eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . |⇦•تولد داریم چه تولدی.. علیه السلام و سرداران کربلا به نفس حاج احمد نیکبختیان ●━━━━━━─────── تولد داریم چه تولدی، ولادت داریم چه ولادتی مثل فطرس توی مدینه ای، چه سعادتی تولدِ عشقِ، تولد نورِ، تولد خورشید، تولد مهتاب تولد یارِ، شکوه بهاره، همون که گداها بهش میگن ارباب عکس گنبد روی دل بکشید شاه اومد مارو سائل بکشید ارباب اومد آهای هیئتی ها همه کِل بکشید لالا لالا، ثارالله ثارالله لالایی لالاییِ زهرا، ثارالله ثارالله اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن لِعَلِی و لِزهرا و حسینٍ و حسن کلُّ مَن کانَ مُحِبّاً لَهُم یَدخُلُ الجَنَّةَ مِن غَیرِ حَزَن لالا لالا، ثارالله ثارالله لالایی لالاییِ زهرا، ثارالله ثارالله یاحسین... شمیمِ عطرِ نفسِ حسین، بهار امشب با خود آوُرد ما ممنونیم از خدامون آخه، مارو به دستِ این آقا سپُرد بزرگِ زمانِ، بزرگِ زمینِ تو حلقه ی عشقش یه گوشه جا داریم رهایِ رهاییم، رفیقِ خداییم ما بنده ی عشقیم، ما کربلا داریم ما به غیر ازحسین یار نداریم جونِ نذری سَرِ راش میاریم اون نمازی قبولِ که ما سر تو تربت میذاریم لالا لالا، ثارالله ثارالله لالایی لالاییِ زهرا، ثارالله ثارالله یاحسین... تویِ تمومِ آسمون شد،نور الهی صد برابر قیامتی به پا شده، باز تو خونه ی حیدر میوه ی دلِ باباش علیِ، مجتبی اسیرِ خندشِ سرورِ جوونای بهشت، چقدر برآزندشِ نوکرتم، فداییِ مادرتم ریزه خوره خواهرتم، تویی قرارم غم دارم و ببین نگاهِ تَرَمُ یه کاری کن مادرم و حرم بیارم تموم زندگیم حسینِ، دیوونشم خدا میدونه ذکرِ اجابتِ دعا، حا و سین و یا و نونه اون که آسمون شده فرشِ راش، علتِ تپش قلبِ منِ جون دادنِ برا محبتش، خواهشِ قلبِ منِ هر تبشم، برا تو نفس می کشم آره فدایِ تو میشم، برات می میرم هر نفسم، بدونِ تو، تو قفسم تا که به حرم می رسم، آروم میگیرم نوکرتم، فداییِ مادرتم ریزه خوره خواهرتم، تویی قرارم غم دارم و ببین نگاهِ تَرَمُ یه کاری کن مادرم و حرم بیارم یاحسین... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•سحری روشن‌وعاشق... ولادتِ حضرت رقیه سلام الله علیه اجراشده به نفس حاج احمد نیکبختیان ●━━━━━━─────── سحری روشن و عاشق سحری غرقِ شقایق سحری چاک گریبان و شبی خیره و حیران همه آفاق گل افشان و زرافشان و چراغان و غزل خوان همه لبریز زِ آوازِ هَزاران دشت ها غرقِ ترنُّم پُرِ گلهای تبسُّم زِ مِیِ نوش ترین خُم به ترانه، به تلاطم سحری ریخته از بامِ فلک دامنی از ماه، به هر راه به هر کوچه شبانگاه چه نوری است چه طوری است در این خاک،چه هنگامه‌ی شوری است. که در حلقه‌ی گیسوی ستاره زمان، لحظه‌ی احساس، زمین تکّه‌ی الماس پُر از عَطرِ گلِ یاس ترین یاس شگفتا از این بزم، از این فرش از این عرش تر از عرش اگر هوش رمیده وَ گر عقل پریده وَ گر دل برمیده زِ طربخانه‌ی سینه پِیِ دلهای دگر تا به مدینه به نگینِ شب رؤیایی هر دیده‌ی بی خواب شبِ بارشِ مهتاب، دَرِ خانه‌ی ارباب چه نوری است، چه شوری است چه طوری است، در این خانه چه هنگامه‌ی شوری است. ببین قبله نما را که گم کرده خودش را و مِنا را و صفا را وَ زِ سر تا به قدم غرقِ نیاز است و دو دستش که دراز است بدین خانه، که در هاله‌ی راز است در این بزمِ مُعطّر در این مستیِ یکسر چه بی تاب چه مجنون چه شیداشده لیلاشده اکبر چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی هست همین شب که شد از عشق لبالب وَ گُلِ خنده شکوفاست به رخساره‌ی زینب و خدا دانَد از آن چَشمِ تماشایی بیدار وَز آن قامت سرشار زِ دلدار وَز آن چهره‌ی یوسف کُشِ بی تاب علمدار، چه طوفان شده بر پا به دلش در دَمِ دیدار، در این شامِ بهاری نه صبری نه قراری، پُر از لحظه شماری چه مشتاق، چه بی خویش قدم میزند و منتظرِ عَطر دل انگیز و دل افروزِ گلِ نازِ حسین است چه شعری است، چه نوری است چه طوری است چه هنگامه ی شوری است. چه شد باز، که دَر باز شد و لحظه‌ی اعجاز شد و محشری آغاز شد و دید که در حُلِّه‌ای از برگِ گل یاس وَ پیچیده به قُنداقه‌ای از شَهپرِ جبریل امین در آغوش حسین بن علی یاس ترین ناز ترین جلوه که دیده است به چشمی که ندیده است به جز روی حسینش دو چشمش گُلِ دریاست چه زیبا، چه شیوا و ثریاست دل آراست، تماشایی و بابایی و تنهاست وَ ناگاه اباالفضل رو کرد به انبوه فرشته و فرمود : اَلا باغِ ملائک، وَ ای فوجِ فرشته که دگر دور و برِ غنچه‌ام این گونه مگردید مریزید گُل از شوق مرقصید مبادا که به بال و پرِ خود ناز کنیدش که شاید رُخَش آزرده شود از نفَسِ گرم و پَرِ نرم که این گُل بُوَد حساس‌تر از معنیِ احساس و آئینه‌تر از آینه در بوسه‌ی یک آه و ای آه، از این آینه دوری وَ مبادا که عبوری کُنی از گَرد رُخِ یاس‌تر از یاس و ای شبنمِ شیرین مَنِشین بر سرِ گلبرگی از این غنچه که ترسم، کبودش کند این بار که با توست چنین خدایا! چه گُل است این که شیرینِ دل است این در این چهره بگو کیست؟ بگو این مَثَلِ کیست؟ همه محو، همه مات همه واله و حیرانِ اباالفضل که زینب به نَمِ اشکی و با سینه‌ی پُر آه و دلی سخت غمین گفت چنین با پسرِ اُمِ بنین، ای پسر فاطمه عباس ببین دخترکِ نازِ حسین بن علی، نَه که همان گوهر مفقود و همان مادر رنجور که می‌بود حدیثِ فدک و غصبِ فدک زخمِ دلِ حضرت زهرا و نمک همانی که به هر صبح و به هر شام فقط صحبت او بود، همان خانه، همان شعله، همان دود، همان است که باز آمده امروز..... :حسن لطفی✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•خدا داده یه کوثر ... ولادتِ حضرت رقیه سلام الله علیه اجراشده به نفس حاج احمد نیکبختیان ●━━━━━━─────── خدا داده یه کوثر به ارباب دو عالم همه دنیا میدونن که پیش مرگِ سه ساله ام ای قرارِ عالم، رقیه رقیه ای همیشه یارم، رقیه رقیه تویی عشقِ ما و منم عبدِ زارم، رقیه رقیه آخرِ عشقه اکبری و اُختُ الاصغری و یارمادری و، ای جانم ای جانم «بِنْتُ الحُسین رقیه.. مددی یا رقیه..» کی گفته که تو نیستی، تو هستیِ ماهایی چقدردیوونه داری، آخه عشقِ گدایی من مدافعِ تو، میمونم میمونم تا قیامت از تو، میخونم میخونم من همون شیداتم که تو رو دوست داره همونم همونم کاش روزی جور کنی حرمت تا که با علمت، از سرِ کرمت راهی شیم راهی شیم «بِنْتُ الحُسین رقیه.. مددی یا رقیه...» روی شونه ی عباس، نشسته گلِ ارباب بااون چهره ی زیباش، زده طعنه به مهتاب آینه بندون شدباز حریمت کاش بشم روزی من مقیمت روزیم و میگیرم ازتو وبابای کریمت ای قبله ی همه ی شهدا عشقِ خون خدا، رهبرِ اُسرا بی بی جان «بِنْتُ الحُسین رقیه .. مددی یا رقیه» بازم دلها دلها شد مست و شیدا شده شهرِ شهرِ مدینه غوغا حسین داره داره، داره میخنده روی دستش انگار خوابیده زهرا گل دراومد امشب غصه سراومد امشب بازم انگار دوباره کوثر اومد امشب از آسمونا اومد یه ماه زیبا نمکِ سُفره ی حسین اومد به دنیا «یا رقیه جانم ،جانم رقیه جانم» دردونه اومده یک دونه اومده دختر، نگو بگو خاتونِ محشر اومدباقدماش، بابرقِ تو نگاش خنده رو لبای عباس و اکبر «یا رقیه جانم ،جانم رقیه جانم» مثلِ بارون بارون، صاف و زلاله به این دختر دختر، عالم میباله همه کوهها کوهها، اگر طلا شن میشن گردو خاکِ پای سه ساله دخترِ نمونه اس آره چراغِ خونه اس دومی نداره تَکِه یکی یدونه اس کسی نیس قرینه اش هم رنگه بازمینه اش عباس و که میبینه میپره تو سینه اش «یا رقیه جانم ،جانم رقیه جانم» گلِ نازِ نازِ باغِ باباشه مثه صوتِ صوتِ زهرا صداشه مثه دو تا برقِ ستاره تو شب لای گیسو برقِ گوشواره هاشه میبره دلارو دلای باخدارو میندازه همیشه جانماز بابارو داره اصل و ریشه بی بَدله همیشه توی چادر نماز یه پارچه خانوم میشه «یا رقیه جانم ،جانم رقیه جانم» ــــــــــــــــــ یادواره ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Haj Ahmad Nikbakhtan-mc-mc.mp3
4.62M
نه‌فقط‌عرش حصیر قدم‌فاطمه است نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است علت خلق دوعالم علم فاطمه است سر سجاده به‌جایی نرسیده است کسی هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌وبازدم فاطمه است به دفاع از ولی و شان ولایت برخاست خطبه‌ی فاطمه تیغ دودم فاطمه است روی این نام همه اهل‌کرم حساسند استجابت به خدا در قسم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟ تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهرا خلوت‌وخاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریح حرم فاطمه است پسر فاطمه یک‌روز می‌آید از راه ای خوش آن روز که پایان غم فاطمه است
. |⇦•باز غزل خونِ لبام... وتوسل ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر اجرا شده۱۴۰۱ به نفس حاج احمد نیکبختیان ●━━━━━━─────── باز غزل خونِ لبام باز چراغونه زمین از توی عرشِ خدا اومده امُّ العالمین ستاره‌ی نبی اومد رو زمین ماه روی دستِ خورشید و ببین خدا خودش گفته بعد خلقتت تبارک الله بر من آفرین سیّدِزن‌ها، ام ابیها تویی تویی تویی تویی، حضرت زهرا جان پیمبر صاحب کوثر حالا که مادرم شدی بابامِ حیدر «مادر تولد مبارک...» ای نِی کوثریم از ازل مادریَم حق نوشته رو دلم که من حیدریَم فرشتهٔ عشقِ قلب حیدره ام ابیهای خودِ پيامبره به افتخار تو تقویم ما روزِ ولادت تو‌روزِ مادره برای شیعه خدای عشقی توی که الگوی دو بانوی دمشقی ما سَر و جون و به تو می‌بازیم تو مدینه یه روز برات حرم می‌سازیم «مادر تولدت مبارک..» دل به فرمان شما، سر به دامان شما من جونَم رو میکنم، به قربان شما آیهٔ قرآنِ توی کلام تو تو عشق مولای علی امام تو یه روز میاد شیعه می‌گیره از عدو با پسرت مهدی انتقامِ تو از همه برتر ای سر سرور ای سر سامون دلِ حضرت حیدر حک شده بانو رو قلبِ نوکر که تا ابد دوست دارم حضرت مادر «مادر تولدت مبارک..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. ۱۴۰۲ نغمه پرداز و شاعر بند اول : ✍🎼 شاعر بند دوم و سوم : ✍ اجرا: 🎤 دوباره بیقرار یارم دوباره مستی میشه کارم خبر دست اول دارم حسین اومده ۲ همۀ دنیا مست مسته می‌بره بالا دسته‌دسته بگو به اون دلای خسته حسین اومده ۲ بارون نم‌نم می‌باره از ابرا عین دریا میشه صحرا از قدم‌های پرخیرِ حسینِ علی و زهرا «یاعبادَالله، اومده از راه، ابی‌عبدالله» ..................... حالا که واسه خیرِ مقدم داره می‌باره بارون نم‌نم گوارای وجودِ عالم حسین اومده ۲ شده اجابت این درخواستم نمیتونم رُو پاهام واستم دیگه چی از خدا می‌خواستم حسین اومده ۲ اومد گرمابخشِ قلب سردم هِی دور سرش می‌گردم انقده خوشحالم از شوق که دست و پامو گُم کردم «یاعبادَالله، اومده از راه، ابی‌عبدالله» ..................... یه کاری کرده که احیا شم تُو دل زهرا باید جا شم چطوری بی‌تفاوت باشم حسین اومده ۲ حالا که غرقِ در احساسم دوباره مست عطر یاسم شبی ِ که مهمّه واسه‌م حسین اومده۲ اسمش واسه من اوج آرامش بدجور افتادم تُو دامش حرف من دوتّا نمیشه بی‌برو برگرد می‌خوامش «یاعبادَالله، اومده از راه، ابی‌عبدالله» . .👇
. |⇦•شوکت به سیادت.... ولادت حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج احمد نیکبختیان ●━━━━━━─────── شوکت به سیادت تو باشد، زینب جود و کَرَم عادت تو باشد، زینب ای‌ کاش که روز فرج آل الله در روز ولادتِ تو باشد زینب نماز عشق به پا می‌کنم به نام حسیـــــن ز نای سینه نوا می‌کنم به نام حسیــــــن تو زینبی و همه قاصرند از وصفت کتابِ عشق تو وا می‌کنم به نام حسیــــــن به نام دلبرت، اذن دخول می‌گیرم طواف کوی تو را می‌کنم به نــــامِ حسیــــــن به نام نامی معشوق، شُهره‌اند عشاق تو را همیشه صدا می‌کنم به نام حسیــــن من از تو یاد گرفتم چنین عبادت را میان سجده دعا می‌کنم به نام حسیـــــــن قسم به سجده‌ی تو اعتقاد من این است نماز سوی خدا می‌کنم به نام حسیــــــن تو آمدی که بگویی برای قرب خدا وجود خویش، فدا می‌کنم به نام حسیـــــــن دمشق و کرب و بلا هر دو تربت عشق است شب ولادت تو وقت صحبت عشق است خدا عنان دل ما به دست تو داده اسیر دام تو اما ز غیــــــر آزاده اگر پیاله‌ی ما بوی چشم تو گیرد شود برای همیشه لبالب از باده نوای زینِ اَبی را به هرکسی ندهند که این مدال فقط گردن تو افتاده اگر که باز شود دیده‌ها ز نور اشک اگر قدم بگذاریم بین این جاده کسی که دست توسل بر این سرا بزند قدم به وادی ممنوعه‌ی خدا بزند حرام باد به هر عاشقی که بی‌اذنت قدم برای زیارت به کربلا بزند شناختی که من از دست‌هایتان دارم بعید باشد اگر دست رد به ما بزند همین کرامتتان شد سبب هر شب و روز که حلقه دور نگین کَرَم گــــــدا بزند تو قرص نان خودت را به سائلی دادی که حق به خانه‌ی‌تان مُهر هَل اَتی بزند تَهَجُّد سحرت بس که غرق ذات خداست حسین، تکیه‌ی آخر بر این دعا بزند از آن دمی که شده احترامتان واجب به دست‌های شما بوسه مصطفی بزند ز محضر همه سادات عذر می‌خواهم اگر که گفته‌ام آتش به قلب‌ها بزند خدا نیاورد آن روز را که در شهری کسی به بی‌ادبی نامتان صدا بزند به غیر، حضرت زهـــــرا کسی اجازه نداشت که دست بر گرهِ معجر شما بزند .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇