eitaa logo
امام حسین ع
17.7هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم الله ماجرای این مرحله از نبرد مستضعفین با مستکبرین در بخش سخت و فیزیکی آن ظاهرا تمام شد اما در بخش دیگری تازه آغاز شده و آن جبهه، جبهه‌ی روایت‌ها است. حالا وقت روایت حماسه است‌. حماسه حماسه حماسه چیزی که حتی در اوج اوقات سوگ هم ما را زنده و سرپا نگهداشته است. من گمان می‌کنم برای این نبرد به ۲ چیز در ۳ بستر نیاز داریم. اما آن ۲ چیز: ۱. تولید و بازتولید ادبیات لازم برای روایت حماسه اخیر ۲. بهره مندی از ظرفیت فرم در اقسام مختلف و متنوع آن (از متون تحلیلی گرفته تا فرم‌های هنری مثل شعر و گرافیک و...) و اما آن ۳ بستر: ۱. مخاطب داخلی. شاید برای این مخاطب عمومی ترین ادبیات لازم، ادبیات دفاع از هویت ملی و مرزهای هویتی باشد. هرچند به هیچ‌وجه نباید ادبیات اسلامی و جهان‌وطنی را نادیده گرفت. برای مخاطب داخلی از فرم‌های مختلف می‌توان بهره برد اما طبعا بیش از همه چیز به هنر نیاز داریم و احتمالا گره‌خوردگی شعر با حماسه بسیار موثر باشد. ۲. جهان اسلام. فرصت بزرگ جمهوری اسلامی امروز این است که در ازای معرکه‌ی مبارزه با دولت‌های منفعل مسلمان، قهرمان بزرگ ملت‌های مسلمان و بلکه امت اسلام باشد. امروز مساله‌ی فلسطین بیش از همیشه مساله‌ی جهان اسلام است و پرچم‌داری دفاع از این مردم مظلوم مسلمان جایگاهی است که نفوذ جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را در دل‌های مسلمانان جهان تقویت و تثبیت خواهد کرد. فرصتی که شاید در تمام این سال‌ها هیچ‌گاه اینقدر مهیا نبوده. برای مخاطب متنوع جهان اسلام نیز باید متنوع تولید ادبیات کرد.(از دشمنی با یهود گرفته تا دفاع از مسلمانان و حتی منطق وحدت اسلامی که امروز شیعه پرچمدار عملی و واقعی آن است) در این بخش احتمالا بهره‌مندی از آثار گرافیکی، متن‌های کوتاه توییتری و مانند آن مفیدتر است و در این قسمت نقش هم استانی های عرب خوزستانی من می‌تواند خیلی پررنگ باشد. ۳. آزادی خواهان جهان. امروز تقابل اسرائیل و فلسطین بیش از همیشه مرزبندی دو جبهه مستکبرین و مستضعفین را در عالم معیّن و پر رنگ کرده. در سکوت و انفعال قریب به اتفاق دولت‌ها و حکومت‌های دنیا، جمهوری اسلامی می‌تواند بیش از قبل رهبری دل‌های مستضعفین در همه جای عالم را عهده‌دار شود. تاکید بر ابعاد انسانی و ظلم ستیزانه‌ی ماجرا در این بخش بسیار راهگشاست و طبعا باز هم آثار گرافیکی و متن‌های کوتاه در زبان‌های مختلف بسیار لازم هستند. سیدمحمدمهدی شفیعی ✍ ............... ‏ ایران ، صلح‌طلب ولی جنگ‌بلد. .
. یا لطیف در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی : قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده وارد شدن در وادی طور خدا سخت است از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است تنهایی ارباب های با وفا سخت است گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است گریه کنانش آستینی در دهن دارند اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش از ابرهای آسمان باران نبارد کاش وقتی بباری کار ما مشکل شود باران! قبر امامان غریبم گِل شود باران تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد انگشتری مادرم نذر حرم گردد تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد باید غریب خویش را یاری کنم آخر باید برای مجتبی کاری کنم آخر شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد ناموس شاه لافتیٰ را زجر سختی داد پس‌کوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده این خاک را آخر حسن آباد می سازیم منبر به نام باقر و سجاد می سازیم ایوان‌طلا و پنجره فولاد می سازیم صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست بالای گنبد بال و پرها باز می ماند سجاده ی خونین‌جگرها باز می ماند راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند زُوّار می آیند و درها باز می ماند در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم نقاره‌زن ها را به روی بام می بینیم باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت تمثال مَشکی سردر باب‌الحوائج ساخت صحنی به نام مادر باب‌الحوائج ساخت در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد ✍ .
امام حسین ع
. جنگنده های آمریکایی و انگلیسی چند فروند پهپاد را در اردن منهدم کرده اند . شاهنامه را آخرش خوش است
. این تازه شروع قصۀ ما و شماست نابودی هر چه ظلم، برنامۀ ماست پایان خوش قصه، ظهور است، ظهور «سالی که نکوست از بهارش پیداست» ✍ 🏷 🇮🇷 .
. میپرسن؛ چرا آمریکا و شرکاش به ایران میگفتن، یا نزنید یا از سرزمین خودتان نزنید! اولا این ضربه، آنهم از خاک ایران ، اقتدار موشکی ایران را که اروپا و آمریکا در آن تردید ایجاد میکردند، به اثبات رساند و هیمنه ی پوشالی آمریکا و متحدانش را فروریخت. بعد هم شاید یکی از دلایل آمریکا که میگفت بزار نیابتی ها بزنن، برای این باشه که بتونن ، حملات تلافی جویانه انجام دهند، ولی با این اقدام مستقیم، راه برای تلافی و حفظ آبروی آمریکایی ها بسته شد. ان شاءالله .
. 🔸 مراسم خوانی سحر - حرم مطهر رضوی 📆 زمان: 👈 سحر یک‌شنبه ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۳ 🔷 با نوای : 👈 حاج 🔊 | حجت الاسلام مرتضوی 🔊 بخش اول | خلاصه عرض کنم حال گریه دارم را 🔊 بخش دوم قرائت 🔊 بخش سوم حضرت ام البنین سلام الله علیها 🔊 بخش چهارم / مولانا یا حیدر سیدنا یا حیدر 👇👇👇👇
4_5825750393992255216.mp3
21.51M
خلاصه عرض کنم حال گریه دارم را دلا بسوز که گم کرده ام‌ نگارم‌ را نشسته ام سر راهت بلند میگریم مگر که گوشه چشمی کنی هوارم را جناب یوسف اگر شد سری بزن به گدات که من به عشق تو ول کرده ام‌ دیارم‌ را هزار بار دعای خودت نجاتم داد ببخش یاد نکردم یک از هزارم را به کار تو نمیایم ولی مرا نفروش به هم نریز عزیزم تو روزگارم‌ را بگیر بغض مرا تا کمی سبک بشوم گذاشتم به سوی خیمه ی تو بارم را دلی که سوخته را هدیه میکنم بردار بریز دورو بر خیمه ات غبارم را بگو به نوکری خیمه ات قبول شدم به دست راست بده حکم افتخارم را مرا بخاطر زینب به کربلا بفرست به کربلا ببر این قلب بی قرارم را به اقتدای تو هر صبح و شام میسوزم چه بد زدند امام بزرگوارم را .
. (ع) (س) 🔘🔘 بند1⃣ امام حسن ،ای گل باغ زهرا امام حسن، ای هستیه مرتضی عالم فدات کریم آل عبا ..... یا ذالکرم ،هر کی اومد به درگهت با دست خالی با یک نگاه ، از جود خود دادی به او یه رزق عالی خواهش من ، اینه آقا به من بِدی یک پر و بالی بشم برات ،یه سایه بوون ای پسر موالی الموالی ..... ای روح و ریحان من ای شاه و سلطان من ای دین و ایمان من هستی تو قرآن من یوسف زهرا حسن(ع) •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ امام حسن ؛ فدایِ غُربتِ تو قربونِ اون ؛ بقیعِ خلوتِ تو آبرومه ؛ غبارِ تربتِ تو یه روز میاد ؛ تُو صحنِ تو یه اربعین روضه میگیریم وسطِ این ؛ سینه زنی با یا حسن آخر میمیریم چه صحنه ای ؛ میشه اگه حرمشو بیاری به یاد سقا خونش ؛ ایوون طلاش ضریحشو پنجره فولاد ..... الهی زنده باشیم حرمتو ببینیم به پایِ بیرقِ تو توی بقیع بشینیم یوسف زهرا حسن(ع) •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• .👇
. (ع) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ چقده ذکره حسن روی لبا میشینه بردن نام آقا مثله عسل شیرینه میوه ی فاطمه و علی به دل تسکینه ،تسکینه ........... میگیره دست عشاق ،پسره شیره حُنِین عشق زینب کبری ،ولیِّ امرِ حسین خوشگل و مه جبینه ،ماه روی زمینه استاد رزم عباس ،امام دومینه ........... آب و گلم حسن ماه دلم حسن رفع درد و غم و هر مشکلم حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ توی میدون نبرد آقام حسن سرداره به لبش ذکره اَناَ بنُ حیدَره کرّاره تا به لشگر میزنه عدو کارش، فراره ،فراره ......... توی پیکار نبرد،شجاع و بی بدله پا به فرار میزاره ،دشمنش با عجله سری به تن نَمونه وقتی شمشیر بزنه سردار جنگ جمل ،مرد میدون حسنه ........ علی هیبت حسن کوه غیرت حسن الگوی عباس و اوج قدرت حسن یا حسن یاحسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ کریمی مثل حسن الحق گدایی داره گدایی درخونه ش حکم خدایی داره هزار تایوسف مصری جونفدایی داره،فدایی داره ........... شیر غران میدون ، حسن دلاوره باتیغ سرخ ابروش،سر رو ازتن می بره زمین از خوف خشمش،زیرپاهاش میلرزه از تیغ توی دستو ،برق چشماش می لرزه ........... یل صفدر حسن مثله حیدرحسن رودلم حک شده شه و سرور حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند4⃣ گنبدسبزحسن روبه زودی میسازیم با ألماسودروگوهر ورودی میسازیم به کوریه دوچشمای سعودی میسازیم،میسازیم ........... سقاخونه میسازیم،واسه ی صحن حسن هیأت به پا میکنیم،گوشه ی صحن حسن همه گی دست جمعی،توی صحنش میشینیم زنده باشیم الهی ، اون روزو ما ببینیم ........... یعنی میشه خدا یه روز از کربلا تا حریم حسن بریم با بچه ها یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• .👇
. (ع) 🔘🔘 بند1⃣ اومده یه شیرِ غرّان میون عرصه ی میدان وقتی میزنه به لشکر انگاری اومده طوفان .... طرز جنگیدنش،عدو رو کرده مبهوت با هر ضرب شصتش ،سر ها می افتن زمین عدو شد هراسون ،نداره راه چاره پا به فرار میزا ره از یسار و یمین .... حسنِ حیدر ،مرد نبرده توی میدون چه ،گرد و خاک کرده شیره فتاحه،کُلِّ دورانها فارس الحرب همه جولانها یا حسن ،یامولا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ لقبش کریم طاها زیبائیش نداره همتا هر کی شد نوکره خونش دعاگوش حضرته زهرا .... بر سره سفره اش عالم شده ریزه خوار کرمش حاتم و کرده اسیر و مجنون چی بگم از شجاعتش تو جنگ جمل یه تنه لشکری رو کرده مات وحیرون .... یل با غیرت ای قدرقدرت مثاله حیدر داری توهیبت اهله پیکاری،تو جنم داری پهلوونی و مرده کارزاری یا حسن یامولا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• .👇
. (ع) 🔘🔘 بند1⃣ یا حسن تویی آقای مهربونی که خیلی کریمه عنایت و محبتت به والله عظیمه منم گدایی سینه چاکی که حالش وخیمه ..... این دل من به عشق تو مجذوبه آقا به نوکریِّ کوی تو منسوبه آقا به یاد غربتت دلم آشوبه آقا ..... خدای عالم آب و گِلم رو با محبتت شرشته به روی قلبم اسم قشنگ یا امام حسن نوشته کوریه دشمن جای محبینت آقا حتما بهشته یا حسن جان ،مددی مولا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ یا حسن به یاد غربتت چشام میشه ابر بهاری تا اسم تو میاد اشکام میشه از دیده جاری برات بمیره نوکرت آقا حرم نداری ..... نه شمعی نه چراغی رو مزارت آقا نه خادمی نه زائری کنارت آقا عنایتی جونم بشه نثارت آقا ..... یک روز انشالله برات میسازیم یک حرم از جنس الماس چن صحن زیبا مثل حریم خوشگل حسین و عباس پای پیاده میایم حریم تو آقا با عشق و احساس یا حسن جان ،مددی مولا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• به قلم: 👇
. شرح خبر تایید پیروزی است تفسیر صبحِ لیله الاسراست آغاز راه است آخر خط نیست ما جشنمان در مسجدالاقصاست آن وعده صادق شد چه رخدادی ، قل ربِّ أدخِلنی در این وادی امداد شد آری چه امدادی این سِرّ أمرُاللّهِ مفعولاست این راه عشق است و خطر دارد راهی شود هرکس جگر دارد هرکس که با ما نیست برگردد با ما بیاید هرکسی با ماست از مکّه تا بیت المقدّس را جاءالحقِ ما درنوردیده است ترس یهود از قُبّه الصّخره است ترس سعود از قُبّه الخضراست از کربلای شصت و یک هر روز یک کربلای تازه روییده است از روزِ بر نی رفتن خورشید هر ساعت و هر روز عاشوراست سُبحانکَ اللّهمَ یا جبّار ، سُبحانکَ اللّهمَ یا قهّار مائیم و عشقِ حیدر کرّار سربندِ ما لَبّیکِ یا زهراست تسبیح گوی حضرت عشقند ما فی السّماواتِ و ما فی الارض از اوست ، از او بود و خواهد بود ما هرچه داریم از همان بالاست ✍ .
. . تقدیم به جان بر کفان نیروی انتظامی ، مدافعان امنیت ----------- نیروی عشق و ایمان نیروی انتظامی تفسیر موج و توفان نیروی انتظامی در مرزهای میهن اِستاده با دلیری همسنگر دلیران نیروی انتظامی آری به پیش دشمن اِستاده این دلاور با غیرت دو چندان نیروی انتظامی هر جا خطر بر آید آنان به جان پذیرند مرد دلیر میدان نیروی انتظامی هم یاوران رهبر ، هم یار مردم ما هم یار دین و قرآن نیروی انتظامی هم حامی ولایت هم جلوه ی هدایت هم پاسدار ایران نیروی انتظامی هم ناهیِ ز منکر هم آمرِ به معروف هم پایبندِ پیمان نیروی انتظامی در جایْ جایِ ایران جان را به کف گرفته اِستاده پیش طغیان نیروی انتظامی در خط سرخ خدمت باشد همیشه حاضر این رهرو شهیدان نیروی انتظامی «یاسر» اگر به دستت داری گلِ شقایق تقدیم کن به آنان ، نیروی انتظامی محمود تاری «یاسر»✍ -------------------- . در تقدیر از نیروی انتظامی تلاطم بخش چون دریا فراجا به راهِ خدمتش پویا فراجا رود اکنون به سمت قلّه ی نور حقیقت را شود جویا فراجا به پای خدمت ایثار بخشش گهی پنهان گهی پیدا فراجا اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّار باشد میان دوستان زیبا فراجا بُوَد پاینده امنیّت ز بودش به هر شهر و دیار ما فراجا خطر را می پذیرد با دل و جان چه در مرز و چه در صحرا فراجا بُوَد امن و امان ملّت ما گذارد پای خود هر جا فراجا به هنگام دفاع از کشور خویش ندارد از عدو پروا فراجا همه خدمتگزار دین و میهن به راهِ ایزدِ یکتا فراجا تویی با افتخار و عزّت و عشق مُحبّ عترت طاها فراجا شهیدان تو مهمان حسین اند به زیر سایه ی طوبا فراجا سرود از بهرتان ابنگونه «یاسر» تویی آرامش دلها فراجا محمود تاری «یاسر»✍ ................. . اربعین ها هر زمان قصد زیارت می کنم می روم جایی کنار مرز خدمت کنم من فراجایی شدم از روز اول با حسین در لباس خدمتم غسل شهادت می کنم روزهایم یک به یک شوقند ، شوق بندگی در لباس سبز خود دارم عبادت می کنم گریه هایم از سر عشقند ، من یک عاشقم با زبان اشک با معشوق صحبت می کنم در شهیدان عاشق خرّازی و همّت شدم پس برای وصل بی اندازه همّت می کنم در یگان ویژه سختی می کشم گاهی ، ولی من بنای نفس را دارم مرمّت می کنم وقت دلتنگی میان اشتیاق زائران می نشینم گوشه ای با خویش خلوت می کنم پیش زائرها اگر با عشق سر خم کرده ام نوکرم ، اینگونه از ارباب اطاعت می کنم گر شهادت گوشه ی چشمی بیندازد به من با مسرّت دعوت او را اجابت می کنم ✍ ........... 🔹 به مناسبت هفته نیروی انتظامی داده ست جلا به صحن دلها صلوات دل خانه ی امن می شود با صلوات این امنیت مجلس ما از خون است ایثار شهید امنیت را صلوات 🔹🔹🔹🔹 تا دور شوی تو از حواشی صلوات بنیان خلاف را بپاشی صلوات ای آنکه به پای امنیت می مانی مانا و غیور و شاد باشی صلوات ✍ زهرا آراسته نیا .
. ایکاش که مشمول نگاهت باشم درگیر تو و زلف سیاهت باشم ای کاش که در روز ظهورت جانا از جمله شهیدان سپاهت باشم شاعر: ..........‌... . ایکاش که موسم خروشم برسد هنگام نشاط و جنب و جوشم برسد ایکاش که فریاد انا المهدی تو...، در یک سحر جمعه بگوشم برسد شاعر: ✍ .
. ای دشمن صهیون که سگی در بندی در ظلم و فساد و جهل بی مانندی روزی که به خاک ما اهانت کردی با دست خودت گور خودت را کندی ✍ .