
بدکارهای به پشتِ سرم گریهاش گرفت
بوسید خاکِ پایِ منِ ناامید و رفت
اصلا نیامده به سراغم در این قفس
جز جان که عاقبت به لبانم رسید و رفت
میخواستم به خواب رضا را بغل کنم
چشمم که گرم شد زد و خوابم پرید و رفت
سندی دوباره آمد و پهلوی من گرفت
پا را گذاشت بر روی مویی سپید و رفت
پا را گذاشت نالهی ساقِ مرا شنید
ماند آنقدر که دادِ مرا هم شنید و رفت
زنجیرِ کهنهایست فرو رفته در گلوم
زنجیر را به دست گرفت و کشید و رفت
بر تختهای که میبَرَدَم کاش حک کنید
این پیرمرد دختر خود را ندید و رفت
اُفتادهام به یادِ یتیمانِ جَدِّ خود
طفلی که زود داغ اسیری چشید و رفت
وقتی که گفت عمه عَلَیکُنَّ بِاالفَرار
از خیمهگاه شعله گرفته دوید و رفت
اما چه زود سرخْ سواری از او گذشت
دستی رسید و لالهی گوشش درید و رفت
آمد شکایتش به عموجانِ خود کند
یک سنگ ناگهان نفَسش را برید و رفت...
(حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۱/۱۵)
#دکتر_حسن_لطفی
.
.
🏴سبک #واحد_سنگین شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
#واحد_امام_کاظم
#اسیر_زندونم
🏴بند اول
اسیر زندونم و از زمونه سیرم
قعر سیه چال بلا به غم اسیرم
برده توون من رو سنگینیه زنجیر
خسته شدم دیگه از این فضای دلگیر
شبیه مادرم شدم پیر و زمینگیر
زخم زبون سندی،دلیل پیریه من
دیگه دلیل ندارم،برای این شکستن
به ضربه تازیونه،امونم و بریده
حالا به زهر کینه،جونم به لب رسیده
خلصنی یا الهی
ذکر شبانه روزم
دارم شبیه شمعی
آب میشم و میسوزم
غریب آقام واویلا...
🏴بند دوم
قامت من خمیده و گرفته حالم
شبیه مرغ بی پرم شکسته بالم
نشسته تو گلوی من یه بغض سنگین
ناسزا میشنوم من از سِندیه بی دین
واسه همینه میکشم دندون به آستین
بهم میخنده سِندی،میشکنه حرمتم رو
با نیش و با کنایش،می بره طاقتم رو
میزنه بی هوا هِی،سیلی به صورت من
بسکه زده به پهلوم،خمیده قامت من
خلصنی یا الهی
ذکر شبانه روزم
دارم شبیه شمعی
آب میشم و میسوزم
غریب آقام واویلا...
#واحد #شهادت_امام_کاظم
✍♪کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇
.
🏴سبک #زمینه و#شور شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام
#زمینه_امام_کاظم
#شور_امام_کاظم
#جونم_روی_لبم
🏴بند اول
جونم روی لبم،اومد کنج قفس
میسوزه قلبم و،افتادم از نفس
شد داروی درد من این زهر جفا
راحت میشم از این زندانِ پربلا
آه و واویلتا
دارم من نشون از،شلاقا رو تنم
رد کند و زنجیر،مونده رو گردنم
میرفتم تا از حال با این شکنجه ها
میخندید به من اون سندیِ بی حیا
آه و واویلتا
آه و واویلتا
🏴بند دوم
من دلبند حیدر،موسی بن جعفرم
من بی یار و یاور،رنجور و مضطرم
دلتنگم برای معصومه و رضا
دارم تنهایی جون میدم از غصه ها
آه و واویلتا
من غریب زندان،های بغدادم و
تشنه لب به یاد،جدم افتادم و
میسوزم به یاد صحرای کربلا
میخونم روضه ی راسه از تن جدا
آه و واویلتا
آه و واویلتا
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
#شهادت_امام_کاظم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
Shahadat Hazrat Zeinab 1402 Hoseini [Mohjat_Net] (8).mp3
1.09M
#زمزمه
#امام_حسین
#سید_مهدی_حسینی
سلام میکنم محضر تو عرض احترام میکنم
خودمو با خدا همکلام میکنم
دردمو با گریه التیام میکنم
سلام میکنم اسمتو آشنا با لبام میکنم
خودمو تو نوکرا به نام میکنم
خاک پاتو سرمه ی چشام میکنم
ثواب میکنم عکستو میون سینه قاب میکنم
تو رو معشوق خودم خطاب میکنم
منو نسپر به خودم خراب میکنم
روضتو مثل حرم حساب میکنم
یا حسین میگم و انقلاب میکنم
لبمو خوشبو تر از گلاب میکنم
عالم در ید پادشه بی کفنه
حسین عصاره ی فضیلتای پنج تنه
فقط بگو حسین / حسین عشق حسنه
#سیدمهدی_حسینی 🎤
هیئت هفتگی سال 1402
.
#شور
صدات میکنم،
زندگیمو نذر کربلات میکنم
شب جمعه تو حرم بساط میکنم
با خودت خصوصی اختلاط میکنم
صدات میکنم،
دعوتم کنی حرم دعات میکنم
پدر و مادرمو فدات میکنم
خرج این مجالس عزات میکنم
حسن جنون من، حس به تو رسیدنه
نوکر فاطمه ست، هرکی به سینه میزنه
فقط بگو حسین، حسین عشق حسنه
(عشق امام حسن، حسین اباعبدالله)
سلام میکنم،
محضر تو عرض احترام میکنم
خودمو با خدا همکلام میکنم
دردمو با گریه التیام میکنم
سلام میکنم،
اسمتو آشنا با لبام میکنم
خودمو تو نوکرا بنام میکنم
خاک پاتو سرمه ی چشام میکنم
عالم در ید، پادشه بی کفنه
حسین عصاره ی ، فضیلتای پنج تنه
فقط بگو حسین، حسین عشق حسنه
ثواب میکنم،
عکستو میون سینه قاب میکنم
تو رو معشوق خودم خطاب میکنم
منو نسپر به خودم خراب میکنم
ثواب میکنم،
روضه تو مثل حرم حساب میکنم
یا حسین میگم انقلاب میکنم
لبمو خوشبوتر از گلاب میکنم
جای تو تو دلم، تو دل تو جای منه
کرببلای تو، برام مثه یک وطنه
فقط میگم حسین، حسین عشق حسنه
#کربلایی_مظاهر_کثیری_نژاد ✍
.
.
#عید_مبعث
#بعثت #مبعث
#رسول_اکرم
#ترکیب_بند
عشقت مرا اسیر بیابان نوشته است
مجنونترین صحابی دوران نوشته است
این هم ز مشکلات و مکافات عاشقی است
دست مرا برای گریبان نوشته است
از دست اختیار تو راه فرار نیست
این جبر را خدات به پامان نوشته است
مانند تو امیر فقط یک نفر ولی
مانند من اسیر فراوان نوشته است
شکر خدا که نام مرا اعتبار تو
سلمان نوشته است، مسلمان نوشته است
نام تو را به آب طلا دستِ کردگار
بالای تخت و تاج سلیمان نوشته است
کم ناز کن دو آیه از این سوره را بخوان
اصلاً خدا برای تو قرآن نوشته است
امشب قلم زدند پریشانی مرا
با تو رقم زدند مسلمانی مرا
قرآن بخوان و راه خدا را نشان بده
توحید را نشان زمین و زمان بده
قرآن بخوان و با نفس آسمانی ات
این مرده های روی زمین را تکان بده
قرآن بخوان و بال مرا از قفس بگیر
اندازه شعور پرم آسمان بده
آخر چه قدر قوم پسر دار می شوند
دختر به دست دامن این مادران بده
جز با صدای عشق مسلمان نمی شوم
پس لطف کن خودت در ِگوشم اذان بده
قرآن بخوان بگو که خدا واحد است و بس
هر که ادلّه خواست علی را نشان بده
تو آسمان مکه ای و ماه تو علی ست
تنها دلیل روشنیِ راه تو علی ست
مکه گرفته بوی خدا از دعای تو
پیچیده در زمانِ همیشه صدای تو
پایین بیا ز کوه دخیلی بیاورند
دست توسل همگان بر عبای تو
امشب فرشته ها همه پرواز می کنند
اطراف آستانه¬ی غار حرای تو
از این به بعد چشم تمام قنوت ها
ایمان می آورند به یا ربّنای تو
از این به بعد شمس و قمر روی دست تو
از این به بعد مُلک و مکان زیر پای تو
پرواز با دو بال میسر شود، بلی
قرآن برای توست، علی هم برای تو
احمد شدی کتاب شدی مصطفی شدی
حالا تمام دار و ندار خدا شدی
امشب که تاج نور نشاندند بر سرت
خالی است ای نبیِّ خدا جای مادرت
آن بانویی که زحمت بسیار می کشید
تا این که این زمانه ببیند پیمبرت
ای زیر سقف فاطمه ات عرش دومت
دیدار روی فاطمه معراج دیگرت
غیر از کلام حق سخنی بر لبت نبود
هر ظهر جمعه وقف علی بود منبرت
هر جا که پا نهادی و هر جا که سر زدی
دیدی علی امیر نجف را برابرت
فکر برادری؟! چه کسی بهتر از علی
از این به بعد شاه ولایت برادرت
از این به بعد شیر خدا آفتاب توست
مهر علی تمامی دین کتاب توست
شصت و سه سال زندگی ات مهربان گذشت
با کیسه های وصله ایِ آب و نان گذشت
شصت و سه سال زندگی ات بین کوچه ها
در بندۀ خدا شدن این و آن گذشت
گاهی میان دورترین خانه¬ی زمین
گاهی میان دورترین آسمان گذشت
گاهی کنار سفره بیوه زنان شهر
گاهی کنار خاطرۀ کودکان گذشت
وقت نزول حضرت خاکی نشین شدی
وقت صعود ردّ تو از بی کران گذشت
آن روزها که شعب ابی طالبی شدی
ایام درد بود ولی همچنان گذشت
ای آن که زندگی تو خرج نجات شد
ای آن که زندگی تو با مردمان گذشت
برگرد رنج و درد بشر را نگاه کن
این زندگیِ سرد بشر را نگاه کن
یک عده ای به عشق تو دور از وطن شدند
یک عده ای ندیده اویس قرن شدند
از خانواده ام همه عبدالله شما
از خانواده ات همه آقای من شدند
تو پیر خانواده بزرگ قبیله ای
محصول زندگی تو پنج تن شدند
یک عده زینب و علی و فاطمه شدند
یک عده ای حسین شدند و حسن شدند
بعد تو دختر تو و زینب کنار هم
مشغول کار بافتن پیرهن شدند
یک عده بچه های تو پاره جگر ولی
یک عده بچه های تو پاره بدن شدند
این کشته ها تمام جگر گوشۀ تواند
یا ایها الرسول ببین بی کفن شدند
«یا مصطفاه» این تن پامال را ببین
این کشته فتاده به گودال را ببین
#علی_اکبر_لطیفیان ✍
.
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم
#زمینه_موسی_بن_جعفر_ع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فی قعر السجون
وقت هر اذون
خیلی دلگیره ، گریم میگیره
دستا وُ پاهام ، توی زنجیره
فشار زنجیرای بی امون
رو استخون
سربارمه
روزه میگیرمو دم اذون
زخم زبون
افطارمه
خیلی وقته
رنگ خونمو ندیدم وای
من معصوممو ندیدم وای
خیلی وقته
درد بی کسی کشیدم وای
من معصوممو ندیدم وای
(ای وای،امون از غریبی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فی قعر السجون
از گودال خون
روضه می خونم ، خیلی محزونم
خیلی دلگیر از ، اون ساربونم
که کرگ صحرا واسه ی سرش
دور و برش
گریونه و
چادرشو کشید رو پیکرش
هی مادرش
میخونه و
یا بنی
نبینمت بی پیرهن باشی
مادر نمرده بی کفن باشی
یا بنی
چطور میخوای بین حصیر جا شی
مادر نمرده بی کفن باشی
(ای وای،امون از غریبی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فی قعر السجون
واسه عمه جون
گریونم هر بار ، که بین انظار
عمه زینب رو ، می بردن بازار
می بردنش با صورت کبود
وقتی نبود
چادر سرش
وای من از محله ی یهود
محرم نبود
دور و برش
من یه مَردم
این دردا نداره روم تاثیر
اما بود رقیه بی تقصیر
من یه مردم
له کرد استخونمو زنجیر
اما بود رقیه بی تقصیر
(ای وای،کجایی اباالفضل)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امیرحسین_ثابتی✍
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم
#زمینه_موسی_بن_جعفر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیگه نمیرسه، به هیچ کجا صدام
میسوزه گونههای من، با اشکای چشام
نگام به راهه تا بیاد، بالا سرم رضام
با دستای بسته توی زنجیر
به سوی خدا تو مناجاتم
دعای رو لبهامه خلصنی
با اینکه خودم باب حاجاتم
مجروحم ساق پام شکسته، دلم شدم از زمونه بیزار
روزار و روزه میگیرم، تازیونه میشه برام هر افطار
شبهارو روضه میگیرم، وای از این همه درد و رنج و آزار
خلصنی یارب، خلصنی یارب
خلصنی یارب، بهحق زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یافاطمه میگم، تا میخورم زمین
مادر بیا و امشبو، کنار من بشین
رو صورتم شبیه دست قنفذو ببین
با سنگینیِ هردوتا دستش
که بیهوا میزد منو سیلی
به یاد تو و کوچه افتادم
همونجا که شد صورتت نیلی
ای مادر مثل تو شده، پیکرم ضعیف و پر از کبودی
ای مادر با لگد شکسته، پِر منو سندیِ یهودی
ای مادر از خدا میخوام، تا منم بیام پیش تو بهزودی
خلصنی یارب، خلصنی یارب
خلصنی یارب، بهحق زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ترک ترک شده، از این عطش لبم
نوای یاحسین حسینه ذکر رو لبم
به یاد روضهٔ وداع و داغ زینبم
اگه میمیرم بیکس و تنها
اگه اسیر این سیاچالم
اگه شب و روزم شده گریه
به یاد شهید تو گودالم
یاد اون جسم بیسری، که بدون غسل و کفن رها شد
یاد سرداری که سرش، پیشِ دخترش از قفا جدا شد
یاد اون خواهری که، زندونیه نگاه نامحرما شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/90778
👇
.
#شور
#شهادت_امام_کاظم
#زمینه_موسی_بن_جعفر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لحظه های آخره ، حالم زارو مضطره
تسکین غمای من ، روضه های مادره
توو زندون اسیرم و ، غرق خون شده چشام
توی احتضارم و ، دلتنگم برا رضام
ای وای ای وای رضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غیر از اشک و ناله هام ، سودایی ندارم و
توو زندون شبانه روز ، من چشم انتظارم و
وای از این همه جفا ، وای از تازیوونه ها
چشمام منتظر به راه ، مونده واسه ی رضا
ای وای رضا ای وای رضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چندین ساله توو قفس ، عمرم داره میگذره
جونم روی لب رسید ، این ساعات آخره
دارم روز و شب عطش ، اما فکر کربلام
خشکیده لبام ولی ، یاد داغ قتلگام
ای وای ای وای حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توو گودال قتلگاه ، جدم دست و پا زد و
شمر بی حیای پست ، دشنه از قفا زد و
بین اون برو بیا ، لب تشنه سرو برید
پیش عمه زینبم، جسم جدمو کشید
ای وای ای وای حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#عباس_قلعه✍
https://eitaa.com/emame3vom/90780
👇
Shahadat Hazrat Zeinab 1402 Shokri [Mohjat_Net] (8).mp3
2.32M
#وحید_شکری
کاشف الکروب کربلا
غم داره غروب کربلا
دلخوشی زندگیم شده
خاطرات خوب کربلا
سامون داشتم حرم آوارم کرد
عشقت آخر دیدی بیمارم کرد
ای بهترین زیباترین راه کربلا
آه کربلا آه کربلا آه کربلا
مهربونی حرف خصوصیمو تو میدونی
لطف و جودی رفیق روز سختیام بودی
شب جمعه دوست دارم آقا حرمت باشم
شاعر نیستم آرزومه محتشمت باشم
حسین وای حسین وای
****
یا حبیب لا شفیع حسین
جای نوکرت تو روضه هاست
کی میگه همینه زندگی
زندگی فقط تو کربلاست
یا ابوفاضل نبری از یادم
از چشم تو نکنه افتادم
محزون ترین غمگین ترین راه کربلا
آه کربلا آه کربلا آه کربلا
مرد مردا تو که خودت خوب منو میشناسی
لاابالی منم قبول ولی تو عباسی
دردامو من به تو نگم به کی بگم عباس
کاشکی آخر فدات بشم زیر علم عباس
حسین وای حسین وای
شهادت #حضرت_زینب سال 1402
.
#شور
#حضرت_زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای زینت دوش پدر ای دختر مولا
ای صاحب رزق جهان در عالم بالا
ذکر لب صبح و شب امام عصر اینه
صلّو علیک عمتی یا زینب کبری
بنت حوریه،دلم یه جوریه
یک شب بطلب مارو سوریه
حیدرِ در نقاب،کردهای انقلاب،در اسارت حجاب،زینب زینب
خطبههات ذوالفقار،کوه صبر و وقار،روح پروردگار،زینب زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/90783
👇
.
#شور
#شور_حضرت_زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرچمدار عرصه ی کرببلا،زینب زینب
هستی جانشین ام النجبا،زینب زینب
ای جمع پنج تن آل عبا،زینب زینب
ای عشق علی،جان حسنین
پاینده ز تو،بین الحرمین
بیبی همه جا،این شعارته
مرگ بر یزید،زنده باد حسین
ای خورشید عفت،تندیس نجابت،ای معنای غیرت
جبل الصبر
زهرای مکرر،بانوی دلاور،زینب بنت الحیدر
جبل الصبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای بانوی استقامت و جهاد،زینب زینب
در کوفه میان آن همه عناد،زینب زینب
کوبیدی بر دهن ابن زیاد،زینب زینب
با خطبه ی تو،غم سر اومده
بر لشکر عشق،یاور اومده
هر کس که شنید،لحن خطبَتو
میگفت ز نجف،حیدر اومده
کعبة الرزایا،تفسیر المعلا،عالی تر ز اعلا
جبل الصبر
حوا چاکر تو،سائل بر در تو،مریم نوکر تو
جبل الصبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_زینب
https://eitaa.com/emame3vom/90785
👇
.
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
صل الله علیک یا باب الحوائج
__________________________
تو روضههای ، باب الحوائج، میبارم و ابر بهارم
از سفرههای، موسیابن جعفر، حاجت گرفت ایل و تبارم
شکر خدا یه گوشه دلم تو کاظمینه
شکر خدا چاره مشکلم تو کاظمینه
باب الحوائج... موسیابن جعفر
عزیز زهرا ... عزیز حیدر
غریب آقام (۴)
.............................................
گرهگشای، هر درد و غصه، آقایی که تو محبسه با درد و غصه
توی سیاهچال، هی شده پامال، از جور این زمونه شد دلش شکسته
سندی بد دهن که هر دفعه میاد ملاقات
تحملش برا آقای من میشه مکافات
میون دستش ... یه تازیونه
به روی لبهاش ... زخم زبونه
غریب آقام (۴)
............................................
رو تخته در، جسم شریفش، اما هنوز زنجیر روی دست و پاهاشه
جای کبودی، رو همه اعضا، این استخوانی که شکسته ساق پاشه
شکر خدا این لحظهها رو دخترش ندیده
این پیکر مرضوض اینجا خواهرش ندیده
اینجای روضه ... دل میره از حال
گریز مداح ... میره به گودال
غریب آقام (۴)
............................................
#واحد_سنگین
#مدح
#روضه_حضرت_موسی_ابن_جعفر
#نصیر_حسنی✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇👇👇