eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
بدون عشق دلسردم، کمی آقا نگاهم کن سرا پا غصه و دردم، کمی آقا نگاهم کن درختی بی ثمر هستم، برایت دردسر هستم خزانم... شاخه ای زردم، کمی آقا نگاهم کن نشستم با دو چشم تر، خجالت می کشم دیگر ازین طرزِ عملکردم، کمی آقا نگاهم کن نکن قلب گدا را خون، نگو سائل برو بیرون فقیرم... از همه طردم، کمی آقا نگاهم کن ندارم بیم رسوایی، به امید تماشایی دم میخانه می گردم، کمی آقا نگاهم کن برای وصل جنت نه، وُفور ناز و نعمت نه به عشقت نوکری کردم، کمی آقا نگاهم کن ز هجرانت نمردم من، به دردت هم نخوردم من فدای غربتت گردم، کمی آقا نگاهم کن به سوز سینه ی زهرا، به آه زینب کبری صدایت می زنم هر دم، کمی آقا نگاهم کن امان از شام و ویرانه، عقیله بود و بیگانه دو جمله روضه آوردم، کمی آقا نگاهم کن به یاد غربت زینب، خرابه می روم هر شب شبیه جغد شبگردم، کمی آقا نگاهم کن¹ --------------------- ۱. امام صادق علیه السلام در مورد جغد فرمودند: آیا هیچ یک از شما او را در روز دیده اید؟ عرض شد: خیر در روز آشکار نمی شود و فقط در شب ظاهر می گردد. حضرت فرمودند: اما اینکه این حیوان پیوسته در خرابه ها مسکن گرفته و در آبادی نمی آید جهتش آن است که وقتی حضرت امام حسین علیه السلام شهید شدند این حیوان به واسطه قسم بر خود حتم نمود که ابدا در آبادی سکنا نکرده و منزلش تنها در خرابه ها باشد. پس پیوسته در روز صائم و حزین است تا شب فرا برسد و وقتی شب درآمد از ابتدای آن تا صبح بر مصیبت امام حسین علیه السلام زمزمه و نوحه سرائی و مرثیه خوانی می کند.   .
. روشنى بخشِ شب تار نيامد چه كنم رفت عمر من و دلدار نيامد چه كنم قلب من مخزن الأسرار فراقش باشد حضرت ِمطلع الأنوار نيامد چه كنم "عجل الله تعالى فرجه" مى خوانم حجتِ مطلقِ دادار نيامد چه كنم شور اين سينه ى شيدا به كجا خيمه زده؟ نور اين ديده ى خونبار نيامد چه كنم درد بى صاحبى و غصه ى بى مولايى واى از اين دو خبر از يار نيامد چه كنم! هجر او بند شد و پاى سلوكم را بست چاره ى عبد گرفتار نيامد چه كنم با كلاف دلم عمريست پى اش مى گردم يوسف من سر بازار نيامد چه كنم من ز هجران رخش اشك فشاندم هر شب گريه ام نيز كه به كار نيامد چه كنم! آن غلامم كه شدم چشم به راهش اما شهريارم كه به دربار نيامد چه كنم ذوالفقار علوى منتظرِ خون خواهى است وارث حيدر كرار نيامد چه كنم آتش درد كشد شعله و مادر گويد: مرهم داغى مسمار نيامد چه كنم روضه كرب و بلا شعر مرا جمع كند گفت زينب كه علمدار نيامد چه كنم .
. کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان به سید الشهدایی به یاد ماهم باش دمی که از در باب السلام اشک فشان به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش مقیم شهر نجف کاظمین سامرا کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش ........................ امروز به کوی تو گرفتار زیاد است مثل من شرمنده گنهکار زیاد است اما کرم توست که بسیار زیاد است بخشندگی ات حضرت ستار زیاد است در کوی وفا شاه و گدا فرق ندارند وقت کرم تو فقرا فرق ندارند خواندی تو دگر بار به کویت همگان را هرکس که به سرمایه ی خود دیده زیان را یا داده ز کف فرصت ماه رمضان را با خویش بیارد دل و جان نگران را گفتی که گناه دل پر آه ببخشی امروز به اندازه ی یک ماه ببخشی بعد از رمضان رشته ی خود با تو بریدم من هرچه کشیدم فقط از خویش کشیدم روز عرفه آمد و شد تازه امیدم آغوش گشودی که به سوی تو دویدم من آمده ام باز توانم بده امروز اصلا تو بیا راه نشانم بده امروز  آفت زده بر حاصل من بار ندارد این بار به غیر از تو خریدار ندارد این بنده خودش آمده پس جار ندارد اصلا زمین خورده که آزار ندارد  بر آنکه زمین خورده جفا را نپسندند رفتم همه جا جز تو گدا را نپسندند  حالا که من افتاده ام از نام و نشان ها حالا که نشستم ز فراغت به فغان ها مگذار بیفتد سخنم روی زبان ها مگذار شود فاش ز من راز نهان ها من آبرویم در خطر افتاده نظر کن حالا که گدا پشت در افتاده نظر کن هر چند ندیدم ز دعایم اثراتی نه حال بکا دارم و نه حال صلاتی من را برسانید به یار عرفاتی جز عشق حسین نیست مرا راه نجاتی شرمنده کند باز مرا از کرم خود ما را به سلامی ببرد در حرم خود این قدر مگو از لب و دندان دُر افشان این قدر مده شرح ز گیسوی پریشان خواهر شده از لحن دعای تو هراسان برگرد مدینه مرو کوفه حسین جان ترسم که کسی بشکند آئینه ات آقا یا آنکه نشیند به روی سینه ات آقا گفتم عرفه فرصت دیدار مهیاست هر ساعت این روز خبر دار ز آقاست خوش آنکه دلش هم نفس یوسف زهراست اما همه ی عشق فقط روضه ی سقاست در روضه ی او عطر گل یاس بیاید خود گفته که در روضه ی عباس بیاید محمد مبشری✍ .
. ای وارث علی یاصاحب الزمان بنگر به عمه ات با چشم خون فشان بر روی ناقه عریان و بی جهاز یا فارس الحجاز یا فارس الحجاز بنگر به حالت سردار قافله خون گریه می کند چشمان سلسله کاهیده جسمش از زنجیر جانگداز یا فارس الحجاز یا فارس الحجاز ..... کی دیده سنگ بر مِهر و قمر زنند ماتم رسیده را بر دل شرر زنند یا تسلیت دهند با صبل و چنگ و ساز یا فارس الحجاز یا فارس الحجاز ....... بازوی زینب و دستان عابدین شد بسته بینشان طفلان دلغمین زین قصّه بگذرم دارد سرِ دراز یا فارس الحجاز یا فارس الحجاز ....... یک دم قدم گذار در مجلس یزید چوب ستم بگیر از دست آن پلید لبهای تشنه را کو میزند به ناز یا فارس الحجاز یا فارس الحجاز ...... سر را به طشت زر گلگون نظاره کن چون عمه پیرهن از غصه پاره کن از بهر انتقام بستان زحق جواز یا فارس الحجاز یا فارس الحجاز .
. مناجات با امام زمان(عج) و گریز به روضه عصر هر جمعه ی دلگیر، تو را می خواند دم به دم کوچه ی تقدیر تو را می خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می خواند ندبه ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره ی اشک سرازیر تو را می خواند عالمی منتظر جلوه ی مولایی توست هر نفس قبضه ی شمشیر تو را می خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه ی تدبیر تو را می خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده ی ما دیر تو را می خواند مادری پشت در خانه صدایت می کرد مادری خسته... زمین گیر تو را می خواند دارد از حنجره ای خشک صدا می آید دختری در غل و زنجیر تو را می خواند از همان ساعت سه ساعت سر ساعت حزن عصر هر جمعه ی دلگیر تو را می خواند ✍ ۲۶ مهر ۱۴٠۱ عج .
. مناجات با عج و گریز به روضه ی س رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر آی آقای عزیز ما بیا برگرد که... دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر از من این من را بگیر و چشم گریانم بده چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر وحید محمدی✍ ۱۳ آبان ۱۴٠۱ .
. با امام زمان عج و گریز به روضه ی س رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر آی آقای عزیز ما بیا برگرد که... دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر از من این من را بگیر و چشم گریانم بده چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر ✍ ۱۳ آبان ۱۴٠۱ .👇
. مناجات با عج و گریز به روضه علیه السلام بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده تو سر و سامان به این حال پریشانم بده دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو درد دادی خب بیا این بار درمانم بده باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده این گناه افتاده به جانم، نجاتم میدهی؟؟ چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده زود می لرزد دلم وقت گناه و معصیت یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم لطف کن در روضه ها اشک فراوانم بده کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی دانم فقط روزی ام را از همانجا که نمی دانم بده یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده ...... با سلام روضه ات بر جان ما آتش بزن: السلام ای کشته ی دور از وطن، ای بی کفن... ✍ ۳٠ دی ۱۴٠۱ .
. دلواپسم و چشم به در دوخته ام در شعله ی آه دل بر افروخته ام یک جرعه نگاه کن ، " فقد طال صدی" عمری است در انتظار تو سوخته ام ....... از راه بیایی و دلم شاد شود ویرانه به دست لطفت آباد شود مردم همه دنبال هوا و هوس اند مولای من ! از شما چه کم یاد شود ...... هر وقت گرفته ایم فال خودمان بد آمده روز و ماه و سال خودمان یک راه نجات مانده آن هم این که ما را نکنی رها به حال خودمان .
. ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک  تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک  گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی  در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک  بی تو غریب، قرآن، بی تو اسیر، عترت  بی تو علی است، تنها، عجّل علی ظهورک  نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟  ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک  دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است  پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک   کند دعات، زهرا زند صداتحیدر  الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورک  زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته  دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک   خون دو دیده گوید، دست بریده گوید  بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک  هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان  هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک  بر "میثمت" نگاهی، از لطف گاه گاهی  ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک ✍ .
4_5954314523396542128.mp3
21.92M
شعر مناجات با امام زمان عج ویژه ایام ماه رجب و لیلة الرغائب بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده تو سر و سامان به این حال پریشانم بده این رجب هم آمد و آدم نشد این نوکرت لطف کن این روزها قلب پشیمانم بده قبل مردن پاک کن من را و بعدا خاک کن حسن پایانم تو باش و حسن پایانم بده آبرویی نیست اما آرزو که عیب نیست پاک کن قلب مرا و قلب سلمانم بده دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو درد دادی خب بیا این بار درمانم بده باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده این گناه افتاده به جانم، نجاتم میدهی؟؟ چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده زود می لرزد دلم وقت گناه و معصیت یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم لطف کن در روضه ها اشک فراوانم بده کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی دانم فقط روزی ام را از همانجا که نمی دانم بده خواهش این نوکرانت چیست غیر از کربلا؟ روزی ام را تا درِ این خانه مهمانم بده یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده ...... با سلام روضه ات بر جان ما آتش بزن: السلام ای کشته ی دور از وطن، ای بی کفن... وحید محمدی ۶ بهمن ۱۴٠۱ عج
. شعر مناجات با امام زمان عج ویژه ایام ماه رجب بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده تو سر و سامان به این حال پریشانم بده این رجب هم آمد و آدم نشد این نوکرت لطف کن این روزها قلب پشیمانم بده قبل مردن پاک کن من را و بعدا خاک کن حسن پایانم تو باش و حسن پایانم بده آبرویی نیست اما آرزو که عیب نیست پاک کن قلب مرا و قلب سلمانم بده دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو درد دادی خب بیا این بار درمانم بده باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده این گناه افتاده به جانم، نجاتم میدهی؟؟ چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده زود می لرزد دلم وقت گناه و معصیت یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم لطف کن در روضه ها اشک فراوانم بده کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی دانم فقط روزی ام را از همانجا که نمی دانم بده خواهش این نوکرانت چیست غیر از کربلا؟ روزی ام را تا درِ این خانه مهمانم بده یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده ...... با سلام روضه ات بر جان ما آتش بزن: السلام ای کشته ی دور از وطن، ای بی کفن... ✍ ۶ بهمن ۱۴٠۱ 🎤 🎤 عج .👇
. ای آخرین امید_ مهدی بیا بیا جانها به لب رسید _ مهدی بیا بیا ای یادگار فاطمه الغوثُ الامان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... کی قسمتم شود _ دیدار دلبرم این آرزو مخواه _ در زیر گل برم کی روی دلربای تو بر ما شود عیان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... سالار انبیا _ مولیای اولیا خسته شدیم از این _ بی صاحبی بیا آقا بیا برس تو به فریاد شیعیان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِب‌َالزَّمان .... کی می شود سحر _ شبهای انتظار گردد سرود وصل _ آوای انتظار کی میرسد صدای تو از کعبه بر جهان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... صورت نشان بده _ ای ماه فاطمه برگرد از سفر _ خونخواه فاطمه تا کی مزار مادرت از ما بود نهان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِب‌َالزَّمان ...... صمصام منتقم _ منجی عالمین برگرد به خاطرِ _ شش ماهه حسین آقا به خون حنجرِ این طفل بی زبان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... شش ماهه غرقِ خون _ جد تو سر به زیر قنداقه را بیا _ از دست او بگیر جدت تورا صدا زند با چشم خون فشان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان 👇
مناجات مسیر عشق بلند است.mp3
10.3M
مناجات با امام زمان(عج) مداح: 🎤 شاعر: احسان نرگسی✍ مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است نفس کشیدن مان بی تو ،مایه ی ننگ است گناه، از تو مرا دور کرده ،می دانم ببین که فاصله ی ما هزار فرسنگ است به هر که فکر کنی دل سپرده ام ،جز تو بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است شنیده ایم که مادربه بستر افتاده شنیده ایم درِ خانه ی علی جنگ است دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا... برای گریه ی از داغ مادرم تنگ است
. کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست  چگونه صبر و تحمل کند؟ توانش نیست   بسوز هجر تو سوگند، ای امید بشر             دل از فراق تو جسمی بود که جانش نیست   اسیر عشق تو این غم کجا برد که دلش                   محیط غم بود و طاقت بیانش نیست   نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت       که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست   کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر     چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟   کسی که درک کند فیض با تو بودن را           بحق حق که عنایت به دیگرانش نیست   بهار زندگیم در خزان نشست، بیا    بهار نیست به باغی که باغبانش نیست   کنار تربت زهرا تو گریه کن، که کسی           بجز تو باخبر از قبر بی نشانش نیست   بیا و پرده ز راز شهادتش بردار         پسر که بی خبر از مادر جوانش نیست   بجز ولای تو ای ماه هاشمی طلعت  « شفق » ستاره به هر هفت آسمانش نیست   https://eitaa.com/emame3vom/87023 .👇
. ای آخرین امید_ مهدی بیا بیا جانها به لب رسید _ مهدی بیا بیا ای یادگار فاطمه الغوثُ الامان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... کی قسمتم شود _ دیدار دلبرم این آرزو مخواه _ در زیر گل برم کی روی دلربای تو بر ما شود عیان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... سالار انبیا _ مولیای اولیا خسته شدیم از این _ بی صاحبی بیا آقا بیا برس تو به فریاد شیعیان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِب‌َالزَّمان .... کی می شود سحر _ شبهای انتظار گردد سرود وصل _ آوای انتظار کی میرسد صدای تو از کعبه بر جهان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... صورت نشان بده _ ای ماه فاطمه برگرد از سفر _ خونخواه فاطمه تا کی مزار مادرت از ما بود نهان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِب‌َالزَّمان ...... صمصام منتقم _ منجی عالمین برگرد به خاطرِ _ شش ماهه حسین آقا به خون حنجرِ این طفل بی زبان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... شش ماهه غرقِ خون _ جد تو سر به زیر قنداقه را بیا _ از دست او بگیر جدت تورا صدا زند با چشم خون فشان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ✍ 👇
. ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم از بندگی حضرت معبود زدیم این الفت ما به دوست امروزی نیست یک عمر دم از مهدی موعود زدیم ............ . فردا که کند ظهور انوار جلی روشن گردد عدالت لم یزلی در راسته بازار شفاعت نرود قلبی که نخورده سکّۀ نام علی .
. سلام یابن فاطمه ؛ سلام یابن العسکری امید قلب ما همه ؛ سلام یابن العسکری ای یوسف زهرا بیا آواره صحرا بیا آقا بیا آقا بیا ......... چه می شود به ما نظر ؛ به خاطر خدا کنی تو در قنوت نافله ؛ برای ما دعا کنی ای با خبر از حال ما بر روی لب داریم دعا مهدی بیا مهدی بیا ..... یابن الحسن روحی فداک ؛ متی ترانا و نراک چشم انتظاران رهت ؛ رفتند یک یک زیر خاک بر لب رسیده جان ما ماه شب هجران ما آقا بیا آقا بیا ...... سلام ما سلام ما ؛ به داغ ناتمام تو سلام ما سلام ما ؛ به اشک صبح و شام تو یابن علی المرتضی بر دوش تو شال عزا مهدی بیا مهدی بیا ..... بیا بیا تقاص آن ؛ دو دست بسته را بگیر بیا و انتقام آن ؛ دست شکسته را بگیر زهرا میان شعله ها در پشت در زند صدا مهدی بیا مهدی بیا ...... با ضرب دست دومی ؛ شد صورت مادر کبود جان پیمبر کشته شد ؛ مزد رسالت این نبود شش ماهه ی او شد فدا میگفت به زیر دست و پا مهدی بیا مهدی بیا 👇
. ای آخرین امید_ مهدی بیا بیا جانها به لب رسید _ مهدی بیا بیا ای یادگار فاطمه الغوثُ الامان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... کی قسمتم شود _ دیدار دلبرم این آرزو مخواه _ در زیر گل برم کی روی دلربای تو بر ما شود عیان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... سالار انبیا _ مولیای اولیا خسته شدیم از این _ بی صاحبی بیا آقا بیا برس تو به فریاد شیعیان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِب‌َالزَّمان .... کی می شود سحر _ شبهای انتظار گردد سرود وصل _ آوای انتظار کی میرسد صدای تو از کعبه بر جهان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... صورت نشان بده _ ای ماه فاطمه برگرد از سفر _ خونخواه فاطمه تا کی مزار مادرت از ما بود نهان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِب‌َالزَّمان ...... صمصام منتقم _ منجی عالمین برگرد به خاطرِ _ شش ماهه حسین آقا به خون حنجرِ این طفل بی زبان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... شش ماهه غرقِ خون _ جد تو سر به زیر قنداقه را بیا _ از دست او بگیر جدت تورا صدا زند با چشم خون فشان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان .👇