.
#میلاد_حضرت_زینب
در زمین و آسمان ها خیمه ی شادی به پاست
مٱذنه تا مٱذنه لبریز عطر ربناست
ذکر تعجیل قنوت استجابت آمده
سائلان مژده که حاجات همه امشب رواست
زینت گلخانه ی مولا شکوفا گشته و...
بیت حیدر با شمیم بنت زهرا آشناست
کهنه زخمی که میان سینه ها مانده هنوز
با صدور نسخه ی تکمیلی زینب دواست
معجزه در بین چشمانش تلاطم می کند
خاک با فیض نگاه دختر زهرا طلاست
نام زینب پنج نقطه نور ساطع می کند
یعنی این بانو خودش تلفیقی از آل عباست
در شب میلاد غرق رحمت اخت الحسین
بانی عیدی ما قطعا خود خون خداست
*بانویی که سفره ی الطاف خود را پهن کرد
خانه ی دل را برای عشق پاکش رهن کرد*
با وجود او غم و غصه به آخر می رسد
لطف مادر بیشتر از سوی دختر می رسد
ماهمه از سائلان فیض عام زینبیم
رزق ما از سفره ی بانو مکرر می رسد
دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود
سائلی که خاضعانه پشت این در می رسد
زودتر با دست پر از پیش زینب می رود
محضر او هر کسی با دیده ای تر می رسد
هیبت والای رفتارش به زهرا رفته است
واژه واژه از کلامش عطر مادر می رسد
ذوالفقار خطبه هایش باز قلع و قمع کرد
تا به میدان می رسد انگار حیدر می رسد
مطمئنم در شلوغی های روز واقعه
چادر بانو به داد اهل محشر می رسد
*مایه ی آرامش جان و دل بی تاب ماست
آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست*
از ازل دستان این سائل دخیل زینب است
تا ابد محتاج لطف بی بدیل زینب است
هر کسی که شد حسینی مطمینا شاکرِ
نغمه ی انّا هدیناه السبیل زینب است
اولین گلبانوی دامان زهرا و علی
دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است
هرکسی با نام زیبای کسی مٱنوس شد
بر لبان ما فقط ذکر اصیل زینب است
کوثر کوثر کویر عشق را سیراب کرد
ساغر ما جرعه ای از سلسبیل زینب است
در میان روضه های جانگداز کربلا
گریه هایم نذر آقای قتیل زینب است
*هر شب جمعه به یاد روضه های خواهری
گریه می بارم به یاد لحظه های آخری....*
که برادر جان من افتاده ای از پا چرا
مانده ای تنها میان دشتی از غم ها چرا
تکیه بر نیزه مزن ای تکیه گاه زینبین
روی خاک افتاده ای اینگونه بی سقا چرا
می روی و خیمه ها می ماند و لشکرکشی...
بی تو من می مانم و این قوم بی پروا چرا
بعد از این پنجاه سالی که کنارم بوده ای
می زنی حرف از جدایی با منِ تنها چرا
از سر تلّ با دوچشم خیسِ دریا دیده ام
بین گودال عطش..از خون تو...دریاچه را
آنقدر با چشم های نیمه باز خود مگو
"آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
زینت دوش نبی روی زمین جان می دهی
پاره پاره پیکرت پاشیده در صحرا چرا
*وای اگر در روزهای پر خطر زینب نبود
"کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود"*
#اسماعیل_شبرنگ
#سبک_شد_سرود_رولبامون
.
.
#حضرت_زهرا
#مدح_و_ولادت
#اسماعیل_شبرنگ✍
ذکر سجاده..مادر سادات
در دلم یاد مادر سادات
یاد اولاد مادر سادات
روز میلاد مادر سادات
قطره ای هستم از پی دریا
السلام علیکِ یا زهرا
راه ما را نشان بده بانو
روسیاهم امان بده بانو
رحمت بیکران بده بانو
چادرت را تکان بده بانو
خسته حالم عنایتی فرما
السلام علیکِ یا زهرا
می نویسم سلام ای مادر
عشق عالی مقام ای مادر
شور و شوق مدام ای مادر
سایه ات مستدام ای مادر
نور تابان صبح اعطینا
السلام علیکِ یا زهرا
رحمت بیشمار یعنی تو
بی قرارم قرار یعنی تو
همّت ماندگار یعنی تو
غرّش ذوالفقار یعنی تو
بهترین یار و یاور مولا
السلام علیکِ یا زهرا
تو مرادی من از مریدانم
فردی از جمع ناامیدانم
من اگر خادم شهیدانم
لطفتان بوده خوب می دانم
از تو دارم هرآنچه دارم را
السلام علیکِ یا زهرا
از غم دوری تو می سوزم
با تو طی می شود شب و روزم
ماه من؛ جلوه ی شب افروزم
بی تو مغلوب با تو پیروزم
یا کریمه شفیعه ی فردا
السلام علیکِ یا زهرا
گوهری در دل صدف دارم
حبّ آقای لوکشف دارم
من رضای تو را هدف دارم
سر به راهم سرِ نجف دارم
می کنی قلب مرده را احیا
السلام علیکِ یا زهرا
هر نفس فکر دلبرم هستم
فکر حالات محشرم هستم
تشنه ی فیض مادرم هستم
لطفتان هست محترم هستم
مادری کرده ای برای ما
السلام علیکِ یا زهرا
فاطمه ؛ لحظه ی رهایی شد
با تو حال دلم خدایی شد
این دل ما اگر هوایی شد
هر شب جمعه کربلایی شد
مادر سر جدای عاشورا
السلام علیکِ یا زهرا
#میلاد_حضرت_زهرا
#ولادت_حضرت_زهرا
#مدح_حضرت_زهرا
.
.
#امام_زمان
#مناجات_با_امام_زمان_در_ماه_رمضان
حاجتِ آخرِ اين قوم خدايا نرسيد
صاحب سبزترين خيمه ي صحرا نرسيد
بي حضورش دلِ من مجمع تنهايي شد
همه ي هستي اين عاشق تنها نرسيد
ما همان منتظرانيم كه تنها مانديم
يارِ آنجايي ما حيف به اينجا نرسيد
خواب ديدم كسي از سمت نجف مي آيد
ولي افسوس جگر گوشه ی زهرا نرسيد
اولین جمعه ی ماه رمضان است ،ولی
آخرین ماه به داد دلِ دنیا نرسید
نيستي و دل ما باز پریشان شده است
خانه ي کوچک ما كلبه ي احزان شده است
#اسماعیل_شبرنگ
.
.
#تخریب_بقیع
#اسماعیل_شبرنگ✍
〰〰〰〰〰〰
بقیع و چار مزاری که برده طاقت را
مفسّری ست که تفسیر کرده غربت را
بقیع و خلوت شب های سوت و کور خودش
نشانده بر دل خود داغ بی نهایت را
خرابه های بقیع آسمانی از نور است
که خیره کرده به خود چشم های جنّت را
بهشت گمشده ی شیعیان، بقیع ولی
در اختیار گرفته ست کُنج عزلت را
هزار مرتبه لعنت بر آن کسی که گذاشت
به روی شانه ی ما بار این مصیبت را
هنوز مرد کرم بی حرم ترین آقاست
ندیده هیچ کریمی چنین کرامت را
بقیع؛ داغ حسن؛ کوچه ی بنی هاشم
مدینه دیده به چشمان خود قیامت را
من از حوالی کوچه رسیده ام گودال
چگونه هضم کنم : "زینب و اسارت " را
همانکه دست خودش را به خون حنجر شُست
کشانده سمت حرم دست های غارت را
سر بریده و سر نیزه های بی احساس ...
به نزد فاطمه من می برم شکایت را
بقیعِ شام؛همانجا که دختر ارباب
ادامه داد مسیر کمال نهضت را
بقیع، خاک غریبی که قصّه ها دارد
بقیع در دل خود داغ کربلا دارد
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
.
#امام_رضا
#عشق_مقدس
شعر پاسخ به اهانت به مقام شمس الشموس امام رضا علیه السلام
قلم بده بنویسم کمی برای حرم
کبوترم که دلم رفته در هوای حرم
قسم به هشتی ایوان باصفای حرم
به تار و پود همان فرش نخ نمای حرم
کسی که دشمن تنها پناه بی کس هاست
همیشه ملعبه ی دست نامقدس هاست
کسی که عقده شهرت نشسته در جانش
به کفر می کشد آخر تمام ایمانش
چه زود می رسد اما به خط پایانش
حرام لقمه به تاراج رفته وجدانش
کسی که دشمن آقای ما امام ، رضاست
به روی فرش که نه روی خطّ قرمز ماست
چه زخم ها که نزد رسم چشم پوشی ها
چه طعنه ها که شنیدیم پشت گوشی ها
جهانیان همه سرمست باده نوشی ها
دلیل شادی دشمن ، وطن فروشی ها
وطن مزار شریف امام هشتم ماست
امام هشتم ما تکیه گاه مردم ماست
حرم نگو که امید دل پریشان است
شکوه کعبه ی ما مرقد رضاجان است
تمام دور فلک در مدار سلطان است
حریم پاک خراسان نه قلب ایران است
تمام خیر جهان دست توست می دانم
مسیر عشق شما را درست می دانم
عزیز فاطمه ماه نجیب یعنی تو
جواب ناله ی امّن یجیب یعنی تو
قرار آخر هر بی شکیب یعنی تو
کسی نمانده نفهمد غریب یعنی تو
کسی که جز تو دلش را به هر اشاره نداد
نشان خادمی ات را به جشنواره نداد
خدا به حرمتتان آبرو به ما بخشید
تو خواستی که اجابت به هر دعا بخشید
شفاعت تو رسید و چه جرم ها بخشید
شب ولادتتان بود خلق را بخشید
ورای درک قلم سرتر از حروفی تو
پناه خسته دلان حضرت رئوفی تو
منم که آمده ام در مسیرتان باشم
کریم هستی و باید فقیرتان باشم
کنار سفره ی خیر کثیرتان باشم
شبیه آهوی زخمی اسیرتان باشم
تویی تو مرهم غم های من ، بنفسی انت
تمام عشق من آقای من بنفسی انت
به لطف نام شما یک به یک خدا داریم
به احترام دعای شما بها داریم
برای درد فراوان خود دوا داریم
هر آنچه برکت از این روضه از شما داریم
رضایت تو رضای خدای ماست رضا ع
حریم پاک شما کربلای ماست رضا ع
درون گوش فلک یا غریبتان جاری ست
صدای زائر دل بی شکیبتان جاری ست
میان صحن حرم عطر سیبتان جاری ست
هنوز ناله ی یابن الشَّبیبتان جاری ست
حسین گفتی و اشک از دو چشم ما بارید
که ابر چشم ترم بین روضه ها بارید
#اسماعیل_شبرنگ✍
#ارض_مقدس
#همه_خادم_الرضاییم
.
.
#زمینه
#امام_حسین
کربلای تو
دیوونه م کرده
روضه هات آقا
گریونم کرده
دریا گریه می کنه
بارون سینه می زنه
لیلا گریه می کنه
مجنون سینه می زنه
دلم تنگه برای تو برای کربلای تو
پریشونم حسین جانم میون روضه های تو
حسین وای
من بدون تو
کوهی از دردم
کاری کن آقا
به تو برگردم
هر روز گریه می کنم
هر شب سینه می زنم
هر بار با نوای یا
زینب سینه می زنم
دلم تنگه برای تو برای کربلای تو
پریشونم حسین جانم میون روضه های تو
حسین وای
اجرای #اسماعیل_شبرنگ🎤
https://eitaa.com/emame3vom/63446
.👇
.
🇮🇷 گفتمان انقلاب
تکلیف ما روشن شده در پای ایران
تکلیف ما آینده ی زیبای ایران
ما مجریان گفتمان انقلابیم
بر بام دنیا می درخشد جای ایران
تحریم و جنگ و فتنه بیش از پیش هستند
تسلیم محض روح نامیرای ایران
مظلوم وقتی در مصاف ظلم باشد
پهر جا که فتحی هست ، هست امضای ایران
ما با جهاد از فصل ناکامی گذشتیم
دنیاست مات خیز رعدآسای ایران
شد زینت این سرزمین رسم شهادت
چشم جهان محو جهان آرای ایران
باید کنار هم بمانیم و بسازیم
روزی محقق می شود رویای ایران
روح عدالت با جهان بینی وحدت
شد گام دوم گام جانافزای ایران
در هسته ای، در علم نانو ، در پزشکی
بالا بماند پرچم بالای ایران
ما در مسیر علم مشغول شتابیم
می داند این را ملّت کوشای ایران
آری شهیدی که شهید پیشرفت است
روشن شده با علم او فردای ایران
آینده ای سبز از پی پیشینه ای سرخ
فردای ما زیباتر از "حالا"ی ایران
سایه نشین لطف بی حدّ رضاییم
بیمه کند این مُلک را آقای ایران
از فاتحان صبح فردای جهانیم
ما در سپاه مهدی صاحب زمانیم
#اسماعیل_شبرنگ✍
.
پادکست آموزشی اول ، فصل پاییز.mp3
3.3M
🏴
تسلیت به مناسبت شهادت جمعی از زائرین حرم حضرت شاهچراغ (ع)
🍁 فصل پاییز رسیده و نیازه در مورد تاثیرش روی حنجره و صدامون آگاهی کسب کنیم
💎 راهکارهای نگهداری صدا در این فصل :
🔻 استفاده از سرُم شستشوی سدیُم کلراید
🔻 تامین ویتامین C
🔻 پماد چشمی A
#اسماعیل_شبرنگ
.
#سلام_خونین
در محکومیت هتک حرمت حرم #شاهچراغ و شهادت هموطنان عزیزمان
وضو گرفت و گذشت ، عازم زیارت شد
خبر رسید حرم خانه ی شهادت شد
حرم که شاهد پرواز لشکر روح است
همان ضریح ترک خورده ای که مجروح است
قنوت آخرشان شوق ربّنا را داشت
نماز مغربشان عطر کربلا را داشت
چه صحنه ای که غم روضه را تداعی کرد
برای عاشق خسته چه ها تداعی کرد
به یادم آورَد این داغ ، ماتم او را
امام زخمی گودال و عصر عاشورا
نماز سرخ شهادت نصیب یاران شد
به وقت شرعی سجّاده تیرباران شد
کبوتران حرم در کنار شاهچراغ
شدند چشم و چراغ دیار شاهچراغ
حضور خنجر تکفیر ، دست پُر باقی ست
لجن پراکنی فتنه ی ترور باقی ست
کسی که امنیت خانه را هدف دارد
در این زمانه ی فتنه مگر شرف دارد ؟!
کسی که دشمن خود را به خانه دعوت کرد
به اهل خانه و ناموس خود خیانت کرد
چه کرده با شب آرام اهل آبادی
شعار باطل " زن ، زندگی و آزادی "
به چشم تجربه دیده کسی که آگاه است
میان کشور ما عمر فتنه کوتاه است
به هوش باش که این مملکت خدا دارد
به شانه اش علَم حضرت رضا (ع) دارد
به گوش می رسد از خاک بیشه ی شیران
پیام روشنی از حاج قاسم ایران
بداند آنکه به سر نیّت حرم دارد
هماره کشور ما حُرمت حرم دارد
دفاع ِ از حرم ِ عاشقی هویّت ماست
جهاد حیدری ما گواه عزّت ماست
حماسه دیدم و گفتم زمان پرواز است
شکوه شعر شهادت خروش شیراز است
به هوش باش که جنگ رسانه پابرجاست
به هوش باش که هر روز ، روز عاشوراست
همان قبیله که هم مَسلَک یزید شدند
میان واقعه شرمنده ی شهید شدند
همیشه از شهدا این پیام می آید
صبور باش دم انتقام می آید
همان که می گذرد از میان این آتش
جهان نشسته به دیدار یا لثاراتش
بیا که آمدنت التماس یاران است
بیا که آخر مجلس؛ شهیدباران است
سرود روشن نسلی که باز جامانده ست
سلام حضرت مهدی (عج) سلام فرمانده ست
#اسماعیل_شبرنگ✍
#شاه_چراغ
.
.
#ترکیب_بند
ولادت #حضرت_عبدالعظیم
اثر #اسماعیل_شبرنگ
کریم هستی و حاجات دل روا کردی
طبیب هستی و درد مرا دوا کردی
میان چشم شما معجزه فراوان است
مس وجود مرا سر به سر طلا کردی
تویی که واسطه ی فیض چار معصومی
رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی
روایت از کرم بی شمار تو کم نیست
چه روزها که تفقّد به این گدا کردی
چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی
به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی
سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم
درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم
امام زاده ی عشقی مقام تو والاست
به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست
حسن ترینی و حُسن حسین را داری
درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست
مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد
چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست
دوباره زائر دلخسته آمده آقا
حضور قطره در این موج عاشقی زیباست
هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد
مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست
هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم
میان صحن شما یاحسین میخوانیم
شکوه روح خدا در مدار تن آمد
نسیم عشق به پابوسی چمن آمد
برای دیدن سرسبزی هوای شما
عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد
خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری
دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد
به سمت مرقدتان زائری که می بینی
برای ناب شدن با خدا شدن آمد
همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد
کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد :
کسی که تا حرم قدسی شما رفته
به شهرری که نه انگار کربلا رفته
کبوترانه رسیدم به آستان حرم
همیشه روی سرم سایه ی امان حرم
شکسته دل که بیایی همیشه جا داری
میان صحن ه پر از خیر آستان حرم
خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع
به دست ما برسد برکت عیان حرم
دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت
کسی که رفت به دنبال کاروان حرم
ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست
به آستان رفیع "مدافعان حرم"
همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم
فدایی حرم خواهر ابالفضلیم
#اسماعیل_شبرنگ✍
.
Sarbande Sorkh 2.mp3
8.45M
#سیزدهم_آبان
♦️ سربند سرخ
به عش تو می خوانم ایرانم...🇮🇷
.
فرارسیدن یوم الله ۱۳ آبان ✊🏻
.
📌شعر و ملودی :
#اسماعیل_شبرنگ
.
.
#شهدا ی #شاه_چراغ
وضو گرفت و گذشت ، عازم زیارت شد
خبر رسید حرم خانه ی شهادت شد
حرم که شاهد پرواز لشکر روح است
همان ضریح ترک خورده ای که مجروح است
قنوت آخرشان شوق ربّنا را داشت
نماز مغربشان عطر کربلا را داشت
چه صحنه ای که غم روضه را تداعی کرد
برای عاشق خسته چه ها تداعی کرد
به یادم آورَد این داغ ، ماتم او را
امام زخمی گودال و عصر عاشورا
نماز سرخ شهادت نصیب یاران شد
به وقت شرعی سجّاده تیرباران شد
کبوتران حرم در کنار شاهچراغ
شدند چشم و چراغ دیار شاهچراغ
حضور خنجر تکفیر ، دست پُر باقی ست
لجن پراکنی فتنه ی ترور باقی ست
کسی که امنیت خانه را هدف دارد
در این زمانه ی فتنه مگر شرف دارد ؟!
کسی که دشمن خود را به خانه دعوت کرد
به اهل خانه و ناموس خود خیانت کرد
چه کرده با شب آرام اهل آبادی
شعار باطل " زن ، زندگی و آزادی "
به چشم تجربه دیده کسی که آگاه است
میان کشور ما عمر فتنه کوتاه است
به هوش باش که این مملکت خدا دارد
به شانه اش علَم حضرت رضا (ع) دارد
به گوش می رسد از خاک بیشه ی شیران
پیام روشنی از حاج قاسم ایران
بداند آنکه به سر نیّت حرم دارد
هماره کشور ما حُرمت حرم دارد
دفاع ِ از حرم ِ عاشقی هویّت ماست
جهاد حیدری ما گواه عزّت ماست
حماسه دیدم و گفتم زمان پرواز است
شکوه شعر شهادت خروش شیراز است
به هوش باش که جنگ رسانه پابرجاست
به هوش باش که هر روز ، روز عاشوراست
همان قبیله که هم مَسلَک یزید شدند
میان واقعه شرمنده ی شهید شدند
همیشه از شهدا این پیام می آید
صبور باش دم انتقام می آید
همان که می گذرد از میان این آتش
جهان نشسته به دیدار یا لثاراتش
بیا که آمدنت التماس یاران است
بیا که آخر مجلس شهید باران است
سرود روشن نسلی که باز جامانده ست
سلام حضرت مهدی (عج) سلام فرمانده ست
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ✍
.👇
.
#حاج_قاسم ۱۴۰۱
حیف... آتش به جان او افتاد ، آه از آن لحظه های دردآور
خبر آنقدر تلخ و سنگین است ، آدم اصلاً نمی کند باور
قهرمان دلیر نامیرا ، رستم شاهنامه ی اخلاص
یک جهان بود او به تنهایی ، یک تنه او حریف صد لشکر
جبهه بود و سپاه کرمانی ، مطلعُ الفَجر مَقطَع وَالفَجر
کار او در لباس سربازی ، محشری بود در دل محشر
مرد فتح الفُتوح آمِرلی(۱) ، مرد میدان موصِل و تَکریت
او شگفت آفرین اِسپایکِر ، روح اربیل و فاتح سِنجَر
در گذر از کویر این دنیا ، او فقط تشنه ی شهادت بود
او شهیدانه سوخت سر تا پا ، او شهیدانه زیست سر تا سر
او اَشِدّاست با همه کفّار ، رُحَما بود بین این مردُم
اُسوه ی زندگیّ او حیدر ، شد مرامش مرام پیغمبر
ذوالفقار خروش حزبُ الله ، سَرو سرخ سپاه ثارالله
جانفدای ولایت اسلام ، جان نثار صلابت کشور
از ابومهدی اَلمهندس گفت او که هم خون حاج قاسم بود
همقَسم ، همقطار و هم سنگر نور یک روح در دوتا پیکر
یادمان هست جمعه بود آن روز در سحرگاه سرد آسایش
با پر و بال زخمی اش ققنوس ، پر کشید از میان خاکستر
آتش فاطمیه روشن شد ، شعله ی فاطمیه روشن ماند
روضه ی حاج قاسم ای مردم ، می دهد عطر روضه ی مادر
مقتلش روضه های زهرا داشت ، کربلا بود جاده ی بغداد
یادم آورد روضه ی گودال ، دیدن دست زخم و انگشتر
ارباً اربا مُقَطّعُ الاعضاء روضه ی سخت عصر عاشوراء
او علی اکبری به میدان رفت پیکرش گفت یاعلی اصغر
یادمان هست گریه ی مردُم ، در نماز وداع با سردار
گریه می کرد با صدای بلند در کنار رفیق خود رهبر
ما به جز خیر از او نمی دانیم ، با حیاتی که کُلّه خیر است
در نماز وداع با سردار ، چشم ما بود چشمه ی کوثر
قاتل چشم ملت ایران ، فتح عینُ الاسد که یادت هست
لحظه ی انتقام نزدیک است ، می رسد وقت حمله ی آخر
جمعه ای در هوای هم عهدی ، پیش چشمان حضرت مهدی
می رود در مصاف آل سُعود ، می رود تا شهادتی دیگر ...
#اسماعیل_شبرنگ ✍
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#جان_فدا
.👇
*(۱)محاصرهٔ آمرلی، اشاره به محاصرهٔ شهر شیعهمذهب ترکماننشین آمرلی بهدست نیروهای تروریست داعش در جریان حمله آنها به عراق میدارد. در جریان این محاصره در ژوئن ۲۰۱۴ میلادی، دسترسی به آب، خوراک و خدمات مخابراتی بر باشندگان آمرلی قطع شد. ترکمانهای شیعهٔ آمرلی برای رویارویی با نیروهای خلافت اسلامی، به سازماندهی گروههای شبهنظامی با هدایت حاج قاسم سلیمانی دست به مقاومت زدند.
............................................
.
.
#حضرت_عباس
قمر العشیره
باران که می بارد پریشانم
حال خودم را خوب می دانم
ابری ترین باران پنهانم
من روضه خوانم روضه می خوانم
در بین ساحل موج غم افتاد
در علقمه مشک و علم افتاد
دستی قلم نذر حرم افتاد
همناله با ذکر عمو جانم
بغضی میان هر گلو لرزید
در دست ساقی تا سبو لرزید
با العطش قلب عمو لرزید
من هم به فکر داغ طفلانم
تا بر سرِ فرقش عمود آمد
روی لبش ذکر سجود آمد
از خیمه ها تا بوی دود آمد
فریاد زد میسوزد این جانم
روی زمین بال و پرش می ریخت
ذره به ذره پیکرش می ریخت
با تیرها چشم ترش می ریخت
یاد خسوف ماه تابانم
با سوز آهی آتشین از راه
همناله با امّ البنین از راه
زهرا رسیده دلغمین از راه
مادر رسید و دید گریانم
در گریه ام گل کرد لبخندم
وقتی به من می گفت "فرزندم"
خود را به پای مادر افکندم
از راه آمد عید قربانم
نور خدا دست هوَس افتاد
شیر حرم کنج قفس افتاد
عباس آخر از نفس افتاد
دیگر چه شد شاعر ؟؟ نمی دانم
#اسماعیل_شبرنگ
.
.
#ماه_رجب
تلخیم ؛ ولی شهد رطب در راه است
ایام عمل به مستحب در راه است
با ذکر علی راه خدا را بشناس
همراه شو ، ایّام رجب در راه است
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ✍
.
4_5879665745524163410.mp3
558.7K
#زمینه
#لیله_الرغائب
شب لیله الرغائب ، شب اسرار و عجایبه
دل شکستم و بخر
ذکرمون شده با شور و شین ، آرزوم اینه که یاحسین
ما رو به كربلا ببر
چه حالی میده ، شب جمعه
سینه زنون بریم به كربلا
چه حالی میده ، پایین پا
بریم با پرچم امام رضا
سلام بدیم به محضر آقا
ثارالله ، ازت حرم می خوام
ثارالله ، زیباترین رویام
ثارالله ، آقام آقام آقام
ثارالله
ثارالله آقام آقام آقام ثارالله
*
من و می کشه اگه نگم ، جای خون میون هر رگم
عشق تو داره می جوشه
شبایی که خیلی دلخورم ، از غم جدایی من پُرم
رو می کنم به شش گوشه
سالار زینب ، می دونی
که محول الاحوال من تویی
سالار زینب ، لحظه لحظه
برکت ماه و سال من تویی
منتهی الآمال من تویی
ثارالله ، ای با وفا ارباب
ثارالله ، دنیا شده گرداب
ثارالله ، خودت منو دریاب
ثارالله
ثارالله آقام آقام آقام ثارالله
آرزومه که با زمزمه ، توی کربلا با فاطمه
به یاد داغ بچه هاش
بگم از کسی که تیغ کشید ، یا که دختری که جیغ کشید
خنجر و حنجر باباش
عزیز زهرا ، توی گودال
ناله به یاد خیمه ها می زد
عزیز زهرا ، پیش زینب
افتاده بود و دست و پا می زد
مادرش و فقط صدا میزد
ثارالله ، ای شاه بی لشکر
ثارالله ، نور دل خواهر
ثارالله ، ای کشته ی بی سر
ثارالله
ثارالله آقام آقام آقام ثارالله
#اسماعیل_شبرنگ✍
.
.
#امام_زمان
#مناجات_سال_جدید
ذکر لب ها یا مقلّب می شود
استجابت نیز واجب می شود
حال و روز دل مناسب می شود
همدم آن یار غائب می شود
کعبه ی آمال من ، یابن الحسن
اَحسنُ الاَحوال من ، یابن الحسن
آرزویی بر لب ما مندَرَج
روی تار و پود جان ها رَج به رَج
حکّ شده با خطّ زرّین حُجَج
کاش باشد سال ما ، سال فرج
شام ما با جلوه ی تو روز شد
این خزان با عشق تو نوروز شد
نور تو خورشید راهم می شود
پرچم تو سرپناهم می شود
هر چه را با تو بخواهم می شود
به یقین دفع بلا هم می شود
با دعایت می شود سال جدید
سال رشد و رونق و سال امید
تازه دل با عشق تو دل می شود
تو بیایی غصه باطل می شود
آیه های نور نازل می شود
هفت سین سفره کامل می شود
با تو ممکن می شود امر محال
ای دعای اوّل تحویل سال
تو دعا کن ، ای امید آخرم
محترم باشد همیشه این حرم
با تلاش و رنج ها ، شد باورم
جان بگیرد اقتصاد کشورم
ای اصول عشق ، اصل ِ اصل ما
ای پدر ، برکت بده بر نسل ما
جان عالَم جان جان فاطمه
آرزوی هر اذان فاطمه
اِرجعی ، سرو جوان فاطمه
سفره دار مهربان فاطمه
در حقیقت روزی از تو می رسد
وعده ی پیروزی از تو می رسد
معدن اسرار حقّ ، سرّ مگو
ای زلال چشمه ی پاک وضو
کی تحقّق می شود با من بگو
وصل تو شد آرزوی آرزو
در کویر تشنگی باران ِ من
نقطه ی آغاز من ، پایان من
ذکر ادرکنی ، تمام مکتبم
ذکر السّاعه همیشه بر لبم
ناله الغوث شد تاب و تبم
العجل ای حسرت روز و شبم
آرزویم گشته با قلب صبور
باشد امسال ای خدا ، سال ظهور
✍ #اسماعیل_شبرنگ
#سال_نو
.
4_5897860622854392744.ogg
629.1K
#امام_زمان
#سبک_اواز_دشتی
#گوشه_غم_انگیز
قلب مارا در هوای خود رها کن خواهشاً
حاجت ما را در این بُرهه روا کن خواهشاً
خسته ام از روزهای نانجیب یکنواخت
در دل مجنون من غوغا به پا کن خواهشاً
هر سه شنبه جمکران و جمعه ها اشک فراق
درد بی درمان دوری را دوا کن خواهشاً
هستی اما چشم تارم محرم دیدار نیست
ای حضور بی صدا ما را صدا کن خواهشاً
جلوه ی امّن یجیب سجده های نیمه شب
در قنوت خود مرا امشب دعا کن خواهشاً
جنس خوب دل همان باشد که با تو همدم است
این دل بی تاب ما را مبتلا کن خواهشاً
خوشبحال آن اسیری که به اصلش وصل شد
این دل ما را اسیر کربلا کن خواهشاً
یابن حیدر یابن یاسین یابن طه العجل
کوچه گرد فاطمیه یاس زهرا العجل
✍#اسماعیل_شبرنگ
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
.
#اربعین
#امام_حسین
.
حسین ، مکتب حق در مدار تاریخ است
حسین ، قاعده ی ماندگار تاریخ است
نوشتم آه ، که با ماه همنشین باشم
سلام چلّه نشینان اربعین باشم
شکوه سیره ی عشّاق مکتب علوی
پس از نجف طرف کربلا پیاده روی
در این مسیر که جُز مظهرالعجائب نیست
کجاست آنکه دلش در هوای صاحب نیست
دل شکسته ی ما را نجف تصرّف کرد
علی به اهل زمین ، آسمان تعارُف کرد
به اشک در به دران فراقتان ، سوگند
به اربعین شلوغ عراقتان سوگند
همان که در طلب دیدن حرم آمد
به رنج دل نسپُرد و قدم قدم آمد
دم ورودی موکب بهانه در سر داشت
کنار چای عراقی دوتا دهین برداشت
به تلخکامی دوران که عهد دیرین است
دو جرعه چای عراقی چو شهد شیرین است
چراغ روشن موکب تبسّم ماه است
جهان کوچک ما اربعین در این راه است
روانه تا خود دریاست سیلی از مردُم
شنیده می شود از موجشان هَلابیکُم
در این طرف همه ی چشم ها غم انگیز است
در آن طرف همه جا ذکر خوش گلبسیز است
چقدر معجزه در این سفر پدید آمد
به قلب ها نفحات خوش آمدید ، آمد
غم آمد و دل از این قافله ربود اصلاً
دل خوشی که نداریم از عمود اصلاً
عمود گفتم و در دل غم عمو عباس
به آب خیره شو ای دل ، فقط بگو : عباس
چهل شب است که سرچشمه ی عطش خشکید
فرات از طپش گرمی غمش ، خشکید
پیاده می رود و مانده بر لبش ذکرا
کشیده بر سر و صورت پَر ملائک را
حسین ، صاحب فردای امّت زهراست
حسین ، ذکر دل انگیز ملّت زهراست
.
#اسماعيل_شبرنگ✍
.
.
تقدیم به
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
در آن غروب آخرین، حماسه شد، سرود شد
شهادتین بر لبش، هر آنچه گفته بود شد
چه گوشها که تیز شد، به انتظار پاسخش
چه کرد هُرم شعلهها، در آن سپیده با رُخَش
قرار ماندنش نبود و سخت بی قرار بود
که در غلاف صبر و اشک و آه، ذوالفقار بود
چه بی خبر، چه ناگهان، چه بی صدا، چه بی امان
چه کرد خون پاک او، در آن زمین، در آن زمان
کمال معرفت فنا، فنای در مسیر او
که حکم عشق گفته مَن عَشِقتُهُ قَتَلتُهُ
خطاب میکنم تو را، مخاطب شهید من
در این جهان بی کسی، تویی فقط امید من
مجاهدت مسیر تو، مقاومت مرام تو
تو حاج قاسمی و شد، شهید قدس نام تو
لطیفِ واژهی تنت، چو لاله واژگون چرا؟
حروف تن مقطّعه، میان خاک و خون چرا؟؟
نگاه کن نگاه کن، به جوش من، خروش من
علَم نخورد بر زمین، یل علَم به دوش من
در آخرین نفس چه شد، که سوخت زخم حنجرت؟!
نشست تیر حرمله، یکی یکی به پیکرت
* *
سرم فدای آن سری، که از قفا بریده شد
فدای آن تنی که بین نیزهزار دیده شد
به پیش چشم خواهری، سکوتِ خنجری شکست
سری به روی نیزهها، حرم به خاک و خون نشست
علَم که خورد بر زمین، تمام خیمه غصب شد
تن شریف بی سری، نصیب سُمّ اسب شد
چه کرد شمر بی حیا، به پیش چشم شاهدین
چه زخمها که از سنان، نخورد قلب شاهِ دین
به اشک چشم گفتهام، که ای رفیق دائمی
مکن دریغ چون که تو، نثار حاج قاسِمی
#اسماعیل_شبرنگ✍
.
.
#میلاد_حضرت_معصومه
محبوبه ی محبوب خدا آمده است
معصومه ی گلشن ولا آمده است
با دیدن خواهری بدین قدر وجلال
لبخند به لب های رضا آمده است
#سیدهاشم_وفایی.
.............
#روز_دختر
امروز جهان بسی منور باشد
مسرور دل موسی جعفر باشد
از یمن قدوم حضرت معصومه
نیکوست اگر که روز دختر باشد
#سیدهاشم_وفایی ✍
........
.
#بین_الحرمین_ایران
باغ حرم تو گلشن رضوان است
قم جلوه ای از تجلی ایمان است
بین حرم تو و امام هشتم
بین الحرمین کشور ایران است
#سیدهاشم_وفایی ✍
..........
#حضرت_معصومه سلام_الله_علیها
مشهد حرم مطهر سلطان است
قم مرقد پاک بانوی باران است
گویند که حد فاصل این دو حرم
بین الحرمین کشور ایران است
#اسماعیل_شبرنگ ✍
.
#امام_زمان
#جمعه
تنهاترین مردِ دل تنهای خیلی ها
برگرد تنها منجی فردای خیلی ها
وقتی نباشی عاصی ام از جمعه های تلخ
دیدار تو شیرین ترین رویای خیلی ها
پنهان ترین لبخند معصوم خداوندی
زیباترین تصویر ناپیدای خیلی ها
بیرون بیا خورشید من از پشت ابر صبر
پایان بگیرد این شب غم های خیلی ها
ای حسرت بی انتهای هر دل مجنون
بنمای رخ ای حضرت لیلای خیلی ها
من خسته ام از این جدایی ، سخت دلتنگم
تعجیل کن ای یوسف زهرای خیلی ها
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ ✍
.
.
#حضرت_زینب
#مدح_و_ولادت_و_مصائب
#بصیرتی
وقتی زمین در حیرت خود غوطه ور بود
وقتی زمان گِرد خودش گرم سفر بود
وقتی بشر در لاک تنهایی فرو رفت
وقتی جهان در فکر فصلی تازه تر بود
وقتی ملَک در سجده ی خود ذکر می گفت
وقتی شب تاریک دلتنگ سحر بود
وقتی که مکّه در فراق عشق می سوخت
وقتی مدینه علّت هر چه خبر بود
وقتی علی مشغول تسبیح خدا گشت
وقتی که زهرا همدم چشمان تر بود
دیدند یاس فاطمی در خانه گل داد
یک بار دیگر ساقه ی ریحانه گل داد
کوثر به روی دامن کوثر نشسته
ساقی کنار ساغری دیگر نشسته
یک سو حسن یک سو حسین ، اینبار دیدند
دل ، عاشقانه محضر دلبر نشسته
خیل ملَک آمد برای عرض تبریک
جبریل هم یک گوشه پشت در نشسته
در بین بستر با نگاه بی قرارش
مادر به شوق دیدن دختر نشسته
اصلاً خدا باید بگوید نام او چیست
لبخند بر لب های پیغمبر نشسته
صدیقه ی صغری ، گل مکتب رسیده
آری عقیله ، عارفه ، زینب رسیده
زینب همان بانو که کوهی استوار است
زینب همان که آسمانی از وقار است
بانوی صبر و بردباری در مصائب
امّ ابیهای علی در روزگار است
زینب همان بانوی تسبیح و تهجّد
ماه بلند آوازه ی شب زنده دار است
با خطبه های آتشین کوفه و شام
تیغ کلامش رعد و برق ذوالفقار است
داد آبرو حُجب و حیا را عفّت او
در وادی عقل و خرد یکّه سوار است
زینب همان که در شجاعت مثل حیدر
زینب همان که در سخاوت مثل مادر
او با کلام نافذش روشنگری کرد
حیدر شد و در کاخ شیطان محشری کرد
او دختر زهرای مرضیّه ست ، یعنی
زن بود و بر زن های عالَم سروری کرد
خیبر همان کاخ یزید بی خدا بود
قلعه شکست و باز ، کار حیدری کرد
روح بصیرت در کلامش موج می زد
با خطبه اش دین خدا را یاوری کرد
ما را حسینی کرده اصلاً لطف زینب
او کاروان کربلا را رهبری کرد
باید که در راه ولایت مکتبی ماند
گاهی نباید رفت ، باید زینبی ماند
ما هم میان فتنه ها از جان گذشتیم
از کوچه ی تردید با ایمان گذشتیم
از این دو روز زندگی مثل شهیدان
ما هم برای عزّت ایران گذشتیم
ما را به زیر پرچم زینب رساندند
از هر خیابانی که در باران گذشتیم
این انقلاب زینبی راه نجات است
با ذکر ثارالله از طوفان گذشتیم
ما دشمن سر سخت استکبار هستیم
با سربلندی از دل میدان گذشتیم
موج ابابیلیم و سر تا سر دلیلیم
موشک شدیم و بر سر اصحاب فیلیم
روزی که داعش فکر تخریب حرم بود
بر دوش سربازان ایرانی علَم بود
می زد به میدان شهادت حاج قاسم
او با شهیدان خدایی هم قسم بود
فرقی ندارد شهر تهران یا دمشق است!
دشمن به فکر این حریم محترم بود
باب شهادت باز شد یک عده رفتند
ما خواب ماندیم و سفر در صبحدم بود
می رفت هر کس که هوای کربلا داشت
می ماند هر کس همنفس با آه غم بود
از کربلا گفتیم و داغش یادم آمد
آن لحظه ی سخت فراقش یادم آمد
زینب تنی را قعر یک گودال می دید
در گوشه ای هم مادری بی حال می دید
در دست خولی و سنان سرهای خونین
در دست شمر و حرمله خلخال می دید
پیراهنی کهنه به روی دست می رفت
در قتلگاه کربلا جنجال می دید
زجری کشید و بی نهایت غصّه می خورد
تا زجر را دور و بر اطفال می دید
هر سال را او با حسینش روز می دید
هر روز را او بی حسینش سال می دید
برگرد ای روح سلام عمه زینب
شمشیر سرخ انتقام عمه زینب
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
.
امام حسین ع
. #حضرت_زینب #مدح_و_ولادت_و_مصائب #بصیرتی وقتی زمین در حیرت خود غوطه ور بود وقتی زمان گِرد خودش
.
#میلاد_حضرت_زینب
در زمین و آسمان ها خیمه ی شادی به پاست
مٱذنه تا مٱذنه لبریز عطر ربناست
ذکر تعجیل قنوت استجابت آمده
سائلان مژده که حاجات همه امشب رواست
زینت گلخانه ی مولا شکوفا گشته و...
بیت حیدر با شمیم بنت زهرا آشناست
کهنه زخمی که میان سینه ها مانده هنوز
با صدور نسخه ی تکمیلی زینب دواست
معجزه در بین چشمانش تلاطم می کند
خاک با فیض نگاه دختر زهرا طلاست
نام زینب پنج نقطه نور ساطع می کند
یعنی ابن بانو خودش تلفیقی از آل عباست
در شب میلاد غرق رحمت اخت الحسین
بانی عیدی ما قطعا خود خون خداست
بانویی که سفره ی الطاف خود را پهن کرد
خانه ی دل را برای عشق پاکش رهن کرد
با وجود او غم و غصه به آخر می رسد
لطف مادر بیشتر از سوی دختر می رسد
ماهمه از سایلان فیض عام زینبیم
رزق ما از سفره ی بانو مکرر می رسد
دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود
سایلی که خاضعانه پشت این در می رسد
زودتر با دست پر از پیش زینب می رود
محضر او هر کسی با دیده ای تر می رسد
هیبت والای رفتارش به زهرا رفته است
واژه واژه از کلامش عطر مادر می رسد
ذوالفقار خطبه هایش باز قلع و قمع کرد
تا به میدان می رسد انگار حیدر می رسد
مطمینم در شلوغی های روز واقعه
چادر بانو به داد اهل محشر می رسد
مایه ی آرامش جان و دل بی تاب ماست
آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست
از ازل دستان این سایل دخیل زینب است
تا ابد محتاج لطف بی بدیل زینب است
هر کسی که شد حسینی مطمینا شاکرِ
نغمه ی انا هدیناه السبیل زینب است
اولین گلبانوی دامان زهرا و علی
دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است
هرکسی با نام زیبای کسی مٱنوس شد
بر لبان ما فقط ذکر اصیل زینب است
انتظام شعر های دفتر اشعار من
متشکل از همان فرم شکیل زینب است
کوثر کوثر کویر عشق را سیراب کرد
ساغر ما جرعه ای از سلسبیل زینب است
در میان روضه های جانگداز کربلا
گریه هایم نذر آقای قتیل زینب است
هرشب جمعه به یاد روضه های خواهری
گریه می بارم به یاد لحظه های آخری....
که برادر جان من افتاده ای از پا چرا؟؟
مانده ای تنها میان دشتی از غم ها چرا؟؟
تکیه بر نیزه مزن ای تکیه گاه زینبین
روی خاک افتاده ای اینگونه بی سقا چرا؟؟
می روی و خیمه ها می ماند و لشکرکشی...
بی تو من می مانم و این قوم بی پروا چرا؟!
بعد از این پنجاه سالی که کنارم بوده ای
می زنی حرف از جدایی با منِ تنها چرا؟؟
از سر تلّ با دوچشم خیسِ دریا دیده ام
بین گودال عطش..از خون تو...دریاچه را
آنقدر با چشم های نیمه باز خود مگو
"آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟"
زینت دوش نبی روی زمین جان می دهی
پاره پاره پیکرت پاشیده در صحرا چرا؟؟
وای اگر در روزهای پر خطر زینب نبود
"کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود"
#اسماعیل_شبرنگ ✍
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مناجات_با_حضرت_زینب
.